.
.
#روضه_متنی
#روضه_حضرت_رباب(س)
(السلام علیک یا اباعبدالله)
▪︎غزل امام حسین ع
عمری گذشت اما به درد تو نخوردم
شرمنده ام آقا به درد تو نخوردم
تو فکر من بودی ولیکن من نبودم
اصلا به فکر نوکری کردن نبودم
من دور بودم تو مرا نزدیک کردی
راه مرا از کربلا نزدیک کردی
گفتی اگر تو بی توپناهی من حسینم
حتی اگر غرق گناهی من حسینم
آواره ام آواره را آواره تر کن
بیچاره ام بیچاره را بی چاره تر کن
آوارگی در این حسینیه می ارزد
بیچارگی در این حسینیه می ارزد
من چای میریزم گناهم را بریزی
یکجا تمام اشتباهم را بریزی
من عالمی دارم در اینجا با رقیه
هر وقت دستم سوخت گفتم یا رقیه
اینجا همان جاییست که مولا می آید
زینب می آید، بیشتر، زهرا می آید
منت ندارم بر سرت، تو لطف کردی
حالاکه هستم نوکرت،تو لطف کردی
▪︎روضه کلامی حضرت رباب س:
همه داشتن نگاه میکردن...همه سرها رو
بالای نیزه برده بودند....هر سری رو جلوی
یه محملی نگه داشته بودند...
سَر ابی عبدالله،جلوی محمل زینب...
سر علی اکبر جلو محمل سکینه خانم...
سر ابالفضل جلوی چشمان رقیه....
اما نگاه کردن دیدن یه سیبِ سرخی
بالای نیزه ها جلوی یه مادره....
▪︎مرثیه #حضرت_رباب س:
چقدر نیزه بلند است، نیفتی پسرم
گیر این حرمله پست، نیفتی پسرم
هر طرف رفت سرت دست به آن سو بردم
نیزه دار تو بود مَست، نیفتی پسرم
بیشتر جای خودت را سر نِی محکم کن
سفر شام به پیش است، نیفتی پسرم
▪︎روضه کلامی:
هِی زن های کوفه این سر رو نشون
هم میدادن...میگفتن الهی مادرش
براش بمیره...یه نفر صدا زد..اونی
که داره زیر آفتاب، لطمه میزنه
مادرش ربابه....
▪︎زبانحال #رباب س به سبک دشتی:
دو دستم را به زیر آب بردم
حلالم کن نبودی آب خوردم
شکایت زیر لب از تیر دارم
بیا پایین از نیزه شیر دارم
میخواستم بزرگ شوی محشری شوی
تا چند سال بعد، علی اکبری شوی
می خواستم كه قد بكشی مثل دیگران
شاید عصای پیریِ یک مادری شوی
مثل دو تکه چوب لبت را بهم نزن
اسبابِ خجلتم جلوی دیگری شوی
این مادری من که به دردت نمیخورد
تو حاضری علی که تاج سری شوی
▪︎تک بیتی آخر روضه:
میکرد به نِی اشاره میگفت رباب
ای وای، سرِ نیزه کمی کوچک بود
▪︎تک بیتی آخر مجلس:
اگر این است تاثیر شنیدن
شنیدن کِی بُوَد مانند دیدن
صلی الله علیک یا مظلوم یا اباعبدالله
▪︎دعای آخر مجلس:
باسمک العظیم الاعظم...
الهی بحق حضرت رباب س،۱۰مرتبه یاالله
🤲فرج امام زمان عج برسان.
🤲آقامون از ما راضی و خوشنود بگردان.
🤲رهبر عزیزمون حفظ بفرما.
🤲مریضای اسلام،شفا بده.
🤲حاجات این جمع،برآورده به خیر بفرما.
▪︎جمله ی صلوات آخر مجلس:
*برای سلامتی وجود مقدس آقا
امام زمان عج صلوات ختم کنید.
#شب_هفتم_محرم
#روضه_حضرت_علی_اصغر
#استاد_درویش✍
.👇
.
.
#امام_حسین علیه_السلام
#حضرت_زینب سلام_الله_علیها
#غزل
یک طرف چندین اسیرِ خسته بین سلسله
یک طرف جشن و میان دف نوازی هلهله
یک طرف شهری چراغان پایکوبان در سماع
یک طرف پاهای زخمی و سراسر آبله
بر سرِ آل علی از بام ها میریخت سنگ
آه از دروازهٔ ساعات و آهِ قافله
بوسه ها میزد به دستِ حرمله پیش رباب
آنکه با خنده به او میداد پشتِ هم صله
سرزمین شام از شرم و خجالت آب شد
گوشهٔ ویرانه زینب خواند تا که نافله
اشک هایش بیصدا میریخت روی معجرش
داشت از نیرنگ و مکرِ نامسلمانان گله
پیر کرد او را جسارت های در بزم شراب
خیزران انداخت بین چند دندان فاصله
با تمسخر جابجا میکرد بی غیرت یزید
مهرهٔ شطرنج را با قهقهه؛ با حوصله*
خطبهٔ زینب زبان دشمنان را لال کرد
ذوالفقارِ در کلامش بود ختم غائله!
مرضیه عاطفی
#شام #اسارت
.
.
#امام_زمان
#اسارت #حضرت_زینب
#گذشت_ماه_محرم
گذشت، ماه محرم نیامده خورشید
برای ختم ِ شب ِغم نیامده خورشید
هنوز هم که غریب و طرید و پردرد است
چقدر دور و برش ،مدعی نامرد است
نشد که حضرت تنها به خانه برگردد
نشد به خانه، حسین زمانه برگردد
برای این همه قرنی که بوده در صحرا
چه پاسخی بدهم من به مادرش زهرا😭
نشد که لحظه ای از غربتش بکاهم من
شکسته ام دل او را پر از گناهم من
گذشت ماه محرم رسیده ماه صفر
رسیده عمّه ی او بین کینه های گذر
دوباره زخم دل عمّه اش شده تازه
همین که رد شده از ازدحام دروازه
برای اهل عزا ، شهر شد چراغانی
تبرّکی شده از چه شراب مجانی
گذار آل علی بین خیبر افتاده
به سینه های همه ،بغض حیدر افتاده
رسید روضه به خاکستر و سر سجّاد
بلند مرتبه رأسی ز صدر نی افتاد
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
.
001 Zakhm e Akhar.mp3
6.42M
#حضرت_رقیه
#مجید_بنی_فاطمه ...
برید کنار می خوام سرو ببینم
زخمای روز آخرو ببینم
.
جلو چشامو نگیرید که می خوام
پارگی های حنجرو ببینم
.
من الذی ایتمنی بابایی
دیگه تو آغوش منی بابایی
.
این همه جا رفتی دلت نیومد
به دخترت سر نزنی بابایی
.
لبای غرق خووون
با تو چه کرده چوب خیزرون
.
زده چه ضربه ای
شکسته دندون تو از همون
.
حالا که اومدی
کنار من بمون
.
جای طناب رو تنمه بابایی
زخمیه دور گردنم بابایی
.
محله ی یهودیا شلوغ بود
کاشکی فقط می زدنم بابایی
.
میون نامسلمونا حرم رفت
انقده اونجا داد زدن سرم رفت
.
کاشکی فقط می زدنم بابایی
یه دسته موهام با گل سرم رفت
.
شبی که گم شدم
صدا زدم نزن میام خودم
.
سوخت بابا چادری
که خریدی برا تولدم
.
کبوده چشمم از
شبی که گم شدم
.
.
#امام_حسین
تابش خورشید
پیش رو جاده ای از خون و خطر داشت حسین
چون که اندیشه توحید به سر داشت حسین
گرچه می گشت همه هستی اش ایثار ولی
نهضتش بوی خدا ، بوی سحر داشت حسین
گرچه پرپر شده باغش ز هزاران گلچین
از کران تا به کران عطر ظفر داشت حسین
آخرالامر در این واقعه ی سرخ عطش
حنجرش سوخت و بر عشق نظر داشت حسین
خویش را غوطه ور از تیغ ستمگر می دید
آن زمان کز وطنش عزم سفر داشت حسین
داغ در داغ دلش لاله ی آتش می شد
بس که در سینه خود خون جگر داشت حسین
عطش و آتش و زخم و بدن غرقه به خون
آنچه می دید در آن روز خبر داشت حسین
غم غارت شدن پیرهن کهنه نبود
چون که پیراهنی از عشق به بَر داشت حسین
تا که دین حفظ شود منت شمشیر کشید
بهر حق کرد فدا جانی اگر داشت حسین
همه را غرقه به خون دید و درخشان بر خاک
آسمانی که پُر از شمس و قمر داشت حسین
یک طرف داغ برادر کمرش را بشکست
یک طرف آتش هجران پسر داشت حسین
تا که سر سبز بماند شجر ظهر عطش
کام خشکیده ولی دیده تر داشت حسین
قامت ظلم اگر بود به کف بودش تیغ
خرمن کفر اگر بود شرر داشت حسین
آن نهالی ست که بخشد به دو عالم هستی
آن درختی ست که از عشق ثمر داشت حسین
شده هر قطره ی خونش افق خورشیدی
با خود آئينه ای از جنس گهر داشت حسین
«یاسر» از تابش خورشید رخ زیبایش
آسمانی همه لبریز قمر داشت حسین
**
محمود تاری «یاسر»✍
.
.
#نوحه
#حضرت_رقیه
روشنای ویرانه / نوحه
رأس خونین صفا داده غمخانه را
کرده باغ جنان کنج ویرانه را
پیش هم بنگرید شمع و پروانه را
دختری خون جگر
گفته بابا حسین یا حسین یاحسین
این سری کآمده لاله گون این چنین
خورده چوب جفا بر لبانش ز کین
همره دخترش شد خرابه نشین
دختر اکنون ز غم
در تماشا حسین یا حسین یا حسین
دختری با پدر گفتگو می کند
روی او را ز اشک شستشو می کند
با پدر زخم خود روبرو می کند
دارد این دم کنون
با تو نجوا حسین یا حسین یا حسین
رأس بابا شده روشنای شبش
در طبق آمده مقصد و مطلبش
زد همان دم ز غم بوسه ها بر لبش
دیده را زین عزا
کرده دریا حسین یا حسین یا حسین
تا که آمد به بَر ماه تابان او
ناگهان شد خموش شمع چشمان او
رفته بیرون دگر. از بدن جان او
رفته از این جهان
نزد زهرا حسین یا حسین یا حسین
**
حاج محمود تاری «یاسر» ✍
١۴٠١ / ۶ / ٩
#پنجم_صفر
#شب_سوم_محرم
#سبک_همه_جا_کربلاست
.
.
#حضرت_رقیه
#پنجم_صفر
خوردم زمین بابا بگو چشم نظر چیست؟
این آبله، این زخم، این خون جگر چیست؟
ازشام بد گفتند و من دیدم به چشمم
من تازه فهمیدم پدر درد کمر چیست؟
زیبایی دختر به موهای بلند است
حالا که مویم سوخته، سنجاق سر چیست؟
جز خواهرت زینب کس دیگر نفهمید
ضرب لگدهایی که خوردم بی خبر چیست؟
عمه عصای دخترت بود و می افتاد
می خورد سیلی جای من زود و می افتاد
در این خرابه دخترت هیئت گرفته
شیرین زبانت حیف که لکنت گرفته
دیشب صدایت کردم و مُشتی به من خورد
حالا صدایم موقع صحبت گرفته
دستم به دیوار و شدم پهلو شکسته
قدم شبیه فاطمه حالت گرفته
بازار شام و گوشواره خونی از من...
چندی است که خواب خوش و راحت گرفته
حالا منم با چشم های بی فروغی
ماها کجا دروازه ای با آن شلوغی!
تو فکر کن دارم هوای گوشواره
تو فکر کن درد آمده این گوش پاره
تو فکر کن دلتنگ آغوش تو هستم
شب ها که می چینم برای تو ستاره
آنقدر پیرم کرده اینجا طعنه ها که
اصلاً لباس نو نمیخواهم دوباره
بابا تمام شام را هم که بگردی
دیدی کنیزی را به این قدّ و قواره!
از صبح، دست و پام افتاده به لرزه
وای از شراب و تشت و آن مردان هرزه
#حضرت_رقیه_س
#شام
#رضا_دین_پرور ✍
.
.
#واحد_حضرت_رقیه (سلام الله علیها)
1⃣بند اول
لالا لالا
سر بریده از قفا
بخواب روی پاهام بابا
هیچی نگو آخه هنوز درد میکنه لبت باباجون
رقیه قربون رگای نامرتبت بابا جون
چرا نمیگی راز مگوت و
ماجرای خنجر و کلوت و
بشکنه اون دستی که تو آتیش
شبیه موهام، سوزونده موت و، سوزونده موت و
سرت رو که بردن، به نیزه سپردن، بابا حسین
بمیرم مه لبهات، هنوز آب نخوردن، بابا حسین
غریب گیر آوردن، بابا حسین
2⃣بند دوم
حالا بابا
بذار که از خودم بگم
برای چی پیر شدم بگم
تو راه شام یه شب که از قافله جا موندنم بابایی
زجر اومد و دیگه خودم فاتحهم و خوندم بابایی
یادم نمیره، کابوس اون شب
من و کشیدش، پشت یه مرکب
یادم نمیره، بخاطر من
زد تازیونه، به عمه زینب، آه عمه زینب
با قد خمیدم، رو خارا دویدم، بابا حسین
چقد حرف بد از این و اون شنیدم، بابا حسین
گرسنه خوابیدم بابا حسین
#حضرت_رقیه سلام الله علیها
#محمد_علی_بیابانی✍
#واحد
#شب_سوم_محرم #پنجم_صفر
👇
✅واحد حضرت ابوالفضل العباس (علیه السلام)
🔻محمد علی بیابانی
1⃣بند اول
از آسمون
ماهمون و زمین زدن
عمود آهنین زدن
داره از علقمه میاد صدای گریههای بابا
دیگه علمداری نداره بمیرم برای بابا
رنگش پریده قدش خمیده
هیشکی بابام و اینطور ندیده
خونیه دستاش، انگار که تیر از
چشم عمومون بیرون کشیده ، قدش خمیده
توی این بیابون، با حال پریشون، چیکار کنیم
اگه دشمن اومد، توی خیمههامون، چیکار کنیم
خدا بی عموجون چیکار کنیم
2⃣بند دوم
تا که رسید
عمود خیمه رو کشید
اشکای خواهر و که دید
به عمه گفت حق داری که زانوی غم بغل بگیری
سخته ولی باید دیگه آماده شید برا اسیری
دیگه از الآن عمو ندارید
گوشواره هاتون در بیارید
باید بجای زانوی سقا
پاتون و روی خارا بذارید، عمو ندارید
با خنده انظار، با طعنه اغیار، چیکار کنیم
تو دشت و بیابون، تو کوچه و بازار، چیکار کنیم
با این همه آزار، چیکار کنیم
#تاسوعا
#محمد_علی_بیابانی
#واحد
#محرم #شب_نهم_محرم
https://eitaa.com/emame3vom/67050
.👇
Mohammad Asadollahi - Ey Ba Vafa Ja Moondam.mp3
6.66M
#زمینه
#محرم ١٤٤٤
مثلا تو قبول کردی
کوله بارمو هم بستم ...
کربلائی محمد اسداللهی
#اربعین
ای باوفا جاموندم از کربلا جاموندم
مثلاً تو قبول کردی
کوله بارمو هم بستم
مثلاً من الان تویِ
راهِ کرببلا هستم
مثلاً رسیدم دارم
زیارتنامه میخونم
مثلاً رو به ایوونه
حرمت به زیر بارونم
ای باوفا، جاموندم از کربُبَلا ..
چشمامو که میبندم
روح سرگردونم کربلا میره
اشکامو میبینی که هر لحظه
دور از تو گریم میگیره
میکُشه مارو فراق کرب و بلا
میکِشه دل رو عراق کرب و بلا
تو هر سختی باهامه
دستمو میگیره وقتی میخوامش
صل الله علیک یا ابا عبدالله
یعنی آرامش
بگن سفر میگم فقط کرب و بلا
اربعین میخوام ازت کرب و بلا
به دل میده اشتیاق بوی حرم بوی حسین
میوزه از سمت عراق بوی حرم بوی حسین
#سبک_مثلا_توقبول_کردی
https://eitaa.com/emame3vom/67052