#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدلله
زمزمه یا شور امام حسین علیه السلام محرمی
حال منو خوب میکنه گریه برای حسین
قلب من آروم میگیره با هر نوای حسین
معنا میگیره زندگیم تو روضه های حسین
وابستگی داره عمرم به اشکای چشم من
غلامی تو واجبه برای آدم شدن
یا رحمة الله الواسعه حسين حسين حسين
2
عادت نداره دست من به گدایی از هر دری
من رو نخواهم زد حسین جز تو به کس دیگری
به هر چه میخوام میرسم از راه همین نوکری
تویی همونکه دستمو گرفتی از بچگیم
منم همونیکه بی تو نمی گذره زندگیم
یا رحمة الله الواسعه حسین حسین حسین
۳
روح بابام شاد اونکه بود یک نوکر دربست تو
می خواست که من آقا باشم منو سپرد به دست تو خیلی عرق ریخت تا شدم از نون حلالش مست تو حالا منم به رسم ارث پدری مادری
بچه م آوردم اینجا فقط برا نوکری
یا رحمة الله الواسعه حسین حسین حسین
#امام_حسین_علیه_السلام
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شور
#زمزمه
#حسن_کردی
👇
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدلله
غزلی تقدیم به حضرت ارباب
#محرم_امسال_فرق_میکند
بر کوچه های مرده ی این شهر جان بده
با عطر پرچمت دل ما را تکان بده
دنیا به جز تو سایه ی امنی نداشته ست
ما را به زیر سایه ی امنت مکان بده
افتاده ایم در قفس تنگ روزگار
با اشک روضه ات پر پروازمان بده
بر طاق عرش، پیرهنت پرچم خداست
بر قلب ما به درک محرم توان بده
محنت کشیده، خسته و زخمی طعنه ها
بر ما زمینیان، نفسی آسمان بده
از هر کرانه تیر ملامت رسیده است
ما را از این جهان هیاهو امان بده
عشاق را به سختی عشق امتحان کنند
توفیق سربلندی از این امتحان بده
هر کس نوشت نسخه ای این روزها ولی
کافی ست، راه کرببلا را نشان بده
99/5/24
#امام_حسین_علیه_السلام
#محرم
#حسن_کردی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
.
.
#قربة_الي_الله
#زمزمه های عاشورایی
#زمزمه_حضرت_رقیه_س
#شب_سوم_محرم
با چشمای زخمیت دل منو بردی
چقدر روی نیزه تو سنگ و چوب خوردی
تو کوچه ها عمه هزار دفه جون داد
از بس که اتیش بر سر تو می افتاد
اتیشا هر بار یه نقشی می زاشت روی سر تو بابا
موهاتو سوخته شبیه موهای دختر تو بابا
۲
دختری که خندید به پیرهن پارم
دیدم تو گوشاش بود هر دو تا گوشوارم
سه ساله ام اما چشام ورم داره
چه کار کنم با این زخمای گوشواره
جای تو خالی یه لاابالی به گوش من زد بابا
همونکه نامرد برای عمه صداشو میبرد بالا
#شب_هفتم_محرم
#زمزمه #حضرت_علی_اصغر_ع
لالالالالالا اروم بخواب حالا
خون گلوت پاشید رو صورت بابا
لالالالالالا لب تو تشنه موند
بابا تو رو بی سر به خیمه برگردوند
تیر سه شعبه گلوتو رو با بازوی بابا دوخته
خودم میدیدم که از خحالت چقده بابات سوخته
۲
تو رفتی بعد از تو گهوارتو بردن
به چوبه ی محمل دست منو بستن
حرمله جایزت رو نبرده بود از یاد
با نیزه به جون قبر علیم افتاد
چهل تا منزل تو رو میزاشتند مقابل من ای وای
حرمله کارش فقط شده بود زجر دل من ای وای
#شب_هشتم_محرم
#زمزمه_حضرت_علی_اکبر_ع
صدام گرفت از بس تو رو صدا کردم
حالا بدون تو چه جوری برگردم
پاشو ببین اومد کی وسط میدون
بلند شو کاری کن عمه رو برگردون
یه لشکری از تن تو رد شد
ای اربن اربا ای وای
جمع تن تو عدد عدد شد
ای اربن اربا ای وای
۲
تن تو با شمشیر ورق ورق کردند
همه ی دشت و با خونت شفق کردند
انگار که تفریحی می کشتنت بابا
که اینجوری بی نظم شده تنت حالا
عصای پیری م شکستنت با
اوج قساوت ای وای
جایزه بگیرا تنت و بردن
قسمت به قسمت ای وای
#شب_نهم_محرم
#زمزمه #حضرت_عباس_ع
بلندشو رو پاهات تاکور بشه دشمن
نزار با رفتنت جسور بشه دشمن
نگفتی بعد از تو خیمه ها چی میشه
اتیش کوفی ها میزنش از ریشه
تا پرچمت از تو دستت افتاد قامتم عباس تاشد
با رفتن تو از توی لشکر صدای غارت پاشد
۲
وقتی که افتادی روی زمین بی دست
شجاع شدن تازه دشمنای بد مست
تو بی دفاع بودی لشکر پر از کینه
یکی با پا اومد روی سر و سینه
برای چشمای روشن تو برقی نمونده ای وای
بین تن تو با تن قاسم فرقی نمونده ای وای
#شام_غریبان
#زمزمه_عاشورا
غریب تو گودال مقطع الاعضا
سرت به روی نی تنت توی صحرا
نیزه ها میپیچید تو پیکر زخمیت
دیدم چه کار کردند با اون سر زخمیت
خودم میدیدم تو رو کشیدند وسط گودال ای وای
نیزه به دستا همه رسیدند وسط گودال ای وای
۲
تو رفتی بعد از تو حرم چه غوغا شد
حرمله ها پاشون به خیمه ها وا شد
چادرا تو اتیش بچه ها تو صحرا
گوشواره ها پر خون تو مشت سربازا
با نیزه افتاد به جون طفلت یه نیزه دار نامرد
همونکه با اسب اومد تو گودال تنت و بدجور له کرد
#امام_حسین #علیه_السلام
#زمزمه
#محرم ۹۹
#حسن_کردی
👇
هدیه به حضرت رقیه صلوات
زمینه یا شور حضرت رقیه
بابا بابا
پره سوزو اشک و اه و فریادم
بابا بابا
بغلم کن من و ازپا افتادم
بابا بابا
دخترت از دنیا دیگه دل برید
بابا بابا
تو سه سالگی شده موهاش سپید
لبه من شد
مثل لبهات
زخمی و خونی و پر ترک بابا
تو نبودی
بد جوری زد
من و زجر بی حیا کتک بابا
دندونای
شیریه من
افتاده بابا با ضربه های مشت
دور از چشمه
عمو عباس
حرمله من و می زد به قصد کشت
بابا جونم بابا جونم
بابا جونم بابا جونم بابا جون
بابا بابا
می سوزه از گریه چشمای ترم
بابا بابا
مثل پیر زن ها تا شد کمرم
بابا بابا
می بینی شکستگیه پرم و
بابا بابا
می بینی لخته ی خونه سرم و
با این دست و
پای زخمی
واسه عمه خیلی درد سر شدم
با این روی
ارغوونی
خیلی بیشتر شبیه مادر شدم
دل من رو
خیلی سوزوند
مرد مستی که کنیز صدام می کرد
از اون بدتر
اونی بود که
خیزرون به لبه خونه تو می زد
با با جونم با با جونم
با با جونم بابا جونم بابا جون
بابا بابا
از گریه چشم ترم می سوزه
بابا بابا
دست و پاوو کمرم می سوزه
بابا بابا
شبیه من هیچ کسی مضطر نیست
بابا بابا
واسه ی شبه غمم اخر نیست
چند دفه
دیدم که افتاد
از رو نیزه سرت رو به روی من
کاش که بودش
کناره ما
بازار شام لا اقل عموی من
به لباسه
پاره ی من
خیلی دخترای شامی خندیدن
تاکه دیدن
عزاداریم
دور مون جمع شدن و می رقصیدن
#رضا_نصابی
#شب_سوم_محرم
https://eitaa.com/emame3vom/28475
.
🏷اگرم عجل ندهد امان...
#جلسه_هفتگی_۱۳۹۹
#مورخ_۲۶_۰۴_۹۹
#کربلایی_مصطفی_مروانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اگرم عجل ندهد امان به محرمت برسم حسین
تو امان بده که به روضه تو بگیرد این نفسم حسین
به سیاهی علمت قسم به شلوغی حرمت قسم
تو همه کسم به خودت قسم نسپاریم به کسم حسین
نه به چو می شفا نه به تو ضر جناح نه چو سگ وفا به تو کرده ام
تو کس منی تو بس منی همه شب دعا به تو کرده ام
اگرم سیه اگرم کریم اگرم ز بست تو کریم نه که دشمنم نه که زغفلتم
مد هر جفا به تو کرده ام
سحرم تویی قمرم تویی ثمر دو چشم ترم تویی
به جهنمم بردم اگر بخدا قسم سپرم تویی
منه ناخلف که به احترام شده گفتنم
پدرم تویی پدرم تویی پدرم توی
پدری بکن نظری بکن به مریض پشت درت حسین
به علی قسم برسان مرا به محرمو صفرت حسین
به سما رود به خدا رسد چو نگین کرسیه عرشیان
به غبار زیر غبار اگر بخورد سره نظرت حسین
بخرم دگر ببرم دگر به حرم دگر برسان مرا
چو خسی که مانده به گوشه ایی به مسیر خود بنشان مرا
به پر علم قسمت دهم که زگوشه های عبای خود
نتکان مرا نتکان مرا نتکان مرا
ز چه دم زدم ز کدام عبا
که عبای تو به عدو رسید
تو چه گفته ایی به عدوی خود
که به سینه ما دو بدن درید
نه سرت به تن نه تنت به سر
نه عمامه ایی و نه جامه ایی
که به شانه ی نوک ناخنش
لب تشنه موی تو را کشید
بدنت چه شد کفنت چه شد
تو بگو که پیراهنت چه شد
تو غریب بی وطنی مگر
وطنت چه شد وطنت چه شد
#محرم ۹۹
https://eitaa.com/emame3vom/28478
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔻
haftegi99.4.26.3.mp3
12.6M
جلسههفتگیمورخ۱۳۹۹/۰۴/۲۶
جلسه مخصوص خادمین هیئت
زمینه|اگرم عجل ندهد امان به
بانوای|کربلاییمصطفیمروانی
.
#روضه و توسل به باب الحوائج حضرت عباس علیه السلام اجرا شده شب تاسوعا محرم ۹۸ به نفسِ حاج سید محمد جوادی •✾•
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
تویی که شیر خداوندِ اکبری عباس
تو دستُ بازوی شمشیرِ حیدری عباس
*اگه کار داری امشب هر جا صدا منو میشنوی عباسشُ با همه وجودت بگو ..یه سال صبر کردی تا شبِ عاشورا بیاد .. رفیق از ارمنیِ جا نمونی .. ان شاءالله بریم علقمه ، ان شاءالله آقامون نگاه کنه ان شاءالله قیامت بگن اینا غلام عباسن ان شاءالله مارو به اسم عباس صدا بزنن ..*
حسین را همه جا سیدی صدا کردی
مگر نه اینکه تو او را برادری عباس
نبی ست شهر علومُ درش علی آری
تو شهر خونِ خداوند را دری عباس
به دست هایِ اباالفضلی ات قسم آقا
*خوشبحالِ اون دلی که اسم اباالفضل میاد میلرزه .. هنوز روضه نگفته داد میزنه ؛ بابا قیامت این دستای قلم شده میخواد دست بگیره .. ان شاءالله دستش بیاد تو دستت .. بگه یادته دنیا برای من داد میزدی .. نبودی علقمه چجوری به من خندیدن همچین که از روی اسب افتادم لشکر شادی کرد گفتن دیگه کار حسین تمومه عباس زمین خورد .. رفقا ؛ آقایِ ما خیلی مظلوم کشته شده کم نذارید .. اباالفضل ..*
به دست هایِ اباالفضلی ات قسم آقا
که تو همیشه اباالفضل پروری عباس
چگونه با چه زبان منقبت سرات شوم؟
حسین گفت که عباسِ من فدات شوم
به خُلق احمدِ مختار بر تو مینازد
به رزم حیدر کرار بر تو مینازد
غلط نگفته ام این نکته را اگر گویم
که ذاتِ خالق دانا برتو مینازد
فقط نه دوست به رزم تو آفرین گوید
که خصم در صف پیکار بر تو مینازد
*دستتُ بیار بالا بگو دستمُ بگیر اباالفضل نذار منو از تو جدا کنن .. خیلیا میخوان یه کاری کنن من دیگه عباس نگم .. خیلیا میخوان منو از تو جدا کنن ..
امشب همه اباالفضلی ها رو مهمان کن .. ان شاءالله همین امشب امضا کنه بریم علقمه ..
اومد نزدیکِ خیمه ها هی صداشُ بالا میبره ، هرچی صداش بالاتر میره تو خیمه اباالفضل سرش پایین میره .. (بعضیا فهمیدن من چیو میگم) گفتن عباس ، شمر برات امان نامه آورده ..
@emame3vom
عباسم هی خجالت میکشه سرشُ پایین میندازه .. میگه جلو آقام آبروم رفت .. بعد یه عمری بگو سیدی یکی اینجوری بیاد آبروتو ببره خرابت کنه .. ابیعبدالله دست روی شونش گذاشت گفت پاشو گفت آقا معلومه این کیه معلومه چیکار داره گفت عباس شدی دوست و دشمن صدات کرد جواب بدی .. اومد آروم آروم از یه گوشۀ خیمه بیرون بره ، (فدا اون چشمایی که امشب برای اون چشم تیر خورده داره اشک میریزه .. ان شالله قیامت اشک نمیریزه .. نکنه امشب ، شبِ تاسوعا آروم باشی ..) بجه ها آروم آروم راه افتادن ، سکینه آروم آروم راه افتاد گوشه خیمه رو بالا زد ، دید امان نامه رو داد دست عمو اما این عموی عالمه .. دیدن امان نامه رو ریز ریز کرد .. گفت من امان نامه داشته باشم ،حسین بی امان باشه .. من امان نامه داشته باشم فردا دستا زینبُ با طناب ببندن ..*
ــــــــــــــــــ
#سید_محمد_جوادی
#روضه_حضرت_ابوالفضل_علیه_السلام
#شب_نهم_محرم
#تاسوعا
#ویژه_ایام_محرم
👇
سیدمحمدجوادی-19.mp3
3.05M
#روضه و توسل به باب الحوائج #حضرت_عباس علیه السلام اجرا شده #شب_تاسوعا محرم ۹۸ به نفسِ حاج سید محمد جوادی
.
بسم الله الرحمن الرحیم
#طلیعه_محرم
#ورود_به_ماه_محرم
#حسین_صیامی
▶️
این سوز و آه و ناله که در خلق عالم است
این سینهها که پر شده از درد و ماتم است
دارد خبر می آورد ای اهل معرفت
تکیه به پا کنید که ماه محرم است
با نسخه مشابه خود فرق می کند
عیسای اهل بیت دمش واقعا دم است
هر کس که ریخت قطره اشکی برای تو
هر لحظه دورتر ز عذاب جهنم است
از بین برده است گناهان خلق را
سیلی که در نتیجه این اشک نم نم است
انسان شناسی ام شده این گونه یا حسین
هر کس که خاک پای شما گشت، آدم است
ای عاشقان روضه ارباب بی کفن
اینجا بساط روضه دوباره فراهم است
لب تشنه سر برید تو را دشمنت حسین
صدبار اگر بمیرم از این ماتمت کم است
.
مداحی آنلاین - خوشا اون که صداش - سیب سرخی.mp3
4.21M
﴾ ﷽ ﴿
#شور | #بسیار_زیبا #طوفانی
" خوشا اونکه صداش ... "
[ حاج #حسین_سیب_سرخی ]
🌀 #استقبال_ازماه_محرم
.
💥سبک: #شور
🎤مداح: حاج #حسین_سیب_سرخی
🏴#محرم
#امام_حسین(ع) #اباعبدالله(ع)
خوشا اون که صداش، همه نفس هاش، وصله توئه
تویی خدای کرم ، براتِ حرم، دست توئه
برات گریه کنم ، سینه زنم، کارم اینه
چشام گنبدتو ، مرقدتو، کی میبینه؟
قطرمو و دریاست برا من
کرمت ، کرمت ، کرمت
جنت اعلاست برا من
حرمت ، حرمت ، حرمت
اون دم آخر که دارم
میمیرم میمیرم میمیرم
کاش سر من باشه زیره
قدمت ، قدمت ، قدمت
"حسین ، ابی عبدالله"۳"
kafi43_46393.mp3
1.86M
🏴 روضه اصحاب (روضه حر)
🔊 مرحوم شهیدکافی
#روضه_اصحاب
#شب_چهارم_محرم
#روضه_حر
#حر
#روز_چهارم_محرم
#مرحوم_شهیدکافی
قسمت_پایانی _روضه و توسل جانسوز _ شبِ چهارم محرم 95 _روضۀ اصحابِ سیدالشهدا علیه السلام _ حاج میثم مطیعی.mp3
4.16M
🏴 روضه اصحاب (روضه حر)
🔊 حاج میثم مطیعی
#روضه_اصحاب
#شب_چهارم_محرم
#روضه_حر
#حر
#روز_چهارم
#حاج_میثم_مطیعی
1_26299314.mp3
7.84M
◾روضه شب چهارم (روضه حر)
🔊 استاد #میرزامحمدی
#روضه_اصحاب
#شب_چهارم_محرم
#روضه_حر
#حر
#روز_چهارم
#استاد_میرزامحمدی
🌹 انقدر از اين دعای زیبا خوشم اومد که نتونستم براي دوستان عزیزم نفرستم..
" خداوندا "
🌺برگ در هنگام زوال ميافتد و ميوه به هنگام کمال
اگر قرار بر رفتن است ميوهام گردان و بعد ببر
🌺" بارالها "
زمين تنگ است و آسمان دلتنگ
بر من خرده نگير اگر نالانم...
من هنوز رسم عاشقي نميدانم
🌺" خداوندا "
کمکم کن پيماني را که در طوفان با تو بستم, در آرامش فراموش نکنم و در طوفانهاي زندگي با "خدا" باشم نه ناخدا
🌺" بارالها "
به دل نگير اگر گاهي "زبانم " ازشکرت باز مي ايستد
تقصيري ندارد
قاصر است، کم ميآورد دربرابر بزرگيات....
لکنت ميگيرد واژههايم در برابرت!
در دلم اما هميشه
ذکر خيرت جاريست
من براي بندگي تو هزار و يک دليل ميخواهم
ممنونم که بي چون و چرا برايم "خدايي" ميکني....
🌺خدايا : پنجرهاي براي
تماشا و حنجرهاي براي
صدا زدن ندارم ،
اميدم به توست ،
پس بي آنکه
نامم را بپرسي و
دفترهاي ديروزم را
ورق بزنى، رحمتت را
بر همه دوستان وعزیزانم جاری فرما.....
.
📝 #یه_قافله_بارون_یه_قافله_دریا
🖊 #روضه | #حاج_محمود_کریمی
🖊 #شب_دوم_محرم #_۱۳۹۸_الهادی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
یه قافله بارون یه قافله دریا
داره میاد کم کم از تو دل صحرا
یه قافله عشق و یه قافله احساس
ستاره ها هستند تو سایه ی عباس
خیالشون تخته بال کبوتر ها
عمو ابالفضلِ کنار دختر ها
رو دستای مادر شیرخوارشون خوابه
خیالتون راحت مشکا پُر از آبِ
عون و علی اکبر دور بر زینب
سایه ی اربابِ روی سر زینب
غبار هم روی مهمل نمیشیند
چادر زینب رو کسی نمیبیند
رکابش امروز پای بنی هاشم
دستش و میزاره رو شونه قاسم
دست اباالفضل آرامش بانو
عباس زانو زد پیادشه بانو
این کاروان که یاس و لاله همراشه
خدا بخیر کنه سه ساله همراهشه
عباس تو خیمه کنار گهواره
یه چندتایی مشک اضافه میزاره
توی دل زینب دلهره افتاده
حالا نفس هاش به شماره افتاده
توی دل زینب دلشوره فرداست
شنید و قلبش ریخت آه کرب و بلا اینجاست
حسین و میبینه با اشکای چشماش
میگه که هر لحظه جلوی چشمم باش
از جلوی چشمم دور نشو دور نشو
خاک اینجا به ما نمیسازد
پسر مادر بیا برگرد
این سرزمین خاکش خیلی غم انگیزه
این جا همون جاست که خونت و میریزه
اون گوشه ی صحرا چقدر تاریکه
خیمه به اون گودال چقدر نزدیکه
چه عزتی امروز چه غربتی فردا
چه شوکتی امروز چه وحشتی فردا
فردا تو این صحرا راهش رو میبندن
به اشکای زینب یه عده میخندن
چند روز بعد اینجا غوغا به پا میشه
تشنه لب گودال سرش جدا میشه
صدایی میپیچه علم زمین افتاد
رو خاک ها سقای حرم زمین افتاد
عمو که می افته دخترا می افتن
کوفیا دنبال معجرا می افتن
مادر بی شیر و قحطی آب ای وای
سه شعبه دنبال طفل رباب ای وای
فردا تو این صحرا دلا پُر درده
تو خیمه ی عباس حرمله میگرده
شام غریبان و خنده دشمن ها
گریه ی دختر ها آتیش دامن ها
آخر این راه و کسی نمیدونه
روضه گودال و زینب می خونه
به سمت گودال از خیمه دویدم من
شمر جلو تر بود دیر رسیدم من
سر تو دعوا بود ناله کشیدم من
سرت و رو بردن دیر رسیدم من
شب اوله که از من دوری
من کربلا تو مقتل تو کنج تنوری
👇
@MAHMOUDKARIMMI [ SHAB 02 MOHARRAM 1398 HEIAT SARALLAH ] AUDIO 01.mp3
15.29M
📻 عــــزاداری شب دوم محـرم ١٤٤١
☑️ بامداحی: #حاج_محمود_کریمی
🕌 هیئــت ثــارالله "علیــه السـلام"
.
|⇦• #روضه و توسل به باب الحوائج حضرت عباس علیه السلام اجرا شده شب تاسوعا محرم ۹۸ به نفسِ حاج احمد واعظی •✾•
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
دستگیرِ همه خدایِ ادب
دست پروردۀ امیرِ عرب
نسل در نسل خاکِ پای توایم
به تو دادیم دل نسب به نسب
*عمریه با اجدادمون غلام زاده ایم آقا جون ..*
میکند زنده یاد حیدر را
چین پیشانیِ تو وقت غضب
اسد الله کربلا عباس
بنشین با وقار بر مرکب
قد کشیدی همین که بر روی اسب
لشکر کوفیان کشید عقب
تا تو بودی سفر به خیر گذشت
ای نگهبانِ محمل زینب
تا تو بودی رباب اصغر داشت
غرق بوسه سپیدی غبغب
تا تو بودی رقیه معجر داشت
روی دوش تو خواب خوش هر شب
وای از آن لحظه ای که غوغا شد
رفتی و در حریم بلوا شد
سایه ات بین نخل ها گم شد
پسر فاطمه چه تنها شد
تا رسیدی کنار نهر فرات
علقمه در مقابلت پا شد
در کمینت چهار هزار نفر
تیرها در کمان مهیا شد
قد و بالات کار دستت داد
چند صد تیر در تنت جا شد
بی هوا دست راستت افتاد
دست چپ هم شکار اعدا شد
*دستارو انداختن .. همه تیر به چله گذاشتن .. اما در این میان : *
حرمله در شکار چشم آمد
هدفش چشم هایِ شهلا شد
خواستی تیر را برون بکشی
گردنت خم به سوی پاها شد
از سر تو کلاه خود افتاد
یک نفر با عمود پیدا شد
آنچنان ضربه زد به فرق سرت
تا سرِ چینِ ابرویت وا شد
بی دست بر زمین خوردی
سجده گاه تو خاک صحرا شد
تیر ها که کمی فرو رفته
خوب در جسم اطهرت جا شد
بعد سی سال یا اخا گفتی
عاقبت مادر تو زهرا شد
دور تر از تنت حسین افتاد
همه دیدند قامتش تا شد
گفت بر خیز و کاری کن
پای لشکر به خیمه ها افتاد
دم خیمه زمانِ غارت ها
*الهی برای اون خونه ای بمیرم که در خونه شعله ور بود و مادر خونه بین در و دیوار و ریسمان به گردن بابا .. الهی بمیرم خدا اون نامردا کیا بودن یه کوچولوی سه ساله رو گیر آورده بودن .. هی دستاشُ روی سرش میگرفت صورت کوچولوشُ پشت دست قایم میکرد .. بریم خرابه ؟! گفت بابا :*
دلم آغوش گرم تورو میخواد
خرابه سرده و دارم میلرزم
هوا سرده ولی عیبی نداره
من از تاریکیا خیلی میترسم
از کسی که که سر تورو
رو نیزه بست بدم میاد
از اون که دندون تورو
با سنگ شکست بدم میاد
سه سالمه نمیتونم راحت بشینم
سه سالمه نمیتونم درست ببینم
سه سالمه یه عده دنبالم دویدن
سه سالمه گوشواره از گوشام کشیدن
سه سالمه گلوی بابامُ بریدن
هر چه گفتم نزن مرا میزد
#حاج_احمد_واعظی
#روضه_حضرت_ابوالفضل_علیه_السلام
#شب_نهم_محرم
#تاسوعا
#ویژه_ایام_محرم
👇
احمد واعظی.mp3
5.37M
.
#روضه و توسل به حضرت #قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب #ششم_محرم ۹۸ حاج حسین سیب سرخی •✾•
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
من برایت پدرم پس تو برایم پسری
چه مبارک پسری و چه مبارک پدری
یاد شب هایِ مناجات حسن می افتم
می وزد از سر زلف تو نسیم سحری
همه گشتیم ولی نیست به اندازه ی تو
نه کلاه خوودی و نه یک زره ای نه سپری
من از آنجا که به موسایی ات ایمان دارم
می فرستم به سوی قوم تو را یک نفری
بی سبب نیست حرم پشت سرت راه افتاد
نیست ممکن بروی و دل ما را نبری
قاسمم را به روی زین بگذار عبّاسم
قمری را به روی دست گرفته قمری
نوعروست که نشد موی تو را شانه کند
عاقبت گیسویت افتاد به دست دگری
تو خودت قاسمی و سر زده تقسیم شدی
دو هجا بودی و حالا دو هجا بیشتری
بند بند تو که پاشید خودم فهمیدم
از روی قامت تو رد شده هر رهگذری
جا به جا می شود این دنده تکانت بدهم
وای عجب درد سری وای عجب درد سری
شاعر : علی اکبر لطیفیان
پاگشای قاسم داماد ، پای نیزه بود
لاجرم گلبانگ تبریکش ، صدای نیزه بود
سنگها کِل میکشند و نعلها دف میزنند
این عروسی ، سر گرفت اما دعای نیزه بود
جایسالمدر تناین شاخهی شمشاد نیست
هر کجایی را عمو بوسید ، جای نیزه بود
از فرس افتادقاسم ، استخوانش خرد شد
باعثش هم ضربه های بی هوای نیزه بود
آنبلاییکه عظیمستُ عظیمستُ عظیم
هم بلای نعل بود و هم بلای نیزه بود
وقت رفتن یک سرُ گردن زنیزه داشت کم
وقت برگشتن قد قاسم دوتای نیزه بود
نو عروس خیمه ها در لا به لای سلسله
تازه داماد حرم هم ، لا به لای نیزه بود
شاعر : علیرضا وفایی
ــــــــــــــــــ
#کربلایی_حسین_سیب_سرخی
#روضه_حضرت_قاسم_علیه_السلام
#شب_ششم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
👇
شب ششم.mp3
2.23M
|⇦• #روضه و توسل به حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب ششم محرم ۹۸ حاج حسین سیب سرخی