eitaa logo
امام حسین ع
17.6هزار دنبال‌کننده
397 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. حیدر نسب و فاطمه سیماست رقیه آرام دل عمه و باباست رقیه دلتنگ رخ فاطمه کمتر شود ارباب تا آینه‌ی حضرت زهراست رقیه جز او چه کسی لایق این جمله‌ی زیباست دردانه‌ی یکدانه‌ی مولاست رقیه انگار خداوند به او داده جنان را وقتی که روی شانه‌ی سقاست رقیه یک لحظه اگر نیست روی دوش علمدار بر دوش علی اکبرِ لیلاست رقیه گر طفل سه ساله‌ست تو کوچک مشمارش آثار بزرگیش هویداست رقیه یک قطره ز دریای حسین است ولیکن در نوع خودش وسعت دریاست رقیه در سوریه تا صبح قیامت همه فخرش همسایگی زینب کبراست رقیه ✍ .
. دمشق چون صدف و ، گوهر است این بانو تمام دلخوشیِ اکبر است این بانو پیمبری به صبوری و حلم اگر باشد خدا گواست که پیغمبر است این بانو زبان الکن ما عاجز است از وصفش چه خوانمش؟ نوه ی حیدر است این بانو حسین کشتی عشق است و خوب می دانیم برای کشتی او لنگر است این بانو بدون خطبه هم او کوفه را به هم بزند‌.. چرا که فاتح صد خیبر است این بانو دوباره دست به سینه، به سمت گنبد او... سلام هر شب هر نوکر است این بانو کتاب زندگی او سه آیه داشت فقط شبیه مادرمان، کوثر است این بانو ✍ .
. مژده مژده که زمین باز مصفا شده است غرق در رائحه ی جنت الاعلی شده است موسم شادی ذریه ی زهرا شده است که دوباره پسر فاطمه بابا شده است باز هم فاطمه در خانه ی ارباب آمد گل بریزید که ریحانه ی ارباب آمد گل بریزید محبان اباعبدالله آمده روح و دل و جان اباعبدالله سوره ی کوثر قرآن اباعبدالله (عیدی ماست به دستان اباعبدالله) جشن میلاد رقیه ست بگیرید برات بفرستید به زهرای سه ساله صلوات خانه ی وحی شد آباد مبارک باشد به حسین این شب میلاد مبارک باشد به علی اکبر و سجاد مبارک باشد که خدا خواهرشان داد مبارک باشد عمه بر گردن او چار قل انداخته است رویش از بوسه ی عباس گل انداخته است این جگرگوشه ی طاهاست خدا می داند ناز پرورده ی باباست خدا می داند مظهر ام ابیهاست خدا می داند اشبه الناس به زهراست خدا می داند پسر فاطمه رویش که تماشا می کرد یاد از مادر خود حضرت زهرا می کرد ای رخت ماه دل آرام و دل آرای حسین باعث دل خوشی و خنده ی لب های حسین ذکر خوابت همه شب نغمه ی لالای حسین جای خوابت همه جا سینه ی سینای حسین وه چه زیباست در آغوش پدر خفتن تو پدرت گفت به قربان پدر گفتن تو (ای شکوفایی هر گل زِ شکوفایی تو) قمر هاشمیون مات دل آرایی تو دختر فاطمه محو رخ زهرایی تو جان عالم به فدای دل بابایی تو پدر از دیدن تو سیر نگردد هرگز عمر صد نوح کند پیر نگردد هرگز گر خداوند دو عالم به پیمبر نازد مصطفی نیز به زهرا و به حیدر نازد به حسین و حسنش ساقی کوثر نازد پسر ساقی کوثر به تو دختر نازد چقدر انس ، سکینه به تو خواهر دارد نتواند که نگاه از رخ تو بر دارد در تو شد فاطمه تکرار رقیه خاتون دختر سیدالاحرار رقیه خاتون زینت دوش علمدار رقیه خاتون ملجاء خلق گرفتار رقیه خاتون آمدی تا گره از کار همه باز کنی پدرت هی بخرد ناز و تو هم ناز کنی حیف و صد حیف که عمر تو به دنیا کم بود روز میلاد تو با گریه و غم توأم بود مادرت رفت زِ دنیا و نصیبت غم بود بعد مادر پدرت بهر تو مادر هم بود مثل امشب تو در آغوش پدر جا داری یک شبی هم تو به دامن سر بابا داری ای پدر دست نداری بکشی بر سر من با سرت آمده ای نیمه ی شب در بر من پُرِ زخم است شبیه سر تو پیکر من شده یک دفعه بگو باز به من دختر من خوب شرح سفرت از سر و رویت پیداست جای سرنیزه هنوزم به گلویت پیداست .
5_6172726074393232650.mp3
4.85M
سبک 🎼 شعر رضانصابی✍ روح الله نوروزی ✍ به نفس استاد 🎤 دستامون و بستن با طناب می گه عمه با حاله خراب ما کجاوو مجلس شراب ای وای ای وای ای وای ای وای می دونی که چقد عزیزی می دیدم اشک غم میریزی وقتی که شد حرف کنیزی ای وای ای وای ای وای ای وای چشم من گریون‌ دله عمه خون دیدم با خیزران می زد به لبهات خودم فهمیدم درده چشمات ای وای ای وای ای وای ای وای بابا بار غم رو دوشم اوردن نبودی چقد سیلی خردم خودم و به عمه سپردم بابا ببین چشم ترم می سوزه بد جور بال و پرم می سوزه داره موی سرم‌ می سوزه ای وای ای وای ای وای ای وای چشم تو دور دید با لگد کوبید شبیه مادر پهلوم و شکستن می بینی دستام و پام و بستن ای وای ای وای ای وای ای وای بابا از درد و غم تو می نالم ببین که سوخته پرو بالم گریه زاری شده احوالم‌ بابا می ریزه اشکام دونه دونه نمی شه موهام دیگه شونه اخه پر از لخته خونه ای وای ای وای ای وای ای وای سوخته موی تو سر و روی تو سر تو بابا مگه کجا بوده چرا زیر چشمات کبوده ای وای ای وای ای وای ای وای بابا حرمله بهم خندید و رفت وقتی موهام و کشید و رفت گوشواره هام و دزدید و رفت ای وای ای وای ای وای ای وای بابا زجر بد تر از ابن سعد می زد. دستاش سنگین بود و بد می زد به قصد کشتن لگد می زد ای وای ای وای ای وای ای وای دختری تنهام باغم و دردام بابای خوبم خسته از این دنیام‌ من فقط از خدا مرگ‌ می خوام .
4_5987550792809187373.mp3
3.91M
شعر و سبک رضا نصابی ✍🎼 به نفس کربلایی علی پور کاوه 🎤 بابا بال و پرم درد می کنه بابا زخم سرم درد می کنه بابا این کمرم درد می کنه بابا شکسته بال و پرمن بابا نپرس چی اومد سر من بابا نگو کجاس معجر من بابا من الذی ایتمنی اصلا خبر داری کجا بودم اصلا می دونی با کیا بودم اصلا چند شبه بی غذا بودم خیلی به دخترت لگد زدن خیلی پشت تو حرف بد زدن خیلی عمه رو تا می خورد زدن بابا من الذی ایتمنی دیگه بابای خوب و بی کفن دیگه روی من و زمین نزن دیگه می خوام بیام پیش تو من بردن النگوو و زیور م و بردن شونه ی موی سرم و بردن حتی بابا معجرم و بابا من الذی ایتمنی بابا نمی دونی چیا دیدم بابا از سایمم می ترسیدم بابا با لگد از خواب پریدم بابا تو ازدحام بردن من و بابا بزم حرام بردن من و بابا بازار شام بردن من و ✍ ‌.
4_6012483644898149797.mp3
8.97M
یا سبک مسیر روضه باز شعرو سبک رضا نصابی✍ به نفس کربلایی هادی رسولی 🎤 یاس توام اما برگ و برم سوخته پروانه ام اما بال و پرم سوخته از غمه دوریه تو بس که اشک ریختم تا به سحربابا چشم ترم سوخته زخمه کهنه دلم سر وا کرد زمونه با دخترت بد تا کرد بشکنه اون دستی که سیلی زد من و بیشتر شبیه زهرا کرد امون ای وای امون از غربت در وسط اتیش هم لباس پارم هم روسری و هم این معجرم سوخته بر اثر رده شلاقه زجر پست هم دست و هم کتف و هم کمرم سوخته برای شب غمم اخر نیست شبیه من هیچ کسی مضطر نیست دست سنگینی داره بابا زجر ضربه دستش از لگد کم تر نیست امون ای وای امون از غربت عمه به جای من سپر می شد هر جا ازخود من بیشتر این سپرم سوخته شبیه لبهای تو خونه این لبهام شبیه موی تو موی سرم سوخته من و گریه از تقلا انداخت من و درد و غصه از پا انداخت واسه ساکت شدن من نامرد جلو من سرت رو بابا انداخت .
4_5828069586137777735.mp3
821.5K
سبک حسین بعد تو چه کشیده زینب سبک رضا نصابی 🎼 به قلم اقایان رضا نصابی مجید مراد زاده به نفس کربلایی 🎤 بابا ببین که سوخته دامنه من ببین خونه رو دهنه من ببین کبود شده تنه من ای وای ای وای ای وای ای وای دختری تنهام با غم و دردام بابای خوبم خسته از این دنیام من فقط از خدا مرگم و می خوام ای وای ای وای ای وای ای وای بابا بگم از غصه ها وو عمه خجالت و حیاوو عمه بزم شراب کجاوو عمه دختری تنهام باغم و دردام بابای خوبم خسته از دنیام من فقط از خدا مرگم و می خوام ای وای ای وای ای وای ای وای بابا حرمله بهم خندیدو رفت وقتی موهام و کشید و رفت گوشواره هام و دزدید و رفت ای وای ای وای ای وای ای وای بابا زجر بد تر از ابن سعد می زد. دستاش سنگین بود و بد می زد به قصد کشتن لگد می زد ای وای ای وای ای وای دختری تنهام با غم و دردام بابای خوبم خسته از این دنیام من فقط از خدامرگم و می خوام ای وای ای وای ای وای ای وای بابا چی بود مگه جرم و گناهت عوض شده صورت ماهت شناختنمت من از نگاهت ای وای ای وای ای وای ای وای
. دارم به سر هوای تو یا ایهاالغریب دارم به لب نوای تو یا ایهاالغریب حسرت به دل نشسته‌ام و زار می‌زنم در داغِ کربلای تو یا ایهاالغریب عمری است بین هیئت تو خو گرفته‌ام با بیرق عزای تو یا ایهاالغریب ایل و تبار من همگی نوکر توأند من هم شدم گدای تو یا ایهاالغریب شکر خدا که بینِ سلاطینِ این جهان افتاده‌ام به پای تو یا ایهاالغریب با اسم اعظمت گره‌ها باز می‌شود بینِ حرم سرای تو، یا ایهاالغریب سایه فکنده روی سرم، ای قتیلِ اشک دست گره‌گشای تو یا ایهاالغریب آشفته‌ام به گیسوی آشفته‌ات حسین می‌میرم از بلای تو یا ایهاالغریب لعنت به آن کسی که سرت را بریده است در پیش بچه‌های تو یا ایهاالغریب تنها شدی و پیروهنت پاره پاره شد ای جان من فدای تو، یا ایهاالغریب ✍ .
. جان ما، جان بچه‌های حسین ای به قربان بچه‌های حسین از پرِ ما جدا نخواهد شد پرِ دامانِ بچه‌های حسین خوش به‌حالم که از ازل هستم به سرِ خوان بچه‌های حسین سر این سفره گر بزرگ شدم خورده‌ام نان بچه‌های حسین من و این دستهای خالیّ و لطف و احسان بچه‌های حسین بینِ آتش نمی‌رود، هر که... شد مسلمان بچه‌های حسین کربلا، سوریه، همه عالم هست از آنِ بچه‌های حسین مور آمد ولی سلیمان شد تحت فرمان بچه‌های حسین هر دعا مستجاب خواهد شد زیر ایوان بچه‌های حسین پدرم پیر گشته با ذکرِ ای حسین جانِ بچه‌های حسین بین روضه همیشه چشمانم هست گریان بچه‌های حسین زده آتش به سینه‌ها داغِ لب عطشان بچه‌های حسین همه جا هست بعد عاشورا شام ویران بچه‌های حسین سوخت در خیمه‌ها به حال رباب دل سوزان بچه‌های حسین شاه، از صدر زین زمین افتاد پیش چشمان بچه‌های حسین خیزران خورد شاه عالم و، شد قاتل جان بچه‌های حسین سر عباس از روی نیزه شد پریشان بچه‌های حسین ✍ .
. نسیمی آمد و درهای آسمان وا شد در آسمان مدینه ستاره پیدا شد همینکه غنچه‌ی یاسی دگر شکوفا شد خبر رسید دوباره حسین بابا شد سحر شد و شرف‌الشمسی از سما آمد رقیه دختر سلطان کربلا آمد عروس فاطمه این بار دختر آورده برای حضرت صدیقه کوثر آورده چه کوثری، چه بگویم چه گوهر آورده برای حضرت ارباب، نوبر آورده دهید مژده که نوری ز کبریا آمد رقیه دختر سلطان کربلا آمد لباس پولکیِ این بنفشه الماس است و عطر و بوی تنش از عصاره ی یاس است شبیه فاطمه این نازدانه حساس است و در شگفتی‌اش این بس، عموش عباس است بشیری آمد و گفتا گل خدا آمد رقیه دختر سلطان کربلا آمد به روی دست اباالفضل تا تبسم کرد فرات، از هیجان در خودش تلاطم کرد کبوتری به مناره شد و ترنم کرد فرشته دور و برش، دست و پای خود گم کرد حسین را گلی از باغ هل‌اتی آمد رقیه دختر سلطان کربلا آمد کشیده پای لبش قطره قطره دریا را اسیر خویش نموده وجود سقا را نوشته‌اند به پایش نگاه زهرا را و زنده کرد به یک یاحسین، دنیا را برای تهنیت از عرش، مرتضی آمد رقیه دختر سلطان کربلا آمد نگینِ شمسیِ انگشتر علمدار است کنار حضرت ارباب، گرم اذکار است علیِ اکبر لیلا بر او گرفتار است جمال حضرت زهرا در او پدیدار است ستاره‌ی شب تاریک نینوا آمد رقیه دختر سلطان کربلا آمد چه قدر غنچه‌ی لبهای او عسل دارد گرفته شاخه‌ای از یاس و در بغل دارد که گفته دختر ارباب ما بدل دارد ؟ به زیر هر قدمش کوهی از زُهَل دارد کسی به شکل بشر با فرشته‌ها آمد رقیه دختر سلطان کربلا آمد کلام و حرف خدا بوده ذکر آغازش همیشه و همه جا بوده عمه هم‌رازش حسین، از دل و جان می‌خرد به دل نازش به روی دوش ابالفضل اوج پروازش بهشت گفت، بهشت من از کجا آمد؟ رقیه دختر سلطان کربلا آمد .
3. گل می باره.mp3
10.3M
( سلام الله علیها ) 🎤 گل میباره از ، چشای دُردونه ی مولا آی گداها بیاید بریم درِ خونه ی مولا روز ازل ، خاک رهِ ابوترابم کردی با یه نگاهِ عاشق کُشت خونه خرابم کردی دیونه شدم از عشقت دیونه شدم از عشقت دیونه شدم از عشقت دیونه شدم از عشقت فرشته ستاره میریزن از آسمون ستاره ها چراغ خونه های دلمون ترانه ها روی لب هر پیر و جوون یا رقیه دیونه شدم از عشقت دیونه شدم از عشقت دیونه شدم از عشقت دیونه شدم از عشقت گل میباره از چشای دُردونه ی ارباب ای گداها بیاید بریم در خونه ی ارباب با نفساش شده آرامش صدر حسین زلف سیاش شب و روزش شب قدر حسین با جلوه هاش میون چادر بدر حسین مولاتی عالم و آدم میدونه ضربان قلبم میخونه از جام می رقیه دیوونه شدم دیوونه دیونه شدم از عشقت دیونه شدم از عشقت دیونه شدم از عشقت دیونه شدم از عشقت رقیه ی اربابمون خدای دلامونه با سر انگشت کوچیکش عالمو میگردونه پشت نیگاش هزار هزار آسمونه با خنده هاش دلای غمینو میخندونه گوشواره هاش ستاره ی شب غم هامونه مولاتی عمه صاحب زمونه طاق دو ابروش کمونه انگار که خدا به ارباب داده یه گل یکی یدونه دیونه شدم از عشقت دیونه شدم از عشقت دیونه شدم از عشقت دیونه شدم از عشقت دنیا اسیر میون نگاه پر احساسش این کیه که ناز میکنه برا عمو عباسش رو گونه هاش جای بوسه های خواهرشه گهواره هاش عمو جون و داداش اکبرشه قد و بالاش چقدر شبیه مادرشه مولاتی اسمش معنی عشق اعجاز صفای عشق دل در بند رقیه دختر خدای عشقه .
3. بارون زده نم نم.mp3
4.74M
سرود ( سلام الله علیها ) 🎤 بارون زده نم نم ، توی ایوون مهمون میاد امشب، زیر بارون زیبا شده مدینه ، مدینه ستاره رو زمینه ، زمینه خورشید برای ماه بی تابه امشب كه آسمون بی خوابه شب مهتابه باز باغ های آسمون گل داده زهرا رسیده یا میلاده گل اربابه ،گل اربابه (یا ریحانة الحسین) تکرار زینب شده محوِ قد و بالاش عكس عمو عباس توی چشماش شاپركِ حسینه ، حسینه بانمكِ حسینه ، حسینه نازل شده دوباره كوثر امشب رباب برای دلبر آورده دختر خنده نشسته روی هر لب قربون صدقه می ره امشب علی یِ اكبر (یا ریحانة الحسین) تکرار مولاتی رقیه ، سیدتی رقیه ... امشب روی لب ها یا رقیه است فردا سرو کارم با رقیه است روی دلا نوشته ، نوشته حرم تو بهشته ، بهشته ای مهربون ، منو پیدا کن راهی به شهر رویاها کن درا رو وا کن امشب نذار که شب فردا شه عیدی می خوام زیارت باشه برام امضا کن (یا ریحانة الحسین) تکرار علی علی علی ... .
4_5789796909224824665.mp3
5.15M
🔻 علی علیه السلام 📜 بگو که چرخش این روزگار دست علی ست 🖊به قلم ✍ 🎙به نفس ➖➖➖ بگو که چرخش این روزگار دست علی ست که نبضِ هر چه دلِ بی قرار دست علی ست زمان جنگ صدا از کسی نمی آید میان معرکه ها ابتکار دست علی ست بگو فرار کنند آن همیشه ترسوها چه غم؟ که در عوضش ذوالفقار دست علی ست بهشت و دوزخ ما با علی گره خورده ست ببین که در دو جهان اختیار دست علی ست به غیر شاه نجف رو مزن به هیچکسی بیا که تا اَبدُ الدَهر ،کار دست علی ست ➖➖➖ .
‍ . ای جمعه ی نیامده ی روزگارها اَلغوث و الاَمان خزان و بهارها آیینه ی شریف ترین تبارها خال لب تو کعبه ی دل بر مدارها خوش به سعادت پسر مَهزیارها حالا که غصه وصله ی ناجور میشود گیسوی تو بهانه ی منصور میشود چشمت شعاع مستیِ انگور میشود دارد بساط شکر خدا جور میشود نامت شراب کهنه ی بزم خمارها نام تو خواب از سر مِیخانه میبَرد هوش و حواس از مِی و پیمانه میبَرد آتش به شرط بندی پروانه میبَرد دل قرعه را به صرف تماشا نمیبَرد آتش بزن به هستیِ ما تازه کارها حالا که مِی به دلبری ساغر آمده عطر گل محمدی از قمصرآمده آقا بیا که کاسه ی صبرم سر آمده حتی دعای ندبه صدایش درآمده برگرد ای قرار دل بیقراران در جشن تو دوباره غزل گوش میکنیم عالم به مدح زلف تو مدهوش میکنیم اما چه سود ریسه که خاموش میکنیم آقا تو را دوباره فراموش میکنیم ای خسته از شلوغیِ شعر و شعارها آنقدر گفته ایم که ضرب المثل شده دنیا بدون تو به جهنم بدل شده کعبه شکست خورده ی لات و هُبَل شده شیطان دوباره معرکه گیر جمل شده تیغت کجاست ذریه ی ذوالفقارها چشمم به جاده های ظهورت سپید شد ایمان فریب خورده ی ریش یزید شد طفلی نماز با لب تشنه شهید شد آقا بیا امید دلم نااُمید شد سر رفته است حوصله ی انتظارها تردید و شبهه از سفرت حرف میزنند با شک از آخرین خبرت حرف میزنند از شایعات دور و بَرت حرف میزنند آقا بیا که پشت سرت حرف میزنند ای حُرمت تمامی قول و قرارها ................................ .👇
AUD-20190419-WA0007.mp3
13.49M
💠ای جمعه نیامده روزگار ها،الغوث و الامان خزان و بهارها(مدح) 🎤به نفس: 📂میلاد (زمان(عج) 📌هیئت بین الحرمین طهران
Heyatsadat14.mp3
4.51M
🔸[برده از خاطرم ایوان قشنگش غم را.....] 🎤 📆شب سوم شعبان ۱۴۴۴ ◾️پنجشنبه ۱۴۰۱/۱۲/۴ ▪️بُرده از خاطرم ایوان قشنگش غم را▪️ بُرده از خاطرم ایوان قشنگش غم را کیست آن کس که بگیرد جز علی دستم را برو ای شیخ و مگو پیش من از حور و بهشت که به دنیا ندهم ذره ای از عشقم را تا خود صبح قیامت نپرد از سر او چائیه روضه اگر مست کند آدم را ها علیُ بشرُ کیف بشر میگوید هرکسی دیده علی معجزه ی خاتم را مست اگر میشوم از نام علی نیست عجیب خاک نعلین علی مست کند عالم را میزنم بوسه به دستان حبیبی که نوشت در لغت نامه ی مستی لغت ماتم را وسط روضه ی حال خوش مستان است ما غنیمت بشماریم همه آن دم را
. ‍( منتقم ) سلام الله علیک یا خاتم الحجج ... شافع و منجی تویی ، آقای بی همتا تویی آخرین اوصیا ، مولای جان افزا تویی در مسیر عاشقی هستی مراد هر مرید چشم امید و دعا و خواهش طاها تویی عالمِین و انبیا و اولیا را سروَری سرو رعنا قامت زیبا رخ زهرا تویی زخمی ام آقا نگاهم کن به من مرهم بده شاه و شاهنشه وصی اعلم الاعلی تویی صوت قرآنت علی وار است ای موعود خلق صاحب اسرار "سبحان الذی اسری" تویی این حریفان در شب عشرت مرا یارند و بس روز محنت آنکه می آید برِ دلها تویی ای گرفتار نگاهت ما ، کجایی ؟ بازگرد نوربخش و روشنیِ ظلمت شب ها تویی رخصتی ده ذره پرور ! تا تماشایت کنیم مهدیِ صاحب زمان ! تنها امید ما تویی ای که فردا این زمین را نور باران می کنی پای تا سر جلوه دار خالق یکتا تویی تو امیری ، سروری ، ماهی ، منیری ، اعلمی مقتدای شیعیان و رهبر دنیا تویی بوی گلهای بهشتی نفحه ی پیراهنت یوسف خیرالنسا نور جهان آرا تویی دیده ی عشّاق مشتاق تماشای شماست این جهان زشت است در چشم همه زیبا تویی نور چشم حضرت مادر بیا ، یابن الحسن وارث تنهایی سردار عاشورا تویی یا معزالاولیا ، حُسن ختام اهل بیت آرزوی یازده خورشید حق تنها تویی عصر جمعه یک جهان نام تو را دارد به لب العجل ای منتقم ، راه نجات ما تویی .
1. لبخند تو.mp3
7.57M
( سلام الله علیها ) 🎤 لبخند تو شده دارُ ندار حسین شد روی تو ماهِ شب های تارِ حسین تو شورِ شیرینِ اربایی ... قلبِ عالَم ، به هوای تو پَر میکِشه دنیای ما بانگاه تو شد جنتُ تو شور دیرینِ اربابی ... باز ، محو چشم تو شدچشمای عمو دل ، بُردی از حسین ، رو دستای عمو دلِ عمه ، برای تو بیقرارِ علی اکبر برات النگو میارهعمو عباس رویِ سرت ، گل میزاره ... ( تکرار بند اول ) بایادِ تو ... توی اوج آسمونمو پای عشقت ... تا ابد باقی میمونمو یا بنتُ الارباب ، ریحانه ... زیرپاته پرُبالِ هزاران ملک دلبردی از همه این خانواده و تو شمع عشقُ ، ما پروانه من محتاج توام ، تو مینوی منی من نوکر زاده و ، تو بانوی منی ... من از اول به عشقِ دامت پریدم من از اول کِرامَتاتو می دیدم من از اول رقیه ای قد کشیدم دلِ عمه برای تو بیقراره علی اکبر برات النگو میاره عمو عباس رو سرت گل میراره
177.5K
. دیدن روی ماه تو اگه یه روزی پا بده با گوشه ی نگاه تو حاجتمو خدا بده دلی به تو بستم دلی پریشونه شده دل مستم دیوونه دیوونه تا که با تو هستم غمی نمیمونه ای حبیبم بیا اباصالح ای گل فاطمه **** گل یاس علی اومد با نفس هو یا علی شبیه روی مرتضی یا خوده مرتضی علی یه طرفه عشقا روی تو یه طرف یه طرفه دنیا بوی تو یه طرف یه طرفه شبها موی تو یه طرف ای حبیبم بیا اباصالح ای گل فاطمه **** خورشید به گیسوهاش حنا از رنگ گلها میذاره از چشای ابر بهار بارون گلها می باره ماه اومده تو کوچه ها کوچه پره صفا شده راز دل گلدون یاس تو باغچه برملا شده کسی که بجز تو کسی رو نداره اگه توی دنیا یه ستاره داره میاره و پیش پای تو میذاره ای حبیبم بیا اباصالح ای گل فاطمه 🎤
. گوز آچوب بیر ماهِ رَخشان عالمی ایتدی درخشان صورتی کَنزِ مَلاحَت گوزلری لَعلِ بَدَخشان گلوبدور عالمه /سه ساله فاطمه ویرر زینت آدی/هامی بَزم غمه مدد بنت الحسین س شُکر ایله خَلّاقِ حَیّه کوریِ آلِ اُمیّه آقاما بیر قیز ویریبدی آدینی قویدی رقیّه قَلَم قاش، کیپریگ اوخ/جهاندا مثلی یوخ فقط اوخشور گمان/خانیم زهرایه چوخ مدد بنت الحسین س تازَه مولودِ حَرَم دی شیعیانه محترم دی عمّه سی زینب مثالی معدنِ جود و کَرم دی او خیردا اَللری/آچار مشکل لری آدین کیم سسله سه/گیدر تز غملری مدد بنت الحسین س بو سفیرِ کربلادی هرنه درد اولسا دوادی اَتَگیندن تز یاپیشسین کیم بلایه مُبتلادی سیزیلتون قاخماسین/سرشکون آخماسین محالِ اَمریدی/گدایه باخماسین مدد بنت الحسین س ای اولان گَنجِ خرابه یاتموسان کُنجِ خرابه تز ایاقدان دوشدون افسوس اینحیدوب رَنجِ خرابه مَهِ بُرجِ ولا/سنه دیل مُبتلا اوزون یاز(بیکَسه)/دمشق و کربلا مدد بنت الحسین س ✍ .👇
. محمود تاری: برای سردار شهید ، جانباز قطع نخاعی و چهره ی ماندگار حاج فریدون غلامی --------- در وادی عشق و جنون گلگونِ گلگون مردی ز نسل بی قراران شد فریدون دارد به درگاه خداوند احترامی جانباز حق یعنی فریدون غلامی وقتی شهیدان را خدا تکریم کرده آزادگی را بهرشان ترسیم کرده آن طایر بگشوده بال و کرده پرواز قطع نخاعی بود و جانبازی سرافراز مردی به معنای حقیقی ، مرد میدان مردی که شد گلگون ز خونش خاک ایران در اقتدار و عشق چون صبح سپید است در جبهه ی ایثار سردار شهید است با آن که بود آن مرد حق در تاب و در تب وقت شهادت یا حسین اش بود بر لب آن برده دل در سایه سار سبز طوبا فرزند ایران بوده و محبوب دل ها او در دو عالم عشق را آئينه دار است زیرا شهید است و همیشه ماندگار است در وصف یارانِ شهیدِ سرفرازم من می نویسم ، گرچه در سوز و گدازم افتاده اند از پا چُنان نخل تناور قطع نخاعی های جانباز و دلاور این لاله رویانِ حریم بی قراری یعنی شقایق های صبر و بردباری آنان که در ویرانه ی دل گنج دیدند تا لحظه ی سرخ شهادت رنج دیدند همچون شهیدان به خون گشته شناور الگوی آنان بود عبّاس دلاور عبّاس آن لب تشنه سقّای حسینی در کربلا سرو دلارای حسینی چون ماه در دشت بلا تابید عبّاس جانباز دشت کربلا گردید عبّاس افتاد از پیکر دو دستش در ره دوست در راه حق جانباز گردیدن چه نیکوست ** «یاسر»✍ .