نوحه- عاشق اهل بیتیم.mp3
9.97M
#نوحه (عاشق اهل بیتیم در پناه قرآنیم ...)
هیئتحضرتاباالفضلعلیهالسلام
مداح: #کربلایی_یاسین_زندی 🎤
مراسم #شب_پنجم محرم الحرام ۱۴۴۵
شنبه ۳۱ تیرماه ۱۴۰۲
4_5904691119798620487.mp3
4.76M
قاسم ز خونت گلگونه صحرا
موندی به زیر شمشیر و تیرا
دردای قلبم تازه شروع شد
وقتی چشمام با تو روبرو شد
🎙 #نریمان_پناهی
#️⃣ #شب_ششم_محرم
#️⃣ #شور
قاسم ز خونت گلگونه صحرا
موندی به زیر شمشیر و تیرا
دردای قلبم تازه شروع شد
وقتی چشمام با تو روبرو شد
جای سالمی نیست روی پیکر تو
معلومه یه لشکر ریختن رو سر تو
واویلا عمو جان ...
خون میچکه هی از چهره و روت
کشته عمو رو زخمای پهلوت
پیش نگاهم قامت کشیدی
واست بمیرم تو خون تپیدی
زیر مرکباشون شد در هم تن تو
له شد استخونات کو پس پیرهن تو
واویلا عمو جان ...
پاشو عمو جون خیلی غریبم
چشماتو وا کن من بی حبیبم
دارن میخندن لشکر به اشکام
قاسم نگاه کن تنهای تنهام
پاشو یادگار داداش غریبم
قلبم رو شکستی غصه شد نصیبم
واویلا عمو جان ...
.
#امام_حسین
در طریق دوست
آمدم تا که شوم یار تو یا ثارالله
بزنم خیمه به دربار تو یا ثارالله
من درین شهر بنا ساخته ام از مهرت
خانه دیوار به دیوار تو یا ثارالله
دارم آئينه ای از جنس ارادت در دل
بُوَد این آینه سرشار تو یا ثارالله
از ره دور سلامی به حضورت دارم
تا شوم راهی و زَوار تو یا ثارالله
ای گل گلشن سرسبز بهشت ای مولا
خوارم و خار به گلزار تو یا ثارالله
آمدم پرده نشین در حرم زیبایت
تا شوم شاهد بازار تو یا ثارالله
لحظه ی دادن جان چشم براهم لطفی
این منم عاشق دیدار تو یا ثارالله
تا به بالین من آیی ز عنایت مولا
شده ام عاشق و بیمار تو یا ثارالله
آمدم تشنه تر از عشق ببین گردیدم
تشنه ی لطف علمدار تو یا ثارالله
گفتی از خویش گذشتی که بماند اسلام
زنده شد عشق ز گفتار تو یا ثارالله
ای به خون خفته ز شمشیر عداوت آقا
عالمی گشت عزادار تو یا ثارالله
روی خورشید تو را خون سرت پوشانده
شد شفق گون ز چه رخسار تو یا ثارالله
نور چشمان تو مهدی ست که خون می گرید
چشم او چشمه ی خونبار تو یا ثارالله
آمدم بر سر بازار غمت چون «یاسر»
شده ام باز خریدار تو یا ثارالله
**
.
#حاج_محمود_تاری «یاسر»✍
.
.
#امام_رضا علیه السلام ،
او گفته و من گریستم آه :
------------
یابن الشبیب یابن الشبیب
بر نیزه شد رأس حسین
لرزیده قلب عالمین
شد پاره پاره پیکرش
خون می چکید از حنجرش
مظلوم حسین مظلوم حسین
یابن الشبیب یابن الشبیب
شد از قفا رأس اش جدا
فواره زد خون خدا
دریای خون شد قتلگاه
زینب بُوَد آنجا گواه
مظلوم حسین مظلوم حسین
یابن الشبیب یابن الشبیب
سُم ستوران بر تنش
غارت شده پیراهنش
در پیش چشم خواهرش
از تن جدا می شد سرش
مظلوم حسین مظلوم حسین
یابن الشبیب یابن الشبیب
نیزه به پهلویش زدند
تیغی به ابرویش زدند
دشمن برون شد کینه اش
با چکمه زد بر سینه اش
مظلوم حسین مظلوم حسین
یابن الشبیب یابن الشبیب
تیغ عدو بر گردنش
در غم نشسته شیونش
مظلوم دشت کربلا
در خون خود زد دست و پا
مظلوم حسین مظلوم حسین
یابن الشبیب یابن الشبیب
دشمن جنایت کرده است
زینب حکایت کرده است
دشمن جفاها می کند
خواهر تماشا می کند
مظلوم حسین مظلوم حسین
یابن الشبیب یابن الشبیب
از هرچه غم در عالمین
کن گریه از بهر حسین
لب تشنه او را کشته اند
جسمش به خون آغشته اند
مظلوم حسین مظلوم حسین
**
حاج محمود تاری «یاسر»✍
.
.
#امام_حسین
عرض ارادت
تمام عشق و ایمانم حسین است
همه روح و همه جانم حسین است
خدا داند به هر بزم محبت
فروغ شمع سوزانم حسین است
ندارد تیرگی هرگز دل من
که هر شب ماه تابانم حسین است
ندارم جز وجود او طبیبی
فقط دارو و درمانم حسین است
به دریا گوهر تابان هستی
به صحرا دُر غلتانم حسین است
رهایی بخش دل از هر چه اندوه
میان موج و توفانم حسین است
به روی خاک درگاهش نوشتم
من آن عبدم که سلطانم حسین است
به قبرم چون که بگذارند یاران
طلوعِ صبح رخشانم حسین است
به دشت بی کسی های دو عالم
نه تنها سر که سامانم حسین است
تمام حاصل عمرم همین بود
مرا جان است و جانانم حسین است
پریشانی ندارم جز غم او
غم قلب پریشانم حسین است
بریزم اشک چون «یاسر» که دانم
زلال چشم گریانم حسین است
**
حاج محمود تاری «یاسر»
.
.
#اسارت
سبک یاران چه غریبانه رفتند ازین خانه
تضمین غزل پرویز بیگی
با کاروان اسیران
-------------
بشکسته ز تیر غم دل در غم جانانه
یعنی به شرر افتاد آه دل دُردانه
زینب به فغان گوید در وادی ویرانه
« یاران چه غریبانه رفتند ازین خانه
هم سوخته شمع ما هم سوخته پروانه »
از کوفه و از کوفی خون گشته دل مهمان
او ساکن کوی خود ما بی سر و بی سامان
در محفل اشک و غم در بزم جفا یاران
« بشکسته سبوهامان خون است به دلهاما
فریاد و فغان دارد دُردی کش میخانه »
ای دل تو درین سینه لبریز غم و رازی
چون اشک عزاداران از دیده به پروازی
در دایره ی قسمت ، هنگام سرافرازی
« هر سو نظر اندازی صد خاطره می سازی
زآن ها که سفر کردند دلشاد ازین خانه »
روی تو برادر جان آئينه ی من باشد
این قافله را دائم اندوه و محن باشد
بر لعل لب زینب این طُرفه سخن باشد
« تا سر به بدن باشد این جامه کفن باشد
فریاد جگر سوزان ره بسته به بیگانه »
من ابر گرانبارم چون وسعت بارانم
در محفل اشک و غم از آینه دارانم
خفتند به خون یاران با خیل سوارانم
« ای وای که یارانم گلهای بهارانم
رفتند ازین خانه رفتند غریبانه »
**
محمود تاری «یاسر»
.
.
#امام_حسین
این جان و این حسین (ع)
----------
یا کاشِفَ الْکُروب آمد گدای تو
افتاده این دلم اکنون به پای تو
گفتی تو در عطش هَلْ مِنْ مُعینِ خود
بر گوش من رسد اینجا ندای تو
شیواترین سخن نامِ تو یا حسین
زیباترین غزل مدح و ثنای تو
پیچیده در فضا آوای عاشقی
این سو صدای من آن سو صدای تو
دارد همیشه جان شوقِ زیارتت
دارد همیشه دل حال و هوای تو
شش گوشه مرقدت ، شش سمت عاشقی
عِیْنُ الْحَیاةِ من صحن و سرای تو
کوته بُوَد قلم تا آن که آوَرَد
بر روی صفحه ها قَدْر و بهای تو
قرآن من تویی خورشید و ماهِ من
تابیده بر دلم شَمْسُ الضُّحای تو
تفسیرِ هَلْ اَتی جود و کرامتت
مُستغنی ام حسین از هَلْ اَتای تو
من سجده می برم بر تربتت حسین
ای قبله ی دلم کرب و بلای تو
یا سابِقَ النِّعَم ، یا دافِعَ النِّقَم
این عاشقِ حسین این هم عطای تو
یا اَیُّها الْغَریِب اشکم چکد ز غم
در سوز ماتمت در ماجرای تو
خواندم که در بلا افتاده ای حسین
شد نقشِ دیده ام قالوا بلای تو
شب های جمعه دل آید به نینوا
یعنی که ساکنم در نینوای تو
مظلومِ کربلا بُردی دلِ مرا
ناظر سرشک من شاهد خدای تو
آمد به کربلا در بِیْنِ خیمه ها
جا مانده جان من در خیمه های تو
حَیَّ عَلَی الْعَزا تفسیرِ داغ توست
خَیْرِالْعَمَل بُوَد بحثِ عزای تو
خواندی خدایْ را در اوج بندگی
پیچیده در عطش بانگ دعای تو
خود نقشِ بر زمین گردیده ای ولی
شد نقش آسمان یا رَبَّنای تو
آورده «یاسرت» از داغ کربلا
شعری که لاله گون گفته برای تو
**
حاج محمود تاری «یاسر»✍
.
#شب_نهم_محرم
#روضه_حضرت_عباس
گریز به #حضرت_علی_اصغر
🔸ای اهل حرم میرو علمدار نیامد
🔸سقای حرم سید و سالار نیامد
یاابوالفضل العباس
باب الحوائج... اقا جان....
امشب اومدیم در خونه شما اقای من...
آقا امشب کلیمی ها...
امشب مسیحی ها میان در خونتون...
دست خالی ردشون نمیکنی آقا...
من که یه عمره گدای در خونه شمام....
میشه یه نگاهی هم به مجلس ما کنید آقا....
خدا ميدونه ...
اینها همشون عاشق شما هستند...
امشب به عشق ابالفضل اومدند آقا...
به یه امیدی اومدند آقا...
خیلی ها مریض دارند...
گرفتارند...حاجت دارند...
🔸سقای حرم میر و علمدار نیامد
روز عاشورا وقتی صدای غربت ابی عبدالله بلند شد...
ابالفضل العباس سریع خودش رو رسوند کنار برادر...
صدازد آقا جانم...
قَدْ ضَاقَ صَدْرِي
دیگه سینه ام تنگ شده...
دیگه طاقت ندارم صدای غربتت رو بشنوم...
اجازه میدان بده ...
ابی عبدالله فرمودند.. برادرم...
يا أَخِي أَنْتَ صَاحِبُ لِوَائِي
تو علمدار منی ...
تو پرچمدار منی ..
عباسم میخای بری برادرت رو تنها بگذاری...
تمام دلخوشی بچه ها تویی عباسم...
این بچه ها میان نگاه میکنند میبینند...
هنوز خیمه عباس برپاست خوشحال میشند...
فَاطْلُبْ لِهَؤُلَاءِ الْأَطْفَالِ قَلِيلًا مِنَ الْمَاءِ
میخواهی بری اول برا بچه ها آب بیار عباسم...
صدا زد سمعا و طاعتا مولای...
عباس علمدار مشک و گرفت...
حرکت کرد...
اما دید صدای غربت بچه های حسین بلنده...
هی بچها میگن االعطش العطش...
خدا ميدونه چه کرد صدا العطش بچه ها با دل عباس...
رفت به سمت شریعه ی فرات...
دیدن مشک رو پر از آب کرد ...
دست برد زیر آب...
میخواد آب بنوشه اما...
ذَكَرَ عَطَش الحسين و اهل بيته
یادش اومد از لب تشنه ی حسین...
یادش اومد از لب تشنه علی اصغر یادش اومد از لبان تشنه بچه های ابی عبدالله...
آی عباس تو میخای آب بنوشی...
درحالیکه بچه های حسین توی خیمه ها تشنه اند...
صداشون به ناله بلنده...
هی میگن العطش...
برگشت به سمت خیمه ها...
یه نانجیبی خدا لعنتش کنه...
دست راست حضرت رو قطع کرد...
صدا زد...
وَ اللهِ اِنْ قَطَعْتُموا يَميني، اِنّي اُحامي اَبَداً عَنْ ديني
بخدا اگه دست راستم رو قطع کنید من از دینم دست برنمیدارم...
یه نانجیبی هم دست چپ آقا رو قطع کرد...
(یارب مکن امید کسی را تو ناامید)
همه ی امید اباالفضل اینه آب رو به خیمه ها برسونه...
🔸ای مشک تو لااقل وفاداری کن
🔸من دست ندارم تو مرا یاری کن
🔸من وعده آب تو به اصغر دادم
🔸یک جرعه برای او نگهداری کن
چهار هزار نفر کمان دار دور آقا رو گرفتند...
هرکسی تیری از کمان رها میکنه...
یک تیر آمد و به مشک اصابت کرد...
آب روی زمین ریخت...
یا زهراا ... همین جا بود که دیگه امید اباالفضل نا امید شد...
آقا جانم ابالفضل ....اینام امشب به یه امیدی اومدن درخونه ی شما آقا...
فَوَقَف متحیرا
متحیر ایستاد...
دیگه دست دربدن نداره...
آب هم نداره...
با چه رویی برگرده به سمت خیمه ها...
در همون حالت تیری آمد و به چشم مبارک....
ای وای... ای وای...
هرچی سر رو حرکت داد این تیر از چشم بیرون نیومد...
سر رو خم کرد...
نانجیب... آنچنان با عمود آهنین بر فرق ابالفضل زد...
صدای ناله اش بلند شد...
(یا اخا ادرک اخاک)
برادر حسین به فریادم برس
یاصاحب الزمان منو ببخشید آقا...
هر کسی از بلندی بر زمین میخوره...
اول کاری که میکنه دستانش را سپر میکنه...
عباس که دست در بدن نداشت...
بمیرم باصورت به زمین افتاد...
تا صدای ابالفضل رو ابی عبدالله شنید...
خودش رو سریع رساند کنار برادر...
خدایا چکار کردن با برادرم...
اومد کنار بدن عباسش نشست...
صدا زد
🔸گر نخیزی تو زجا کار حسین سخت تر است
برادرم عباسم پاشو ببین دیگه تنها شدم
🔸نگران حرمم آبرویم در خطر است
بلند شو ببین بچه ها میگن دیگه آب نمیخواهیم
بگید عموجانمون عباس برگرده
🔸قامت خم شده را هر که ببیند گوید
🔸بی علمدار شده دست حسین بر کمر است
نگاه کرد به بدن عباسش...
دید دستهای برادر رو قطع کردن...
عمود آهنین به فرقش زدند...
بدن رو قطعه قطعه کردند...
دستهاش رو گذاشت روی کمر...
اَلآن اِنْکَسَر ظهری، وَقَلَّتْ حیلتی ، وَشَمَتَ بی عدوّی
🔸تا تو بودی خیمه ها آرام بود
🔸دشمنم در کربلا ناکام بود
🔸تا تو بودی خیمه ها پاینده بود
🔸اصغر ششماهه ی من زنده بود
همانطور که میگن عباس سلطانه ادبه، رباب مادر علی اصغر هم همینجوره...
بعضی نقلها نوشتن رباب نشست ته خیمه گفت: نرم جلو شاید حسین من رو ببینه سرش رو از خجالت بندازه پایین. خجالت آقام رو نبینم.نیومد جلو. "رادًوه إلیه" کجا برگردونی؟کجا بهتراز سینه ی حسین.. بذار بچه ام رو سینه ات بمونه. ای جانم فدای این مادر...
توی مدینه بی بی ام البنین گفت
*آخ رباب .. عباسمُ حلال کن .. نتونست برا علی اصغرت آب بیاره رباب .. کاری کردن عباس از خجالت آب شد ..*
.
#زمینه
#حضرت_علی_اصغر
#سبک_حسین_جان
#صدا_گریه_هات
☑️بند اول
علی جان
صدا گریه های تو بد میده اینجا عذابم
لب خشکت اصغر منو بدجوری کرده آبم
واویلا واویلا
علی جان
لالایی لالایی لالایی براتو میخونم
که آروم بخوابی توو آغوشه من نیمه جونم
واویلا واویلا
تلظی نکن انقدر ای شیرخواره
نزن چنگ به چوبهای بین گهواره
عمو رفته زود برمیگرده از علقم
ایشاالله برای ما آبی میاره
علی جان علی جان
☑️بند دوم
علی جان
میسوزه چشای تو از فرط گریه میدونم
همه حرفاتو از توی چشمای تو میخونم
واویلا واویلا
علی جان
ندارم یه قطره ی شیر و یه جرعهٔ آبی
که آروم بگیری یه لحظه کنارم بخوابی
واویلا واویلا
خدایا چی میشه که بارون بباره
که شیرخوارم اصلا تحمل نداره
لباشو که روهم میزاره میـترسم
نکنه بخـــــــواد ما رو تنهام بزاره
علی جان علی جان
☑️بند سوم
علی جان
چه زود از من و مادرت اینجا تو دل بریدی
لب تشنه از پیش ما خیلی زود پرکشیدی
واویلا واویلا
علی جان
چه جوری برم خیمه با این مصیبت بگو تو
که بوسه زد آخر سه شعبه به زیر گلو تو
خدایا شد آتیش قلبم شعله ور
سوزونده منو داغه شیش ماهه اصغر (ع)
حرومی شنید تا که نامش علی اِه
با تیر سه شعبه گلم روکرد پرپر
علی جان علی جان
#شب_هفتم_محرم
#کربلایی_حسین_دلجو
#کربلایی_مجید_مرادزاده
👇
.
#زمزمه
#حضرت_علی_اصغر
#سبک_کوفه_نیا
#دقایقم_رو_تو
🔘🔘🔘
✅بند اول
دقایقم رو تو/ پر از عذاب نکن بخواب علی جونم
حال دل من و/ علی خراب نکن
نور دوچشمونم
🔘
لباتو می بینه/ تیر می کشه علی
جیگر مادرت
الهی که نره/ مقابل چشام
رونیزه ها سرت
🔘
ارزومه تورو ببینم هم قد
علیِ اکبری
کنار مادرت وقتی که راه می ری
می کنی دلبری
🔘
لالایی اصغرم لالایی اصغرم
🔘➖➖➖➖➖➖🔘
✅بنددوم
مثل کبوتری زدی تو بال و پر رها شدی علی
از اغوش رباب ای دلخوشیه من جدا شدی علی
🔘
زخم سرت علی/شبیه زخمای سر عموت شده
جلوی چشم من/ به روی نیزه ای بسته گلوت شده
🔘
کوچک ترین سر / رونیزه ها شدی
بمیره مادرت
خیلی روی نیزه /تو جابه جا شدی
بمیره مادرت
🔘
ای اصغرم لالا ای اصغرم لالا
🔘➖➖➖➖➖➖🔘
✅بندسوم
سیراب شدی بابا/باتیرحرمله/
خوابیدی رودستم
نخوردی آبی و/رفتی تو از دنیا /
شرمنده ات هستم
🔘
روم نمیشه دیگه/باتن بی جونت
به خیمه برگردم
از داغ تو بابا/ببین که من راه
خیمه رو گم کردم
😭
ربابه تو خیمه/ای پسرم واست
بدجوری دلگیره
دق میکنه از غم /بدون تو بابا
ازغصه می میره
😭
ای اصغرم لالا ای اصغرم لالا
#شب_هفتم_محرم
#کربلایی_رضا_نصابی
#کربلایی_مجیدمرادزاده
.👇
.
#زمینه
#حضرت_علی_اصغر
#سبک_نوشته_مقتل
#بخواب_ای_مادر
🔘🔘🔘
☑️بنداول
بخواب ای اصغر عمو رفت آب بیاره
بخواب ای اصغر مادرت شیرنداره
بخواب ای اصغر بلکه بارون بباره
بخواب ای اصغر هی نده من و عذاب
بخواب ای اصغر بمیره برات رباب
بخواب ای اصغر لااقل یکم بخواب
بخواب ای اصغر«۲»
....
بخواب دیگه در نمیاد صدات
قربونه خشکی های رو لبات
شرمندتم شیر ندارم علی
الهی مادرت بشه فدات
آه و واویلا یاعلی اصغر«ع»
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
☑️بنددوم
به روی دستام با سه شعبه زدنت
به روی دستام پره خون شد دهنت
به روی دستام لب تشنه کشتنت
.....
سه شعبه زد تا حرمله ی بی حیا
منم افتادم ازنفس دیگه بابا
چه جوری آخه من برم خیمه ها
....
بگو چه خاکی بریزم به سر
چه جور بدم به خیمه ها خبر
با چه رویی برا رباب بگم
به روی دستم زدی بال و پر
.....
آه و واویلا یاعلی اصغر«ع»
#شب_هفتم_محرم
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
#شعرای_آیینی
#کربلایی_رضا_نصابی
#کربلایی_مجیدمرادزاده
.👇
.
#زمینه_لطمه_زنی
#حضرت_علی_اصغر
#سبک_بین_جنجال
#به_تب_وتاب
🔘🔘🔘
☑️بنداول
به تب و تاب داری می سوزی
از غمه اب داری می سوزی
از تو شرمنده هستم مادر
زیر افتاب داری می سوزی
نشستم پهلوی تو اصغر «ع»
تا گرفتم بوی تو اصغر «ع»
اللهی که بمیره مادر
زده تاول روی تو اصغر «ع»
کاشکی بارون بیاد
از اسمون بیاد
یک کم بخواب علی علی علی علی
به جای جرعه آب
هی می بینم سراب
چیکار کنه رباب علی علی علی علی
لالا لالا لالایی اصغر
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
☑️بنددوم
تشنه لب اصغرم ای بابا
ای گله زیبای بی هم تا
یک کم آروم بگیر شش ماهه
رفته که آب بیاره سقا
....
لالا لالا لالا لالایی
به تن تو نمونده نایی
روی دستای من ای اصغر
یکم آروم بگیر بابایی
....
یکم آروم بگیر
رباب نداره شیر
لالا لالا لالا علی علی علی (ع)
خشکی زده لبات
درنمیادصدات
لالا لالا علی علی علی علی(ع)
لالا لالا لالایی اصغر
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
☑️بندسوم
دیدی سیراب شدی توآخر
روی دستام زدی بال و پر
باتير حرمله ي ملعون
پاره شدحنجرت ای اصغر
...
شده روزم مث شب تیره
غصه توی دلم زنجیره
دست و پایی بزن که بابا
نفسم از غمت میگیره
.....
روم نمیشه برم
اینجوری به حرم
چیکار کنم بابا بابا بابا بابا
چه قدر تو بیصدا
تو آغوشم بابا
کرده ای تو لالا لالا لالا لالا
لالا لالا لالایی اصغر«ع»
#زمینه #شب_هفتم_محرم
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
#شعرای_آیینی
#کربلایی_رضا_نصابی
#کربلایی_مجیدمرادزاده
👇
.
#واحد #نوحه #زمینه
#حضرت_علی_اصغر
#سبک_بین_عشقا
#روی_دست_من
☑️بند اول
روی دست من نزن تو دست و پا ای شیرخواره
گلوی خشکت شبیه قلب بابا شده پاره
ای پرستوی سفیدم
ای تموم حاصله من
زدی پرپر لبه تشنه
ای علی مقابله من
لایی لایی اصغر من
☑️بند دوم
سمت خیمه ها ببین چشم انتظاره مادر تو
کنار گهواره ت اصغر اشک میریزه خواهر تو
چه جوری برم به خیمه
با تو یاس پـرپـرم من
ای گل نخورده آبم
پاره پاره حنجرمن
لایی لایی اصغرمن
☑️بند سوم
توی این دشت و بیابون محاله بارون بباره
اما آروم بگیر اصغر عمو رفته آب بیاره
الهی برات بمیرم
مادر و نکن هراسون
طفل بی شیر من اصغر
کم تلظی کن علی جون
لایی لایی اصغرمن
#واحد #شب_هفتم_محرم
#حاج_عیسی_دین_محمدی
#کربلایی_مجیدمرادزاده
.👇
.
#واحد #زنجیرزنی
#حضرت_علی_اصغر
#سبک_گل_من_چندی
#تویی_عشق_من
🔘🔘🔘🔘
✅بنداول
تویی عشق من تویی جون من
علی اصغره مولا
تویی بردرده همه ی عشاق
باب الحوائجی آقا
🔘
منودعوت کن براپابوسیت
ای گل لاله ی احساس
کربلاییم کن نینواییم
تورو جان عموت عباس
🔘
یاعلی اصغر (2)آقام علی اصغر (ع)
🔘➖➖➖➖➖➖🔘
✅بنددوم
ای علی اصغر گل شش ماهه
قربان تاب وتو
شده ای عطشان بین این صحرا
مادرقربان لب تو
کم تلظی کن ای عزیز من
در نزد مادر بی شیر
نبود آبی بین این خیمه
دراین صحرای نفس گیر
آه و واویلا (2)واویلتا علی اصغر (ع)
🔘➖➖➖➖➖🔘
✅بندسوم
رفتی از دنیا بالب تشنه
بنگر با چشم ترم من
گو چسان اکنون باکدامین رو
سمت خیمه بروم من
🔘
نفسم برّید تا که سه شعبه
زیرگلوی تو بنشست
زدی دست و پا به روی دستم
از تیرحرمله ی پست
اه واویلا 2 واویلتا علی اصغر (ع)
#سبک_گل_من_چندین_منشین_غمگین
#شاعراستادکربلایی_مجیدمرادزاده
👇
.
#نوحه
#شب_هفتم_محرم
#سبک_حرم_آواره_شده
#علی_با_گریه
☑️بنداول
علی با گریه هات هی نده من و عذاب
بخواب اصغر یه کم آروم بگیر و بخواب
لا لا، لا لا ،لا لا ،شیر نداره که رباب
....
ای گل بی شیر علی اصغر ع
رمق نداری گل مادر
.....
واویلا بمیره مادر برات
واویلا دیگه بند اومد صدات
واویلا ای علی اصغرم
☑️بنددوم
میکشم آه خدا با دوچشمای تر
حرمله زد زخم دله من شرر
روی دستام علی میزنه بال و پر
.....
شده پاره پاره حنجر
با سه شعبه علی اصغر (ع)
.....
واویلا ای علی ناز من
واویلا آخرین سرباز من
....
واویلا ای علی اصغرم
☑️بندسوم
با چه رویی آخه سمت خیمه برم
میمیرم آه ای خدا هرقدمی برمیدارم
یه قدم به سمت دشمن یه قدم سمت حرم
.....
چه جوری با این دله خونم
تو رو به خیمه برسونم
.....
واویلا لاله ی سپید من
واویلا همه ی امیدم من
واویلا ای علی اصغرم
#حضرت_علی_اصغر
#شاعرسبکسازڪربلایے_مجیدمرادزاده
👇