eitaa logo
امام حسین ع
21.9هزار دنبال‌کننده
413 عکس
2.1هزار ویدیو
2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
چاوشی برگشتن کربلا با سبک / مرغ خوش الحان 🌷🌷🍀🍀🍀____________ اومده زائر. از کوی یار و کعبهٔ دلها کرببلا و تربت پاک حسین و سقّا بوی حسینی هر دم رسد بر جان و مشامم شکرت کنم من. یارب دمادم زین فیض عظما خوشا بحالت ای همافر مهمون شدی بکوی اکبر شهدِ زیارتت گوارا قسمت شود یک بار دیگر حسین حسین حسین زهرا ۲ 🌷🌷🍀🍀🍀____________ چه خاکی داری دیار عشق و دیار ایثار کرببلایت. هرکی ببینه. میشه گرفتار خون خدائی دلم اسیره کوی تو گشته برات من را بده تو مولا حق علمدار دلم میخواد کربلا باشم ز اشک غم گلاب بپاشم بدون عشق تو یه لحظه نمیخوام که تو دنیا باشم حسین حسین حسین زهرا ۲ 🌷🌷🍀🍀🍀____________ ازای خونت خدا بهت داد ارث امامت خاک تو گشته دوای درد و کنی شفاعت ندارد هیچ جا قداستی که. داره حریمت نود تا حج میده اون کسی که بیاد زیارت عزیز پیغمبر و زهرا دوای فطرسی تو مولا خون خدا هستی به عالم به کربلا کشتهٔ اعدا حسین حسین حسین زهرا ۲ 🌷🌷🍀🍀🍀____________ برگشتم امّا میآن قلبم نوا گذاشتم سوختم برایت. وقتی حریمت. من پا گذاشتم ز قتله گاهت. رسد بگوشم. نالهٔ زینب ترا حسینجان. میان دشمن. من جا گذاشتم قصّه نمیره از دلِ من غم است همیشه محفل من به دوستی ات نوشیده ام شیر سرشته شد آب و گل من حسین حسین حسین زهرا ۲ 🌷🌷🍀🍀🍀____________ بسوزی ای دل زبهر مولا که سر ندارد غریب و تنهاست. به کربلا او مادر ندارد (صفا) بریز اشک زسوز سینه بزن تو برسر صغرا مدینه نشسته محزون خبر ندارد درد مرا زمهر دوا کن قسمت ما کرببلا کن هرکی نداره مهر مولا بین رفیقان سوا کن حسین حسین حسین زهرا 2 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
. به اُمیدِ گوشه چشمت چقدر گدا نشسته نه فقط گدا که حتی ، صف اغنیا نشسته منِ بنده را ز خیل حشمت سوا مفرما که به خوان لطف و جودت همه ماسوا نشسته "اَنا مِن شروط" یعنی که ولای توست توحید حرمت نشسته هر کس ، حرم خدا نشسته "اَنا مِن شروط" یعنی که به گِرد کعبه حاجی چو رضا نباشی از او ، ز خدا جدا نشسته "اَنا مِن شروط" یعنی مرو راه دیگر ای دل به خدا رسیده هر کس به ره رضا نشسته تو ز هیچکس نپرسی : "ز کجایی و که هستی؟" که غریبه هم ز لطفِ تو چو آشنا نشسته نه فقط که رو سپیدان به نماز ایستاده به نیاز ، روسیاهان همه با حیا نشسته همگی به دام لطف تو اسیر گشته اینجا که کمند لطف و جودت به کمینِ ما نشسته به جز از تو که نشستی سر سفره با گدایان به خدا نبوده شاهی بغل گدا نشسته چو نگین پادشاهی که نشسته بر رکابش به دلم محبّتِ تو چقَدَر به جا نشسته شده "فابک للحُسین" تو دلیل گریه هایم که همیشه در دل تو غم کربلا نشسته 🔸شاعر: . ☀️أَلسَّلٰامُ عَلَیکَ یٰا عَلی اِبنِ موسَی أَلرّضٰآ أَلمُرتَضٰی . ☀️در حديث سلسه الذهب ☀️کَلِمَةُ لا إلهَ إلّا اللّهُ حِصني فَمَن دَخَلَ حِصني اَمِنَ مِن عَذابي بِشُرطِها وَ شروطِها و أنَا مِن شُروطِها. ☀️وجود مبارک امام رضا ( ع) حلقه وصل امامت تا وجود مبارک امام زمان ( عج ) است. .............. . تو آن حسی که گاهی در دلی آگاه می آیی مثال حس خوب شاعری، ناگاه می آیی نگاهت مأمن ایمان و کویت ضامن جان ها تو آن آرامشی که در "أمین الله" می آیی تو آن شاهی که با افتادگان همراه می گردد تو از بس مهربانی با رعیّت راه می آیی تو آن مهری که مهرت را دریغ از کس نخواهی کرد تو آن ماهی که بر دل جویی از هر چاه می آیی تو خورشید زمین هستی و نور آسمان هایی که از رحمت سراغ مردم گمراه می آیی بنازم رأفتت را ای امام مهربانی ها به استقبال زائر در مسیر راه می آیی رضایی و همه از سایه ی لطفت رضا هستند که حتی در نگاه دشمنان دل خواه می آیی وداعت با مزار ختم مرسل گفت با تاریخ می آیی سوی مرو امّا تو با اکراه می آیی ولی عهد رسول اللهی و سلطان دل هایی به ظاهر پیش ظلم دشمنان کوتاه می آیی تویی آن مَظهر "راضیّةً مرضیّه" ی قرآن که راضی بر قضا سوی شهادت گاه می آیی امید ما تویی روز قیامت ای که فرمودی: سه جا بر یاری زوّار این درگاه می آیی .
. باز گشت از حریم رضوی علیه السلام ------------- خسته ی راه آمدم خُرم از آن می روم لطف رضا دیده ام لاله فشان می روم تربت مولا رضا جنت اعلای ماست من که بهشتی شدم ، گر ز جنان می روم بس که دمد بوی عشق از حرم با صفاش پیر رسیدم ولی مثل جوان می روم ظهر ز تهران روان جانب مشهد شدم وقت اذان آمدم ، وقت اذان می روم جانب سلطان عشق آمده ام غرق غم ناله کنان آمدم ، خنده کنان می روم من که طلب می کنم زائر مولا شوم باز به مشهد روم ، گر چه روان می روم آمده ام خسته جان ، رفته ام آسوده دل باز چنین آمدم باز چنان می روم دست تهی آمدم نزد امام رئوف از کرمش بر دلم مانده نشان می روم فرق ندارد بدان مُلک جهان مُلک اوست من ز حریمش کران تا به کران می روم «یاسرم» و با شعف مهر امامم به دل نام رضایم کنون ورد زبان می روم ** «یاسر»✍ .
. نوحه   زائرِ کوی حسین، زائرِ بیتِ خداست ملجأ و مأوایِ ما،تا به ابد کربلاست ما که روان گشته ایم،سویِ نجف کربلا بال هزاران ملک، زیر قدمهای ماست تا که مشرف شدیم در حرم شاه دین در حق جا ماندگان ذکر لب ما دعاست در حرمِ ساقیِ، دشت بلا هر دعا حول ظهور فرج، از دل و جان یکصداست کوهِ معاصی به دوش، رفته و برگشته ایم بخششِ جرم و گنه،حاصلِ این ماجراست ✍ ............ زائر 👇👇👇
کربلا مقدّم🎤 خوش اومدید آی زائرا از سفر کرببلا سوغاتی ما عاشقا خاک کف پای شما سوغاتی ما عاشقا بوسه کف پای شما پیاده رفتین و به آرزوتون رسیدین یه خط روی اسم لیلی و مجنون کشیدین با اشک چشاتون صفا کنید با تاول پاتون صفا کنید امشبَ رو با یاد کربلا با هروله هاتون صفا کنید آقام آقام آقام یا حسین ازاین به بعد تو حاجتام چیزی نمیخوام من جز این پای پیاده کربلا بیام من هر سال اربعین مزه و لذتش نمیره از زیر زبون لحظه ای که نور گنبد میخورد به چشمتون رفتن شما شد مقدمه سال دیگه از دم بریم همه بعد روضه تو بین الحرمین با بیرق هیئت تا علقمه آقام آقام آقام یا حسین https://www.zakerin.ir/play/37494
4_6048465386255420090.mp3
15.41M
. 🔊 ⭕ متن:ای نفس خرم باد صبا... 🎤 کربلایی 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 ای نفس خرم باد صبا از برِ یار آمده‌ای مرحبا چه خبر از حرم اباعبدالله حرم محترم اباعبدالله بگو از، اباالفضل بگو از بین‌الحرمین بگو از، کربلا بگو از زوار حسین خانۀ ما کربلا میخانۀ ما کربلا محفل ما کربلا عشق دل ما کربلا کربلا کربلا کربلا... 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 گوش کن ای پیک نسیم صبا گر بروی بار دگر کربلا دل ما همسفر تو باشد ای کاش دم باب‌القبله به یاد ما باش جای ما، را بگیر کربلا، اگر بروی وعدهٔ، ما همه اربعین، پیاده‌روی خواهش ما کربلا آرامش ما کربلا ما و دمِ کربلا دیدار همه کربلا کربلا کربلا کربلا... .
. علیه_السلام چه کربلاست که آدم به هوش می آید هنوز نالهء زینب، به گوش می آید چه کربلاست کز آن بوی سیب می آید صدای نالهءشاهی غریب می آید چه کربلاست کز او بوی مشک می آید هنوز خون ز دولبهای خشک می آید چه کربلاست که بوی گلاب می آید صدای گریهء طفل رباب می آید چه کربلاست که بوی عبیر می آید صدای کودک ناخورده شیر می آید چه کربلاست که بانگ صفیر می آید هنوز نالهء طفل صغیر می آید جواب طفلک شش ماهه داده شد با تیر عدو به تیر جفا داده بود اورا شیر چرا نگفته کسی آب مَهر مادر اوست برای چیست که عطشان علیِ اصغر اوست چه کربلاست که سقای آن شده بی دست عدو زکینه سرش با عمودکین بشکست چه کربلاست که آبش به قیمت جان ست به گوش جان همه‌جا ناله های طفلان ست مگر به کرببلا آب قیمت جان ست چرا نگفته کسی این حسین مهمان ست چرا به تشنه لبان هیچ کس جواب نداد به کام تشنه‌ءشان یک دو جرعه آب نداد چه کربلاست علی اکبر اربا اربا شد شهید کینه به پیش دو چشم بابا شد چه کربلا که دل ترک خواب می گوید هنوز تشنه لبی آب آب می گوید چه کربلاست که زینب شکسته می آید به سوی کعبه اش احرام بسته می آید چه کربلاست که هرعقل مات وحیران ست هنوز پیکر شه زیر سم اسبان ست 👇
. زائر کربلا رسیده کرم ز مولایش بدیده اشک از دو چشم او چکیده خوش آمدی زائر ارباب۳ زائر مرتضی شده او زائر سامرا شده او زائر کربلا شده او خوش آمدی زائر ارباب۳ از کرم و لطف پیمبر شد در نجف مهمان حیدر از جام عشقش زده ساغر خوش آمدی زائر ارباب۳ قسمت او کربلا شد دیگر ز رنج و غم رها شد با عشق مولا آشنا شد خوش آمدی زائر ارباب۳ محضر شاه عالمین بود تحت لوای زینبین بود مهمان سفره ی حسین بود خوش آمدی زائر ارباب۳ او زائر بیت الکرم شد مهمان مولا در حرم شد در نزد مولا محترم شد خوش آمدی زائر ارباب۳ برگشته او با چشم گریان گریان سالار شهیدان بهر حسین بوده پریشان خوش آمدی زائر ارباب۳ بنگر رخ رخشنده ی او تضمین شده آینده ی او امضا شده پرونده ی او خوش آمدی زائر ارباب۳ . https://eitaa.com/coyeshg/448 .
. زائر کربلا که بود نور عین آمده از سوی کربلای حسین یا حسین یا حسین۴ اربعین حسین بوده در کربلا از کرامات او گشته او پر بها یا حسین یا حسین ۴ گل زهرا حسین کرده بر او کرم چند روزی ز لطف بوده او در حرم یا حسین یا حسین۴ زائرش آمده غرق شور و شعف نگهش کرده از لطف شاه نجف یا حسین یا حسین۴ زائر سامرا زائر کاظمین بنمود کربلا طوف قبر حسین یا حسین یا حسین۴ زائر کربلا دست پر آمده پاک و بی ادعا همچو حر آمده یا حسین یا حسین۴ بوده این زائرش نوکرش از قدیم بوده در کربلا چند روزی مقیم یا حسین یا حسین۴ همه ی عمر خود بوده مدیون او زین همه لطف او گشته ممنون او یا حسین یا حسین۴ شده از لطف او زائرش اربعین وقت برگشتنش شده او دلغمین یا حسین یا حسین۴ آمده زائر از سوی دارالامان شده بر زائرش لطف او بی‌کران یا حسین یا حسین۴ از سفر زائرش دیده گریان رسید یاد کرب و بلا دل پریشان رسید یا حسین یا حسین۴ https://eitaa.com/coyeshg .
. 🔸بشیر آمد و شهرِ مدینه بر هم ریخت 🔸مدینه بر سرِ خود خاکِ غصّه‌وغم ریخت بشیر بن جذلم میگه: هنگامى که به مدینه نزدیک شدیم، على بن الحسین دستور داد که ، خیمه ها را برپا کنند و بمن فرمود: اى بشیر! خدا پدرت رو که شاعر بود رحمت کنه، تو هم مى تونى شعر بگى؟ گفتم: آرى، اى پسر رسول خدا، منم شاعرم. فرمود: وارد مدینه شو وخبر شهادت ابى عبدالله(علیه السلام) و ورود ما رو به مردم مدینه برسان 🔸مدینه از غمِ کـرب و بلا به سر می‌زد 🔸صدایِ قاصدِ غم شعله بر جگر می‌زد بشیر میگه به مسجد النبى رسیدم و صدامو به گریه بلند کردم و گفتم: «یا أَهْلَ یَثْرِبَ لا مُقامَ لَکُمْ بِها * قُتِلَ الْحُسَیْنُ فَأَدْمُعی مِدْرارُ اَلْجِسْمُ مِنْهُ بِکَرْبَلاءَ مُضَرَّجٌ * وَالرَّأسُ مِنْهُ عَلَى الْقَناهِ یُدارُ» (اى مردم مدینه، دیگر مدینه جاى ماندن شما نیست، آخه حسین [آقاى شما] کشته شد و اشک من این گونه سرازیره. پیکرش در کربلا به خاک و خون غلطیده و سر مقدسش بالاى نیزه، شهر به شهر گردانده شد). 🔸آهای شهرِ مـدینه... حسین را کشتند 🔸تمـامِ آبـرویِ عالـَمـین را کشتند على بن الحسین(علیه السلام) با عمه ها و خواهرانش در آستانه شهر فرود آمده اند 🔸عزیزِ فاطـمه را تشنه سَر بریده ستم 🔸 به یادِ فاطمه و فاطمیّه سوخت حرم بشیر میگه:، حتّى زنان مدینه از خانه هایشان با موهاى پریشان بیرون ریختند و درحالى که از شدّت مصیبت صورت هاى خود را مى خراشیدند و بر صورت هاى خود لطمه مى زدند، صدا به گریه و زارى بلند کردند. (هیچ مرد و زنى را گریان تر از آن روز ندیدم و بعد از وفات رسول خدا، روزى تلخ تر از آن روز بر مسلمانان نگذشت) 🔸بگو به حضرتِ امُّ البنـین چه شد پسرهایش 🔸دو دست و چشم و علمدار و مشکِ سقّا پَر بشیر اومد محضر عرضه داشت خانم جان... بچه هات رو در کربلا کشتند... بی بی فرمودند... ای بشیر... أخبِرنی عَن أبِی عَبدالله الحُسَین بشیر از حسینم چه خبر... عرضه داشت... بی بی جان نبودی... دستهای عباست رو قطع کردند... عمود آهنین به فرقش زدند... فرمود ای بشیر... اَوْلادِی وَ مَنْ تَحْتَ الْخَضْراءِ کُلُّهُمْ فَداءً لاَِبِی عَبْدِ اللّهِ الْحُسَیْن علیه السلام تمام بچه هام فدای حسین... همه عالم فدای حسین... بگو از حسین چه خبر .. ؟ 🔸 نشسته است سرِ شاهِ دین رویِ نیزه 🔸 تـَنی به زیرِ سمِ اسبها شـده روضه مردم به سرعت به مکانى که کاروان در آنجا بود، رفتند دیدم على بن الحسین بیرون آمد، در حالى که پارچه اى در دست داشت که با آن اشک هایش را پاک مى کرد. کسى چارپایه اى آورد و حضرت روى آن نشست، درحالى که پیوسته اشک هایش جارى بود و نمى توانست جلوى گریه اش را بگیرد. مردم که این صحنه ها را دیدند، صداى گریه آنان بلند شد و از زنان و دختران مدینه نیز ناله و شیون برخاست؛ 🔸 بـِبار تا به قیامت که حرفِ غارت شد 🔸نصیبِ دخـترِ زهرا چرا اسارت شد؟! ‍ اما بشنو از عبدالله جعفر شوهر حضرت زینب آه از ان دم که کاروان امید دم دروازه مدینه رسید سوی آن کاروان به صدها آه بادلی خسته آمد عبدالله اشک حسرت زدیدگانش سفت تسلیت برامام چارم گفت بعد ازآن هرطرف نظر انداخت زینبش را درآن میان نشناخت عبدالله بن جعفر هم اومده و داره دنبال خانمش میگرده ،یک به یک محمل ها رو داره سر میزنه،رسید به محمل زینب،نشناخت خانومش و ،پرسید: خانوم من زینبُ ندیدی ؟بی بی یه نگاه کرد به عبدالله،وگفت: عبدالله، حق داری منو نشناسی آره من اون زینبی نیستم که از پیش تو رفتم: 🔸 آنشب که از مدینه سفر کردم اختیار 🔸 همراه بود؛ قاسم و عباس و اکبرم 🔸 مویم سیاه بود ولی معجرم سپید 🔸مویم سفید شد، سیه گشت معجرم عبدالله جلو چشایِ من سر حسین رو بریدند ... هی روضه خوند و هی عبدالله گریه کرد ،همه حرفا که تموم شد گفت بی بی یه گلایه دارم ازت ... شنیدم برا علی اکبر زودتر از داداشت رفتی ... بالا سر قاسم رفتی،بالا سر شهدای بنی هاشم رفتی،... مگه بچه های من قابل نبودند،چرا نرفتی بالا سرشون؟! گفت عبدالله تو دیگه چرا از من این سوال و میکنی؟بحق داداشم قسم،ترسیدم نگاش به نگاه من بیفته ازمن خجالت بکشه،گفتم حسین ،خجالت زد ام نشه حسین... شاعر: .
.   زائرِ کوی حسین، زائرِ بیتِ خداست ملجأ و مأوایِ ما، تا به ابد کربلاست ما که روان گشته ایم،سویِ نجف، کربلا بال هزاران ملک، زیر قدمهای ماست تا که مشرف شدیم در حرم شاه دین در حق جا ماندگان ذکر لب ما دعاست در حرمِ ساقیِ، دشت بلا هر دعا حول ظهور فرج، از دل و جان یکصداست کوهِ معاصی به دوش، رفته و برگشته ایم بخششِ جرم و گنه،حاصلِ این ماجراست و یا . ................ از بس که به دنیا، همه پرداخته ایم با غیبت صاحب الزّمان ساخته ایم اکثار دعا به زیر قبّه نکنیم در کربوبلا قافیه را باخته ایم ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) اللهم عجل لولیک الفرج .
. 🌴شور استقبال از زائرین🌴 بند اول: خوش اومدید آی زائرا از سفر کرببلا سوغاتی ما عاشقا خاک کف پای شما پیاده رفتین و به آرزوتون رسیدین یه خط روی اسم لیلی و مجنون کشیدین با اشک چشاتون صفا کنید با تاول پاتون صفا کنید امشبمو با یاد کربلا با هروله هاتون صفا کنید دلا آروم نداره حرم میخواد دوباره( -) بند دوم: ازاین به بعد تو حاجتام چیزی نمیخوام من جز این پای پیاده کربلا بیام من هر سال اربعین مزه و لذتش نمیره از زیر زبون لحظه ای که نور گنبد میخورد به چشمتون رفتن شما شد مقدمه سال دیگه از دم بریم همه بعد روضه تو بین الحرمین با بیرق هیئت تا علقمه دلی که بی قراره حرم میخواد دوباره( - ) 🔸🔸🔸🔸🔹🔹🔹🔹 شعر و سبک :علی صمدی .👇