#راس_روی_نیزه
#کلیات_مصائب_اسارت
#عباس_احمدی
چیست این؟ حرمت اولاد پیمبر بر نی
همۀ غربت سی سالۀ حیدر، بر نی
چیست این کوچ غریبانۀ یک قافله مرد؟
آخرین هجرت یک دسته کبوتر، بر نی
اثر کاری هفتاد و دو حسرت، بر خاک
سیزده ضربۀ مرگ آور خنجر، بر نی
تن بگوییم که بیسر شده، یا سر بی تن؟
نی بگوییم به سر رفته، و یا سر بر نی؟
چه بگوییم، بگوییم قیامت شده است
یا بگوییم که بر پا شده محشر بر نی؟
@emame3vom
میدود فاطمه با قافله، این چیست مگر؟
سر خونین پسر، یا دل مادر بر نی؟
دشت در حادثه میسوزد و میسوزد فاش
سر هفتاد و دو پروانۀ بی پر، بر نی
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
.
#حضرت_زینب_سلاماللهعلیها
#راس_روی_نیزه
#کلیات_مصائب_اسارت
#قربان_ولیئی
وادی به وادی میروم دنبال محمل
آهستهتر ای ساربان! دل میبری، دل
اشک ملائک میچکد از کهکشانها
پیچیده در هفت آسمان بانگ سلاسل
ای آسمان پایین بیا! منظومه اینجاست
هم اختران بر گِرد او، هم ماه کامل
گاهی به زانوی پیمبر، گه به نیزه
عشق است و او را میبرد منزل به منزل
ای روضهخوان تنها بگو نامش حسین است
دیگر چه حاجت خواندن از روی مقاتل!
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
@emame3vom
.
#حضرت_زینب_سلاماللهعلیها
#کلیات_مصائب_اسارت
#راس_روی_نیزه
#علی_انسانی
دل سوزان بُوَد امروز گواه من و تو
کز ازل داشت بلا، چشم به راه من و تو
من به تو دوختهام دیده، تو بر من، از نی
یک جهان راز، نهفته به نگاه من و تو
اُسرا با من و رأس شهدا با تو به نی
چشم تاریخ ندیدهست سپاه من و تو
روی تو ماه من و ماهِ تو عباس امّا
ابر خون ساخته پنهان رخ ماه من و تو
آیه خواندن ز تو، تفسیر ز من، تا دانند
که به جز گفتن حق نیست گناه من و تو
هر دو نَستوه چو کوهیم برِ سیل امّا
عشق، دلگرم شد، از سردی آه من و تو...
«مدّعی خواست که از بیخ کند ریشهٔ ما»
بیخبر زآن که غروب است پگاه من و تو
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
@emame3vom
📚 دل سنگ آب شد
.
#امام_حسین_عليهالسلام
#کلیات_مصائب
#راس_روی_نیزه
#کوفه
#خوشدل_تهرانی
از سر نی بِشِنو آیۀ قرآنی را
اللهالله، بنگر آیت سبحانی را
داده اندر ره اسلام سر و، باز سرش
ندهد از کف تبلیغ مسلمانی را
کوفیان عید گرفتند که شد کشته حسین
کفر باطن نگر و معنی نادانی را
گفت زینب به سر شاه که ایجانعزیز!
بشنو دردِ دل این زینب زندانی را
ای که انگشتنمایِ همه خلقی چو هلال
باز کن بر رخ من دیدۀ نورانی را
سر پرخون تو خولی بنهاده به تنور
گستراینده عجب سفرۀ مهمانی را
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
📚 مجموعه عاشورایی خوشدل تهرانی
.
#حضرت_زینب_سلاماللهعلیها
#دروازه_کوفه
#راس_روی_نیزه
#مصطفی_قربانعلی
اى وجه ذوالجلال! چه والا نشستهاى؟
بر عرش نى به غارت دلها نشستهاى
از پشت ابر خون، رخ ماهت چه ديدنى است!
اى يکشبه هلال! چه زيبا نشستهاى!
باور مكن فراق تو باور كنم، حسين!
باور نمیكنم كه تو آنجا نشستهاى
گه ماه در محاقى و گه مهر در شفق
بر اوج آسمان به تجلّىٰ نشستهاى
دستم دگر به پاى سرت هم نمیرسد
از بس كه قد كشيدى و بالا نشستهاى
در دست باد، زلف پريشان رها مكن
جانا! به قصد جان من آيا نشستهاى؟
اى سر! به دست نيزۀ اعدا چه میكنى؟
آشوب شهر را به تماشا نشستهاى؟
كنج تنور، ديشب و امروز روى نى
چشمانتظار قصّۀ فردا نشستهاى
اى ايستاده بر سر نى! با تنت بگو
آيا هنوز در دل صحرا نشستهاى؟
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
.
#حضرت_زینب_سلاماللهعلیها
#کلیات_مصائب_اسارت
#راس_روی_نیزه
#علی_انسانی
@emame3vom
ای دو چشمت ز نوک نیزه به من
رازها در نگاه داری تو
هیجده سر به همرهت، نه عجب
شاه عشقی، سپاه داری تو
رأس عباسِ تو، ز پی بر نی
آفتابی و ماه داری تو
این نه خاکستر است بر رویت
که بر آیینه، آه داری تو
بر قفا میکنی نگاه، مگر
دختری بین راه داری تو؟
روی نی رفتهای، ولی گویا
چون علی، سر به چاه داری تو
سرِ طفل تو، نیسوار شدهست
شیرخواری گواه داری تو
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
📚 گلاب و گل
#امام_حسین_علیهالسلام
#راس_روی_نیزه
#عباس_شاه_زیدی
سری بر نیزه شد نورٌ علی نور
خدا بر نی تجلّی کرده یا طور؟
همه سرهای پشت سر! ببندید
دو رکعت، عجّلوا «قَد قامَتِ النّور»
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
📚کتاب دوبیتیهای من عین لهوف است
@emame3vom
#حضرت_زینب_سلاماللهعلیها
#راس_روی_نیزه
#کلیات_مصائب_اسارت
#مرتضی_جام_آبادی
@emame3vom
ای سر به نی سپرده که چشمت به سوی ماست
چون نیزه از گلوی تو خون در گلوی ماست
دریای غیرتی به تلاطم درآ که خصم
چون گرگ تشنه در طمع آبروی ماست
دلهای ما ز زخم زبانهای شامیان
چندان به خون نشسته که مرگ آرزوی ماست
در سوگ ما به سور نشستند و میکشند
مِی در سبو به مژده که خون در سبوی ماست
ای کهف عالمین! بخوان کهفُ و الرّقیم
تا منصرف شود به تو چشمی که سوی ماست
قرآن بخوان و دیدۀ نامحرمان بهدوز
کز هر کرانهای به تماشای روی ماست
قرآن بخوان که شرم ز اسلام خود کند
هر کافری که منکر کیش نکوی ماست
تا چشم من گره به دو چشم تو خورده است
چشم فلک به چشم پر از گفتگوی ماست
سر را زدم به محمل و بشکستمی که خلق
اگه شوند مهر و وفا خلق و خوی ماست
گرییم همچو شمع و دل قدسیان کباب
از آب چشم و گریۀ بی های و هوی ما
ما اشتیاق خویش به هر دل نمیدهیم
خرّم دل «یتیم» که مشتاق کوی ماست
هر کس سراغ ما به چراغی گرفته است
او با چراغ مرثیه در جستجوی ماست
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
📚 مشق عشق
#حضرت_زینب_سلاماللهعلیها
#راس_روی_نیزه
#شام_بلا
#علی_انسانی
ای غریب روی نی، ای آشنای سنگها
آفتاب من بتاب از لابهلای سنگها
لالۀ زینب به باغ رخ، بنفشه کاشتی؟
یا به رویت مانده جای بوسههای سنگها؟
کینۀ دیرینه، در گودال، گفتم ختم شد
گوییا دنباله دارد ماجرای سنگها
گرچه میبینند بین ما اسیران، کودک است
بیحیایند این جماعت، کو حیای سنگها؟
خنده، طعنه، هلهله، زخم زبان، دشنام، کف
باز میآید در این غوغا صدای سنگها
بین هجده سر، اگر خواهم تو را پیدا کنم
آرَدَم تا پای نیزه، ردّ پای سنگها
خون به رخسار تو در مقتل نشسته از عدو؟
یا محاسن گشته رنگین از حنای سنگ ها؟
سنگها نزدیک تو، من دورم از سر،ای دریغ
کاش من بودم به عزم بوسه، جای سنگها
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
📚 گلاب و گل
@emame3vom