.
#نوحه_سنتی
#طلیعه_محرم
بوی محرم آمد و غرق عزا گشتم
بار دگر من راهی کرب وبلا گشتم
ماه غم وماه عزاست
شال عزای من کجاست
مولاحسین جانم مولا حسین جانم
ای کعبه ی توحید من، ای قبله ی رازم
رخصت بده تا درغمت خیمه به پا سازم
ماه غم وماه عزاست
شال عزای من کجاست
مولاحسین جانم مولا حسین جانم
مثل همیشه درغمت ،غرق ملالم کن
گر نوکری بد بوده ام ،مولا حلالم کن
ماه غم وماه عزاست
شال عزای من کجاست
مولاحسین جانم مولا حسین جانم
گر آفرینش از غمت با غم هم آغوش است
پیش ازهمه در سوک تو زهرا سیه پوش است
ماه غم وماه عزاست
شال عزای من کجاست
مولاحسین جانم مولا حسین جانم
ای یوسف بی پیرهن مولای محبوبم
با یاد زخم سینه ات بر سینه می کوبم
ماه غم وماه عزاست
شال عزای من کجاست
مولاحسین جانم مولا حسین جانم
از شیعتی مهما شربتم... دائماً جوشم
بی یاد تو ای تشنه لب آبی نمی نوشم
ماه غم وماه عزاست
شال عزای من کجاست
مولاحسین جانم مولا حسین جانم
وقتی سر ببریده ات مهمان دختر شد
ناله کنان پرپر زد و یک باره پرپر شد
ماه غم وماه عزاست
شال عزای من کجاست
مولاحسین جانم مولا حسین جانم
#سیدهاشم_وفایی✍
.👇
.
#نوحه_سنتی
#ورودیه
#شب_دوم_محرم
ای آسمان خون گریه کن/زینب رسیده کربلا
این جا تمام هستی اش
درخون شناورمی شود
این جـا تمـام بـاغ او
یکبـاره پرپرمی شود
غرق غـم ومـاتم شده/ درایـن زمیـن پـربـلا
این جا به شمشیرستم
چیده شودیاس حسین
این جا جداگرددزکین
دست علمــدارحسین
این جامکّـدر می شود / آئینــه ی ایــزد نمـا
سعی وصفـای اوبود
ازخیمـه گه تاقتلگـاه
گاهی کنـد اوهـروله
بـانـالـه های آه وآه
ای وای ازآن وقتی که اوچشمش بیفتـد برمنا
بانگ گلی گم کرده ام
این جـا نشیند برلبش
این جا صدای فاطمه
آیـد به گوش زینبش
با فـاطمـه نـالـه زنـد واویـلتـا ، واویـلتـا
رومی کنـد برقلب او
دردتمــام عـالمیـن
این جازندگلبوسه بر
رگ های خونین حسین
بـا ضـرب تـازیـانه او / گـردد زجـان خودجدا
#سیدهاشم_وفایی✍
👇
.
#ورودیه
#شب_دوم_محرم
این جا کجاست ای گل زهرا به ما بگو
گر کـربلاست، بامن غم مبتلا بگو
سـرتاسـر وجـودِ مرا غم گرفته است
از این زمیـن محنت و درد و بـلابگو
داری دعـا بـه زیـرلب و آه می کشی
زیـن آه سینـه سـوز برایم بیابگو
درگوش ذوالجناح چه گفتی که شدملول
من که غریبـه نیستم ای آشنا بگو
این جا اگرکه وعـده گه توست باخدا
بامـن ز وصل دوست برای خدا بگو
با آن که گفته اند برایم زماجرا
من صبرمی کنم توازاین ماجرابگو
صف بستـه انـد دربرمـا نیـزه دارها
یحیـای اهل بیت ازاین نیـزه هابگو
یک باغ لاله این همه گلچین دگـرچـرا
ای باغبـان برای من ازلالـه هابگو
کردی اشاره ای به من ازقتلگاه خویش
دیگرنگفتـه بودمت ازایـن منابگو
تنهاامیـدو دلخوشیم درجهـان تویی
بی توچگـونـه زنـده بمانم بیابگو
بااشک وآه ونـاله «وفایی» تمام عمر
از زینب وحسیـن وغـم کـربـلابگو
#سیدهاشم_وفایی✍
.
.
#نوحه_سنتی
#دهه_محرم
#امام_حسین صلوات_الله_علیه
#شب_دهم_محرم
#عاشورا
#گودال
۱۱۰۲
تاج سرم حسین من سرجدا گشتی
دیدم میان قتلگه جابجا گشتی
واویلا واویلا
****
دیدم به دست شمردون گیسویت چرخید
دیدم که حنجر تو را خنجرش بوسید
واویلا واویلا
****
تو دست و پا میزدی و همه خندیدند
سایهی ناموس تو را آخرش دیدند
واویلا واویلا
****
#محمود_اسدی_شائق✍
..............
.
#شب_اول_محرم
#حضرت_مسلم علیه_السلام
#نوحه
۱۰۹۶
تنهای تنهایم ولی من تو را دارم
بنگر تماشایی مرا بر سر دارم
حسین جان حسین جان
****
سربسته میگویم میا ای گل طاها
ترسم شود پاره تنِ اکبرِ لیلا
حسین جان حسین جان
****
تو را به جان مادرت ای حسین جانم
کوفه میا با دخترت ای حسین جانم
حسین جان حسین جان
****
#محمود_اسدی_شائق
.................
#شب_دوم_محرم
#ورودیه_به_کربلا
#نوحه
۱۰۹۷
بیا ازاینجا یا اخا تا که برگردیم
حرف جدایی یا مزن یا که برگردیم
حسین جان حسین جان
****
ترسم در اینجا پیکرت زیرو رو گردد
گلوی تو با دشنه ای روبرو گردد
حسین جان حسین جان
****
ترسم در این زمین شود جسم تو خونبار
یک تکه بوریا شود کفنت ای یار
حسین جان حسین جان
****
#محمود_اسدی_شائق✍
........
.
#شب_سوم_محرم
#حضرت_رقیه
#نوحه
۱۰۹۸
خوش آمدی خوش آمدی کنج ویرانه
نیمهی شب به دیدن طفل دردانه
ای بابا ای بابا
****
ای سر ز حال دختر با خبر هستی
چرا دو چشمت را روی دخترت بستی
ای بابا ای بابا
****
همان که گیسوی مرا میکشید بابا
میان قتلگه ز تو سر برید بابا
ای بابا ای بابا
****
#محمود_اسدی_شائق
.......
#شب_پنجم_محرم
#حضرت_عبدالله
#نوحه
۱۰۹۹
از خیمه تا کنار تو آمدم باسر
به شوق یارب ات عمو میزدم پرپر
عموجان عموجان
****
دیدم که افتاده تنت بین یک لشگر
هرکس رسیده میزند ضربه بر پیکر
عموجان عموجان
****
از کودکی بودی عمو همه هست من
باشد سپر برای تو هر دو دست من
عموجان
****
#محمود_اسدی_شائق
...............
.
#شب_ششم_محرم
#حضرت_قاسم
#نوحه
۱۱۰۰
یکدم بیا به دیدنم ای عموجانم
نمانده قوت در تنم ای عمو جانم
عموجان عموجان
****
من دست و پا زدم عمو زیر دست و پا
شد تیرباران پیکرم چون تن بابا
عموجان عموجان
****
به لب رسیده جان من زیر مرکبها
شکسته استخوان من زیر مرکبها
عموجان عموجان
****
#محمود_اسدی_شائق
............
#شب_هفتم_محرم
#حضرت_علی_اصغر علیه_السلام
#نوحه
۱۱۰۱
غنچهی زیبای حرم ای علی جانم
لای لای علی اصغرم ای علی جانم
لالایی لالایی
****
به جای آب تیرت زدن ای گل عطشان
سرت به یک مو پسرم گشته آویزان
لالایی لالایی
****
بر روی دست من گلم شد دو تا قسمت
محکم تو را گرفتهام ولی با زحمت
لالایی لالایی
****
#محمود_اسدی_شائق
.......
#شب_هشتم_محرم
#حضرت_علی_اکبر علیه_السلام
#نوحه
۱۱۰۲
دو چشم خود را وا کن ای لالهی پرپر
ببین که بابا آمده ولدی اکبر
ولدی ولدی
****
دیدی به زانو زدنم کوفه خندیده
جسم تو و اشک مرا حرمله دیده
ولدی ولدی
****
بردن تو تا به حرم کار بابا نیست
کسی شبیه تو علی ارباً اربا نیست
ولدی ولدی
****
#محمود_اسدی_شائق
.........
#شب_نهم_محرم
#حضرت_عباس علیه_السلام
#نوحه
۱۱۰۳
پاشو امیرلشگرم یاابوفاضل
سقاو سردار حرم یاابوفاضل
ابالفضل ابالفضل
****
دیدم به زیر نیزهها خم شدی عباس
رشید خیمهها چرا کم شدی عباس
ابالفضل ابالفضل
****
ای غیرتِ تمام من ای علمدارم
به فکر خیمه هایم و فکر بازارم
ابالفضل ابالفضل
****
#محمود_اسدی_شائق✍
#زنجیرزنی #زنجیر_زنی
.....
👇
.
#شب_دوم_محرم
#ورودیه
کربلا ،کاروان گلشن نور
عطر شهرمدینه آوردند
نکهت بوستان زهرا را
با رباب و سکینه آوردند
ای زمین، همره مه وخورشید
آسمانی ستاره آمده است
کربلا حضرت رباب اکنون
همره شیرخواره آمده است
کربلا ،یاد داری آن وقتی
که علی پا دراین زمین بگذاشت
ازغم غربت حسین گریست
بذر گریه به خاک تو می کاشت
کربلا ،زینب آمده سویت
همره دوگلی که بس خوشبوست
این دودسته گلی که آورده
به حضور امام هدیه ی اوست
گرکویر تو می شود گلزار
گل یاسین و یاسمن دارد
بهر ایثار در ره توحید
دو گل از گلشن حسن دارد
عجبی نیست گرکه این وادی
غرق غم گشت ودرخروش آمد
این ابوفاضل است عباس است
که دراین جا علم به دوش آمد
هاشمعی طلعتی که آمده است
وجناتش بود چو پیغمبر
می رسد آن زمان که می گردد
ارباٌ اربا تن علی اکبر
دربیابان روشنت از دور
یک سیاهی سوار می بینی
بهر چندین گل و صنوبر و یاس
این همه نیزه دار می بینی
گرچه زینب تمام غم ها را
درمسیر اله می بیند
وای ازآن لحظه ای که دراین جا
گودی قتلگاه می بیند
چه بگویم که هجمه ی غم ها
به «وفایی» نمی دهد مهلت
تا که زینب کند عزادری
تازیانه نمی دهد فرصت
#سیدهاشم_وفایی✍
.
.
#نوحه_سنتی
#زنجیرزنی
#شب_دوم_محرم
۳۶
تو آمدی در کربلا،ای روح با ایمان
ای وای برادرجان
غم در دل زینب نشست،گردیده ام حیران
ای وای برادرجان
بوی جدایی آید از،کرب و بلای تو
جانم فدای تو
از این همه غربت حسین،خواهر شده نالان
ای وای برادرجان
ترسم شوی تنها در این،صحرا حسین جانم
ای ماه تابانم
جانت به راه دین دهی،تو بر سر پیمان
ای وای برادرجان
تو بگذری از جان و سر،حضرت ثار الله
جان رسول الله
از این همه ایثار تو،عالم شود حیران
ای وای برادرجان
ترسم ببینم گشته است،حریم تو بی آب
طفلان تو بی تاب
می سوزم از داغ تو و،العطش طفلان
ای وای برادرجان
ترسم در این صحرا شوی،بی یار و بی یاور
بی اصغر و اکبر
ترسم به دست دشمنان،این جا شوی قربان
ای وای برادرجان
ترسم کنار علقمه،ای روح با احساس
بی دست شود عباس
روی کنار پیکرش،با دیده ی گریان
ای وای برادرجان
گردد در این دشت جنون،ظلم و ستم افزون
خواهر شود دلخون
بینم تو را غلتان به خون،با ناله و افغان
ای وای برادرجان
ترسم تو را نقش زمین،بینم به روی خاک
با پیکر صد چاک
با پیکر در خون شنا،روی سوی جانان
ای وای برادرجان
ترسم زنند از ظلم و کین،آتش به هر خیمه
سرها روی نیزه
همناله گردد زینبت،با ناله ی طفلان
ای وای برادرجان
#حاج_رضا_یعقوبیان
#سبک_ای_ساقی_لب_تشنگان
#ورودیه
#زنجیر_زنی
.👇
۴۱
#نوحه
#شب_هفتم_محرم
#سبک_ای_ساقی_لب_تشنگان
ای نازنین طفل رباب،ای کودک اطهر
جانم علی اصغر
هستی گل فاطمه و،از نسل پیغمبر
جانم علی اصغر
ای کودک دردانه ام،آورده ام میدان
تا که دهی جولان
گرفته ام قنداقه ات،چون جان خود در بر
جانم علی اصغر
ای آخرین سرباز من،ای همه هست من
بر روی دست من
با تیر کین حرمله،چون گل شدی پرپر
جانم علی اصغر
ای کودک شیرین زبان،عطش شده چاره
شد حنجرت پاره
با تیر کین زد بر گلو،آن دشمن کافر
جانم علی اصغر
ای کودک بی شیر من،جان دادی ای هستم
بابا روی دستم
شد قتلگاهت شانه ام،شد کربلا محشر
جانم علی اصغر
ای کودک جانباز من،از داغ تو سوزم
شعله برافروزم
منتظر از بهر تواند،اهل حرم یکسر
جانم علی اصغر
از داغ تو بابا ببین،ذکرم شده یا رب
جانم بود بر لب
آمده بیرون از حرم،عمه ی غمپرور
جانم علی اصغر
قنداقه ی پر خون تو،بر روی دست دارم
بر تو عزادارم
در وقت تشییعت علی،گریان شده مادر
جانم علی اصغر
#رضا_یعقوبیان
#حضرت_علی_اصغر
#بستن_آب
@yaghubianreza
۴۱
(حضرت علی اکبر ع)
#شب_هشتم_محرم
در خلق و خو و خصلتی،شبیه پیغمبر
جانم علی اکبر
تو صاحب کرامتی،ای نوه ی حیدر
جانم علی اکبر
ای افتخار عالمین،ای قهرمان من
یار جوان من
ای میوه ی قلب پدر،هستی خدا باور
جانم علی اکبر
ای نور چشمم پسرم،بر تو نمودم رو
با کنده ی زانو
سر تو را عزیز جان،گرفته ام در بر
جانم علی اکبر
بابا شده خون جگرم،ای مه جبین من
ای نازنین من
اندر کنار پیکرت،بابا زند بر سر
جانم علی اکبر
ای شبه پیغمبر علی،فرقت دو تا گردید
جانت فدا گردید
با پیکر خونین خود،رفتی سوی داور
جانم علی اکبر
برخیز و بنگر بر پدر،گردیده ام دلخون
از داغ تو محزون
زینب رسیده از حرم،با دیدگان تر
جانم علی اکبر
تا دیدمت صد پاره تن،شد قامت من خم
صبرم بگشته کم
داغ تو زد بر جان شرر،ای ز همه بهتر
جانم علی اکبر
بابا نگر بر حال من،ای ماه رخشانم
سر در گریبانم
صد پاره پیکر گشته ای،با نیزه و خنجر
جانم علی اکبر
اهل حرم گریان همه،ریزند سرشک غم
از سوز این ماتم
زند سکینه از غمت،بر سینه و بر سر
جانم علی اکبر
آمد برای یاری ام،با گریه جان بر لب
عمه ی تو زینب
گرید کنار پیکرت،ای روح در پیکر
جانم علی اکبر
#رضا_یعقوبیان
#سبک_ای_ساقی_لب_تشنگان
#حضرت_علی_اکبر
@yaghubianreza
۴۳
#نوحه
#حضرت_عباس
#شب_نهم_محرم
امشب منم مهمان تو،دارم نوا عباس
شمس ولا عباس
ای منشاء جود و عطا،کنز سخا عباس
شمس ولا عباس
بنما نظر بر حال من،ای تکیه گاه من
بر تو نگاه من
گردم به یک نگاه تو،حاجت روا عباس
شمس ولا عباس
بنما ز لطف و مرحمت،دردم دوا عباس
شمس ولا عباس
تا که شوم حاجت روا،بنما دعا عباس
شمس ولا عباس
هستی گل ام البنین،حامی دین عباس
حبل المتین عباس
بودی علمدار حسین،در کربلا عباس
شمس ولا عباس
آن امت دور از خدا،بر تو جفا کردند
دستت جدا کردند
فرق تو را کرده دو تا،تیغ جفا عباس
شمس ولا عباس
با تیر و تیغ اشقیا،فرق تو بشکسته
چشم تو شد بسته
زدی صدا تو یا حسین،ادرک اخا عباس
شمس ولا عباس
اندر کنار پیکرت،آمد حسین تو
نور دو عین تو
در علقمه افتاده دید،جسم تو را عباس
شمس ولا عباس
سقای عطشان حرم،دستت جدا گشته
جانت فدا گشته
آمد کنار پیکرت،خون خدا عباس
شمس ولا عباس
تا دیده اندر علقمه،تو را شه خوبان
جسمت به خون غلتان
ریزد کنار پیکرت،اشک عزا عباس
شمس ولا عباس
در راه دین مصطفی،فدا شده جانت
عالم به قربانت
حرم شده از داغ تو،ماتمسرا عباس
شمس ولا عباس
اهل حرم بر سر زنان،با شیون و افغان
طفلان همه نالان
دارد به خیمه خواهرت،بزم عزا عباس
شمس ولا عباس
#رضا_یعقوبیان
#سبک_ای_ساقی_لب_تشنگان
#حضرت_ابوالفضل_ع_تاسوعا
👇
۳۹
#شب_دهم_محرم
#شب_عاشورا
امشب شب ماتم بود،خون گشته این دل ها
واویلا واویلا
ذکر همه اهل حرم،در شب عاشورا
واویلا واویلا
امشب علی اکبرش،گرم مناجات است
غرق عبادات است
فردا شود پرپر ز کین،اکبر گل لیلا
واویلا واویلا
امشب علی اصغر بود،از تشنگی بی تاب
گردیده قحط آب
فردا شود غرقه به خون،از کینه ی اعدا
واویلا واویلا
امشب گل ام البنین،هستی خیر الناس
محو حسین عباس
فردا ز داغ او شود،در خیمه ها غوغا
واویلا واویلا
اصحاب با وفای او،امشب همه جمع اند
بر گرد یک شمع اند
فردا فدایی می شوند،در روز عاشورا
واویلا واویلا
امشب حسین بن علی،ذکرش شده یا رب
همناله با زینب
فردا میان اشقیا،حسین شود تنها
واویلا واویلا
امشب عزیز فاطمه،در شوق دیدار است
تا صبح بیدار است
فردا شود کشته ز کین،آن روح با تقوا
واویلا واویلا
#حاج_رضا_یعقوبیان
#سبک_ای_ساقی_لب_تشنگان
#زنجیرزنی #زنجیر_زنی
@yaghubianreza
.👇
۳۶
(وداع)
ای نور چشمانم روان،گشتم سوی میدان
جانم شود قربان
ای خواهر غمدیده ام،از چه شدی گریان
جانم شود قربان
ای خواهر غمپرورم،ای آبروی من
بوسی گلوی من
در این وداع آخرم،بر لب رسیده جان
جانم شود قربان
ای خواهر دلخسته ام،بانوی آزاده
گشتم من آماده
از این جهان پر بلا،روم سوی جانان
جانم شود قربان
بینی مرا غرقه به خون،افتاده بر خاکم
با تن صد چاکم
هستم مصمم خواهرم،در عهد و در پیمان
جانم شود قربان
چون فاطمه خیر النسا،زینب غیوری تو
بنما صبوری تو
من سوی دشمن می روم،تا در ره جانان
جانم شود قربان
نور دو چشم فاطمه،هستی تو ریحانه
با خوی مردانه
خواهر میا دنبال من،با دیده ی گریان
جانم شود قربان
زینب ببینی شمر دون،خنجر کشد از کین
گردم فدای دین
هستی تسلای دلم،با ناله و افغان
جانم شود قربان
ای خواهرم رأس من از،پیکر جدا بینی
بر نیزه ها بینی
بینی تو تشییع مرا،زیر سم اسبان
جانم شود قربان
#رضا_یعقوبیان
#سبک_ای_ساقی_لب_تشنگان
#روز_عاشورا
@yaghubianreza
۳۱
(روز عاشورا)
بر یاری دین خدا،رود سوی میدان
گردد حسین قربان
زینب رود دنبال او،با دیده ی گریان
گردد حسین قربان
بنموده نور حق حسین،از لطف یزدانی
جنگ نمایانی
رخشان شده روی امام،همچون مه رخشان
گردد حسین قربان
از ظلم و کینه و جفا،حسین شده تنها
اسیر دشمن ها
اهل حرم در خیمه ها،در آه و در افغان
گردد حسین قربان
شد تیرباران پیکرش،از کینه ی اعدا
از ظلم دشمن ها
مانده عزیز فاطمه،در عهد و در پیمان
گردد حسین قربان
با سنگ کینه دشمنش،زد بر جبین او
زینب غمین او
افتاده بر روی زمین،اسطوره ی ایمان
گردد حسین قربان
نور دو چشم مرتضی،افتاده روی خاک
با پیکر صد چاک
شمر لعین سویش دوید،با خنجر بران
گردد حسین قربان
بنشسته روی سینه اش،خنجر کشیده شمر
رأسش بریده شمر
غرقه به خون افتاده است،با پیکر بی جان
گردد حسین قربان
تشییع جنازه گشته است،فدایی مکتب
زیر سم مرکب
زینب بدید این صحنه را،با دیده ی گریان
گردد حسین قربان
#رضا_یعقوبیان
#سبک_ای_ساقی_لب_تشنگان
#روز_عاشورا
@yaghubianreza