eitaa logo
🌺ــهـشـتـــ❤️ـــبــهـشــتـــ🌺
497 دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
1.5هزار ویدیو
6 فایل
ادبی، مذهبی، تاریخی، شهدا و... ادمین کانال @seyyed_shiraz آیدی 👆جهت انتقادات و پیشنهادات، سوالات شرعی، اعتقادی و...
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🌷 ﷽ همسرتان را با القاب شیرین و دلنشین صدا بزنید. اگر همسرتان را با القاب شیرین صدا کنید، متوجه خواهید شد که او چقدر خوشحال‌تر و به پاسخ ‌گویی راغب‌تر است. 💞 🌸 https://eitaa.com/eightparadise 🌸
🍃🌷 ﷽ « در ذکر چند مثلی که موجب تنبه مؤمنان است» قسمت 2⃣8⃣ حكيم سنايى فرمود: عالمت غافلست و تو غافل خفته را خفته کی کند بیدار غول باشد نه عالم آنکه ازو بشنوی گفت و نشنوی کردار ملک دنیا مجوی و حکمت جوی زان که این اندکست و آن بسیار خدمتی کز تو در وجود آمد هم ثناگوی و هم گنه پندار در طریقت همین دو باید ورد اول الحمد و آخر استغفار تمام شد آنچه مقدر شده بود ثبت آن در اين رساله شريفه در نيمه شهر رمضان المبارك روز ولادت با سعادت سبط جليل حضرت خير الورى جناب امام حسن مجتبى (ع)، سنه ١٣۴٧. و چون رساله در اين ماه شريف تمام شد مناسب است كه به دو دعاى شريف ختم شود: اول : شيخ مفيد در كتاب مقنعه روايت كرده از ثقه جليل القدر، على بن مهزيار از حضرت ابو جعفر جواد (ع) كه مستحب است بسيار بگويى در هر وقت از شب يا روز اين ماه از اول تا به آخر آن : يا ذا الذى كان قبل كل شيى ء ثم خلق كل شى ء، ثم يبقى و يفنى كل شى ء يا ذا الذى ليس كمثله شى ء و يا ذا الذى ليس فى السموات العلى و لا فى الاءرضين السفلى ، و لا فوقهن و لا تحتهن و لا بينهن اله يعبد غيره ، لك الحمد حمدا لا يقوى على احصائه الا انت ، فصل على محمد و آل محمد صلوة لا يقوى على احصائها الا انت . دوم : شيخ كلينى و ديگران روايت كرده اند كه حضرت امام جعفر صادق (ع) اين دعا را تعليم زرارة فرمود كه در زمان غيبت و امتحان ، شيعه بخواند: اللهم عرفنى نفسك فانك ان لم تعرفنى نفسك لم اعرف نبيك ؛ اللهم عرفنى رسولك فانك ان لم تعرفنى رسولك لم اعرف حجتك ؛ اللهم عرفنى حجتك فانك ان لم تعرفنى حجتك ظللت عن دينى . بدانكه علما نوشته اند كه از تكاليف آدمى در زمان غيبت ، دعا براى امام زمان (ع) و صدقه دادن براى آن وجود مقدس است ؛ و از جمله دعاهائى كه وارد شده است كه هميشه بگويى بعد از تمجيد حق تعالى و صلوات بر حضرت رسول و آل او عليهم السلام : اللهم كن لوليك الحجة بن الحسن صلواتك عليه و على آبائه فى هذه الساعة و فى كل ساعة وليا و حافظا و ناصرا و دليلا و عينا حتى تسكنه ارضك طوعا و تمتعه فيها طويلا. ((كتبه العبد عباس القمى فى سنة سبع و اربعين بعد الف و ثلاثماءة فى جوار الروضة الرضوية لا زالت مهبطا للفيوضات الربانية و الحمد لله اولا و آخرا و صلى الله على محمد و آله .) 📚 👇 💖 @eightparadise
🍃🌷 ﷽ دوستانِ جان سلامـ خوش نماز و روزه به لطف خداوند مهربان 📚کتاب منازل الاخره نوشته ی حاج شیخ عباس قمی با عنوان برای مرتبه ی دوم تقدیم نگاه مهربان شما شد. 📚 با استعانت از الطاف بیکران الهی کتاب «که نوشتار گفته‌های امام جعفر صادق علیه السلام توسط بن عمر از خواص شاگردان جعفر صادق و موسی کاظم بوده‌است و در آن به مباحث خداشناسی پرداخته شده‌است» و قبلا در کانال قرار داده بودیم برای مرتبه دوم و از باب «فذکر ان نفعت الذکری» تقدیم نگاه مهربانتان خواهد شد. امیدوارم از مطالب این کتاب که با عنوان تقدیم می شود لذت ببرید. با سپاس فراوان مدیریت کانال هشت بهشت التماس دعا 👇 💖 @eightparadise
🍃🌷 ﷽ 🌹 پاداش عجیب خواندن سوره در زمان افطار و خوردن سحری ♦️عن أَبِي يَحْيَى الصَّنْعَانِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ:مَا مِنْ مُؤْمِنٍ صَامَ فَقَرَأَ إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقِدْرِ عِنْدَ سَحُورِهِ وَ عِنْدَ إِفْطَارِهِ إِلَّا كَانَ فِيمَا بَيْنَهُمَا كَالْمُتَشَحِّطِ بِدَمِهِ فِي سَبِيلِ اللَّهِ. ♦️حضرت صادق علیه السلام فرمود: هیچ مؤمن روزه داری نیست که در هنگام خوردن سحری و افطارش سوره قدر را بخواند،مگرآنکه بین این دو زمان ثواب کسی را خواهد داشت که در راه خدا در خون خود غلتیده است. 📚بحارالأنوار، ج٩٧، ص٣۴۴ به نقل از اقبال الأعمال 👇 https://eitaa.com/eightparadise
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌷 ﷽ ☝️ که بود؟😏 ✍ درباره شهادت حضرت علی (ع) توسط ابن ملجم و آن روایت‌های متفاوتی بیان شده است. 🔺ابن سعد، را انگیزه قتل می‌داند و می‌نویسد: - پس از شکست در ، سه نفر از آنها، 1⃣عبدالرحمن ابن ملجم 2⃣برک بن عبدالله تمیمی و3⃣عمرو بن بکیر تمیمی در مکه گرد آمدند و پس از رایزنی بر آن شدند که همزمان، (ع)، و را بکشند. عبدالرحمن کشتن علی (ع) را به عهده گرفت و به آمد و با یارانش از خوارج دیدار کرد. ✖️او در مواجهه با زنی به نام قُطام، به او دل باخت و از او کرد. زن که پدر و برادرش در نهروان کشته شده بودند، این پیشنهاد را پذیرفت و یکی از شرایط ازدواج را کشتن امام علی (ع) قرار داد.😒😓 ابن اعثم کوفی، ابن ملجم به قطام را دلیل بر قتل امیرالمؤمنین ذکر میکند. 🏴 در روایتی از امام صادق (ع) فرمود: - هنگامی که ابن ملجم خود را بر سر مبارک آن حضرت فرود آورد، مانند همان ضربت بر صورتی که نزد بود، نقش بست و پس از آن هر بامداد و شامگاه که ملائکه آن صورت را زیارت میکردند، بر ابن ملجم لعنت می‌فرستند و این امر به طور پیوسته تا روز قیامت ادامه دارد... 🖤 حضرت علی (ع) درباره برخورد با ابن ملجم: 📜👈🏻 «پسران عبدالمطلب! نبینم در خون مسلمانان فرو رفته‌اید -و دست‌ها را به آن آلوده- و گویید امیر مؤمنان را کشته‌اند! بدانید جز کشنده ی من نباید کسی به خون من کشته شود. بنگرید! اگر من از این ضربت او مردم، او را تنها یک ضربت بزنید و دست و پا و دیگر اندام او را مبرید که من از رسول خدا (ص) شنیدم می‌فرمود: - بپرهیزید از بریدن اندام مرده هرچند سگ دیوانه باشد.» ••• 🖤 بــه جز از که گوید به پسر که من چو توست اکنون، به اسیر کن 🖤••• 📕: نهج البلاغه، ترجمه شهیدی، نامه ۴۷، صص ۳۲۰ - ۳۲۱ 📖 گزارش‌های متفاوتی از سرنوشت ابن ملجم در منابع تاریخی آمده اما آن چه شهرت دارد این است که (ع) در آخرین ساعات زندگی به مدارا با ابن ملجم فرزندانش را وصیت فرمود: و پس از شهادت امام (ع)، ابن ملجم را برای قصاص نزد (ع) آوردند و ایشان نیز با یک ضربۀ شمشیر ابن ملجم را قصاص فرمود: و این واقعه در ۲۱ رمضان روی داد. مشهور است ام الهیثم دختر اسود نخعی جنازه او را گرفته و آن را به آتش کشید. ...💔 آجرک الله یا اباصالح😞💔 🖤الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج🖤 🏴 👇 https://eitaa.com/eightparadise
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌷 ﷽ 🎤 مهدی رسولی 📥 حجم تقریبی : ۲۷ مگابایت ⏰ زمان تقریبی : ۲۹ دقیقه یا من اسمه دوا و ذکره شفاء🍃 🌸 https://eitaa.com/eightparadise 🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌷 ﷽ بر حدیث من و حُسن تو نیفزاید کس حد همین است سخندانی و زیبایی را یکم اردیبهشت، روز بزرگداشت استاد سخن ، سعدی شیرین گفتار، گرامی باد بفرمائید ــهـشـتـــ ـبـــهـشـتـــ 👉 💖 @eightparadise
🌼🌸🌼 🌸🌼 🌼 🍃🌷 ﷽ 📝 ـــ لباس پوشیدی... جایی میری؟! ـــ آره مامان! با دختر ها و آقا محسن میریم معراج شهدا... ـــ بسلامتی .قبول باشه! دعامون کنید. ـــ محتاجیم به دعا! بابایی نیستش؟! ـــ نه! رفته مسجد. جلسه دارند. ـــ باشه... پس من رفتم دیر کردم نگران نشید چون ممکنه برا نماز هم اونجا بمونیم. ـــ باشه عزیزم؛ ولی زنگ زدم موبایلت رو جواب بده. ـــ چشم! از پله ها پایین آمد. در را باز کرد. دختر ها دم در بودند. ـــ سلام! همه جواب سلامش را دادند. مهیا، به ماشین محسن اشاره ای کرد. ـــ بریم دیگه؟! مریم به او اخمی کرد. ــ انتظار ندارید که همتون رو همراه خودم و حاجیم ببرم... سارا، ایشی گفت! ـــ پس با کی میریم؟! انتظار داری پشت سرتون سینه خیز بیایم؟! مریم خندید. 😄 ـــ دیوونه تو و سارا و... چشمکی به او زد. ـــ نرجس جونت با شهاب میاید! این بار مهیا، برعکس بارهای قبلی با آمدن اسم شهاب، اخم هایش در هم جمع شد. شهاب و نرجس آمدند. نرجس با دیدن مهیا، حتی سلامی نکرد. مهیا آرام سلامی گفت؛ که شهاب با اخم جوابش را داد. مهیا اخم هایش را جمع کرد. و در دلش به خودش کلی بدو بیراه گفت؛ که چرا سلام کرد!! همه سوار شدند. مهیا که اصلا حواسش به بقیه نبود، سرجایش مانده بود. حتی وقتی سارا صدایش کرد؛ متوجه نشد. شهاب بلند تر صدایش کرد. مهیا به خودش آمد. ـــ خانم محترم بیاید دیگه! و با اخم سوار ماشین شد. مهیا، دوست داشت، بیخیال رفتن شود. اما مطمئن بود؛ شهاب این بار مسلماً کله اش را می کند. سوار ماشین شد. نرجس جلو نشست و سارا و مهیا پشت. مهیا با ناراحتی به شهاب و نرجس نگاهی انداخت. نمی دانست چرا تا الان فکر می کرد؛ شهاب، از نرجس دل خوشی ندارد. اما اشتباه فکر می کرد. شهاب خیلی خوب با او رفتار می کرد. یاد رفتارهای اخیر شهاب افتاد. دوست نداشت بیشتر از این به این چیز ها فڪر کند... چشمانش را محکم روی هم بست. ـــ حالت خوبه مهیا؟! مهیا به طرف سارا برگشت. لبخندی زد. ☺️ ـــ خوبم! سرش را بلند کرد، با اخم شهاب در آینه مواجه شد. مجبور شد سرش را پایین بیندازد. موبایل مهیا زنگ خورد. مهیا بی حوصله موبایلش را درآورد. با دیدن اسم مهران، از عصبانیت دستانش مشت شد. رد تماس زد، اما مهران بیخیال نمی شد. ـــ مهیا خانم؛ نمی خواید به تلفنتون جواب بدید؛ خاموشش کنید. سرمون رفت. و آرام زیر لب شروع به غرغر کردن کرد. سارا و نرجس که خیلی از رفتار شهاب شوکه شده بودند؛ حرفی نزدند. سارا به مهیا که در خودش جمع شده بود، و چمشانش سرخ شده بودند نگاهی انداخت. مهیا، دلش از رفتار جدید شهاب، شکسته بود. باور نمی کرد، این مرد همان شهابی باشد، که روز هایی که ماموریت بود، شب و روز به خاطر نبودش گریه می کرد. به محض رسیدن مهیا پیدا شد. سارا قبل از پیاده شدن روبه شهاب گفت: ــــ آقا شهاب! رفتارتون اصلا درست نبود. نرجش حالت متعجب به خود گرفت: ـــ ای وای سارا جون! آقا شهاب چیزی نگفتن که... ـــ لطفا تو یکی چیزی نگو! سارا هم پیاده شد. مریم کنار سارا ایستاد. ـــ سارا؛ مهیا چشه چشماش پر از اشک بودند. ازش پرسیدم، چته؟! فقط گفت، من میرم داخل... سارا، ناراحت به رفتن مهیا نگاهی انداخت. ــــ از خان داداشت بپرس! مریم متوجه قضیه شد. برادرش هم دیشب؛ هم الان، رفتار مناسبی با مهیا نداشت. حرفی نزد و همراه محسن به داخل رفتند... ... ✍نویسنده: 💐💖الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج💖💐 👇 🆔 @eightparadise 🌼 🌸🌼 🌼🌸🌼
🌼🌸🌼 🌸🌼 🌼 🍃🌷 ﷽ 📝 مهیا، در گوشه ای نشسته بود. فضای زیبا و معنوی معراج الشهدا خیلی روی او تاثیر گذاشت. آنقدر از رفتار شهاب دلگیر بود؛ که اصلا چشمه ی اشکش خشک نمی شد؛ و پشت سر هم اشک می ریخت. نگاهی به اطراف انداخت. مریم و محسن کنار هم مشغول خواندن دعا بودند. سارا هم مداحی گوش می داد. نرجس عکس می گرفت؛ اما شهاب... کمی با چشمانش دنبال شهاب گشت. او را در گوشه ای دید که سرش پایین بود و تسبیح به دست ذکر می گفت. آوای اذان از بلندگو به صدا در آمد. مهیا از جایش بلند شد. به طرف سرویس بهداشتی رفت. وضو گرفت. همه دختر ها به سمت داخل رفتند، ولی او دوست داشت تنهایی نماز بخواند. پس همان بیرون؛ گوشه ای پیدا کرد و به نماز ایستاد. گوشه خلوت و خارج از دید بود و همین باعث می شد، کسی مزاحمش نشود. نمازش را خواند. بعد از نماز، سرجایش نشست. این سکوت به او آرامش می داد. چشمانش را بست. از سکوت و آرامشی که این مکان داشت، لبخندی روی لبانش نشست.☺️ با شنیدن صدای بچه ها، از جایش بلند شد. به طرف بچه ها رفت احساس کرد. به نظر اتفاقی افتاده بود. بچه ها آشفته بودند. ـــ چیزی شده؟! همه به طرفش برگشتند. مریم خداروشکری گفت. ـــ کجا بودی مهیا!! نگرانت شدیم. ـــ همین جا بودم... دوست داشتم تنهایی نماز بخونم. سارا خندید. 😄 ـــ دیدید گفتم همین دور و براست! شهاب با اخم یک قدم نزدیک شد. ـــ این کار ها چیه مهیا خانم؟! شما با ما اومدید. باید خبرمون می کردید، که دارید میرید. اینقدر بچه بازی در نیارید... محسن با تشر گفت: ــــ شهاب!!! مهیا لبانش را در دهانش جمع کرد، تا حرفی نزند. ببخشیدی گفت و از بچه ها دور شد. مریم نگاهی به رفتن مهیا انداخت. با عصبانیت به طرف شهاب آمد. 😠 ـــ فکر نکن با این کارهات همه چی درست میشه... نه آقا! داری بدترش میکنی، دیگه هم حق نداری با مهیا اینجوری حرف بزنی! اصلا باهاش دیگه حرف نزن... روبه محسن گفت. ـــ بریم محسن! به طرف بیرون معراج الشهدا رفتند. مهیا کنار ماشین محسن نشسته بود. مریم و محسن در ماشین نشستند. ـــ ببخشید مزاحم شدم! مریم لبخندی زد. 😊 ـــ اتفاقا، خودم می خواستم بهت بگم بیای پیشمون. مریم می خواست چیزی بگوید؛ که با اشاره محسن ساکت ماند. مهیا سرش را به شیشه ماشین چسباند و نگاهش را به بیرون انداخت. ماشین حرکت کرد. همه ی راه، مهیا به مداحی که در ماشین محسن پخش می شد، گوش می داد و به خیابان ها نگاه می کرد... و هر لحظه دستش را بالا می آورد و اشک روی گونه اش را پاک می کرد...😭 ... ✍نویسنده: 💐💖الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج💖💐 👇 🆔 @eightparadise 🌼 🌸🌼 🌼🌸🌼
🍃🌷 ﷽ امام زمانمــ ❤️ــــــ ✋🏻مولایِ مہربانِ غزل هایِ من سلام سمت زلال اشڪ من آقای من سلام نامت بلند و اوج نگاهت همیشہ سبز آبی ترین بہانہ دنیای من سلام 🌤 الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج 🌤 🌸💖🌷❤️ همین که تو هر صبح در خیالِ منی؛ حالِ هر روزِ من خـوب است... صبحت بخیر آقایِ خوبی ها ❤️ 🌸🌸🌸 ✋سلام مهربانان همراه صبح آدینه تون بهشتی روزتون مهدوی در پناه خدا و نگاه خاص (عج) 🌹 لطفاً کانال هشت بهشت را به دوستان💖 خوبتان معرفی کنید 🌸 https://eitaa.com/eightparadise 🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌷 ﷽ قرآن کریم 🔊 قاری استاد 🕐 زمان: ۵٢ دقیقه 🍃🌺خوشبختي یعني بہ نیابت از امام زمانت هر روز قرآڹ بخوني... 🌸 👇 https://eitaa.com/eightparadise
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌷 ﷽ ✅سریع ترین دعایی که مستجاب می شود دعایی است که در حق دیگران باشد! خداوند مهربان چنین دعایی را نه تنها زودتر اجابت میکند، بلکه به دعاکننده هم دو برابر چیزی که در حق دیگران دعا کرده بود عطا میکند* پس اگه زرنگ باشیم با همین نکته میتوانیم خودمان و دیگران را خوشبخت کنیم. راهکار:کافی است بخواهیم همه ی مردم خوشبخت و سعادتمند باشند و هیچ کس درمانده و بیمار و فقیر و ... نباشد. یادمان باشد این اتفاق تنها و تنها با ظهور منجی آسمانی حضرت مهدی علیه السلام میفتد پس دستهایمان را بالا ببریم و برای خوشبختی و امنیت و آسایش همه ی مردم جهان دعا کنیم: خدایا ظهور مان را نزدیک کن که گشایش کار همه در فرج ایشان است.الهی آمین. با این دعا بهترین هارا برای بقیه آرزو کردیم. بحارالانوار، ج ۹۰، ص ۳۸۷ دعا برای فرج ارباب فراموش نشه « الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرج» بفرمائید ــهـشـتـــ ـبـــهـشـتـــ 🌸 👇 @eightparadise
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌷 ﷽ خلق خدا روزنه دعا را گم کرده اند صبح تا شب توی دنیایشان ذوب شده اند؛ و طرفه العینی هم از آن غافل نمی شوند. با آن که می‌دانند که هیچ چیزی عایدشان می‌شود، ولی باز هم چهار چشمی آن را مراقبت می کنند؛ و بالاخره در لحظه ی مرگ، می‌بینند که ای دل غافل! آش نخورده و دهان سوخته.... آدمی اگر یک تومان از دستش برود، به اندازه دنیایی غصه می‌خورد؛ و دور خودش می‌چرخد اما عمری است که خودش را گم کرده و خدایش را گم کرده. یک عمر است که شب و روز را بدون او سپری می‌کند ولی هر روز می بینیم که از روز قبل خوشتر است دنیا مطلب که عور می باید رفت نزدیک مشو که دور می باید رفت حمالی اسباب جهان هرزه مکن کز کوچه ی تنگ گور می باید رفت شب بیدار شدن است هم بیدار بمانیم، هم بیدار شویم بفرمائید ــهـشـتـــ ـبـــهـشـتـــ 👉 💖 @eightparadise
🍃🌷 ﷽ هرچند که خسته از گناه آمده ام با حال بد و روی سیاه آمده ام امشب است ،یقین می بخشی با ذکر حسین و اشک و آه آمده ام التماس دعا بفرمائید ــهـشـتـــ ـبـــهـشـتـــ 👉 💖 @eightparadise
🍃🌷 ﷽ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نهادی نظامی که به‌منظور حراست از انقلاب اسلامی ایران و دستاوردهای آن، به‌دستور رسمی امام خمینی در ۲ اردیبهشت ۱۳۵۸ش تأسیس شد. سپاه پاسداران در ۲۶ شهریور ۱۳۶۴ش با دستور امام خمینی در سه نیروی زمینی، هوایی و دریایی گسترش یافت و سپس در سال ۱۳۶۹ش به‌فرمان سید علی خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی ایران دو نیروی دیگر با نام‌های نیروی قدس و سازمان مقاومت بسیج به آن اضافه گردید و در مجموع به پنج نیرو گسترش یافت. علاوه بر فعالیت‌های نظامی، در عرصه‌هایی مانند اطلاعات، سازندگی و عمرانی و عرصه‌های فرهنگی نیز به فعالیت می‌پردازد. مطابق اصل ۱۱۰ قانون اساسی عزل و نصب و قبول استعفای فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از اختیارات و وظایف رهبری محسوب می‌شود. بفرمائید ــهـشـتـــ ـبـــهـشـتـــ 👉 💖 @eightparadise
🍃🌷 ﷽ 🌷هزینه ی عمل جراحی ✍قبل از انقلاب، محمد همراه با بیست و پنج، شش نفر دیگر در یک کارگاه خیاطی کار می کردند. با توجه به اینکه در آن کارگاه شیعه و سنی در کنار هم بودند، محمد نوعی وحدت و یکدلی را در آنجا حکمفرما کرده بود. 🏍یک بار یکی از کارکنان خیاطی، بر اثر تصادف با موتور، گوشت‌های ران پایش از بین رفته بود. او را به بیمارستان انتقال دادند. بیمارستان برای بستری کردن و انجام عمل جراحی، مبلغ ۸ هزار تومان طلب کرده بود. 🤕خانواده ی آن کارگر هم وضع مالی خوبی نداشتند و عاجز مانده بودند. وقتی محمد باخبر شد یک راست پیش استاد کارش که آدم متمولی بود رفت و از او مبلغ ۸ هزار تومان درخواست کرد، اما استادکار در جواب او گفت: «من بابت این قضیه پولی پرداخت نمی کنم» 🍃محمد با شنیدن این جمله چیزی به او نگفت، اما تمامی کارگرها را جمع کرد و به آنها گفت: «من بچه ها همه باید از این کارگاه بریم!» وقتی صاحب کار دید که همه در حال رها کردن کارگاه هستند، آنها را نگه داشت و مبلغ درخواستی محمد را پرداخت کرد و بدین وسیله هزینه ی عمل جراحی آن کارگر مجروح فراهم شد. 😢اوایل انقلاب، وقتی محمد پولی را که از استاد کارش گرفته بود به او برگرداند، استادکار فقط گریه می‌کرد و از محمد طلب عفو و بخشش داشت. 📚 میرزا محمد پدر کردستان خاطراتی از شهید بفرمائید ــهـشـتـــ ـبـــهـشـتـــ 🌸 👇 @eightparadise
🍃🌷 ﷽ روز بیستم ❤️✍و..... این ساعات "دردناک ترین" ساعات این ضیافت است... آسمان و زمین، عجییب بوی درد گرفته اند... می‌دانی .... ؛ شق القمرِ کوفه بر غربت هزار ساله ی تو، تلنبار شده است... بی قراری، جان مرا به آتش کشانده است... حصن حصین زمین، آماده پرواز می شود... و این اولین بار است که شیعه، درد یتیمی را به جان خویش، می خرد.. یوسفم... این روز ها، استخوان سوزند... اما، تصور دردهای فردا...امانمان را بریده اند... علی..... با همه هیبتی که آسمان را به تعظیم واداشته است... به محرابی رفت ، که قرار بود.. ماه را در آن بشکافند... وااای... که درد این ثانیه ها...پای قلمم را لنگ می کند... یوسفم... من نخستین بار، بوی درد را از مشام رمضان، ادراک کرده ام.... علی... همه پناه من... و همه پناه اهل زمین و آسمان است... من بی علی... هزااااااااار بار، یتیمی را تجربه کرده ام... فاجعه ایست رمضان های بدون تو... نمی دانیم... بر کدامین درد، شکیبایی پیشه کنیم...؟ بر هیبت آن‌کس ، که از دست می‌دهيم ... یا بر غربت آن‌کس که بدستش نمی آوریم... تو بگو یوسفم.... شیعه... چند سال دیگر، به تحمل این درد، محکوم است؟ در لیالی قدر من.. فقط یک نشانی از پیراهنت، می خواهم.. تقدیر مرا، به همین یک نشانه... زیبا کن... 👇 🏴https://eitaa.com/eightparadise
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌷 ﷽ 🔳 (ع) 🌴خداحافظ ای بی وفا دنیا 🌴سلام ای تنها یار من زهرا 🎤 🏴 👇 https://eitaa.com/eightparadise
🍃🌷 ﷽ مسائل متفرقه ☝️ ١٠٨۵. مشروبات الکلى که در حوزه هاى مأموريتى متخصصينِ بيگانه که گاهى در بعضى از مؤسسات کشور اسلامى کار مى کنند، يافت مى شود و آن را در منازل يا محل اختصاصى سکونت خود تناول مى کنند، و همچنين آماده کردن گوشت خوک و خوردن آن توسط آنان چه حکمى دارد؟ و ارتکاب اعمال منافى عفت و ارزش هاى حاکم بر مردم، توسط آنان داراى چه حکمى است؟ مسئولين کارخانه ها و اشخاصى که با آنان در ارتباط هستند، چه تکليفى دارند؟ بعد از اعلام به مسئولين کارخانه ها و نهادهاى مربوطه در آن استان، اگر هيچ گونه اقدامى انجام ندهند، تکليف چيست؟ ج.✍ بر مسئولين مربوطه واجب است که به آنان دستور دهند که از تظاهر به امورى مثل شرابخوارى، خوردن گوشت هاى حرام خوددارى کنند و آنان را از خوردن علنى آن ها منع نمايند. ولى امورى که با عفت عمومى منافات دارد، به هيچ وجه نبايد به آنان اجازه انجام آن داده شود. به هر حال، از طرف مسئولين مربوطه بايد تدابير مناسبى در اين باره اتخاذ شود. 💠 س ١٠٨۶. بعضى از برادران براى امر به معروف و نهى از منکر و نصيحت و ارشاد به مکان هايى مى روند که ممکن است زنان بى حجاب در آن جا حضور داشته باشند، آيا از آن جا که براى امر به معروف به آن جا رفته اند، نگاه کردن به زنهاى بى حجاب براى آنان جايز است؟ ج.✍ نگاهِ اول اگر بدون قصد باشد، اشکال ندارد، ولى نگاه عمدى به غير از صورت و دست ها تا مچ جايز نيست، هرچند به قصد امر به معروف باشد. 💠 ☝️س ١٠٨٧. وظيفه جوانان مؤمن در دانشگاه هاى مختلط در برابر مفاسدى که در بعضى از آن مکان ها مشاهده مى کنند، چيست؟ ج.✍ بر آنان واجب است که ضمن دورى جستن از ابتلا به مفاسد، در صورت تمکن و تحقق شرايط امر به معروف و نهى از منکر مبادرت به انجام اين فريضه کنند 📚 مسائل متفرقه بفرمائید ــهـشـتـــ ـبـــهـشـتـــ 🌸 👇 @eightparadise