eitaa logo
امام حسین ع
21.9هزار دنبال‌کننده
414 عکس
2.1هزار ویدیو
2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. چنان طفلی که گم کرده ست بابا و هراسان است دلم این روزها آواره ات با چشم گریان است نمی دانم که این دوری بلا یا امتحان باشد هر آنچه هست زخمش بر جگر چندیست مهمان است بلا پشت بلا می آید و دفع بلا خواهد کمی خون کن ز خون ما گمان کن عید قربان است زحال عاشق جامانده معلوم است این ایام که داغ اربعین تو به دل داغی دوچندان است اگر چه داغداریم از غم هجران ولی ما را هر آن چیزی که مولا می پسندی ، تا ابد آن است بگیر از ما سراغی ای حسین حالا که جا ماندیم ببین که قلب عاشقهات پشت مرز مهران است حرم یادش بخیر و آن هیاهو ، آن شلوغیها ولی حالا ببین با یادشان دلها پریشان است میان راه مشایه چه خوش صوت هلابیکم هلابیکم هلابیکم که اینجا باغ رضوان است نرفت از یاد ما ، ما را کنار خویش جا دادی نرفت از یاد ما رعیت به زیر دین سلطان است  زما بگذر قسم بر زخم پای طفل جا مانده که این حر خطا کرده ز کار خود پشیمان است همیشه اربعین بودیم پایین پا و شش گوشه ولی حالا به جای وصل بر دل داغ هجران است ادب کردی تو جمع عاشقانت را به هجرانت نگفتی مزه ی شیرین وصلت زیر دندان است ؟ فکیفَ اصبرُ ای شاه بر داغ فراق تو که از داغ فراقت بر لب عشاق تو جان است میسر تا شود تا باز هم صحن تو را بینم هنوزم دیده ام بر دست سلطان خراسان است به کوری دو چشم دشمنان حضرت ارباب عراق و مردمانش نایب عشاق ایران است نباشد خالی از زائر همیشه راه مشایه نجف تا کربلا لبریز از روح شهیدان است ز تاب و تب نمی افتد تب و تاب حسینی ها که این آتش فروزان است و این سرچشمه جوشان است نشد تا اربعین امسال هم پای ضریح تو بخوانم روضه ی لبهای خشکی را که عطشان است حسین جان چشم تو روشن که زینب میرسد از راه ولی قامت خمیده ، موسپید و پای لرزان است چنین گفتا برادر سوختم از داغ این غصه سرت بر نیزه ها و پیکرت بین بیابان است تمام قافله غیر از رقیه آمده با من که آن شیرین زبانت خفته بین خاک ویران است رباب است و خروش و خسته حالی و دلی سوزان که با یاد علیِ اصغرش در دشت حیران است سکینه می کند زاری کنار تربت سقا عزادار تن صدپاره ی آن ماه تابان است خدا لعنت کند آن را که چوب خیزرانت زد نفهمید این لب و دندان تو قاری قرآن است می آید عاقبت آه ای حسینم منتقم از ره همانی که به خشکی جهانی فصل باران است .
. «نگارا از عجم مهمان نمیخواهی؟» دلی آشفته و حیران نمیخواهی؟ خدا را شکر..نوکر کم نداری، لیک غلام و نوکر‌ از ایران نمیخواهی؟ برای اینهمه زوارِ دربارت مگر شاها بلا گردان نمیخواهی؟ به خیلِ کاروانِ اربعین امسال سیاهی لشکر و اعوان نمیخواهی؟ برای مرهم زخم دل زینب دو دیده از غمت گریان نمیخواهی؟ به جاده از نجف تا کربلا ، جانا دمِ موکب، مگر دربان نمیخواهی؟ میان کشتی ات گر پر شد از آدم؛ الا ای نوحِ من،حیوان نمیخواهی؟ به پیش پای زینب ، آن زمانی که میاید از سفر ، قربان نمیخواهی؟ خلاصه...اربعین نزدیک و ره بسته «نگارا از عجم مهمان نمیخواهی؟» ........................................ .
. حاجت آورده و در پایِ علَم ریخته ام باز هم بغض ِ گلو را به قلم ریخته ام قدرنشناسم و عمریست که در هر پابوس عرقِ شرم در ایوانِ حرم ریخته ام وسطِ روضه ی  مکشوف تو اشک، از چشم ِ گنهکار چه کم ریخته ام با غم ِ خاطره تنها بگذارید مرا باز جامانده ام و طرحِ قسم ریخته ام بِعَلیٍ، بِعَلیٍ، بِعَلیٍ، بطلب معصیت کرده، چه خاکی به سرم ریخته ام در دلم تا به ستونِ صد و هجده برسم چند موکب زده ام، چاییِ غم ریخته ام عکسهای منِ ناقابل و حسرتِ هر شبه را دور و برم ریخته ام بسته شد و نوکرِ آواره شدم اربعین را چه کنم؟ سخت به هم ریخته ام .
. لبَّیک یا حسین، یعنی در معرکه، تا پای جان بمان، بگذر از سر لبَّیک یا حسین، یعنی نعش پسر، یعنی در این وداع، صبر مادر یعنی باور کنی کربلا را یعنی تاب آوری طعنه ها را یعنی بیعت کنی با شهادت یعنی صبر جمیل بر مصیبت بشنو ای دل، هل من معین، می آید از، کرب و بلا (لک لبَّیک یابن الزهرا، عاشورایی ست لبَّیک ما) (لبَّیک یا حسین یا ثارالله)   هم‌عهدی با شهید، عهد ما با خداست، «مِنْهُمْ مَنْ‏ يَنْتَظِر [1]»، تقدیر ماست می‌خوانیم: «ربَّنا ثَبِّتْ‏ أَقْدامَنا [2]»، تقدیر دشمنان، شمشیر ماست لبَّیک یا حسین حسرت ما لبَّیک یا حسین حجت ماست از پیکار مدام، ترس مان نیست تا « إِحْدَى‏ الْحُسْنَيَيْن [3]»، قسمت ماست با نغمه ی «وَ الْعادِيات [4]» جان می‌گیریم در میدان ها (لک لبَّیک یابن الزهرا، عاشورایی ست لبَّیک ما) (لبَّیک یا حسین یا ثارالله)   دلتنگم یا حسین، دلتنگ کربلا، می گردم در پی ات، در هر رؤیا محتاجم چون زهیر، محتاج یک نگاه، کی پاکم می کنی؟ یا ثارالله می بوسم عاقبت دستانت را می‌گیری عاقبت دستانم را تا کی بی تو چنین زنده ماندن کشته ما را غم روضه خواندن قرار ما هیئتی‌ها این اربعین کرب و بلا (لک لبَّیک یابن الزهرا، عاشورایی ست لبَّیک ما) (لبَّیک یا حسین یا ثارالله)   با اذن رهبرم، از جانم بگذرم، در راه این حرم، در راه یار یا حیدر گویم و شمشیری جویم و اندازم لرزه بر جان کفار هم پیمان گشته‌اند کفر و تکفیر شیطان است و زر و زور و تزویر اما از وعد حق دل آگاه است پیروز این نبرد حزب الله است نماز صبح در کربلا، نماز ظهر در سامرا نماز عصر إن‌شاء‌الله، بقیع و مسجد الاقصی (لبَّیک یا علی یا مرتضی)   ✍ میلاد عرفان پور (بند1تا3) ✍محمد مهدی سیار (بند آخر)       منابع: [1] . مِنَ الْمُؤْمِنينَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضى‏ نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ‏ يَنْتَظِرُ وَ ما بَدَّلُوا تَبْديلا  (احزاب، 23) ترجمه: در ميان مؤمنان مردانى هستند كه بر سر عهدى كه با خدا بستند صادقانه ايستاده‏اند؛ بعضى پيمان خود را به آخر بردند (و در راه او شربت شهادت نوشيدند)، و بعضى ديگر در انتظارند؛ و هرگز تغيير و تبديلى در عهد و پيمان خود ندادند   [2] . رَبَّنا أَفْرِغْ عَلَيْنا صَبْراً وَ ثَبِّتْ‏ أَقْدامَنا وَ انْصُرْنا عَلَى الْقَوْمِ الْكافِرين‏   (بقره، 250) ترجمه: «پروردگارا! پيمانه شكيبايى و استقامت را بر ما بريز! و قدمهاى ما را ثابت بدار! و ما را بر جمعيّت كافران، پيروز بگردان!    [3] . قُلْ هَلْ تَرَبَّصُونَ بِنا إِلاَّ إِحْدَى‏ الْحُسْنَيَيْنِ‏ وَ نَحْنُ نَتَرَبَّصُ بِكُمْ أَنْ يُصيبَكُمُ اللَّهُ بِعَذابٍ مِنْ عِنْدِهِ أَوْ بِأَيْدينا فَتَرَبَّصُوا إِنَّا مَعَكُمْ مُتَرَبِّصُون‏  (توبه، 52) ترجمه: بگو: «آيا درباره ما، جز يكى از دو نيكى را انتظار داريد؟! (: يا پيروزى يا شهادت) ولى ما انتظار داريم كه خداوند، عذابى از سوى خودش (در آن جهان) به شما برساند، يا (در اين جهان) به دست ما (مجازات شويد) اكنون كه چنين است، شما انتظار بكشيد، ما هم با شما انتظار مى‏كشيم!»   [4] . وَ الْعادِياتِ‏ ضَبْحا  (عادیات، 1) ترجمه: سوگند به اسبان دونده (مجاهدان) در حالى كه نفس‏زنان به پيش مى‏رفتند.  
. ■ روایت شام | سلسله آه □ مسعود یوسف پور چه پای آبله خیزی، چه مرکبی و چه راهی مهار ناقه نیفتد به دست شمر الهی به خفتگان همه رو نیزه میزدند که برخیز دریغ و درد چه راه بلند و شام سیاهی به غیر سایه ی سرنیزه ها و خار مغیلان برای طفل سه ساله نبود پشت و پناهی اسیر بود امامی که کائنات اسیرش اسیر بود چنان که به سینه سلسله آهی به پاره پاره‌ی معجر، مخدرات مکدر خدا کند که ندوزند اهل شام نگاهی گرفت سکه ولی نیزه را...خلاصه بگویم ندیده شام دوروتر ز مردهای سپاهی به چوب خشک، لبی را یزید بست که از خاک محال بود نروید پی دعاش گیاهی بدا به شعر که میخواند فی البداهه و میریخت شراب بر سر پاک بلند مرتبه شاهی... _______ .
. ■ روایت شام | آنان که □ جودی خراسانی جمعی که خلق شد دو جهان از برایشان دادند در خرابه‌ی بی‌سقف، جایشان   آنان که بودشان به سر نُه سپهر، جای مجروح از پیاده‌رَوی بود، پایشان   شخصی کنیز خواست از آن فرقه‌ای که بود جبریل، خادم درِ دولت‌سرایشان   آنان که بود بر سرشان مهر، سایبان در آفتاب، سوخت رخ مه‌لقایشان   آنان که شُست قابله‌شان ز آب سلسبیل از تشنگی پرید رخ و رنگ‌هایشان   جمعی که بانوی حرم کبریا بُدند از نینوا به عرش برین شد، نوایشان   کردند نرم، سینه‌ی جمعی که روز و شب زهرا به روی سینه همی‌داد، جایشان   جمعی که بود پنجه‌ی ایشان، گره‌گشای بستند دست‌ها ز جفا از قفایشان   آن فرقه‌ای که واسطه‌ی رزق عالمند دادند نان به رسم تصدّق، برایشان   «جودی»، به روزگار زند خیمه‌ی شهی از آن دمی که گشت گدای گدایشان .
ذلتنگ یک حسرتم.mp3
7.54M
💔 کربلا نرفتن سخت است ؛ و کربلا رفتن سخت تر ! تا نرفته‌ای شوقِ رفتن داری.. تا رفتی شوقِ مردن . کربلا رفته ها میدانند ، بعد از کربلا روضه ی حسین(ع) حکم زهر دارد برای؛؛ دل اوراق شدهٔ زائر ! آخر اینجا؛ دیگر عباس نیست؛؛ تا آرام شوی در حریمِ تنگش
. . . 🎤 این تقاص کدوم گناهه میدونی چند وقته چشم به راه این تقاص کدوم گناه هم شبم سیاه هم روزم سیاه میگم کربلا میگن که راه ها بسته ست میگم امام رضا میگن رواقا بسته ست در به درم جایی رو دیگه ندارم که برم دربدرم کسی نیست دست بکش روی سرم در به درم دلت میاد نوکرت یه گوشه تنها بمونه دلت میاد که دوباره از حرم جا بمونه دلت میاد دربدرم جایی رو دیگه ندارم که برم در به درم کسی نیست دست بکش روی سرم در به درم میگم کربلا میگن که راه ها بسته ست میگم امام رضا میگن رواقا بسته ست من که یادم نمیره هیچ وقت هوامو داشتی تو شرایط سخت پدری کن تو این یه بارم اگه کربلا نیام میشم سیاه بخت فقط راضی شو هرجوری باشه هستم من آماده ام کولمو حتی بستم دربدرم مگه میشه اربعین نرم حرم دربدرم بعد کربلا مدینه ببرم در به درم امام حسین دل من تنگه برای امام حسن امام حسین مهر یا حسن روی دلم بزن امام حسین در به درم جایی را دیگه ندارم که برم در به درم کسی نیست دست بکش روی سرم در به درم میگم کربلا میگن که راه ها بسته ست میگم امام رضا میگن رواقا بسته است 👇
6.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
میگم کربلا میگن که راها بستس میگم امام رضا میگن رواقا بستس
. شعر رضا نصابی✍ استاد کربلایی 🎤 بند اول نوشته در لهوف در میونه صفوف افتادی تو نوشته در لهوف زیر تیغ و سیوف جون دادی تو نوشته مقتل ته گودال شدی بی هوش شدی بی حال نوشته مقتل ته گودال تنه پاکت شدش پامال بند دوم نوشته که سرت جلوی خواهرت جدا می شه نوشته که حسین روخاکا پیکرت رها می شه نوشته مقتل پیش مادر رسید از راه کشید خنجر نوشته مقتل با چشم تر می دید زینب بریدش سر بند سوم والشمر و جالس و می بینه مادرش خیر النسا والشمر و جالس و می خونه خواهرش وا احمدا نوشته مقتل پیشه زهرا یکی می زد تورو با پا نوشته مقتل. پیشه زینب تنت افتاد زیر مرکب https://eitaa.com/emame3vom/49790 👇