.
#غزل #مدح_و_مرثیه - ۱۹ رمضان - ضربت خوردن حضرت علی علیه السلام
بنشین کنارِ سفرهاَم اِی سفرهدارِ آسمان
این پا وآن پا کردنت کشته مرا قرآن بخوان
شاهنشَهِ فُلک و فَلَک اِفطارِ تو نان و نمک
این آهِ تو آرامش از دختر گرفت آرامِ جان
خون شد دلم دیگر نگو اِنّا الیهِ راجعون
از رفتنت حرفی نزن اِی دلخوشیِ کودکان
امشب شده حالت پدر مانندِ آن روزی که در ....
آتش گرفت و مادرم افتاد و شد قامتکمان
عمری گرفتی روضهیِ یاسی که شد نیلوفری
امشب هواییتر شدی مسجد نرو خانه بمان
میخِ درِ بامعرفت تنها عبایت را گرفت
میخِ درِ بیمعرفت بر سینه میکوبد نشان
هر بار میگفتی اذان آرامشِ جان میشدی
آتش زده بابا علی بر قلب و جانم این اذان
تنها دو رکعت مانده از عمرِ شریفت یاعلی
این سجدهیِ آخر کند ما را یتیم و نوحهخوان
فرقِ سرَت شد لالهگون مثلِ پر و پهلویِ یاس
ای تکیهگاهم تکیه کن تو به برادرهایمان
سیلی نخورده چشمِ تو دارد سیاهی میرود
خونِ سرت را دیدم و وا کرده زخمِ دل دهان
زینب پرستاری کند از زخمیِ مسمارِ در
زینب ببندد زخمِ سر... زینب ببیند خیزران...
بر قاریِ قرآن زدند... بر آن لب و دندان زدند
اِی وایِ من ای وایِ من اَدرکنی یا صاحبزمان
#ماه_مبارک_رمضان
#نوزدهم_رمضان
#امام_علی #_علیه_السلام
#ضربت_خوردن
#حسین_ایمانی
.....................
.
🏷اومده دیدارت سر شکسته
#شهادت_امام_علی(ع)
#شب_نوزدهم_رمضان
#مورخ_۳۱_۰۱_۱۴۰۱
#کربلایی_مصطفی_مروانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اومده دیدارت سر شکسته
بنده ی فرار و ور شکسته
بگذر از من امشب خونه قلبم
برا آقایی که سر شکسته
بعد هزار و اندی سال
ناله ی رو لبام علی نرو
زنده نکن با رفتنت
مصیبت فاطمه رو
حال دل دنیا داغونه
چشم ملائک هم گریونه
کوفه شده مدینه بازم
عزا به پا شده تو خونه
—————————
وای مظلوم علی
—————————
اومدم مهمونی ای الهم
در خونت عبدی رو سیاهم
علی هم مهمون دختراشه
میگه زینب بابا چشم به راهم
از خونه بیرون که میاد
بازم میوفته یاد فاطمه
یادش اومد که پشت در
شنید صدای داد فاطمه
امشب و تا سحر بیداره
وقت گلایه با مسماره
نگاه مرتضی گریون از
مصیبت در و دیواره
—————————
شوق پرواز از چشماش میباره
به نماز ایستاده تا دوباره
ببینه زهراشو بعد سی سال
بخدا این سحر پایان نداره
سر که شکست فرق علی
شبیه پهلوی فاطمه شد
ولی خداروشکر علی
شبیه فاطمه زمین نخورد
دستش رو مجتبی میگیره
تنش رو دست مردم میره
اگه علی رو با این احوال
ببینه زینبش میمیره
وای مظلوم علی وای مظلوم علی
لینک فایل صوتی
http://media.bakieh.ir/nava/monajat_ba_khod_1401/shab19/shab19_ramazan_1401%20%284%29.mp3
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.
.
🟢 حکایات مناجاتی
3⃣ توبه بُشر حافی
بشر حافی یکی از اشراف زادگان بود که شبانه روز به عیاشی و فسق و فجور مشغول بود. خانه اش نیز مرکز عیش و نوش و رقص و غنا بود و صدای آن از بیرون شنیده می شد. روزی کنیزی برای ریختن خاکروبه از منزل خارج شد که در این هنگام حضرت موسی بن جعفر(ع) پس از شنیدن صدای ساز و آواز می پرسد: "آیا صاحب این خانه بنده است یا آزاد؟" - البته که آزاد و آقاست.
کنیز وارد منزل شد در حالی که "بشر" بر سر سفره شراب نشسته بود علت تاخیرش را جویا شد. کنیز داستان پرسش مرد ناشناس و جواب خودش را نقل کرد. پرسید آن مرد در نهایت چه گفت؟ جواب داد: آخرین سخن او این بود: "راست گفتی، اگر صاحب خانه آزاد نبود (و خودش را بنده پروردگار می دانست) از مولای خود می ترسید و در معصیت این چنین گستاخ نبود!"
سخن کوتاه امام هفتم(ع) چنان در قلبش تاثیر کرد که سر از پا نشناخت با پای برهنه از منزل خارج شده خود را به حضرت(ع) را رساند و عرض کرد "آقای من! از خداوند و از شما معذرت می خواهم.
آری! من بنده خدای سبحان بوده و هستم ولیکن بندگیم را فراموش کرده بودم. بدین جهت چنین گستاخانه مشغول گناه بودم ولی اکنون به بندگی خود پی بردم و از عمل های گذشته توبه می کنم. آیا توبه ام قبول است؟"
حضرت(ع) فرمود: "آری! خداوند توبه ات را می پذیرد" او نیز از آن روز دست از کردار زشت خود برداشته و در ردیف زاهدان زمان خود به شمار می آید و به شکرانه این نعمت تا آخر عمر با پای برهنه راه می رفت.
همچنین نقل شده: چون با پای برهنه دنبال امام هفتم(ع) دوید و با این حال توبه کرد از این رو او را حافی(پای برهنه) لقب دادند!
📚منبع:
شیخ عباس قمی، منتهی الآمال، ج ۲، ص ۲۲۶
#ماه_مبارک_رمضان
#رمضان۱۴۴۲
#حکایت
#توبه
#بشرحافی
.
.
🟢 حکایات مناجاتی
4⃣دست گیری امام صادق (ع)
ابوبصیر می گفت: همسایه ای داشتم که از معاونین و همکاران سلطان جور و ستم بود و ثروت زیادی از کنار این سلطان بدست آورده بود و کنیزان و غلامانی داشت و هر شب مجلسی از هواپرستان و عیّاشان تشکیل می داد و به لهو و لعب و عیش و طرب می گذرانید و چند کنیز آوازه خوان و مطرب داشت که می خواندند و شراب می دادند و می خوردند و چون همسایه و مجاور من بود همیشه صدای آن منکرات از خانه او به گوش ما می رسید و ما را ناراحت می کرد.
چندین بار به او گوشزد کردم که صدای ساز و آوازت مرا و خانواده ام را اذیت می کند... ولی متأسفانه نمی پذیرفت هر دفعه به او اصرار و مبالغه می نمودم تا یک روز گفت: من مردی مبتلا و معتادم و اسیر شیطان شده ام اما تو گرفتار شیطان و هوای نفس نیستی. اگر وضع مرا به صاحب خود آقا حضرت صادق (ع) بگویی شاید حضرت دعایی کرده و خداوند مرا از پیروی نفس نجات دهد.
ابوبصیر گفت: سخن آن مرد بر دلم نشست. صبر کردم تا وقتی که خدمت حضرت صادق (ع) رسیدم و داستان همسایه ام را به آن حضرت عرض کردم. حضرت فرمود: وقتی که به کوفه برگشتی او به دیدن تو خواهد آمد، به او بگو جعفر بن محمد می گوید آنچه از کارهای زشت می کنی ترک کن من برایت بهشت را ضمانت می کنم.
برگشتم به کوفه مردم به دیدنم آمدند او نیز با آنها بود، همین که خواست حرکت کند نگاهش داشتتم وقتی اطاق خلوت شد. گفتم وضع تو را برای آقا امام صادق (ع) شرح دادم حضرت فرمود: سلام مرا به او برسان و بگو آن حالت زشتت را ترک کن تا من برایت بهشت را ضمانت کنم.
تا این سخن مرا شنید گریه اش گرفت. گفت تو را به خدا آقا امام صادق (ع) این حرف را به تو زد؟ گفتم بخدا قسم حضرت فرمودند.
گفت پس همین مرا بس است از منزلم خارج شد پس از چند روز که گذشت یکی را دنبال من فرستاد، وقتی پیش او رفتم دیدم پشت در ایستاده و برهنه است گفت: هرچه در خانه مال داشتم در محلش صرف کردم و چیزی باقی نگذاشتم اینکه می بینی از برهنگی پشت درب ایستاده ام.
من سریع به دوستان مراجعه نمودم و مقداری لباس که او را تأمین کند تهیه کرده برایش آوردم، بعد از چند روز باز پیغام داد مریض شده ام بیا تو را ببینم در مدت مریضیش مرتب از او خبر می گرفتم و با داروهایی به معالجه اش مشغول بودم، بالاخره یک روز به حال احتضار رسید، در کنار بسترش نشسته بودم و او در حال مرگ بود، در این موقع بیهوش شد. وقتی بهوش آمد در حالیکه لبخند می زد گفت: ای ابابصیر صاحبت آقا حضرت صادق (ع) به وعده خود وفا کرد، این را گفت و دیده از جهان بست. در همان سال وقتی به حج رفتم در مدینه خدمت حضرت صادق (ع) رسیدم، در منزل اجازه ورود خواستم، همینکه وارد منزل شدم هنوز یک پایم در خارج منزل بود که حضرت فرمود: ای ابابصیر دیدی ما به وعده خود نسبت به همسایه ات وفا کردیم.
📚منبع:
علامه مجلسی، بحارالانوار، ج ۱۱
#ماه_مبارک_رمضان
#رمضان۱۴۴۲
#حکایت
#امام_صادق_ع
..
.
#زمزمه
#مناجات_با_خدا
(گریز به روضه شام)
خدای مهربونم
باز هم ترو میخونم
حالا که اومدم من، میخوام پیشت بمونم
دیگه قبولم کن، بنده خوب تو باشم
اهل ایمان و تقواشم، اهل دعاشم
دیگه قبولم کن، تا دیگه پاک و زیبا شم
بلکه مثل شهیدا شم، عبد خداشم
من و ببخش، اگه برات، بندگی نکردم
من و ببخش، یه روز با تو زندگی نکردم ۲
خدای من ۲ / الهی العفو . . . . . .
خدا به من نگا کن
با خودت آشنا کن
میخوای خوب بشم من و، راهی کربلا کن
کرب و بلا یعنی، حس خوب دعا داشتن
حال اشک و بکا داشتن، کنار ارباب
کرب و بلا یعنی، درد دیرین نوکرها
عشق شیرین نوکرها، مزار ارباب
من و ببر، اونجا میخوام با خیال راحت
گریه کنم، یه کم برا روضه اسارت
حسین من ۲ / ای عزیز زهرا . . . . .
رفتی و ازدحام شد
زینب بی احترام شد
قافله اسیری، وارد شهر شام شد
دروازه که واشد، پُر شدیم از کبودیها
پشت هم از یهودیها، کتک میخوردیم
دروازه که وا شد، چه بپاشو و بریزی شد
وقتی حرف از کنیزی شد، ای کاش میمردیم
صبح تا غروب، با سنگ و چوب افتادن به جونم
مردها زدن، زنها زدن، بریده امونم ۲
حسین من ۲ / ای عزیز زهرا . . . . .
شعر:
۲ بند اول) حسین محمدی فام
بند روضه) آقای محمد اسداللهی
#ماه_مبارک_رمضان
#مناجات
#زمزمه
👇
.
🟢 حکایات مناجاتی
6⃣ ای خدای گنهکاران
یک روز حضرت موسی (ع) در کوه طور در مناجات خود عرض کرد:
یااله العالمین (ای خدای جهانیان) جواب آمد: لبیک! سپس عرض کرد: یا اله المُطیعین (ای خدای اطاعت کنندگان) جواب آمد: لبیک! سپس عرض کرد: یا اله العاصین (ای خدای گنهکاران) این دفعه سه بار شنید لبیک، لبیک، لبیک!
حضرت موسی (علی نبینا و آله و علیه السلام) عرض کرد خدایا حکمتش چیست که تو را به بهترین اسامی صدا زدم یک بار جواب دادی، اما تا گفتم ای خدای گنه کارها سه بار جواب مرا دادی؟
خطاب شد: ای موسی! عارفان به معرفت خود و نیکوکاران به کار نیک خود و مطیعان به اطاعت خود اعتماد دارند، ولی گنهکاران جز به فضل من پناهی ندارند اگر من آنها را هم از درگاه خود ناامید گردانم به درگاه چه کسی پناهنده شوند؟!
📚منبع:
زبده القصص ،جلد ۲
#ماه_مبارک_رمضان
#رمضان۱۴۴۲
#حکایت
#یااله_العاصین
#توبه #گریز_جوشن_کبیر
.
.
مبدل السیات بالحسنات
🟢 حکایات مناجاتی
7⃣ توبه از شراب
وقتی که آیه تحریم شراب فرود آمد منادی حضرت رسول اللَّه (ص) ندا داد کسی نباید شراب بخورد. روزی رسول اکرم (ص) از کوچه ای می گذشتند؛ اتفاقاً یکی از مسلمانها شیشه شرابی در دست داشت وارد همان کوچه ای شد که حضرت داشتند می گذشتند.
تا حضرت رسول خدا (ص) را دید می آید خیلی ترسید، گفت الآن است که آبرویم بریزد (زیرا به حضرت خیلی علاقه داشت) گفت خدایا غلط کردم توبه کردم و دیگر لب به خمر و شراب نمی زنم فقط مرا جلوی حضرت رسول اکرم (ص) رسوا نکن.
وقتی که نزدیک حضرت شد. حضرت رسول اللَّه (ص) فرمود: در این شیشه چیست؟ از ترس گفت آقا سرکه است. آن حضرت فرمود: اگر سرکه است قدری در دست من بریز حضرت دست مبارک را پیش برد.
آن مرد هم شیشه را برگردانید یک وقت متوجه شد که مقداری سرکه در دست حضرت ریخته شده. مرد به گریه در آمد و گفت یا رسول اللّه قسم بخدا که در این شیشه شراب بود ولی چون توبه کردم و از خدا خواستم که مرا رسوا نکند خدا هم توبه مرا قبول کرده و دعایم را مستجاب فرموده.
حضرت رسول اکرم (ص) فرمود: چنین است حال کسی که توبه کند از گناهان خود و خداوند متعال تمام سیئات و بدیها و زشتی های او را تبدیل به حسنه و خوبی فرماید: «اولئک یبدّل اللّه سیّئاتهم حسنات.»
📚منبع:
گناهان کبیره مرحوم شهید دستغیب، ج ۲
#ماه_مبارک_رمضان
#رمضان۱۴۴۲
#حکایت
#توبه #گریز_جوشن_کبیر
.
.
#شب_قدر
#شب_نوزدهم
آن لحظه كه مرگ در كمينم باشد
اي كاش علي هم نشينم باشد
در اول شب براي من كاري كن
شايد شب قدر آخرينم باشد
#مهدي_قاسمي
.
#نوحه سنتی
سبک حاج اکبر ناظم
ای شیعیان وقت غم و عزا شد
مولا امیر المومنین فدا شد
حاجتش روا شد
فرق او دوتا شد
مولا علی با حال خسته
شد زائر پهلو شکسته
جانم علی جانم علی جان
محراب کوفه قتلگاه مولا
می اید امشب ناله های زهرا
بین خون نشسته، با سر شکسته
زینب ببندد زخم حیدر
با چادر خاکی مادر
جانم علی جانم علی جان
دل واپس حال حسین و زینب
شد روضه خوان کربلایش امشب
الوداع دخترم، یار و همسنگرم
می آیم ای نور دو دیده
در پیش جسم سر بریده
جانم حسین جانم حسین جان
#سبک_حاج_ناظم
#امام_علی #شهادت
❣﷽❣
🔲#سینه_زنی_حضرت_علی_ع
◾️#سبک_حاج_اکبر_ناظم
▪️#سنتی
رسد ز عرش کبریا این ندا
الا الا قد قتل المرتضی
مهدی زهرا شده صاحب عزا
کشته شد ای خدا
وصی مصطفی
(به مسجد کوفه چه رخ داد
عرش خدا به لرزه افتاد)
🔲علی علی یا علی مولا
علی که مظهر جلالت بود
علی که منکر ضلالت بود
فدایی راه عدالت بود
گشته سجده گاهش
زکین قتلگاهش
( فردا علی قبله ی حاجات
فاطمه را کند ملاقات ) 2
رسد ز عرش کبریا این ندا
الا الا قد قتل المرتضی
مهدی زهرا شده صاحب عزا
کشته شد ای خدا
وصی مصطفی
(به مسجد کوفه چه رخ داد
عرش خدا به لرزه افتاد ) 2
🔲علی علی یا علی مولا
گنجینه ی علوم کبرایی
ابن عم و وصی مصطفایی
شهید تیغ اشق الاشقیایی
معنی هل اتی ، علی مرتضی
( شدی تو در کعبه ولادت
شهید محراب عبادت ) 2
🔲علی علی یا علی مولا
داغ مدینه تازه شد دوباره 2
از فرق هستی می چکد ستاره 2
درد او دوا شد ، حاجتش روا شد
( مولا مظلومان چه تنها
پر می کشد به سوی زهرا ) 2
🔲علی علی یا علی مولا
https://eitaa.com/emame3vom/42186
👇
.
#نوحه_سنتی
#امام_علی
101_امیرالمومنین علی علیه السلام
نوحه
نوحه می خواند در سما جبرئیل
که مظهر العجائب گشته قتیل
رنگ شفق شد رخساره ی ماه
یا صاحب الزمان آجرک الله
_____
یک عمر ، علی انتظار قاتل داشت
زخمی بر روی سر ، زخمی به دل داشت
بعد از فاطمه شد محرمش چاه
یا صاحب الزمان آجرک الله
______
استخوان در گلو ، خاری به دیده
هر گز مردی چنین داغی ندیده
شد بهر زهرا خانه قتلگاه
یا صاحب الزمان آجرک الله
...............................
@emame3vom
102_یا امیر المومنین علی علیه السلام
نوحه
امشب شهر کوفه عزا گرفته
امیرالمومنین شفا گرفته
شد اول مظلوم قتیل و مسموم
یا صاحب الزمان عجل ظهورک
______
بابای یتیمان چه غریبانه
از خانه میرود اما شبانه
شد دفن مولا مانند زهرا
یا صاحب الزمان عجل ظهورک
👇