eitaa logo
امام حسین ع
17.6هزار دنبال‌کننده
397 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
1. حمزه علیپور.mp3
1.27M
( علیه السلام ) آهسته گذارید روی تخته تنش را تا میخ اذّیّت نکند پیرهنش را اصلاً بگذارید رویِ خاک بماند زشت است بیارند غلامان بدنش را این ساق ِبهم ریخته کِتمان شدنی نیست دیدند روی تخته ی در ، تا شدنش را این مرد الهی مگر اولاد ندارد ؟ بُردند چرا مثل غریبان بدنش را ؟ این مردِ نگهبان که حیا هیچ ندارد بد نیست بگیرد جلویِ آن دهنش را ... این هفت کفن روضه ی گودال حسین است ای کاش نیارند برایش کفنش را ... نه پیرهنی داشت حسین نه کفنی داشت مدیون حصیرند مرتب شدنش را ...
1. در دل حبسم.mp3
16.03M
علیه السلام 🎤 در دل حبسم و حبس است به دل فریادم فرصتی نیست که از سینه برآید دادم سال‌ها می‌گذرد رفته‌ام از یاد همه کاش می‌کرد اجل گوشۀ زندان ، یادم طایر عرش کجا ، قعر سیه‌چال کجا ؟ من کجا بودم و یا رب به کجا افتادم ؟ همه شب خُرم از آنم که در این گوشۀ حبس « هر دم آید غمی از نو به مبارک بادم » زهر یکبار مرا کُشت ، خدا می‌داند بارها سوختم و ساختم و جان دادم به امیدی که رضا لحظه‌ای آید به برم سال‌ها حلقه‌صفت چشم به در بنْهادم بال پرواز ، شکسته است و پرم ریخته است چه نیاز است که صیاد کند آزادم دل صیاد بوَد سنگ و ندارد اثری گیرم از سینه برآید به فلک فریادم منم آن لالۀ پرپر شدۀ دور از باغ که چو گلبرگ خزان داد فلک بر بادم ...
اسد الله سمت میدان رفت الفرار است ذکر کفتاران دومی رفته روی کوه از ترس جای مردان بُوَد دل میدان ضربتش کوه را دو نیمه کند دشمن از هر طرف فراری شد سوی میدان رود قرار نبی بر عدو وقت بی‌قراری شد همچو شیری به قلب کفتاران می‌زند لشکر نگاه علی تیر مژگان برایشان کافیست شد نگاه علی سپاه علی یاد وقتی که قبل کُوْن و مکان مست جام بلا ، بلی می‌گفت غرق تصویر خود در آیینه حضرت حق علی علی می‌گفت دم به دم ضربه های تیغ دو دم سر ز دشمن روی زمین می‌ریخت ملک الموت بس که جا می‌‌ماند عرق شرم بر جبین می‌ریخت سر جدا تن جدا زمین افتاد نعره یا علی ز عرش آمد عاشق خلق خود شده خالق مرتضی را به نام خود نامد مرحب آمد منم منم می‌زد شیر حق در برابرش غرید آنچنان لرزه بر تنش افتاد بعد مرگش هنوز می‌لرزید مست از رقص ذوالفقار علی ملک وحی لا فتی می‌خواند نه فقط جبرئیل و پیغمبر مدح او را خود خدا می‌خواند وقت هر ضربه روی لب هایش ذکر یافاطمه چه زیبا بود مرتضی ذوالفقار پیغمبر فاطمه ذوالفقار مولا بود چرخ دوران گذشته و حالا مرتضی غرق در تماشا شد شده جنگ جمل نبرد جمیل پسری چون پدر هویدا شد شتر کفر بر زمین افتاد رفته میدان پسر چونان بابا مرحبا مرحبا حسن جانم در جمل گشته نعره‌ی مولا
. ، (ع) گوشواره: چیزی از تو نمیخوام خدا خدا خدا خدا تو فقط منو ببر کربُ بلا کربُ بلا ........... به کربلا میروم ان شاءالله مسافرم تا ابد من در این راه به کربلا میروم با دل شیدا همیشه با مدد حضرت زهرا کربلای حسینی قبله گاه منه کربلای حسینی عشق و آه منه تا ابد بی نیازم از زمین و زمان تا که چادر زهرا سر پناه منه چیزی از تو ..... نمازی که نور دیدهء بتوله با یه دونه مُهر کربلا قبوله اومده در روایت شب جمعه خدا میره هفت دفعه اونجا زیارت خاک تربت ارباب درد ُ میده شفا زیر قُبّهء آقا زود قبوله دعا هرجا که روضه باشه خیل حور و ملک میزارن سر به زیر مای سینه زنا چیزی از تو نمیخوام.... به این حرم هر کسی دخیل ببنده مُرده باشه بخدا که میشه زنده این سرزمین جدا از این عالمینه قلب زمین خاک بین الحرمینه رُکن عرش بَرینه کربلای حسین باب حاجت دنیاست نینوای حسین رو سفید میشه مثل اون غلامِ سیاه هرکسی که بزاره سر به پای حسین چیزی از تو نمیخوام.... میخوام بگم از سرِ عقل و احساس تا که بازم کور بشه چشم خنّاس شادم از این ، که شدم صاحب منصب شدم سگِ حرم آقام عبّاس ذکر روز حیاتم یا ابو فاضله وِردِ وقت مماتم یا ابوفاضله با نگاه ابالفضل پاک میشم بخدا نغمهء حسناتم یا ابو فاضله چیزی از تو نمیخوام.... ✍ 👇
. در فراق کربلا عمری به من گذشته این دوری از زیارت حسرت شده برامون بالا سرت دو رکعت آقا چرا دوباره حرم نمیشه قسمت داره دق میده این دوری نوکراتونو بدجوری آقا جون خدایی سخته وای از این غم مهجوری می ترسم تو منو ولم کنی امیرم می ترسم حرمُ نبینمُ بمیرم می ترسم حرمُ نبینمُ بمیرم ................ اون آخرین زیارت تو یادمه هنوزم شکر خدا با این حال شب میشه با تو روزم توو حسرت یه لحظه پائین پات می سوزم دورم از تو و بیچاره پلکای ترم می باره باز منو حرم دعوت کن نوکرت آخه دل داره می ترسم حاجت دلم رو باز نگیرم می ترسم حرمُ نبینمُ و بمیرم می ترسم حرمُ نبینمُ و بمیرم ............ دورم ولی هنوزم تو فکر کربلاتم فکر شبای جمعه توو جمع زائراتم با عشق کربلاتون مقیم روضه هاتم چشمامو ببین بارونه نوکرت دلش محزونه دور از این حرم آقاجان زندگی برام زندونه می ترسم آخه توو دلِ گناه اسیرم می ترسم حرمُ نبینمُ بمیرم می ترسم حرمُ نبینمُ بمیرم ✍ 👇
. صدا میاد داره از کجا میاد چقدر این صدا آشنا میاد صدای آه میاد از تو  قتلگاه انگاری مادره میکنه نگاه سوا سوا میزدن حرومیا یکی با سنگ پیر مردا باعصا وای از تنت تو رو دوره کردنت واسه ی یه مشتی گندم زدنت شمر که رسید سمت گودال میدوید چکمه رو سینه گذاشت مو رو کشید 😭😭😭😭 با خنجرش پیش چشم مادرم سر داداشم و از قفا برید هی میزدن هی پیاپی میزدن دم آخر سر تو رو نی زدن وای از  تنت تیکه تیکه بدنت افتاده به زیر نعل مرکبا به روی خاک بدن خون پره چاک سر تو شد زینت روو نیزه ها .👇
1. کنج زندان.mp3
4.04M
علیه السلام حجه الاسلام والمسلمین 🎤 یا موسی ابن جعفر .... کُنج زندان سخن از بزم مِی و جام نبود (یا الله ، یا موسی ابن جعفر ) کُنج زندان سخن از بزم مِی و جام نبود خواهرت ثانیه ای در ملا عام نبود ؟ ( حسین ...حسین ... ) کنُج زندان سخن از بزم مِی و جام نبود دخترت ثانیه ای در ملا عام نبود به سرِ دختر تو هیچ کسی سنگ نزد ؟ به روی معجر معصومه کسی چنگ نزد ... این بدنو آوردن ، رو جسر بغداد گذاشتن ... یه بلندی بود ؛ اگر چه زندان موسیَ ابنِ جعفر مثل گودال بود ، " وَظُلَمِ الْمَطَامِیرِ" « مَطموره » ، یعنی یه جایی که هم مُدوَّره هم تنگه و تاریکه ، اما من میخوام بگم آقا بعد شهادت ، بدنتو رو بلندی گذاشتن ... همه دیدن ، دور و نزدیک زیارت کردن ... اما این بدن موند تو گودال ... هرچی سکینه آمد بلکه بدن بابا رو ببینه دیگه ندید ... بابا بدنی که زیر سم اسب بره ... بدنی که زیر تیر و تیغ و نیزه و سنگ بره ... آی حسین ....
. علیه السلام بند اول: من و چقدر عوض کرده دنیا خودم که میدونم اگه خطا زیاد دارم باز اومدم پشیمونم اگه میشه منو رد نکن حسین اگه میشه منو از خودت بدون اگه میشه با همه بدیم آقا پای نوکرت بمون دور از تو می میرم حسین پای غمت گیرم حسین از غیر تو سیرم حسین بند دوم: خوشه دلم تو رو دارم تویی که رحمتت عامه اشکای روضه هات هر شب روشنی بخش چشمامه دوری می بینی با من چه کرده و حرم تو شده خوابم این شبا اگه میشه شب جمعه ای منو ببرم به کربلا دور از تو می میرم حسین پای غمت گیرم حسین از غیر تو سیرم حسین ✍ 👇👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یه دعای تو یه نگاه تو برام بسه نمک سفره مون هم از تو می رسه دل من قرصه تا وقتی تو رو دارم اخه ارباب واسه نوکر همه کسه برام بسه همین که نوکرتم/تحت توجهات مادرتم هرکی می خواد هرچی بگه اقاجون/دیوونه‌ی رقیه دخترتم من به جز در خونت جای دیگه نمیرم یا اباعبدالله ارزومه یه روزی پای روضه بمیرم یا اباعبدالله یا اباعبدالله یا اباعبدالله یا اباعبدالله یه نگا کن و تا خدا منو پرم بده یه سفر،کربلا با مادرم بده جون زهرا به من اقا محل بذار یه زیارت شب جمعه حرم بده خیلی دلم‌ تنگه برا حرمت/برا ضریح‌ و پرچم و علمت خوب میدونی چی می گذره به دلم/دیگه خودت میدونی و کرمت مزد این همه گریه کربلامو میگیرم یا اباعبدالله اخرش توی هیئت پای روضه میمیرم یا اباعبدالله یا اباعبدالله یا اباعبدالله یا اباعبدالله . شعر: وحید محمدی/حامد محمدی✍ نغمه: حامد محمدی🎼 👇
. این سینه زنی ، استغفارمه گریه واسه تو ، هر شب کارمه هر شب / با زینب / گریون توام هرشب / با روضه / مجنون توام منم مجنونت سیدی یا مولا اباعبدالله بشم قربونت سیدی یا مولا اباعبدالله اباعبدالله ......... این چشمای خیس ، هستی منه اسمت که میاد ، قلبم می زنه قلبم / می کوبه / با یاد حرم آقا / می دونی / خیلی نوکرم به ما رحمت کن سیدی یا مولا اباعبدالله حرم قسمت کن سیدی یا مولا اباعبدالله اباعبدالله .......... عشق فاطمه ، دنیای منی من جار می زنم ، آقای منی یک روز / توو روضه / یا توو کربلات جونِ / مادرم / جون میدم برات عزیز الزهرا سیدی یا مولا اباعبدالله شه عاشورا سیدی یا مولا اباعبدالله اباعبدالله .👇
. علیه_السلام جمع ما جمع است در اطراف اين در دورهم كس نديده تا به حال اينقدر نوكر دورهم دانه پاشيده يقينأ صاحب اين خانه كه جمع كرده اين قدر يكجا كبوتر دورهم اكثر اوقات ما در روضه ها طي ميشود جمع كرده عاشقان را شاه بي سر دورهم هر كجا كه پرچمي نصب است با نام حسين مي نشينند عاشقان با ديده ي تر دورهم گاه گاهي ميشويم از هم جدا چون بچه ها بچه ها را مي نشاند باز مادر دورهم وعده ي ما كربلا،باب الحسين،پائين پا تا بسوزيم از مصيبت هاي اكبر دورهم محسن صرامی✍ .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این زن ترکیه‌ای وقتی رفتن نجاتش بدن ، تا وقتی بهش حجاب نرسوندن از زیر آورها بیرون نیومد حیا و غیرت ترک و فارس نداره..
. کسی که دل به تو داد اعتنا به جانش نیست نه اعتنایش به جان کار با جهانش نیست به دین زنده ما مرده بایدش گفتن کسی که صحبت عشق تو بر زبانش نیست زبوستان جنان دست می کشد آدم گلش توئی و نیازی به بوستانش نیست چگونه بی تو نسوزد هماره مرغ دلم که غیر شعله آتش در آشیانش نیست بیا چو موسی عمران ببین چه می گذرد به گله ای که شبان دارد و شبانش نیست چگونه آب نگردد زغصه آن که مدام به دیده اشک روان دارد و روانش نیست بیا که نای زمان بی تو یا امام زمان به غیر ناله یا صاحب الزمانش نیست بیا به گلشن دین آبیار باش که آب به غیر خون شهیدان باغبانش نیست بیا بپرس چرا مادر جوان مرگت نشان زتربت پنهان بی نشانش نیست بیا به غربت زهرا تو گریه کن دل شب که زائری به سرت تربت نهانش نیست مدینه باغ بهار بهشت وحی خداست چرا خبر زگل و غنچه خزانش نیست بیا که «میثم» بی دست و پا به دار فراق به غیر ناله الغوث و الامانش نیست ✍ نه اعتناش به جان کار با جهانش نیست .
. رها کنید دگر صحبت مداوا را فراق اگر نکُشد وصل می کشد ما را تمام عمر تو ما را، نظاره کردی و ما ندیده ایم هنوز آن جمال زیبا را شراره های دلم اشک شد زدیده چکید ببین چگونه به آتش کشید دریا را قسم به دوست که یک موی یار را ندهم اگر دهند به دستم تمام دنیا را به شوق آن که زکوی توام نشان آرد به چشم خویش کشیدم غبار صحرا را جنون کشانده به جائی مرا که نشناسم طریق کعبه و بتخانه و کلیسا را نسیم صبح زراهی که آمدی برگرد ببر سلام زمن آن عزیز زهرا را تمام عمر به خورشید و ماه ناز کنم اگر به خانه تاریک من نهی پا را به راه عشق سر و دست و پا بده «میثم» ولی زدست مده دوستی مولا را .
. از لحظه ای که روح دمیدند در گلم روی تو نقش بست در آیینه ی دلم با سیل اشگ رخت به دریا کشیده ام یارب مباد موج رساند به ساحلم تنها برای دیدن روی تو زنده ام هجران اگر نکُشت شود وصل قاتلم خورشید را زخانه ی خود دور می کنم قربان آن شبی که تویی ماه محفلم وقتی که چون نسیم شوم کو به کوی تو بال فرشتگان الهی است محملم در سایه ی ولای تو ار بام آُمان هر روز آفتاب زند سر هب منزلم من لایق زیارت روی تو نیستم از لطف توست گر بشمارند قابلم بر کلّ مشکلات جهان فائق آمدم تنها بود ندیدن روی تو مشکلم خشکیده نخل طاعتماز گرمی گناه جز میوه ی محبّت تو نیست حاصلم چون برّه ای که نیست به چوپان توجّهش تو با منیّ و من همه جا از تو غافلم من «میثم» از زیادی آب و گل توام دردا که از گناه بود پای در گِلم .
. قطره و دریا مهر تو جویا شده ام یا رضا سايه ی طوبا شده ام یا رضا قطره ام و در حرم پاک تو وصل به دریا شده ام یا رضا گم شده بودم منِ بی خانمان پیش تو پیدا شده ام یا رضا تا که شوی ضامن این خسته دل آهوی صحرا شده ام یا رضا با نظر لطف تو ای آفتاب عرش معلا شده ام یا رضا بنده ی بیچاره که بودم ولی خادم مولا شده ام یا رضا می روم از کوی تو سمت بهشت راهی فردا شده ام یا رضا خیمه زدم در حرمت ای رئوف سائل اینجا شده ام یا رضا پنجره فولاد تو را دیده ام واله و شیدا شده ام یا رضا صحن و سرای تو بهشت است و من غرق تماشا شده ام یا رضا ای تو مسیحای منِ مرده دل زنده و احیا شده ام یا رضا چشم تو سقّای همه تشنگان تشنه ی سقّا شده ام یا رضا گرچه پُر از تیرگی ام ، با تو لیک آینه معنا شده ام یا رضا خوارتر از خار ولی در حرم باغ مصفا شده ام یا رضا «یاسرم» و خاک نشین کز دمت ساکن بالا شده ام یا رضا ** «یاسر» مشهد مقدس - ٢٠ / ١١ / ١۴٠١ .
. اشگم بود نشانه‌ ی عرض ارادتم چون کودکان همیشه بود گریه عادتم هر شب دعا به مادر خود می‌کنم که او با اشگ دیده شست به صبح ولادتم خشکیده نخل طادعت‌ام از گرمی گناه ای اشگ همّتی که نسوزد عبادتم از لحظه‌ی ولادت خود اشگ ریختم باشد که این چنین گذرد تا شهادتم اشگم بود سعادت دنیا و آخرت یارب مباد سلب شود این سعادتم ای اشگ دیده قطع مشو تا مگر دمی آید عزیز فاطمه بهر عیادتم مولا مرا به سابقه‌ام عفو کن که من پیش از ولادتم به تو بوده ارادتم بین دوستان عددی نیستم ولی دادند از محبّت زهرا سیادتم من «میثم» محمّد و آل محمّدم دادند آنچه خواستم از آن زیادتم ✍ .