.
#واحد
#مصائب_شام
ای چشمهای هرزۀ شامی، حیا کنید
ناموسِ اهلبیت و تماشا! اِبا کنید
این ازدحامِ زشتِ اَراذل برای چیست
بر آل پاک فاطمه کمتر جفا کنید
ما را اسیرِ خارجی و بَرده خوانده اید
شرم از امامِ قافلۀ مصطفا کنید
عمامۀ امام زمان زیر شعله سوخت
رحمی بحال سید مظلوم ما کنید
بارانِ سنگها سرِ ما را نشان گرفت
یک بار هم نشد که هدف را خطا کنید
جای سرِ بریده مگر زیر دست و پاست
بهتر که جایشان به سرِ نیزه ها کنید
دَف میزنید و هدیه به رقاصه ها دهید
خون تا به چند بر جگر هَل اَتا کنید
دورِ کجاوه ها سرِ بابا چه میکند
این داغدیدگان حرم را رها کنید
با آستین حجابِ حرم حفظ شد،چرا
با اهلبیت فاطمه اینگونه تا کنید
یک صبح تا غروب، اهانت بما بس است
دیگر برای قافله یک راه وا کنید
ذکر علی اگر که گناه کبیره است
پس لااقل حقوق پیمبر ادا کنید
از کوچۀ یهود و نصارا حذر دهید
تا چند ناروا به دلِ ما روا کنید
جشن و سرور و خنده و تحقیر و ناسزا
قدری حیا ز قاری قرآن ما کنید
ما را محلِ برده فروشان روا نبود
یک ذره یادِ روز عذاب خدا کنید
شاعر:محمود ژولیده ✍
#شام_بلا
#امام_سجاد
#اسارت
___________
.
.
#اسارت
#شام_بلا
#محسن_عربخالقی
عبور قافله را بین شام میبینم
و در حوالی آن ازدحام میبینم
مگر چه چیز تماشایی است در اینجا
حضور این همه فرد بنام میبینم
کجاست؟شهر یهود است یا دیار کفر؟
به روی نیزه سر یک امام میبینم
در این زمین پی یک قطره معرفت بودم
ولی چه سود که قحط مرام میبینم
به چشمهای پر از خون مردم شامی
نشان آتش یک انتقام میبینم
مگر چه دینجدیدی میان اینشهر است؟
که بر یتیم کمک را حرام میبینم
خرید سنگ در اینشهر سنگدل غوغاست
و هر که سنگ گرفته به بام میبینم
به هر طرف که سر خویش را بچرخانم
غریبِ تشنه لبی را مدام میبینم
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
«اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»
#شام
#امام_حسین
.
.
#اسارت
■ روایت #شام | نامحرم
□ احمد حیدری
زنهای شام غصه معجر نداشتند
کمبودی از غنیمت و زیور نداشتند
در کوچه ها نشد سرشان زخم سنگ و چوب
در پیش چشم رأس برادر نداشتند
بر خار، پا برهنه نبودند کل راه
زنجیر هم به گردن مضطر نداشتند
اطرافشان به هلهله نامحرمی نبود
داغ تنور و سوختن سر نداشتند
حین حراجِ سوختهی گاهواره ای
شرمی ز داغ سینه مادر نداشتند
بی شرم های کوچهی برده فروشها
شرم از کنیز خواندن سرور نداشتند
یک زن دلش به حال اسیران کمی گرفت
میگفت کاش کودک دختر نداشتند
نامردهای شام چه مردانه میزدند
جز تازیانه صحبت دیگر نداشتند
از دینشان که خیر ندیدیم کاش که
در شهرشان یهودی کافر نداشتند
در پاسخ تلاوت قرآن نیزه ها
از سنگ و چوب حربه بهتر نداشتند
از سنگ و چوب و آتش عوض شد رخ حسین
دست از سرش هنوز ولی برنداشتند
#شام_بلا
#اسارت
.👇
.
#شام
■ روایت شام | سلسله آه
□ مسعود یوسف پور
چه پای آبله خیزی، چه مرکبی و چه راهی
مهار ناقه نیفتد به دست شمر الهی
به خفتگان همه رو نیزه میزدند که برخیز
دریغ و درد چه راه بلند و شام سیاهی
به غیر سایه ی سرنیزه ها و خار مغیلان
برای طفل سه ساله نبود پشت و پناهی
اسیر بود امامی که کائنات اسیرش
اسیر بود چنان که به سینه سلسله آهی
به پاره پارهی معجر، مخدرات مکدر
خدا کند که ندوزند اهل شام نگاهی
گرفت سکه ولی نیزه را...خلاصه بگویم
ندیده شام دوروتر ز مردهای سپاهی
به چوب خشک، لبی را یزید بست که از خاک
محال بود نروید پی دعاش گیاهی
بدا به شعر که میخواند فی البداهه و میریخت
شراب بر سر پاک بلند مرتبه شاهی...
#اسارت #شام_بلا #مجلس_یزید
#امام_حسین
_______
.
.
#خرابه_شام
■ روایت شام | آنان که
□ جودی خراسانی
جمعی که خلق شد دو جهان از برایشان
دادند در خرابهی بیسقف، جایشان
آنان که بودشان به سر نُه سپهر، جای
مجروح از پیادهرَوی بود، پایشان
شخصی کنیز خواست از آن فرقهای که بود
جبریل، خادم درِ دولتسرایشان
آنان که بود بر سرشان مهر، سایبان
در آفتاب، سوخت رخ مهلقایشان
آنان که شُست قابلهشان ز آب سلسبیل
از تشنگی پرید رخ و رنگهایشان
جمعی که بانوی حرم کبریا بُدند
از نینوا به عرش برین شد، نوایشان
کردند نرم، سینهی جمعی که روز و شب
زهرا به روی سینه همیداد، جایشان
جمعی که بود پنجهی ایشان، گرهگشای
بستند دستها ز جفا از قفایشان
آن فرقهای که واسطهی رزق عالمند
دادند نان به رسم تصدّق، برایشان
«جودی»، به روزگار زند خیمهی شهی
از آن دمی که گشت گدای گدایشان
#شام_بلا #اسارت
.
.
اینجا همه کورند و از آیات میگویند
خورشید را حتی چراغی مات میگویند
این سرزمین تیره را شامات میگویند
پای زمان انگار اینجا لنگ میگردد
یعنی چهل گامش چهل فرسنگ میگردد
این باب را دروازۀ ساعات میگویند
این سو زنانی خسته با اطفال میآیند
پانصد هزار آن سو به استقبال میآیند
افلاک، از نحسی این اوقات میگویند
تا رأس مولا بین صفها میرود بالا
آواز میخوانند و دفها میرود بالا
در شعرشان رقّاصهها طامات میگویند
بر نیزهها حتی امیری میکند این سر
سائل بیاید دستگیری میکند این سر
او را کماکان قبلۀ حاجات میگویند
آل علی را شامیان خون جگر دادند
از کوچۀ تنگ یهودیها گذر دادند
"واحمزتا واجعفرا" ذرّات میگویند
پیرزنی که در سرش جز فکر خیبر نیست
برداشتسنگی از زمینپرسید اینزنکیست
گفتند او را عم سادات میگویند
اموال را بردید حرفی نیست شامیها
اما کجای این جهان آه ای حرامیها
روبندهای کهنه را سوغات میگویند
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
«اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»
#اربعین
#شام_بلا
#اسارت
#میلاد_حسنی ✍
.
.
#زمینه یا #شور #اسارت #حضرت_زینب سلام الله علیها(اول ماه صفر-شام بلا)
#اول_صفر
#ورود_به_شام
#زمینه_اول_صفر
#شور_اول_صفر
#ایام_اسارت
#پشت_دروازه
🏴بند اول
پشت دروازه ساعات رسیده عمه سادات
سر ارباب روی نیزه سر دیگه باب حاجات
واویلا همراهه شمرو حرمله
واویلا داره میاد یه قافله
واویلا میاد صدای هلهله
واویلا زینب و کوچه های شام
واویلا زینب و دیده ی عوام
واویلا زینب و مجلس حرام
(واویلا رسیده کاروان به شام)
🏴بند دوم
شروع ماتم عظماست پریشون حضرت زهراست
واسه ی آل پیمبر اوج این مصیبت اینجاست
واویلا انگاری عید شامیاس
واویلا چراغونی محله هاس
واویلا بساط رقصشون بپاس
واویلا رقیه و یه عده پست
واویلا بگم ز سنگینیه دست
واویلا دندون شیریش و شکست
(واویلا رسیده کاروان به شام)
🏴بند سوم
دختر حضرت حیدر زینت دامن مادر
وارد شام بلا شد همرهه راس برادر
واویلا ز غصه های بی امون
واویلا ز طعنه و زخم زبون
واویلا یزید و چوب خیزرون
واویلا زینب و شیون رباب
واویلا زینب و سینه ی کباب
واویلا زینب و اون بزم شراب
(واویلا رسیده کاروان به شام)
🎤با نوای زیبای کربلایی سید محسن گندمی
#دروازه_ساعات #شام_بلا
✍کربلایی امیرحسین سلطانی
👇
.
#اول_صفر_ورود_به_شام
#ترکیب_بند
پشتِ دروازه غرق ابهام است
ازدحامی عجیب در شام است
کاروان را مُعطّلش کردند
این چه جور احترام و اکرام است
به کدامین بیان کنم تشریح
فخرِ عالم به شام، گمنام است
سَبِّ حیدر ز بس شده مرسوم
همۀ شهر پُر ز دشنام است
جای گُل، بر سر و روی زینب
بارشِ سنگ و آتش از بام است
بهرِ تهمت زدن به آل علی
پیرِزن هم به عرضِ اندام است
اصلاً انگار این ولایتِ کفر
بی خبر از ظهور اسلام است
شامیان را حیا و عفت نیست
آل عصمت به شام بَد نام است!
بر یتیم و اسیر بَد اَخمند
از صغیر و کبیر بی رحمند
کاروان شد به پیشِ منظرها
همه دیدند پاره معجرها
آستین های پارۀ زنها
شد حجابی برای دخترها
دور از چشم حضرت عباس
ریختند آبروی خواهرها
میهمانان خارج حتی
همه دیدند بغضِ کوثرها
سرِ شب تا سحر حرامی ها
سنگ میریختند بر سرها
این مصیبات را همان بهتر
که ندیدند چشمِ مادرها
حرف بَد میزدند نامردان
پیش چشم و سر برادرها
گریۀ آسمان درآمده بود
داشت میریخت اشکِ اخترها
هر طرف غرق در فسادی بود
پایکوبی و رقص و شادی بود
وای بر شامیانِ لاکردار
بدتر از کوفیانِ بَدرفتار
اهل بیتِ حسین را بردند
از محلِ یهود تا بازار
رأسها با کجاوه ها نزدیک
تا ببینند مردمِ بَدکار
از غرورِ شکستۀ زینب
تارسیدن به کاخِ استکبار
نان و خرما تعارفش کردند
صدقه دادنِ حقارت بار
ناسزا گفتنِ حرامیِ پست
گریۀ طفل و خندۀ حضّار
ریسمان ها به دستِ اهل حرم
کعبِ نی ها به پنجۀ کفار
همه اینها به یک طرف اما
وای از چشم های پُر آزار
اُسرا را به شهر گرداندند
شهدا را چه سخت گرياندند
#محمود_ژولیده
#شام_بلا #دروازه_ساعات
.
.
#اربعین
دم دروازی ساعات خدا رحم كند
به دلِ عمة سادات خدا رحم كند
محملم پرده ندارد مددي يا ستّار
حاجتم وقت مناجات خدا رحم كند
چشم من تار شده ، يا تو به هم ريخته اي
گريه دار است ملاقات خدا رحم كند
كو علمدار حرم ؟ آبرويم در خطر است
وسط اين همه الوات خدا رحم كند
سَرِ بازار به انگشتْ نشانم دادند
رد شدم با چه مكافات خدا رحم كند
به همان خنجر كُنْدي كه تو را زَجْرَت داد
مي كند شِمْر مُباهات خدا رحم كند
سرت از نيزه زمين خورد دلم ريخت حسين
زير پا رفتي ؟ به لبهات خدا رحم كند
نيزه نيزه شده از بس گلويِ پارة تو
گُم شدي بين جراحات خدا رحم كند
به حرم چون لبِ تو چوبِ حراجي زده اند
تا نميرم ز بليّات خدا رحم كند
چشم يك شهر به دنبال كنيز است حسين
تا كنم حفظ امانات خدا رحم كند
چانه مي زد سَرِ گهواره يكي پيش رباب
بهر تسكين مصيبات خدا رحم كند
#قاسم_نعمتی ✍
#شام_بلا #اسارت
#دروازه_ساعات #مصائب_شام
.
۲۱
#زمینه
#ورود_اهل_بیت_به_شام
#حاج_رضا_یعقوبیان
#سبک_تسبیحات_حضرت_زهرا
در شام غم
آورده اند جمع اسیران را
بر نیزه ها سر شهیدان را
همراه شان دل پریشان را
در شام بلا شور و همهمه است
زخم زبان ها بر لب همه است
در رو به روی زینب حسین
بر نیزه رأس پور فاطمه است
آه واویلتا امان ز شام۴
در شام غم
دشمن دین حق چو مجنون است
ظلم و ستم بر همه افزون است
دل همه اهل حرم خون است
خورشید ولا روی نیزه هاست
خون دل خاندان مصطفاست
بهر خاندان آل عبا
بدتر از کربلا شام بلاست
آه و واویلتا امان ز شام۴
در شام غم
آنان که جاهل و بد و پستند
دست همه اهل حرم بستند
قلب گل فاطمه بشکستند
روز اهل حرم به شهر شام
گشته از ظلم و کینه همچو شام
بر سر و روی آل مصطفی
سنگ کینه زنند ز روی بام
آه و واویلتا امان ز شام۴
در شام غم
صبر همه اهل حرم کم شد
نصیب شان غصه و ماتم شد
قامت ساجدین ز غم خم شد
آتش ظلم و کین زبانه زد
یتیمانش را بی بهانه زد
بر اسیران دشت کربلا
با کعب نی و تازیانه زد
آه و واویلتا امان ز شام۴
#اول_صفر
#شام_بلا
#شام
.👇
.
#دروازه_ساعات
ای دل مگر نه خاتم ماه محرم است
باز این چه شورش است که در خلق عالم است
گر ماجرای کوفه و کرب و بلا گذشت
باز این چه نوحه وعزا و چه ماتم است
گویا طلوع کرده به شام آفتاب عشق
کاشوب در تمامی ذرات عالم است
صبح ورود شام چنان تیره بد کز آن
کار جهان و خلق جهان جمله در هم است
سرهای کشتگان همه بر دوش نیزه ها
سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است
آن محشری که کرده به پا چوب خیزران
بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است
رشک ملک خرابه نشین شد که محتشم
گفتا عزای اشرف اولاد آدم است
ویرانه و دل شب و دردانه و پدر
آری بساط عشق به خوبی فراهم است
فردا سپیده چشم در آن بزم تا گشود
بر گرد شمع دید که پروانه ای کم است
#امام_حسین
#ورود_اهل_بیت_به_شام
#جواد_هاشمی_تربت
#شام_بلا
▪️
ای دل مگر نه خاتمه ماه محرم است
باز این چه شورش است که در خلق عالم است
گر ماجرای کوفه و کرب و بلا گذشت
باز این چه نوحه وعزا و چه ماتم است
گویا طلوع کرده به شام آفتاب عشق
کاشوب در تمامی ذرات عالم است
صبح ورود شام چنان تیره بد کز آن
کار جهان و خلق جهان جمله در هم است
سرهای کشتگان همه بر دوش نیزه ها
سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است
آن محشری که کرده به پا چوب خیزران
بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است
رشک ملک خرابه نشین شد که محتشم
گفتا عزای اشرف اولاد آدم است
ویرانه و دل شب و دردانه و پدر
آری بساط عشق به خوبی فراهم است
فردا سپیده چشم در آن بزم تا گشود
بر گرد شمع دید که پروانه ای کم است
#ورود_اهل_بیت_به_شام
#جواد_هاشمی_تربت
▪️
.
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
هم خواهر شهیده
هم مادر شهیده
گریه کنید که زینب
به شهر شام رسیده
نداره او پناهی
جز چند سر بریده
گریه کنید که زینب
به شهر شام رسیده
رو خارای بیابون
سه ساله ای دویده
گریه کنید که زینب
به شهر شام رسیده
@emame3vom
با دست بسته اومد
با یه قد خمیده
گریه کنید که زینب
به شهر شام رسیده
زدن میون کوچه
به صورتش کشیده
گریه کنید که زینب
به شهر شام رسیده
تو این همه شلوغی
زخم زبون شنیده
گریه کنید که زینب
به شهر شام رسیده
#مرتضی_عابدینی
#اسارت #شام_بلا
#سبک_دوباره_مرغ_روحم
#سبک_حمید_رمی
https://eitaa.com/emame3vom/49961
.
.
🔊 #زمینه فوق العاده سوزناک...
⭕ متن:امان از این شام، امان از...
🎙️ #نریمان_پناهی
#شام_بلا #اسارت
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
امان از این شام، امان از دشنام
زدن زنها رو، همه از رو بام
امان از بازار، امان از آزار
به ما خندیدن، میون انظار
با دستوپای بسته شامیا
میبردن مارو بین کوچهها
از رو نیزه دیدی سرم شکست
واویلا از دست یهودیها
وااای
دخترت رو میزدن
خواهرت رو میزدن
رو نِی هِی جلو رباب
اصغرت رو میزدن
واای، الشام، الشام، الشام
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
امان از سنگا، امان از دستا
کبود و نیلی، شد اعضای ما
امان از مردا، امان از زنها
دیدم اشکاتو، بهروی نِیها
دیدم تو بازار حراجیا
انگشترت رو دست شامیا
دردم اینه با سوت و هلهله
بردن مارو بزم شراب خا
وااای
میزدش، چه بیامون
رو لبت، با خیزرون
مِی میریخت، روی سرت
روبرو، نگاهمون
وااای
دخترت رو میزدن
خواهرت رو میزدن
رو نِی هِی جلو رباب
اصغرت رو میزدن
الشام، الشام، الشام، واای
👇
.
#امام_حسین
#مناجات
#حضرت_زینب_س
#کوفه_و #شام_بلا
حس می کنی زمین و زمان گریه میکنند
وقتی که جمع سینهزنان گریه میکنند
این سو داغ اکبر و آن سو غم حبیب
در ماتم تو پیر و جوان گریه میکنند
این سیل، سیل اشک عزادارهای توست
چون ابر با تمام توان گریه میکنند
تو کیستی که در غم از دست دادنت
مردان ما شبیه زنان گریه میکنند
با یاد آن نماز جماعت که خواندهای
گلدستهها اذان به اذان گریه میکنند
در ماتم اسارت زینب عجیب نیست
سرها اگر به روی سنان گریه میکنند
شاعر: #امیر_تیموری
https://eitaa.com/emame3vom/50792
.
YEKNET.IR - shoor - arbaein 1400 - sibsorkhi.mp3
3.37M
🔳 #شور روضه ای #اربعین
🌴چه پای آبله خیزی
🌴چه مرکبی و چه راهی
🎤 #حسین_سیب_سرخی
#شام_بلا
#مسعود_یوسفپور
چه پای آبله خیزی، چه مرکبی و چه راهی
مهار ناقه نیفتد به دست شمر الهی
به خفتگان همه رو نیزه میزدند که برخیز
دریغ و درد چه راه بلند و شام سیاهی
به غیر سایۀ سرنیزهها و خار مغیلان
برای طفل سه ساله نبود پشت و پناهی
اسیر بود امامی که کائنات اسیرش
اسیر بود چنان که به سینه سلسله آهی
به پاره پارۀ معجر، مخدّرات مکدّر
خدا کند که ندوزند اهل شام نگاهی
گرفت سکّه ولی نیزه را...خلاصه بگویم
ندیده شام دوروتر ز مردهای سپاهی
بهچوبخشک، لبی را یزیدبست که ازخاک
محال بود نروید پی دعاش گیاهی
بدا بهشعرکهمیخواندفیالبداهه و میریخت
شراب بر سر پاک بلند مرتبه شاهی...
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
«اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»
https://eitaa.com/emame3vom/50954
ShahadatImamSadegh1401[04].mp3
1.19M
🎙در راه شام خون جگر شد غذایشان (#روضه)
🔺بانوای: حاج میثم مطیعی
#شام_بلا
#خرابه_شام
#موزون_اصفهانی
آنان که برگزید ز عالم، خدایشان
دادند در خرابۀ ویرانه، جایشان
آنها که بود درگهشان تکیهگاه خلق
خشت خرابه گشت، چرا متّکایشان؟
قومی که قوتشان ز نعیم بهشت بود
در راه شام، خون جگر شد غذایشان
آیا بُد این یتیمنوازی که تا یزید
پُرخون سر بُریده فرستد برایشان؟
از کربلا به کوفه و از کوفه تا به شام
بود آه و ناله همدم صبح و مسایشان
بستند اهلبیت نبی را به یک طناب
قومی که بُد یزید لعین، پیشوایشان
ذرّیّههای فاطمه، گلهای باغ دین
از خار غم پُر آبله شد از چه پایشان؟
"موزون"! از این مصیبت جانسوز، لب ببند
رو اشک ریز، روز و شب اندر عزایشان
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
.
#اول_صفر_ورود_به_شام
#زمزمه_اول_صفر
#زمینه_اول_صفر
#ایام_اسارت
#شده_ازدحام
🏴بند اول
شده ازدحام،سه روز پشت دروازهٔ شهر شام
یه عده واسه،کنیز اومدند و یه عده غلام
چراغونیه،که انگاری عیده توی شهر شام
همه اومدن،ببینن روی نیزه راس امام
واویلا امون،یه عده میگن که تماشا کنید
تماشا کنید،نگاه به سر روی نی ها کنید
واسه خونتون،برید و کنیزی تمنا کنید
به شام بلا_رسید کاروون
واویلا امون و واویلا امون
شده خون دله_صاحب الزمون
واویلا امون و واویلا امون
🏴بند دوم
غم بی حساب،بی بی زینب و بزم عیش و شراب
غم بی حساب،بی بی زینب و درد حفظ حجاب
آهای شامیا،ایشالله بشید روزی خونه خراب
به والله که،نداره تماشای ما هیچ ثواب
واویلا امون،قدی که شده خم تماشایی نیست
نخندید به ما،که در پای ما قوت و نایی نیست
نگید خارجی،به ما که به جز طبل رسوایی نیست
به شام بلا_رسید کاروون
واویلا امون و واویلا امون
شده خون دله_صاحب الزمون
واویلا امون و واویلا امون
#شام_بلا
✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
.👇
.
#بعد_از_شهادت_امام_حسین
■ روایت #شام_بلا | مثل حیدر
□ محمدعلی بقایی✍
بس که خورشید موپریشان است
آفتاب عراق سوزان است
رنگ عوض کرده پیکرت حتما
چونکه در قتلگاه عریان است...
رفت میدان برادری تنها
آمد اما از او سری تنها
باقی قصه بعد تو این است
راه شام است و خواهری تنها
هیچ روزی شبیه شام نشد
دختر حیدر احترام نشد
هر چه رفتیم صبح تا سرشب
کوچه پس کوچه ها تمام نشد
بس که شد کوچه های شام شلوغ
دورمان بود از اتهام شلوغ
معجرم خاک و خون گرفت که بود
سرم از سنگ های بام شلوغ
آبروی قبیله را بردند
بانوان جلیله را بردند
سر عباس تا به نیزه نشست
دست بسته عقیله را بردند
صحبت از معجر و نقاب گذشت
بر سرم کامل آفتاب گذشت
به خدا نصف جان شدم از شرم
تا که آن مجلس شراب گذشت
خواهرت شعله های در دیده
از همان ابتدا خطر دیده
این غبار مبارزه است حسین
معجرم رنگ خاک اگر دیده
من به دلهای مرده جان دادم
به همه راه را نشان دادم
مثل حیدر که فتح خیبرکرد
کوفه و شام را تکان دادم
همه ی خلق در امان من است
عفت و عاطفه نشان من است
کوفه وشام بدر و احزاب است
ذوالفقار علی بیان من است
از یتیمان سپاه آوردم
باغم و سوز و آه آوردم
کاروانی پر از ستاره و ماه
سمت شام سیاه آوردم
.
02.mp3
5.2M
#حضرت_زینب سلام الله علیها
کاش در دروازه ی ساعت زمان می ایستاد
نیزه ها می رفت اما کاروان می ایستاد
کاش وقتی قلب زینب روی نیزه می تپید
قلب دنیا می گرفت وناگهان می ایستاد
کوفیان دیدند،وقتی لب به گفتن می گشود
ناگهان زنگ شتر ها از تکان می ایستاد
کائنات انگار تحت امر زینب می شدند
آن چنان که گفته اند:«آب روان می ایستاد»
او که با صبر وغرور وهمت زهرایی اش
باحجابش روبروی دشمنان می ایستاد
زینبی که خطبه ها را حیدری می خواند وبعد
روی حرفش چون علی تا پای جان می ایستاد
با وجودی که غمی سنگین به روی شانه داشت
هم چنان می ایستاد و هم چنان می ایستاد
روضه ی گودال را اصلا نخوانم بهتر است
شمر در خون می نشست اما سنان می ایستاد
***
حرمله آتش به پا میکرد در قلب حرم
بر بلندی ها که با تیر و کمان می ایستاد
آفتاب داغ می تابید بر تن ها،ولی
قاتل خورشید زیر سایبان می ایستاد
بیت آخر سهم خولی می شد و با خواندش
بر زمین میخورد وقتی روضه خوان می ایستاد
#احمد_علوی✍
#شام #شام_بلا
.
.
#امام_حسین
#مناجات
#حضرت_زینب_س
#کوفه_و #شام_بلا
حس می کنی زمین و زمان گریه میکنند
وقتی که جمع سینهزنان گریه میکنند
این سو داغ اکبر و آن سو غم حبیب
در ماتم تو پیر و جوان گریه میکنند
این سیل، سیل اشک عزادارهای توست
چون ابر با تمام توان گریه میکنند
تو کیستی که در غم از دست دادنت
مردان ما شبیه زنان گریه میکنند
با یاد آن نماز جماعت که خواندهای
گلدستهها اذان به اذان گریه میکنند
در ماتم اسارت زینب عجیب نیست
سرها اگر به روی سنان گریه میکنند
شاعر: #امیر_تیموری ✍
تو کیستی که در غم از دست دادنت،
مردان ما شبیه زنان گریه میکنند..
در ماتم اسارت زینب عجیب نیست،
سرها اگر به روی سنان گریه میکنند
.
.
#شور
#اسارت
#شام
آه وای از شامیا
اهل بیت و بردن توی کوچه ها
مرد و زن میگفتن حرف ناروا
آه وای از شامیا
آه وای از شامیا
چه بلا ها دیدم روی ناقه ها
دختراتو دیدم زیر دست و پا
آه وای از شامیا
آه وای از شامیا
راهمونو بستن بین کوچه ها
زینبت رو بردن توو نامحرما
آه وای از شامیا
آه مارو میزدن
بچه هاتو با کعب نی می زدن
منو با سنگا پی در پی می زدن
آه مارو میزدن
آه از بازار حسین
زینبت رو بردن با آزار حسین
دور ما رقصیدن توو انذار حسین
آه از بازار حسین
آه از قوم یهود
روی دختر ها شد نیلی و کبود
توو دل این مردم هیچ رحمی نبود
آه از قوم یهود
آه حرمت ها شکست
قامتم پیش نامحرم ها شکست
سر زینب با چوب و سنگا شکست
آه حرمت ها شکست
آه توو بزم شراب
تو رو میزد پیش چشمای رباب
چقد آخه کردش قلبم رو کباب
آه توو بزم شراب
#عباس_قلعه✍
#شام_بلا
👇
.
🏴سبک #زمینه مصیبت اهل بیت علیهم السلام اول ماه صفر ورود کاروان اسرا به #شام
#زمینه_اسارت
#رسیده_به_شام_بلا
🏴بند اول
رسیده به شام بلا کاروان ای امان
آجرک الله حضرت صاحب العصرو زمان
عمه جانت رسیده،پشت دروازه ی شام
بچه هارو آورده،میونه این ازدحام
دخترارو آورده،بین انظار عوام/وای...حسین
رسیده خسته زینب،تا بشه بی احترام
بریزن رو سرش سنگ،جای گل از روی بام
بشنوه از زبون،شامیا لفظ دشنام/وای...حسین
🏴بند دوم
شده به رنگ خون تو ای حسین آسمون
شده از این درد و بلا خواهر تو قد کمون
چی گذشته به زینب،چه بلاهایی دیده
دیده از غم رقیه،شده قامت خمیده
بی برادر به اینجا،با حقارت رسیده/وای...حسین
توی بازار شام و،کوفه اینارو بردن
چقد از مردماشون،سنگای شامی خوردن
بازم از روی نیزه،سرو پایین آوردن/وای...حسین
#شام_بلا
#اسارت #دروازه_ساعات
✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
✍️کربلایی مجید آقاجانی
👇
.
#دروازه_ساعات
#شام
سه روز است آب و غذایی نخوردیم
نشستیم و جای کبودی شمردیم
سه روز است ما جای خوابی نداریم
به جز آستین ها حجابی نداریم
دعا کن کسی بین معبر نباشد
اگر هست از مردم شر نباشد
ببین باز کردند دروازه هارا
دعا کن من و بچه هارا... نگارا!
عجب ازدحامی عجب پست هایی
عجب لات هایی عجب مست هایی
عجب جای تنگی عجب طبل جنگی
عجب دستهایی عجب چوب و سنگی
دل شام ازینکه اسیریم شاد است
دلم سوخت.. رقاصه دورم زیاد است
بگو نیزه دارت نخندد به دردم
قرار است تا کی به کوچه بگردم؟!
کسی نیزه میزد به پهلوم در راه..
کسی درمیاورد ادای مرا آه..
امان از اسیری امان از غریبی
روی صورتم چنگ زد نانجیبی
چه میشد درآن کوچه دیگر نبودی
که من هو شدم بین مشتی یهودی
خودت کور کن چشم آن ساربان را
خودت لال کن آن زن بد دهان را
ابالفضلِ ما بود و خشمی خروشان
که رفتیم بازار برده فروشان..
من از دخترانت خجالت کشیدم
چگونه بگویم چه حرفی شنیدم
✅سید پوریا هاشمی-محرم۱۴۰۲
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#زبانحال_حضرت_زینب_سلام_الله
#شام_بلا
#اسارت
.
#نوحه_سنتی
#شام_بلا
#سبک_حاج_ناظم
ای سایبان من سرت حسین جان
برس به داد خواهرت حسین جان
گشته ام نیمه جان
وای از این شامیان
مظلوم حسینم
از کوفه بدتر کوچه های شام است
خاکستر و آتش به روی بام است
بین چه کرده با ما
یهود و نصارا
مظلوم حسینم
ذُریه ی زهرا شده گرفتار
آل علی کجا و کوچه بازار
از روی نی ببین
خواهرت دلغمین
مظلوم حسینم
#حضرت_زینب
#ورود_شام
#شام
#میثم_مومنی_نژاد ✍
👇
.
▪️#زمینه #اسارت و #شام_بلا▪️
▪️بنداول▪️
رفتی عزیزم من رو نبردی
کاش مرده بودم وقتی تو نیزه خوردی
آتیش افتاده روی سرم حسین حسین حسین حسین
بی حیا پره دور و برم حسین حسین حسین حسین
ای وای از بی کسی تو کوچه های این شام
ای وای از ازدحام و ناسزا و دشنام
(شدم آواره ای شهید بی گناهم
به کی تکیه کنم کجایی تکیه گاهم)
▪️بنددوم▪️
از روی بام و از روی دیوار
من می خورم سنگ بگو بیاد علمدار
تو محله ی یهودیام حسین حسین حسین حسین
مرگم و من از خدا می خوام حسین حسین حسین حسین
می بینی ای حسین که نیلی و کبودم
این بوده جرم من که عاشق تو بودم
(شدم آواره ای شهید بی گناهم
به کی تکیه کنم کجایی تکیه گاهم)
#شام
#زمینه_اسارت
#زمینه ۱۴۰۳
#محسن_طالبی_پور ✍
مشابه سبک زیر خوانده میشود
👇