⚫️مصیبت شش ماهه را کامل نگویید!
یکی از مصیبتهای بسیار عظیم سیدالشهدا علیه السلام،شهادت علی اصغر علیه السلام بوده...
✳️در روایات آمده که شهادت علی اصغر علیه السلام به حدی دل امام حسین را سوزاند که خدا بخاطر این مصیبت به او تسلیت گفت و ندا آمد:
🌸حسین...علی را به ما واگذار که در بهشت دایه ای برای شیردادن به او آماده است...
~~~~~~~~~~~~~~~~~~
🔆در محضر آیت الله فاطمی نیا:
✅آهای مردم!مصائبی که به اهل بیت وارد شده را ما باید به مردم بگوییم،
اما به شرطی هیچ کس هیچ مصیبتی را نشنیده بود،
ما دل را به دریا می زدیم همه مصیبت ها را بی پرده می گفتیم،ولی معمولا مردم مصیبت ها را می دانند.
⛔️بنا بر این مصیبت بی پرده خواندن درست نیست...
🌿هنگام مصیبت خواندن یک قدری پرده پوشی داشته باشید. همه چیز را نگویید.
🔰من استادی داشتم، می گفت بعضی روضه ها را در تمام عمرم فقط یک بار خوانده ام آن هم در روز عاشورا!
🔴نمی گویم مصیبت نگو اما یک قدری پرده برداری کن.
مصیبت شش ماهه را حتما کامل نگویید!
💥مواظب باشید!
▪️یک وقتی در نجف یک روضه خونی بوده، می گویند این روضه حضرت علی اکبر سلام الله علیه را خیلی تند و " آتشین "خوانده بود،
💥بعد یکی از بزرگان با خبر شده بود که وجود نازنین حضرت زهراء سلام الله علیها ناراحت هستند و فرموده بودن: بگو انقدر دل ما را نسوزان!
☀️ باید توجه داشت که اهل بیت علیهم السلام به همه جا اشراف دارند و درضمن بسیار با محبت هستند و خواندن مصیبتهای مکشوف و بی پرده موجب رنجش و غمگینی آنها میشود.
پس به این مسئله توجه کنید.
@emame3vom
📙از بیانات استاد اخلاق،آیت الله فاطمی نیا
.
#باب_الحوائج
#مناجات
#روضه
#قمر_بنی_هاشم
#اباالفضل_العباس_علیه_السلام
بر درد بی درمان دوا،باب الحوائج
ای مظهر عشق و وفا،باب الحوائج
ای کاشفُ الکرب حسین،جانم اباالفضل
ای بهترین ذکر و دعا،باب الحوائج
دستم به دامانت، علمدار حسینی
امشب گرفتم این نوا،باب الحوائج
ذکر قشنگِ یا اباالفضل علمدار
بین حرم دارد صفا،باب الحوائج
یک یا ابوفاضل بهایش بی نهایت
ذکرت کجا و من کجا،باب الحوائج
یک شب گرفتاری میان خیمه میگفت:
تنها امید قلبِ ما، باب الحوائج
کوریِ چشم منکرینِ این شعائر
شال علم داده شفا،باب الحوائج
ای عبد صالح،ای پناه اهل خیمه
من مستجیرم بر شما،باب الحوائج
تیری به مشکت خورد و جان دادی اباالفضل
فرق سرت گشته دوتا،باب الحوائج
دست علم گیرت کجا افتاد عباس؟
دستت ز تن گشته جدا،باب الحوائج
جسمت برادر دید و با گریه چنین گفت:
افتاده ای اینجا چرا،باب الحوائج؟
مادر کنارت آمده در نهرِ علقم
هستی گلِ خیر النسا،باب الحوائج
طفلی سه ساله در دلِ تاریک صحرا
نام تو را میزد صدا،باب الحوائج
نام تو گفتم منتقم آید به روضه
ذکر لبم مهدی بیا،باب الحوائج
یا این لقب را از خودت بردار یا که
حاجات ما را کن روا،باب الحوائج
/عبدِ کریم/
🍀
روضه شب تاسوعا
#شب_نهم_محرم #تاسوعا
_سیدمجیدبنی فاطمه
➖🔴➖🔴➖🔴➖🔴➖🔴➖🔴
یک حرم هست و یک علمداراست
پاسبان خیام بیداراست
گرچه عباس هست پس چرااینجا
حال هرکس که دیده ای، زار است؟!
کودکان بین خیمه میلرزند
وَ گمانم رباب تب دار است
خواب از چشمها پریده،حرم
فکر فردا،به فکربازار است
عمه از کارمان خبرداری؟!
ازعلمدار مان خبرداری؟
دورخیمه،امیر تنهابود
چشمهایش به سمت صحرابود
ناگهان دید یک صدایی را...
ناگهان دید قبله آنجا بود
*شب عاشورا پاسبان خیام عباسه یه مرتبه دیداز دور یه سیاهی میاد کیه جرات کرده وقتی عباس قدم میزنه نزدیک خیمه ها بشه ؟!*
ناگهان دیدقبله آنجابود
ازصدای علی دلش لرزید
* کی بود صدای علی داشت؟! *
خواهرش بود؟! یاکه زهرا بود؟!
سربه زیر است زیرچشمی دید
چشم زینب شبیه دریا بود
گفت عباس این چه هنگام است؟!
همه جا صحبت امان نامه است
*شنیدم برات امان نامه آوردن عباس جان اومدم برات خاطره بگم؛یادته شب 21ماه رمضان بابام همه رو بیرون کرد فرمودفقط بچه های فاطمه کنارمن باشن؟ آره خانم جان، یادمه؛یادته حسن دنبالت اومد،گفت:بیا! گفتی فقط بابا گفته بچه های فاطمه! بابام گفت عباسم پسرفاطمه هست؛آره خانم جان یادمه،عباس جان یادته بابام دستت گرفت با یه دست دست حسین گرفت یادمه، یادته دستت رو تودست حسین گذاشت؟ گفت: عباس جان یه روزی کربلا همه حسین روتنها میذارن عباس جان یادته؟ بله خانم جان، یادمه، اما شنیدم برات امان نامه آوردن نکنه آقام تنهابذاری!تاگفت انقدربه اباالفضل برخورد؛ انگاری آسمون رو سرش خراب شد یه مرتبه رفت توخیمه، یه وقت دیدن عباس شمشیربیرون آورد هی صیقل میده بخداامروز روز مدینه نیست اون روزی که آن نامرد جلو مادرمون گرفت من عباسم گردنش میشکنم هرکی مقابل زینب بایسته هی شمشیرتیز میکرد اگه داداشم اجازه بده نمیذارم یه نفر ازکربلا پاشو بیرون بذاره، همه رو میکشم؛منتظرشد،گفت: فردا دمار از روزگارشون درمیارم یه مرتبه دیدم حسین صدازد عباس بیا! مودب اومد گفت آقاجان صدازد جلو خیمه ها کارت دارم اومد جلو خیمه دید سکینه یه مشکی آورد عموجیگرمون داره میسوزه حالاعمو داره میره آب بیاره؛یه قهرمان وقتی زمین میخوره چون ازش میترسن همه از ترسشون میزنن؛ میفهمی من چه میگم یانه؟!ده نفرمنتظرن میگن یه حریف غدری داریم تامیشینه همه از ترسشون میزنن یادت باشه که اباالفضل تاافتاد همه ازترسشون تیر زدن؛ عباس روزمین افتاده دست نداره هی بازو بریده رو به خاک میزنه تیربه چشمش زدن یه وقت شنید تو این گیر ودار صدای پایی میاد ؛خدا کیه که داره نزدیک میشه؟! یه وقت حس کرد یکی پا رو پاش گذاشت گفت: بلندشوببینم !تویی که یه کار کردی لشگر جرات نمیکنه نزدیک بشه؟! تو عباسی؟!همه ازتو میترسن ؟بلندشو ببینم! یه مرتبه آقاصدازد: نامرد حالاوقتی اومدی که دیگه دست ندارم ،میدونی چی گفت؟ گفت تودست نداری، من دارم عمود بالابرد یه جور به فرق عباس زد که وقتی سرا بالای نیزه زدن سرعباس رو...
حسیین...*
پاشو برادرم...پاشوامیدم...
پاشو ای تموم لشگرم...
پاشوبرادرم! سکینه انتظارتو میکشه توحرم...
پاشوبرادرم...بگو چراپیچیده اینجا بوی مادرم؟
پاشو برادرم...
پشت وپناه حسین، ای تکیه گاه حسین
پرکرده کربلا رو صدای آه حسین
ازآسمون ماهمو، عمود آورده زمین
تن رشیدت داداش چه جوری خورده زمین؟!
*حسییین....حسییین*
بیابریم داداش... تو دستشون زره ومشک پارته
بیابریم داداش... زنده ای اما،چشماشون دنبال غارته
بیابریم داداش... دل نگرونیم واسه زینب واسارتش همه توخیمه گاه دارن برات دعا میکنن
از گوشای همدیگه گوشواره وا میکنن
*حسیییین*
بلند شده صداشون؛ به خیمه ها نگاشون
منتظره غارته؛دستای بی حیاشون
داداش بلندشوسکینه منتظره علمداره
*حسییین...
تابشیر گفت: ام البنین عباست دستاشو بریدن گفت باورنمیکنم توعرب کسی جرات نمیکرد به چشمهای عباس نگاه کنه مگه میشه نزدیک بشه دستاشو ببره!! صدازد ام البنین آخه اول چشماشو تیرزد... حسین...
☘
#شب_دهم
#ماه_محرم
#امام_حسین_علیه_السلام
#مرثیه
#غزل
وای اگر امشبِ این دشت به فردا برسد
شیون و گریه و آهم به ثریا برسد
به لب خشكِ تو دِق می كنم از غصه اگر
تیغِ خورشید بر این پهنه صحرا برسد
كوكبِ بختِ جدایی ز تو تقدیرِ من است
چشم از رویِ تو بر هم نزنم تا برسد
به تنِ اصغرِ تو یك سرِ سوزن حس نیست
با كمی آب تلظّیش به لالا برسد
علی ات را بشناسند نخواهند گذاشت
بویی از پیرهنش نیز به لیلا برسد
بدنش مثلِ فدك پخشِ زمین خواهد شد
پای عباسم اگر بر لبِ دریا برسد
گرگ ها یوسفِ خواهر به سرت می ریزند
چاره ام چیست اگر كار به این جا برسد؟
نیزه، خون، چكمه، سراشیبی گودال، سرت
عمرِ زینب به گمانت به تماشا برسد
رویِ تَل دخترِ مضطر شده می میرد اگر
پای اسبی به لبِ تشنه ی بابا برسد
وای اگر پای شقاوت به حرم باز شود
دست بی عاطفه بر چادرِ زن ها برسد
آتش و خیمه و غارت شدن هر چه كه هست
هیچ كس نیست به دادِ منِ تنها برسد
نفسِ سینه ی زینب، نفست می گیرد
وای اگر امشبِ این دشت به فردا برسد
#علیرضا_شریف
#صلوات
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدلله
السلام علی الشیب الخضیب
#زمزمه عاشورایی
قرار من و تو_چی شد ای برادر
سفر میری تنها_چرا جان خواهر
کجا میری بی من_چرا بی قراری
ما رو توی این دشت_به که می سپاری
قرار این نبود که_منو جا بزاری
بری و رو اشکِ_دلم پا بزاری
تو و زخم شمشیر_الهی نبینم
گلوی تو و تیر_الهی نبینم
منو داغ پیری_الهی نبینی
منو توو اسیری_الهی نبینی
خداحافظ ای زندگانی زینب
خداحافظت ای جوانی زینب
۲
تنت روی خاک و_سرت روی نیزه
یه دل سمت گودال_یه دل سوی نیزه
چقد سخته داداش_شناسایی تو
کجا رفته جسم_تماشایی تو
تا گرگا تنت رو_تو گودال کشیدن
هنوز زنده بودی_سرت رو...
تا اومد توو گودال_با چکمه به روت زد
دوازده تا ضربه_به زیر گلوت زد
...
خداحافظ ای زندگانی زینب
خداحافظت ای جوانی زینب
#حسن_کردی
#امام_حسین_علیه_السلام
#زمزمه
#محرم
#عاشورا
. مشابه سبک های زیر خوانده میشود 👇
#تاسوعا
السلام علی الحسین
و علیٰ علی ابن الحسین
و علیٰ اولاد الحسین
و علیٰ اصحاب الحسین
همیشه روی لبم ذکر یا اباالفضل است
چرا که حضرت مشکل گشا اباالفضل است
دو دست داده به راه خدا و پس چه عجب
اگر که معنی دست خدا اباالفضل است
به جله جمله ی یا کاشف الکروب قسم
که استجابت صدها دعا اباالفضل است
نمونه است اباالفضل و در مسیر حسین
کسی که شد همه چیزش فدا اباالفضل است
از ابتدا به من آموخت مادرم
تنها دوای درد گرفتارها اباالفضل است
چه ترس دارد از آتش چه ترس از دوزخ
اگر شفاعت هر شیعه با اباالفضل است
* فردای محشر وقتی مادر ما فاطمه با پهلوی شکسته وارد محشر میشه... پیغمبر صدا میزنه عزیز دلم...برا شفاعت محبین و عاشقات چی آوردی...؟ یه وقت می بینند مادر من و شما از زیر چادر دستای بریده عباس رو بیرون میاره*...
خود امام زمان گفته است میآید
به مجلسی که در آن ذکر یا اباالفضل است
بگیر ذکر اباالفضل با امام زمان
ببین که بر لب صاحب عزا اباالفضل است
*گفت روزای آخر روضه هر دهه فاطمیه، یا شبای آخر...روضه ابالفضل میخونن... علتش هم اینِ، روضه ی دست شکسته رو باید دست بریده جمع کنه... همه ی ما یه جوری عاشق ابالفضلیم...یه نوحه رو از بچگی زمزمه می کنیم و گریه می کنیم*
سقای دشت کربلا (اباالفضل)۳
دستش شده از تن جدا (اباالفضل)۳
* اباالفضل یه گریه کن داره برا همه عالم بسه... گفت روز اربعین تا اومدن...زینب یه نگاه کرد دید سکینه داره میره سمت علقمه...گفت عزیزم همه جای عالم گریه کن بابا دختره...یه نگاه کرد گفت: عمه تو برا بابام گریه می کنی... رباب برای علی اصغر گریه میکنه...نجمه برا قاسم گریه میکنه...لیلا برا علی اکبر گریه میکنه...عمه! عموم ابوالفضل کربلا کسی رو نداره...می خوام برا عموم اباالففضل گریه کنم...
هر کی بخواد از بالاي بلندی روز زمین بیافته زود دستش رو جلو میاره... دست و جلو میاره صورت آسیب نبینه... حالا آقایی که تیر تو چشمشه... دست بریده از روی بلندی رو زمین افتاد...یه جور صدا زد یا اَخا! اَدرک اَخا... همونجور که امام حسن توی کوچه رو این خاکا میگشت گوشواره مادر رو پیدا کرد...راوی میگه...دیدن حسین این خاکا رو کنار میزنه...دیدن یه چیزی رو برداشت...اومدم جلو دیدم دست بریده عباس...صدا حسینت بره امشب کربلا...حــســیــن
*
گر نخیزی تو زجا کار حسین سخت تر است
نگران حرمم آبرویم در خطر است
قامت خم شده را هرکه ببیند گوید
بی علمدار شده دست به کمر است
داغ اکبر رمق از زانوی من برد ولی
بی برادر شدن از داغ پسر سخت تر است
نیزه زار آمده ام یا تو پر از نیزه شدی
چون ملائک بدنت پر شده از بال و پرت
* دستشو انداخت زیر کتف عباس بالا آورد...دید این لبا مثل ماهی به هم میخوره... صورت نگم چه صورتی... صورت متلاشی شده...گفت: آقا من فقط ازت یه خواهش دارم اونم اینه...تا زندم نفس میکشم منو سمت خیمه نبر...آخه من به سکینه وعده ي آب دادم... اگر روضه از شرمندگی اباالفضل بخوای بخونی حرف زیاده... گفت همچین که مشک رو گرفت، دستش رو بریدن...باز میگفت یه دست دیگه دارم...با دندون که مشک رو گرفت...شرمندگی عباس از اونجایی شروع شد که حرمله تیر به مشک زد... حس کرد این مشک داره هر دقیقه خالی تر میشه....*
#سید_مجید_بنی_فاطمه
#فاطمیه
#شب_نهم_محرم
#شب_تاسوعا
#روضه_حضرت_ابوالفضل_علیه_السلام
.
🍃تاسوعای حسینی
🏴 شب نهم محرم، نذر سقّای حرم
#حضرت_ابوالفضل_العباس_علیه_السلام🍃🏴
-لطفا حقّ روضه ادا شود-
رفتی از خیمه و پا تا به سرم میسوزد
دلِ زینب(س)، دلِ زن های حرم میسوزد
گفتم عباس(ع)! فقط مشک و علَم را بردار
بغض کردی و از این غم سپرم میسوزد
با لبِ تشنه، لبِ علقمه رفتی امّا
جرعه ای آب نخوردی! جگرم میسوزد
نیزه بر مشک زدندآبرویت ریخت زمین
گُر گرفتی و تنِ شعله ورم میسوزد
با غضب! تیرِ کجی رفته به خوردِ چشمت
اشک می ریزم و چشمانِ ترم میسوزد
آسمانم به زمین خورده چه بد! با صورت!
سر و پیشانیِ قرص قمرم میسوزد
غرقِ خون؛ «أدرک أخا» گفتی و بالای سرت-
مینشینم! بدنِ محتضرم میسوزد
بعدِ تو شعله می افتد به ستونِ خیمه
چوبِ گهواره! لباس ِ پسرم میسوزد!
#صلی_الله_علیک_یاأباعبدالله_الحسین
#ألسلام_علیک_یا_ساقی_العطاشی
#یاأبوفاضل_ع_دخیلک
#مرضیه_عاطفی
┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅
.
#شب_دهم_محرم
#صلوات_اول_مجلس
عرض تسلیت محضر قطب عالم امکان، منتقم خون اهل بیت علیهم السلام، آقا حجت بن الحسن ارواحنا لتراب مقدمه الفداء، سلامتی وجود نازنین آنحضرت، تعجیل در فرج مقدسش، تسلای دل داغدارش عنایت کنید اجماعا صلوات بلندی ختم بفرمایید.
(الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ. وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم)
#شب_دهم_محرم
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
مناجات
🔸صاحب عزا کجایی گویم سرت سلامت
یا بقیة الله آجرک الله...
آقا سرتون به سلامت...
شب عاشورای جد غریبتون حسینه...
کجا خیمه عزا بر پا کردید پسر فاطمه...
کجا برا جد غریبتون دارید اشک میریزید...
🔸صاحب عزا کجایی گویم سرت سلامت
🔸کی میشود بیایی، گویم سرت سلامت
آقا...
خیلی برامون سخته...
امسال هم محرم ما بدون شما گذشت...
امسال هم عاشورای ما بدون شما...
صاحب عزای اصلی این مجالس کجایی...
🔸کی میشود بیایی، گویم سرت سلامت
نميدونم آیا من زنده ام اون عاشورایی که شما می آیید...
برای جد غریبتون مجلس میگیرید...
روضه میخونید...
شیعیان دور شما جمع ميشن...
زار زار گریه میکنند...
🔸در ماتم عزای، کرب و بلا نشستی
🔸ای یار کربلایی، گویم سرت سلامت
خدا به داد دل مهدی فاطمه برسه...
خود حضرت در زیارت ناحیه فرمودند...
یا جدا...
اگه کربلا نبودم یاریت کنم...
اما صبح و شام برات گریه میکنم...
لاََبْکِیَنَّ لَک َ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَما
اگه اشک چشمم تمام بشه...
خون گریه میکنم حسین...
🔸از دیده خون فشانی، در ماتم حسینت
🔸امشب بگو کجایی، گویم سرت سلامت
وقتی حبیب بن مظاهر وارد کربلا شد...
خانم زینب کبری خوشحال شد...
الحمدلله برادرم حسین تنها نیست...
ما هم امشب اومدیم بگیم آقا...
شما رو تنها نمیگذاریم...
اومدیم بگیم یا زهرا...
پسرت مهدی رو تنها نمیگذاریم...
امشب اومدیم با امام زمان هم ناله شیم...
هر کجا نشستی حالا آقات رو صدا بزن...
یا صاحب الزمان...
.