#امام_سجاد_علیهالسلام
#سید_رضا_مؤید
از آن زمان که مرا با تو آشنا کردند
دلی شکسته ز عشقت به من عطا کردند
زمین شُکر ببوسم همیشه زین که مرا
به آستان تو ره داده و گدا کردند
تو کیستی که مقام تقرّبش دادند
هر آنکه را که به عشق تو مبتلا کردند
رضا شدم به جدائی ز آستانۀ تو
به نعمتی که مرا خادم رضا کردند
به هر کریم که اظهار حاجتی کردم
مرا حواله درِ خانۀ شما کردند
تو افتخار بنیهاشمی و هاشمیان
پس از حسین به ذات تو اقتدا کردند
تو نور چشم حسینی امام سجادی
که اهل سجده مدیحت ز سجدهها کردند
خوشا شبی که فروزندگان سیّارات
مدینه را ز جمال تو با صفا کردند
ز یمن آمدنت خاندان پیغمبر
نماز شکر به درگاه کبریا کردند
تو گرم گریۀ میلاد و خانوادۀ وحی
ز شوق دیدن تو لب به خنده وا کردند
به حیرتم که چه گویم ز مهر و ماه آن شب
که از تو کسب ضیا کرده و حیا کردند
توئی بزرگ عبادت کنندهگان و تو را
فرشتگان مقرّب چنین صدا کردند
تو عاشقی به نماز و نماز عاشق توست
که از خضوع و خشوعت حدیثها کردند
به زانوان تو از سجده پینهها دیدند
شبی که بر بدنت از کفن قبا کردند
به ماجرای غم انگیز حُرّه مردم شهر
پناه برده به لطف تو التجا کردند
تو را خدای دعای صحیفه میدانم
که لعل نوش تو را چشمۀ دعا کردند
دعای ناب ابوحمزۀ ثمالی را
که خوانده اهل دعا و خداخدا کردند
کتاب عشق، یکی صفحه از صحیفۀ تُست
صحیفهای که امامان از آن ثنا کردند
صحیفه است محیطی ز حکمت و عرفان
که تشنهگان معارف در آن شنا کردند
کسی که چید ز باغ صحیفهات یک گل
به روی او دری از باغ عشق وا کردند
بود زیارت مأثورۀ امین الله
زیارتی که روایت برای ما کردند
برای نهضت خونین کربلای حسین
تو را ذخیره و آمادۀ بلا کردند
امامت تو ز طوفان زهر پایان یافت
دری که بر رخت از قتلگاه وا کردند
چه بود حال تو وقتی که محرمان اسیر
طواف کعبۀ تنهای سر جدا کردند
چه بود حال تو دیدی دمی که زینب را
به تازیانه از آن کشتگان جدا کردند
اگر چه کرببلا چندی از خروش افتاد
از آن جنایت خونین که اشقیا کردند
ولی کسان تو از عمّهها و خواهرها
ز گریه شام بلا را چو کربلا کردند
به صبر خویش اسیران نینوا آخر
تقاص خون شهیدان نینوا کردند
چه داشتند به جز اشک آن شکسته دلان
به دست بسته که تسخیر قلبها کردند
همیشه در دل تاریخ شام میماند
قیامتی که در آن سرزمین بپا کردند
الا امام که خیل گره بهکاران را
حواله بر تو کریم گره گشا کردند
من و گدائی درگاه تو که مسکینت
هنوز دم نزده حاجتش روا کردند
@emame3vom
کس از تو لا نشنیدهاست ای کریم مگر
سرشته نور تو با رحمت و سخا کردند
ببین به درد نهانم الا که تا امروز
به آبروی تو هر درد من دوا کردند
ز فیض دولت مهر علی و زهرا بود
عنایتی که «مؤید» به حال ما کردند
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
📚 بهار بی خزان
@emame3vom
.
#امام_عصر_علیهالسلام
#امام_سجاد_علیهالسلام
#محمدعلی_بیابانی
انيس هر نفسم آه، انتظار تو نيست
بميرد اين دل غافل كه بيقرار تو نيست
خزان بي تو به خود بسكه عادتم داده
نگاه منفعلم در پي بهار تو نيست
به پاي دار تو تمّارها دخيل شدند
سر كسي چو من اميدوار دار تو نيست
تو ميتواني از اين مس طلا درست كني
مگو نميشود آقا مگو كه كار تو نيست
@emame3vom
رواست كور شود ديدگان همچو مني
چرا كه شاهد الطاف آشكار تو نيست
روايت است كه يار تو ميشويم به اشك
بدا به من كه همين قدر نيز يار تو نيست
بدا به حال كسي كه به هيات آمده و
گمان كند كه در اين روضهها كنار تو نيست
براي كرب و بلا، اربعين، شب جمعه
بدا به حال كسي كه اميدوار تو نيست
به غير ديدۀ سجّاد هيچ چشم دگر
شبيه ديدۀ پر ابر و اشكبار تو نيست
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
.
#حضرت_زینب_سلاماللهعلیها
#امام_سجاد_علیهالسلام
#کلیات_مصائب_اسارت
#اربعین
#یوسف_رحیمی
هرگز خیال سلسله از خاطرم نرفت
شام و شراب و هلهله از خاطرم نرفت
خیلی به اشکِ ماتم ما خنده شد ولی
آن نیشخندِ حرمله از خاطرم نرفت
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
@emame3vom
.
#امام_سجاد_علیهالسلام
#مرثیه
#یوسف_رحیمی
غروب قافله یادت نمیرفت
صدای هلهله یادت نمیرفت
#گلو و #چشم و #قلبت سوخت عمری
سه تیر حرمله یادت نمیرفت
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
.
.
#زمینه
#شهادت_امام_سجاد علیهالسلام
بند اول
گریه، گریه، گریه...، کارت بوده سیسال
از بس گریه کردی، آخر رفتی از حال
با یاد سری که، رفته بود رو نیزه
با یاد تنی که، مونده بود تو گودال۲
هرجا دیدی آب، گریه کردی
با یاد رباب، گریه کردی
تو هر خلوتی، روضه خوندی
از بزم شراب، گریه کردی۲
«بهما تنها اهانتمیشد، ای کاش و جسارت نه!
شهادت بود ارث خاندان ما...، اسارت نه!
دریغا! کشتن یک طفل با تیر سهپر در جنگ
دل سنگ و مرام ننگ میخواهد مهارت نه!»۲
با گریه میگفتی، از جونودل؛ حسین
«کلّالبکاء مکروه، الّا بالحسین» ۳
بند دوم
دنیا باخبر شد، از آزار کوفه
بد شد تا همیشه، حال زار کوفه
مردم گریهکردن، پای منبر تو
وقتی روضه خوندی، تو بازار کوفه۲
با بغض گلوت، گریه کردی
خوندی از عموت، گریه کردی
توی هر نماز، روضه خوندی
توی هر قنوت، گریه کردی۲
«اگرچه آیهی تطهیر بر روی زمین افتاد
ولی ای کاش با دستان مشتی بیطهارت نه!
نوامیس رسولالله در آن خیمهها بودند
به آتش میسپردم خیمه را اما به غارت نه»۲
داغ تو توی هر دل، شد مشتعل؛ حسین
«کلّالبکاء مکروه، الّا بالحسین» ۳
بند سوم
با این که به سختی، رفته بر تو ایام
زیر دِین حرفات، مونده دین اسلام
هرکس که دلیل، اشکاتو میپرسید
با گریه میگفتی؛ الشام، الشام، الشام!
روز وشب مدام، گریه کردی
با یاد امام، گریه کردی
با هر روضه که، یادت اومد
از بازار شام، گریهکردی۲
«به دیدار کریمبن کریمی رفت در گودال
نیامد شمر هم با دست خالی از زیارت نه
بهسمت شهر پیغمبر که آمد کاروان ما
بشیر از ما خبر میبرد اما با بشارت نه!»۲
داغت شده عجین با، هر آبوگِل؛ حسین
«کلّالبکاء مکروه، الّا بالحسین» ۳
#مجتبی_خرسندی✍
➖➖➖
.
#شهادت_امام_سجاد
به ما تنها اهانت می شد ای کاش و جسارت نه!
شهادت بود ارث خاندان ما...، اسارت نه!
«قَتَلْتُم عِترَتی او اِنْتَهَکْتُم حُرمَتی» یعنی
که آیا روضه ای هم هست بیش از این عبارت؟ نه!
نوامیس رسول الله در آن خیمهها بودند
بهآتش میسپردم خیمه را...، اما بهغارت نه!
اگرچه آیهی تطهیر بر روی زمین افتاد
ولی ایکاش با دستان مشتی بیطهارت نه!
به دیدار کریمبنکریمی رفت در گودال...
نیامد شمر هم با دست خالی از زیارت، نه!
دریغا! کشتن ششماهه با تیر سهپر درجنگ
دلِسنگ و نشانِننگ میخواهد، مهارت نه!
به سمت شهر پیغمبر که آمد کاروان ما
بشیر از ما خبر میبرد، اما با بشارت نه...!
حسینبنعلی شمع همیشه روشن دلهاست
بهسعی دشمنان خاموش میشد اینحرارت؟ نه!
به لب آوای؛ "اَینَالمُنتقِم؟" دارد جهان بیتو
که دارد اشتیاق دیدنت را...، انتظارت نه!
#مجتبی_خرسندی ✍
#امام_سجاد_علیهالسلام
👇