eitaa logo
امام حسین ع
21.7هزار دنبال‌کننده
413 عکس
2.1هزار ویدیو
2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5904238361526143097.ogg
223.4K
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ مطمئنم این شبا با عنایت شما مینویسن توی تقدیرم اربعین کربلا میمیرم از نجف پیاده،میزنیم به جاده اگه مولا بخواد امسال و میرم با خونواده به اشکای این همه نوکر|الهی العفو۳ به حق مظلومی حیدر|الهی العفو۳ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ https://eitaa.com/emame3vom/93098 .
. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کارمه گریه،مثل یتیما بخر تو اشکامو آقا مثل قدیما کارم دوباره افتاده دست کریما روزه و یاد قحطی آبم ماه رمضون که تشنمه یاد ربابم یاد لبای خشک اون طفل ربابم یارُدَّ کُلَّ غَریب؛ تو قتلگاه نبود حبیب حسین شدش شیب الخضیب حسین شدش شیب الخضیب یافُکَّ کُلَّ اَسیر؛ گذاشتنش بین حصیر گذاشتنش بین حصیر گذاشتنش بین حصیر (رَبَّ شَهرِ رَمَضان،ما را به کربلا برسان) ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ ماه رمضون با،اشکای نم‌نم لحظه شماری میکنم،بیاد محرم لحظه شماری میکنم،بیاد محرم یا قتیل العبرات؛ سینه زنت بمیره برات سینه زنت بمیره برات سینه زنت بمیره برات (رَبَّ شَهرِ رَمَضان،ما را به کربلا برسان) ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ بزار بگم با،زبون ساده همین حسین حسین هم از سرم زیاده خد اجازشو به هر کسی نداده رحمت واسعه ای؛ امام حسین همه ای امام حسین همه ای امام حسین همه ای (رَبَّ شَهرِ رَمَضان،ما را به کربلا برسان) ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ https://eitaa.com/emame3vom/93099 👇
شورپایانی.mp3
6.64M
🏴 | با غم دوری... 🎙 کربلایی ️📆 یکشنبه ۲۰ فروردین ۱۴۰۲ 🏷با غم دوری لاتؤدبنی علیه_السلام ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ با غم دوری لا تودبنی من دوست دارم لا تودبنی عذاب اینه که اسم تو بیاد و گریم نگیره عذاب اینه که عاشق واسه معشوق آخر نمیره عذاب اینه محرم بیاد پا علم نباشم عذاب اینه شبای اریعین من حرم نباشم حسین حسین حسین تو بگذر از خطای من حسین حسین حسین عزیز لحظه های من کاش به دست تو گره هام وا شه سفر بعدی کربلا باشه دلم میخواد کسی دوست و رفیق دلم نباشه دلم میخواد غم من جز فراق حرم نباشه دلم میخواد فقط مال تو باشم نه مال دنیا دلم میخواد روی پات سر بذارم مثل شهیدا حسین حسین حسین بمون بمون برای من حسین حسین حسین عزیز لحظه های من ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
روزه اولی‌ها.mp3
1.69M
🔹روزه اولی‌ها🔹 این اولین ساله که دعوتم توی یه مهمونی بی‌نظیر‌ روزه یه کم سخته برام هنوز اما خودت دست منو بگیر‌ دارم کبوتر می‌شم و انگار حس می‌کنم که وقت پروازه دل می‌زنم به دریا بسم‌الله انگار آغوش خدا بازه نیت می‌کنم، قُربَةً اِلی الله‌ روزه می‌گیرم‌، خوشحالم تو این راه هستم درس عاشقی، می‌گیرم تو این ماه عهد عاشقی، با بقیة الله بستم «یا رَبَّنا، یا رَبَّنا» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ حس می‌کنم خیلی بزرگ شدم دارم به چشم تو میام خدا‌ اگه بخوای اَجری بهم بدی ظهور آقامو می‌خوام خدا تازه شروع راهمه امسال‌ تازه می‌فهمم بعضی حرفا رو لب‌تشنه می‌شد یا حسین‌ می‌گفت حالا می‌فهمم حال بابا رو نیت می‌کنم، قُربَةً اِلی الله‌ روزه می‌گیرم‌، خوشحالم تو این راه هستم درس عاشقی، می‌گیرم تو این ماه عهد عاشقی، با بقیة الله بستم «یا رَبَّنا، یا رَبَّنا» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ من قطره‌ام اما دلم می‌خواد با لطف مولا بی‌کران بشم تکلیف من اینه که بعد از این سرباز صاحب‌الزمان بشم هر جا که روزه واسه من سخت شد یاری می‌گیرم از خود آقا می‌خوام که فرمانده‌م بشه مهدی جز این نمی‌خوام چیزی از دنیا نیت می‌کنم، قُربَةً اِلی الله‌ روزه می‌گیرم‌، خوشحالم تو این راه هستم درس عاشقی، می‌گیرم تو این ماه عهد عاشقی، با بقیة الله بستم «یا رَبَّنا، یا رَبَّنا» 📝 .
. 🎙سبک زمزمه مناجات به سبک سلام آقا... ----------------------------- خدای من – خدای من خدای من خدای من . گنهکاری پشیمانم نگاهی کن . براین چشمان گریانم بدی هام و . به خوبی تو بَدَل کردی دلم پُر بود . من و آروم بغل کردی خدای من – خدای من خدای من خطاکردم . ولی انگار ندیدی تو روی کارام . همش پرده کشیدی تو قسم میدم . تورو بر چادرِ مادر قسم میدم . تورو بر غربت حیدر خدای من – خدای من خدای من شبه جمعه.بیا مارو ببخش امشب قسم میدم.بحق دلبره زینب حرم غوغا. میشه چون محشری برپا میاد امشب. صدای مادرت زهرا حسین جانم- حسین جانم حسین جانم سلام آقا . هوای کربلا دارم بدم اما . می دونی که دوست دارم سلام آقا . ببین تو اشک نوکرها بخرمارو . بحق مادرت زهرا حسین جانم- حسین جانم حسین جانم براتِ ما . به نام زینب امضا کن اگه میشه .شهادت روزی ما کن شب جمعه . رسیده کربلا مادر زده ناله . کنار پیکری بی سر حسین جانم- حسین جانم حسین جانم لبِ تشنه . سر از پیکر جدا کردند تورو عریان . روی خاکا رها کردند به پهلوهات . یکی نیزه فرو می کرد پیش چشمام . تنت رو زیرو رو می کرد حسین جانم- حسین جانم حسین جانم دیدم مادر . که گیسوهات پریشونه لبای تو لگد خورده پر از خونه شبیه من . زمین خوردی ،گیرافتادی پیش چشمام. تو ذرّه ذرّه جون دادی حسین جانم- حسین جانم حسین جانم ✍ .
ای که با آلوده ای چون من مدارا می کنی دردهایم را به یک ناله مُداوا می کنی تو کریم ِ سفره داری من گدایِ دوره گرد باگدایِ خود همیشه با کرم تا می کنی منکه امروزم همیشه بدتر از دیروز شد راحتم کن پس چرا امروز وفردا می کنی تاجوانی دیده گریان عذر خواهی می کند باملائک مینشینی و تماشا می کنی هرکسی را دوست داری همنشین خود کنی پایِ اورا یک سحر صحنِ نجف وا میکنی لایق لطفت نبودم ، منکه میدانم اگر لطف بر ما می کنی با عشقِ مولا میکنی تاکه می گویم حسین، عرشِ تو میریزد بهم گوئیا درسینه ام شش گوشه بر پا میکنی هرکه بر پیشانی اش بنوشته «زوّارالحسین» در قیامت زود میگردی وپیدا می کنی گریه کن هایِ حسین محشر مُعَطّل نیستند راهشان را جانب باب ُ الحسین وا می کنی شک ندارم هرکسی شد بیشتر خرجِ حسین عاقبت اورا جنان مهمان ِ زهرا می کنی هرکه آمد صحنِ سلطان ، گوشة باب الجواد کربلایش را همان لحظه تو امضا می کنی یعنی امسال اربعین من هم خدائی می شوم؟ از نجف پایِ پیاده کربلایی می شوم ✍ .
آمده برگ دعوتی از عرش ایهاالناس دعوتید همه وقت درهم خریدن آمده است غرق دریای رحمتید همه سرِ شب تا سحر منادی حق هر گنهکار را صدا کرده منِ آلوده هم طمع کردم «دائمَ الفضل»، سفره واکرده باز کرده دو دستِ رحمت خویش تا که شاید من و تو برگردیم طعم آغوش ِ مهربانش را سحر جمعه تجربه کردیم مهربان‌تر ز مادر است خدا ما که هستیم ، عبدِ فَرّاریم با تمام گناهکاری مان در جگر حب مرتضی داریم سینه ام مثل حضرت زهرا میدهد چون بهشت بوی نجف وقت جان دادنم بچرخانید جای قبله مرا به سوی نجف قلب من با غم امام حسین مثل تربت طهارتی دارد بهتر از گریه بر امام حسین چشم من چه عبادتی دارد شب جمعه شب زیارتی است می زنم ناله با دلی بی تاب دست بر سینه رو به کرببلا السلام علیک یا ارباب تا سحر از کنار تربت تو شب جمعه صدای آه آید کوچه وا می کنند تا مادر دم ِ گودال قتلگاه آید می زند ناله ای حسین ِ عزیز گیسوانت کجاست شانه زنم یاد ِ هرضربه ای که خوردی تو درد می گیرد ای حسین ، تنم نیزه ها در قیام و سجده شان اشهد حنجر تو را خواندند عده ای آمدند در گودال صورتت رو به خیمه چرخاندند آتش افتاده بود بر جگرت آسمان را چو دود می دیدی خواهرت را محاصره کردند خواهرت را کبود می دیدی سر اینکه سر تو را نبُرند رو زده خواهر تو بر دشمن هرچه فریاد زد نزن نامرد عمرسعد گفت که شمر بزن دست و پاگیر سر بریدن شد گفت بیرون کنید این زن را با ته نیزه و قلاف زدند بر سر و صورتش چنان زهرا کار از سنگ و چوب و نیزه گذشت پیر مردی عصا زنان آمد شمر و خولی که غارتش کردند نیمه شب تازه ساربان آمد ✍ .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 🔊 شعبانیه l شب دهم 📆 شنبه ۱۹ اسفند ماه ۱۴۰۲ 🔷 حاج 🔊 | گرچه گنه کاریم اما عشق خوی ماست 🔊   / اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اسْمَعْ دُعَائِي إِذَا دَعَوْتُک 🔊 l هر که دیدار من سوخته جان می آید 👇👇👇 📋در بسته بود اما در را کریم وا کرد حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ در بسته بود اما در را کریم وا کرد از بس گدا بر این در هرشب خدا خدا کرد با یا کریم و یا رَبّ حاجت گرفت سائل از بس نشست اینجا، از بس که پا به پا کرد مولا به عبد رو داد تا بنده رو نگیرد بنده فقط جفا و مولا فقط وفا کرد دست مرا گرفت و با خود به خانه‌اش بُرد او این غریبه را هم با خویش آشنا کرد روراست باشم اصلا، خیلی به ما بهاء داد بی‌قیمتیم و ما را با اشک پُر بهاء کرد از او مدام دعوت، از ما نشد اجابت بی‌اعتنا شدیم و او باز اعتنا کرد با او وفا نکردیم، او را صدا نکردیم با این وجود ما را راهی به کربلا کرد ما را به هیئت آورد، بین رعیّت آورد ارباب دید ما را، در را دوباره وا کرد با این که سر جدا بود، بر روی نیزه‌ها بود دید اشکمان درآمد خیلی به ما دعا کرد مغرب رسید و عرش خدا خورد بر زمین از اسب سیدالشهدا خورد بر زمین او بیشتر ز تشنگی خود گرسنه بود اصلا نخورد آب و غذا خورد بر زمین هر نیزه رفت خدمت یه عضو از تنش آقای میان معرکه تا خورد بر زمین شاعر: ........ 📋 خواهر! از زهر جفا بال و پرم می‌سوزد (ع) حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ خواهر! از زهر جفا بال و پرم می‌سوزد با تو آن قدر بگویم جگرم می‌سوزد جگرم سوخت ولی از اثر زهر نبود جگرم از غم مادر - پدرم می‌سوزد لحظه‌ای هم نرود از نظرم آتش در دائما فاطمه، پیش نظرم می‌سوزد زینب! از غم من اشک مریز و بنگر وز غم کرب و بلا چشم تَرَم می‌سوزد *شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📋 هی می‌گفت جگرم! جگرم! (ع) (ع) حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ وقتی بی‌بی برادراش و و صدا کرد:« بیاید؛ حسنم داره جون میده». سریع حسین و اباالفضل اومدن بالا سر امام حسن نشستن، شروع کرد ابی عبدالله گریه کنه بالا سر این آقامون. روایت میگه: اشک از چشمای امام حسین جاری شد. ولی نمی‌خواست کسی اشکش و ببینه. با یه دست افسار اسب رو گرفته بود؛ یه دستم به کمرش گرفته بود. هر دفعه هی این افسار و رها می‌کرد، با این گوشه آستینش اشکاش و پاک می‌کرد. شروع کرد ابی عبدالله گریه کنه... آقا بی‌حاله؛ آروم آروم چشماش و باز کرد! دید ابی عبدالله داره گریه می‌کنه، هیشکی گریه حسین رو نمی‌تونه ببینه؛ مادرش هم نمی‌تونست گریه‌ش و ببینه؛ به علی سفارش کرد: علی جان! حسینم و بین این همه‌ی این یتیما حسین و بیشتر هواش و داشته باش؛ این شبا از خواب بیدار میشه، کاسه آب بالا سرش بذار؛ این وقتی در رحم من بود هی از اون موقع می‌گفت:« جگرم!». اینقدر ابی عبدالله بالا سر امام حسن گریه کرد، آخه امام حسن می‌گفت:« جگرم! جگرم! و به خودش می‌پیچید». ابی عبدالله خب نمی‌تونه ببینه؛ داداشه، برادره؛ یهو آقامون یه نگاهی به ابی عبدالله کرد گفت:« حسین جان! از جگرم جگرم من داری گریه میکنی؟! «لَا یَوْمَ‏ کَیَوْمِکَ یَا اَبا عَبْدِالله»... الآن شما هستید به من آب میدید؛ هوای من و دارید؛ منو رو به قبله خوابوندید؛ یه روزی میاد یه عده دورت و می‌گیرن هرچی هی داد می‌زنی:« جگرم! جگرم!»... یه نفر تا دید ابی عبدالله داره میگه:« جگرم! یه ظرف آبی برداشت. بچه‌ها دارن نگاه می‌کنن، خواهرش داره نگاه میکنه؛ گفتن الآن آب به ابی عبدالله میدن؛ یه مرتبه دیدن اومد تو گودال، حسین! تشنته؟! آب میخوای؟! اینم آب. دیدن جلو چشمای ابی عبدالله این آبا رو ریخت رو زمین ریخت؛ گفت:« آب هست و بهت نمیدیم». ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .
4_6010155158443398399.mp3
11.53M
گرچه گنه کاریم اما عشق خوی ماست این آیه‌ی تطهیر کارش شست و شوی ماست با این همه جرم و خطا باکی ز محشر نیست عشق علی و آل او تا آبروی است آن روز که مادر ز فرزندش گریزان است زهرا در آن هنگامه گرم جست و جوی ماست چون بچه ی تازه بدنیا آمده پاکیم تا قطره های اشکِ ما آب وضوی ماست تا با علی هستیم و فرزند زهراییم پس نفخه ای از سیب جنت ،عطر و بوی ماست ما جایمان در جنتُ الزهراست وقتی که ایوان طلای شاهِ مردان آرزوی ماست حرف علی شد باز مهمان نجف گشتیم دیدیم که خیل ملک تسبیح گوی ماست حق علی این روزهای آخر شعبان بگذر ز ما ماه مبارک پیش روی ماست لعنت به آن که منصب او را تصاحب کرد روز محشر مغبض حیر، عدوی ماست لعنت به آن که همسرش را پیش چشمش زد این بغض مثل استخوانی در گلوی ماست زهرا زمین افتاد یا حیدر نمیدانم اینجا به بعده روضه ها سِرِ مگوی ماست