eitaa logo
امام حسین ع
17.6هزار دنبال‌کننده
397 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از علمای همدان
👤تصویر شهید جلال محقق فرزند مرحوم شیخ (رضوان الله علیه) ┈┉┅━━━━━━━━┅┉┈ 🥀شهید جلال محقق نویسنده، شاعر و محقق و پژوهشگر در حوزه ادبیات کودک و نوجوان بود. او در طی عملیات «شهیدان رجایی و باهنر» در یازده شهریور ۱۳۶۰ شمسی در منطقه قراویز، به همراه ۶۲ تن از نیروهای سپاه همدان به شهادت رسیدند که در طول یازده ماه که منطقه در تصرف عراق بود، پیکرهای مطهر این شهدا در منطقه ماند و اثری از پيكرشان به دست نيامد. در دوران دفاع مقدس به دلایل مختلف از جمله تصرف منطقه توسط نیروهای بعث عراق و صعب‌العبور بودن نقاط، پیکرهای مطهر شهدا در این منطقه ماند و باید فرصتی پیش می‌آمد تا پیکرهای شهدا به خانواده‌ هایشان تحویل داده شود. منطقه عملیاتی قراویز یکی از همان نقاط است که یازده ماه میزبان ۶۲ شهید بود و امروز این قدمگاه شهیدان، مأمنی برای دل‌های شیفتگان شهادت شده است. تا اینکه بعدها پیکر ۵۹ تن از این عزیزان بعد از آزادسازی خرمشهر و تخلیه نیروهای بعث عراق از منطقه «قراویز» به خانواده‌ هایشان تحویل داده شد؛ اما شهیدان «جلال محقق» و «محمدتقی ترکمان» و «احمد باباخانی» برای همیشه بی‌ نشان ماندند. روحشان شاد و یادشان گرامی ✍کانال 🆔 @OlamayeHamedan
. |⇦•روضه ها رو دارم میبینم... پیامبر اکرم صلوات الله علیه اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا طاهری ●━━━━━━─────── من میرم و ای فاطمه جان پشت خونه ات هیزم میارن پا روی حرف مرتضی و پا روی چادرت میذارن فاطمه جان! بهشتو با بال و پرت می سوزونن به پیش چشم همسرت می سوزونن ای وای تو رو با پسرت می سوزونن «فاطمه جان! فاطمه جان! ای وای من ای وای من ای وای من» *همه دلشوره های پیغمبرو میخوام بهت بگم...* می مونه این فاجعهٔ تلخ برا همیشه توی تاریخ درد تو رو باید بپرسن از پنجه های سرخ یک میخ زهراجان! قامت کمون دنبال مرتضی میری نفس نفس زنون تو کوچه ها میری زهرای من به زیر دست و پا میری «ای وای من ای وای من ای وای من» *دور بستر همه دارن گریه میکنن.پیغمبر تو بستر افتاده، امیرالمومنین حضرت صدیقه، اسما همه دارن اشک میریزن. یه وقت دیدن در باز شد حسنین اومدن خودشونو رو سینه ی پیغمبر انداختن. حال رسول خدا حال خوبی نیست. محتضره. خودش فرموده محتضر یه حالی داره که یه دکمه پیراهن رو سینش سنگینی میکنه. روایت میگه دکمه پیروهنم باز کنید محتضر آروم جون بده راحت تر جون بده. تا امیرالمومنین اومد بچه ها رو برداره یه وقت اشاره کرد بذارید باشن. اونا رو سینه من باشن من راحت جون میدم. اما دیدن همینطور که عرق سرد کرده پیغمبر، هی نگاه به ابی عبدالله میکنه. زیر گلوشو می بوسه، هی میگه "ما لی وَ لِیزید.....؟" ما رو به یزید چیکار؟ لعنت کرد پیغمبر قاتلای ابی عبدالله رو. آه آه... گفت...* روضه ها رو دارم می بینم دلم از این غصه ها خونه این دم آخری بذار تا حسین روی سینه ام بمونه *آخ بمونه.چرا رو سینت بذارن؟ آخه..* یه روز میاد که با پا رو سینه اش میذارن پیرهنشو از پیکرش در میارن کاشکی برن براش یه کم آب بیارن «ای وای حسین ای وای حسین » *روضه امشبم داره به آخر میرسه... ای خدا ای خدا...* حسینمو آبش ندادن حسینمو خاکش نکردن *همه اینا رو داره می بینه پیغمبر...* هنوز دارن این نانجیبا میون گودالو میگردن سرش رو می برن به روی نیزه ها تنش می مونه زیر سمّ مرکبا واویلا مَن دَفَنَهُ أهلَ القُری *وقتی امیرالمومنین بدن رسول خدا رو داره غسل میده، مولا میگه خواستم پیراهن از تن بیرون کنم، ندا اومد علی جان! پیراهن از تنش بیرون نیار. از زیر پیراهن بدنو غسل بده. وقتی بدنو به صورت میخواست بخوابونه، پشت حضرتو غسل بده. باز خطاب اومد رسول خدا رو به صورت روی زمین نگذار. بدنو روی شونه قرار داد. بدنو غسل داد. باید بگیم یا امیرالمومنین حقم همینه. اما الهی بمیرم برای اون آقای که امام زمان «عج» میگه" أَلسَّلامُ عَلَى الْخَدِّ التَّریبِ..."قربون اون صورتی که با خاک یکسان شد..أَ"لسَّلامُ عَلَى الْبَدَنِ السَّليبِ" قربون اون بدنی که پیراهن از تنش بیرون کردن. بدنو عریان کردن. ای حسین ... * این دست گداییتو بالا بیار هرچقدر کار داری با ابی عبدالله... ای حسین...* .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
YEKNET.IR - zamzameh - shabe 28 safar 1441 - mohamad taheri.mp3
10.65M
|⇦•روضه ها رو دارم میبینم...... و توسل ویژه شهادت پیامبر صلوات الله علیه اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا طاهری
. 🏴 شهادت پیامبر رحمت حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم و مجتبی علیه السلام 🏴بند اول نبی رحمت السلام،شفیع امت السلام مدینتو که ندیدم،میگم با حسرت السلام نور هدایت السلام،بحر کرامت السلام زائرتم از بعید و،وَ بی نهایت السلام به مرقد زیبات سلام به گنبد خضرات سلام یا رحمت للعالمین منم گدای گداهات منم فداییه زهرات یا رحمت للعالمین یا رحمت للعالمین 🏴بند دوم تکیه گاهم السلام،چراغ راهم السلام تویی مراد منو من،به تو نگاهم السلام دوای دردم السلام،به تو رو کردم السلام با دست خالی میدونم،برنمیگردم السلام عنایتی ای شاه دین تو سروری به مسلمین یا رحمت للعالمین عنایتی ای شاه دین جان امیرالمومنین یا رحمت للعالمین یا رحمت للعالمین 🏴بند سوم ما قطره و دریا حسن،ما بنده و آقا حسن فقیرتیم شاهه کرم،نگاهی کن بر ما حسن کریمی یا مولا حسن،امیری یا مولا حسن ایشالله میسازیم حرم،بزودی واست یا حسن یا سبط خیر المرسلین رشته ای از حبل المتین حسن معز المومنین یا نورالعین المومنین یابن امیرالمومنین حسن معز المومنین حسن معز المومنین ۱۴۰۳/۰۶/۰۷ ✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی 👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نماهنگ تنها تر از مسیح.mp3
2.52M
از اینجایی که من هستم تا قلب تو یه کم راهه همه خرجش یه سلامه مسیرم خیلی کوتاهه 🎙 ✳️ #️⃣ #️⃣ #️⃣ از اینجایی که من هستم تا قلب تو یه کم راهه همه خرجش یه سلامه مسیرم خیلی کوتاهه سلام امام حسین من آشنام امام حسین من اومدم خود تو رو از تو بخواهم امام حسین سلام امام حسین ای با مرام امام حسین حس میکنم با هر سلام کرب و بلام امام حسین و صلی الله علی المظلوم و صلی الله علی العریان و صلی الله علی الباکین علی العطشان خون گریه میکنند عشاق کربلا میمیرن آخرش از داغ کربلا افتاده روی خاک مهمان کربلا تنها تر از مسیح عطشان کربلا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 🏴 یا روضه ای شهادت پیامبر رحمت مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم 🏴بند اول آخره عمره رسول اللهِ مدینه حال و هواش غم داره علی میخونه زیر لب نوحه فاطمه اشکه چشاش میباره دیگه بار سفرش رو بسته آقایی که خیلی حالش زاره آخه دلواپسه زهراشه که دخترش رو به علی میسپاره اون خبر داره که از علی چقدر توی دل کینه دارن این مردم اون خبر داره چهل تا نامرد درِ خونش میریزن با هیزم آه و واویلا آه و واویلا 🏴بند دوم داره میبینه آقا زهراشو تو آتیش بین در و دیواره داره میبینه شکسته پهلوش سینش آزرده ی اون مسماره داره میبینه توی کوچه از یه نامرد میخوره زهرا سیلی داره میبینه به حیدر چیزی نمیگه که صورتش شد نیلی داره میبینه قنوتش رو که میخونه عجل وفاتی هر روز داره میبینه،میبینه زینب رَدّ خونِشو رو درِ نیم سوز آه و واویلا آه و واویلا 🏴بند سوم به ملاقات فرشته ی مرگ میشه پیغمبرمون آماده میرسه جون توی سینش اما روی سینشن دو آقازاده نوه هاشو تا بغل میگیره انگاری دوباره جون میگیره اما با دیدنه صحنه های تلخ میشه روزگار اون باز تیره میبینه از دهن حسن داره توی طشت میریزه پاره ی جگر میبینه حسینو رو خاک بلا تن صد چاکشو که نداره سر آه و واویلا آه و واویلا ۱۴۰۳/۰۶/۰۷ ✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی .👇👇👇
نماهنگ آسمون کبود.mp3
4.79M
واسه زیارتت دست شستم از همه قید دنیا رو زدم جز غم خودت حسین 🎙 ✳️ #️⃣ #️⃣ #️⃣ #️⃣ واسه زیارتت دست شستم از همه قید دنیا رو زدم جز غم خودت حسین هر غمی که داشتم جا گذاشتم اومدم واسه دردم اومدم واسه اینکه از غمت برنگردم اومدم واسه اینکه برسم به اقامه غمت قرض کردم اومدم لا به لای آدما لا به لای پرچما پر سردرگمیم تو بهم بگو حسین من که هر شب تو خواب این مسیرو اومدم من سفر چندمیم یه صدایی میگه یه عمود دیگه فاصله دارم ازت این عمود آخره تا رسیدن به حرم یه نفس مونده فقط این عمود آخره این کبود غمگین آسمون کربلاست من همین جام ولی گریه هام شبیه به کربلا نرفته هاست با تموم تشنگیم با تموم خستگیم اومدم آب بشم کافیه که زیر لب سه دفعه بگم حسین تا که سیراب بشم از خودم غافلم و خیره به اشکای آدمای دیگه هر جا چشم میدوزم یه خانم با قد خم هی خوش آمد میگه میگه آی سینه زنا این حسینه منه که خیمه هاشو بردن آخ بمیرم مادر پسر غریبمو تنها گیر آوردن بی سر و سامان تو ام یا حسین دست به دامان تو ام یا حسین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 📋سرنوشت حسنه ، سیدِ شبابِ اهلِ بهشت حسنه 🏴 1446 ............................................ .(بند اول). سرنوشت حسنه سیدِ شبابِ اهلِ بهشت حسنه جانِ جان حسنه شاه‌بیتِ شعرای لطیفیان حسنه حاجت خواسته را چند برابر دادست طیب الله به این لطف دوچندانِ کریم طلب رزق نکردیم زِ دربارِ کسی نان هر سفره حرام است مگر نانِ کریم کریم حسن، امام حسن فصاحتِ کلام حسن حسن مولا حسن مولا... .(بند دوم). چاره‌ساز حسنه بی‌حد و اندازه دست و دلباز حسنه ماوراء حسنه مضمونِ نابِ شهر شاعرا حسنه من به تنهایی از این باده نخواهم نوشید همه‌ی اهلِ جهان را حسنی خواهم کرد آرزو نیست، رجز نیست من آخر روزی وسط صحنِ حسن سینه‌زنی خواهم کرد امیر حسن، دلیر حسن به عشقتم اسیر حسن حسن مولا حسن مولا... شاعر : ✍ ................................................ مسعود پیرایش 🎤 👇
7.mp3
19.44M
🎧 محرم الحرام ۱۴۴۶ 🎤
. 📋شب زیارتی است و حرم صفا دارد (ع) 🏴 ............................................ شب زیارتی است و حرم صفا دارد دلم هوای سحرهای کربلا دارد یه کنج از حرم بهم جا بده حقش این بود از باب القبله ما وارد حرمت می شدیم ارباب اروم آروم می اوومدیم هی نگاه به صحن و سرات کی کردیم هی قربون صدقت می رفتیم دلم تنگت خدا شاهده هوای حرم ، هوای بهشت ببر کربلا به جای بهشت فدای معرفتت ، در بهشت روضه ی تو هنوز لات محله برو بیا دارد به حشر ، روزی حُبَّت بپاست در قلبش هر آن که خیمه ی این روضه را به پا دارد حسین... زندگی من ، حسین ... یار دلم کجا بدون تو این زندگی بها دارد؟! بگو به مادرت این سینه زن ، زمین خورده بگو حساب مرا از همه سوا دارد به گونه ام نم اشکی چکید و این گریه هر آن چه سِر نهان است ، برملا دارد هزار بار بمیرم به شوق دیدارت دوباره زنده شوم از نو ، باز جا دارد اگرچه مِیلِ دلِ نوکران زیارت توست دلت تمایلِ دیدار مجتبی دارد به جز حرارت جاوید ماتمت ، هر غم زوال دارد و تاریخِ انقضا دارد بهای گریه برایت ز بس گرانقدر است حبیب ، آرزوی گریه بر تو را دارد عجیب نیست ، شب جمعه ، دل پریشانم کنار قتلگهت ، مادرت نوا دارد هزار و نهصد و پنجاه ضربه یعنی چه ؟! نظاره بر بدنت بِنت مرتضی دارد تن به روی زمین مانده ، دیدنش سخت است سرِ به نیزه ، خودش روضه ای جدا دارد کفن نشد بدنت ، فاطمه دلش خون شد فقط برای تو این کوفه بوریا دارد ................................................ 👇👇
. 📋شب جمعه بود ، مادرم میگفت 🏴 ............................................. .(بند اول). شب جمعه بود مادرم میگفت ، این نوحه رو بدید مقبل بنویسه بی حیا قاتل ، افتاده شاه در مشکل عذاب میدن ؛ حتی به مرکب هاشون آب میدن سرت جنگ ؛ تشنه سر میبرن که وقت تنگ حسین جانم .(بند دوم). شب جمعه بود مادرم میگفت ، این روضه رو بدید ریان بگه از تن به خون غلطان ، عطشان بدتره یا عریان ؟ چه نامردن ؛ سخته آب از دشمن طلب کردن جواب سنگه ؛ تشنه سر می‌برن که وقت تنگه حسین جانم .(بند سوم). شب جمعه بود مادرم میگفت ، سهم محتشم رو هم بردار بگه از تنی که شد نیزار ، نیزه بدتره یا مسمار ؟ زمین خورده ؛ پیرهنت زیر نیزه چین خورد پر از چنگه ؛ تشنه سر می‌برن که وقت تنگه حسین جانم ............................................... .👇
. 📋مقتل (ع) (ع) (س) (ع) ............................................ .( امام صادق فرمود شب جمعه میایم بالا سرتون ، کربلا همه آرزوشون این بود اباعبدالله بیاد بالا سرشون هر شهیدی رو زمین می‌افتاد صدا می‌زد یا اباعبدالله. با یه صدای بریده بریده‌ای دا می‌زد عمو بیا عمو بیا عمو بیا! شیخ جعفر میگه : هر بار مرکبی از قاسم رد شد عمو رو صدا زد قاسم روضه خون اباعبدالله است یه نمونش وقتی فرمود «إن تُنكِروني فَأَنَا فَرعُ الحَسَنْ» روضه خوند برا اباعبدالله راوی میگه : اشکاش جاری بود « هذا حسینٌ کَالأَسیرِ المُرتَهَنْ» این آقایی که امروز دورش گرفتید پسر مصطفی است وارد میدان شد فرمود قاسمم «اَنت من اَخی عَلی مِن » تو بوی حسنمو می دی ، چطور راضی شم میدون بری ! امام حسن اون لحظه‌های آخر گریه می‌کرد می‌فرمود «لا یَوم کَیومِکَ یااَبا عَبدِالله» دارم می‌بینم حسین ۳۰ هزار نفر دورت می‌کنن اول سرتو از تنت جدا می‌کنن ، این زن و بچه نشستن ، زینب نشسته ، قاسم نشسته ، اول سر از تنت جدا می‌کنن ، بعد زن و بچت رو اسیری می‌برند! حسین جان یه خواسته ازت دارم داداش «کلَ اولادی حافِظاً و ولدا» یعنی مراقب بچه‌های من باش براشون پدری کن ، حالا اومده داره میگه اجازه بده برم میدان ، قربونت برم زره اندازت پیدا نشد! قاسم این شمشیری هم که بستی رو زمین کشیده میشه علی اکبر که جوشن داشت آن شد تو که جوشن نداری وای بر من وارد معرکه که شد صدا زد آن حرامی رو یابن سعد چرا آخرتت رو به دنیا فروختی؟ همینطور داره نگاه می‌کنه نوجوان ۱۳ ساله این کیه بهش عمامه بستن کلاهخود بهش اندازه نیست؟! یابن سعد آیا به مرکبت آب دادی یا نه؟ صدا زد این چه سوالیه می‌پرسی آره.آقا فرمود : ادعای اسلام داری حسین لبش تشنه است. اشکاش جاری بود هی صدا می‌زد بابا حسن جات خالیه الان ، یادتونه تو فتنه روح الله عجمیان ۱۷ نفر می‌زدن یادتونه چیکار کردن با بدنش مدینه‌ام همینطور بود ، همه ریختن سر مادر سادات هرکی با هرچی دستش بود فاطمه رو می‌زد اینم نوه بی بی مادر زیر دست و پا افتاده بود. مرا مغیره و یک تن به او نگفت زن را کسی مقابل شوهر نمی زند تا فهمیدن پسره حسنه شروع کردن زدن ، گفت من می‌دونم باید چه کار کنیم! شروع کردن سنگ بارانش کردن اینقدر بهش سنگ زدن دیگه رمق نداشت ، مقتل نوشته دو نفر از بالای مرکب رو زمین انداختن آنچنان با نیزه به پهلوش زدن گل حسن رو زمین افتاد. یه آقایی هم با نیزه از بالای مرکب رو زمین انداختند اباعبدالله یه لحظه‌ای رسید دید قاسمش پاهاشو داره رو زمین می‌کشه فرمود قاسمم واسم سخته تو پاهاتو رو زمین می‌کشی ! از عمه کاری بر نمی‌آید سر قاسم و به دامن گرفت یک ساعت نگذشت کی بخواد سر اربابه ما رو به دامن بگیره « یَفصَح بِرِجلِه» یعنی حسین پاشو به زمین می‌کشید یه وقت چشاشو باز کرد سینه سنگینی می‌کنه یه وقت نگاه کرد قاتل رو سینه نشسته. همه منتظرن ، مادرش برسه کاش صدای برادر به خواهرش برسه دست قاتل اگه، به سرش برسه آخ خدا به داد موی دخترش برسه ................................................ مسعود پیرایش 👇
. فاطمه بنت اسد سلام الله علیها مادر حیدر و مادر احمد مولاتی فاطمه یا بنت اسد در عزای تو گرید مرتضی آه و واویلا آه و واویلا بقیع از داغ تو گشته نوحه گر کفنت شد پیراهن پیغمبر کعبه زین ماتم شد نوحه سرا آه و واویلا آه و واویلا خوانده پیغمبر در ، قبر تو تلقین گفت از خدا و امیرالمومنین بر جسمت نماز خوانده مصطفی آه و واویلا آه و واویلا 👇
110.1K
436.1K
ورد و ذکر دادنِ برخی خواهران سخنران
. |⇦•برسانید نگار.... علیه ااسلام اجرا شده به نفسِ حاج عباس واعظی ●━━━━━━─────── برسانید نگار و سر و سامان مرا بگذارید سر راه حرم، جان مرا کعبه یک سنگ نشان است، خدا کم نکند لطف پی در پی سلطان خراسان مرا گر جدا ماندم از آن ماه، ملامت نکنید چه کنم؟ چرخ فلک سرزده فرمان مرا چند وقت است نخورده به ضریحش دستم بفرستید به مشهد، غمِ تهران مرا آی مردم همه آبرویم دست رضاست من گنه کردم و داده همه تاوان مرا گریه ام خنده ندارد، دل من تنگ شده باز کن گوشه ای از خلوت ایوان مرا حال شبهای گدا را چه کسی می داند صبح کن جان جوادت شب هجران مرا از همین فاصله دور، سلام آقا جان مهربان! دست بکش موی پریشان مرا تن بیمار مرا باز در آغوش بگیر اینقدر طول نده مهلت درمان مرا قبرم از شوق وصال تو به هم می ریزد قدمی رنجه کن آن لحظه پایان مرا نمک سفره ما چیست؟ اباعبدالله می دهند از سر این سفره فقط نان مرا گفت گودال برای بدنم تنگ شده با نوک پا نشکن سنگ سلیمان مرا ازلب خشک وترک خورده من دست بکش با ته نیزه نزن اینهمه دندان مرا : ایام .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇