.
#شب_چهارم_محرم
#دودمه طفلان حضرت زینب سلام الله علیها"
ما دو تا شیر نر زینب کبرای توائیم
یار سقای توائیم
باده نوش قدح اکبر لیلای توائیم
یار سقای توائیم
#محرم
#طفلان_حضرت_زینب
#رضا_دین_پرور ✍
.
.
#شب_پنجم_محرم
حضرت عبدالله بن الحسن علیهالسلام
من اشک روان بر رخ این اهل خیامم
بگذار بیفتم سر دامان امامم
بر خال لب دوست گرفتارترینم
مانند کبوتر پی این دانه و داممم
در خیمه بمانم شب اول چو هلالم
بر دامن خورشید روم ماه تمام
برخاسته سردار جمل از جگر من
لا حول ولا قوه الا به قیامم
از نعره من میسره تا میمنه پاشید
شد جلوه ای از حیدر کرار کلامم
هم فاطمه ام هم علی ام هم حسنم من
حیران شده آیینه نداند که کدامم
در رکعت آخر نکند فاصله افتد
هنگام تشهد شده و وقت سلامم
دستش همه عمر نوازشگر من بود
دستم سپرش گر نشود باد حرامم
من حاضرم این زلف مرا دست بگیرند
دستی نرسد بر سر گیسوی امامم
من روزه ام ای پست مزن سنگ لبش را
بگذار شود این رطب افطار صیامم
از فاطمه آموختم اینگونه بجنگم
بازو عوض تیغ کشیدم ز نیامم
حالا که در آغوش عمویم بزنیدم
در خلوت خاصم خبری نیست زعامم
هر موی تنم داده اذان حی علی العشق
بر تیر سه شعبه یر سانید پیامم
بر دامنش آویخته دستم چه شکوهی
جبریل برد رشک بر این شان و مقامم
ای تیر بچرخان لب من را به لب یار
تا این دم آخر شود ایامم به کامم
با تیغ و سه شعبه پس از آن سم ستوران
هرگونه بخواهند شهید تو مدامم
#موسی_علیمرادی
.
.
#محرم را از ما مگیر
محرم ها مشاطه کارگاه خویش بگشاید
به اشک روضه روی روسیاهان را بیاراید
به یک قطره که از دیده میان روضه میریزد
اگر که هفت دریای گنه باشد ببخشاید
شکوه و عزتی داده به ما اشکش که در روضه
به پای گریه کن هایش فرشته بال می ساید
در اینجا هیچکس آلوده را از خود نمی راند
در اینجا خار از آغوش گل بیرون نمی آید
هر آنکس طالب سیر و سلوک است و مقاماتش
در اینجا راه صدساله به یک شب گریه پیماید
مرا محرم حسابم کرده زهرا ، دعوتم کرده
چه فخری برتر از فخری که ناچیزی حساب آید
چه کوتاه است شب های محرم کاشکی می شد
«خدا از عمر ما بر عمر این شب ها بیفزاید»
#موسی_علیمرادی
.
.
رباعیات شب چهارم
معنای شکوه و اقتدار است حسین
او بوده و هست و ماندگار است حسین
به ساحل عاقبت به خیری برسد
هر کس که به کشتی ات سوار است حسین
خوب است ز روضه دست پُر برگردیم
هی اشک بریزیم و چودُرّ برگردیم
گر سر بگذاریم به پای زهرا(س)
باروی سفید مثل حُرّبرگردیم
هر کس ز غم حسین بیتاب شود
چون شمع بسوزد از غمش آب شود
هرچند گنهکار به این خانه رسد
بر کُلِّ خلایق خودش ارباب شود
زینب به حسین که فقط خواهر نیست
زینب پِی او فقط که همسنگر نیست
در زیر فلک فقط همین را گویم
والله کسی از او حسینی تر نیست
تندیس قیام عشق و عقل عاشوراست
در آن،همه انوار الهی پیداست
فریاد بزن حسین بعدش زینب
همراه حسین نام زینب زیباست
دوبیتیهای شب چهارم
طفلان زینب سلاماللهعلیها
برادر ای نگار نازنینم
ز هر کس من به تو عاشقترینم
دلم از آه تو آتیش گرفته
نمیتونم غریبیتُ ببینم
غم عالم نهان توی صداته
خدایی قاتلم اشک چشاته
الهی واسه تنهائیت بمیرم
نخور غصّه هنوز خواهر باهاته
دلم رو زیر پات سجّاده کردم
سرم را پیش تو اُفتاده کردم
میون چَنته هرچی بود آوُردم
دو تا سرباز برات آماده کردم
نگردون رو برادر جان ز خواهر
دو طفل من فدای موی اکبر
بذار اینا برن تا که نباشن
ببینن میزنن سیلی به مادر
کی میگه خالیه دور و بر تو
تو شمعی و گُلام خاکستر تو
دلم میخواد سراشون روی نیزه
باشه مثل سپر دورِ سر تو
#شب_چهارم_محرم
#مجتبی_صمدی_شهاب ✍
.
.
رباعیات شب پنجم #امام_زمان (عج)
#حضرت_عبدالله ابن الحسن (ع)
یا حضرت مهدی غم ما دلتنگی است
بازآ که بشر مریضیاش صد رنگی است
دشمن هدفش محو عزاداریهاست
تدبیر بدش تهاجم فرهنگی است
ایکاش بیایی بههمین زودیها
آتش بزنی به کاخ نمرودی ها
ما رو سیه و نمرهء زیر صفریم
باید کمکی کنی به مَردودیها
ما غیر شما دوا نداریم دگر
بیمار شده شفا نداریم دگر
ما آرزویی در این دیار فانی
جز دیدن کربلا نداریم دگر
ما مثل شبیم وتو طلوع سحری
وقتش شده آید ز ظهورت خبری
این آرزوی ماست در این عاشورا
ما را تو به کربلای جدّت ببری
گودال سراسرش عذاب و آه است
این داغ عظیم، فاجعه،جانکاه است
بر روی حسین خون پاشیده کیست؟
از دست قلم گشتهء عبدالله است
دوبیتی عبدالله ابن حسن علیهالسلام
عمو جان پاشو سربازت رسیده
رسیده مثل آهوی رمیده
الهی بشکنه دست کسی که
با سرنیزه رو پلکات خط کشیده
بمیرم سایبون بر سر نداری
رسیدم که نگن یاور نداری
مثه چشمه میجوشه خون جسمت
جای سالم توی پیکر نداری
نفسات از عطش آتیششونه
تموم پیکرت غرقاب خونه
نداشتی یاوری و من رسیدم
خودت گفتی خدا روزی رسونه
بعیده این فدائی کم بیاره
پیش اینا به ابرو خم بیاره
الهی عمه از خیمه بیاد و
برا زخمات یه کم مرهم بیاره
تو کشتی نجاتی، خونه دریا
نکش از تشنگی پنجه رو خاکا
بمیرم چن تا دندونت رو خاکه
شکسته فکّ تو با ضربهء پا
#رباعی #شب_پنجم_محرم
مجتبی صمدی شهاب ✍
.
#شب_ششم_محرم
رباعیات اول مجلسی شب ششم
و قاسم بن الحسن علیهالسلام
ای دوست فقط دل به خدا وابگذار
با یار دل غمزده تنها بگذار
خواهی نشوی راهی هر بیراهه
در راه حسینبنعلی پا بگذار
در خیر رسیده در گنه نارس باش
در محفل عشاق بیا خالص باش
کن دور ز تن رخت تعلق ها را
در راه شهید کربلا عابس باش
در روضه ملاک برتری پاکیهاست
سکوی پرش برای افلاکی هاست
با گریه به کربلا شهیدان گفتند
این رمز صعود پیراهن خاکی هاست
خشکیم ولی به روضه باران دیدیم
سگ را درِ این کهف چو انسان دیدیم
تنها ره عاقبت به خیری راما
در مسلک آقای شهیدان دیدیم
ثابت شده برهان به خدا لازم نیست
علامه بدون عاشقی عالِم نیست
در کرب و بلا ز بسکه کوبیده شده
رزمندهءقد کشیده چون قاسم نیست
دوبیتی حضرت قاسم ابنالحسن علیهالسلام
برادرزادهء زیباترینم
نکش پاتو رو خاکا نازنینم
چشام داره سیاهی میره قاسم
چطور جون کندن تورو ببینم
عروست توی خیمه بیقراره
صدا نالهش میآد که سوگواره
توی خون تازه دومادم خوابیده
خدا واسه کسی اینجور نیاره
زبس کوبیدنت اینا با نعلا
فرورفته تنت تو خاک صحرا
تو از مادربزرگت ارث بردی
شکسته دندههات مانند زهرا
بهدنبال علیاکبر دویدی
شکستی درد زهرا رو چشیدی
تو آغوشت گرفتم دیدم ای وای
قد چند سال یک هوقد کشیدی
صدام کردی عمو اومد سراغت
میریزه خون، رولبهات ازدماغت
چشت کردن که افتادی به این روز
بمیرم وا شده از هم جناغت
مجتبی صمدی شهاب✍
#رباعی #حضرت_قاسم
.
.
#رباعی #شب_هفتم_محرم
رباعیات اول مجلسی شب هفتم
گفتیم حسین و سینه آرام گرفت
مستیم و لب از تربت او کام گرفت
با شور شهادت حسین بن علی
یک جان دوباره دین اسلام گرفت
باید که دَم از بزرگی شه بزنیم
بر سینه و سر همه در این ره بزنیم
احیای مجالس حسینی نور است
باید که برای روضه لَه لَه بزنیم
هر کس پی روضه و رواجش نبُوَد
دارا بُوَد و فکر رواجش نبُوَد
بی معرفتی کرده وگرنه بخدا
ارباب به ما که احتیاجش نبُوَد
رویِ سرِ ما سایه و اَبر است حسین
مردانه ترین نمادِ صبر است حسین
ما معتقدیم و پای او می مانیم
خورشید شب اوّل قبر است حسین
شد دور کسی ز تو ز عزّت اُفتاد
دیدند که دشمنش به ذلّت اُفتاد
این غم به کجا برم برای اصغر
بهر طلب آب به منّت اُفتاد
دوبیتی علی اصغر علیه السلام:
عزیز دُردونهء بابا علی جان
نداشتی با کسی دعوا علی جان
برو پیش عموت محسن گل من
بخواب تو آغوش زهرا علی جان
چه کرده تیر وحشی با سر تو
بمیرم ریش ریشه حنجر تو
ندارم رویِ برگشتن به خیمه
خجالت می کشم از مادر تو
غمت بابا رو پیرِ پیر کرده
منو درگیر این تقدیر کرده
گره اُفتاده تو کارم بابایی
سه شعبه توی موهات گیر کرده
شدی پرپر گلم بی جُرم و تقصیر
سه شعبه کرد با تو کار شمشیر
تو حق داری دیگه ساکت بمونی
زبونت چسبیده روی نوک تیر
اینا خیلی خبیث و نا بکارن
یه ذرّه عاطفه تو دل ندارن
به خاک میسپارمت امّا الهی
تو رو بانیزه از خاک در نیارن
مجتبی صمدی شهاب ✍
#حضرت_علی_اصغر
.
.
#رباعی حضرت_علی_اکبر
#شب_هشتم_محرم
رباعیات اول مجلسی شب هشتم
پیغمبر اسلام که جاویدان است
فرموده نجات عترت و قرآن است
فرموده به پاکیزگی ات دقت کن
یک اصل نظافة و مِن الایمان است
تطهیر کند حسین دل را ز گناه
خوش عطر و سفید میکند جُونِ* سیاه
هر کس که رسیده دعوتی زهرا ست
زهرا به دل شکستهاش کرده نگاه
با ذکر و خلوص و پرتوان روضه بیا
تا پیر نگشتهای جوان روضه بیا
جز محفل ارباب نباشد خبری
در زیر تمام آسمان روضه بیا
دربارحسین صاحبش مادر اوست
رحمت به کسی که خادم محضر اوست
لیلای دروغین هم جا هست جوان
لیلا به خدا فقط علیاکبر اوست
اکبر که جوانها به فدای مویش
لیلا شده مجنون خمِ گیسویش
افتاد پدر حزین و جسم خود را
بر نعش علی کشید با زانویش
دوبیتی شهادت علیاکبر علیهالسلام
قد و بالات بههمریخته عزیزم
عزیز قدبلند ریز ریزم
سر نعش تو محکومم به مردن
دارم با مرگ پیشت میستیزم
سرم رو رو سر خونیت میزارم
بهجز مردن دیگه راهی ندارم
بازم بابا صدام کن از تو حلقت
خودم لخته خونا رو در میارم
پاشو ای سرو خورده تیغ و تیشه
میمونه رو دلم داغت همیشه
تنت تا دور دورا پخشه پخشه
تنت هیچ جوری جمعوجور نمیشه
نمیشد باورم ای نازنینم
تو رو یک روز اینجوری ببینم
باید جسم تو رو توی عبایی
شبیه جورچینی من بچینم
به موهای سفیدم خنده کردند
باداغت قلبم و آکنده کردند
با قیچی افتادن انگار به جونت
تن پاکت رو رَنده رَنده کردند
#مجتبی_صمدی_شهاب ✍
*حضرت جُون غلام سیاه امام حسین علیه السلام
.
.
#رباعی #حضرت_عباس
#شب_نهم_محرم
رباعیات شب نهم اول مجلسی
دنیای بدون عشق نافرجام است
صدسالهء بیعشق جوانی خام است
فرموده بزرگی که در این دار فنا
هر کس که نرفته کربلا ناکام است
ایکاش شویم کشته در راه حسین
گردیم فدای حضرت ماه حسین
عباس بگیرد و رهایش نکند
دستی که دراز است به درگاه حسین
عاشق زحرام ذره، گردی نخورد
جز یاد حسین آب سردی نخورد
دستی که به سینه نخورد بهر حسین
ایندست برای ما به دردی نخورد
با دست به روی سینه و سر بزنیم
تا جان به بدن هست مُکرّر بزنیم
همراه حسین پیش نعش عباس
بر سر ز عزای این برادر بزنیم
بادا به فدای دست ساقی سرها
که داده شفا به مؤمن و کافرها
دستان عمو همینکه بر خاک اُفتاد
شد دست درازی بسوی معجرها
دوبیتی حضرت ابوالفضل علیهالسلام
پاشو غم از دلم بردار عباس
بدون تو شدم بی یار عباس
بهسختی من رسیدم رو سر تو
داداش خوردم زمین صدبار عباس
پاشو ای سرفراز سر به زیرم
پاشوای قدبلند مثل شیرم
ببین دارم میلرزم مثل بیدم
دارم دق میکنم دارم میمیرم
الهی حق واسه دشمن نسازه
بسوزن توی آتیش و گدازه
فرود اومد به فرقت چه عمودی
سرت تا زیر چونه بازه بازه
چه خوبه نیست اینجا مادرتو
ببینه غرق خونه پیکر تو
واسه این چشم زخمت خون چشمام
سه شعبه رفته تا عمق سر تو
رسیده مادرم قبل من اینجا
میاد از صورت تو بوی زهرا
بهزودی توی خیمه بیتو میشه
سر گوشواره و خلخال دعوا
مجتبی صمدی شهاب✍
.
.
#شب_ششم_محرم
#غزل_مصیبت #حضرت_قاسم
حاج مجتبی صمدی ✍
عسل از خون لبانت شده جاری قاسم
جای سالم به تن از زخم نداری قاسم
گل خشکی شده بودی ز سر بی آبی
ز تو بگرفت عدو عطر بهاری قاسم
سیزده ساله بدی و قد تو کوچک بود
ز چه اکنون قد افراشته داری قاسم؟
با زمین جسم تو ای وای که هم سطح شده
تن مدفون شده در گرد و غباری قاسم
پدرت سوخت ز زهر و تو هم از اوج عطش
دست و پا می زنی و غرق شراری قاسم
می کشی پا به زمین چون پسر ابراهیم
تا که یک چشمه بجوشد ز شیاری قاسم
دگر از زندگی و عمر تو نومیدم من
زخم شمشیر به جسمت شده کاری قاسم
کاش زینب نگذارد که ببیند نجمه
کند از کینه سرت نیزه سواری قاسم
«مجتبی صمدی»
.
.
#زمزمه
#شب_هفتم_محرم
بابا رو حلال کن ای گل بهارم
مث حلق تو گره خورده به کارم
حتی من از دشمنات منت کشیدم
ولی هیشکی آب نداد برات بیارم
من یه دفعه شوکه شدم دقیق زدن به حنجرت
تیر از تو حلقت رد شد و چسبید به کتف پدرت
از رو تنت پرید سرت
تیر به دل بابا زدن صید روی هوا زدند
این همه جا کجا زدند
((لای لای علی لای لای علی ))
کاش نمی آوردمت میون لشگر
تا نشی رو دست من لا له ی پرپر
تیر پهلوون کش زدن به حلقت
کاش می مردی از عطش رو دست مادر
سرگردونم چیکار کنم شده چه خاکی به سرم
با بی قراری مادرت منتظره دم حرم
وای پسرم وای پسرم
نبود ببینه که عموت هم نمیاد زخم گلوت
حیروون شدم قسم به موت
…
مادرت آرزو داشت تو پا بگیری
واسه مادر بشی عصای پیری
توی میدونا مث عموت بجنگی
هظ کنن همه بگن چه بچه شیری
تا مادرت نیومده میرم یه گوشه عزیزم
تا که نشی نیزه نشین رو قنداقت خاک میریزم
از درد و غصه لبریزم
مثل من آخرش بابا میری رو نیزه ها بالا
میوفتی بین کوچه ها
مجتبی صمدی
....................
#زمزمه #حضرت_رقیه سلام الله علیها
کلبه ی تاریک من صفا گرفته
رو لبم خنده دوباره جا گرفته
با سر زخمی بابا تا که رسیدی
همه زخمام انگاری شفا گرفته
من به تو رو زدم بیا تو نزدی رومو زمین
حالا مث یه عروسک رو پای دخترت بشین
تو این دمای وا پسین
داره میلرزه دهنم یاری نمیده دهنم
که خوب باهات حرف بزنم
بابا حسین
خوشم که از اینکه اومدی کنارم
از خوشیه بابا دارم بال درمیارم
عمه رو دیدم که تو گودال چیکار کرد
مثل او لب به روی رگات میذارم
فقط منم سه ساله ای که خیری از دنیا ندید
تو بیابون دنبال تو تاول پاهام ترکید
رقیه خیلی غم کشید
این شامیا خیلی بدن منو واسه خنده زدن
یتیم کشی رو بلدن
میخوام از تو بگیرم بابا اجازه
تا بگم از غصه هام که کثل رازه
از موهام منو گرفت یه آدم بد
رو خاک کشید منو مثل جنازه
بذار یواشکی بگم بابا چی اومده سرم
خودت ببین دیگه موهام نمیرسه تا کمرم
من دیگه بی بالو پرم
رنگین کمونه سر تا پام در نمیاد دیگه صدام
مثل لب تو شد لبام
مجتبی صمدی
.........
زمزمه #طفلان_حضرت_زینب
روتو برنگردون از گلای خواهر
التماس من کن از چشای خواهر
التماست میکنم من اونقدر تا
بذاری سهمی کنار برای خواهر
پیش چشم اهل حرم نذار خجالت بکشم
من حاضرم هزار دفعه پیش تو منت بکشم
تا بار مهنت بکشم
ندارم آروم قرار به خواهرت محل بذار
تحفه هامو نزن کنار
حسین من
نیگاه کن که بچه هام یه پارچه مردن
بعد قاسم بعد اکبر پر دردن
مثل پروانه دلم میخواد سراشون
روی نی دور و بر سرت بگردن
دلم میخواد اونوقتیکه سنگ میزنن سفت تو سرت
جلو سر تو باشن و بشن شبیه سپرت
برات بمیره خواهرت
تموم زندگیم فدات طفلام فدای بچه هات
بسته جونم به یک نگات
حسین من
وقتیکه قرار من برم اسیری
دیگه معنی نمیده خرده بگیری
یعنی تو دلت میاد دوتا پسرهام
ببینند من و تو مجلس حقیری
راضی نشو تا ببینند منو با چکمه میزنن
نذار بمونن ببینند گوشواره هامو می کنن
بذار برن فدات بشن
یادمه تو کوچه ها مادرمون پیش بابا
افتاد به زیر دست و پا
مجتبی صمدی
👇
.
#واحد #تک
#حضرت_زینب
#سبک_بر_مشامم_میرسد
#سبک_خیمه_ها_میسوزدو_شمع
#زندگی_ما_شده_وقف_عزای_زینب
🌹🌹🌹
زندگیه ما شده وقف عزای زینب(س)
شوره روضه ها مونه فقط برای زینب (س)
هر کی سنگری داره بهش پناهنده بشه
ما محبین همگی تحت لوای زینب(س)
جای دیگه نمی ریم به زیر دینیم به خدا
کجای دنیا داره مثل صفای زینب (س)
یازینب یازینب (س)
ما که هیچی همیشه ورد زبونه شهدا
این بوده شهید بشن فقط برای زینب (س)
میون سینه زنا وقتی که لطمه میزنیم
می خونیم با هروله جان به فدای زینب (س)
خوش به حاله اونی که شده مدافعه حرم
جونشو گذاشت برا صحن وسرای زینب(س)
برمشامم میرسد هرلحظه بوی کربلا
بردلم ترسم بماند ارزوی کربلا
تشنه ی اب فراتم ای اجل مهلت بده
تابگیرم دربغل قبرشهید کربلا
یازینب یازینب (س)
#مجید_مرادزاده✍
.👇
.
#شب_اول
🔸مراسم عزاداری دهه اول #محرم_1402
📆 زمان:
👈 سه شنبه 27 تیرماه ماه ۱۴۰۲
🔷 با مداحی:
👈 حاج #سید_رضا_نریمانی
🚩مکان:
👈 اصفهان، چهارراه عسگریه، امامزاده شاه میرحمزه علیه السلام
🔊 #سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین مهدوی ارفع
🔊 بخش اول #مناجات | رنگ مشکیِ عزاداری در عالم پخش شد
🔊 بخش دوم #روضه | شاید امسال به این بادیه باران برود
🔊 بخش سوم #زمینه | اربابم با روضه هات بی تابم
🔊 بخش چهارم #تک | الرحیل ای دل بی قرار کاروان عازم کربلاست
🔊 بخش پنجم #واحد | دل زمونه از جنس سنگه
🔊 بخش ششم #واحد | من ماندم و غم فقط غمِ تو
🔊 بخش هفتم #تک | عجلوا بالحسین عجلوا بالبکا
🔊 بخش هشتم #شور | اسم تو من اول از بابام بیافتم
🔊 بخش نهم #شور | بوی تو به مشامم اومد
#شب_اول_محرم
👇👇👇👇👇👇👇
Fadaeian_Shab01Moharam1402_02.mp3
49.66M
📋 شاید امسال به این بادیه باران برود
#روضه #شب_اول_محرم
سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شاید امسال به این بادیه باران برود
شاید امسال به این دشت، بهاران برود
شاید امسال خدا را تو چه دیدی، شاید
یوسف گمشده اینبار به کنعان برود
شاید امسال حسین از سفر کربوبلا
منصرف گردد و شاید به خراسان برود
شاید امسال کسی آب نبندد به کسی
یا اگر بست، از این کرده پشیمان برود
شاید امسال اذان علیاکبر در شهر
تکیه در تکیه، شبستان به شبستان برود
شاید امسال علیاصغر آغوش حسین
سوی گهوارهی خود با لب خندان برود
شاید امسال حبیب و وهب و جون و زهیر
نگذارند که آتش سوی طفلان برود
شاید امسال نه از گوش کسی خون آید
و نه در پای کسی خار مغیلان برود
شاید این قافله تا کوفه و از کوفه به شام
تازیانه نخورد دیگر و آسان برود
خیزران شرم کند از همه شاید امسال
چه رسد اینکه بسوی لب و دندان برود
روضهخوان از دَم دروازهی ساعات نرو
دختر شیرِ خدا از چه پریشان برود
*شاعر: #مهدی_جهاندار
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.
Fadaeian_Shab01Moharam1402_08.mp3
12.09M
📋 اسمت و من اول از بابام شنوفتم
#شور #امام_حسین
حاج سید رضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اسمت و من اول از بابام شنوفتم
اومدم فقط به پای تو بیوفتم
من خودم قبول دارم که بدم اما
اینکه دوسِت دارم و دروغ نگفتم
من آبروت و بردم، به دردِ تو نخوردم
ولی تهش ببین اگه برای تو نمردم
درسته روو سیاهم، آره پُر از گناهم
ولی به دستای رقیهت خودم و سپردم
دنیا حرمه، دنیام و نگیر
هرچی میگیری کرب و بلاهام و نگیر
اینجا رو ببین، من غرق شدم
باشه دلت اومد اگه دستام و نگیر
«آقام حسین، آقام حسین، آقام حسین»
مگه داری از منم بیدستوپاتَر
مگه دارم از توهم آقایی بهتر
آغوشت برای من همیشه بازه
من و بیرونم نمیکنی از این دَر
تویی دَوای دردم، منو نکردی طَردم
از این که با تو بودم هیچ موقع ضرر نکردم
روزِ قیامتم شِه، ازت همین و میخوام
شمر و شفاعت نکنی دورِ سرت بگردم
روزِ واقعه، قبل از سرِ تو
خنجرش بریده دستای خواهرت و
بین قتلگاه دست و پا زدی
کاشکی یکی میگرفت جلو مادرت و (دخترت و)
«ای وای حسین، ای وای حسین، ای وای حسین»
*شاعر: #امیر_طلاجوران ✍
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#شب_اول_محرم
Fadaeian_Shab01Moharam1402_09.mp3
11.42M
📋 بوی تو به مشامم اومد
#شور #طلیعه_محرم
با نوای حاج سید رضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بوی تو به مشامم اومد
توی دلم غم اومد
ماه محرم اومد
سلام نوکرای تو
به پرچم عزای تو
بازم به روضه اومدیم
فقط برا رضای تو
اَلسَّلام ای عشق
اَلسَّلام ای نور
باز ما جا موندیم
باز سلام از دور
«اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْن وَ عَلی عَلَیِ بْن الْحُسَین
وَ عَلی اَوْلادِ الْحْسَیْن وَ عَلی اَصحابِ الْحُسَین»
کوچه پیرهن مشکی پوشید
قد عَلَم رو خَمید
ماهِ غم تو رسید
دیوار و در سیاهپوشه
محله غرق چاووشه
سماورا توو خونهها
برای روضه میجوشه
منبر و مسجد
با دل بیتاب
میخونن باهم
اَلسَّلامُ ارباب
emame3vom
«اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْن وَ عَلی عَلَیِ بْن الْحُسَین
وَ عَلی اَوْلادِ الْحْسَیْن وَ عَلی اَصحابِ الْحُسَین»
یادِ همه باشیم رفقا
یادِ همه نوکرا
پدرا و مادرا
به یاد اون قدیمیا
اون عاشقای سینه چاک
چقدر توو روضه بودن و
حالا شدن اسیر خاک
از کجا معلوم فردا میمونیم
پس همین امشب روضه میخونیم
«اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْن وَ عَلی عَلَیِ بْن الْحُسَین
وَ عَلی اَوْلادِ الْحْسَیْن وَ عَلی اَصحابِ الْحُسَین»
*شاعر: #محمود_گلستان_نژاد
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
https://eitaa.com/emame3vom
Fadaeian_Shab01Moharam1402_04.mp3
11.22M
📋 الرحیل ای دل بیقرار کاروان عازم کربلاست
#تک #شب_اول_محرم
حاج سید رضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
الرَّحِيل ای دل بیقرار، کاروان عازم کربلاست
کربلا وعدهگاه حسین با رسول خداست
یادگارِ پیغمبر، شیرِ بیشهی حیدر
میزند صدا در تاریخ، آن سرور
قافله میرود ای اهل بِلا، بِسْمِ اللَّه
هرکه دارد هوس کرب و بلا، بِسْمِ اللَّه
هر دارد سر همراهیِ ما، بِسْمِ اللَّه
«الرَّحِيل أَيُّهَا اَلْإِحْرَامِ، الرَّحِيل ایها أَيُّهَا اَلْإِحْرَامِ»
هرکه هست طالب اهل ما، هرکه خسته شده از ستم
ترک جان گوید و هَمرَه ما شود همقَسَم
هرکه درد دین دارد، پا به جاده بگذارد
سر به راه ما مردانه، بسپارد
هرکه دارد به سرش شوق وصال، بِسْمِ اللَّه
شوقِ دیدار خدای متعال، بِسْمِ اللَّه
از بَلا میگذرد راه کمال، بِسْمِ اللَّه
«الرَّحِيل أَيُّهَا اَلْإِحْرَامِ، الرَّحِيل أَيُّهَا اَلْإِحْرَامِ »
شاعر: #میلاد_بارپازی ✍
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.
Fadaeian_Shab01Moharam1402_03.mp3
20.22M
📋 اربابم با روضههات بیتابم
#زمینه
اربابم با روضه هات بیتابم
دوس دارم / سلام بدم بدی جوابم
خوشحالم / که نوکر این خونهم
دستم رو / به پرچم تو میرسونم
دوباره شد محرم
دوباره غوغاس توو خلق عالم
نشسته توو دلم غم
دوباره نوحه دوباره ماتم
توو روضهها نشستم
توو خیمههای عزا نشستم
یقین دارم همین جا
یه گوشه از کربلا نشستم
شش گوشهت همیشه توو رؤیامه
موندن توو حرم همه دنیامه
میخونم، بذار بپیچه توو شهر
آی مردم ! فقط حسین آقامه
«آی مردم ! فقط حسین آقامه»
دل رو جز / تو دست کی بسپارم
میدونی / کسی رو جز تو من ندارم
از وقتی / که دل به دستت دادم
محکمتر / کنار تو شد اعتقادم
دل من و نگهدار
بذار امانت بمونه پیشت
چه خوبه که دل من
برا قیامت بمونه پیشت
تویی که اربعینت
برای عالم مسیر عشقه
کسی که زائرت شه
تموم عمرش اسیر عشقه
من رو با خودم رها نگذاری
دست هیشکی جز خودت نسپاری
کاش باری که رو زمین موند از من
اینبارم خودت آقا برداری
شش گوشهت همیشه توو رؤیامه
موندن توو حرم همه دنیامه
میخونم، بذار بپیچه توو شهر
آی مردم ! فقط حسین آقامه
گرمای / غم تو آبم کرده
این ساحل / بدون تابش تو سرده
محتاجم / به کشتی عاشورا
دستم رو / رها نکن کنار دریا
تو کشتی نجاتی
برای عالم تو ناخدایی
دلم گرفته از شب
ولی خوشم که چراغ مایی
فرات چشم ما شد
توو روضهی تو دوباره جاری
نشسته رو تن تو
هزار و نهصد تا زخم کاری
با اشک عزا خودت پاکم کن
توو روضهت همیشه غمناکم کن
جونم رو بگیر میون هیأت
زیر پای زائرات خاکم کن
شش گوشهت همیشه توو رؤیامه
موندن توو حرم همه دنیامه
میخونم، بذار بپیچه توو شهر
آی مردم
#محسن_ناصحی
Fadaeian_Shab01Moharam1402_05.mp3
18M
📋 دل زمونه از جنس سنگه
#واحد
#شهدایی
حاج سید رضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دل زمونه از جنس سنگه
دلم برات خیلی دیگه تنگه
یادم اون لحظهای که میرفتی
گفتی که برمیگردم
قفلِ درِ خونه رو بعد سی سال
هنوز عوض نکردم
خونهی دلِ من، پُر از غمِ فراقته
سی ساله الان، چِشم من به راهته
همه میگن صبوری کن، صبوری
چشم انتظارم، مگه صبوری راحته
«شهید گمنام، شهید گمنام»
نمیدونم که الان کجایی
من مادرم سختمه جدایی
خبر داری تو از دل من اما
از تو خبر ندارم
هر دفعه عکسای تو رو میبینیم
بارون اشک می بارم
حال دلم رو، کی میدونه چه حالیه
توو خونهی ما، همش جای تو خالیه
کجا باید من، بیام تو رو پیدا کنم
فکه هویزه، شلمچه یا طلائیه
«شهید گمنام، #شهید_گمنام»
نمیدونم توو لحظههای آخر
کجای این خاک گذاشتی تو سر
آخ بمیرم برای اون مادری
که توو غروب گودال
شاهد سر بریدن حسین بود
میون جنگ و جنجال
میبینه مادر که لحظههای آخرش
خنجر کُندی نشسته روی حنجرش
اون لحظههایی که از قفا بریده شد
سر حسین بود روی پای مادرش
« غریب مادر، غریب مادر»
*شاعر: #علیاصغر_شاه_سنایی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#شهدا
#شب_اول_محرم
Fadaeian_Shab01Moharam1402_06.mp3
15.65M
📋 من ماندم و غم فقط غم تو من ماندم و داغ ماتم تو
#واحد
حاج سید رضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
من ماندم و غم فقط غم تو من ماندم و داغ ماتم تو
من ماندم و شورشی که دیدم افتاده به خلق عالم تو
کارم به غم تو اشک و آه است مجنونم و کار من نگاه است
دیوانهام این مگر گناه است بگذار بمیرم از غم تو
@emame3vom
من نوکر غیر تو نبودم پُر شد فقط از خودت وجودم
من را نده دست دیگران و بگذار که باشم آدم تو
سخت است حسین را ندیدن بین الحرمین را ندیدن
سخت است بمیرم و نباشم در خیمهی هر محرم تو
مگذار که بیپناه باشم بگذار که غرق آه باشم
بسپار که اربعین بیایم بگذار که گَرد راه باشم
«مظلوم یا اباعبدالله، مظلوم یا اباعبدالله »
عشق است مرا که در عزایت رنگ بدنم سیاه باشد
از لطمهی روضهی غم تو، عشق است تنم سیاه باشد
از بسکه مرا همیشه مادر از کودکیم سیاه پوشاند
پایان وصیتم نوشتهم ؛ حتی کفنم سیاه باشد
من کیسهای از گناه دارم در سینه دلی سیاه دارم
گفتی که بیا ، چه عیب دارد؟ گر سینهزنم سیاه باشد
انگشتر تو بلای جان شد انگشت تو سهم ساربان شد
پس حق بده روی دست از این پس سنگ یمنم سیاه باشد
در روضهی چوب خیزرانت از بسکه گزیدهام لب از غم
دیگر چه تعجب است اگر من دور دهنم سیاه باشد.
«مظلوم یا اباعبدالله، مظلوم یا اباعبدالله »
شاعر: #محسن_ناصحی ✍
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.