.
#امام_حسین علیه_السلام
#شب_جمعه
تو چون طلیعهٔ صبحی ، به شب سرانجامی
به سیئات دل ما تویی که فرجامی
نه ساعتی و نه سالی که قرنهاست حسین
تویی که مثلِ خداوند لطفِ مادامی
خداشناس شد آنکس که با تو مانوس است
برای بادهٔ توحید بهترین جامی
به دست تو چه بلاها که رد نمی گردد
تو چتر وقتِ بلایی به حق بهنگامی
زمانِ غم که رفیقان غریبه می گردند
میانِ سیل بلایا رفیقِ ایامی
به خاکِ قبر تو هر کس رساند کامش را
به خیر شد عاقبتش ، ندید ناکامی
#حامد_آقایی ✍
.
#امام_حسین
#غزل
چگونه داغ تو در سینه ها شود کمرنگ؟!_
که عرش و فرش گرفته است از محرّم رنگ
سیاهْ رویم و خونم اگرچه آلوده ست؛
عنایتی! که بگیرم ز سرخِ پرچم رنگ
خدا کُنَد که فروشنده ات نباشم من_
در این زمانه که دارد صدای دِرهَم رنگ!
بدون بزم عزای تو خاک ناچیزم
شوم عقیق، ز چایَت اگر بگیرم رنگ
اگر که خلق نمی شد فروغ نام "حسین"
نداشت در نظر ما حنای عالم رنگ
همینکه پای غمت، چشمه چشمه می جوشم؛
برای آخرتم می شود فراهم رنگ
خوشا کسی که بر او روضه ها اثر دارد
و آنکسی که بگیرد از اشک نمنم رنگ
تمام آبروی شعر من، دو خط روضه ست
به این غزل بده از "مَقتلِ مُقَرَّم" رنگ
___
به لطف آینه ی تکّه تکّه ی جدّت
گرفت دشت بلا از رسول خاتم رنگ
دمی که گشت زمین سرخ از علمدارت
ز چهره اهل حرم باختند با هم رنگ
رباب سخت به جوش و خروش بود امّا؛
نبرده بود فرات از خروش زمزم رنگ
چه کرده با تن تو نعل تازه ی اسبان؟!
که کربلا شده با جسمت اینچنین همرنگ
مگر عدو به خیامت نگاه چپ می کرد_
اگر که داشت از اولاد پاک آدم رنگ؟!
ز کوچه ها همه بوی طعام می آمد
نداشت سفره ی طفلت ولی ز مَطعَم رنگ
#امام_حسین_علیه_السلام
#علی_بیرقدار ✍
.............
.
رمز وجودی ماست راز حیات حسین
جلب کند خلق را جذبهی ذات حسین
آینه ی خالق است چهره ی دلبند او
وجه خدا دیده شد در وَجَنات حسین
دولت ارباب ما دولت پاینده است
عالم و آدم شدند مات ثُبات حسین
کوچه ی سینهزنان ، ختم به جنت شود
راه بهشت خداست ، راه نجات حسین
خرجیِ چشم مرا فاطمه پرداخت کرد...
روزی من می رسد از برکات حسین
با دلِ شَرِّ محل ، شور حسینی چه کرد!
گریهی حُرّیَّت است ، گریهی لات حسین
حسرت جبریلها ، خادمیِ هیئت است
کم نگذار ای رفیق! ، پای بساط حسین
کتری هر روضه در ، علقمه پُر می شود
چای حسینیههاست آب فرات حسین
بانی بزم پسر کیست به غیر از پدر
نذر علی پخش شد در جلسات حسین
کرببلای مرا شخص حسن جور کرد
مُهر حسن خورده است پای برات حسین
در طلب کعبهای ، حاجی ششگوشه شو
فیض هزاران حج است در عتبات حسین
صَلِّ عَلیٰ تشنهلب ، صَلِّ عَلیٰ بی کفن...
آه! مرا کشته است ، هر صلوات حسین
غرق مناجات بود ، دست سنان بشکند...
نیزهی او پا گذاشت روی لُغاتِ حسین
ساقه ی عرش بَرین ، زیر سم اسب رفت
چیز زیادی نماند از فَقَرات حسین
#امام_حسین
#بردیا_محمدی✍
.........
#امام_حسین_ع_مناجات
آن که نوشید می از جام بلا کیست؟ حسین
آن که کوشید به یاری خدا کیست؟ حسین
آن که از کعبۀ گل جانب معشوق شتافت
خیمه در کعبۀ دل کرد به پا کیست؟ حسین
آن که با سعی و صفا کرد وداع و چو خلیل
کرد آهنگ سفر سوی منا کیست؟ حسین
آن که در مدرسۀ عشق پی حفظ شرف
هله آموخت به ما درس وفا کیست؟ حسین...
آن که در سنگر آزادگی و آزادی
سر نَهَد در خطِ تسلیم و رضا کیست؟ حسین
آن که با دادن هفتاد و دو تن قربانی
درس آزادگی آموخت به ما کیست؟ حسین
آن که از خون علیاصغر ششماهه گذشت
تا شود شافع ما روز جزا کیست؟ حسین
آن که لبتشنه لب آب روان گشت شهید
در عوض داد به ما آب بقا کیست؟ حسین...
✍مرحوم #ژولیده_نیشابوری
.
6.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به زیتون قسم #سرود_پایانی
گرید چشم مادر پرده ی روضه هایی حماسی
که این راه زنده مانده از همین گریه های سیاسی
غمِ غزه شد در دنیا نشان
به آنها که زندست وجدانشان
بگو با حسین است پیمان شان
ببین ای دلا یا آزاده ای
به یاری مظلوم آماده ای
کدام سمت تاریخ ایستاده ای
امیری حسین نعم الامیر
#محمد_رسولی✍
#مهدی_دقیقی 🎤
#طوفان_الاقصی
به زیتون قسم، به آن راز در پرده خون قسم
https://eitaa.com/emame3vom/104395
.
#مربع_ترکیب_بند
#حضرت_زینب
#دروازه_ساعات
مولاتنا یا جبل الصبر اغیثینی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شعله افتاد به جانم دم دروازه شام
تیره شد آه! جهانم دم دروازه شام
رفت از دست امانم دم دروازه شام
بود در سینه فغانم دم دروازه شام
پیش چشمان من و قافلهای یاس کبود
رقص و آواز و نی و عود مهیا شده بود
شهر آذین شده بود و همه میخندیدند
خوب دور و بر ما کف زده و رقصیدند
بی علمداری من را همگان میدیدند
بین آن هول و ولا اهل حرم ترسیدند
سایه انداخت سرت از سر نی بر سر من
لطف تو بود قراری به دل مضطر من
دیدی ای سایهی سر بی تو گرفتار شدم؟
راکب محمل بی پرده در انظار شدم؟
وارد شام پر از طعنه و آزار شدم؟
راهی کوچه و پس کوچه و بازار شدم؟
من که یک عمر فقط پرده نشینی کردم
همرهی با شبث و شمر و سنان شد دردم
از در و بام نظرها همه جا با ما بود
اصلاً این شام بلا آخر این دنیا بود
چه قدر سنگ به دستان و به دامنها بود
هدف سنگزنان قافلهای تنها بود
بارش سنگ و من و چشم پر از بارانم
هیجده سر، سر نی دید که سرگردانم
در همه شهر من غمزده را چرخاندند
خاک و خاکستر و خاشاک سرم افشاندند
لات و الوات مرا خارجیام میخواندند
ناسزا گفته و از پیش مرا میراندند
ماجرا سختتر از هر چه شنیدی بوده
گلهام از گــذر قوم یهــودی بوده
سختی کوچه و بازار کجا؟ بزم شراب؟
سختی طعنهی اغیار کجا؟ بزم شراب؟
خندهی قوم جفاکار کجا؟ بزم شراب؟
منِ بی معجر و دستار کجا؟ بزم شراب؟
مرکز ثقل دلم تشت طلا بود و سرت
خیزران بود و لب لعل تو و چشم ترت
__
#نصیر_حسنی ✍
#دروازه_شام
.
امام حسین ع
#امام_حسین علیهالسلام #محرم #واحد 🔹آقای من🔹 قسم به اشک جاری عزای تو همون که پاکتر از آب زمزمه به
.
🔊 #واحد_احساسی
⭕ متن:قسم به اشک جاری ...
🎙️ کربلایی #حنیف_طاهری
🍃🍃🍃
قسم به اشک جاریه عزای تو
همون که پاکتر از آب زمزمه
بهشت بی حسین واسه عاشقا، جهنمه
خیمه زده غمت، تو دلم آقا
چی بوده غیر از این، حاصلم آقا
کجا برم که من سائلم آقا
آقای من تویی
شفیع فردای من تویی
فدای زخمای تو منم
دوای دردای من تویی
آقای من تویی
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
قسم به سوز شعلههای عشق تو
محبتت، تار و پود دینمه
روایتِ که خاک کربلای تو، تو سینمه
نقطهٔ آخرِ، باورم هستی
تویی که تا دم، آخرم هستی
اسمتو هر کجا میبرم، هستی
هستیِ من تویی
غریب دور از، وطن تویی
به داغ تو گریه میکنم
که کشتهٔ بیکفن تویی
آقای من تویی
شفیع فردای من تویی
فدای زخمای تو منم
دوای دردای من تویی
آقای من تویی
🌴🌴🌴
قسم به بند بند نوحههای تو
حسین حسین، بهترین عبادته
مقصد آخر تموم هیئتا، شهادته
قصهٔ ما و تو، آخرش خوبه
دیدن صحنهٔ، محشرش خوبه
بساط نوکری، باورش خوبه
خوبه که عاشقم
برا غمت بوده هق هقم
یه جایی میگیره دستمو
گذشتنِ این دقایقم
آقای من تویی
شفیع فردای من تویی
فدای زخمای تو منم
دوای دردای من تویی
آقای من تویی
#محمد_رسولی ✍
https://eitaa.com/emame3vom/104399
.
.
#روضه_زائر
این روزا زائرای کربلا فراوانند ....
میرن کربلا و با دل خون برمیگردند
اما دلها بسوزه برا خانمی که همه ی این جاهایی رو که شما رفتید و فقط روضه اش رو شنیدید...همه رو عمه ی سادات به چشم دیده و خون دل خورده ...
راوی میگه دیدند یک خانمی...
دوان دوان... به سمت گودی قتلگاه...
هی صدا میزنه...
وای عزیز مادرم حسین...
🔸از حرم تا قتلگه، زینب صدا میزد حسین
🔸دست و پا میزد حسین، زینب صدا میزد حسین
اومد بالای تل زینبیه... یه نگاه کرد... دید...
والشمر جالس علی صدره...
شمر روی سینه برادر...
خدا چکار کنه زینب... دستاش رو گذاشت روی سر هی صدا میزنه...
وامحمدا... واعلیا...
یه وقت عمه سادات رو کرد به عمرسعد و لشکر و فرمود:" اما فیکم مسلم " مگه شما مسلمون نیستید ... این حسین نوه ی پیغمبره .... همه گریه کردن حتی عمر سعد ملعون هم گریه کرد ولی رو برگردوند و پاسخی نداد ، تا شمر کار خودشو کرد..
جدال خنجر کندی و حنجر خشکی
گریز حضرت ارباب در مقاتل شد
شنیده بوده علی در رکوع بخشیده
میان سجده رسید و برید و سائل شد
کتاب خاطره هایش ورق ورق میشد
دمی که وارد گودال بعد قاتل شد
ببین که بر سرِ پیکر رسیده که حتی
برای زینبِ کبری شناخت مشکل شد
*هرچی نگاه به این بدن میکرد نمی شناخت هی صدازد: "أَأنت اخی؟!" ماها نمیفهمیم این حرفها ینی چی.. مگه میشه یه خواهر برادرش رو نشناسه ؟بالاخره از لباس، از سر، از بدن تشخیص میدن. اما همچین که رسید تو گودال دید بدن زیرو رو شده. نه سری، نه یه تیکه لباسی، همه رو بردن همه رو غارت کردن دست بریده سر بریده ارباً اربا...
تسلای دل بی بی زینب...
صدا بزن یاحسین...
🔸 حسین آرام جانم
🔸 حسین روح و روانم
.
*حسین جان!قربونِ زائرات،زائرهای کوچیک و کم سن و سال،قربون زائرایی که الان تو آغوش پدر و مادراشون خوابشون برده دارن میان،قربون زائرایِ سیرابت،قربون زائرایِ شیرخواره ات که هر موقع گشنه میشن،مادرشون هست،یه گوشه کنارِ جاده مادر میشینه،چادر رویِ سرِ بچه اش میکشه،بچه اش رو شیر میده،بچه که آروم میشه،بلند میشه،بسم الله..طرف کربلا حرکت میکنه...حسین....
مثل اربعین که بی بی حضرت زینب سلام الله علیها رسیدن کربلا،تا سه روز هی ناله زد،هی حسین حسین گفت،تا این زن و بچه ها می اومدن آروم بشن،می رفتن علقمه...دوباره گریه و زاری شروع می شد...*
ای برادرِ من، چشمِ تو روشن...
*عباس! یادته میخواستم برم قبر جدم رو زیارت کنم،می دویدی عباس از جلو،همه مشعل ها و شمع ها رو خاموش می کردی،مبادا سایه ی من رو هم کسی ببینه... *
ای برادرِ من، چشمِ تو روشن...
روم نمیشه بگم رفت معجرِ من
حسین....
#چاوشی #بدرقه_زائر
#روضه_زائر_کربلا
.
6.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#امام_زمان علیهالسلام
#طوفان_الاقصی
#واحد
🔹بدم المظلوم🔹
منجی جهان حضرت موعود
با تو میشود هر ستم محکوم
از ره میرسی وارث حیدر
اَینَ الطّالِبُ بِدَمِ المظلوم؟
بِدَمِ المظلوم قیام میکنی
شب ظلمت را تمام میکنی
تو به چشم ظلم
خواب راحت را حرام میکنی
فریاد استغاثه رسیده به هر کران
«عَجّل عَلَی ظُهُورِکَ یا صاحبَ الزّمان»
«اَلغوث و اَلأمان یا صاحبَ الزّمان»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
میسوزد هنوز خیمه در آتش
مانده بیپناه کودکی معصوم
غزّه یکصدا میزند فریاد
اَینَ الطّالِبُ بِدَمِ المظلوم؟
بِدَمِ المظلوم بیا تکسوار
که دل عالم ندارد قرار
به شب ظالم
میدهد پایان فقط ذوالفقار
تو میرسی و جلوۀ حق میشود عیان
«عَجّل عَلَی ظُهُورِکَ یا صاحبَ الزّمان»
«اَلغوث و اَلأمان یا صاحبَ الزّمان»
شاعر و نغمهپرداز: #یوسف_رحیمی
.
.
#امام_زمان
#مناجات
#ورود_به_شام
#مناجات_انتظار
دلم گرفته پدرجان بیا دگر مهدی(آقا)
ببین شکستن ِ دل ها شده هنر مهدی
پُر است مدّعی و معرفت شده نایاب
شده دعای همین قوم بی اثر مهدی
به ظاهر از تو بخوانند و باطناً یک عمر
زدند بر دل هر نوکرت شرر مهدی
تو را چگونه بخواهد دلی که جای تو
شده ست طالب یک مشت سیم و زر مهدی
چقدر طعنه شنیدیم از همین مردم
شدیم در وسط کینه بی سپر مهدی
بیا و عزّت ما باش بین این مردم
شب فراق رخت را نما سحر مهدی
بیا دگر که شوی با جمال زهراییت
در آسمان دل شیعیان قمر مهدی
غروب جمعه ی بی تو چقدر دلگیر است
گذشت جمعه و از تو نشد خبر مهدی
نیامدی که شوی مرهم دل زینب
که شد ز داغ، روی داغ خون جگر مهدی
بیا و باش تو در کوچه های شهر شام
امان عمّه ز خاکستر ِ گذر مهدی
بیا سری به خرابه بزن که یک دختر
کنار رأس پدر گشته محتضر مهدی
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
.