eitaa logo
🌺ــهـشـتـــ❤️ـــبــهـشــتـــ🌺
478 دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
1.5هزار ویدیو
6 فایل
ادبی، مذهبی، تاریخی، شهدا و... ادمین کانال @seyyed_shiraz آیدی 👆جهت انتقادات و پیشنهادات، سوالات شرعی، اعتقادی و...
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🌷 ﷽ ✅ هیچ وقت حسرت زندگی آدمایی را که از درونشون خبر نداری نخور! ✅ حسادت نوعی اعتراف به حقیر بودن خویش است ✅ هر قلبی دردی دارد فقط نحوه ابراز آن فرق دارد بعضی ها آن را در چشمانشان بعضی ها درلبخندشان پنهان می‌کنند ✅ خنده را معنی به سرمستی مکن آنکه می‌خندد غمش بی انتهاست ✅ نه سفیدی بیانگر زیبایی‌ست نه سیاهی نشانه زشتی‌ست ✅ انسان به اخلاقش سنجیده می شود نه به مظهرش ✅ قبل از اینکه سرت را بالا ببری‌ونداشته‌هایت را به پیش خدا گلایه کنی نظری به پایین بینداز و داشته‌هایت را شاکر باش 💕 👇 https://eitaa.com/eightparadise
🍃🌷 ﷽ روز می‌دانی *قضیه* از چه قرار است؟ داستان این است که *شیراز* حال آدم را خوب می‌کند. یعنی انگار کسی که روز اول واژۀ شیراز را آفریده، *رویش وردی خوانده* که دل را آرام می‌کند. *دلت* اگر از عالم و آدم گرفته باشد، غم دنیا اگر روی *دوشت* باشد، هزار دشمن اگر *قصد هلاکت* کرده باشند، همین که *یاد شیراز* بیاید در اندیشه‌ات؛ کار تمام است، *همه چیز راست و ریس است*. دنیا تغییر کرده، جهان به‌هم ریخته، تغییرات اقلیمی در راه است، ویروس چینی و سیل و گرانی و رکود دست به دست هم داده‌اند، *بدهند، بزنند، بیایند، بروند!* شیراز، *شیراز* است. شیراز، *عشق* است. شیراز *مادر* است. شیراز *عزیز* است. *سنگ صبور* است، *گوش شنوا* دارد، *سینۀ فراخ* دارد، *شانۀ آرامش‌بخش* دارد، *دست بخشنده* دارد، *پای راه‌رو* دارد، *چشم مست* دارد، *سرانگشتان نوازش‌گر* دارد، *جان* دارد، *جانان* دارد، *جهان* دارد! خوب است که *شیراز* هست، *شیرازی* هست. *شیرازی* مرده و زنده ندارد، شیرازی بی‌مرگ است، ماندگار است، وسیع است، سخت است، سربه‌زیر است، جان‌بخش است، دل‌دار است، دلدار است، دلبر است، دل‌دربر است. کوچه‌های شیراز *در رو* است، ته ته ته کوچه‌های بن‌بستش هم دری گشوده هست، رویی گشاده هست. *قلبت* که سر رفت، *سرت* که سنگین شد، *جانت* که آمد لب دهانت، *جگرت* که ریش‌ریش شد، *زانوانت* که شل شد، *دستت* که به کاری نرفت، *چشمت* که آب نخورد، *گوش‌ها* که بدهکارت نبودند، *قدم* که نتوانستی از قدم برداری، *کلام* که توی دهانت نچرخید، *دل* که توی دلت نبود، *پشتت* که تیر کشید، مگذار که چایت سرد شود، مگذار که نانت یخ کند. برخیز و بیا، بنشین و بیا. فرقی نمی‌کند که با پا بیایی یا با دل یا با خیال! تو فقط بیا! این‌جا شیراز است و مرزهای شیراز تا آن‌طرف دل‌های همۀ عاشقان تاریخ گسترده است. شیراز را در یک قطره باران ببین، در یک لحظه درخشش آفتاب صبح‌گاهان. شیراز را در آن دم بجوی که بلبل دهان به آواز می‌گشاید، در آن لحظه که *کبوتر نخستین بق را از بق‌بقوهای عاشقانه* جاری می‌سازد. شیراز همین‌جاست، وسط دانه‌های ترش و شیرین انار خندان میخوش که رنگ سرخ و سیاهشان آب را به دهانت می‌آورد. *آب دهانت را فرو ببر!* شیراز را این‌روزها پشت پوست نازک خرمالوهای نرم پیدا کن که اولش شیرین و آخرش گس است. قیافه‌اش زشت و خاطره‌ای خوشکل! *هر قد بلندی که دیدی یاد شیراز بیفت؛ سرو، کاج، چنار، نارون و حتی نخل و افرا .* نمی‌خواهم دلت را آب کنم یا اشکت را دربیاورم که اگر شیرازی باشی همین حالا هم از *گوشۀ چشم چپت یک قطره اشک می‌خواهد بیرون بپرد و همین حالا باید با انگشتان، گلویت را نوازش کنی تا بغضت نترکد! قصدم فقط این بود که بگویم؛ نترس! دلت قرص باشد! خداوند شیراز را از زوال نگاه داشته و نگاه خواهد داشت؛ اگر دلت تنگ است، بیا! اینجا هنوز هم کوچه و پس کوچه‌هایی برای تکاندن دل دارد، هنوز سایه و ابر و چشمه و برگ دارد! *اگر دل تنگ شیرازی، بیا یک‌دو قدم با من *همین امروز هم این‌جا، لب جویی و سروی است🌹🌹❤️❤️👌👌 🌸 👇 https://eitaa.com/eightparadise
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌷 ﷽ ای کاش در روبه روی پنجره فولاد شما می گفتم الهی العفو کاش در کنارتان بودم و با اشکِ شوق می گفتم بعلی بن موسی... 😭😭 😍✋ اللهّمَ صَلّ عَلے عَلے بنْ موسَے الرّضا المرتَضے الامامِ التّقے النّقے و حُجّّتڪَ عَلے مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثرے الصّدّیق الشَّهید صَلَوةَ ڪثیرَةً تامَةً زاڪیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَـہ ڪافْضَلِ ما صَلّیَتَ عَلے اَحَدٍ مِنْ اوْلیائِڪَ 💌 🌸 👇 https://eitaa.com/eightparadise
🍃🌷 ﷽ 🌼 آیت الله بهجت: اگر بدانید چه هست این ! چه گنج هایی در این نهفته هست! باید بیابید که این استغفار چیست. زبانتان وقتی به ذکر استغفار باز می شود، در حقیقت همه بر طرف می شود و هم برآورده می شود. اصلاً استغفار صیقل دهنده است، شما را نزدیک می کند به خدا. استغفرالله و اتوب الیه 🌸 👇 https://eitaa.com/eightparadise
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌷 ﷽ قسمت هفتم 🔺 🔺 باد خوش با عطری دل انگیز می وزد،قلبم پر از شادی و سرور شده،گویی جمال خداوند جَمیل آشکار شده است!!! به منزلگاهی رسیدم که خِشتهای آن از طلا و نقره است!!! 🌸 https://eitaa.com/eightparadise 🌸
🍃🌷 ﷽ • امیر الکلام حضرت علی (ع) ؛ 🌱 تعجـّب است از كسى كه دعــا مى كند و‌ اجابتِ آن را كُند مى شمارد ، درحالے كه راه اجابت را با گناهان،بسته است! 🌸 👇 https://eitaa.com/eightparadise
🍃🌷 ﷽ ❣‏شیراز و آب رکنی و این باد خوش نسیم عیبش مکن که خال رخ هفت کشور است🍃🍃 پانزدهم اردیبهشت گرامی باد🌹 🌸 👇 https://eitaa.com/eightparadise
29.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃🌷 ﷽ 🎥 اون آقای خرقه پوش کو؟ محمد رضا آقاسی علیه السلام علیه السلام ❌حتما ببینید و منتشر کنید 🌸 👇 https://eitaa.com/eightparadise
🍃🌷 ﷽ ✍به محض هوشیاری درد به سلول سلول بدنم فشار می آورد و توان را دریغ میکرد. اما من باید با یان حرف میزدم، مطمئنا او از همه چیز خبر داشت. همه چیزی که هیچ پازلی برای رسیدن به جوابش نداشتم. پروین آمد. با اشاره دست به او فهماندم که موبایلم را میخواهم و او فردای آن روز برایم آورد. درست در ساعتی از زندگی که درد امانم را بریده بود هیچ وقت نمیداستم تا این حد از مرگ میترسم و بیچارگیم را وقتی فهمیدم که نه دانیالی بود برای محبت و نه دوستی برای دادن حس تهی بودن،‌بد طعم ترین حس دنیاست. باید به کجا پناه میبردم؟ من طالب دستی بودم که نجاتم دهد از ،از ، از ،از حسام صفتی که برایم نقشه داشت. به ته دنیا رسیده بودم،جایی که روبرویم دیواری بی انتها تا عمق آسمان ایستادگی میکرد و پشت سرم،دیواری طویل که لحظه به لحظه برای کوبیدنم نزدیک میشد. با یان تماس گرفتم،صدایم از قعر چاه بیرون می آمد و اون با نگرانی حالم را پرسید. دوست داشتم سرش فریاد بزنم اما توانی نبود. پرسیدم دوست ایرانی ات کیست؟ و او بحث را عوض کرد. پرسیدم چه کسی زن پرستار را به خانه ام  آورد؟و او باز بحث را عوض کرد. پرسیدم چه نقشه ای برایم کشیده؟ و باز هم جوابی بی معنا عایدم شد. گوشی را قطع کردم،باید با عثمان حرف میزدم. شماره اش را گرفتم اما اثر داروی بیهوشی آنقدر زیاد بود که فقط الو الو گفتنهای بلند و محکمش در گوشم ماند. دنیا و خدایش چه خوابی برایم دیده بودند؟! روز بعد در اوج ناتوانی و بی حالیم،شیمی درمانی شروع شد. چیزی که تمام زندگیم را بارها و بارها مقابل چشمانم به صف کرد. شرایط انقدر بد بود که حتی توان نفس کشیدن را هم دریغ میکرد و کل هوشیاریم خلاصه میشد در گوشهایی که تنها میشنید و صدایی که هر شب کنار گوشم میخواند. صدایی از حنجره ی حسام! حسامی که بی توجه به تنفرم از خدایش،‌کلامش را چنگ میکرد بر تخته سیاه روحم! او مدام قرآن میخواند و من حالم بدتر میشد. آنقدر بدتر که کردم حسی از جنس نبودن،حسی از جنس ایستادن و تماشای فریادهای حسام و دستپاچگی دکتر و پرستاران برای برگرداندنم! حسی که لحظه به لحظه دهانم را تلختر میکرد. مرگ هم شیرین نبود و دستی مرا به کالبدم هل داد. پرستاران رفتند و حسام ماند با قرآنی در دست و صدایی پریشان کنار گوشم - سارا خانوم مقاومت کن،به خاطر برادرتون نه اون دانیالی که صوفی ازش حرف میزد! روحم آتش گرفت و او قرآن خواند. آرام و آهنگین! اینبار کلماتش چنگ نشد،سنگ نشد،اینبار خنک شدم درست مثل کودکیم که برفهای آدم برفیم را در دهانم میگذاشتم و دندانم درد میگرفت از شیرینی سرما! نمیدانم چقدر گذشت اما تنها خاطرات به یاد مانده از آن روزهایم آوای قرآن خواندن حسام بود و حس ملسِ‌ آرامش به هوش آمدم! رنجورتر از همیشه، اما حالا گوشهایم به کلماتی عربی عادت داشت که از بزرگترین زندگیم،یعنی بود و صدایی که صاحبش زندگیم را شعله ورتر کرده بود و این یعنی عمق فاجعه ی زندگی! به هوش بودم اما فرقی با مردگان نداشتم. چرا که ته مانده ای از نیرو، حتی برای درست دیدن هم نبود. صدایشان را شنیدم! همان دکتر و قاری لحظه های دردم! - آقای دکتر شرایطش چطوره؟ موج صدایش صاف و سالخورده بود - الحمدالله خوبه،حداقل بهتر از قبل! اولش زود خودشو باخت اما بعد از ،‌ورق برگشت. داره میجنگه،عجیبه اما شیمی درمانی داره جواب میده، بازم توکلتون به خدا دکتر رفت و حسام ماند. 🔴 - سارا خانوم دانیال خیلی دوستتون داره! پس بمونید معنی این حرفها چه بود؟نمیتوانستم بفهمم! دوست داشتن دانیال و حرفهای صوفی هیچ همخوانی با یکدیگر نداشتند. صوفی میگفت که دانیال در مستی اش از رستگار کردن من با در خدمت حرف میزد. یعنی حسام به خواست برادرم،محض اینکار تا به اینجا آمده؟ یان مرا به این کشور تروریست خیز هُل داد اما چرا؟ اصلا رابطه اش با این مرد چیست؟ و عثمان همان مسلمان ترسوی مهربان نقش او در این ماجراها چه بود؟ اگر هدفش اهدای من به داعش بود که من با پای خودم عزم رفتن کردم و او جلویم را گرفت. سرم قصدِ‌ انفجار داشت. ✍ زهرا اسعد بلند دوست ⏪ 📝 @eightparadise ‌ 🌸 https://eitaa.com/eightparadise 🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌷 ﷽ دوستانِ جان سلامـ امشب آخرین شب از شب‌های قدرِ از خدا بخواهیم بهترین تقدیر رو برامون رقم بزنه🤲 خدایا ... ! هنگامی که ثروتم دادی،خوشبختیم رانگیر هنگامی که توانایی ام دادی ، عقلم را نگیر هنگامی که مقامم دادی ، تواضعم را نگیر هنگامی که تواضعم دادی ، عزتم را نگیر هنگامی که قدرتم دادی ، عفوم را نگیر هنگامی که تندرستیم دادی ، ایمانم را نگیر و هنگامی که فراموشت کردم ،فراموشم نکن 🌺 امشب واسه هم دعا کنیم 🌺 🌸 👇 https://eitaa.com/eightparadise
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌷 ﷽ 🌸 سحر بیست و سوم ... آخرین هم گذشت یا سند من لا سند له یا ذخر من لا ذخر له دلمان خوش است به امضای سبزت به تائيدت و به براتت 🕊که زمزمه کنیم چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی آن شب قدر که این تازه براتم دادند 🌸 مهربان مولایم بوی خوش گدایی و خواستن در دعای سحر از بارگاه ملکوتی ات می آید 🕊تو همان خدایی که دنبال بهانه ای که ببخشی و قلم عفو بکشی روی هزاران خطای ما تو همان خدایی که چشمان فرشتگانت را گرفته ای تا گناهان ما را نبینند! 🕊آری تو خداوند ماه مبارک رمضانی ✍تقدیرمان را که به زیباترین شکل نوشته ای امضاء کن 😊 👇 💖 https://eitaa.com/eightparadise
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_744003835.mp3
11.81M
🍃🌷 ﷽ قرآن کریم 🔊 قاری استاد 🕐 زمان: ۴٩ دقیقه 🍃🌺خوشبختي یعني بہ نیابت از امام زمانت هر روز قرآڹ بخوني... 🌸 👇 https://eitaa.com/eightparadise
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ashoora_farahmand.mp3
1.95M
🍃🌷 ﷽ ✨ایها العشق سلام از طرفِ نوکرِ تو ✨برگ سبزی ست که هر روز رسد مَحضرِ تو 💐یا اباعبدالله من و شش گوشه تان صبح،قراری داریم دلبری کردن از او،ناز کشیدن از من 💫أَلسلام على مَن افتخَرَ به جبرئیل 💫سلام بر آن کسى که جبرئیل به او مباهات مى نمود. لطفاً کانال هشت بهشت را به دوستان💖 خوبتان معرفی کنید 🌸 https://eitaa.com/eightparadise 🌸
🍃🌷 ﷽ 🌸هر چیز را از خدا بخواهید؛ حتّی بند کفش را، حتّی قوت روزانه خود را یکی از عللِ این‌که گفته‌اند حاجات کوچک را هم از خدا بخواهید، این است که به حقارت و تهیدستی خودمان توجّه پیدا کنیم. 🌸اگر خدای متعال کمک نكند، همان بندِ کفش هم به دست ما نخواهد رسید. شاید در راه جیبتان را زدند یا پولتان گم شد و یا مغازه بسته بود و یا حادثه‌ای پیش آمد. 🌸بنابراین، هر چیز را از خدا بخواهید؛ حتّی بند کفش را، حتّی کوچکترین اشیا را و حتّی قوت روزانه خود را. بگذارید این منِ دروغینِ عظمت یافته در سینه ما - که میگوییم «من» و خیال میکنیم مجمع نیروها ما هستیم - بشکند. این «من» انسانها را بیچاره می‌کند. 🌸 🌸 🍃 👇 https://eitaa.com/eightparadise
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌷 ﷽ های عزیز😉 🌹 اگر از مادر شوهرتون ناراحتی ای دارید اشتباه ترین کار اینه که غرغرش رو برای همسرتون بیارید! وکار درست اینه که خودتون مشکلتون رو باهاشون به نحوی حل کنید. چون غرغر کردن و بدی اونها رو گفتن شاید اون لحظه شما رو سبک کنه ولی در واقع فشار زیادی به همسرتون وارد میکنه و اون رو بین دو تا عزیزش قرار میده که دوست نداره هیچ کدوم رو خراب کنه! از طرفی اگر بگید و عکس العمل مناسب از همسرتون نبینید باعث دعوا بین خودتون دوتا میشه و حس میکنید همسرتون شما رو نمیفهمه! ❤️✨❤️ 💞 ‌‌‎‌‌‌‎🌸 👇 https://eitaa.com/eightparadise
🍃🌷 ﷽ شب احیا داشتم ضجه می‌زدم و از خدا طلب بخشش می‌کردم، زنم یدونه زد پس گردنم. گفتم چرا می‌زنی ؟ گفت اینجوری که تو داری گریه می‌کنی معلومه چه غلطی کردی، خدا هم ببخشه من نمی‌بخشم . 😂 😅 👇 https://eitaa.com/eightparadise
🍃🌷 ﷽ قسمت 3⃣2⃣ فصل سوم «برزخ» قسمت چهارم مؤ لف مى گويد: شايسته است كه چند حكايت سودمند از خوابهاى صادقانه در اينجا نقل كنم ، حكايت نافعه از منامات صادقه و مبادا كه اعتنايى ننمايى به آنها و مبادا به آنها توجهى نكنى و خيال كنى كه آنها خوابى از خوابهاى پريشان يا افسانه اى است كه براى كودكان نقل مى كنند، بلكه خوب در آنها بنگر كه هوش از سر ربايد و خار از چشمان . فسانه ها همه خواب آورد فسانه من ز چشم ، خواب ربايد فسانه عجبى است ((حكايت :)) شيخ ما ثقة الاسلام نورى در دارالسلام نقل فرموده كه برايم نقل كرد عالم جليل و فقيه نبيل سيد حسن الحسينى الاصفهانى كه : چون پدرم وفات كرد من در نجف اشرف مقيم و مشغول تحصيل بودم و كارهاى آن مرحوم به دست بعضى از برادران من بود، و من به تفصيل ، علم به آن نداشتم ، و چون هفتم ماه از وفات آن بزرگوار گذشت والده ام به رحمت الهى پيوست . جنازه آن مرحوم را به نجف آوردند و دفن كردند. در يكى از روزها در خواب ديدم كه گويا در اطاق خود نشسته ام كه ناگاه مرحوم والدم وارد شد. من برخاستم و سلام كردم پس در صدر مجلس نشست و مرا نوازش كرد و در آن وقت بر من معلوم شد كه مرده است ؛ پس استدلال نموده و به او گفتم كه شما در اصفهان وفات كرديد چگونه شد كه شما را در اينجا مى بينم ؟ فرمود: بلى ، لكن بعد از وفات ، ما را در نجف منزل دادند مكان ما الآن در نجف است . گفتم : كه والده نزد شما است ؟ فرمود: نه . وحشت كردم از آنكه گفت نه . فرمود: او در نجف است لكن در مكان ديگر است ؛ آنوقت فهميدم كه پدرم عالم است و محل عالم بالاتر است از محل جاهل ؛ پس سؤ ال كردم از حال آن مرحوم ؛ فرمود: من در ضيق و تنگى بودم و الآن الحمد لله حالم خوب است ، و از آن شدت و تنگى گشايش و فرجى براى من حاصل شد. من از روى تعجب گفتم كه آيا شما هم در ضيق و شدت واقع شديد؟ فرمود: بلى ؛ حاج رضا پسر آقا بابا مشهور به نعلبند، از من طلبى داشت ، از جهت طلب او حال من بد بود كه اصلاح شد پس تعجب من زياد شد و از خواب بيدار شدم با حال ترس و تعجب ، صورت خواب را براى برادرم كه وصى آن مرحوم بود نوشتم و از او درخواست نمودم كه براى من بنويسد كه آيا حاج رضاى مذكور از مرحوم والد طلب دارد يا نه ؟ برادرم براى من نوشت كه من در دفترى كه اسامى طلبكاران بود مراجعه كردم هر چه تفحص كردم اسم اين مرد در آنجا نبود. من دوباره نوشتم كه از خود آن شخص سؤ ال كند. برادرم بعد از آن براى من نوشت كه من از او سئوال كردم گفت : بلى من هيجده تومان از آن مرحوم طلبكارم و غير از خدا هيچكس بر آن آگاه نيست ، و بعد از فوت ايشان از شما پرسيدم كه اسم من در دفتر طلبكاران آن مرحوم هست ؟ شما گفتيد: نه . پس من با خود گفتم كه اگر ادعاى طلب خود كنم قدرت بر اثبات ندارم ؛ چون حجت و بينه نداشتم و اعتماد به آن مرحوم بود كه در دفتر خود ثبت مى كند. معلوم شد كه مسامحه نموده ؛ پس من از وصول طلب خود مأیوس شدم و اظهار نكردم . پس من صورت خواب شما را براى او نقل كردم و خواستم كه وجه او را بدهم ، گفت : من ذمّه او را برى نمودم و طلب خود را بخشيدم . 📚 👇 💖 @eightparadise
🍃🌷 ﷽ 🕯 روز پنج‌شـــنبه روزدرگذشتگان روز خــــیرات روز خواندن قرآن و و صلوات برای اموات خــــدایا مسافــران بهشتی ما را ببخـــش و بیامــــرز ' آمــــــین ' شادی روح مطهر شهدا و امام شهدا روح هموطنان عزیزمون که متأسفانه با بیماری جان به جان آفرین تسلیم کردند و روح همه ی اسیران خاک فاتحه و صلوات 💟 👇 💖 https://eitaa.com/eightparadise