1490867744_5976296616989032480.mp3
14.6M
#امام_هادی_علیه_السلام
#شهادت_امام_هادی
#3رجب
◾️#روضه_امام_هادی علیهالسلام
#یا_شب_افغان_شبی_یا_سحرای_سحری
🔘 #حاج_حسن_خلج
یا شب افغان شبی یا سحر آه سحری
میکند زین دو یکی در دل جانان اثری
خرم آن روز که از این قفس تن برهم
به هوای سر کویت بزنم بال و پری
در هوای تو به بی پا و سری شهره شدم
یافتم در سر کوی تو عجب پا و سری
آنچه خود داشتم اندر سر سوادی تو رفت
حالیا بر سر راهت منم و چشم تری
سالها حلقه زدم بر در میخانه عشق
تا به روی دلم از غیب گشودند دری
هرکه در مزرع دل تخم محبت نفشاند
جز ندامت نبود عاقبت او را ثمری
خبر اهل خرابات مپرسید از من
زان که امروز من از خویش ندارم خبری
از همه چیز گذشتم که ببینم رخ دوست
وحدت آن روز که کردم سر گویش گذری
وحدت کرمانشاهی✍
.
📣 انهدام محلهای تجمع فرماندهان و عناصر اصلی مرتبط با جنایات تروریستی کرمان و راسک در سوریه
اطلاعیه سپاه پاسداران:
🔺سپاه در پاسخ به جنایات اخیر گروهکهای تروریستی ، در به شهادت رساندن مظلومانه جمعی از هموطنان عزیزمان در کرمان و راسک؛ محل های تجمع فرماندهان و عناصر اصلی مرتبط با عملیاتهای تروریستی اخیر؛ به ویژه داعش، در سرزمینهای اشغالی سوریه را شناسایی و آنها را با شلیک تعدادی موشک بالستیک منهدم نمود.
🔺سپاه پاسداران به ملت بزرگ ایران اطمینان میدهد، گروهکهای تروریستی بدخواه ملت ایران هرکجا که باشند را خواهد یافت و آنها را به سزای اعمال ننگینشان خواهد رساند. سایر اهداف منهدم شده اعلام خواهد شد.
....
حمله موشکی به مقرهای جاسوسی و تجمع گروهکهای تروریستی ضدایرانی در اربیل عراق و ناکامی پدافند آمریکایی در برابر موشکهای ایرانی
.
#انتقام_سخت
انگار که بد جور شکر خورده یهود
چون دید عذاب صرصر قوم ثمود
این تازه شروع انتقام است، فقط
این پاسخ گوشوارهی قلبی بود...
#زهرا_فرقانی ✍
.
#زمینه
#شهادت_امام_هادی علیه السلام
کربلایی #حسین_ستوده
تقصیر ماست که تو در اوج غربتی
یا ایها النقی تو سر و پا صلابتی
تو کوه عزتی، تو علمدار غیرتی
یا ایها النقی تو مسیر هدایتی
تو سامرا
بغض عجیبیه بین زائرا
تو سامرا
میباره.... اشک بی صدا
تو سامرا
مثل مدینه میگیره این دل ها
تو از بس که غریب موندی ازت چیزی نمیدونیم
به جز سالی یه بار روضه برای تو نمیخونیم
اللهی که فداییت شم با این چشم های بارونی
غریب آقا، غریب آقا
.
.
#امام_زمان
#امام_حسین
منم همان که به عصیان، شکست پیمانش
همان که جهل، کشیده به سمت کفرانش
امام عصر! منم بندهای که یک عمر است
فریب خورد و به پایان رسیده دورانش
از آسمان نگاهت، مرا گناه انداخت
کشید و بُرد در اعماق چاهِ خسرانش
مرا نخواست کسی و نبود خواهانم
خوشا کسی که تویی خواستار و خواهانش
بیا و حال خوشی را که رفته از دستم
به یک دعای سحرگاه، بازگردانش
رسید بعد فراقت، به وصلِ آغوشت
هر آن که پای ولایت، گذشت از جانش
طوافِ آخر نوکر، به دور ششگوشهست
خوشا به روزیِ سیدرضی و رضوانش
به دل ولای علی هست و از ازل شدهام
به اذن فاطمه از طیف ریزه خوارانش
خدا کند که به یک گوشه چشمِ خود مادر
به نوکران برساند نَمی از احسانش
اگر شروع شود کارها به نام علی
به لطف حضرت زهرا خوشست پایانش
چه منتیست به هر کس شدهست فرزندش
چه مادریست، همه مادران به قربانش
روا نبود چنین، مادری حسینش را...
به روی نیزه ببیند، شود پریشانش
روا نبود که در ازدحام مجلس شام
میان طشت ببیند شکسته دندانش
#محمدجواد_شیرازی ✍
#مناجات
👇
.
#زمینه
#امام_زمان_عج
#زمزمه_امام_زمان
#امان_از_انتظار
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
💢 بند اول
اَمان از انتظار،خستم از روزگار
پس کی میآی آقا،اباصالح
بد شده زمونه،دلم پریشونه
بر لب عجل الا،اباصالح
درسته نوکری پستم،دله آقامو بشکستم
بحق مادرت زهرا یوقت رها نکن دستم
من آرزوم شده یکبار ببینم روی زیبایت
بدون قابل منو تا که بشه جونم به فدایت
بنویس اسممو جزوه غلامان و گداهایت
❇️اباصالح❇️
⏺⏺
💢 بند دوم
محزون و بیقرار،از هجرونت ای یار
بسه دیگه دوری،اباصالح
چشمام نمناک از غم،میباره دمادم
ندارم صبوری،اباصالح
تویی ماهه شبه تارم ، تمومه دار و ندارم
غریبم من در این دنیا شما هستی کس و کارم
گناهانم شده مانع ، نباشم از محبانت
دلم میخواد که باشم جزوه عشاق و ز یارانت
نگاهی کن به من آقا،گرفتارم به چشمانت
❇️ اباصالح ❇️
✍:#الیاس_محمدشاهی ۱۴۰۲/۱۰/۲۴
https://eitaa.com/emame3vom/89558
.👇
.
برگشته اند باز جوانها و پیرها
شرمنده اند شرمنده ها خجل شده ها سربه زیرها
برگشته اند باز گنهکارهای شهر
دور تو ریختن گرفتارهای شهر
از کارهای خویش همه سرشکسته ایم
در روی ما نبند بین ورشکسته ایم
درباز کن که عبد سفر کرده آمده
یک مشت رو سیاه، ضرر کرده آمده
شرمنده ایم کار درستی نداشتیم
در کوله بار، بار درستی نداشتیم
در زیر کوله بار گناهان خمیده ایم
روزی هزار بار خجالت کشیده ایم
دستی از این خمیده بگیری چه میشود؟
این بار هم ندیده بگیری چه میشود؟
عصیان من برای دلم غم درست کرد
در بین این بهشت جهنم درست کرد
آلوده دامنم ولی اشکم به دامن است
تنها رفیق بی کسی ام گریه ی من است
با این دل شکسته ام اینجا چه میکنی؟
با آبروی ریخته ی ما چه میکنی؟
تاریکی دل همه را غرق نور کن
این آبروی ریخته را جمع و جور کن
شرمندگی من بُوَد آهی که میکشم
سنگین شده است بار گناهی که میکشم
امشب خدا کند ملکی بین هَمهَمه
پرونده مرا برساند به فاطمه
تا آن گدا نواز گدا پروری کند
تنها نه من برای همه مادری کند
شاید به التماس دلم اعتنا کند
امشب حرم که رفت مرا هم دعا کند
شبهای جمعه فاطمه از حال میرود
با پهلوی شکسته به گودال میرود
شب تا به صبح فاطمه فریاد میزند
با دیدن گلوی حسین داد میزند
در زیر پای اسب که زیر و زبر شدی
از استخوان سینه ی من با خبر شدی
آنان که روی چادر من پا گذاشتند
پیراهن تو را به تماشا گذاشتند
من گیر کرده بودم تو گیر کرده ای
اما مادر بمیرم این همه تغییر کرده ای
مادر آه تو هم بی جواب بود
او میبرید و روی لبت آب آب بود
.👇
.
📋 سری غرق در خون، گلویی بریده
#روضه
با نوای حاج سید رضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سری غرق در خون، گلویی بریده
بمیرم سر تو چه رنجی کشیده
لبی سرخ و پرپر، لبی پاره پاره
چه مویی! پریشان، چه رنگی! پریده
چه بابای خوبی! ز عالم سری تو
کسی بهتر از تو، ندیده ندیده
*شاعر: #فاطمه_معصومه_شریف
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.
📋نکنه روبرومی خودتی یا عمومی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نکنه روبرومی، خودتی یا عَمومی
نشناختمت هنوزم، خودت بگو کدومی
صورتِ نصفه نیمه، حال سرت وخیمه
به همه گفتم این سر، تموم زندگیمه
منو زدن، منو زدن دشمنت سرم ریخت
منو زدن، منو زدن صورتم بهم ریخت
تو رو زدن، تورو زدن نیزهها و خنجر
تو رو زدن، تورو زدن پیش چشم مادر
*شاعر: #محمد_اسدالهی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
..
📋 به جرم اینكه ندارم پدر زدند مرا
#روضه_حضرت_رقیه (س)
#روضه_امام_حسین (ع)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به جرم اینكه ندارم پدر زدند مرا
شبیه مادر در پشت در زدند مرا
چه بینِ طشت، چه بر نیزه ها زدند تو را
چه در خرابه، چه در رهگذر زدند مرا
همچین که سر و بغل گرفت؛ شروع کرد از موهای بابا رو نوازش کردن، دست توو موهای باباش میکرد، باباجان! من که دیگه مویی برام نمونده بابا...
اومد رسید به پیشونیه بابا؛ بابا! پیشونیتم که شکسته. هی نوازش میکرد تا رسید به این لبا، بابا! تازه فهمیدم یکی دو روز پیش توو مجلس اون نامرد چی شد، عمه نمیذاشت ما ببینیم چادرش و باز کرده بود جلو چشمای ما اما از لابهلای تار و پودای چادر عمه میدیدم یه چوب بالا میره، چوب که پایین میاومد نمیدیدم به کجا میخوره؛ اما میدیدم عمهم با دو دست توو سرش میزنه، هی داره میگه نزن نامرد...
بابا حالا فهمیدم با چوبش داره به کجا میزنه؛ راوی میگه انقدر با مشت توو دهنش زد. بابا لبای تو خونی باشه لب دخترت سالم باشه...
*شاعر : #محسن_عرب_خالقی ✍
.👇