eitaa logo
امام حسین ع
18.6هزار دنبال‌کننده
397 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 🎙(حاج محمدرضاطاهری) چهل ساله که رو لبم لبخند نمیاد چهل ساله که گریه ی من بند نمیاد چشمام چشمام، چه گریونه الشام الشام، دلم خونه، شیرخواره می بینم گریه می کنم گهواره می بینم گریه می کنم گوشواره می بینم گریه می کنم حسین، وای وای هنوز رو تنم مونده جای کبودیا هنوز یادمه محله ی یهودیا کوچه کوچه، امون از شام روی، نیزه، سر بابام سلسله و طناب، مونده به یادم گریه های رباب، مونده به یادم بزم می و شراب، مونده بیادم حسین، وای وای چی جوری بگم میون گودال چیا بود به جای کفن، یه تیکه از بوریا بود گودال گودال، منو کشتی نه سر، نه تن، نه انگشتی زخمای بدنش می کشه منو غارت پیرنش می کشه منو زخمی که زدنش می کشه منو حسین، وای وای چهل ساله که رو لبم لبخند نمیاد چهل ساله که گریه ی من بند نمیاد چشمام چشمام، چه گریونه الشام الشام ،دلم خونه شیرخواره می بینم گریه می کنم گهواره می بینم گریه می کنم گوشواره می بینم گریه می کنم حسین، وای وای   .👇
. ما اصحاب گوش به فرمان سربازان نسل سلمان ما اصحاب گوش به فرمان سربازان نسل سلمان با هم بستیم عهد و پیمان ✿✿✿ ای حسین جان ✿✿✿ ما اصحاب گوش به فرمان سربازان نسل سلمان ما اصحاب گوش به فرمان سربازان نسل سلمان با هم بستیم عهد و پیمان ✿✿✿ ای حسین جان ✿✿✿ باید هر روزم عاشورا باشه مثل عابس دلم دریا باشه روز رجعت میاد ان شاالله پیش ارباب سرم بالا باشه تا غیرت علمدار تو رگ و خونمونه ما اهل کوفه نیستیم مولا تنها بمونه یه روز میاد که تو مدینه والله شبیه اربعین و مثل این راه روی تموم پرچما نوشته سپاه حضرت بقیه الله نحن جنودک بقیه الله (حسین طاهری) 👇
مداحی_آنلاین_کی_شود_دلبر_آید_از_وفا_در_برد_حمید_علیمی.mp3
8.49M
💥سبک: 🎤مداح: 🏴 (عج) 🏴 (عج) کـــــی شــود دلبـــر آیــــد از وفـــــا در بَـرَم عشـق مهدی چه آورد ای خـــدا بــر ســرم دل سپردم بـــــــه تـــــــو ای گلعذارم بیـا مُ ــردَم از هجــــر تـــــــو ای غمگسارم بیـــا تـــا بــــــه کـــــی ساغـر از مستان نهــان میکنـی از غــــــم چشــم مســت تـــــــو خمـارم بیـا درد بــــــــی صاحبـی آخـــــــر مـــــــرا میکشــد ای بــــت لالــــه رخ ای لالــــه زارم بیــا دل بریدم ز هستی تـــــــا تــــــو را بنـگرم جــــان بـــــــه لــــــب آمـــده زیبـــــا نــگارم بیــا در ســر کـوی تــو تنهــای تنهـــــا شـدم هـــــر کـــــه بــــود آشنــا رفــت از کنـارم بیا کمــان ابروی مــــن ای ســرو دلجوی مـن نـــــاز کـم کـن گل بــــاغ و بهـارم بیــا عمــرم از هجــــر دیدارت بـــــــه آخـــــر رسیــد بـــــــر ســـــر راه تـــــــو چشــم انتظارم بیــا در شــــب تــــــار گیسوی کجـــت گم شـدم در هــوای دو چشمت بــــــی قــرارم بیا در دو عالــــم خدایـی میکنـد نــــــام تو ای خــــدای مـــــــن ای پروردگارم بیــا یــــــا بکش صیـد خــود را یــــــا بـــده دانه ای خــــــال دلجــوی تـــــــــو کــــرده شکـارم بیـــا گر چه مــــــــا را بـــــــه چیــزی نشمری روز و شــب را بــــــه عشقت میشمارم بیــا یــا حسین یاحسین گفتـن و مردن خوش اســت دل خــود را بـــــه دست او سپردن خوش اســـت 💥
. یک غزل قدیمی تقدیم به حضرت سیدالشهدا علیه السلام دنیا بدون روضه آقا جهنم است یعنی بهار نوکری ما محرم است «شکر خدا که خرج عزای تو می شوم» روضه به کار و زندگی ما مقدم است ما نوکری به شرط نکردیم تا بحال هر چند سینه از کم دنیا پر از غم است ما را بدون کوثر اشکت رها نکن گریه به زخم های شما عین مرهم است تکلیف چشم های تمامی عاشقان هر روز گریه بر غم آقای عالم است آقا بیا و نوکرتان را حساب کن هر چند سهم نوکری این گدا کم است من سینه چاک هر کس دیگر نمی شوم تا نوکر توأم لقبم نام آدم است علیه_السلام .
. با (عج) : با غصه های آل عبا گریه میکنی در اوج روضه های عزا گریه میکنی ما با گناه،اشک تو را در می آوریم از سوز بی وفایی ما گریه میکنی ای صاحب عزا تو به این روضه های ما می آیی و بدون صدا گریه میکنی بر کشته ی فتاده به هامون کربلا بر داغ سیدالشهدا گریه میکنی این روزها به حال دل زینب اسیر در ماجرای شام کربلا گریه میکنی بر راس های رفته به بالای نیزه ها با خیزران و طشت طلا گریه میکنی .
. شد شب هفتمِ،سوگ شاه غریب آنکه در قتلگاه،گشته شیب الخضیب یا حسین یا حسین... در عزای حسین،آسمان گریه کرد مادرش با دلی،خونفشان گریه کرد یا حسین یا حسین... با لبِ تشنه شد،کشته راه دین از روی ذوالجناح،گشته نقش زمین یا حسین یا حسین... روی او روی نِی،نورِ مکتب بُوَد پرچم ‌نهضتش،دستِ زینب بُوَد یا حسین یا حسین... هدفِ این قیام،قُربِ بر داور است امرِ معروف و هَم،نَهیِ از منکَر است یا حسین یا حسین... ✍ 🎤 .👇
. نوحه ی ¤¤◇◇◇◇¤¤ یک هفته شد از داغ تو زار و نالانم ۲ یک هفته شد از دوری ات غرق حرمانم ۲ می سوزم ، از هجران    حسین جان حسین جان یک هفته شد در ماتمت می زنم بر سر یک هفته شد خون شد دل خستهٔ خواهر در ماتمت ماتم سرا شد جهان یکسر من هم برایت دمبدم نوحه می خوانم می سوزم از هجران حسین جان  حسین جان ▪▪▪▪▪▪▪▪▪▪▪▪ یک هفته شد جا بر سرِ نیزه ها داری یک هفته شد آوارهٔ کوی و بازاری یک هفته شد من می کنم ناله و زاری تا پای جانم بر سر عهد و پیمانم می سوزم از هجران حسین جان   حسین جان ▪▪▪▪▪▪▪▪▪▪▪▪▪ من زینبم دخت علی خانه بر بادم بشکسته پر افتاده در دام صیادم درس شرافت بر همه کوفیان دادم دیگر ز هجرانت اخا خسته از جانم می سوزم از هجران حسین جان  حسین جان ▪▪▪▪▪▪▪▪▪▪▪▪ از طعنه های کوفیان شکوه ها دارم بر کودکان خسته ات من پرستارم بعد از اباالفضلت ، اخا من علمدارم اندر اسارت حامی دین و قرآنم می سوزم از هجران حسین جان  حسین جان ✍محمدرضامحمدی(ناعم) 🎤 👇
. اشعار حسین با هشتک 👈 🌹 نوحه شب هفت امام به سبک مرحوم ناظم (ره ) شب هفت حسین خامس آل عبا (۲) گشته ام عازم کوفه وشام بلا پی ترویج دین دربر مشرکین واحسینا واشهیدا(۲؟ 🖤❤🏴❤🖤 عصمت کبریا زینب محمل نشین (۲) میرودکوفه با خطابه ای آتشین بهرتبلیغ دین دربر مشرکین(۲) واحسینا. واشهیدا(۲) 🖤❤🏴❤🖤 هرکجامیرویدختر خیرالبشر(۲) خواهر ازمحملت کن تو نگاهی به سر باتودر این سفر میشوم همسفر واحسینا واشهیدا(۲) .
. آسمان و زمین محفل سوز و بُکاست سوّمین شبِ از عزای خون خداست همهٔ عالَمین،ذکرشان یا حسین صاحب عزا زهرا صد آه و واویلا حسین حسین مولا... چه بگویم ازین واقعهٔ پر بلا پر شَراره دل از مَصائب کربلا بر رضای خدا،هستی اش شد فدا صاحب عزا زهرا صد آه و واویلا حسین حسین مولا... تا ابد دیدهٔ اهل سَما خونفِشان اهل بیت حسین کجا و نامَحرمان از هجوم جفا،خونجگر مصطفیٰ صاحب عزا زهرا صد آه و واویلا حسین حسین مولا... ای خوش آنکه زَنَد به گردن خود مدال با حجاب و عفاف وَ کَسبِ رزق حلال او عزیز خداست،پیروِ کربلاست حیدر ثَنا گویش زهرا دعاگویش حسین حسین مولا... 🔴 توجه : اگر در بیتِ دومِ بند اول به جای سومین شبِ بخوانید سومین روزِ این نوحه برای روز سوم امام هم قابل استفاده خواهد بود 🔴 توجه : اگر در بیتِ دومِ بند اول به جای سومین شبِ بخوانید هفتمین شبِ یا هفتمین روزِ ؛این نوحه برای شب وَ روز هفتم امام هم قابل استفاده خواهد بود .
. دل هر شیعه معدن غمهاست شبِ هفتِ حسین ، گل زهراست در عزای امام سوم ما دیده ی عرش همچُنان دریاست آری از ظلم مردم کوفه بنت حیدر دگر تک و تنهاست ناله اندر فراق سالارش بر لبش لحظه لحظه پابرجاست یک طرف جمله آل پیغمبر یک طرف خِیل لشکر اعداست دختری فاطمی نَسَبْ ، در راه سخت دلتنگِ دیدن باباست یکه تاز رَهِ فضیلت و صبر تا دم حشر زینب کبریٰ است گرچه دارد غم علی اصغر گرچه دلخونِ اکبرِ لیلاست گرچه داده به راه دین دو پسر گرچه بی تابِ ماتم سقاست گرچه در بین مقتلی خونین شاهدِ روضه های وا وَلَداست معرفت بین که تا کجا دارد که تمامی به دیده اش زیباست چون برادر به محضرِ الله واصل و وَصل و والِه و شیداست از نگاهش عدو شده لرزان از کلامش به کوفه بس غوغاست جِلوه ی پنج تن ، نهان در او او که خود مَظهر ذَویِ القُرباست با سلاح بُکاء و حَربهٔ صبر چیره بر قوم مُلْحِدِ طُلَقاست خطبه هایش بر آن جماعت کفر ذوالفقاری به جان اهل خطاست از همان خطبه های کوبنده زنده پیغام سیدالشهداست آری آری به هر کجا زینب با خدای حسین در سوداست لیک دارد به دل غم دلدار آن نماز نشسته نیک گُواست سَرِ دلدار او به کنج تنور ناله زن بِینِ مطبخی زهراست در نجف زین عزا حزین حیدر در مدینه به سر زنان طاهاست زین سؤال ثَقیل و عالَم سوز محشری در دلم همیشه به پاست آخر اِی چرخ بی مُرُوّتِ پست کنج زندان چه جای آل عباست؟ ای حسین جان ببین گدایت هم بر تنش در عزات ، رَخت عزاست ۸۵/۱۱/۱۴ مصادف با محرم الحرام ۱۴۲۸ ه.ق موضوع : اهل بیت و و مصائب ................. بسم الله الرحمن الرحیم مصائب کوفه و زندان اهلبیت سلام‌الله دگر پایان ندارد دردِ من هجرانِ من ای داد تو را کم دارد این مَحبَس تو را زندانِ من ای داد تو رفتی شام و ما ماندیم در زندان کنارِ هم شده آب از فراقِ تو  تنِ بی جانِ من ای داد به جایِ مجلسِ دَرسَم عجب بد مجلسی دارم تماشاچیِ من هستند   شاگردانِ من ای داد یتیمت بِینِ راه از ناقه‌اش اُفتاد بد اُفتاد ببین از درد خوابیده  رویِ دامان من ای داد سرم بر چوبِ محمل خورد  تا مثلِ سرت باشد چه می‌شد می‌شکست از سنگ هم  دندانِ من ای داد تنورِ خانه‌ی خولی برای پُخت روشن بود وگرنه کم نمی‌شد از سرت سامانِ من ای داد به ما خرما و نان دادند قدری چادر و روبند به من خیرات می‌شد بارِ نخلستانِ من ای داد حرامی با غضب میزد قضیبی" را به روی تو زد و پاشید از هم صفحه‌ی قرآنِ من ای داد رُبابت دید اُفتادی  بغل کردت در آغوشش نشد افسوس یک لحظه سرت مهمان من ای داد... سر شریف سیدالشهدا با نامه ابن‌زیاد به شام فرستاده شد و اهل بیت علیهم‌السلام  تا رسیدن پاسخ نامه در کوفه زندانی شدند. قضیب دسته‌ تازیانه مَرکب از چوب و فلز (حسن لطفی ۴۰۰/۰۶/۲) .
. دیدگانم گریه کرده هفت روز داغ تو با من چه کرده هفت روز ! هفت روزِ آه تاثیریّ من ترجمانی گشته از پیریّ من از تبسم غنچه ی لب بسته شد تا تو رفتی دست زینب بسته شد بوده ایم دلبند هم دو سینه سوز من جدا از تو ، تو از من ، هفت روز ! نه ، جدایی کی روا باشد چنین ؟ تو به نیزه خواهرت محمل نشین هفت روزِ هر چه آمد بر سرم ای فدای تو عزیزم ، دلبرم هفت روزِ بی تو پرپر میزنم گاهی از محمل به تو سر میزنم نیست آیا مِهر دیرین با مَنت هفت روزِ پیش چشمم کُشتنت !! هفت روزِ در کجایی ذات نور ؟  روی نیزه !  بر طبق یا در تنور ؟ هفت روزی شد به گردون پر زدی با سرت بر عرش داور سر زدی هفت روزِ بوریا بر پیکری بی عبا عمامه ، بی انگشتری آسمان با ابر خونین هفت روز کربلا را کرده آذین هفت روز هفت روزِ خاک را دادی بها کربلا با تو شده کرب و بلا محسن غلامحسینی ..✍ . . شب هفت شب هفت آقامونه دل ما تو کربلاست شب گریه، شب ناله، واسه ی خون خداست شب هفت همگی گلاب و قرآن بیارید روی قبر آقا با گریه همه سر بزارید روضه خونا بخونین اقا رو تشنه کشتنش جلو چشم دخترش با تیغ و دشنه کشتنش شب هفت آقامونه شب سینه زدنه شب هفت گل زهرا شهید بی کفنه میاد از اوج فلک ناله ی زار مادرش آب بیارین واسه ی لبهای خشک و اطهرش شب هفت دو تا دستای قلم شد ای خدا شب هفت ساقی و سردار دشت نینوا شب هفت اربا اربا شبیه پیمبره شب هفت گلوی خونی شیرخوارْ اصغره شب هجر و شب درد و دل ما در محنه شب هفت قاسم و عبدالله ابن الحسنه شب هفت پاره پاره کردن یک بدنه شب هفت غارت و بردن یک پیرُهنه شب ناله ی غریبی حسینی امشبه شب هفت بدن به زیر سم مرکبه شب غربت یه خواهر شب جون سپردنه شب هفت کعب نی با تازیانه خوردنه خواهری تو کوچه های کوفه اشکاش روونه داداشش رو نیزه ها نشسته قرآن میخونه شب هفت بدنی که از سرش افتاده دور شب هفتم سری که سوخت تو آتیش تنور شب هفتم سری خونی توی طشت طلاست وای از اون خواهری که تو مجلس نامحرماست یکی چوب میزد روی لب مطهر حسین تا به کربلا میرفت ناله ی خواهر حسین هی میگفت که چوب نزن جلوی چشم بچه هاش بسه بی حیا نزن ببین شکسته دندوناش حسین کریمی نیا .................. .
. روضه های امروز 👈 👈 . هشتک یا "کلمه آبی رنگ" را لمس "کلیک کنید" و در پایینِ صفحه ،سمت چپ، علامت ۸یا بالا (↑ و ↓)را بزنید و از متن و صوت بهرمند شوید. .
2. شعر پدرم کرده دعا.mp3
11.87M
حر ، وهب ، جون ، حبیب ، عابس پدرم کرده دعا پیرغلامت بشوم یا جوانمرگ ، شهیدِ سر راهت بشوم مادرم خواسته از مادرتان بعد نماز تا نفس هست فقط خرج عزایت بشوم کیمیایی ست عجب روضه ی جانسوز حسین مددی صاحب عزا تعزیه دارت بشوم کوچه کوچه بزنم حب تو را جار و سپس از روی بام ، پریشان فراقت بشوم کاش میشد گِل تقدیرم عوض گردد تا ظهر عاشور ، سیاهیِ سپاهت بشوم رخصت خیمه ی خود را بده تا مثل زهیر متحول شده از فیض وصالت بشوم مثل حر توبه ی من را بپذیر و بخرم که رها از قفس و بند اسارت بشوم گوشه چشمی که شبیه وهب نصرانی من مسلمان شده ی طرز نگاهت بشوم سر من باشد و دامان تو چون جون سیاه بین آغوش تو نائل به شهادت بشوم گوشه ای از حرمت خاک شوم مثل حبیب من هم همسایه ی نزدیک مزارت بشوم وسط معرکه مجنون بشوم چون عابس پیرُهن پاره کنم مست ز جامت بشوم شاعر ۱۲ شهریور ۱۳۹۸ ، هیئت ثارالله قم .
. ایام نمی گویم ز نوک نیزه با خواهر تکلم کن نگاهت پاسخ من داد، بر طفلت ترحم کن اگرچه غنچه ی بی آب، نشکفد اما درِ فردوس را بگشا، به روی من تبسم کن به چشم خارجی ما را تماشا می کند کوفی به نی قرآن بخوان و رفع این سوء تفاهم کن اگر بهر نماز شکر می خواهی وضو سازی ندارم آب، با خاک سر زینب تیمم کن تو قلب عالمِ امکانی و آگاهی از قلبم به دریا با نگاه خود بگو، کم  تر تلاطم کن نگه با اختیار و اشک من بی اختیار آید ز برج نی نظر ای ماه من امشب به انجم کن اگر چه کاسه ی صبر مرا هم کرده ای لبریز ز بهر حفظ جان کودکت با او تکلم کن ✍حاج علی انسانی از کتاب"دل سنگ آب شد" صفحه۳۶۱ .
. علیه_السلام پدرم کرده دعا پیرغلامت بشوم یا جوانمرگ ، شهیدِ سر راهت بشوم مادرم خواسته از مادرتان بعد نماز تا نفس هست فقط خرج عزایت بشوم کیمیایی ست عجب روضه ی جانسوز حسین مددی صاحب عزا تعزیه دارت بشوم کوچه کوچه بزنم حب تو را جار و سپس از روی بام پریشان فراقت بشوم کاش میشد گِل تقدیرم عوض گردد تا ظهر عاشور سیاهیِ سپاهت بشوم رخصت خیمه ی خود را بده تا مثل زهیر متحول شده از فیض وصالت بشوم مثل حر توبه ی من را بپذیر آقاجان تا رها از قفس و بند اسارت بشوم گوشه چشمی که شبیه وهب نصرانی من مسلمان شده ی طرز نگاهت بشوم وسط معرکه مجنون بشوم چون عابس پیرُهن پاره کنم مست ز جامت بشوم قاسم ابن الحسنی قد بکشم پای غمت زیر بار مِحنت خوش قد و قامت بشوم مثل شهزاده علی در صف میدان جهاد با لب تشنه اذان گوی نمازت بشوم یک سه شعبه ز کمان آید و چون طفل رباب عاقبت با گلوی پاره فدایت بشوم سر من باشد و دامان تو ، چون جون سیاه بین آغوش تو نائل به شهادت بشوم گوشه ای از حرمت خاک شوم مثل حبیب من هم همسایه ی نزدیک مزارت بشوم حضرت عشق به آمال دلم خرده مگیر من بقربان سر نیزه سوارت بشوم بشکند گردنم اما نرسد روزی که لکه ی ننگ شما باشم و بارت بشوم .
. ⚫️ مرثیه حضرت زینب سلام الله علیه علامه مجلسی در بحار این مرثیه را از حضرت زینب (س) نقل می کند: ای زنها برادرم روز عاشورا غريب و تنها با لب عطشان در ميان ميدان ايستاده بود و می فرمود: ای قوم! پدرم حيدر وصی پيغمبر صلی الله عليه و آله و مادرم فاطمه‌ شفيعه‌ محشر است امروز من كه حسينم و ميوه‌ دل پيغمبرم صلي الله عليه و آله يک خواهشی از شما دارم منت بر پسر پيغمبر صلی الله عليه و آله بگذاريد و يک شربت آب به اطفال جگركباب من برسانيد كه از تشنگی مرده‌اند در جواب برادرم گفتند حسين عليه‌السلام تو در نزد ما آب نداری بلكه جواب تو نيزه و شمشير است مگر آنكه سر به حكم يزيد و ابن ‌زياد آوری تا آب بخوری. برادرم فرمود سر به حكم حرامزاده نخواهم آورد جنگ می‌كنم تا كشته شوم. ای زنها! برادرم آنقدر جنگ كرد تا آنكه تيری سه پهلو به طرف او رها كرد همان تير كار برادرم حسين عليه‌السلام را ساخت و لشگر اظهار فرح كردند. 📚منبع: از مدینه تا مدینه، ۹۵۵ ............................. ⚫️ غریب و تنها چون آن مصيبت زدگان وارد حرم شدند تمام زنان معاويه و ابی سفيان آن اسيران را استقبال كردند ليكن همه لباسهای فاخر ملوكانه در برداشتند خود را به حلل آراسته بودند همين كه مخدرات را به آن حالت با لباسهای كهنه و صورت‌های پوست انداخته و بدنهای كبود شده ديدند همگی رقت كرده بنای گريه و نوحه نمودند و آنچه زر و زيور و لباس فاخر داشتند همه را ريختند و بر غريبی و مظلومی ايشان ناله كردند سه روز در حرم يزيد اقامت ماتم بود ليكن ارباب مقاتل می نويسند كه هر چند خواست عليا مكرمه را وارد اطاق و ايوان مفروش بنمايد، آن مخدره قبول نكرد و می فرمود چگونه روی فرش و زير سايه بنشينم و حال آنكه با چشم خود ديدم بدن چاک چاک برادرم روی خاک مقابل آفتاب افتاده همان در صحن خانه نشست اسيران در گرد وی جمع شدند فرمود سر مطهر برادرم را بياوريد آوردند پس يک دست سر برادر و با يک دست بر سر و سينه ميزد و نوحه می ‌نمود و مي‌فرمود ای زنها اين برادرم بود كه ظهر روز عاشورا ميان ميدان كربلا غريب و تنها ايستاده بود . 📚منبع: از مدینه تا مدینه، ص ۹۷۷ .
‍ . ❣﷽❣ ◾️ ◾️ ◾️ ‍شمس مشرقین آمد نور نیرین آمد در عزای مظلومان مادر حسین آمد چون سر پسر را دید دختر رسول‌الله (ناله ای)نعره‌ای کشید و گفت:لا اله إلا الله ◾️ لا اله إلا الله ای حسین مظلومم ای شهید محرومم ای غریب مغمومم لا اله إلا الله برگزیده ی مادر نور دیده ی مادر سربریده ی مادر لا اله إلا الله ◾️ لا اله إلا الله ای غریب سرگردان مصطفی شده گریان مرتضی شده نالان لا اله إلا الله خواهر غمینت کو زین العابدینت کو نعش نازنینت کو لا اله إلا الله ◾️ لا اله إلا الله ای شهید با تمکین تن‌شده‌ به‌خون رنگین خاک کربلا بالین لا اله إلا الله پیکرت به‌خون‌غلطان عرش کبریا لرزان خواهرت شده گریان لا اله إلا الله کشتیت شده طوفان عالمی شده نالان من شوم تورا قربان لا اله إلا الله ◾️ لا اله إلا الله https://eitaa.com/emame3vom/49341 👇