eitaa logo
امام حسین ع
18.4هزار دنبال‌کننده
397 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. پایِ غریبی تو به پا برنخواستند یا دشمنت شدند و یا برنخواستند مُشتی حرامزاده ز جا برنخواستند وارد شدی به پایِ شما برنخواستند اهل مدینه ناز شما را کشیده اند یک عده جانماز شما را کشیده اند با خنده زخم بر جگرت میگذاشتند اهل مدینه سر به سرت میگذاشتند گاهی عصا به رویِ پرت میگذاشتند یک کوزه سَمّ کنار سرت میگذاشتند تنها ، غریب ، بی کس و آرام میروی از کوچه هایِ طعنه و دشنام میروی در کوچه میروی ، غم مادر نشسته است قنفذ در این مسیر مُکَرَر نشسته است در پیش تو مُغیره به منبر نشسته است درخانه پایِ قتل تو همسر نشسته است این زهر و دردِ سوختنت فرق میکند تو طرز دست و پا زدنت فرق میکند زانو بغل مکن چقَدَر آه میکشی تو در جوابِ اهل گذر آه میکشی با راز خویش تا به سحر آه میکشی داری به جای چند نفر آه میکشی در آه آهِ خویش تو مویت سفید شد در کوچه ای امیدِ دلت نا امید شد تقصیر تو نبود که مادر پرش شکست تقصیر تو نبود اگر زیورش شکست تقصیر تو نبود دلِ اطهرش شکست تقصیر تو نبود زدند و سرش شکست گیرم که دست تو سپر مادرت نشد تقصیر تو نبود قدت یاورت نشد بیرون بریز این جگر پاره پاره را بیرون بریز غُصه یِ این گوشواره را زینب رسیده است بگو راهِ چاره را خونابه هایِ دور لبِ پُر شراره را با مقنعه دهان تو را پاک میکند این خاکِ گیسوانِ تو را پاک میکند خون لخته رویِ پیرُهنت ریخته شده آلاله وقت آمدنت ریخته شده هفتاد تیر در بدنت ریخته شده هم خونِ تازه از کفنت ریخته شده دارد حسین پیش تو از حال میرود او از کنار تو تهِ گودال میرود شکر خدا که پیرُهنت در نیامده با زور خاتم یمنت در نیامده دیگر لباسهایِ تنت در نیامده یا چوبِ نیزه از دهنت در نیامده شکر خدا که پیکرِ پاکِ تو پا نخورد سرنیزه ای میانِ گلویِ تو جا نخورد اما حسین صورتِ از خون خضاب داشت در دل برایِ خواهرِ خود اضطراب داشت یک کوه غُصه داشت ولیکن رباب داشت جا در میانِ مجلس و بزمِ شراب داشت با چوبدست رویِ لبش مینواختند یک عده مست رویِ لبش مینواختند محمد جواد پرچمی ✍ .
  از هر غریب در وطنِ خود غریب تر از هرچه روضه، روضه ات آقا عجیب تر زهر جفا چه کرد به جسم مطهرت ای ناله های تو ز جگر پرلهیب تر خوردی زمین و کاسه ی صبرت شکسته شد گودال قتلگاه تو در هجره شیب تر نشنیده ماند ناله ی ای وای مادرت از بسکه بود همسر تو نانجیب تر یک عمر یادِ آن در و دیوار بوده ای از کودکی به جانِ تو غم ها نصیب تر رضا باقریان .
. سر می نَهیم رویِ درِ بسته ی بقیع گریه شده وضویِ درِ بسته ی بقیع ای کاش پرچمی سرِ این قبر می زدیم با گریه پرچمی سرِ این قبر می زدیم قربان آن جگر که چهل سال پاره بود زخمی از آن شکستگی گوشواره بود در کوچه ها فقط پیِ یک راهِ چاره بود با ماه رفته بود و عصایِ ستاره بود چون کوچه تنگ بود کسی در برابرش بگذاشت ،پا به چادر و رد شد زمادرش در کوچه مادرت به عصا احتیاج داشت چشمش ندید، راهنما احتیاج داشت پهلو شکسته ضربه کجا احتیاج داشت سیلی که خورد،  ضربه ی پا احتیاج داشت؟؟؟ لعنت بر آنکه با لگدش بارِ او شکست بادستِ بسته شخصیت یار او شکست از آن به بعد خنده به لبها حرام شد تو هفت ساله بودی و عمرت تمام شد در شهر،  آلِ فاطمه بی احترام شد توهینِ بر علی همه جا لفظِ عام شد دیدی کسی که حرمت صدیقه را شکست بر منبر پیمبر و جایِ علی نشست آهسته تر قدم بزن ای مردِ کوچه ها بشکن سکوتِ بی کسی و سردِ کوچه ها مویت سپید کرده دگر دردِ کوچه ها یادت نرفته خنده ی نامردِ کوچه ها دیدی ز مالیات مغیره معاف شد این ها سپاسِ شدت ضربِ قلاف شد لعنت به هر کسی که تو را  بد صدا زده زخمِ زبان به سینه ی درد آشنا زده صبر تو طعنه بر همه ی انبیا زده صلحِ تو ریشه ی همه ی فتنه را زده آری چکیده ی علی و مصطفی توئی بنیانگذار نهضتِ کرببلا توئی با زهرِ همسرت جگرت ریخته به هم زهرا کجاست؟ مویِ سرت ریخته به هم تصویرهایِ چشم ترت ریخته به هم خانه دوباره در نظرت ریخته به هم بیرون بریز خون جگر های خود حسن کمتر به پیش خواهرِ خود دست و پا بزن خونین دهن ز کرببلا حرف میزنی از ماجرایِ راس جدا حرف میزنی از نیزه هایِ بی سر و پا حرف میزنی از لشگری بدون حیا حرف میزنی گرچه بناتِ فاطمه در تاب و در تب اند شکر خدا محارمِ تو دورِ زینب اند دستِ حرام زاده به معجر نمی خورد ضربِ لگد به پهلویِ دختر نمی خورد آتش زبانه اش به مویِ سر نمی خورد با ناسزا به زینب تو ، بر نمی خورد خون جگر اگر چه به لبهایِ تو نشست آهسته جان بده که ابالفضل زنده است در کربلا سپاهِ حرامی چه میکنند با چشمِ خیره خواهرِ تو دوره می کنند پوشیه ی زنان حرم پاره می کنند زنها و دختران همه آواره میکنند زینب پس از حسین گرفتار میشود آواره بین کوچه و بازار میشود قاسم نعمتی ✍ .
. کاش امشب زائر کربو بلا بودم حسین کاش امشب در میان زائرا بودم حسین کاش امشب در هوای اسمان گنبد زیبای تو میپریدم چون کبوتر من رها بودم حسین کاش امشب موقعی که اشک من جاری میشد خیره به زیباییه گنبد طلا بودم حسین کاش امشب گوشه ای از صهنه زیبای تو من مشغول ذکرو مناجات و دعا بودم حسین کاش امشب موقع سینه زدن در حروله علقمه باذکر یا ادرک اخا بودم حسین کاش امشب جون میدادم موقع سینه زدن وقتی که یاد غمه تو سر جدا بودم حسین .   دلم برای شما غرق آه و غم شده است نسیم رحمتتان باز شاملم شده است   دعای فاطمه در حق من اثر کرده غلامی در این خانه قسمتم شده است   به قدر دانه ی ارزن کسی مرا نخرید به جز شما چه کسی سایه ی سرم شده است؟  به هر کجا که روم باز پر کشم اینجا کبوتر دل من جلد این حرم شده است  کسی که قطره ی اشکی برای تو ریزد به چشم حضرت زهرا چه محترم شده است  همین که هر شب جمعه میان بزم عزا رسد کسی, به یقین شامل کرم شده است   همیشه روسیهان نیز پیش تو شاهند که خوب و بد به بساطت شبیه هم شده است  ز کودکی در این خانه نوکری کردم گدایی در این خانه عزتم شده است  از آن زمان که  پدر بین روضه ها بردم  غلام کوی ابالفضهل, شهرتم شده است  بهای گریه ی بر تو بود بهشت برین که گریه بهر عزایت تجارتم شده است  خدا کند که بمیرم به پای شش گوشه فقط همین به خدا, حرف آخرم شده است .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. سید رضا مثلاً تو قبول کردی کولبارم رو هم بستم ... مثلاً تو قبول کردی کوله بارمو من بستم  مثلاً من الآن توی راه کرب و بلا هستم  مثلاً رسیدم دارم زیارت نامه میخونم  مثلاً رو به ایوون حرمت زیر بارونم  ای با وفا جاموندم از کربلا جاموندم  یه ذره منو بببین مگه من چند تا امام حسین دارم  پای حرف من بشین مگه من چند تا امام حسین دارم  یه ذره منو بببین مگه من چند تا امام رضا دارم  پای درد من بشین مگه من چند تا امام رضا دارم  یه ذره منو بببین مگه من چند تا امام حسن دارم  به همین نفس دلم خوشه به تو با امام حسن دلم خوشه  به همین برو بیا دل خوشه به تو با امام حسن دلم خوشه  بنده ی گدا کجا مست سبوی رضا بشم  عبد بی حیا کجا که زائر کرب و بلا بشم  خجلت زده ام کردی از بس که کرم کردی  از لطف مرا تو راهیه حرم کردی  حسین...... 👇👇
4_5917917952622988345.mp3
5.94M
مثلاً تو قبول کردی... سیدرضا
جبرئیل این روزا تو جاده کربلاته - شور-1.mp3
16.06M
📋 جبرئیل این روزا تو جاده کربلاته ✔️ / حاج محمود کریمی ✔️ ✔️ "ع" ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ جبرئیل این روزا تو جاده کربلاته با لباس مبدل خادم زائراته همه جاری مثه چشمه مثه دریا مثه بارون همه راهی همه بیدل همه شیدا همه مجنون همه دل تنگ مثه مسلم مثه هانی مثه مختار همه سر ها رو اوردن برا تقدیم به پای یار لبیک حسین لبیک حسین این شبا کل اهل اسمون رو زمینن جن و انس و فرشته زائر اربعینن همه رفتن توی راهن منم و این پریشونی یه چیزی تو دلم میگه تو دیگه جا نمی مونی به فدای یه نگاهت پدر و مادرم اقا یه نگاه کن که نمیرم تو فراق حرم اقا غرق در حیرتم من یا دلیل یا ابالفضل دنبال خونتم من الدخیل یا ابالفضل خودم اینجام دلم اونجاس دل قطره پیش دریاس حرم شاه حرم ماه پیش ارباب پیش عباس منه مشتاق منه عاشق منه نا چیز و نا قابل به تو اقا پناهندم مددی یا ابوفاضل ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .👆 🍃🍃🍃🍃🍃 این قطعه هفته قبل در اینستا نظرسنجی گردید و خواستند که در کانال هم بارگزاری شود. به مناسبت ایام اربعین حسینی بشنوید قطعه دلنشین از حاج محمود کریمی در ، قالب این شورخوانی در همایون اجرا شده است. همانطور که قبلا هم اشاره شده ، دستگاه دستگاهی محزون و کاربرد زیادی در تمامی قالبهای مداحی از تا سینه زنی و حتی با وجود حزنی که دارد با تغییر و کار میتوان در هم استفاده کرد. .
. 🎤 تویی آغاز عشق پر پرواز عشق طنین اسمتو روی دلم آغاز عشق طیب و حر و رسول رو میگن اعجاز عشق اسم تو قوت زانوی زمین خورده هاس عشق تو جوون دوباره واسه دل مرده هاس رفیق بی کلک زندگی ما حسین(ع) کربلا خونه ی امید کم آورده هاس میشه آرامشو حس کرد،هر جا که اسم تو باشه ولی ای کاش روزیه ما شب جمعه کربلا شه یا حسین جان یا حسین جان یا حسین جان تَه آرامشم ، همه ی خواهشم چه قشنگه وقتی تو روضه نفس میکشم تموم سعی من اینه که عزیزت بشم دلم انگار توی صحن تو قدم میزنه آروم آروم داره بارون به دلم میزنه وقتی چشمام توی روضت خیسه بارون میشه یعنی زهرا(س) داره روزیمو رقم میزنه میشه آرامش رو حس کرد هر جا که اسم تو باشه ولی ای کاش روزیه ما شب جمعه‌ کربلا شه یا حسین جان یا حسین جان یا حسین جان رفیق بامرام ،عشق علیه السلام همه میرن کسی جز تو نمیمونه برام همه ی دلخوشیم اینه که با تو آشنام توی تاریکی قبرم منو یادت نره تو نباشی بهم آقا خیلی سخت میگذره به همین سینه زنی ها دل رو خوش میکنم خیالم راحته محشر مادرت میخره میشه آرامشو حس کرد هر جا که اسم تو باشه ولی ای کاش روزیه ما شب جمعه‌ کربلا شه یا حسین جان یا حسین جان یا حسین جان رفیق بامرام ،عشق علیه السلام همه میرن کسی جز تو نمیمونه برام همه ی دلخوشیم اینه که با تو آشنام اسم تو قوت زانوی زمین خورده هاس عشق تو جوون دوباره واسه دل مرده هاس رفیق بی کلک زندگی ما حسین(ع) کربلا خونه ی امید کم آورده هاس دلم انگار توی صحن تو قدم میزنه آروم آروم داره بارون به دلم میزنه وقتی چشمام توی روضت خیسه بارون میشه یعنی زهرا(س) داره روزیمو رقم میزنه میشه آرامشو حس کرد،هر جا که اسم تو باشه ولی ای کاش روزیه ما شب جمعه کربلا شه یا حسین جان یا حسین جان یا حسین جان ۱۴۰۰ 👇
4_5895255261332900586.mp3
23.09M
[ تویی آغاز عشق - زمینه جدید فوق العاده زیبا ] - کربلایی جواد مقدم - شب دوم صفر - ۱٤۰۰/۰۶/۱۷ - حسینیه چهارده معصوم - شهرری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 📋 از کودکی با خاطراتت گریه کردم (ع) (س) کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ از کودکی با خاطراتت گریه کردم با دستمال مشکی غم گریه کردم زیر کتیبه، رو به پرچم گریه کردم گفتن یا مظلوم، نم‌نم گریه کردم این گریه از شیر حلال مادران است گریه، گریه، گریه بهترین کار جهان است هرجا که رفتم از شکوه تو سخن بود نام شما لالایی شبهای من بود زیباترین تکرار من، سینه زدن بود جای کبودی بعد هیئت، روی تن بود با سینه‌زن‌ها دم گرفتم، قد کشیدم در روضه‌ها ماتم گرفتم، قد کشیدم جایی نخواهم رفت غیر از خانه‌ی تو تنها شدم محتاج آب و دانه‌ی تو من را نجاتم می‌دهد میخانه‌ی تو بهتر که باشم تا ابد دیوانه‌ی تو جز نوکری کوی تو، من را هنر نیست اصلا به غیر از خانه‌ت، جایی خبر نیست بر سر زنان از ماجرایت، غصه خوردم با مقتل کرب و بلایت، غصه خوردم برا حال و روزت بچه‌هایت، غصه خوردم از بچگی خیلی برایت، غصه خوردم موی سفیدم، راوی شرح غم توست فیض دو عالم، در کنار پرچم توست قبل از محرم میکند مادر صدایم نامه فرستاده با دست خود برایم مشمول لطف و رحمت خیر النسایم زهرا خودش من را سوا کرده بیایم بغض گلوی عاشقان از، آه زهراست اشکی اگر گردد روان، از آه زهراست شب تا سحر، همسایه‌هایش را دعا کرد بین قنوتش، گریه‌کن‌ها را صدا کرد ما را اسیر خامس آل عبا کرد آهی کشید و سینه‌ها را، کربلا کرد اذن دخول روضه‌های ما مدینه‌ست شرط قبول گریه‌های ما مدینه‌ست در جمعیت گم میشود لحن صدایی بالا گرفته کین‌های بی‌حیایی افتاده در روی تنش با ضرب پایی روضه زنانه می‌شود فضه کجایی؟ دیگر نشد شانه زنم، موی حسینم از دمی سوخت، گیسوی حسینم ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ 👇
4_5812247403360684539.mp3
34.52M
📌 📝دنیا به چه دردی می خوره 🎤 سید رضا ◾️
. ما حالمان بد است شماها دعا کنید یک کربلا برای همه دست و پاکنید "خیری ندیده ایم از این اختیارها" ما را به زور راهی کرب و بلا کنید ما را بکش به بند و حرم را به ما نبند ما را کشیده کرب و بلا و رها کنید یعنی یکی نبود که یادی ز ما کند ای رفته ها ،حرم ، کمی هم یاد ما کنید راضی شدیم اگر چه ذغال عزا شدیم ما زَنگیان خریده و خرج عزا کنید پیش حسین سیاه و سفید هر دو تا یکی است باشد قبول ، روی مرا هم سیا کنید بد می شود که خانه بمانیم اربعین پس لااقل به قدر سلامی صدا کنید ما دستمان به سینه روی بام می رویم شاید کبوتری روی گنبد هوا کنید دق می کنیم و جای گله ، گریه می کنیم آنجا به جای ما گله و گریه ها کنید جامانده را رقیه فقط درک می کند با گریه بر سه ساله مرا روبرا کنید یک مشهدالرضا طلب ما نرفته ها باید که عاقبت همه ما را رضا کنید ✅مجید احدزاده - شهریور ۱۴۰۰ .
. افشاری ای مرهم دردم ای یوسف زهرا ای بانیِ اشک ِ روضه عاشورا ای مهربون آقام تنهاتراز تنها دنبال تو گشتم هرجای این دنیا2 عجل فرج ذکر روز و شبهام ادرکنی یا مهدی ذکر لبهام یار مدینه ای بی قرینه مرهم درده زخم رو سینه یاحجت الله بقیه الله از دست این دنیا خسته و دل خونی برات بمیرم که عمریه گریونی بردم تورو از یاد من بی وفا بودم تو بودی یادم ، من از تو جدا بودم باتو همیشه این دل آرومه گداییِ خونت آبرومه ای تاروپودم ذکر سجودم همیشه آقا دور از تو بودم یاحجت الله بقیه الله کسی به یادت نیست ای پسر زهرا تو این شبا هستی خون جگر زهرا غرق غم و دردی یه عمره بی یاری این شبا هم واسه محسن عزاداری می خونی با قلبی که پر آهه روضه برای طفل شیش ماهه روضه ی مادر روضه ی اون در غنچه گلی که وا نشد آخر یاحجت الله بقیه الله ✍شاعر:ابوالفضل آلوئیان 🎤 کربلایی 🌷🌷🌷🌷🌷
. ☑️ علل گریه امام حسن (ع) هنگام شهادت امام حسن (ع) به هنگام شهادت می‏ گریست. شخصی از آن حضرت پرسید: شما چرا گریه می‏ کنید؟ زیرا نسبتی که شما با رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم دارید کسی ندارد و بیست بار پیاده حج بجا آوردی و سه بار مالت را با خدا تقسیم کردی؟ قال علیه‏السلام: انما أبکی لخصلتین لهول المطلع و فراق الأحبة(۱) امام حسن علیه‏السلام فرمود: برای دو مورد گریه می‏کنم: برای هراس از لحظه‏ ی دیدار و دیگری جدایی یاران. و در حدیث دیگری آمده است: امام حسین علیه‏السلام از امام حسن علیه‏السلام پرسید: چرا بی‏تابی می‏ کنی؟ با اینکه بر پدرانت رسول خدا و علی علیه‏السلام و مادرانت فاطمه و خدیجه و دایی‏هایت قاسم و طاهر و بر عموهایت حمزه و جعفر وارد می ‏شوی؟. قال علیه‏السلام: یا أخی ما جزعی الا أنی أدخل فی أمر لم أدخل فی مثله و أری خلقا من خلق الله لم أر مثلهم قط(۲) علیه‏السلام فرمود: برادرم! بی‏ تابی من جز برای آن نیست که وارد فضایی می‏ شوم که تاکنون وارد چنین فضایی نشده ‏ام و آفریدگانی از خلق خدای می‏ بینم که هرگز چون آنها را ندیده ‏ام. و در حدیث دیگری آمده است: از امام علیه‏السلام علت گریه‏ اش را پرسیدند. قال علیه‏السلام: انی أسلک طریقا لم أسلکها، و أقدم علی سید لم أره(۳) امام حسن علیه‏السلام فرمود: من رهسپار راهی هستم که تاکنون گام در آن ننهاده ‏ام و مهمان بزرگواری هستم که ندیدمش. 📚منابع: (۱): بحارالانوار، ج ۶؛ ص ۱۵۹ (۲): تاریخ چهارده معصوم علیهم‏السلام، ص ۴۰۴ (۳): حلیة الابرار؛ ج ۴، ص ۵۸ مجتبی ع ☑️ گریه امام حسین(ع) در مصیبت شهادت امام حسن(ع) حضرت امام حسن (ع) در روز شهادت خود هنگامی که امام حسین (ع) برای غربت و مظلومیت برادر گریه می‌کردند، فرمودند: " روزی، به سختی روز شهادت تو نیست، ای اباعبدالله" 📚منبع: معالی السبطین، ج ۲، ص ۱۰ مناقب ابن شهر آشوب، ج ۴، ص ۸۶ ............ ☑️ چگونگی شهادت امام حسن علیه السلام شیخ مفید(ره) این دانشمند پرآوازه اسلامی در کتاب «الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد» خود که به «الارشاد» معروف است در فصل مربوط به شهادت امام حسن علیه السلام می نویسد: معاویه برای جَعده، دختر اشعث بن قیس پیغام فرستاد که: أَنِّی مُزَوِّجُكِ یَزِیدَ ابْنِی‏ عَلَى أَنْ تَسُمِّیَ الْحَسَنَ؛ من تو را به ازدواج پسرم یزید در می آورم به شرط آنکه [امام] حسن [علیه السلام] را مسموم کنی و او را به قتل رسانی. هزار درهم نیز برای او فرستاد. جعده خواست معاویه را عملی کرد و امام علیه السلام را مسموم ساخت. معاویه خوش خدمتی جعده را با پول پاسخ داد؛ اما هیچگاه او را به عقد یزید در نیاورد. پس از شهادت امام حسن علیه السلام جعده با مردی از آل طلحه ازدواج کرد و از او صاحب فرزندانی شد. از آن پس هرگاه بین فرزندانی از قریش و آن فرزندان گفتگویی در می گرفت؛ قریشی ها آنها را سرزنش کرده و آنها چنین خطاب می کردند: یَا بَنِی مُسِمَّةِ الْأَزْوَاجِ ؛ ای فرزندان زنی که شوهران خود را مسموم می کند. 📚منبع: الارشاد، ج۲، ص۱۶ .
. روایت منع عایشه از دفن مجتبی(ع) در کتاب کافی آمده است: محمد بن مسلم گوید شنیدم امام باقر (علیه‌السّلام) می‌فرمود: هنگامی که حسن بن علی (علیه‌السّلام) به حالت احتضار درآمد، به برادرش حسین (علیه‌السّلام) فرمود: «برادرم! به تو وصیتی می‌کنم، آن را حفظ کن، زمانی که من از دنیا رفتم، جنازه‌ام را آماده دفن کن، سپس مرا به سوی رسول خدا (صلّی‌اللَّه‌علیه‌و‌آله) ببر تا با او تجدید عهدی کنم، آنگاه مرا به جانب مادرم فاطمه (علیهاالسّلام) برگردان، سپس مرا ببر و در بقیع دفن کن و بدان که از طرف حمیرا، (عایشه) که مردم از زشتکاری و دشمنی او با خدا و پیغمبر و ما خاندان آگاهند، مصیبتی به من می‌رسد» وقتی امام حسن (علیه‌السّلام) وفات کرد و روی تابوتش گذاردند، او را به جایی که پیغمبر (صلّی‌اللَّه‌علیه‌و‌آله) بر جنازه‌ها نماز می‌خواند بردند، امام حسین بر جنازه نماز گذارد و زمانی که نمازش تمام شد داخل مسجدش بردند، هنگامی که بر سر قبر رسول خدا (صلّی‌اللَّه‌علیه‌و‌آله) نگهش داشتند، به عایشه خبر بردند و به او گفتند، بنی‌هاشم جنازه حسن بن علی (علیهما‌السّلام) را آورده‌اند تا در کنار رسول خدا (صلّی‌اللَّه‌علیه‌و‌آله) دفن کنند، عایشه بر استری زین کرده نشست و سریع خود را به آن جا رساند ـ او نخستین زنی بود که بعد از اسلام بر زین نشست ـ و ایستاد و گفت: فرزند خود را از خانه من بیرون برید، که نباید در اینجا چیزی دفن شود و حجاب پیغمبر (صلّی‌اللَّه‌علیه‌و‌آله) دریده شود. حسین بن علی (صلوات‌اللَّه‌علیهما) فرمود: تو و پدرت از پیش حجاب پیغمبر (صلّی‌اللَّه‌علیه‌و‌آله) را دریدید و تو در خانه پیغمبر کسی را در آوردی که دوست نداشت نزدیک او باشد (مقصود ابوبکر و عمر است) و خدا از این کار، از تو باز خواست می‌کند. همانا برادرم به من امر کرد که جنازه‌اش را نزدیک پدرش رسول خدا (صلّی‌اللَّه‌علیه‌و‌آله) ببرم تا با او تجدید عهد کند و بدان که برادر من از همه مردم به خدا و رسولش و معنی قرآن داناتر بود و نیز او داناتر از این بود که پرده رسول خدا (صلّی‌اللَّه‌علیه‌و‌آله) را پاره کند، زیرا خدای تبارک و تعالی می فرماید: «ای کسانی که ایمان آورده‌اید! تا به شما اجازه نداده‌اند به خانه پیغمبر وارد نشوید.» و تو بدون اجازه پیغمبر، مردانی را به خانه او راه دادی. خدای (عزّوجلّ) فرماید: «ای کسانی که ایمان آورده‌اید! صدای خود را فراتر از صدای پیامبر نکنید» در صورتی که به جان خودم سوگند که تو به خاطر پدرت و فاروقش (عمر) بغل گوش پیغمبر (صلّی‌اللَّه‌علیه‌و‌آله) کلنگ‌ها زدی؛ با آن‌که خدای (عزّوجلّ) فرموده: «آنها که صدای خود را نزد رسول خدا کوتاه می‌کنند همان کسانی هستند که خداوند دلهایشان را برای تقوا خالص نموده» به جان خودم که پدرت و فاروقش به سبب نزدیک کردن خودشان را به پیغمبر (صلّی‌اللَّه‌علیه‌و‌آله) او را آزار دادند و آن حقی را که خدا با زبان پیغمبرش به آنها امر کرده بود، رعایت نکردند؛ زیرا خدا مقرر فرموده که آنچه نسبت به مؤمنین در حال زنده بودنشان حرام است در حال مرده بودن آنها هم حرام است، به خدا‌ ای عایشه! اگر دفن کردن حسن نزد پدرش رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) که تو آن را نمی‌خواهی، از نظر ما خدا آن را جایز کرده بود، می‌فهمیدی که او در آنجا دفن می‌شد (ولی افسوس که کلنگ زدن نزد گوش پیغمبر از نظر ما جایز نیست) سپس محمد بن حنفیه رشته سخن به دست گرفت و فرمود: ‌ای عایشه! یک روز بر استر می‌نشینی و یک روز (در جنگ جمل) بر شتر می‌نشینی؟! تو به علت دشمنی و عداوتی که با بنی‌هاشم داری، نه مالک نفس خودت هستی و نه در زمین قرار می‌گیری. عایشه رو به او کرد و گفت: پسر حنفیه! اینها فرزندان فاطمه‌اند که سخن می‌گویند، تو چه می گویی؟! حسین (علیه‌السّلام) به او فرمود: محمد را از بنی فاطمه به کجا دور می کنی، به خدا که او زاده سه فاطمه است: ۱. فاطمه دختر عمران بن عائذ بن عمرو بن مخزوم (مادر ابو‌طالب) ۲. فاطمه بنت اسد بن‌هاشم (مادر امیرالمؤمنین (علیه‌السلام)) ۳. فاطمه دختر زائدة بن اصم بن رواحة بن حجر بن عبد معیص بن عامر (مادر عبد‌المطلب) عایشه به امام حسین (علیه‌السّلام) گفت: پسر خود را دور کنید و ببریدش که شما مردمی هستید که همواره به دنبال دشمنی کردن هستید. پس حسین (علیه‌السّلام) به جانب قبر مادرش رفت و جنازه امام حسن (ع)را در بقیع دفن کرد. 📚منبع: اصول کافی، ج۱، ص۳۰۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Roze_Shab-jome_Shahitat_03.mp3
7.64M
🏴 السلام علیک یا اباعبدالله 🔊 بابا نبودی ببینی پرم سوخت بابا نبودی ببینی خاکسترم سوخت،معجرم سوخت ... ◼️ ذکر توسل مخدرات آل الله سلام الله علیهم 🎤حجت الاسلام حجت الاسلام $ وقتی میگن تو نیمه شب از قافله جا موندی وقتی میگن از خار راه با گریه از پا موندی وقتی میگن با چه حالی اومدی میمیرم وقتی میگن روضت و زبون میگیرم از این که موندی تو راه بهم برخورد پیاده اومدی اه بهم برخورد سیلی نا خود اگاه بهم برخورد آه بهم برخورد وقتی میگن از درد اون زنجیر رو دوش تو وقتی میگن گوشواره ها کنده شد از گوش تو با روضه معجر تو گریه هام خون میشه وقتی میگن از موهای تو چشام خون میشه از این که معجرت سوخت بهم برخورد چادر روی سرت سوخت بهم برخورد تو اتیشا پرت سوخت بهم برخورد آه بهم برخورد وقتی میگن اون منزل اخر چقدر پیرت کرد وقتی میگن شام بلا از زندگی سیرت کرد وقتی میگن از اسارتت مدام میسوزم وقتی میگن با چه حالی رفتی شام میسوزم از این مسیر دشوار بهم برخورد کشوندنت تو بازار بهم برخورد ناموس حق تو انظار بهم برخورد آه بهم برخورد ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
. آیا تفسیر کهیعص واقعه کربلاست؟ ✅در کتاب 📚کمال الدین ص454 نقل شده روای از امام زمان ع تفسیر آیه مذکور را خواسته و حضرت فرموده اند: كهيعص و كاف اسم كربلاست و هاء رمز هلاك عترت است و ياء نام يزيد ظالم بر عليه السّلام است و عين اشاره به عطش و صاد نشان صبر او است. لیکن باید عنایت داشت که برای اعتماد و اعتبار روایاتی که حتی در منابع قدیمی شیعه ذکر شده نیاز به بررسی سندی و دلالی است و نمیتوان همه روایات کتب قدیمی را قبول نمود. 👌لذا محققین به بررسی سند و دلالت این روایت، پرداخته اند. علامه شوشتری در کتاب اخبار الدخیله ، روایات ضعیف بلکه مجعول و موضوع را جمع کرده و بعد از بررسی ، جعلی بودن آنها را ثابت نموده است. اتفاقا ایشان این روایت را نیز ذکر و بعد از بررسی، مجعول دانسته اند. و با نقل روایاتی که اشاره این رمز حروف مقطعه ابتدای سوره مریم را به اسماء خدا؛تاویل نموده دل را قرص کرده که مراد اسماء الهی نه واقعه کربلا... 📚الاخبار الدخیله ج1ص104 پژوهشگران دیگری نیز با ذکر تاویل این حروف مقطعه به اسماء الهی(کافی –هادی-والی-عالم-صادق-)تصریح در عدم صحت مطلب مذکور نموده اند 📘اخبارساختگی –هاشم معروف حسنی-ص305 استاد غفاری در تصحیح کتاب کمال الدین تصریح به عدم صحت سندی روایت دارند «رجال السند بعضهم مجهول الحال و بعضهم مهمل، و المتن متضمن لغرائب بعيد صدورها عن المعصوم عليه السّلام، و يشتمل على احكام تخالف ما صح عنهم عليهم السلام. مضافا الى أن الواسطة بين الصدوق و سعد بن عبد اللّه في جميع كتبه واحدة ابوه أو محمّد بن الحسن ابن أحمد بن الوليد كما هو المحقق عند من تتبّع كتبه و مشيخته و هنا بين المؤلّف و سعد خمس وسائط. و قد رواه الطبريّ في الدلائل بثلاث وسائط هم غير ماهنا.» 📙كمال الدين و تمام النعمة ؛ ج2 ؛ ص454 علامه مجلسی اشکالات دیگری به مطالب دیگر این روایت طولانی میکنند که روایت را از درجه اعتبارو صحت ساقط میکند 📕بحار الأنوار ج52، ص: 81 و اینکه ادعا شود اسم یزید درقرآن ذکر شده و تعبیر از شهادت امام حسین ع به هلاکت آمده ...شواهدی براشکالات دلالتی دانسته شده است. .
. 📋 سوز همیشه ی جگرم باش یا حسین با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ سوز همیشه ی جگرم باش یا حسین من سینه می زنم سپرم باش یا حسین در طول عمر، جز تو پناهی نداشتم مثل گذشته ها پدرم باش یا حسین هر روز مادرم سر سجاده گفته است خیلی مراقب پسرم باش یا حسین ای نام تو بهانه ی شیرین زندگی شور محرم و صفرم باش یا حسین پایین پات سربگذارم تو هم بیا بالای جسم محتضرم باش یا حسین جان مرا بگیر حوالی قتلگاه این گونه آخرین خبرم باش یا حسین دستم به دامنت نرسید این جهان اگر باب الحسین منتظرم باش یا حسین باشد قرار بعدی ما اربعین حرم مُهر قبولی گذرم باش یا حسین سربازهای لشکر یا زینب توایم حرز مدافعان حرم باش یا حسین ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .👇
نوحه سید رضا نریمانی.mp3
17.96M
باشد قرار بعدی ما اربعین حرم مهر قبولی گذرم باش یا حسین نوا سید رضا نریمانی حرم امام_حسین ان شاء الله
. مناجات با از همان ابتدایت ای آقا شده ام آشنایت ای آقا  من فقیر و یتیم و مسکینم من گدایم گدایت ای آقا با ظهور هلال ماه رجب می شوم مبتلایت ای آقا می شود پهن بین هر خانه سفره های غذایت ای آقا دست و دل بازیت چه بسیار است کرده غوغا عطایت ای آقا پدر و مادرم به قربانت همه چیزم فدایت ای آقا تا زمانی که من نفَس دارم می نویسم برایت ای آقا   می نویسم که خیلی آقایی می نویسم که یابن الزهرایی   تویی «آقا» و ما همه «بنده» ظرف ما از وجودت آکنده  مهبط الوحی و معدن العلمی علم در پیش تو سرافکنده  نه که یک مرتبه ... هزاران بار داده ای تو خبر ز آینده هادی راه ما احادیثت نظراتت همیشه سازنده کوری چشم دشمنان حسود تویی آن آفتاب تابنده ... ...که همیشه هدایتت باقی است پرتو نور توست پاینده کافی است تا کمی اشاره کنی شیر در پرده می شود زنده تویی آن کس که می زند زانو پیش پای تو شیر درّنده   چه کسی گفته که تو بی یاری؟! لشکری از فرشتگان داری   با وجود تو کیمیا دارم خوش به حالم که من تو را دارم حال و روز مرا ببین آقا شوق دیدار سامرا دارم دل من لک زده برای حرم تا بیایم حرم، دعا دارم مطمئنّم که می رسم پابوس چون که یار گره گشا دارم نوکری روسیاه و بد داری دلبری خوب و باوفا دارم با دعای تو بچه هیأتی ام بین هیأت«بروـ بیا» دارم می زنم لطمه بر سر و صورت در عزای تو من عزادارم   بعد از آنی که زهر نوشیدی به خودت بین حجره پیچیدی   باز هم رنج بی حساب ای وای باز هم روضه و عذاب ای وای بی حیاهای مست و لایَعقل کارشان کار ناصواب ای وای بی اجازه هجوم آوردند به در بیت آفتاب ای وای نیمه ی شب شبیه اجدادت می دویدی چه با شتاب ای وای پشت مرکب کشان کشان رفتی وَ شدی نقش بر تراب ای وای وارث حیدری و جا مانده روی دستت رد طناب ای وای چیده شد در مقابل چشمت جام های پر از شراب ای وای   با تماشای بزم باده و جام زنده شد خاطرات مجلس شام   روضه می خواند و بر دهان می زد آتش روضه را به جان می زد با همان سوز سینه و اشکش تیشه بر ریشه ی خزان می زد روضه ها روضه های سختی شد چه گریزی در آن میان می زد! ... ... خنده های یزید بی احساس طعنه هایی به جدّمان می زد جلوی چشم دخترش، نامرد ...   ... به لبش چوب خیزران می زد ناله می زد تو را خدا بس کن ولی عمداً چه بی امان می زد می دوید او به سمت بابایش به روی خود دوان دوان می زد به عموجان خود توسل کرد حرف هایی به پهلوان می زد   ناگهان مثل فاطمه افتاد عاقبت از غم پدر جان داد   ایام علیه السلام .