.
#امام_زمان
دل من خسته شده از غم هجران آقا
بده پایان تو بر این دوری و حرمان آقا
عمر من گشت تمام و نشدم لایق تو
ز گنه مانده دلم گوشه ی زندان آقا
من نگویم که بیا درد مرا درمان کن
که ظهور تو بوَد، خود همه درمان آقا
جلوه کن تا که دمی روی نکویت بینم
گرچه لایق نبود چشم پر عصیان آقا
نظری کن به دلم تا که شود قابل فیض
ای نگاهت همگی رحمت و غفران آقا
همچو جدت به همه خلق تو هادی شده ای
آنکه شد رامِ نگاهش، دِلِ شیران آقا
جان گرفت از نگهش، نقش اسد بر دیوار
متوکل ز جلالش شده حیران آقا
حضرت هادی و بیماری و درمان ز حسین
می کند گریه به یاد لب عطشان آقا
عاشق اندر طلب کرببلا می نالد
شده مست حرم حضرت سلطان آقا
شاعر: #عادل_لاله_چینی ✍
#امام_هادی
.
....................
#شهادت_امام_هادی
در مرثیت امام هادی (ع)
زهر کین آتش زد و پهلوی من آتش گرفت
سینه ام در خون نشست و پیرهن آتش گرفت
بر زمین افتاد تا نخل وجودم بی قرار
از شرار زهر کین ناگه چمن آتش گرفت
نور چشمانم حسن آمد کنار بسترم
دیدم از اندوه من قلب حسن آتش گرفت
زهر دشمن آتشی ایجاد کرده در دلم
این چه زهری بود کز او جان و تن آتش گرفت
سوخت در آتش پر پروانه ها ، از آن سبب
شمع غم روشن شد و هر انجمن آتش گرفت
سامرا می گرید از داغ امام انس و جان
در غم و غربت دلی دور از وطن آتش گرفت
از کفن بیرون رود آتش به یاد کربلا
با غم جدم حسین اکنون کفن آتش گرفت
مثل خاک کربلا و مثل داغ قتلگاه
یاس چشمانم خزان شد ، یاسمن آتش گرفت
بر لبم زهر جفا آورده خشکی ها پدید
از عطش گفتم ، دل هر مرد و زن آتش گرفت
دود آه من به گردون می رود زین شعله ها
«یاسر» از اندوه وی دشت و دمن آتش گرفت
*'
حاج محمود تاری «یاسر»✍
............
#شهادت_امام_علی_النقی
#روضه_امام_هادی علیه السلام
حاج محمود کریمی
امشب اومدیم برا امام هادی گریه كنیم،اینقده این آقا غریبه،خادمای حرمش شیعه نیستند،یكی از علماء نقل می كرد،می گفت:زمان طاغوت ما از حوزه ی علمیه خرجیمونو گرفتیم،یكماه رمضون كامل رفتیم سامراء فقط نشستیم تو حرم قرآن خونیدم،اینقده غریبه ،كسی تو حرم نبود،مارو فرستادن حرم از خلوتی در بیاد،آی سامراء،آی سرداب
زبیداد ستم هم ساختم
هركی خیلی اذیت میشه كی و صدا میكنه؟مادرشو،خواهی ، نخواهی
زبیداد ستم هم ساختم،هم سوختم،مادر
سراپا سوختم چون شمع و نور افروختم،مادر
زخون سینه ات نخل ولایت جان گرفته
من برای آبیاری خون دل اندوختم،مادر
شراره زهر آتش زد همه عمق وجودم را
به فریادم برس آتش گرفتم سوختم،مادر
ای وای غریب آقا....
شب تنهایی گرفته بود دلم
انگاری آتیش زدن به حاصلم
تن اشك روی چشام لرزیده بود
آخر غربت و با چشم دیده بود
هنوزم اون همه غم تو خاطره
كه می دید قبر آقاش بی زائره
دل مردمونش و پر كینه دید
سامراء رو شبیه مدینه دید
سامراء گفتی دلم بیچاره شد
باز به صحرا پا گذاشت آواره شد
سامراء هم حرم قنشگ داره
گنبد زرد طلائیه رنگ داره
سامرا می گی دلم گل می كنه
به دو تا امام توسل میكنه
سامراء بیگانه با هر شادیه
سامراء قبر امام هادیه
شنیدم شبونه ریختند تو خونش
اومدن به هم زدن آشیونش
می گه یه بار دیدم آقا داره گریه می كنه،گفتم:آقا برا چی ناله می زنی،آقا فرمود:فرش و كنار بزن،كنار زدم،دیدم یه قبر كندن،فرمود:این قبر و كندن جلو روم،می گن،امشب تو این قبر دفنت می كنیم،هر روز تهدید
یاد یه حرفی اوفتادم وسط شعر،بعضی چیزا ،بی برنامه آدمی بهش ملهم می شه،میگه،گفتم آقا فرمود،هر روز می گن، دفنت می كنیم تو این قبر زنده زنده،زنده به گور،این طوری تهدید كردن امام هادی رو
....
بگو میخوام روضه بخونم،حسین ....امام هادی ، خیلی باید خدا رو شکر کنی نه فقط برا اینکه زن و بچه ت همراهت نبودن ، این زن و بچه رو وارد مجلس کردن ، این زن و بچه رو جلو تشت ها گذاشتن ... الله اکبر ... اخه فقط یه تشت نبوده که ... سر علی اکبر ، سر عباس ، یه سر کوچولو ...." بی بی زینب خطبه خواند . نانجیب چوب خیزران رو برداشت به لب های ابی عبدالله ... بچه ها بی دست و پا شدن ، هلهله افتاد ، زینب دست و پاش رو گم کرد ... داداش داره قرآن میخونه ... بچه ها بی تاب شدن ... چند تا ملعون رو مامور کرد این زن رو ساکت کنید ؛ ریختن سر زینب ، رباب دید عجب فرصتی گیر آمده ....؛ جراحت دلش رو التیام بده ... نه ، نه ، نه اشتباه نکن خیال کردی رفت سراغ سر علی اصغر ؟ نه " دوید سر حسین رو بغل گرفت .....حسین
4_345554935284236977.mp3
5.73M
📋 بال كسی به اوج هوايت نمیرسد / #واحد #امام_هادی
#شهادت_امام_هادی (ع)
بال كسی به اوج هوايت نمیرسد
حتی ملک به گرد دعایت نمیرسد
دسـتان آسمان به بلنـدای آسمان
بر خاک ريشههای عبايت نمیرسد
آقا بدون نور تو حتی فرشته هم
گمراه میشود به هـدايت نمیرسد
تو چهارمين علي سرير ولايتی
درک زمين به فهم ولايت نمیرسد
فخر گدايی سر كويت همين بساست
صد پادشاه هم به گدايت نمیرسد
"ما را غلام حضرت هادی نوشتهاند
دیوانگان غیر ارادی نوشتهاند"
وقتی قرار شد که كمی سروری كنم
بايد هميشه پای شما نوكری كنم
روی زمين كه رد و نشان از شما كم است
بايد نظر به نقطهی بالاتری كنم
وقتی قرار شد بهتو نزديك تر شوم
بايد كه التماس به چشم تری كنم
بار رسالت غم تو روی دوش من
پس میتوان به عشق تو پيغمبری كنم
با اين گدايی سر کوی تو بیگمان
بايد به كل عالميان سروری كنم
چون دل ميان زلف كسی ساده گم شدم
شكر خدا اسير امام دهم شدم
"ما را غلام حضرت هادی نوشتهاند
دیوانگان غیر ارادی نوشتهاند"
*شاعر : #مسعود_اصلانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.
4_493668673488158767.mp3
7.77M
📋 واویلا از غم غربت اولاد زهرا
#واحد
#شهادت_امام_هادی (ع)
غریبه۲ ، آهای آقایی که دور از مایی
حزینه۲ ، میدونم دل تو از بیوفایی
میدونم دلتو خونه از این بیحرمتیها
میدونم آقاجون ناراحتی از این بدی ها
آخ اهانت میکنن به ظهور و غیبت و
هتک حرمت میکنن به بابات به جدتو
"واویلا، از غم غربت اولاد زهرا"
پر آهی۲ ، آقاجون ءاجرکالله یا مهدی
الهی۲ ، بمیرم غرق مصیبت و دردی
بمیرم واسهی جد تو و قصه و غمهاش
نقیام چون علی بستن طناب بهدور دستاش
تو کوچه میکشیدن ، حضرتو با بغض و کین
هی بهش میخندیدن ، تا میخورد روی زمین
"واویلا، از غم غربت اولاد زهرا"
خمیده۲ ،قامتش از غم و دلش کبابه
کی دیده۲ ، ببرن آقا رو بزم شرابه
از چشاش میریزه بارون اشکش هرروز و هرشب
تو دلش میگه که عمتی المظلومة زینب
میگه پیش خودش ، زینبو بزم شراب
میپرسه از خودش ، عمهمو مرد خراب
"واویلا، از غم غربت اولاد زهرا"
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
4_345554935284236976.mp3
10.32M
📋 کبوترم کبوتر خستهی یک گنبد نوساز آقاجون
#واحد #امام_هادی
#شهادت_امام_هادی (ع)
کبوترم کبوتر خستهی یک
گنبد نوساز آقاجون
یه زائرم با ذکر تو سفرم
میشه آغاز آقاجون
یه عاشقم یه عاشقی
که رونده شده از همه جا
یه قاصدک که شده امشب
مُحرِم صحن سامرا
ای ساکن سامرا
انا الدخیل یا حضرت ابنالرضا
تو شاهی و منم گدا
انا الدخیل یا حضرت ابنالرضا
من ریگ صحرا ، تو شاه و مولا
منم سراب و ، تو مثل دریا
منم غُبارِ ٬ پشت قدمهات
عبد توام ای ، عزیز زهرا
"مولا امام هادی ، مولا امام هادی"
باز میرسه بوی شبای صفر و
شبای روضه و عذاب
دلم گرفت میخوام بخونم باز براتون
روضهی مجلس شراب
سرش بهزیر میون یک مشت
حرومزادهی پست
آقا ببخش قلم شاعر
دوباره بغضش شکست
تو اون وضعیت حجاب
تو چی کشیدی میون مجلس شراب
ای ناموس ابوتراب
تو چی کشیدی میون مجلس شراب
پیش نگاهت ، سر برادر
سوخته بمیرم ، چادر و معجر
خندهی شومِ ٬ مرد یهودی
الله اکبر ، الله اکبر
"دخت ابوترابم ، تو مجلس شرابم"
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.
4_493668673488158768.mp3
3.57M
📋 آقام آقام آقام یاحضرت نقی
#واحد / سیدرضا نریمانی
#شهادت_امام_هادی (ع)
ناصح و نجیبی ، بر دلم حبیبی
دهمین امامم ، هادی غریبی
از هر اسم اعظم تو توشه داری
تو قلب هرعاشق یک گوشه داری
تو مثل شیشگوشه شیش گوشه داری
"آقام آقام آقام یاحضرت نقی"
عَلَمُ الرَضیعی ، زاهِدُالتقیای
عَلَمُ الهدایی ، حضرت نقیای
تو نورٌ فی قلوب المؤمنینی
محبوب دلهای اهل یقینی
هرکی دوسِت داره باهاش همنشینی
"آقام آقام آقام یاحضرت نقی"
شهره مرتضایی ، طیب خدایی
نوهی بزرگِ ، حضرت رضایی
حریمت زینت هفت آسمونه
مثل گوهرشاد جدت میمونه
زائر دائمی صاحب زمونه
"آقام آقام آقام یاحضرت نقی"
راوی حنینی ، قطب عالمینی
گریهکن برای ، ماتم حسینی
هر شب جمعه که کرببلایی
همراه مادرت غرق نوایی
آقا کن در حق ماهم دعایی
"آقام آقام آقام یاحضرت نقی"
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.
4_493668673488158766.mp3
3.78M
📋 غم تو توی قلبم زده آقا شراره
#شور
#شهادت_امام_هادی (ع)
غم تو توی قلبم ، زده آقا شراره
حرمت مثل بقیع ، بغضمو در میاره
ایشالله حریمتو ، ما میسازیم دوباره
میسازیم صحنتو ، شبیه کاظمین
شیشگوشه میسازیم ، چون شیشگوش حسین
شبیه گنبد امام رضا
گنبد طلا ، میسازیم ما
گلدستههاتو مثل کربلا
ناز و زیبا ، میسازیم ما
رواق به اسم مادرت زهرا
برات آقا ، میسازیم ما
"آقام نقی آقام ، آقام نقی آقام"
از عشق تو سرشاریم ، از دشمنت بیزاریم
از هیچکسی جز شما ، واهمهای نداریم
سر منکر تو رو ، روی سینهش میگذاریم
ایشالله یه روزی ، میاد مهدی ما
میگیریم آقاجون ، انتقام شما
دنبال پرچم یا لثارات
همراه آقا ، میریم ماها
میگیریم انتقام از دشمنا
خدا بخواد ، یه روز ماها
ایشالله با آقا و نوکرا
به کربلا ، میریم ماها
"آقام نقی آقام ، آقام نقی آقام"
کرببلا قرارِ ، این دل بیقرارم
وقتی که دلتنگ میشم ، مثل بارون میبارم
خودمو با یک سلام ، تو کربلا میگذارم
میزارم دستامو ، من بهروی سینهم
میگم السلام و ، حرمو میبینم
اگه که عالمو بهمن بدن
فقط آقا ، تو رو میخوام
قطرهقطره اشکای چشم من
میگه آقا ، تو گریههام
کمتر آتیش به این دلم بزن
کرببلا ، بزار بیام
"آقام حسین آقام ، آقام حسین آقام"
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نوه ها عزیزن برای پدربزرگا.mp3
5.18M
نوه ها عزیزن برای پدربزرگا
🎙 #حسین_طاهری
✳️ #امام_هادی
#️⃣ #شهادت_امام_هادی
#️⃣ #شور
نوه ها عزیزن برای پدربزرگا
نوه ها که میگن فدای پدربزرگا
خدا چه ذوقی میکنه وقتی میبینه
که دل میدن به حرفای پدربزرگا
تو پدربزرگ صاحب الزمانی
امید قلب شیعیانی
بگو به یار جمکرانی بیا
شما بگی میاد شما بخواهی میاد
خدا میدونه که دنیا منجی میخواهد
یا علی بن جواد دلم آقامو میخواهد ...
وقتی میام به سامرا برا زیارت
با گریه میرم طرف سرداب غیبت
اونجایی که زائرای شیعه میان و
با صاحب الامر میکنن تجدید بیعت
سامرا بوی امام زمانو داره
آره شیعه امیدواره
امید ما ظهور یاره
به زودی این خبر میرسه به همه
تکیه به کعبه زد مهدی فاطمه
یا علی بن جواد دلم آقامو میخواهد ...
روز ظهور منتقم کربلا غوغاست
همه با آقامون میریم قیامت اونجاست
دورش میگردیم وسط بین الحرمین
مهدی برا ما میگه از غیرت عباس
کربلا شروع فصل انتقامه
شمشیر بیرون از نیامه
کار دشمنا تمامه
به پا میشه بازم حکومت علی
مهدی فاطمه است به هیبت علی
یا علی بن جواد دلم آقامو میخواهد .
.
4_5843538297401382106.mp3
7.71M
#زمینه
#شهادت_امام_هادی
#سید_مجید_بنی_فاطمه
#خوش_بحال_سامراییا
خوش به حال سامراییها
که الان تُو حرمت هستن
وعدهشونه هر سال این موقع
همه پای علمت هستن
یکی نوحهخونه برا زائرا
چه حال قشنگیه تُو سامرا
براشون میشه بهترین خاطره
چه خوبه که دورت پر از زائره
میگن که دم حرم؛ موکبها بپا شده
بازم سامرای تو؛ عین کربلا شده
امام هادی الدخیل
.................................
چه تُو سامرا چه تُو هیئت
نوکرات سیاه پوشیدن
همه رو به حرم ایستادن
همه با ادب سلام میدن
یکی اشکش افتاده رو گونههاش
یه پرچم گذاشته روی شونههاش
میگه اومدم امشب اینجا آقا
از اینجا پیاده میرم کربلا
من که دارم میگیرم؛ عمری از تو دینمو
از دست خودت میخوام، رزق اربعینمو
امام هادی الدخیل
#حمید_رمی ✍
.
|⇦•آسمان را آهِ جانسوزت...
#روضه_امام_هادی علیه السلام اجرا شده به نفس حاج #حسن_خلج
●━━━━━━───────
*شب شهادته آقام امام هادیه. امام صادق (ع) فرمودند: ما در مصائب مون پرده رو دل دوستانمون می اندازیم تا کُنه مصیبت ما رو درک نکنند. اگه درک کنند که با ما چه کردند این خلق خدا؛ همشون در دم جان میدن و می میرند...*
آسمان را آه جانسوزت ز پا انداخته
مادرت را باز در هول و وَلا انداخته
*قربون دلت برم زهرا جان، امشب دور و بر سامرا میگرده، دور و بر قبر پسرش می چرخه...*
امشب به امام هادی عرض کن: آقا جان! همه دار و ندار من همین چند قطره اشکه، میریزم به پات امشب..آقا در عوضش یه چیز بزرگ ازت میخوام، اونم اینه؛درهای دل من رو به رو معارفت باز کنی، من وقتی زیارت جامعهٔ کبیره ات رو میخونم، فقط الفاظ و لقلقهٔ زبونم نباشه، بفهمم چی دارم میگم، به کی دارم میگم..*
پوستی بر استخوان داری شبیه مادری
خونِ دل خوردن تو را از اشتها انداخته
رفته رفته حجره ات گودال سرخی می شود
زهر، لبهای شما را از نوا انداخته
*امام هادی تو لحظه های آخرعمرش خودش رو کشید سمت کربلا..همون لحظه هایی که تشنگی کامش رو خشک کرده، زهر به بدن اثر کرده، زبان در دهان مثل چوبِ خشک..سمت کربلا نشست دست راست رو گذاشت رو قلبش..صلی الله علیک یا جداه یا اباعبدالله..حسین...*
میدونم آقا جان، شدت زهر رمق رو از شما گرفته بود. لب هات به هم میخورد، صدات نمیومد. اما بازم خداروشکر، نفس که میکشیدی با هر دم و بازدم کلی خاک تو حلقت نمی رفت....من یه غریب سراغ دارم کربلا.. صورتش رو خاک ها.. محاسنش غرقِ خون. خون از همه ی رگ ها فوران میزنه......
قربون اون آقای غریبی که هم زهرِ تیرهای زهرآلود تشنه اش کرده، هم رفتنِ خون های فراوان تشنه اش کرده، هم آفتاب سوزانِ کربلا تشنه اش کرده، هم داغِ علی اکبر تشنه اش کرده، هم داغِ علی اصغر تشنه اش کرده، هم غصه ی معجر زینب تشنه اش کرده...*
جام می شرمندهٔ اندوه چشمان تو شد
ماجرا را گردن شام بلا انداخته
شاعر : #وحید_قاسمی
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#روضه_امام_هادی_علیه_السلام
#حاج_حسن_خلج
#ماه_رجب
#شهادت_امام_هادی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇
1490867744_5976296616989032480.mp3
14.6M
#امام_هادی_علیه_السلام
#شهادت_امام_هادی
#3رجب
◾️#روضه_امام_هادی علیهالسلام
#یا_شب_افغان_شبی_یا_سحرای_سحری
🔘 #حاج_حسن_خلج
یا شب افغان شبی یا سحر آه سحری
میکند زین دو یکی در دل جانان اثری
خرم آن روز که از این قفس تن برهم
به هوای سر کویت بزنم بال و پری
در هوای تو به بی پا و سری شهره شدم
یافتم در سر کوی تو عجب پا و سری
آنچه خود داشتم اندر سر سوادی تو رفت
حالیا بر سر راهت منم و چشم تری
سالها حلقه زدم بر در میخانه عشق
تا به روی دلم از غیب گشودند دری
هرکه در مزرع دل تخم محبت نفشاند
جز ندامت نبود عاقبت او را ثمری
خبر اهل خرابات مپرسید از من
زان که امروز من از خویش ندارم خبری
از همه چیز گذشتم که ببینم رخ دوست
وحدت آن روز که کردم سر گویش گذری
وحدت کرمانشاهی✍
.
📣 انهدام محلهای تجمع فرماندهان و عناصر اصلی مرتبط با جنایات تروریستی کرمان و راسک در سوریه
اطلاعیه سپاه پاسداران:
🔺سپاه در پاسخ به جنایات اخیر گروهکهای تروریستی ، در به شهادت رساندن مظلومانه جمعی از هموطنان عزیزمان در کرمان و راسک؛ محل های تجمع فرماندهان و عناصر اصلی مرتبط با عملیاتهای تروریستی اخیر؛ به ویژه داعش، در سرزمینهای اشغالی سوریه را شناسایی و آنها را با شلیک تعدادی موشک بالستیک منهدم نمود.
🔺سپاه پاسداران به ملت بزرگ ایران اطمینان میدهد، گروهکهای تروریستی بدخواه ملت ایران هرکجا که باشند را خواهد یافت و آنها را به سزای اعمال ننگینشان خواهد رساند. سایر اهداف منهدم شده اعلام خواهد شد.
....
حمله موشکی به مقرهای جاسوسی و تجمع گروهکهای تروریستی ضدایرانی در اربیل عراق و ناکامی پدافند آمریکایی در برابر موشکهای ایرانی
.
#انتقام_سخت
انگار که بد جور شکر خورده یهود
چون دید عذاب صرصر قوم ثمود
این تازه شروع انتقام است، فقط
این پاسخ گوشوارهی قلبی بود...
#زهرا_فرقانی ✍
.
#زمینه
#شهادت_امام_هادی علیه السلام
کربلایی #حسین_ستوده
تقصیر ماست که تو در اوج غربتی
یا ایها النقی تو سر و پا صلابتی
تو کوه عزتی، تو علمدار غیرتی
یا ایها النقی تو مسیر هدایتی
تو سامرا
بغض عجیبیه بین زائرا
تو سامرا
میباره.... اشک بی صدا
تو سامرا
مثل مدینه میگیره این دل ها
تو از بس که غریب موندی ازت چیزی نمیدونیم
به جز سالی یه بار روضه برای تو نمیخونیم
اللهی که فداییت شم با این چشم های بارونی
غریب آقا، غریب آقا
.
.
#امام_زمان
#امام_حسین
منم همان که به عصیان، شکست پیمانش
همان که جهل، کشیده به سمت کفرانش
امام عصر! منم بندهای که یک عمر است
فریب خورد و به پایان رسیده دورانش
از آسمان نگاهت، مرا گناه انداخت
کشید و بُرد در اعماق چاهِ خسرانش
مرا نخواست کسی و نبود خواهانم
خوشا کسی که تویی خواستار و خواهانش
بیا و حال خوشی را که رفته از دستم
به یک دعای سحرگاه، بازگردانش
رسید بعد فراقت، به وصلِ آغوشت
هر آن که پای ولایت، گذشت از جانش
طوافِ آخر نوکر، به دور ششگوشهست
خوشا به روزیِ سیدرضی و رضوانش
به دل ولای علی هست و از ازل شدهام
به اذن فاطمه از طیف ریزه خوارانش
خدا کند که به یک گوشه چشمِ خود مادر
به نوکران برساند نَمی از احسانش
اگر شروع شود کارها به نام علی
به لطف حضرت زهرا خوشست پایانش
چه منتیست به هر کس شدهست فرزندش
چه مادریست، همه مادران به قربانش
روا نبود چنین، مادری حسینش را...
به روی نیزه ببیند، شود پریشانش
روا نبود که در ازدحام مجلس شام
میان طشت ببیند شکسته دندانش
#محمدجواد_شیرازی ✍
#مناجات
👇
.
#زمینه
#امام_زمان_عج
#زمزمه_امام_زمان
#امان_از_انتظار
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
💢 بند اول
اَمان از انتظار،خستم از روزگار
پس کی میآی آقا،اباصالح
بد شده زمونه،دلم پریشونه
بر لب عجل الا،اباصالح
درسته نوکری پستم،دله آقامو بشکستم
بحق مادرت زهرا یوقت رها نکن دستم
من آرزوم شده یکبار ببینم روی زیبایت
بدون قابل منو تا که بشه جونم به فدایت
بنویس اسممو جزوه غلامان و گداهایت
❇️اباصالح❇️
⏺⏺
💢 بند دوم
محزون و بیقرار،از هجرونت ای یار
بسه دیگه دوری،اباصالح
چشمام نمناک از غم،میباره دمادم
ندارم صبوری،اباصالح
تویی ماهه شبه تارم ، تمومه دار و ندارم
غریبم من در این دنیا شما هستی کس و کارم
گناهانم شده مانع ، نباشم از محبانت
دلم میخواد که باشم جزوه عشاق و ز یارانت
نگاهی کن به من آقا،گرفتارم به چشمانت
❇️ اباصالح ❇️
✍:#الیاس_محمدشاهی ۱۴۰۲/۱۰/۲۴
https://eitaa.com/emame3vom/89558
.👇
.
برگشته اند باز جوانها و پیرها
شرمنده اند شرمنده ها خجل شده ها سربه زیرها
برگشته اند باز گنهکارهای شهر
دور تو ریختن گرفتارهای شهر
از کارهای خویش همه سرشکسته ایم
در روی ما نبند بین ورشکسته ایم
درباز کن که عبد سفر کرده آمده
یک مشت رو سیاه، ضرر کرده آمده
شرمنده ایم کار درستی نداشتیم
در کوله بار، بار درستی نداشتیم
در زیر کوله بار گناهان خمیده ایم
روزی هزار بار خجالت کشیده ایم
دستی از این خمیده بگیری چه میشود؟
این بار هم ندیده بگیری چه میشود؟
عصیان من برای دلم غم درست کرد
در بین این بهشت جهنم درست کرد
آلوده دامنم ولی اشکم به دامن است
تنها رفیق بی کسی ام گریه ی من است
با این دل شکسته ام اینجا چه میکنی؟
با آبروی ریخته ی ما چه میکنی؟
تاریکی دل همه را غرق نور کن
این آبروی ریخته را جمع و جور کن
شرمندگی من بُوَد آهی که میکشم
سنگین شده است بار گناهی که میکشم
امشب خدا کند ملکی بین هَمهَمه
پرونده مرا برساند به فاطمه
تا آن گدا نواز گدا پروری کند
تنها نه من برای همه مادری کند
شاید به التماس دلم اعتنا کند
امشب حرم که رفت مرا هم دعا کند
شبهای جمعه فاطمه از حال میرود
با پهلوی شکسته به گودال میرود
شب تا به صبح فاطمه فریاد میزند
با دیدن گلوی حسین داد میزند
در زیر پای اسب که زیر و زبر شدی
از استخوان سینه ی من با خبر شدی
آنان که روی چادر من پا گذاشتند
پیراهن تو را به تماشا گذاشتند
من گیر کرده بودم تو گیر کرده ای
اما مادر بمیرم این همه تغییر کرده ای
مادر آه تو هم بی جواب بود
او میبرید و روی لبت آب آب بود
.👇
.
📋 سری غرق در خون، گلویی بریده
#روضه
با نوای حاج سید رضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سری غرق در خون، گلویی بریده
بمیرم سر تو چه رنجی کشیده
لبی سرخ و پرپر، لبی پاره پاره
چه مویی! پریشان، چه رنگی! پریده
چه بابای خوبی! ز عالم سری تو
کسی بهتر از تو، ندیده ندیده
*شاعر: #فاطمه_معصومه_شریف
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.
📋نکنه روبرومی خودتی یا عمومی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نکنه روبرومی، خودتی یا عَمومی
نشناختمت هنوزم، خودت بگو کدومی
صورتِ نصفه نیمه، حال سرت وخیمه
به همه گفتم این سر، تموم زندگیمه
منو زدن، منو زدن دشمنت سرم ریخت
منو زدن، منو زدن صورتم بهم ریخت
تو رو زدن، تورو زدن نیزهها و خنجر
تو رو زدن، تورو زدن پیش چشم مادر
*شاعر: #محمد_اسدالهی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
..
📋 به جرم اینكه ندارم پدر زدند مرا
#روضه_حضرت_رقیه (س)
#روضه_امام_حسین (ع)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به جرم اینكه ندارم پدر زدند مرا
شبیه مادر در پشت در زدند مرا
چه بینِ طشت، چه بر نیزه ها زدند تو را
چه در خرابه، چه در رهگذر زدند مرا
همچین که سر و بغل گرفت؛ شروع کرد از موهای بابا رو نوازش کردن، دست توو موهای باباش میکرد، باباجان! من که دیگه مویی برام نمونده بابا...
اومد رسید به پیشونیه بابا؛ بابا! پیشونیتم که شکسته. هی نوازش میکرد تا رسید به این لبا، بابا! تازه فهمیدم یکی دو روز پیش توو مجلس اون نامرد چی شد، عمه نمیذاشت ما ببینیم چادرش و باز کرده بود جلو چشمای ما اما از لابهلای تار و پودای چادر عمه میدیدم یه چوب بالا میره، چوب که پایین میاومد نمیدیدم به کجا میخوره؛ اما میدیدم عمهم با دو دست توو سرش میزنه، هی داره میگه نزن نامرد...
بابا حالا فهمیدم با چوبش داره به کجا میزنه؛ راوی میگه انقدر با مشت توو دهنش زد. بابا لبای تو خونی باشه لب دخترت سالم باشه...
*شاعر : #محسن_عرب_خالقی ✍
.👇
.
📋 کسی چه میدونه چه حالی داره
#زمینه #حضرت_رقیه ۱۴۰۲
حاج #سید_رضا_نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
َکسی چه میدونه چه حالی داره
رقیهی یتیمِ دلشکسته
با اتفاقایی که واسهم افتاد
حق بده که نمازام شده نشسته
میدونی چرا بابا؟!
اول این که خیلی رو خارا دویدم
دوم این که طعم لگد رو چشیدم
سوم این که تا افتادم از رو ناقه
مثل مادرت خمیدم
بشمارم بازم یا نه؟!
بسه دیگه بابا نه؟!
رد بشیم از این حرفا
میریم مدینه یا نه؟!
«بابا، بابا، بابا، بابا
بابا، بابا، بابا، بابا»
خدا کنه هیچ دختری توو دنیا
نَشینه رو ناقه با دست بسته
با اتفاقایی که واسهم افتاد
غرورِ من مثل سرت شکسته
میدونی چرا بابا؟!
اول این که خیلی سرم داد کشیدند
دوم این که گوشوارهم و پس نمیدن
سوم این که خندیدن به اشک چشمام
وقتی لباسام و دیدن
بشمارم بازم یا نه ؟!
اینه رسم دنیا نه
خون شده دلم بابا
میریم مدینه یا نه؟!
«بابا، بابا، بابا، بابا
بابا، بابا، بابا، بابا»
عَلَم اَشکِ روی دوش گرفتم
با عمه زینب ما عَلمدارتیم
رو سرمه سایهی تو همیشه
حق ندارن به من بگن بچه یتیم
میدونی چرا بابا؟!
اول این که خونِ علی توو رَگامه
دوم این که راهت و میدم ادامه
سوم این که مهمون منی بابایی
الان سرت رو پاهامه
میمونم تا فردا نه
دلخورم به وَاللّٰه نه
ظلم و زیر و رو کردم
شدم مثل زهرا نه
«بابا، بابا، بابا، بابا
بابا، بابا، بابا، بابا»
*شاعر: #امیر_حسین_سالاروند
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.👇