eitaa logo
امام حسین ع
17.6هزار دنبال‌کننده
397 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. تقدیم به شمش الشّموس حضرتِ علی بنِ موسی الرضا علیه السلام وعده دادی می رسی آرامِ جانم می دهند مــرگ را با دیـــدنِ تو ارمغـــانم‌ می دهند من اِمامُک ؟ می زنی لبخند بر دلشوره ام تـا میـانِ قبـــر آهستـــه تکـــانم می دهند دشمنت هم نا امید از درگهِ جودِ تو نیست می بَرند و قبرِ هارون را نشـــانم می دهند من که آهو نیستم امّا چه فرقی می کند ؟ گرگ هم باشم اگر اینجا امـــانم می دهند در حریمی که اجابــت می شود ناگفته ها لالِ مادرزاد هم باشـــم ، زبـــانم می دهند این شکسته بالِ خاک‌ آلوده را از روی لطف همّــتِ پرواز در هفـــت آسمـــانم می دهند از مزارِ مـــادرت پرسیدم و قلبـــم شکست خادمانـــت آسمــان ها را نشـــانم‌ می‌دهند خواستم ندبه بخوانم در حرم باران گرفت اشـک هایم اشتیـــاقِ جمکـــرانم می دهند مادرِ پیرم مرا نـــذرِ خراســـان کرده است شک ندارم حاجتم را تا جـــوانم می دهند .
. علیه السلام با نوای: استاد 🔴بخش دوم : ـ روضه تحقیقی گفت رفتم برم مشهد، اون عالم متقی فاضل اهل زهد و ورع با همه خداحافظی کردم یه برادر خیلی آلوده ی عیاش داشتم گفتم خوب اینم برادره برم ازش خداحافظی کنم، وقتی اومدم گفت منم میام گفتم ببرم بلکه امام رضا یه نگاه کنه این برادرم عوض شه... بین راه اتفاقا برادرم مریض شد و مرد، دلم نیومد رهاش کنم گفتم ببرم مشهد دفنش کنم، بردم غسال خونه و غسل دادم و کفن کردم، سه بار طواف می دادن جنازه هارُ، سه دور گردوندیم و بردم دفن کردم، شب خواب برادرمُ دیدم، دیدم خیلی وضع خوبی داره و لبخند به لب داره و تو یه باغی داره قدم می زنه، گفتم تو با اون کارایی که کردی الان باید معذب باشی! گفت درسته وقتی مُردم دو تا ملک مأمور عذاب من شدن، همه چیز آتش بود تا منُ آوردید کنار صحن امام رضا اون دو تا ملک ایستادن گفتن ما دیگه اجازه نداریم از اینجا به بعد بیایم، نفسی کشیدم، منُ بردید تو حرم، وجود نازنین امام رضا داخل ضریح مطهر بودن، سلام کردم حضرت روشُ برگردوند ـ آقا جان هر کاری می کنی با ما روت از ما برنگردون ـ دور اول و دوم هر چی التماس کردم امام رضا بهم توجه نکرد بار سوم یه پیر مردی کنار حرم ایستاده بود گفت آی بیچاره اگه از اینجا بیرونت ببرن اون دو تا ملک ایستادن تا قیامت مأمور عذاب تواند. گفتم چه کنم؟ گفت التماس کن به امام رضا، گفتم هر کاری می کنم آقا روشُ برمی گردونه از من، گفت آقارُ به جان مادرش زهرا قسم بده، تا گفتم آقا تو رُ به جان مادرت زهرا کمکم کن ـ بزرگان دستور دادن به ما که اگه خواستی امام رضا جوابتُ بده یا به جان مادرش یا به جان جوادش اما یکی از علمای اهل دل می گفت من عادتم بود اگه کاری داشتم آقارُ به جان مادرش قسم می دادم یه بار تو حرم برام مکاشفه پیش اومد تا گفتم تو رُ به جان مادرت زهرا دیدم امام رضا نیمه خیز بلند شد چنان حالتی من در امام رضا دیدم دیگه به جان مادرش قسم نمیدم ـ حالا شما هم اگه کارد به استخونتون نرسید نکنید این کارُ اما گفت آقا تو رُ به جان مادرت زهرا کمکم کن آقا یه نگاه کرد فرمود: چه کنیم گاهی بعضی از دوستان ما کارُ از گناه به جایی میرسونن راه شفاعت مارُ می بندن، برو تو رُ به مادرم بخشیدم گفت وقتی منُ می آوردید بیرون از حرم یکی جلو جنازه می گفت «هذا عتیقاً رضا» آی مردم این آزاد شده ی امام رضاست. آقا جان پیغمبر اکرم دو نفر رُ پاره ی تن خطاب کرد یکی دخترش فاطمه یکی امام رضا، هر کی که پیغمبر سفارششُ کرد بیشتر اذیتش کردن، اصلا اینا جنگشون با پیغمبر بوده امروز مگه نمی بینید... اون ملعون مفتی وهابی میگه من از افتخاراتم اینه که پنجاه سال اینجا نماز خوندم یه سلام به پیغمبر ندادم بعدم بارها گفتم اگه بتونیم دستمون برسه امکانش باشه حرم ائمه رُ خراب می کنیم... نازنین سرو روان فاطمه سوخت جان تو چو جان فاطمه جان تو از زهر آتش بار سوخت فاطمه بین در و دیوار سوخت سینه ی تو سوخت از هجر پسر سینه ی او از شرار میخ در سینه سوزان، دل همه لبریزه درد آه آنجا باب مظلومت چه کرد خوب دانی حرف مولایم چه بود گوشه ی چشمت چرا گشته کبود وای من ای وای من ای وای من تو کجا و سیلی ای زهرای من 👇
‍ چقدر مصیبتای این دو پاره ی تن پیغمبر شبیه همه، هر دو صدای نالشون بلند شد «آه سوختم» هر دو از خدا طلب مرگ کردن، هر دو قبل از شهادت دستور گریه دادن امام رضا زن و بچشُ جمع کرد فرمود: بیاین برام مویه کنید گریه کنید خواهرش اومد جلو فرمود داداش مسافری، گریه بده فرمود مسافری که برگرده؛ هی دیدن اومد خودشُ انداخت رو قبر پیغمبر برگشت دم در دوباره رفت فهمیدن امام رضا برنمی گرده. مادرش فاطمه هم وقتی دید علی داره گریه می کنه اول اشکاشُ پاک کرد بعد فرمود گریه کن، برا من گریه کن، برا یتیمای من گریه کن، برا حسین من... هر دو پاره ی تن پیغمبر تو چند قدم چند بار رو زمین نشستن امام رضا از مجلس مأمون که بیرون اومد تا خونه ی حضرت راهی نبود بیش از پنجاه مرتبه هی رو زمین نشست گفت جیگرم، سیدا مادرش زهرا تو چند قدم برا زیارت بابا چند بار رو زمین نشست. هر دو پاره ی تن خیلی مصیبتاشون شبیه همه اما یه مصیبتشون خیلی با هم اختلاف پیدا کرد سادات بدن مادرتونُ هفت نفر نیمه ی شب اما درود خدا بر مردم ایران که از روز اول دلداده ی اهل بیت بودند، چه کردند؟! همه جارُ سیاه پوش کردن، عزادار شدن، لباس سیاه پوشیدن، با اینکه ممنوع بود زنا بیان مکروه هم هست زنای نوغان اومدن پیش شوهراشون گفتن اجازه بدید ما دنبال این جنازه بیایم، گفتن نمیشه اصرار کردن گفتن نه وقتی دیدن خیلی اصرار کردن اما فایده نداره گفتن مهریه هامونُ می بخشیم. چرا انقدر اصرار دارید؟ گفتن آخه این آقا غریبه زن و بچش مدینه هستن، اومدن من اینُ ندیدم اما معروفه انقدر گل رو بدن امام رضا ریختن گل پر شد روی بدن روز آخر ماه صفره من فدای اون بدنی که وقتی خواهر اومد عوض گلباران انقدر نیزه شکسته... رایگان توضیحات در فایل صوتی ارائه گردیده است. 👇
. ۱۴۴۴ ه.ق مناجات با علیه السلام (با کندتر کردن ضرب نوحه، به صورت زمزمه یا واحد هم قابل استفاده می باشد.) الوعده وفا وقت مردنم بیا بالا سرم امام رضا وقتی سنگای لحد رو میذارن خودت بیا همه ی امید من تویی توو اوون تاریکیا الوعده وفا ......... الوعده وفا آقا جون شما خودت گفته بودی به زائرا هر کسی یه بار بهم سر بزنه، میام سه جا لحظه ی جون دادنم منتظرم امام رضا الوعده وفا .......... الوعده وفا وقت تنها شدنم تو قبر و اون تاریکیا وقتی تنهام میذارن اهل و عیال و بچه ها تو خودت ولم نکن میون اون هول و ولا الوعده وفا .......... الوعده وفا تووی قبر و توو سوال جواب اون فرشته ها هر جا که کم بیارم باز تو رو می زنم صدا جون مادرت منو تنها نذار توو سختیا الوعده وفا ............ الوعده وفا حتی زیر لحدم طبق سفارش شما گریه می کنم برا تشنه لب کرببلا تووی روضه ی شب اول قبرم تو بیا وفا ۱۱ تیر ۱۴۰۱ ✍ . . ۱۴۴۴ ه. ق ای حسین من ریخته لشگری سرت داداش جلو چشای من تو رو با عصا و سنگ و چوب و نیزه می زنن زیر چکمه های شمر اینقده دست و پا نزن ای حسین من ای حسین من خولی و شمر و سنان و حرمله تو رو زدن اون سنان بی حیا با نیزه می زد توو دهن جای سالمی نمونده واسه ی بوسه ی من ای حسین من ای حسین من وقتی خسته شدن از غارت شال و پیرهن تازه ده نفر به اسبا نعلای تازه زدن تو خودت بگو باید چکار کنم با این بدن ای حسین من ای حسین من تو بگو چجوری نیزه بکشم از این بدن بعدِ غارتِ تنت به سمت خیمه اومدن سرِتو جلو چشام به روی نیزه ها زدن ای حسین من ای برادرم داره میرسه صدای گریه های مادرم پاشو فکری کن برای غربت اهل حرم افتاده توو دستای یه مُش حرومی معجرم ای برادرم جون من فدات واسه خشکی لبات به سینه می زنه فرات پاشو که دوباره آب آورده دخترت برات کشته خواهرت رو خاک مونده روی گونه هات جون من فدات ای فدا سرت اگه که میره اسیری خواهرت فدا سرت اگه ناله زد تو گودی مادرت فدا سرت اگه پاره شد گوشای خواهرت فدا سرت ای فدا سرت ای فدا سرت اگر ریخته لشگری روی سرم فدا سرت اگه دس به دس میگرده معجرم فدا سرت اگه که کبوده کل پیکرم فدا سرت ای فدا سرت ای فدا سرت اگه موندم با رباب و گریه هاش فدا سرت غُصه ی رقیه و زخمای پاش فدا سرت کوفه و شام و تموم سختیاش فدا سرت ای فدا سرت ای فدا سرت اگه بستن منو بین سلسله فدا سرت اگه بینمون میفته فاصله فدا سرت اگه همسفر میشم با حرمله فدا سرت ای فدا سرت وحید محمدی ✍ ******* .👇
. دنیا بدون روضۀ آقا جهنم است یعنی بهار نوکری ما محرّم است   شکر خدا که خرج عزای تو می‌شوم روضه به کار و زندگی ما مقدم است   ما نوکری به شرط نکردیم تا به حال هر چند سینه از کم دنیا پر از غم است   ما را بدون کوثر اشکت رها نکن گریه به زخم‌های شما عین مرهم است   تکلیف چشم‌های تمامی عاشقان هر روز گریه به غم آقای عالم است   آقا بیا و نوکرتان را حساب کن هر چند سهم نوکری این گدا کم است   من سینه چاک هرکس دیگر نمی‌شوم تا نوکر توأم لقبم نام آدم است .
. 🏴 علیه السلام 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ سخت ترین لحظه برا گدائه لحظه‌ زیارت وداعه آخرین زیارتم نباشه به لبم فقط همین دعائه دارم میرم - به خدا سپردمت امام رضا قسم میدم - تو رو به درد و دلای زائرا اگه نشد - من بیام دوباره باز پیش شما تو رو خدا - لحظه های آخرم خودت بیا خداحافظ / خاطرات خوش شب‌های حرم خداحافظ / من از اینجا دست پُر دارم میرم خداحافظ / میرم اما دلمو جا میذارم «خداحافظ / سیّدی سیّدی امام رضا جانم» ۳ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ دور که میشم از کنارت آقا دوباره میشم اسیر دنیا کاش میشد کنار تو بمونم بگیرن جون منو همینجا امام رضا - از خدا بخواه نشم از تو جدا من خودمو - توی زندگی به تو سپردما نذار که من - جا بمونم از مسیر شهدا پرم بده - برسون منو به کربلاییا دوست دارم / یه نظر الهی قربونت برم دوست دارم / میرم اما من سه جا منتظرم دوست دارم / من که غیر از تو کسی رو ندارم «دوست دارم / سیّدی سیّدی امام رضا جانم» ۳ . .👇
. 🔆 درس بزرگ از ماجرای صلح علیه السلام ✍ دلایل صلح مشخص است ، عدم همراهی یاران ، فتنه داخلی بین نیروهای خودی ، خطر خوارج ، خیانت فرماندهان داخلی و رفتن به سمت معاویه و... 👈 اما نکته دردناک ماجرا اینجاست که برخی اسم و رسم دارد زیر بار حکمت و تدبیر صلح امام نرفتند و با چنین القاب زشتی امام را یاد کردند. ✅ درس بزرگ اینجاست که بفهمیم قرار نیست ما حکمت و دلیل همه دستورات امام جامعه و در عصر امروز را درک کنیم ، وظیفه ما و است ، هرچند اگر در عقل ما هزاران دلیل بر خلاف دستور باشد. باید بدانیم او به دلیل تجربه بالا ، علم بالا ، دسترسی به اطلاعات کامل تر و دقیق تر و.... بهتر از من و شما صحنه را می بیند و تحلیل می کند و دستوراتش همراه با است. 📌 قرار نیست هروقت نظرمان با رهبری یکی بود از ایشان تبعیت کنیم اوج ولایتمداری آنجاست که نظرمان با رهبری مخالف باشد اما تسلیم امر ایشان شویم. ❌ در ایام فتنه ضدواکسن ها ، در ایامی که رهبری مخالف استیضاح حسن روحانی بود ، در ایام تمجید و تعریف های بی نظیر رهبری از دولت شهید رئیسی در زمان زنده بودنش ، بارها و بارها دیدیم برخی ها چطور زیر بار حرفهای رهبری نرفتند... همه با چشم خودمان دیدیم... مراقب باشیم... ✍️ احسان_عبادی 🏴 ................. «الْحَسَنُ وَ الْحُسَینُ إِمَامَانِ قَامَا أَوْ قَعَدا» (حسن(ع) و حسین(ع) هر دو امام هستند چه قیام کنند و چه بنشینند) روایتی از پیامبر اکرم(ص) است که به امامت امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در حالت قیام و عدم قیام اشاره دارد.[۱] این حدیث در منابع متقدم امامیه توسط شیخ صدوق،[۲] شیخ مفید[۳] و خَزّاز قمی[۴] گزارش شده است؛ همچنین ابن عُقده کوفی[۵] از بزرگان زیدیه و قاضی نعمان مغربی،[۶] از عالمان اسماعیلیه، نیز این حدیث را نقل کرده‌اند. براساس نقل شیخ صدوق، امام حسن(ع) در پاسخ به کسی که از علت صلح با معاویه پرسید، علاوه‌بر بیان حکمت‌های صلح، به این گفته پیامبر(ص) اشاره کرد که حسن و حسین امام هستند چه قیام کنند و چه بنشینند. سپس امام حسن(ع)، صلح خود را مصداق قُعود (نشستن) شمرد.[۷] ابن‌عُقده کوفی این روایت را ذیل ماجرای دیگری نقل کرده است. در جنگ جمل برخی به ابوایوب انصاری خُرده می‌گیرند که تو با وجود جنگ‌هایی که در رکاب پیامبر(ص) با مشرکان داشته‌ای، امروز در مقابل مسلمانان صف کشیدی. وی در پاسخ آنان و تبیین حقانیت امیرالمؤمنین(ع) نقل می‌کند که از رسول خدا(ص) شنیدم: «حسن(ع) و حسین(ع) دو نوادهٔ من از این امت، امامند چه قیام کنند و چه بنشینند و پدرشان از آن‌ها بهتر است».[۸] نقل دیگری نیز توسط خَزّاز قمی صورت گرفته است: ابوذر غفاری در واپسین روزهای عمر پیامبر(ص)‌ به عیادت او رفت و پیامبر با اشاره به اتفاقات بعد از وفاتش و مظلومیت اهل بیت(ع)، به امامت حَسَنین(ع) در حال صلح و قیام اشاره می‌کند.[۹] در دو نقل اخیر تعبیر «و أَبوهما خیرٌ منهما» (و پدر آن دو از آن‌ها بهتر است) نیز وجود دارد.[۱۰] گزارش شیخ مفید با اندکی تفاوت به‌صورت «ابْنَای هَذَانِ إِمَامَانِ قَامَا أَوْ قَعَدَا» (این دو فرزند من [با اشاره به امام حسن(ع) و امام حسین(ع)] امام هستند چه قیام کنند چه بنشینند) آمده است.[۱۱] وی این روایت را نص در امامت حسنین(ع) می‌داند.[۱۲] ابن حیّون نعمان مغربی، فقیه اسماعیلی مذهب در قرن چهارم قمری، نیز به صورت «الْحَسَنُ وَ الْحُسَینُ إِمَامَا حَقٍّ قَامَا أَوْ قَعَدَا وَ أَبُوهُمَا خَیرٌ مِنْهُمَا» (حسن و حسین دو امام حق هستند چه قیام کنند و چه بنشینند و پدرشان از آن‌ها بهتر است) روایت کرده است.[۱۳] کتاب‌هایی که در رابطه نصوص امامت نوشته شده‌اند این روایت را نصّ در امامت حسنین(ع) قلمداد کرده‌اند.[۱۴] .
. کار در هیئت مقام معظم رهبری تاکید دارند که کارها را بدست جوانان مومن انقلابی بسپارید. شاهد مثالش در هیئت ما ... بزرگترا، به روزمرگی خو گرفته اند و لذا در مناسبتها هم، به صدای تکراری حقیر عادت کرده اند.. اما مدتی است که یکی از جوانان متعهد هیئت ،دست بکار شده و در مناسبت های مذهبی ، از مادحین جوان و خوش صدا دعوت میکند. من خودم این دو مناسبت آخر صفر رو با صدا و حالِ خوش این ذاکرین مهمان، کلی حال کردم و اشک ریختم. تنوع در امور هیئت ، مسئله ایه که برای جذب جوانان خیلی اهمیت داره... کسانی که هم خوب روضه میخونن و هم خوب و امروزی نوحه میخونن... خدا از همشون قبول کنه. و دست علی اکبر دژاکام هم درد نکنه که حالا یا رفاقتی یا بخرج خودش، این مداحان خوش صدا رو دعوت کرد. .
. علیه السلام بند1⃣ غصه ی این خونواده ادامه داره توی غربت جون میده یک امام دوباره زهری که دادن به اقا چه زود اثر کرد خیلی سخته که بتونه دووم بیاره رنگ و روش پریده ای وای ای وای قامتش خمیده ای وای ای وای دست و پاش میلرزه از درد از درد وقت مرگ رسیده ای وای ای وای به اسمونا رسیده دادش چش انتظار بیاد جوادش خدا رو شکر که رسید به دادش بند2⃣ بیشتر از هرکس تو دنیا غریب و تنهاس روی قلبش عمریه که غمای دنیاس توی کوچه یک قدم میره و میفته روضه ی این اقا خیلی شبیه زهراس از زمونه سیره ای وای ای وای توی غم اسیره ای وای ای وای زیر لب میخونه مادر مادر پهلوشو میگیره ای وای ای وای ولی غرورش ترک نخورده به زخم قلبش نمک نخورده تو راه از هیچکس کتک نخورده بند3⃣ عمریه که نوحه خون غم حسینه هردقیقه روی لبهاش دم حسینه زخمیه پلکش پای روضه های گودال عمریه گریه کن ماتم حسینه دست و پا میزنه وای ای وای هی صدا میزنه ای وای وای هی میخونه نزن نامرد نامرد بی حیا میزنه ای وای ای وای همش رو لبهاش امن یجیبه رو خاک حجره چقد غریبه شبیه شاه شیب الخضیبه شعر و سبک: انجمن تکیه نوکری مشهد .👇
. بند اول سفره ی ماه عزا جمع میشه کم کم خداحافظ ای سیاهی های ماتم تا سال دیگه فقط خدا میدونه که کی مرده و کی زنده ست تا محرم تا محرم سال دیگه من آقا دلواپسم من که زندگیم تو روضه هات گذشت همه کسم دیگه خب چقدر صدات کنم بگم ای نفسم حسین حسین حسین حسین وای بند دوم چه شبای خوبی که دور تو بودیم یا صدا گرفته یا سینه کبودیم الهی جای ما خالی باشه آقا توی روضت وقتی مردیم و نبودیم زیر خاک دلتنگیام کم که نه ؛بیشترم میشه زیر خاکم خونه‌ی قبرم برام حرم میشه اسم تو دلیل اشک چشمای ترم میشه حسین حسین حسین حسین وای 👇👇
. بند اول تمثال تو اشکامو دیده درد و دلامو هم شنیده ای محرم رازِ مگو هام صدام به گوشت که رسیده؟ توو این دو روز دنیا خوبه که هستی اقا من بی قرارت هستم توهم قرارم والله بیچارم کردی خوب جایی آوردیم آخرم آوارم کردی هر موقع که بیراه رفتم هشیارم کردی بیچارم کردی درمون دردی فقط تو فهمیدی حالمو توو عالم مردی هرجایی رفتم گفتی برو باز برمیگردی درمون دردی حسین حسین حسین بند دوم بی حده تعداد گناه من یکی دوتا نیست اشتباه من از برکت سیاهیات بود که سفید شده روی سیاه من همین الانم مُردم همین الانم پیرم من از فراقت روزی صد ها دفه می میرم اشتیاق من من توو جهنمم که باشم میای سراغ من هرکاری کردم مثل تو شه سبک و سیاق من اشتیاق من رحمی به سائل رو تو حساب کردم هر موقع خوردم به مشکل بگو چیکار کردی با وفا اخه با این دل؟ حسین  حسین حسین ✍ 👇👇
. خسته خسته ام ای یار چه باید بکنم رفتم از یاد تو انگار! چه باید بکنم این دوماه از کف من رفت و‌ نکردم کاری وای از غفلت بسیار!  چه باید بکنم اهل دل با تو شب خویش سحر میکردند منِ محروم ز دیدار چه باید بکنم با همه خوب شدم با تو ولی بد بودم چشم‌ من بود به اغیار چه باید بکنم هرچه گفتی تو به من‌ گوش ندادم! العفو! شدم امروز گنهکار چه باید بکنم مثل هربار زدم زیر قرارم با تو تو بگو تا که من اینبار چه باید بکنم نروم کرببلا خاک به سر خواهم شد تا روم محضر دلدار چه باید بکنم؟! .
. ای آن که کار و بار تو مشکل گشایی است در آستان لطف تو کارم گدایی است از بس که مهربان و رئوفی برای تو فرقی نکرده است که زائر کجایی است دیدیم در نگاه بلند کبوتران در این حریم اوج اسارت، رهایی است ما صاف‌و‌ساده در طلب دیدن توایم آقا قبول کن، دل ما روستایی است دل‌های عاشقان بلادیده‌ی تو را از هرچه غیر دوست امید جدایی است ما از عدم به عشق تو رفتیم در وجود پیش از الست قدمت این آشنایی است تنها نه این که حج فقیرانی ای امام هرکس که زائر تو شود کربلایی است شایسته‌ی ثنا تویی و در ثنای تو اول کسی که شعر سروده سنایی است «دین را حرمی‌ست در خراسان دشوار تو را به محشر آسان از جملهٔ شرطهای توحید از حاصل اصلهای ایمان همواره رهش مسیر حاجت پیوسته درش مشیر غفران مهرش سبب نجات و توفیق کینش مدد هلاک و خذلان از حرمت زایران راهش فردوس فدای هر بیابان ای کین تو کفر و مهرت ایمان پیدا به تو کافر از مسلمان در دامن مهر تو زدم دست تا کفر نگیردم گریبان» وقتی که مادر و پدرت شمس و نجمه‌اند پر واضح است حاصل‌شان روشنایی است از تو رسیده است به هر بی‌بها، بها... هر شیخ در جوار تو شیخ بهایی است با دست خالی آمدم و دست پُر شدم سهم من از زیارت تو این رباعی است؛ دل خسته و روسیاه، با بار گناه افتاده دلم به راه، با بار گناه «چون ذره پِیِ کسب فروغ از خورشید رفتم به پناه شاه، با بار گناه...» .
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
زمینه شهادت پیامبر اکرم (ص) و صلی الله علی رسولِ الله کسی که دستش خالیه بسم الله همیشه نورانیه تهِ این راه گدای این خونه آخرش شد شاه هر چی خیره توی این عالم توی خونه ی رسول اللهه اون عطر بهشتی که میگن بوی خونه ی رسول اللهه این خونه بوی، زهرا رو میده این خونه نور، دنیا رو میده این خونه روزی ما رو میده ــــــــــــــــــــــ غم زهرا و علی چه سنگینه رسول الله غصه هاش برا اینه داره از حالا علی روو تو کوچه با دستای بسته تنها می بینه آتیش پشت این در آوردن هتک حرمت رسول اللهه کاری که با فاطمه کردن شرح غربت رسول اللهه آتیش و هیزم، داد و فریاده زهرا پشت در،از پا افتاده زینب دق کرده، مولا جون داده وحید محمدی ۱۱ شهریور ۱۴٠۳ . (ص)
. 🔹سبک: زمینه 🔸برای: علیه السلام 🔹بند ۱ از : عباس زاده «منتظر» 🔸بند ۲ و سبک از: محمد حسین لطفی 🔹متن: ای خورشیدتومشهد وخراسون سلام ✨💫✨💫✨ 🔸بند ۱ ای خورشید تو مشهد و/ خراسون سلام ای ضامن و ای حضرت/ مهربون سلام دارن بهم انگار همه/ دنیا رو میدن روبه ضریح وقتی میدم/ سمتتون سلام ای سلطان مرقدت خیلی با صفاست آقا حرمت حریم خداست آقا چشمم به دستای شماست آقا بهت رو زدم، پناهم بده میدونم بدم، پناهم بده (امام رئوف، پناهم بده امام رئوف، پناهم بده)~ ✨💫✨💫✨💫 🔸بند ۲ تویی تموم زندگیم/ یا امام رضا عاشقتم از بچگیم/ یا امام رضا یکم منو بیشتر ببین/ یا امام رضا خیلی دوست دارم  همین/ یا امام رضا ای سلطان ای سایه ی روی سرم آقا رومی زنم توی حرم آقا بی ارزشم تو بخرم آقا تو رو به جواد، جوابم نکن خرابم ببین، خرابم نکن (امام رئوف، جوابم نکن امام رئوف، خرابم نکن)~ 💬نذر فرج امام زمان عج 👇
. شاهِ مُشکل گُشا یاعَلی ابن مُوسی الرِضا ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ آقام آقام رِضا هستی تو دین و دنیای ما ای آقای هر شاه و گدا باتو مأنوسن ایرانیا شاهِ مُشکل گُشا یاعَلی ابن مُوسی الرِضا ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ به مَحضَرت سلام الهی که سایَه‌ت مُستَدام مَدیونم به لُطفت مُدام از تو فَقَط خودِت رو میخوام ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ با گریه اومَدم تو حَرمِ تو زانو زَدم مِیدونَم آلودهِ و بَدَم جانِ جَوادِت نَکُن رَدَم ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ قُربونِ خَادِمات خوش بَخت هَرکی شُد مُبتَلات خیلیِ خوبه حالِ زائرَات مثلِ بهشتِ صحنُ وسَرات ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ خونهِ آباد شُدم روو به پنجره فولاذ شُدَم از غمُ غصه آزاد شُدَم تا راهیِ گوهَر شاد شُدَم ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بودی صاحِب عَزا روضه خونهِ داغِ کَربلا میگُفتی ما بَینِ گریه ها جدم شُد لب تشنهِ سَر جُدا ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ https://eitaa.com/emame3vom/106340 .👇