eitaa logo
امام حسین ع
21.9هزار دنبال‌کننده
413 عکس
2.1هزار ویدیو
2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
امام حسین ع
. ۳۷ رجب یال شصت هجری قمری ✅در این روز مروان بن حکم که در آن روزها، در مدینه به سر می برد، و حاکم مع
. ✅فردای آن روز، امام حسین(ع) در بین راه با مروان بن حکم دیدار کرد‌. مروان گفت : 📋《يَا أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ! إِنِّي لَكَ نَاصِحٌ فَأَطِعْنِي تُرْشَدْ》 ♦️ای ابا عبدالله! من شما را نصیحت می کنم به شرطی که بپذیری! حضرت(ع) فرمود : نصیحت تو چیست؟ مروان گفت : 📋《إِنِّي آمُرُكَ بِبَيْعَةِ يَزِيدَ بْنِ مُعَاوِيَةَ فَإِنَّهُ خَيْرٌ لَكَ فِي دِينِكَ وَ دُنْيَاكَ》 ♦️من شما را امر می کنم که با امیر المؤمنین یزید بیعت کنی که این بیعت به نفع دین و دنیای شما است! حضرت(ع) در این هنگام آیه استرجاع خواند و فرمود : 📋《وَ عَلَى اَلْإِسْلاَمِ اَلسَّلاَمُ إِذْ قَدْ بُلِيَتِ اَلْأُمَّةُ بِرَاعٍ مِثْلِ يَزِيدَ وَ لَقَدْ سَمِعْتُ جَدِّي رَسُولَ اَللَّهِ(ص) يَقُولُ اَلْخِلاَفَةُ مُحَرَّمَةٌ عَلَى آلِ أَبِي سُفْيَانَ》 ♦️چه مصيبتى بالاتر از اين كه مسلمانان به سرپرستى هم‌ چون يزيد دچار شدند! پس بايد با اسلام وداع نمود كه از جدّم رسول خدا(ص) شنيدم كه مي فرمود : خلافت بر فرزندان ابى سفيان حرام است. راوی می گوید : گفتگو ميان امام حسين(ع) و مروان به طول انجاميد، تا آنجا كه مروان با حالتى بر آشفته و خشمگين بازگشت.(۱) در روایتی دیگر آمده است که امام حسین(ع) فرمود : 📋《عَلَی الْاِسْلامِ السَّلامُ اِذْ بُلِیتِ الْاُمَّةُ بِراعٍ مِثْلَ یزِیدَ وَیحَکَ یَا مَرْوانَ اَتَاْمُرُنِی بِبَیعَةِ یزِیدَ وَهُوَ رَجُلٌ فاسِقٌ!》 ♦️فاتحه اسلام را باید خواند آن زمانی که امت گرفتار امیری چون یزید گردد. وای بر تو ای مروان! آیا مرا به بیعت یزید فرمان می دهی، در حالی که او مرد فاسقی است! سپس فرمود : 📋《لَقَد قُلتَ شَطَطَاً لَا أَلَومُكَ عَلَى قَولَكَ لِأَنَّكَ الَّلَعِينُ الّذِي لَعَنَكَ رَسُولُ اللّهِ(ص) وَ أَنتَ فِي صُلبِ أَبِيكَ الحَكَمِ بنِ أبِي العَاصِ، وَ مَن لَعَنَهُ رَسُولُ اللّهِ(ص) فَإِنّه لَا يَنكُرُ مِنهُ أَن يَدعُوَ إلَى بَيعَةِ يَزِيدَ》 ♦️این سخن ناروا و بیهوده را چرا می گویی؟ من تو را بر این گفتار ملامت نمی کنم؛ زیرا تو همان کسی هستی که رسول اکرم(ص) تو را هنگامی که هنوز در صلب پدرت حکم بن العاص بودی لعنت کرد. و کسی که رسول خدا(ص) او را لعن کند، از او بعید نیست که به بیعت با یزید فرا خواند! امام(ع) آنگاه فرمود : 📋《إِلَيكَ عَنِّي يَا عَدُوَّ اللّهِ فَإِنَّا أهلُ بَيتِ رَسُولِ اللّهِ(ع) عَلَى الحَقِّ وَ الحَقُّ فِينَا》 ♦️دور شو ای دشمن خدا! ما اهل بیت رسول خدا(ص) هستیم و حق با ما و در میان ما است و زبان ما جز به حق سخن نمی گوید. سپس فرمود : من خود از پیامبر خدا(ص) شنیدم که می فرمود : 📋《اَلْخِلاَفَةُ مُحَرَّمَةٌ عَلَى آلِ أَبِي سُفْيَانَ الطُلَقَاءُ وَ أَبنَاءُ الطُلَقَاءُ، فَإذَا رَأَیتُم مُعَاویَةَ عَلَى مِنبَری فَابقَرُوا بَطنَهُ فَوَ اللّهِ لَقَد رَآهُ أَهلُ المَدِينَةِ عَلَى مِنبَرِ جَدِّي رَسُولِ اللّهِ(ص) فَلَم يَفعَلُوا مَا أَمَّرَهُم بِهِ فَابتَلاهُم اللّهُ بِاِبنِهِ يَزِيدَ》 ♦️اگر معاویه را بر فراز منبر من دیدید، بی درنگ شکم او را پاره کنید. به خدا سوگند که مردم مدینه او را بر فراز منبر جدّم مشاهده کردند؛ ولی به آنچه مأمور شدند، عمل نکردند و خدا آنان را به پسرش یزید مبتلا ساخت‌. در این هنگام مروان از روی خشم گفت : 📋《وَاللّهِ لَا تُفَارِقُنِي أَو تُبايِع لِيَزِيدَ صَاغِرَاً، فَإِنَّكُم آلُ أبِي تُرَابِِ قَد مُلِئتُم كَلَامَاََ وَ اَشرِبتُم بُغضَ آلِ أبِي سُفيَانَ، وَ حَقِيقُ عَليهِم أَن يَبغُضُوكُم》 ♦️به خدا قسم! هرگز تو را رها نمی کنم، مگر اینکه با یزید بیعت کنی! شما فرزندان علی(ع) کینه آل ابوسفیان را در سینه دارید و جا دارد که با آنها دشمنی کنید و آنها نیز با شما دشمنی ورزند. امام حسین(ع) در جواب فرمود : 📋《وَيلَكَ إِليكَ عَنِّي! فَإِنّكَ رِجسُ وَ إنَّا أهلُ بَيتِ الطَّهَارَةِ الّذِي أنزَل اللّهُ فِينَا : [إِنَّمٰا يُرِيدُ اَللّٰهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ اَلرِّجْسَ أَهْلَ اَلْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً](سوره احزاب، آیه۳۳)》 ♦️وای بر تو! از من دور شو ای پلید که ما از اهل بیت طهارتیم و خداوند درباره ما به پیامبرش آیه تطهیر را نازل کرده است. امام(ع) باز افزود : 📋《أَبشِر يَابنَ الزَّرقَاءُ بِكُلِّ مَا تُكرِهُ مِن الرَّسُولِ(ص) يَومَ تَقَدَّم عَلَى جَدِّي رَسُولِ اللّهِ(ص) فَيَسألُكَ عَن حَقِّي وَ حَقَّ يَزِيدَ!》 ♦️ای پسر زرقاء! به خاطر آنچه که از رسول خدا ناخشنودی، تو را بشارت و خبر می دهم به عذاب دردناک الهی روزی که نزد خدا خواهی رفت و جدّم رسول خدا(ص) درباره من و یزید از تو پرسش خواهد کرد. در این هنگام مروان خشمگین شد و رفت!(۲) 📚منابع : ۱)اللهوف ابن طاووس، ص۲۲ ۲)تسلیة المُجالس کرکی حائری، ج۲، ص۱۵۲ .
امام حسین ع
. ✅فردای آن روز، امام حسین(ع) در بین راه با مروان بن حکم دیدار کرد‌. مروان گفت : 📋《يَا أَبَا عَبْدِ
. ✅امام حسین(ع) با توجه به نامناسب بودن شرایط مدینه برای اظهار مخالفت علنی با جانشینی یزید و نیز در خطر بودن جان خویش، در این شهر بدون امکان حرکتی مؤثر، تصمیم به ترک مدینه گرفت. امام حسین(ع) هنگام عزم خروج از مدینه، شب هنگام نزد قبر مطهر رسول اکرم(ص) رفت و با ایشان وداع کرد و صبح به خانه برگشت. 👤علامه مجلسی می نویسد : امام حسین(ع) وقتی قصد ترک مدینه را به مقصد مکه داشت، دو شب متوالی در شبانگاهان کنار قبر جدّش رفت و عرض کرد : 📋《اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا رَسُولَ اللّهِ(ص)! أَنَا الْحُسَیْنُ بْنُ فاطِمَةَ(س)، أَنَا فَرْخُکَ وَابْنُ فَرْخَتِکَ، وَ سِبْطُکَ فی الْخَلَفِ الَّذی خَلَّفْتَ عَلى أُمَّتِکَ، فَاشْهَدْ عَلَیْهِمْ یا نَبِىَّ اللّهِ أَنَّهُمْ قَدْ خَذَلُونی وَ ضَیَّعُونی وَ أَنَّهُمْ لَمْ یَحْفِظُونی وَ هَذا شَکْواىَ إِلَیْکَ حَتَّى أَلْقَاکَ》 ♦️سلام بر تو اى رسول خدا(ص)! من حسین پسر فاطمه ام؛ منم فرزند دلبند تو و فرزند دختر تو و من سبط تو هستم که مرا میان امّت به یادگار گذاشتى! اى رسول خدا! گواه باش که آنان دست از یارى من برداشتند و مقام مرا پاس نداشتند؛ این شِکوه من است نزد تو، تا آنگاه که تو را ملاقات کنم.(۱) 👤شیخ صدوق می نویسد : 📋《لَمّا أقبَلَ اللَّيلُ راحَ الحُسَينُ(ع) إلى مَسجِدِ النَّبِيّ(ص) لِيُودِّعَ القَبرَ، فَلَمّا وَصَلَ إلَى القَبرِ سَطَعَ لَهُ نورٌ مِنَ القَبرِ فَعادَ إلى مَوضِعِهِ. فَلَمّا كانَتِ اللَّيلَةُ الثّانِيَةُ راحَ لِيُوَدِّعَ القَبرَ، فَقامَ يُصَلّي فَأَطالَ، فَنَعَسَ وهُوَ ساجِدٌ، فَجاءَهُ النَّبِيُّ(ص) وهُوَ في مَنامِهِ، فَأَخَذَ الحُسَينَ(ع) وضَمَّهُ إلى صَدرِهِ، وجَعَلَ يُقَبِّلُ بَينَ عَينَيهِ》 ♦️هنگامی که شب فرا رسید، امام حسين(ع) براى وداع با قبر رسول اکرم(ص) به مسجد النبى رفت. وقتی نزديك قبر شد، نورى از داخل درخشيد و سپس به جاى خود باز گشت. وقتی دومين شب فرا رسيد، به مسجد رفت تا با قبر، وداع كند. پس به نماز ايستاد و نماز را طولانى كرد، در حال سجده، خواب، او را ربود. رسول اکرم(ص) نزد او آمد و امام حسين(ع) را به آغوش گرفت و او را به سينه چسبانيد و شروع كرد ميان چشمان او را بوسيدن! در این حال رسول اکرم(ص) می فرمود : 📋《بِأَبي أنتَ! كَأَنّي أرَاكَ مُرَمَّلاً بِدَمِكَ بَينَ عِصابَةٍ مِن هذِهِ الاُمَّةِ، يَرجونَ شَفاعَتي، ما لَهُم عِندَ اللّه ِمِن خَلاقٍ! يا بُنَيَّ! إنَّكَ قادِمٌ عَلى أبيكَ واُمِّكَ وأخيكَ، و هُم مُشتاقونَ إِلَيكَ، وإنَّ لَكَ فِي الجَنَّةِ دَرَجاتٍ لا تَنالُها إلّا بِالشَّهادَةِ》 ♦️پدرم به فدايت! مى بينم كه در ميان گروهى از اين امّت، در خون خود غلتيده اى، در حالى كه اميد شفاعت مرا نيز دارند! آنان را نزد خداوند، بهره و نصيبى نيست. فرزندم! تو نزد پدر و مادر و برادرت مى آيى و آنان شيفته ديدار تواند و براى تو در بهشت، جايگاه هايى است كه جز با شهادت، بِدان دست نمى يابى. 📋《فَانتَبَهَ الحُسَينُ(ع) مِن نَومِهِ بَاكِياً، فَأَتى أهلَ بَيتِهِ فَأَخبَرَهُم بِالرُّؤيا وَ وَدَّعَهُم》 ♦️سپس امام حسين(ع) با گريه از خواب، بيدار شد و نزد خاندان خود آمد و خواب را براى آنان بازگو كرد و با آنان وداع نمود.(۲) 👤ابن شهر آشوب می نویسد : 📋《فَكَانَ الْحُسَيْنُ(ع) يُصَلِّي يَوْماً إِذْ وَسِنَ فَرَأَى النَّبِيَّ(ص) فِي مَنَامِهِ يُخْبِرُهُ بِمَا يَجْرِي عَلَيْهِ》 ♦️امام حسین(ع) در اول شب که برای زیارت قبر مطهر جدش رسول اکرم(ص) رفته بود، در آنجا نماز خواند و سپس در خواب رسول اکرم(ص) را دید که ایشان به آنچه که برای امام حسین(ع) اتفاق خواهد افتاد، خبر داد. امام حسین(ع) فرمود : 📋《یَا جَدَّاهُ! لَا حَاجَةَ لِي فِي الرُّجُوعِ إِلَى الدُّنْيَا فَخُذْنِي إِلَيْكَ》 ♦️اي جد بزرگوارم! مرا نيازي به بازگشت به دنيا نيست مرا با خود برگير و در جايگاه خود ببر! رسول اکرم(ص) فرمود : 📋《لَا بُدَّ مِنَ الرُّجُوعِ حَتَّى تَذُوقَ الشَّهَادَةَ》 ♦️نه! به ناچار تو بايد به دنيا بازگردی تا شهادت روزی تو گردد.(۳) 📚منابع : ۱)بحارالانوار مجلسی، ج۴۴، ص۳۲۷ ۲)امالی شیخ صدوق، ص۲۱۶ ۳)مناقب ابن شهر آشوب، ج۴، ص۸۸ .
. 🎤 دلم شاد حسينه ، كه ميلاد حسينه ... حسين جانم (3) حبيبي يا حبيبي شدم ديوانه امشب ، بده پيمانه امشب به سجاده ، بزن باده ، كه افتاده ، به سر شور حسيني شو آماده ، دل ساده ، خدا داده ، به دل نور حسيني به عشقِ عشق زينب دلم شاد حسينه ، كه ميلاد حسينه حسين جانم (3) حبيبي يا حبيبي بهار از ره رسيده ، نگار از ره رسيده لبا خندون ، چشا گريون ، همه مجنون ، به عشق عشق زينب كنم گلگون ، همه هامون ، (بپاش) بريزم خون ، به عشقِ عشق زينب حسين جانم (3) حبيبي يا حبيبي خدا منت نهاده ، به من عشق تو داده به شكرانه ، در اين خانه ، چو پروانه ، به گِردت مي زنم پر مگر شايد ، شبي آيد ، كه جانانه ، بسوزم پاي تا سر حسين جانم (3) حبيبي يا حبيبي هواي کربلايت ، مرا کرده فدايت وجود من ، سجود من ، سرود من ، تويي نور دو عينم تو را دارم ، چه غم دارم ، چه کم دارم ، که من عبد حسينم حسين جانم (3) حبيبي يا حبيبي چو فطرس ، پر شکسته ، به پاي تو نشسته طبيب من ، حبيب من ، مُجيب من ، امير عالَمينم تويي ساقي ، مِي باقي ، ز مشتاقي ، فداييِّ حسينم حسين جانم (3) حبيبي يا حبيبي سبو دارم به دستم ، من از نام تو مستم دل آرامي ، بده جامي ، مرا کامي ، ز حُسن بي مثالت برون از غم ، در این عالم ، دلم هر دم ، شده مات جمالت حسين جانم (3) حبيبي يا حبيبي دلم مشتاق يار است ، به يادت بي قرار است هواي تو ، ولاي تو ، صفاي تو ، مرا ديوانه کرده تويي دلبر ، ز جان بهتر ، رخت ديگر ، مرا مستانه کرده حسين جانم (3) حبيبي يا حبيبي دلم مست حسينه ، كه پا بست حسينه شب مولاست ، به دل سوداست ، جهان زيباست ، دلم غرق تمناست شب شور و ، شب ساقي ، مِي باقي ، شب شادي زهراست حسين جانم (3) حبيبي يا حبيبي چه يارم دلفريبه ، يلِ اُم البنينه الا آدم ، آهاي عالم ، آهاي دنيا ، شب شور است و احساس وجود من ، شده قلبم ، دل و جانم ، دخيل چشم عباس به عشقِ عشق زينب دلم شاد حسينه ، كه ميلاد حسينه حسين جانم (3) حبيبي يا حبيبي 👇
3. صوتی.mp3
6.35M
🎤 سلام یار و یاور حسین سلام مرد واله خدا سلام ای دلاور حسین سلام عبد صالح خدا تویی که وزیر شاه و تویی که سپهسالاری برای اباعبدالله یه تنه یل کراری باب حاجات ... سقای حرم از دستات میریزه دریای کرم سلام یار و یاور حسین سلام مرد واله خدا سلام ای دلاور حسین سلام عبد صالح خدا سلام ای غیور باوفا سلام ای عزیز فاطمه سلام ای دلیر دلربا سلام ای امیر علقمه دل توئه بیت الزینب دل منه بیت العباس جایی که میاد اسم تو امام زمانم اونجاست این دل مست القاب توئه آب زمزم توی سرداب توئه سلام یار و یاور حسین سلام مرد واله خدا سلام ای دلاور حسین سلام عبد صالح خدا سلام ای امیر منتخب سلام مهر و ماه منجلی سلام عشق هاشمی نسب سلام یابن مرتضی علی دوباره دخیل میبندم به علم تو ای ساقی چه گره هایی وا میشه تو حرم تو ای ساقی ای رزاق ... خوان کربلا ای جان شیعه سلطان کربلا سلام یار و یاور حسین سلام مرد واله خدا سلام ای دلاور حسین سلام عبد صالح خدا تویی که وزیر شاه و تویی سپهسالاری برای اباعبدالله یه تنه یل کراری دلم پر زده برا حسین برام برات حرم بده مثه فطرس ملک بیا به من اذن پر زدن بده سلام ای امید و آرزو سلام علت حیات من سلام بحر رحمت خدا سلام کشتی نجات من چی میشد آقا این شب ها با دلی که طوفانیه تو حرم تو میخوندم مناجات شعبانیه مست عشقم مست کربلام ای سالار زینب علیک السلام .
4_5827934569545862968.mp3
4.32M
🎤 بنا به فرمایش جناب استاد حبیبی این اثر در آواز بیات اصفهان اجرا شده است ) به جز تو نداره ، دل من پناهی بشه قسمتم کاش یه گوشه نگاهی به انتظارت شهرو چراغونی کردیم عاشقونه تو جمکران پیِ تو می گردیم وای اگه دست خالی ، دوباره برگردیم ... آخرین ، بت شکن ، اَلعَجَل ، یَابنَ زهرا حجتِ بنِ الحسن ، اَلعَجَل ، یَابنَ زهرا ... بگیر از دل من ، تو این بار غم رو ببین التماسِ دعای دلم رو دین من اینه دم به دم چشم به راهت باشم به انتظار دیدنِ روی ماهت باشم تمام آروزم اینه تو سپاهت باشم آخرین ، بت شکن ، اَلعَجَل ، یَابنَ زهرا حجتِ بنِ الحسن ، اَلعَجَل ، یَابنَ زهرا ... شاعر:
. یا امیرالمومنین! برای پدر بزرگوارتان... و جِئنا بِبضاعةٍ مُزجاة ای هم‌تبار طاها! ای شاهزاده‌پرور! سربازْوار بودی در راه امر داور حتی غدیر را هم تو پاسدار گشتی وقتی تمام‌ْقد، بر بعثت شدی تو یاور گشتی سِپَر، برای اسلام با قریحه " لامیّه‌ "ی تو شد خار در دیده‌ی ستمگر ديگر " سِقایَةُ الْحاج " بودن، نداشت رنگی چون گشت منصب تو سربازیِ پیمبر وقتی که پر کشیدی، انگار باز بودی... یار نبیّ اکرم، تو در وجود حیدر زیّ ِ مُلوک داری، سیمای انبیا هم چون مِهر مى‌درخشی، در آسمانِ محشر سنگین تر است وزنِ ایمان تو اگر که... باشى به كفّه‌ای تو، باقی، به کفّ دیگر اصحابِ کهفْ مانند گشتی به دین، مجاهد تو خود، برای اسلام بودی بسانِ لشکر نور اَلَست نزدت هرگز نگشت خاموش خم گشت پشت دشمن، از جهد تو دلاور! شک در تو هم حرام است، لعنت به دشمن تو آموزگار ایمان! مولودِ کعبه آوَر! دوشنبه ۹ اسفند ۱۴۰۰ ................‌.... . چند بیت دلنوشته کوتاه قامت در وصف عالی مقام، پدر اول امام، آبروی اسلام، شیر در کنام، صاحب ذوالفقار کلام، کلیددار بیت الله الحرام، بزرگ عرب، افتخار عجم، پا در رکاب خاتم، پدر امیر دو عالم، سنجه ی ایمان، کهف مناقبش پنهان، فخر دو جهان، خاک سرایش افسر شاهان، مدیحش واجب، حضرت ابوطالب سلام الله علیه... عروج، بال و پرش میشود ابوطالب کمال، برگ و برش میشود ابوطالب کسی که هست امیرِ تمامیِ عالم بدون شک پدرش میشود ابوطالب نگاه کردم و دیدم که از لحاظ نسب علی، بزرگترش میشود ابوطالب علیست صاحب بیت خدا و ازاین رو کلید دارِ درش میشود ابوطالب درخت دین نبی است و علی یقین دارم که علت ثمرش میشود ابوطالب قریش راه به جایی نمیبرد وقتی رسول حق سپرش میشود ابوطالب زمان گذشت و تمام معاندان دیدند که شیعه تاج سرش میشود ابوطالب _ تمام عمر باید شد غزل خوان ابوطاب چه شاعرها مسلمان کرده دیوان ابوطالب . به سنجش گر که بگذارند ایمان خلایق را ترازو بشکند از بار ایمان ابوطالب تبوک‌ این‌ را‌ به‌ ما فهماند، موسی‌ کیست‌ هارون‌ کیست اشارت هاست پشت نام عمران ابوطالب علی‌دست‌خدا بوده‌، گمانم پیش از اینها خود کلید کعبه را داده به دستان ابوطالب رسالت بار سنگینی ست اما بر رسول الله از آن سنگین‌تر است انگار‌ فقدان ابوطالب ز شرح‌ داغ‌ رحلت‌ کردنش این‌ بس‌که‌ در تاریخ به عام‌ الحزن‌ معروف‌است هجران ابوطالب ✍ .
. جان! یا صاحب الزمان! دارم به لطفت بال و پر! هستم گدایت اندازه‌ی کُلّ بشر هستم گدایت آه، ای امام منتظَر! هستم گدایت مبعث شده، من را بخر! هستم گدایت خورشید چشمت را به چشمانم، بتابان یابن الحسن! یابن الحسن! یابن الحسن! جان! طاووس‌ها از دیدن تو غرقِ حيرت از ابر چشمت می‌چکد بارانِ عزّت هر کس فقیر تو نشد شد خاک ذلّت بر هر که شد مسکین تو دارم ارادت دریای فقرم هست در نزدت خروشان یابن الحسن! یابن الحسن! یابن الحسن! جان! من که بمیرم از تبت، خواهی نخواهی خواهی که باشم مرکبت؟ خواهی؟ نخواهی؟ هستم گدای هر شبت خواهی نخواهی از شوق لبخندِ لبت خواهى نخواهى... پر می‌کشد روحم به درگاه تو هر آن یابن الحسن! یابن الحسن! یابن الحسن! جان! من کاشتم خود را به خاک استغاثه انگور دارم من ز تاک استغاثه هستم فقيرِ سینه چاک استغاثه آلودگیّ ام گشت پاک استغاثه اَدرِكني، اَلغوث، العَجَل، العَفو، الآن یابن الحسن! یابن الحسن! یابن الحسن! جان ۹ اسفند ۱۴۰۰ .
. یا امیرالمومنین! " قُلْ هُوَ اللهُ اَحَد "! مبهوت رخسار تو اَم با زبان و قلب و فعلِ خود، هوادار تو اَم در غدیرِ " خُم " نبودم لیک بودم در " اَلَسْت " من، بلی گفتم به تو، این را بدهکار تو ام کلب درگاه تو را کلبم امیرالمومنین! سربلندم سرفرازم غرق پندار تو اَم قلب من را کندی از جا زیر پا انداختی فاتح خیبر! ببين... دربند دربار تو اَم جان به حلقومم که باشم مات روی ماه تو صورت زيبای حق! مشتاق ديدار تو اَم پا زمین، سر در فراز نُه فلک، جانم علی! محوِ اين رعنایی و اِجلال بسیار تو اَم رونوشتی كه برابر هست با اصلش تویی تو ز احمد، احمد از تو مستِ هشيار تو اَم زنده‌ام تا می‌کُشد پیوسته، لبخندت مرا سالم و بی ناله‌ام تا سخت، بیمار تو ام با هزاران جلوه، پا بر خاطرم بگذاشتی با هزاران دل، امیرا! محو آثار تو اَم ✍ چهارشنبه ۱۱ اسفند ۱۴۰۰ .
. یا امیرالمؤمنین! شاهِ بهشت! یا علی! چشم تو قبله‌ی من است برتریِ تو از همه، بیش زِ روز، روشن است حجّت کبریا! علی ای خودِ مصطفی! علی عالَم عشق‌ورزی ات، بر دلِ خسته، مأمن است نام تو اَمن‌گستر و فضل تو روح‌پرور و... حُبّ تو عين جنّت و دل به غم ِ تو ایمن است بيم ندارم از شرر، با همه‌ی وعید ها چون که محبّت تو بر این دلِ زار، جوشن است " کیستیِ تو " يا علی! مسئله‌ ایست بی‌جواب دوست، مدیحه خوانِ تو، مدح‌کُنِ تو دشمن است چشم به هم گذاشتم چشم گشودم از دَمت عطر دلم ز بودنت، بِه ز شمیم گلشن است خاصیت نگاه تو بنده‌ی محض کردن و... خاصیت نگاه من، بنده‌ی محض گشتن است ✍ چهارشنبه یازدهم اسفند ۱۴۰۰ .
. تشنه ام ، مشک آب را بردار از کویرم سراب را بردار جز به گریه تو را نمی‌بینم از نگاهم حجاب را بردار تا برای تو سیر گریه کنم هر شب از چشم خواب را بردار تا به بازار آمدی از لطف باز جنس خراب را بردار از سر سفره گدایی من جگرم ، این کباب را بردار نیت اشک من خودت هستی امتحان کن ثواب را بردار بین پرونده ، یا گناهم را یا حساب و کتاب را بردار روز محشر به سایه کرمت از سرم آفتاب را بردار بی تو میترسم از قیامت و قبر هول روز عذاب را بردار خاک پایت اگر رسید به من از مزارم گلاب را بردار ____________________________ روضه خوان در حضور مادر آب ناله ی آب آب را بردار هر که پرسید از علی اصغر از سر نی جواب را بردار بین آن ازدحام...از روی خاک آه زینب ، رباب را بردار دور زینب شلوغ شد ، ز دلش غصه ی بی حساب را بردار چشم ها خیره اند میبینند اضطراب نقاب را بردار از گلوی بنات آل رسول به نگاهی طناب را بردار حرف بی ربط میزند دشمن از حرم این خطاب را بردار سرش از روی نی زمین افتاد زینب عالی جناب را بردار از روی خاک و زیر پای عموم موی از خون خضاب را بردار ای یزید از کنار راس شریف لااقل این شراب را بردار ✍ .
امام حسین ع
. #خروج_از_مدینه ✅امام حسین(ع) با توجه به نامناسب بودن شرایط مدینه برای اظهار مخالفت علنی با جانشین
. ✅امام حسین(ع) شبانگاه بیست و هشتم رجب سال ۶۰ هجری به همراه ۸۲ نفر از اهل بیت و یارانش از مدینه خارج شد. در این سفر به جز محمد بن حنفیه بیشتر خویشاوندان امام حسین(ع) از جمله فرزندان، برادران، خواهران و برادر زاده‌های آن حضرت(ع)، ایشان را در این سفر همراهی می‌کردند. علاوه بر بنی هاشم، ۲۱ نفر از یاران امام حسین(ع) نیز با ایشان در این سفر همراه شده بودند. امام حسین(ع) در بدو خروج از مدینه فرمود : 📋《إِنِّي لَمْ أَخْرُجْ بَطِراً وَ لَا أَشِراً وَ لَا مُفْسِداً وَ لَا ظَالِماً وَ إِنَّمَا خَرَجْتُ أَطْلُبُ الصَّلَاحَ فِي أُمَّةِ جَدِّي مُحَمَّدٍ(ص) أُرِيدُ آمُرُ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَنْهَى عَنِ الْمُنْكَرِ أَسِيرُ بِسِيرَةِ جَدِّي وَ سِيرَةِ أَبِي عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ(ع) فَمَنْ قَبِلَنِي بِقَبُولِ الْحَقِّ فَاللَّهُ أَوْلَى بِالْحَقِّ وَ هُوَ أَحْكَمُ الْحَاكِمِينَ》 ♦️من برای جاه طلبی و کام جویی و آشوبگری و ستمگری قیام نکردم، بلکه برای اصلاح در کار امت جدم قیام کردم می خواهم امر به معروف و نهی از منکر و به شیوه جد و پدرم حرکت کنم. بر اين هر كس به حق، مرا قبول كند، خدا در آن اولي است و هركس آن را رد كند، صبر مي كنم تا خداوند ميان من و قوم من داوري كند و او بهترين داوران است.(۱) امام حسین(ع) به همراه همراهانش از مدینه خارج شد و بر خلاف خواسته نزدیکانش راه اصلی مکه را پیش گرفت. و امام حسین(ع) هنگام خروج این آیه را بارها و بارها تلاوت می کرد. 📋《فَخَرَجَ مِنْهٰا خٰائِفاً يَتَرَقَّبُ قٰالَ رَبِّ نَجِّنِي مِنَ اَلْقَوْمِ اَلظّٰالِمِينَ》 ♦️موسى(ع) ترسان و نگران از آنجا بیرون رفت در حالى که مى فرمود : پروردگارا، مرا از گروه ستمکاران نجات بخش.(سوره قصص، آیه ۲۱) از آیه‏‌ای که امام حسین(ع) در هنگام خروج از مدینه قرائت کردند، این نکته که ترک این شهر به علّت عدم احساس امنیت بوده است آشکار می‏‌شود. 📚منابع : ۱)المناقب ابن شهر آشوب، ج۴، ص۸۹ .