eitaa logo
اعتبارسنجی احادیث شیعه
557 دنبال‌کننده
31 عکس
3 ویدیو
89 فایل
باسمه‌تعالی‌شأنه‌ کانال اعتبارسنجی احادیث شیعه؛ جلسات، مقالات و مباحثات استاد سید‌علی‌رضاحسینی‌شیرازی که با مدیریت حضرت استاد و بتوسط طلبۀ‌ی از طلاب علوم آل محمد -صلوات‌الله‌علیهم- بارگزاری می‌شود. ارتباط با حضرت استاد: @gmail.com" rel="nofollow" target="_blank">sahoseini14@gmail.com
مشاهده در ایتا
دانلود
۵.ناهمسانی روش‌های 🔰روشی که در اعتبارسنجی احادیث 👈از قرن هشتم و در پدیدار شد، با روش پیشینیان [متقدّمین رجال] سراسر متفاوت است؛ روشی که برون داد [و خروجی] آن، بخش‌بندی چهارگانۀ احادیث به صحیح، حسن، موثّق و ضعیف است👉 (بنگرید به: حلّی، منتهی المطلب، ص۹ و۱۰) و همین الگو امروزه بر حوزه‌های حدیثی شیعه حاکم است. ⁉‼ 🔴پرسش این است که کدام عامل یا عوامل سبب بروز این روش نوظهور در شد❓ ویژگی‌های روش پیشینیان چه بوده است❓ آیا مقصود پیشینیان از وثاقت و ضعف، همان است که پسینیان [متأخرین رجال] دریافته‌اند❓ 👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/Elal_alhadith https://t.me/Elal_alhadith2
احادیث طبی و استاد حسینی شیرازی .mp3
1.87M
♨️ دیدگاه استاد سیدعلیرضا حسینی شیرازی در خصوص احادیث طبی 🆔 @Elal_alhadith
🔰میان راویان یک سند، ارتباط و پیوستگی [باید] باشد، بسا می‌شود که نادیده گرفتن طبقۀ راویان و پیوند استاد و شاگردیِ میان ایشان، موجب نشناختن اختلال واقع در سند و افتادن برخی واسطه‌ها میان راویان شده و در ارزش‌گذاری بر سند روایت، تأثیر می‌گذارد این حدیث و سند آن در تهذیب الاحکام، نمونه خوبی است: أحمدبن محمد، عن أحمدبن عمر الحلبی، عن أبان‌بن تغلب، قال: «دخلت علی أبی‌عبدالله علیه‌السلام و هو یصلی، فعددْت له فی الرکوع و السجود ستّینَ تسبیحة»ً (ج۲، ص۲۹۹) مرحوم و [مرحوم] ، بر پایه سند این حدیث در تهذیب الأحکام، آن را «» دانسته‌اند. ، مجمع الفائدة و البرهان فی شرح إرشاد الأذهان، ج۲، ص۲۵۸ ⬅️ [... و لما روی فی عن ابن‌تغلب (فی زیادات التهذیب) قال دخلت عن أبی‌عبدالله علیه‌السلام و هو یصلی ...] . ، مدارک الأحکام فی شرح عبادات شرائع الإسلام، ج۳، ص۳۹۷ ⬅️ [... مع أن الشیخ -رحمة الله- روی فی ، عن أبان‌بن تغلب قال: دخلت علی أبی‌عبدالله علیه‌السلام و هو یصلی ... ] . حال آنکه میان أحمدبن عمر الحلبی، پیوند استادی و شاگردی نبوده و بر پایۀ جست‌وجوی به عمل آمده، أحمدبن محمد، در سند پیش رو، امکان روایت مستقیم از أحمدبن عمر الحلبی را نداشته است. به احتمال بسیار زیاد، واسطۀ میان این دو راوی، حسن‌بن علی‌بن فضّال است که به دلیل فطحی بودنش، درجۀ اعتبار سند حدیث، از به کاهش می‌یابد. نیز میان أحمدبن عمر الحلبی که از راویان طبقۀ اصحاب امام رضا علیه‌السلام است 👈(بنگرید نجاشی، الرجال ، ش ۲۴۵) و أبان‌بن تغلب که در زمان امام صادق علیه‌السلام درگذشته است 👈(بنگرید به نجاشی، الرجال، ش۷ و طوسی، الفهرست، ش۶۱)، پدر أحمدبن عمر الحلبی واسطه است. شاهد بر درستی این گفته، این حدیث و سند آن در کافی کلینی است: الحسین‌بن محمد، عن عبدالله‌بن عامر، عن علی‌بن مهزیار، عن ابن‌فضّال، عن أحمدبن عمر الحلبی، عن أبیه، عن أبان‌بن تغلب، قال «دخلت علی أبی‌عبدالله علیه‌السلام و هو یصلی، فعددت له فی الرکوع و السجود ستین تسبیحة» (ج۶، ص۱۹۲) 👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/Elal_alhadith https://t.me/Elal_alhadith2
🔰عنوان راویِ واقع در سند، از عنوانی دیگر نباشد توضیح آن که گاهی بر اثر تحریف، نام یک راوی به نام راوی دیگری تبدیل می‌شود. این خود دو صورت دارد: 1⃣گاهی اسم تحریف شده، از قضا با نام راوی دیگری که دارای مصداقی عینی و واقعی است، اشتباه می‌شود؛ برای نمونه سند زیر را بنگرید: محمدبن یحیی، عن 👈أحمدبن محمد👉، عن احمدبن الحسن، عن عمروبن سعید... (الکافی ط-الإسلامیه، ج۳ ، ص۱۵۹) در این سند، عنوان راوی ، یک عنوان تحریفی و محرَّف از است. عنوان تحریفی، یعنی ، از قضا دارای مصداقی عینی و خارجی است. (برای آگاهی از پاره‌ای توضیحات تفصیلی در این باره بنگرید به: الکافی ط-دارالحدیث، ج۵، ص۴۱۸، پانوشت۶[الظاهر وقوع التقدیم و التأخیر فی العنوان، و الصواب «محمدبن احمد»؛ فقد روی المصنف عن محمدبن یحیی، عن محمدبن احمد، عن احمدبن الحسن [بن عليّ] في عدد من الأسناد. و لم یثبت توسّط أحمدبن محمد بین محمدبن یحیی و احمدبن الحسن فی هذا الطریق المنتهی الی عماربن موسی. راجع: معجم ‌رجال ‌الحدیث، ج۱۴، ص۴۳۷_۴۳۸، و یوید ذلك أنّ الخبر رواه الشیخ الطوسی فی التهذیب، ج۱، ص۳۴۰، ح۹۹۷]) 2⃣گاهی نیز اسم شده، با نام راوی دیگری که دارای مصداق عینی و خارجی باشد، تشابه ندارد و از این رو اسم تحریف شده، مصداق واقعی و عینی نمی‌بابد؛ برای نمونه بنگرید: ⬅️أحمدبن محمد العاصمیّ عن 👈علی‌بن الحسن‌بن فضّال👉 عن علی‌بن أسباط ... (الکافی ط-الإسلامیه، ج۵،ص۳۹۱) ⬅️أحمدبن محمد العاصمیّ عن 👈علی‌بن الحسن التَّیْمِيِّ👉 عن علی‌بن أسباط ... (الکافی ط-الإسلامیه، ج۵، ص۳۱۸) ⬅️أحمدبن محمد العاصمي عن 👈علی‌بن الحسن👉 عن علی‌بن أسباط ... (الکافی ط-الإسلامیه، ج۶، ص۴۷) ⬅️أحمدبن محمد العاصمي عن 👈علی‌بن الحسن التیملی👉 عن علی‌بن أسباط ... (الکافی ط-الإسلامیه، ج۶، ص۶) ⬅️أحمدبن محمد العاصمي عن 👈علی‌بن الحسن السلمي👉 عن علی‌بن أسباط ... (الکافی ط-الإسلامیه، ج۴، ص۴۶۵) ⬅️أحمدبن محمد العاصمي عن 👈علی‌بن الحسن المیثمی👉 عن علي‌بن أسباط ... (الکافی ط-الإسلامیه، ج۷، ص۳۷۴) در تمامی این اسناد، راوی دوم که از از او روایت می‌کند، همان است در چهار سند نخست، عنوان راوی دوم، عنوانی واقعی و حقیقی است، ولی در دو سند آخر، این عنوان، عنوانی تحریفی است و دارای مصداق عینی و خارجی نیست، یعنی عناوین ِ«علي‌بن الحسن السُّلَمِي» و «علی‌بن الحسن المیثمي»؛ بلکه [عنوان] درست «علی‌بن الحسن التَّیْمُلِي» است (برای آگاهی از پاره‌ای توضیحات تفصیلی در این باره بنگرید به: الکافی ط-دارالحدیث، ج9، ص۳۶، پانوشت۷ [⬅️... و الصواب ما أثبتناه و علي‌بن الحسن التیمُلي هو عليّ‌بن الحسن‌بن فضّال. روی عنه أحمدبن محمد العاصمي في عدّة من الأسناد. لاحظ ما قدّمناه فی الکافي، ذیل ح۲۳۳۳] و بنگرید به: الکافی ط-دارالحدیث، ج۱۴، ص۵۴۴، پانوشت۱۲[⬅️... و تقدّم غیر مرّة أنّ أحمدبن محمد العاصميّ یروی عن علي‌بن الحسن‌بن فضّال الذی یلقّب في بعض الأسناد بالتیمي أو التیمّلي و کلاهما صحیح. لاحظ ما قدّمناه الکافی ط-دارالحدیث، ذیل ح۲۳۳۳]) [حضرت استاد ، در ذیل تعلیقه ، بر حدیث ۲۳۳۳ که الکافی ط-دارالحدیث، ج۳، ص۶۲۳، می‌باشد ، می‌فرمایند: در برخی نسخ و حاشیه «علی‌بن الحسن المیثمی» آمده است. و هو سهو؛ فإنّ علي‌بن الحسن الراوي عن محمدبن عبدالله بن زراه، هو علی‌بن الحسن‌بن فضال و هو یلقّب في اسناده تارة بالتیمي و أخری بالتیمُلي؛ لأنهم من موالي تیم اللّه، کما ورد في ترجمة أبیه. راجع: رجال النجاشی، ص۳۴، الرقم۷۲؛ رجال البرقی، ص۵۴؛ الفهرست للطوسی، ص۱۲۳، الرقم۱۶۴؛ معجم رجال الحدیث، ج۱۱، ص۳۴۵، الرقم۸۰۱۶، و ص۳۴۶، الرقم۸۰۱۷ و ص۵۶۶؛ الأنساب للسمعانی، ج۱، ص۴۹۷_۴۹۸ 👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/Elal_alhadith https://t.me/Elal_alhadith2
کلینی و حوزۂ حدیثی قم.pdf
420.4K
[مقاله] برخی پژوهشگران معاصر معتقدند کتاب کافی در بغداد و متأثر از فضای عقل‌گرای آنجا تدوین شده است. هر چند استفاده از منابع حوزۀ حدیثی قم در تدوین کافی برای این پژوهشگران قابل انکار نیست، با توجه‌ به فقدان اطلاعات این احتمال را نیز مطرح می‌کنند که کلینی به قم نیامده و احادیث این حوزه را به‌ صورت وجاده از کتب اساتید قم اخذ کرده است. پژوهش حاضر در پی ارائۀ قراینی بر حضور کلینی در حوزۀ حدیثی قم است. بررسی روش قدما در انتقال حدیث و یافتن روش کلینی در تدوین کافی نشان می‌دهد کتاب کافی براساس رویکرد رایج در حوزه‌های حدیثی شیعه یعنی سماع، قرائت و اجازه تدوین شده است. رویکرد کلینی در نشر کافی نیز مؤید همین مطلب است. نقل حدیث از کلینی توسط اهالی قم نیز با توجه ‌به دوره‌های زمانی حیات ایشان قرینه‌هایی بر حضور کلینی در قم است. :  کلینی، کافی، حوزۀ حدیثی قم، حوزۀ حدیثی بغداد، روش اخذ حدیث. 👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/Elal_alhadith https://t.me/Elal_alhadith2
🔰عنوان راویِ واقع در سند ، با عنوان راوی دیگر نباشد توضیح آنکه در بسیاری موارد، یک نام و عنوان ویژه، مصادیق چندی در میان راویان دارد. برای نمونه، راویان چندی با نام یا در سند روایات وجود دارند: أحمدبن محمد ، أحمدبن محمد ، أحمدبن محمد و جز اینان؛ یا محمدبن یحیی ، محمدبن یحیی ، محمدبن یحیی و جز اینان. در مواردی از این دست، اگر در سلسلهٔ سند، ویژگی‌های نسب شناختی راویان (ابن‌عیسی الأشعری، ابن‌خالد برقی و ابن‌ابی‌نصر بَزَنطِی یا العطّار، الخَزّاز و الخَثعَمی) یاد نشود، احتمال خلط بین مصادیق، وجود خواهد داشت. برای آنکه کمی محسوس‌تر سخن گفته باشیم، نمونه‌ای شاهد می‌آوریم👈 به این روایت و سند آن توجه کنید: علی‌بن ابراهیم، عن أبیه، عن ابن‌أبی‌نجران، عن عاصم‌بن حُمَیْد، عن ، عن أبی‌جعفر علیه‌السلام قال: «قَضَی أمیرُالمؤمنین علیه‌السلام في رجل أَوْصَی لآخَرَ و المُوصَی له غائِبٌ فتُوُفِّيَ الذی أُوصِيَ له قَبْلَ المُوصِي، قال: الوصیّة لوارث الذی أُوْصِيَ له قال: و من أَوْصَی لأحد شاهداً کان أو غائباً فتُوُفِّيَ المُوصَی له قبْل المُوصِي، فالوصیّة لوارث الذی أُوصي له إلاّ أنْ یرجع في وصیّته قبل موته» (الکافی دارالحدیث، ج۱۳، صص۳۴۴-۳۴۵) با رجوع به نگاشته‌های رجالی معلوم می‌شود که دست کم 👈 ۹ راوی به نام ، شماره شده‌اند: محمّدبن قیس ، محمّدبن قیس‌بن ، محمّدبن قیس ، محمّدبن قیس ، محمّدبن قیس ، محمّدبن قیس و راویان دیگری با این نام. از میان این راویان، برخی ثقة، بعضی ضعیف، گروهی ممدوح و دسته‌ای نیز مجهول‌اند. مرحوم شهید ثانی در مسالك الأفهام، پس از یاد کرد این روایت، بی‌آن که به رفع از عنوان بپردازد، این روایت را ضعیف می‌داند و می‌گوید: و هذه الروایة نصٌّ فی الباب لو تمَّ سندُها، إذ لایخفی أنّ الذی یروی عن الباقر علیه‌السلام بین الثقة و الضعیف و غیرهما، فکیف تُجعَل روایتُه مستند الحکم؟ إلّا أن یدّعوا جبرَها بالشهرة علی ما هو المشهور بینهم فی ذلك؛ و فیه ما فیه. (ج۶، ص۱۲۸) ⬅️ حال آن که اگر به طبقۀ این مجموعه از راویان که هر یک می‌تواند مصداق عنوان قرار گیرد، و آگاهانیدنی‌های راه یافته به یاد کرد آنان توجه شود، آشکار خواهد شد که تنها است که شیخ و استاد است.(بنگرید به: نجاشی، الرجال، ش ۸۸۱) پس با نظر داشت طبقۀ راوی و نیز شاگردان و مشایخ او، می‌توان از میان این ۹ راوی، مصداق آن را به درستی نمایان ساخت. 👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/Elal_alhadith https://t.me/Elal_alhadith2
🔰در بسیاری موارد، یک راوی خاص، دارای عناوین یا القاب متفاوتی است (برای نمونه، در کتب حدیثی و روایی، دارای عناوین مختلفی است، از جمله 👈 محمدبن ابی‌عمیر، محمدبن زیاد، محمدبن زیادبن عیسی، محمدبن أبی‌عمیر زیاد، محمدبن زیاد بَیّاع السّابُری، أبوأحمد الأزدِی، محمدبن أبی‌عمیر الأزدِی، محمدبن أبی‌عمیر البزاز و نام‌های دیگر) و در برخی از نگاشته‌های روایی و رجالی، یکی از این عناوین، بیشتر از عناوین دیگر، به کار می‌رود. یکی از علل مهم کاربست یک عنوان خاص، مربوط به سلیقۀ تعبیری راوی از مشایخ خویش که عنوان از آن به واژگان تعبیری یاد کرد؛ برای نمونه، عادت بیشتر آن است که از مشایخ خود با کنیه یا لقب نام ببرد؛ مثلا از استاد خود با نام یاد می‌کند نه (این رابطه، یعنی محمدبن أحمدبن یحیی، عن أبی‌إسحاق در تهذیب، الاستبصار و وسائل الشیعه، ۵۷ بار تکرار شده است). در مقابل، خوی آن است که از مشایخش با عناوین کامل یاد می‌کند نه لقب یا کنیه؛ مثلا از استاد خود با نام تعبیر می‌کند نه (این رابطه، یعنی سعدبن عبدالله عن أحمدبن محمدبن عیسی در کتب اربعه و وسائل الشیعه، ۲۹۹ بار تکرار شده است). ⬅️ حال اگر ما از عناوین متعدد راوی مورد نظر بی‌خبر باشیم، چه بسا او را فردی مجهول انگار کنیم؛ در صورتی که راوی یاد شده نه تنها مجهول نیست، بلکه به وثاقت و بلندای مقام شناخته شده است؛ برای نمونه اگر بدانیم ، همان است ، دیگر او را یک به هنگام برخورد با نام او، دچار حیرت نخواهیم شد و او را یک راوی مجهول نمی‌پنداریم (وی بنابر قولی از اصحاب اجماع شمرده شده است. تنها در کتب اربعه، نام او در بیش از ۱۶۰۰ سند یافت می‌شود. شیخ طوسی به گاه یاد کرد از وی چنین می‌گوید: ثقة، روی عن أبی‌الحسن الرضا علیه‌السلام و روی عن ستین رجلا من أصحاب أبی‌عبدالله علیه‌السلام و کان یعدّ فی الأرکان الأربعة فی عصره (بنگرید به: رجال الکشّی، ش۱۰۵۰۳ ؛الفهرست الطوسی، ش۱۶۲) 👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/Elal_alhadith https://t.me/Elal_alhadith2
۶.در اختیار نداشتن ابزارها و پیش نیازهای تعامل با روایات ✅ بسا شاهدیم که فقیه در فقه‌الحدیث، بسیار عمیق استدلال ورزی می‌کند؛ ولی به گاه رویارویی با اسناد، گویی از کاربست تمام ابزارها و پیش نیازهای تعامل با اسناد خبری نیست؛ از این رو چه بسیار که داوری‌اش دربارۂ حدیث با درستی همراه نیست❗️ می‌توان و با روایات را این گونه بر شمرد: یکم: سلامت ارتباط میان راویان در سلسلۀ سند ( ) دوم: سلامت عنوان یا شناسایی تحریف در عنوان و سپس شناخت عنوان صحیح ( ) سوم: هویت شناسی راویان یا تعیین و شناخت مصداق عنوان مشترک ( ) چهارم: شناسایی نام‌های گوناگون یک راوی ( ) پنجم: وجود داده‌های کافی دربارۂ توثیق و تضعیف راویان: یعنی گرچه دسترسی به چنین دادهایی دربارۂ تمام راویان شدنی نیست، ولی دست کم پیرامون بیشترین شان، داده‌های رجالی، بسنده باشد ( ) 👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/Elal_alhadith https://t.me/Elal_alhadith2
[برای روشن‌تر شدن و واضح‌تر شدن مورد پنچم (در مطلب بالایی👆) که بعبارة أخریِ آن، می‌باشد، به این شواهد دقت کنید. در حالی که] واقعیت دیگری که در برقراری تعامل با کتاب‌های رجالی مواجهیم است. یعنی نمونه‌های فراوانی در کتب حدیثی داریم که راوی در میراث حدیثی شیعه دارای روایات فراوانی است، ولی در کتب رجالی اطلاعاتی از او در دست نیست. مثال: 1⃣ ، استاد حدیث است و شیخ مفید ریزه‌خوار حدیثی ایشان است و استاد حدیثیِ وی[احمدبن محمدبن حسن بن ولید]، است محمدبن حسن‌بن احمدبن ولید، استاد است و قوام علمی در یک مقطع تاریخ به است پس می‌بینید احمدبن محمدبن حسن‌بن ولید از دو استوانه حدیث، از یکی حدیث اخذ کرده [پدرش، محمدبن حسن‌بن ولید] و به دیگری حدیث درس داده [یعنی ، شیخ مفید] است. چنین آدمی چه شخصیتی باید باشد؟ یعنی شیخ مفید که استوانه است شاگرد حدیثی احمدبن محمدبن حسن‌بن ولید می‌شود و طبیعتا استاد وی پایه رفیعی از علم و وثاقت باید داشته باشد. ولی می‌بینیم که در مورد ایشان در هیچ یک از کتب رجالی اطلاعاتی نیامده
است
ممکن است گفته شود وثاقت ایشان بر همگان روشن بوده است ولی آیا وثاقت شیخ صدوق و شیخ مفید مثل روز روشن نبود؟ چرا در کتب رجالی باز توثیق شده‌اند؟ ولی چرا اثری از احمدبن محمدبن حسن‌بن ولید در کتب رجالی شیعه نیست؟ راویان فراوانی داریم که روایات بسیاری دارند اما در اصلا مدخل نشده‌اند حتى اغلب شیعه هم مثل خلاصه علامه حلی و رجال ابن‌داوود، مدخلی از آنها ندارند زیرا در منابع نخستین مدخل نشده‌اند. 2⃣در کتاب کافی ۴۴۷ بار اسم از شده ولی در شش کتاب رجال اصلی (منابع نخستین رجالی عبارتنداز [که مفصلا بحث در موردشان خواهد شد إن شاء الله الرحمان] : ، ، ، ، و ) ، نشانی از محمدبن اسماعیل نیست. فقط گفته‌اند: كنیه محمدبن اسماعيل است و صدایش می‌کرده‌اند که این اطلاعات در فرایند ارزشی ندارند. تأثیرگذار در شناخت راویان یک واقعیت عینی است. آیا باید خط بطلان روی تمام ۴۴۷ حدیث محمدبن اسماعیل یا حدود ۵۰۰ روایت احمدبن محمدبن حسن‌بن ولید و خیلی از راویان دیگر بکشیم؟ 👈 در تحقیقی به این نتیجه رسیدیم که تقریبا اگر کل راویان کتب اربعه و وسائل‌الشيعه را جمع کنیم، فقط پیرامون ۲۳٪ راویان این مجموعه، در کتاب‌های رجالی اطلاعات وجود دارد. یعنی از بیش از ۷۵٪ راویان -که برخی از آنها هم پر روایت اند- اطلاعات نداریم ⁉️❗️❗️ برگرفته از جزوء (با کمی جابجایی) 👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/Elal_alhadith https://t.me/Elal_alhadith2
01@Elal_alhadith .mp3
4.86M
درس حدیث شناسی و رجال کاربردی با عنوان بررسی تحقیقی که توسط استاد حسینی شیرازی، مهر ماه سال ۹۶ ، در مدرسه امام کاظم (علیه السلام) قم ، تدریس شده است https://eitaa.com/Elal_alhadith https://t.me/Elal_alhadith2
02@Elal_alhadith .mp3
9.67M
درس حدیث شناسی و رجال کاربردی با عنوان بررسی تحقیقی که توسط استاد حسینی شیرازی، مهر ماه سال ۹۶ ، در مدرسه امام کاظم (علیه السلام) قم ، تدریس شده است https://eitaa.com/Elal_alhadith https://t.me/Elal_alhadith2