.
#متن_روضه
#شب_دوم_محرم
#روضه_ورود_به_کربلا
اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلی ذلِکَ اَللّهُمَّ الْعَنِ الْعِصابَةَ الَّتی جاهَدَتِ الْحُسَیْنَ وَ شایَعَتْ وَ بایَعَتْ وَ تابَعَتْ عَلی قَتْلِهِ اَللّهُمَّ الْعَنْهُمْ جَمیعاً
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ...
دوباره در حرم خود مرا کِشید حسین
به احترام مُحرّم مرا خرید حسین
خبر دهید به عالم درِ کَرم وا شد
پناه هر چه گرفتار و ناامید حسین
زمان دست کشیدن بر این سیاهیها
شبیه «جُون» مرا کرده دل سپید حسین
گناهکار رسیدم ولی به روم نزد
گمان کنم که مرا در گنه ندید حسین
همین که خواست گناهم مرا زمین بزند
شبیه یک پدر مهربان دوید حسین
میان خلوت خود هرکه حرف زد با او
تمام درد دلش را بدان شنید حسین
برای اینکه نسوزند گریه کن هایش
به پیش مادر خود بین خون تپید حسین
برای یاری دین هر که یک قدم برداشت
ز اوج عرش به چشمان خویش دید، حسین
دوباره گریه کنم با کشیدن مظلوم
غریب و تشنه، بدون کفن، شهید، حسین
تمام سوز دل ما ز نالهی زهراست
میان حنجر ما مادرش دمید، حسین
کنار زنگ شترها، کنار آه حرم
صدای ناله ای از آسمان شنید حسین
* دید دیگه مرکبش حرکت نمیکنه، پیاده شد، اهل صحرا یا شاید بنی اسد اومدن جلو، تا دیدن پسر پیغمبره، همه خوشحال شدن، قربونی آوردن جلوی پاش بکشند، حضرت اجازه نداد، اول کاری که کرد کُلّ سرزمین کربلا رو خرید، بعد هم فرمود: برا دوستانم اینجا وقفِ، گفت: پیرمردی هست در این مکان که من از او سوال کنم؟ پیرمرد سالخورده ای آوردن، یابن رسول الله! امرتون رو بفرمایید، فرمود: این سرزمین نامش چیه؟ گفت: غاضریه، نینوا ،طف ،شاطئ الفرات، حضرت فرمود: آیا اسم دیگه ای هم داره؟ گفت: خیلی قدیمی ها به گفته ی امیرالمومنین گفتن اینجا کربلاست، تا شنید اسم کرب و بلارو، صدا زد: أَعُوذُ بِكَ مِنَ الْكَرْبِ وَ الْبَلَاءِ ... دل زینب ریخت بهم، عالِمه ی غیر معلمه است، میدونه چه خبره، نشست رو خاکها، بعضی ها اینطور روضه خواندند، من سندی ندیدم، فرمود: میشه برگردیم؟!آخه میخوان تو این سرزمین تورو بکشند، خواهرت چیکار کنه؟ دست گذاشت روی سینه ی زینب آروم شد، فرمود: این همون جایی است که جدم ،بابام ،مادرم، حسنم ،یک به یک فرمودن ،این همون سرزمین است، زینب جان آروم باش، شنیدید اولین خیمه رو تو پَستی، تو پستی چرا؟! تو سرازیری که صحنه رو نبینه، اول خیمه رو زدن بعد خیمه های بنی هاشمُ دور خیمه ی زینب زدن ،بعد دور خیمه ی بنی هاشم خیمه ی اصحاب، یه آرایش نظامی، این قلب لشگره، قلب لشگره زینب .
داره اون روزی رو میبینه که زینب وسط کفار نشسته، کنار بدن نشسته...*
راه بود و اذیت و غم بود
دلخوشی همه به پرچم بود
پرچمی که بروی دوش من است
پرچمی که امانت حسن است
منابالفضلمو علمگیرم
اسدالله زینبُ شیرم
سایبان سر همه شده ام
عموی آل فاطمه شده ام
کار بدخواه نور یکسره است
این بیابان به زیر سیطره است
بچه ها در کنار هم هستند
نوبتی روی شانه ام هستند
دوست دارم که گفتگو بکنند
روی دوشم عمو عمو بکنند
ناقه ها رامِ رام می آیند
با شکوه تمام می آیند
همه در امن و امنیت کامل
چند پرده بروی هر محمل
گرچه این کربلا پر از خاک است
چادر و معجر همه پاک است
یکطرف من وَ یکطرف اکبر
دور ناموسِ حضرت حیدر
قد او را ندیده است فلک
کُلْفَت زینب اند حور و ملک
من برایش رکاب میگیرم
او بگوید بمیر میمیرم
نیم قرن این عزیز دردانه
روز بیرون نیامد از خانه
* سایه خواهر من را زن همسایه ندید...*
نکند حرف ازین و آن بخورد
دل زهرای ما تکان بخورد
نکند چادرش لگد بشود
پابرهنه ز خار رد بشود
نکند قامتش نظر بخورد
سنگ از بچه های شرّ بخورد
نکند خاک بر رویش برسد
تازیانه به بازویش برسد
زینب و ازدحام، وای به من
زینب و کاخ شام، وای به من
*اومدند گفتند:آقا حال خواهرتون خراب شده، دوید اومد دید رو زمین افتاده، حسین جان! از وقتی اومدم اینجا دلم داره کنده میشه، داره به من چه صدمه ای میرسه؟! شنیدم هاتفی میگفت: دیگه این کاروان برنمیگرده، برام بشین بگو.... روایت میگه ساعتی باهم گریه میکردند هی سر خواهر رو روی سینه قرار میداد ...ای حسین...*
می آید چه صوت اذانی (۲)
این صحرا، شده آسمانی (۲)
سراسر شور است
جبال النور است
عجب کاروانی
#شب_دوم_محرم
👇
AUD-20200717-WA0014.mp3
6.23M
#روضه #متن_روضه
#روضه_ورود_به_کربلا
🔹روضه شب دوم محرم (روضه ورود به کربلا)
👤 حاج منصور ارضی
.
#متن_روضه
#حضرت_مسلم علیه السلام
#شب_اول_محرم
بسم الله الرحمن الرحیم
لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم
سرم خاک کف پای حسین است
دلم مجنون و شیدای حسین است
بُوَد پروندهام چون برگ گل، پاک
در این پرونده امضای حسین است
بهشت ارزانی خوبانِ عالم
بهشت من تماشای حسین است
به وقت مرگ چشمم را نبندید
که چشم من به سیمای حسین است
بریم در خانه اول شهید کربلا، آقا مسلم بن عقیل، عرضه بداریم: السلام علیک یا مسلم بن عقیل أیها العبد الصالح المطیع لللّه و لرسوله و لامیرالمومنین و الحسن و الحسین علیهم السلام
حسینی ها! کربلایی ها! درِ خانه اول شهید کربلا دقّ الباب کنید... غریب دیار کوفه بود ... از مسلمی بخونم که تنها و غریب تو کوچه های کوفه راه میرفت... به آسمان نگاه میکرد... زیر لب زمزمه میکرد:
(حسین میا به کوفه، کوفه وفا ندارد
کوفی بیمروت شرم و حیا ندارد)(2)
اما عرضه بدارم: آقا مسلم بن عقیل فایده نداشت... هرچی ناله زدید حسین نیا... دیگه دیر شده بود...
راوی نقل میکنه: وقتی وارد کوفه شدیم... دیدیم یه بدن بی سر رو روی خاک ها میکشانند... سؤال کردیم این بدن بی سر مال چه کسیه؟! گفتند: این بدن سفیر حسینه... مسلم بن عقیل سلام الله علیه
خبر رو به ابی عبد الله دادند... وقتی آقاجان با خبر شدند... راوی نقل میکنه: به پهنای صورت اشک ریختند ... رو کردند ابی عبدالله به طایفه بنی عقیل... فرمودند: شما برید... شما سهمتون رو دادید... دیگه نمیخواد بمونید تو کربلا... آخه جناب مسلم از طایفه شما به شهادت رسیده...
عزیزان! حسینی ها!
دو تا جمله گفتند طایفه مسلم به ابی عبدالله: «وَ اللَّهِ لَا نَرْجِعُ حَتَّى نُصِیبَ ثَأْرَنَا أَوْ نَذُوقَ مَا ذَاقَ»
جمله اول این بود که ما تا الان خون و دینی به گردنمون نبود پای رکاب شما بودیم، اما از این به بعد دیگه خون طلب داریم.
جمله دوم این بود: آقا جان! یا اباعبدالله! اگه این کنارِ شما بودن رو رها کنیم... به ما بگن مولاتون رو وسط بیابان ها رها کردید؟! چه جوابی بدیم؟! اگه به ما بگن امام زمانتون رو تنها گذاشتید چه به اونها جواب بدیم ؟!
ابی عبدالله دعا کرد براشون... آخ بمیرم... یا اباعبدالله
راوی نقل میکنه: آقا اباعبدالله تو خیمه ها وارد شد رفت حمیده دختر مسلم رو تو آغوش گرفت نوازشش کرد
اما یه طوری نوازشش کرد که دختر مسلم فهمید دیگه یتیم شده ... آخ بمیرم برات... خیلیا این صحنه رو دیدن... شاید سکینه سلام الله علیها، دختر ابی عبدالله ، هم این صحنه رو دیده باشه...
شاید این صحنه در ذهن دختر حسین علیه السلام باقی مونده باشه...
چه زمانی این صحنه یادش اومد؟! حسینی ها! اون لحظه ای که تو گودال قتلگاه، گفت: بابا بلند شو... منو آرامم کن بابا...
دختر مسلم رو نوازش کردی... آرومش کردی... گفتی: از این به بعد بابات منم. حالا بلند شو ببین اینها دارن منو آرام می کنن... اما چطور؟! با تازیانه ... با کعب نی...
عمه ام زینب رو دارن میزنن...
پدر ای نور چشمان تر من
بکش دست نوازش بر سر من
ببین گلچین عالم وحشیانه
زند بر عمه و من تازیانه
صلی الله علیک یا اباعبدالله (3)
#شب_اول_محرم
👇
روضه خانگی - حضرت مسلم (ع) - 170.mp3
9.94M
#متن_روضه
#روضه
#حضرت_مسلم_علیه_السلام
🔹روضه حضرت مسلم علیه السلام
👤حجت الاسلام ابوالفضل بنایی
#نکات_آموزشی
#روضه_خوانی
#شعر_خوانی
🌷بسم الله🌷
🔹 در میان موضوعات متعددی که در برنامه آموزش مداحی قابل طرح اند، اولین و اصلی ترین موضوع آموزشی ما، ان شاءالله آداب و فنون "روضه خوانی" خواهد بود.
🔹 روضه از حیث محتوا متشکل از دو بخش است و ما برای اجرای اصولی و زیبای روضه بیشتر با همین دو چیز سر و کار داریم :
1. شعر 2. نثر(متن غیر شعری)
🔻 در مقایسه میان این دو، شعر نقش اساسی تر و مهمتری در اجرای روضه دارد.
یک روضه اصولی با شعر آغاز میشود، با شعر تمام میشود و در ضمن آن نیز با توجه به متن روضه، اشعاری متناسب خوانده میشود. زیبایی و لطافت موجود در شعر باعث انقلاب درونی مستمع شده و مفاهیم و معارف را سریعتر و راحت تر از نثر به مسمتع منتقل میکند.
🔻پس شعرخوانی خوب تقریبا مساوی است با روضه خوانی خوب.
بنابراین بنا داریم برای شروع مبحث روضه خوانی، تعدادی از کاربردی ترین قواعد خواندن شعر را ذکر کنیم.
رعایت و اجرای این نکات برای عزيزان بسیار مفید و راهگشاست و تغییر محسوسی در شعر خواندنشان ایجاد خواهد کرد ان شاءالله.🌷
#آموزش_مداحی
20200714_008.amr
7.31M
بسم الله الرحمن الرحیم
#اصول_مداحی #آموزش_مداحی #روضه_خوانی #شعرخوانی
🔹 جلسه دوم آموزش شعر خوانی
🔸«روانخوانی شعر»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم
#اصول_مداحی #نکات_آموزشی #روضه_خوانی #شعرخوانی
🔹 جلسه اول آموزش شعر خوانی، شامل:
1⃣ سلاح مداحی
2⃣ سه ملاک یک شعر خوب
و ...
2020_07_18_12_05_44_160kbs.mp3
9.12M
بسم الله الرحمان الرحیم
#نکات_آموزشی #روضه_خوانی
#اصول_مداحی #صدا_سازی
🔹 جلسه دوم آموزش «صداسازی»
🔻مقصود از صدای قوی چیست؟!
🔻 صدا سازی شبیه بدنسازی است. اما چگونه؟!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم
#اصول_مداحی #آموزش_مداحی
#روضه_خوانی #صدا_سازی
🔹 جلسه سوم آموزش «صداسازی»
🔻 تمرینی برای تقویت حنجره
#خروج_از_مکه
#سید_محمدحسین_شهریار
شيعيان! ديگر هواى نينوا دارد حسين
روى دل با كاروان كربلا دارد حسين
از حريم كعبۀ جدّش به اشكى شُست دست
مروه پشت سر نهاد امّا صفا دارد حسين
مىبرد در كربلا هفتاد و دو ذبح عظيم
بيش از اينها حرمت كوى منا دارد حسين...
او وفاى عهد را با سر كند سودا ولى
خون به دل از كوفيان بیوفا دارد حسين...
آب را با دشمنان تشنه قسمت مىكند
عزّت و آزادگى بين تا كجا دارد حسين...
دست آخر كز همه بيگانه شد، ديدم هنوز
با دم خنجر نگاهى آشنا دارد حسين
شمر گويد گوش كردم تا چه خواهد از خدا
جاى نفرين هم به لب ديدم دعا دارد حسين
اشک خونين، گو بيا بنشين به چشم «شهريار»
كاندرين گوشه عزايى بىريا دارد حسين
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
📚 خون تو پایان نداشت
......................
#خروج_از_مکه
#علی_انسانی
این قافله را راحله جز عشق و وفا نیست
در سینهٔ آیینه، جز آیین صفا نیست
جز در بَرِ یکتا قدِ این فرقه دو تا نیست
حتّی جرس قافله، غافل ز خدا نیست
رکن و حَجَر و حِجر، ز هجر است پریشان
زمزم ز دو چشم آب بریزد پیِ ایشان
اینان که روانند، همه روح و روانند
این سلسله هر یکتنشان جان جهانند
این طایفه از طفل و جوان، پیر زمانند
این قافله شب تا به سحر، نافلهخوانند
بازار جهان این همه سرمایه ندارد
گلزار جِنان این قَدر آرایه ندارد
این قافله جز عشق، رهآورد ندارد
عشقی که به جز سوز و غم و درد ندارد
یک آینه، بر چهرهٔ خود گَرد ندارد
جز شیرزن و غیر جوانمرد ندارد
مُحرِم شده از کعبهٔ گِل، راه فتادند
از گِل به سوی کعبهٔ دل، روی نهادند
اینان همه از خانهٔ خود، دربدرانند
بر باغ دل فاطمه، یکسر ثمرانند
اینان پسر عشق و، محبّت پدرانند
با شور حسینی به نوا، جامهدرانند
دین را به فداکاری این طایفه، دِیْن است
وین قافله را قافلهسالار، حسین است
این قافله را بانگ جرس، گریه و نالهست
این قافله نی، باغ گُل و سوسن و لالهست
از نور، به گِرد رُخشان حلقهٔ هالهست
در محمل خود، حاجیه بانوی سهسالهست
با سورهٔ عشق آمده، هفتاد و دو آیه
چون ماه و ستاره پی هم، سایه به سایه
این طفل، به غیر از دُرِ دُردانه نبودهست
دردانهٔ من، با موی بیشانه نبودهست
جایش به جز از دامن و بر شانه نبودهست
گنج است، ولی گوشهٔ ویرانه نبودهست
این دختر من، نازترین دختر دنیاست
دختر نه، که در مِهر و وفا، مادر باباست
ای کعبه ببین، غرق صفا مُحرِمشان را
ای کوفه چه کردی بدنِ مُسلمشان را؟
ای ماه ببین ماه بنیهاشمشان را
ای سَرو ببین سروِ قدِ قاسمشان را
ای صبح کجا آمده صادقتر از اینان؟
ای عشق بگو نامده عاشقتر از اینان
چاووش عزا همره من روح الامین است
ای خصم اگر تیر و کمانت به کمین است
در دستت اگر کعب نی و نیزهٔ کین است
سردار سپاهم پسر اُمّ بنین است
آوردهام از جان شما تاب بگیرد
چشمی که ز چشمان شما، خواب بگیرد
ای قوم هوس! عشق، هواخواه حسین است
سرهای سران، خاک به درگاه حسین است
خورشید فلک، مشتری ماه حسین است
ای روبَهیان، شیر به همراه حسین است
آن فضل که در قافلهام نیست،کدام است؟
عبّاس، ترازوی مرا سنگ تمام است
ای روشنی چشم و، چراغ دل زینب
کشتی نجات همه و ساحل زینب
وی ماه رخت روشنی محفل زینب
دوری مکن از دیده و از محمل زینب
دارد سفر ما سفر دیگری از پی
من روی شتر راه کنم طی، تو سر نی
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
📚 گلاب و گل
................
#خروج_از_مکه
#سعید_بیابانکی
بار بربندید آهنگ سفر دارد حسین
نیّت رفتن در آغوش خطر دارد حسین
خنجر نامردمی خوردن ز اهل کوفه را
خوب میداند که میراث از پدر دارد حسین
وای من! مابین رود دجله و رود فرات
لب ز شنهای بیابان خشکتر دارد حسین
اهلبیتش را ببین همراه خود آورده است
چونکه از پایان کار خود خبر دارد حسین
تا بگوید شرط دینداری فقط آزادگیست
روی دستش غنچهای بیبال و پر دارد حسین
بانگ بر زد پیکری بیدست «اَدرک یا اَخا!»
ناگهان دیدند دستی بر کمر دارد حسین
کوه صبر است او که هم داغ برادر دیده است
هم تک و تنهاست، هم داغ پسر دارد حسین
بر فراز نی نگاهش را به صحرا دوختهست
آه اگر از اهلبیتش چشم بردارد حسین
کاروانی نیزه و شمشیر و خنجر پیش رو
کاروانی اشک و ماتم پشت سر دارد حسین
تا که حج ناتمام خویش را کامل کند
ترک سر کردهست، احرامی دگر دارد حسین
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
#روز_عرفه
📚 یلدا
https://eitaa.com/emame3vom/27239
#خروج_از_مکه
#سعید_بیابانکی
بار بربندید آهنگ سفر دارد حسین
نیّت رفتن در آغوش خطر دارد حسین
خنجر نامردمی خوردن ز اهل کوفه را
خوب میداند که میراث از پدر دارد حسین
وای من! مابین رود دجله و رود فرات
لب ز شنهای بیابان خشکتر دارد حسین
اهلبیتش را ببین همراه خود آورده است
چونکه از پایان کار خود خبر دارد حسین
تا بگوید شرط دینداری فقط آزادگیست
روی دستش غنچهای بیبال و پر دارد حسین
بانگ بر زد پیکری بیدست «اَدرک یا اَخا!»
ناگهان دیدند دستی بر کمر دارد حسین
کوه صبر است او که هم داغ برادر دیده است
هم تک و تنهاست، هم داغ پسر دارد حسین
بر فراز نی نگاهش را به صحرا دوختهست
آه اگر از اهلبیتش چشم بردارد حسین
کاروانی نیزه و شمشیر و خنجر پیش رو
کاروانی اشک و ماتم پشت سر دارد حسین
تا که حج ناتمام خویش را کامل کند
ترک سر کردهست، احرامی دگر دارد حسین
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
📚 یلدا
...................
#خروج_از_مکه
#توسل
#محمدرضا_آقاسی
بىسر و سامان توام يا حسين
دست به دامان توام یاحسین
زهرۀ منظومۀ زهرا حسین
کشتۀ افتاده به صحرا حسین
عاقبت اين عشق هلاكم كند
در گذر كوى تو، خاكم كند
تربت تو، بوى خدا مىدهد
بوى حضور شهدا مىدهد
مشعر حق! عزم منا كردهاى
كعبۀ ششگوشه بنا كردهاى
تير، تنت را به مصاف آمدهست
تيغ، سرت را به طواف آمدهست
بر سرِ نى، زلف رها كردهاى
با جگر شيعه چها كردهاى؟!
باز كه هنگامه برانگيختى
بر جگر شيعه نمك ريختى
حجّ تو هرچند كه تأخير داشت
لیکن هفتاد و دو تكبير داشت
آرى هفتاد و دو لبّيك گو
عزم وضو كرده به خون گلو
اينان هفتاد و دو قربانىاند
كز اثر بادۀ تو، فانىاند
حجّ حسينى، سفر كربلاست
نيّت آن غربت و رنج و بلاست
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
📚 بر مدار عشق
............
#خروج_از_مکه
#يوسف_رحيمی
مسلمان نه! بگو دنیا پرستند
که در بین حرم حرمت شکستند
به قصد خونت ای خون خداوند
همه زیر عبا شمشیر بستند
چه شامیسیرت و کوفی مرامند
که در مکّه به فکر انتقاماند
طواف کعبه تنها یک بهانهست
ببین که تشنۀ خون اماماند
به غیر از حبّ دنیا در میان نیست
که در این مردم از غیرت نشان نیست
همه در این حرم آسوده خاطر
ولی جان حسینم در امان نیست
خروش نالهها تا آسمان رفت
در اوج غربت، آخر کاروان رفت
غریبانه در آن تاریکی شب
خداوندا ز جسم کعبه جان رفت
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
https://eitaa.com/emame3vom/27240
مداحی آنلاین - داره میرسه به گوش صدای یه قافله - سید رضا نریمانی.mp3
11.07M
🏴.
💥سبک: #زمینه
🎤مداح: #سید_رضا_نریمانی
🏴 #شهادت_حضرت_مسلم(ع)
🏴 #حرکت_کاروان_امام_حسین(ع)
داره میرسه بهگوش ، صدای یه قافله
کاروان حضرت اربابه
پابهپای قافله ، این دل زار منم
مثِ قلب زینبت بیتابه
یکی دو ماهه مونده و ، دارم الان میگم حسین
با کاروانتون منم ، برسونم حرم حسین
اربابم، شبای جمعه دل حرمه
اربابم، فدایی سرت سرمه
"حسین وای ، حسین وای"
تا محرم برسه ، کاری کن با دل من
که براتون جون بدم تو روضه
یا بمیرم از غمت ، یا برای اربعین
بگیرم اذن حرم تو روضه
میدونی حاجت منو ، ولی بذار بازم بگم
سه کلمهست فقط آقا : پیاده اربعین حرم
اربابم، شبای جمعه دل حرمه
اربابم، فدایی سرت سرمه
"حسین وای ، حسین وای"
تا که بعد هیأتت ، چای روضه نوشیدم
یاد چای کربلا افتادم
خاطرات اربعین ، طعم چای موکبا
مگه میشه که بره از یادم
چایی روضه رو همون مادری که به ما میده
برات اربعین روهم ، به من روسیاه میده
اربابم، شبای جمعه دل حرمه
اربابم، فدایی سرت سرمه
"حسین وای ، حسین وای"
پیاده پر میکشم ، زیر پرچم میدوم
مگه میشه خسته شن این پاهام
اون بهشتی که میگن ، اون شراب و عسلو
توی هر موکب میبینن چشمام
یه ساله مونده این دلِ بیچاره توی موکبا
زیر زبونمه هنوز ، مزهی چای کربلا
اربابم، شبای جمعه دل حرمه
اربابم، فدایی سرت سرمه
"حسین وای ، حسین وای"
*شاعر : #داوود_رحیمی
https://eitaa.com/emame3vom/27241
.
چه خاطرات خوشی که ز روضه ات دارم
#طلیعه_محرم
#استقبال_ازماه_محرم
#مناجات_با_امام_حسین_علیه_السلام
هر آنکه گریه برای تو کرد آقا شد
کسی که رنگ شما را گرفت زیبا شد
به روسیاه، همیشه تو آبرو دادی
همینکه رود به دریا رسید دریا شد
مگر نه اینکه شفا با دم حسین رسید
گدای خانه ی تو هرکه شد، مسیحا شد
دوباره پرچم سرخت بلند شد آقا
بساط گریه ی ما باز هم مهیّا شد
چه خاطرات خوشی که ز روضه ات دارم
همیشه حال خوشم بین روضه پیدا شد
همیشه نام تو را بردم و دلم لرزید
همیشه نام تو را بردم و گره وا شد
همیشه بدرقه ی راه کربلایی ها
دعای مادر پهلو شکسته، زهرا شد
مرا ببر، نبری می روم زدست حسین
چه می شود بنویسی برات امضا شد؟
همیشه یاد غمت بی بهانه می بارم
به یاد آن لحظاتی که باز غوغا شد
به یاد آن لحظاتی که نیزه بالا رفت
میان پیکر تو نیزه هایشان جا شد
به یاد آن لحظاتی که سنگ ها بارید
هزار و نهصد و پنجاه جوی خون وا شد
ز بس که زخم بر آن جسم پاره پاره زدند
تنت میانه ی گودال چون معمّا شد
به یاد آن لحظاتی که روی سینه نشست
به یاد آن لحظاتی که با سرت پا شد
#وحید_محمدی
#امام_حسین
https://eitaa.com/emame3vom/27242
.
پاشو ای جونم.mp3
2.77M
#حضرت_مسلم علیهالسلام
#زمزمه
🔹اینَ مسلم🔹
میباره آتیش از آسمونِ اینجا
بخون دردامو از حال و روزم مولا
خون گریه میکنم با این آب
دلواپسم واسه یه مادر
افتاده بین آب تصویرِ
علیِ اصغر
سهشعبههای حرمله، زهر داره
سنگا برای قافله، بسیاره؛ نیا به کوفه
از تو چشا، حرفاشونو میخونم
همه به فکر غارتن، میدونم؛ نیا به کوفه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به یادت هستم حتی تو این وانفسا
به یاد من باش وقتی که میشی تنها
با اَینَ مسلمت در غربت
جون دوبارهای میگیرم
با این سرِ جدا اما باز
برات میمیرم
نداره هیچکسی مثه من دردی
چه جور بهت خبربدم برگردی؛ نیا به کوفه
نمیسوزه برات دل این مردم
دارن هوای ری، هوای گندم؛ نیا به کوفه
شاعر: #رضا_خورشیدی_فرد
نغمهپرداز: #محمدرضا_رضایی
#شب_اول_محرم
🏴 https://eitaa.com/emame3vom/27243
جهان تشنه.mp3
1.09M
#وداع #شب_عاشورا
#زمزمه
جهان تشنۀ ذکر یارب توست
قُمِ اللَّيلَ، این آخرین شب توست
خبر داری، ای غرقِ راز و نیاز!
چه در قلب مضطرّ زینب توست؟
شب عاشقان است، زمین آسمان است
برایم دعا کن، قُمِ اللَّيلَ
دعای تو خوب است، صدای تو خوب است
مرا هم صدا کن، قُمِ اللَّيلَ
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
من و ننگ دنیای بیتو حسین
من و ترس فردای بیتو حسین
گرفته دلم در تمام سفر
برای سفرهای بیتو حسین
دلم کوه غمهاست، شب اشک و نجواست
دعایم کن امشب، قُمِ اللَّيلَ
تو با صوت قرآن، از این رنج و هجران
رهایم کن امشب، قُمِ اللَّيلَ
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دلم غرق آه است خدا چه شبیست!
دو چشمم به راه است خدا چه شبیست!
شوم من هم آیا شهید حسین؟
نگاهم به ماه است خدا چه شبیست!
میآید صدایی، که ای کربلایی
که چشمانتظاری، قُمِ اللَّيلَ
میآید طبیبت، میآید حبیبت
اگر بیقراری، قُمِ اللَّيلَ
#دهه_اول_محرم
🏴 https://eitaa.com/emame3vom/27244
احرامی دگر
بار بربندید آهنگ سفر دارد حسین
نیّت رفتن در آغوش خطر دارد حسین
خنجر نامردمی خوردن ز اهل کوفه را
خوب میداند که میراث از پدر دارد حسین
وای من! مابین رود دجله و رود فرات
لب ز شنهای بیابان خشکتر دارد حسین
اهلبیتش را ببین همراه خود آورده است
چونکه از پایان کار خود خبر دارد حسین
تا بگوید شرط دینداری فقط آزادگیست
روی دستش غنچهای بیبال و پر دارد حسین
بانگ بر زد پیکری بیدست «اَدرک یا اَخا!»
ناگهان دیدند دستی بر کمر دارد حسین
کوه صبر است او که هم داغ برادر دیده است
هم تک و تنهاست، هم داغ پسر دارد حسین
بر فراز نی نگاهش را به صحرا دوختهست
آه اگر از اهلبیتش چشم بردارد حسین
کاروانی نیزه و شمشیر و خنجر پیش رو
کاروانی اشک و ماتم پشت سر دارد حسین...
تا که حج ناتمام خویش را کامل کند
ترک سر کردهست، احرامی دگر دارد حسین...
سعید بیابانکی
پاشو ای جونم.mp3
2.77M
#ورودیه
#زمزمه
🔹عزیز خواهر
کجای دنیاس اینجا که بیقرارم
کنار من باش بیتو آروم ندارم
عمریه من با تو همراهم
از بیتو بودنم بیزارم
حتی تصوره تنهاییم
میده آزارم
«أمن یجیب» به زیر لب میخونم
تا آخرش به پای تو میمونم؛ عزیز خواهر
الهی که فدات بشم من آخر
نبینه اما خم به ابروت خواهر؛ غریب مادر
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دلم لرزید تا اومد به گوش این آوا
اعوذ بالله من الکرب و البلا
پنجاه ساله پر از آشوبم
پنجاه ساله پر از کابوسم
پنجاه ساله پس از پیغمبر
با غم مأنوسم
سر نشده یه لحظه هم بیتشویش
پنجاه ساله میسوزم از اون آتیش؛ آروم ندارم
حتی نمیده گریه هم تسکینم
همون آتیشو امروزم میبینم؛ آروم ندارم
پاشو ای جونم.mp3
2.77M
#زمزمه
#شب_سوم_محرم
سلام بابای خوبم سلام ای خورشید
تا تو برگشتی برگشت به قلبم امید
سرد بود اینجا چقدر قبل از تو
گرما به دلهامون بخشیدی
شب بود خرابهمون قبل از تو
تا که تابیدی
امشب تا صبح کنار من میمونی
انگار داری نماز شب میخونی؛ دل من خونه
آخه چرا پر از غروبه چشمات
سحر که شد منو ببر باز همرات؛ از این ویرونه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خونِ پیشونیت داره میده آزارم
شبیه راهب اما گلاب ندارم
اما با دستای لرزونم
من شونه میزنم به موهات
شُستم با اشک چشمام بابا
خون از ابروهات
جواب این سؤالو کی میدونه
کی مثلِ دخترت پیشت میمونه؛ تو این زمونه
جواب این سؤالو کی میدونه
کی میشه که بریم دوباره خونه؛ از این ویرونه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خبر داری از حالم بابا میدونم
میخوام بگردم دور تو نمیتونم
بابا بمونه که بعد از تو
چه جوری داده زجرم دنیا
باشه ادامۀ حرفامون
کنار زهرا
برام خرابه مثل یک زندونه
که غربتش دلم رو میسوزونه؛ دل من خونه
جواب این سؤالو کی میدونه
چه جوری جون ندم تو این ویرونه؛ با هربهونه
پاشو ای جونم.mp3
2.77M
#زمزمه
#شب_هشتم_محرم
پاشو ای عمرم تا جون نداده بابا
جلوی چشمام پرپر نزن رو خاکا
صورت به صورتت میذارم
اما آروم نمیشم بابا
تازه جوون من شد پهلوت
شبیه زهرا
کنار پیکر تو من حیرونم
چهجور تو رو به خیمه برگردونم؛ عزیز جونم
چه کرده با تو کینۀ این لشکر
نمونده دیگه چیزی از این پیکر؛ عزیز جونم
جهان تشنه.mp3
1.09M
#حر
#زمزمه
#شب_چهارم_محرم
حُرِّ حسین
شب روسیاهان رسیده، بیا
بیا، دل ز دنیا بریده بیا
اگر بیپناهی اگر روسیاه
بریز اشک غم از دو دیده، بیا
بیا که حبیبت، انیس و طبیبت
نگاه حسین است، بیا ای دل
بیا مرهم تو، دوای غم تو
نگاه حسین است، بیا ای دل
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بیا، دلپریشان و خسته بیا
دل از اهل دنیا گسسته بیا
اگر که شکستی دلی را بیا
ولی سر به زیر و شکسته بیا
دلت غرق غوغاست، بهشت تو اینجاست
تو حُرِّ حسینی، بیا ای حُرّ
دگر تو رهایی، شدی کربلایی
تو حُرِّ حسینی، بیا ای حُرّ
🏴
جهان تشنه.mp3
1.09M
#شام_غریبان
#زمزمه
اُخَیَّ إلَیَّ
غروب و غم و دود و آتش و آه
سکوت و شب و بغض و اشک و نگاه
تنی خسته و تلِّ خاطرهها
تنی خونی و نور زخمیِ ماه
سکوت بیابان و غمها فراوان و شام غریبان
قُمِ اللَّيلَ
شب بغض و آه و، تب قتلگاه و، لب خشک قرآن
قُمِ اللَّيلَ
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دل عاشقی در هوای حسین
میآید به گوشش صدای حسین
که ای همسفر در نماز شبت
همیشه دعا کن برای حسین
تو ای جسم خسته، اگر چه نشسته
غریبانه امشب، قُمِ اللَّيلَ
بخوان امشب از دل، برایم مُزَمِّل
به یاربِّ یارب، قُمِ اللَّيلَ
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اُخَیَّ إلَیَّ که روی زمین...
اُخَیَّ إلَیَّ بیا و ببین
بزن نیزهها را کنار و سپس
کنار برادر دمی بِنِشین
اگر میتوانی، یک امشب بمانی و قرآن بخوانی
قُمِ اللَّيلَ
شب اشک و آه است و آغاز راه است و تو خستهجانی
قُمِ اللَّيلَ
جهان تشنه.mp3
1.09M
#عطش
#زمزمه
ماه حرم
خدایا به این اشک و آه و فغان
به حق عمویِ امامِ زمان
حرم مانده چشمانتظار و غریب
خدا ماه ما را دگر برسان
میآید نوایی، چه سوز صدایی
علی جان لالایی، علی لایلای
به قرآن میآید، علیجان میآید
چو باران میآید، علی لایلای
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شده غرق در خون نگاه حرم
خدایا نیامد پناه حرم
مگر صبح محشر رسیده خدا؟
شکسته مگر فرق ماه حرم؟
علم سرنگون و...، حرم بیستون و...
دلی غرق خون و...، امان ای دل
علم بر زمین و...، نوایی حزین و...
دلی شرمگین و...، امان ای دل
#شب_تاسوعا
زمینه؛ فدای تو.mp3
1.46M
#حضرت_مسلم علیهالسلام
#زمینه
🔹فدای تو🔹
از ازل به عشقت یاحسین، دل سپرده مسلم
نذر راه سرخ تو آقا، سر آورده مسلم
سفیر تو، تو این راه، تا آخرش میمونه
تا که نفس تو سینهش داره با، رهبرش میمونه
«نفسی... روحی... آقا فدای تو
اَهلی... مالی... مولا فدای تو»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
وعدههاشو کوفی جماعت، زیر پا میذاره
پیش کوفیا مهمونشون، حرمتی نداره
درسته تو دلاشون، کینۀ دشمن ماست
ولی بازم همه خنجرشون، روی گردن ماست
آقا... کوفه... شهر دورنگیهاست
آقا... کوفه... تشنه به خون ماست
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کوچهکوچه دلتنگی شده، همدم من امشب
گریه گریه ابرا میبارن، از غم من امشب
وقتی که نائب تو، میمونه اینجا تنها
معلومه که همه، جا میزنن، وقت جنگ ای آقا
حیرون... گریون... تو فکرتونم من
تشنه... تنها... روضه میخونم من
شاعر: #سیدعلیرضا_شفیعی
نغمهپرداز: #محمدرضا_رضایی
https://eitaa.com/emame3vom/27254
واحدکند؛ حسینِ غریب.mp3
1.5M
#شب_دهم_محرم #وداع
#واحد
🔹شبِ آخری
علیِ اصغرم خوابه، قاسم ببین چه بیتابه
نماز و نافله میخونه
بگو برادر زینب، ورد لبت چرا امشب
انا الیه راجعونه
آسمونو نگاه میکنی چرا
شدی مثل شب آخر بابا
بگو که نمیشی از ماها جدا
وای، سر تو همیشه سایه داره، روی سر من
وای، خدا چی میخواد، بیاد به سرِ برادر من
«وای حسین غریب»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
قدم بزن جلو چشمم، میخوام نگاه من امشب
فقط به قامت تو باشه
هرکی نمیدونه دردو، بهش بگید دیگه زینب
قراره از حسین جدا شه
تو غمت نباشه بچهها با من
رنج کوفه و شام بلا با من
مرهم غصۀ اُسرا با من
وای، خودم یه تنه، حریف همه، میشم داداشم
وای، به شرطی که هر کجا که میری، پیش تو باشم
«وای حسین غریب»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
یادت میاد بابام حیدر، تو اون نفسهای آخر
منو سپرد به تو برادر
یادت میاد چقد مادر، سفارش تو رو میکرد
به من که باشم با تو یکسر
حالا فصل جدایی ما رسید
بهتر از تو کسی برادر ندید
من اسیر میشم و تو میشی شهید
وای، چی میشه خدا، حالا حالاها، سحر نرسه
وای، چی میشه که این شبِ آخری، به سر نرسه
«وای حسین غریب»
🏴 https://eitaa.com/emame3vom/27255
واحدکند؛ حسینِ غریب.mp3
1.5M
#شب_نهم_محرم #
#واحد
علمدارم
عمری صدات زدم مولا، اما اگه میشه حالا
میخوام بگم داداش حسینم
برو داداش حرم تنهاست، زینب توی دلش غوغاست
به فکر من نباش حسینم
پیش من دستتو به کمر نگیر
کرده غربت تو دلمو اسیر
نبینم شدی از غم و غصه پیر
وای، جراحت اگه، منو نکشه، غمت می کشه
وای، برو به حرم، رقیه دلش، به بابا خوشه
«وای علمدارم»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دیگه بریدم از دنیا، نذار بازم بشم تنها
تو این دقیقههای آخر
اگه نرم حرم تنهاست، اگه برم سرت دعواست
چی به سرت میاد برادر
تو بگو من با این همه غم چه کنم؟
با تنت، با علم، با حرم چه کنم؟
چه کنم؟ چه کنم؟ چه کنم؟ چه کنم؟
وای، نمونده دیگه برای تو دست، سرت چی میاد؟
وای، رقیه دیگه، به جز دیدنت، چیزی نمیخواد
«وای علمدارم»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به سوی خیمهها میرم، ولی میبینم از اینجا
حلقه زده دور تو دشمن
یهو صدای شادیشون، اومد و شد دل من خون
کشته شدی برادر من
صدای هلهله تا که شد بلند
سرتو میبَرَن با بگو بخند
دیگه سر روی نیزه نمیشه بند
وای، کجایی داداش، ببینی کسی، نمونده برام
وای، نه زندگیو، نه این نفسو، دیگه نمیخوام
«وای علمدارم»
🏴 https://eitaa.com/emame3vom/27256