📋 گدا را تو با دیدهی تَر ببخش
#مناجات
#روضه_حضرت_زهرا
#گریز_به_روضه_حضرت_زهرا (س)
#روضه_امام_حسین (ع)
با نوای حاج سید رضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
گدا را تو با دیدهی تَر ببخش
بکوبم سَرِخویش بر در ببخش
بیا قبل از آنیکه رسوا شوم
به پیش همه روز محشر ببخش
به أَمَّنْ يُجِيبِ امام زمان
تو را جانِ آقای مضطر ببخش
شدم خاکِ نعلینِ شاهِ نجف
مرا این سحر جانِ حیدر ببخش
گناهان فرزندها را بیا
دَمِ آخری جانِ مادر ببخش
قسم میدهم جانِ آن که خودش
گرفتار شد پشت یک در ببخش
به حَقِّ زمین خوردهی کوچهها
زمین خوردهها را تو بهتر ببخش
ولی مقصد روضه کرب و بلاست
مرا با غمِ شاهِ بیسَر ببخش
حسین ناجی ما گنهکارهاست
به اربابمان هرچه نوکر ببخش
به گودال هم فکر ما بود و گفت:
مُحِبّان من را مطهر، ببخش
همان لحظه زینب صدا زد:« حسین!»
اگر زنده ماندم برادر ببخش
نشد ای حسین جان بپوشانمت
تو عُریان شدی بین لشکر ببخش
سرِ نیزه چشمانِ خود را ببند
به روی سرم نیست معجر ببخش
*شاعر: #قاسم_نعمتی✍
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.
Fadaeian-Komeil-14030804 (4).mp3
17.53M
🔊 بخش چهارم #روضه | میون شعله ها آه علی سوختم👇
https://eitaa.com/emame3vom/85849
https://eitaa.com/emame3vom/42438
.
#شور_حضرت_زهرا(س)
میون کوچه ها آه
چهل تا بی حیا آه
یکی داره لگد میکوبه روی در چرا آه
(نزن نامرد)
عزیز مصطفی آه
زمین خورد بی هوا آه
روو خاک اُفتاده ناموس علیه مرتضی آه
(نزن نامرد)
به نا حق زدنش آه
فدا شد محسنش آه
میریزه روو زمین خونابه از زخم تنش آه
(نزن نامرد)
با حال مضطرش آه
توو آتیش سوخت پرش آه
نمونده جای سالمی دیگه روو پیکرش آه
(نزن نامرد)
چی اومد به سرش آه
جلوی شوهرش آه
میگه در بین شعله روبه روی حیدرش آه
(علی سوختم)
امان از میخ در آه
لگد شد درده سَر آه
پیچیده این صدا افتاده مادر بی پسر آه
(علی سوختم)
میون خون نشست آه
زدن پهلوو شکست آه
جلو چشمای مولا با غلاف بازوو شکست آه
(علی سوختم)
دلش هِی میطپید آه
توو کوچه چی کشید آه
میوفتاد روو زمین از پهلوهاش خون میچکید آه
(علی سوختم)
به قلم : #عباس_قلعه ✍
...................
.
🔸#لطمه_زنی
#شام_غریبان_امام_حسین
--------------------------------
میون شعله ها / آه
یکی میزد صدا / آه
آتیش گرفته دامن تموم بچه ها / آه
عمو سوختم / عمو سوختم
کنار عمه ها / آه
دیدم تو قتلگاه / آه
یه عده بی حیا / آه
تن بابامو زیر دست و پا / آه
عمو سوختم / عمو سوختم
نبودی اومدن / آه
هممون را زدن / آه
تو که نبودی ما را تازیانه میزدن/ آه
عمو سوختم / عمو سوختم
نبودی تو حرم / آه
چی اومده سرم / آه
با کعبه نی شکسته شد پرم / آه
عمو سوختم / عمو سوختم
دیگه نگم چی شد با معجرم / آه
نبودی پیشمون / آه
سیاه شد آسمون / آه
نمیبینی گوش و چشم لاله گون / آه
چهل نفر با تازیانه دور عممون / آه
عمو سوختم / عمو سوختم
--------------------------------
شاعرومداح
کربلایی علی سلمانی ✍
.
.
#امام_زمان
چندخط استغاثه و فرج خواهی
با موضوع زیبایی ظهور
#عجل_الله_تعالی_فرجک
الهی، حاجت آقام روا شه
بیادو، دنیامون پر از صفا شه
خدایا، دیگه با اذن ظهورش
مصفّا، کن قلب ما رو با نورش
الهی، درمون کن دردای ما رو
به شیعه، برگردون باب شفا رو
خدایا، روشن کن چشمای ما رو
ببینیم، رو منبر ماه خدا رو
الهی،با مهدی میاد عدالت
از آقا، هر شیعه میگیره عزت
خدایا، بنما خوشبختی رو معنا
با مهدی، دنیای ما میشه زیبا
الهی، با ظهور حجة الله
نصیب ِ، ما کن زندگی دلخواه
خدایا، تا کی بین شیعه دعوا ؟
ظهوره، ختم ِکلّ دشمنیها
الهی، امضا کن بیاد امامم
که با او، حیدری بشه مرامم
خدایا، دیگه کن ظهورو امضا
ببینیم، نابودی کلّ اعداء
الهی، فرج رو نزدیک بگردون
که باشیم، زیر سایه ی آقامون
خدایا،کی میشه فرج مقدّر
ببینیم،شادی زهرا و حیدر
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
.👇
.
#مدح_حضرت_زهرا
انقلاب ما شکوهش وامدار فاطمهست
اعتبار این نظام از اعتبار فاطمهست
ما خدا را شکر چون کوه، استوار و محکمیم
الگوی ما، گامهای استوار فاطمهست
آری آری در مسیر نهضت پیر خمین
ما اگر ثابت قدم هستیم، کار فاطمهست
این صلابت، این شکوه، این قدرتِ ایران ما
گوشهای از معجزات آشکار فاطمهست
فتنههای دشمنان در نُطفه خنثی میشود
تا عَلَم دست امیری از تبار فاطمهست
هر چه داریم از همان " الجار ثم الدارِ " اوست
عزّت ما از دعای بیشمار فاطمهست
از سر هر مأذنه نام علی آید به گوش
پس یقیناً این حکومت شاهکار فاطمهست
زیر این پرچم که نام شیعه را احیا نمود
هر کسی خدمت کند، خدمتگزار فاطمهست
هر که در راه ولایت بگذرد از جان خویش
مطمئناً روز محشر در جوار فاطمهست
او زمین افتاد تا حیدر نیفتد بر زمین
شیعه، زنده از همین تقسیمِکارِ فاطمهست
یک نفر باید بیاید تا بگیرد انتقام
عالمی چشم انتظار یادگار فاطمهست
#محمود_مربوبی ✍
.
.
#روضه_حضرت_زهرا
#زبانحال_امام_حسن با مادر ...
کاش لبخند تو یکروز به ما برگردد
باز از نانِ تو این سفره معطر گردد
میشود پیشِ خودت گریه کنم آهسته؟
میکنم دِق اگر این درد مکرر گردد
قول دادم به تو حرفی نزنم اما کاش
دو سه شب داد کِشَم سینه سبکتر گردد
میشود روضه بخوانم؟همه خوابند ببین
میشود گریه کنم ؟ چشم کمی تر گردد
کاش میشد بنویسند سَرِ کوچهی ما
آینه زود به یک آه مکدر گردد
کاش میشد بنویسند خدایا نکند
پسری شاهدِ اُفتادنِ مادر گردد
شیر شد تا که علی را وسط کوچه ندید
خواست تا بغضِ علی مُزدِ پیمبر گردد
کوچهای تنگ ، پُر از سنگ حریفت بیمار
اثرِ ضربه چنین چند برابر گردد
یادم اُفتاد که بالای سرت میگفتم
چه کنم تا نَفَست تا نَفَست برگردد
***
یادم اُفتاد که آرام بسوزم با تو
وای اگر خانه پُر از هِق هِقِ دختر گردد
زینبت پا بشود خانه بهم میریزد
نوبتِ او که شود حالِ تو بدتر گردد:
کاشکی تشنهی ما آب نخواهد از شمر
نکند حنجرِ او قسمتِ خنجر گردد
#حسن_لطفی ✍
#فاطمیه
.👇