eitaa logo
امام حسین ع
18.2هزار دنبال‌کننده
397 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. 🌺 آفریدند آفرینش را برای پنج تن پس همه هستند خلق ماجرای پنج تن مثل جبرائیل تا عرش بالا می‌روم آن زمان هایی که می افتم به پای پنج تن نذر "اهل بیت"، اهل بیت باید ذبح کرد بچه‌های ما فدای بچه‌های پنج تن استجابت در قسم دادن به نام فاطمه است پس بدون او نمی‌گیرد دعای پنج تن فاطمه در عین وحدت گاه، کِثرَت می‌شود می‌رسد از جانب یک تن صدای پنج تن یک بدن که طاقت روح وسیعش را نداشت لاجرم تکثیر شد در جای جای پنج تن هم رضای پنج تن یعنی رضای فاطمه هم رضای فاطمه یعنی رضای پنج تن ما در این دنیا و آن دنیا یکی از این دو ایم یا غلام پنج تن یا که گدای پنج تن ⏹.
. 💠 ۲۴ ذی‌الحجة از غریب‌ترین ایام زندگی ما! ‍🎙آیت الله جوادی آملی(حفظه الله): 🔸از ایام زندگی ما همین ۲۴ ذی‌الحجّه است. می‌دانید خیلی از ما عالمانه حرف می‌زنیم و فکر می‌کنیم! ما آن ولایت را تقریباً از دست می‌دهیم، اما آن اجزای غیر رکنی را خیلی محترم می‌شماریم! 🔸اوّل ذی حجّه یا فلان شب یا فلان روز ازدواج وجود مبارک حضرت امیر با فاطمه زهرا(سلام الله علیهما) است اینها جزء واجبات است. ما در نماز یک واجب رکنی داریم، یک واجب غیر رکنی؛ امامت همین‌طور است، ولایت همین‌طور است. غدیر جزء واجبات رکنی است، با ازدواج فرق می‌کند. جزء واجبات رکنی است، با ازدواج می‌کند. 🔸نه ما از مباهله تعریف می‌کنند، نه خود ما! غرض این است که مباهله جزء واجبات رکنی ولایت است. این روز را نه رسانه‌ها از آن نامی می‌برند، نه خبری هست! آن وقت آن مسائل واجبات غیر رکنی را بله، خیلی دامن می‌زنیم، آنها هم واجب هست، مثل اجزای نماز است؛ اما حمد و سوره کجا، رکوع و سجود کجا؟ حمد و سوره واجب غیر رکنی است، اما رکوع و سجود واجب رکنی است. 📌 تفسیر سوره حجرات ۹۵/۷/۴ .
. . ✍ چارده نور؛ هم‌چنان دریاست چارده نور؛ محورش زهراست "وَ بِکُم یُمسِکُ السَّما" یعنی: آسمان روی شانه‌ی آن‌هاست مثلِ خورشید تابناک شدند دینِ اسلام را ملاک شدند آمده: "اِنَّما یُریدُ الله": از پلیدی و رجس پاک شدند وصلِ آن‌ها وصالِ پیغمبر رسمِ آن‌ها مثالِ پیغمبر نیست اجرِ رسالت طه جز محبت به آلِ پیغمبر به کناری گذار فاصله را پاره کن برگه‌های باطله را دل به دریای اهلِ بیت بزن گوش کن آیه‌ی را عصمتِ محض؛ از بدی دورند خارج از درک؛ رازِ مستورند منکرانِ حقیقتِ آن‌ها وسطِ روز منکر نورند راهِ اصلاح را نمی‌دانیم رستن از چاه را نمی‌دانیم بی‌توسل به اهلِ بیتِ رسول راه و بی‌راه را نمی‌دانیم .
شعر از مه و مهرِ شب‌شکن باید گفت از فاطمه و ابالحسن باید گفت تا خاطرهٔ مباهله گم نشود پیوسته سخن سخن سخن باید گفت آیات چو آفتاب از خاور نور نازل شده بر سینهٔ پیغمبر نور ابناء و نساء و اَنفُسِ اَقدَسِ حق یعنی حسنین و علی و کوثر نور آن پنج وجود صاحب عصمت حق یعنی همه ی عصارهٔ خلقت حق کردند فنا بنای اُسقف‌بازی با هیمنهٔ شگفت و با هیبت حق مهری که به شأنش آمد از حق لولاک روشن شده از جلوهٔ رویش افلاک با یک زن و یک مرد و دو کودک آمد تا ریشهٔ تثلیث برآرد از خاک  فرماندهٔ جنگ، مصطفی بود آن‌روز سردار سپاه، مرتضی بود آن‌روز لشکر حسنین و فاطمه پشتیبان در عرصه، سلاحشان دعا بود آن‌روز آن‌روز نه سنگ و چوب و نه سنگر بود نه نیزهٔ جان شکار و نه خنجر بود پیروزی پنج تن به اهل نجران از باور بالندهٔ بارآور بود با ذکر علی‌الدوام،آن پنج نفر کردند به پا قیام، آن پنج نفر با باور خود به مشرکین حجت را کردند به حق تمام، آن پنج نفر فرمود نبی: علی ولی الله است خورشید ولایت و دلیل راه است زهرا است دل من و حسن دلبندم عشق است حسین و عشق حق دلخواه است مهر آمد و پشت شب بیداد شکست اندیشه تثلیثی شیاد شکست هنگام مباهله ز اعجاز رسول هم اُسقف و هم صلیب فولاد شکست اُسقف که گل روی محمد را دید افتاد صلیبش از کف و جامه درید گفتا که به حق و راستی در انجیل حق کرده وجود اَقدَسَت را تایید تنها نه که بر مسیح ترفند زدیم بر گریه ی خلقِ خسته لبخند زدیم ای ختم رسل ببخش ما را که دگر دل را به ولایت تو پیوند زدیم با آن‌که گرفتار تَوَهُم هستیم در پیچ و خم خیال خود گم هستیم از عاقبت مباهله می‌ترسیم کوتاه سخن، اهل تفاهم هستیم پیش تو صلیب را شکستن عشق است بر خاک، به درگهت نشستن عشق است زُنار بلندِ عقلِ خود را با صِدق بر رشتۀ دامن تو بستن عشق است با اهل جَدَل مجادله باید کرد با تیغ زبان مقابله باید کرد بر منطق وحی سر اگر نسپردند بی‌چون و چرا مباهله باید کرد ✍احد ده بزرگی
. ✨﷽✨ 🌻‍ مبـاهلـه 🌻‍ ✍در سوره ی آل عمران آیه ۶۱ صحبت خواهیم کرد راجع به مباهله: زمانی که پیامبر (ص) می آید تا با مردم سخن بگوید. ابتدا باید معجزه ای نشان بدهد تا مردم این باور را داشته باشند که او از جانب خدا آمده است. زمانی که حرف می زنیم باید منطقی باشد، که این کار در حیطه پیامبر؛ معجزه نام دارد. اما گاهی اوقات ؛ مردم حقیقت را قبول ندارند و به لجبازی می پردازند و در همین زمان است؛ که به نفرین کردن هم می پردازند ؛ در اینجا کسی که با نفرین نابود می شود باطل بوده و نفرین کننده حق بوده است، که به این می گویند ابتهال، ابتهال یعنی نفرین کردن بین دو نفر تا مشخص شود چه کسی حق است و چه کسی باطل . در سال دهم هجری که مصادف است با سال های آخر عمر پیامبر عظیم الشان اسلام. پیامبر در 63 سالگی افرادی را به یکی از بلاد یمن به نام نَجران فرستادند. برای تبلیغ دین مبین اسلام؛ پیامبر نامه های زیادی را در زمینه ی تبلیغ می نوشتند. زمانی که پیامبر مبلغین خود را اعزام کرده بودند؛ عده ای مسیحی ها هم به آن منطقه آمدند تا ببینند جریان ازچه قراراست، در این حین آیه ای بر پیامبر نازل شد و خدا به رسولش گفت: کسانی که از حق گریزانند و به تو ایمان نمی آورند؛ بگو: زنان و بچه های خود را می آوریم ؛ شماهم زنان و کودکان خود را بیاورید، ما جان خود را اهدا می کنیم و شما نیز اهدا کنید، سپس به یکدیگر نفرین کنیم؛ نفرین هر کسی که گرفت، او حق است و نفرین شده باطل است. این ماجرا در روز 24 ذی الحجه در بیرون از مدینه و در نزدیکی مسجد النبی رخ داد. این ماجرا اولین بار بین مسیحی ها اتفاق افتاد ولی پیامبر با یهودی ها هم مباهله می کردند و مباهله منحصر به زمان خاصی نیست، برای پذیرش دین و ایمان آوردن مباهله نیست بلکه منطق و استدلال است. پیامبر اسلام به مسیحی ها گفت: ما بچه و خانم و جانمان را می آوریم، شما هم بچه هایتان ، خانم و جانتان را بیاورید، نفرین کنیم. مسیحی ها گفت: ای پیامبر، ما مشورت می کنیم به شما خبر می دهیم! در جریان مباهله مسیحی ها باهم مشورت کردند و رئیس مسیحی ها گفتند : اگر با تنبک و دار و دسته و... آمدند خبری نیست، ولی اگر فقط با اهل خانواده خود آمدند بترسید، وقتی مسیحی ها دیدند پیامبر فقط با حضرت علی و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام آمدند، ترسیدند. لذا عقب نشینی کردند. و اما از این آیه ما می توانیم به دو نتیجه برسیم واز آن به نفع خود استفاده کنیم . ❶ اینکه در مجالس دعا بچه ها را به همراه خود ببریم تا دعا کنند. البته نباید طوری باشد که بع بچه ها فشار وارد شود. ❷ اینکه امامان و اهل بیت مستجاب الدعوة هستند؛ یعنی ما می توانیم آنها را قسم دهیم، به خدا و به همین دلیل هست که به اهل بیت علیهم السلام متوسّل میشویم و می گوییم یا علی! یاحسین و یا اباالفضل... این یا حسین! یعنی حسین جان، چون شما مستحاب الدعوة هستید، از شما میخواهیم که از خدا بخواهید دعای ما را مستجاب کند. در این جا پیغمبر فرمود: نِسائَنا، چه کسی را آورد؟ حضرت زهرا سلام الله علیها فرمود: بچه ها، چه کسی را آورد؟ حسن و حسین علیهم السلام. فرمود: اَنفُسَنا، جانتان را بیاورید، چه کسی را آورد؟ امام علی علیهم السلام. پس معلوم می شود لی بن ابیطالب جان پیغمبر است. ┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅ .
. با شور تولّیٰ بخوان نور و تبارک عیدِ مباهله شده بادا مبارک جانم علی جانم علی جانم علی جان... بیست و چهارِ ذی الحَجّه عید اسلام است  که برای ما مسلمین قَدرش گمنام است جانم علی جانم علی جانم علی جان... مباهله یعنی نورِ حق منجلی بود نَفس و جانِ خَتم رُسُل مولا علی بود جانم علی جانم علی جانم علی جان... گرچه مدح و مَنقَبَتِ او بی حساب است مباهله فضیلتِ ابوتراب است جانم علی جانم علی جانم علی جان... مباهله در مسیر و راهِ غدیر است یعنی که ای اهل عالَم علی امیر است جانم علی جانم علی جانم علی جان... ✍ 🎤 👇
. 🌷 در همه ارض و سما شادی و هلهله شده جشن مدح علی و عید مباهله شده ترانهٔ عشق و وفا یا حیدر زمزمهٔ عرش خدا یا حیدر نَفس و وجودِ مصطفی یا حیدر نور دو چشمانِ زهرا یا حیدر یا علی مولا یاحیدر...مولا مولا یا مرتضیٰ حِیرت نَجرانیان از هِیبت آل عبا بُوَد از مشیّت و اراده و لطف خدا عید خوشِ اهل یقین مبارک عزّت و اقتدارِ دین مبارک شور و سُرورِ بی قرین مبارک مباهله بر مسلمین مبارک یا علی مولا یاحیدر...مولا مولا یا مرتضیٰ به تولّای علی همیشه دل می بازیم ما به عشق علی و آل علی می نازیم دست من و دامان تو یا حیدر چشم من و احسان تو یا حیدر جرم من و غفران تو یا حیدر هستی من قربان تو یا حیدر یا علی مولا یاحیدر ....مولا مولا یا مرتضیٰ ✍حاج امیرعباسی 🎤 👇
. 🌷 مباهله عید سعید آل طاهاست مباهله نشانِ برتری مولاست مباهله فخر تشیّع به دو دنیاست سُرور دلهاست۲ نوای اهل عرش اعلیٰ ای مظهرِ حیّ تعالیٰ علی علی یا علی مولا علی علی یا علی مولا... ¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ خَمسهٔ طیّبه به اذن حیّ داور شدند ‌جلوهٔ حقیقتی مطهّر وَ اهل نَجران شده اند پای تا سر مَغلوب و مُضطَر صورتشان ماهِ منیر است دل به ولایشان اسیر است مباهله مثل غدیر است یا رب به حقّ پنج تن بر ما عطا کن ما را مقیم کوی لطف اولیا کن ما را محبّ اهل بیت مصطفیٰ کن حاجت روا کن۲ با قلب زار و مبتلایی مثل شهیدان خدایی ما را نما کرببلایی حسین حسین عزیز زهرا... 👇
. علیه‌السلام نظر به گفتۀ "جرداق"، هم نظیرش نیست دل کدام مسیحی مگر اسیرش نیست؟ علی مسیح زمانه ست، آن مسیحی که چهارمین فلک اندازۀ حصیرش نیست دوجا به دست‌نبی دست او گره‌خورده‌ست علی مباهله‌اش کمتر از غدیرش نیست! فدای انفسنایی که در کلام خدا به جز علی احدی مرجع ضمیرش نیست هوای حضرت عیسا دمی‌ست سلمان را نمیرد آنکه کسی جز علی امیرش نیست «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» .
. وضو بگیرم در حال روزه با تکبیر  کنم مباهله با دشمنان حی قدیر  زبان حق شوم و آیه ی مباهله را  به شأن فاطمه  و شوهرش کنم تفسیر  ز قول دوست و دشمن شنو که این آیه  به وصف اهل کسا از خدا شده تعبیر  محمد وعلی و فاطمه، حسین و حسن   که پنج در عددند و یکی چو حی قدیر  پی مباهله کردند روی در صحرا  یکی چو مهر فروزان چهار ماه منیر  فتاد چشم نصارا به آن خدارویان  که نور طلعتشان گشته بود عالم گیر  مسیحیان پی نفرین پنج تن دیدند  که نیست غیر هلاکت برایشان تقدیر  همه به خاک قدوم پیمبر افتادند  که ای ز جانب حق خلق را بشیر و نذیر  به حضرت تو نصاری تمام تسلیم اند  که تو بلند مقامی و ما تمام حقیر  هزار مرتبه نفرین به دشمنان علی که می کنند در این آیه حیله و تزویر کنند فضل علی  را به دشمنی انکار  خدای نگذرد از این خطا و این تقصیر  چرا شدند فراری از این حقیقت محض  چرا به سلسله ی نفس خود شدند اسیر  قسم به جان علی منکر مباهله را  خدای لعن نموده، پیمبرش تکفیر  گرفتم آنکه شود خصم منکر خورشید  کجا به تابش انوار آن کند تأثیر  فضائل علی از حد بود فزون چه زیان  که بر مباهله منکر شوند یا به غدیر  علی  کسی است که در جنگ بدر شد پیروز  خدا به جنگ احد می دهد به او شمشیر  علی  است فاتح احزاب و فاتح خیبر  علی  است تیرالهی به قلب خصم شریر  علی است بت شکن کعبه روی دوش رسول  علی  به بیشه ی اسلام شد خروشان شیر  علی  به جای نبی خفت و جان گرفت به دست  کسی نیافت چو او این چنین مقام خطیر  حدیث منزله چون آفتاب می تابد  به این دلیل علی  بعد مصطفاست امیر  وصی احمد مرسل کسی بود "میثم"  که در تمام فضایل ورا نبود نظیر .👇
. ناگهان صومعه لرزید از آن دقّ‌ الباب اهل آبادی تثلیث پریدند از خواب رجز مأذنه‌ها لرزه به ناقوس انداخت راهبان را همه در ورطۀ کابوس انداخت قصۀ فتنه و نیرنگ و دغل پیوسته‌ست نان یک عده به گمراهی مردم بسته‌ست ننوشتند که باران نمی از این دریاست یکی از خیل مریدان محمد، عیسی است لاجرم چاره‌ای انگار به جز جنگ نماند قل تعالَوا... به رخ هیچ کسی رنگ نماند به رجز نیست در این عرصه یقین شمشیر است بر حذر باش که زنّار، گریبان‌ گیر است کارزارش تهی از نیزه و تیر و سپر است بهراسید که این معرکه خون‌‌ریزتر است بانگ طوفانیِ القارعه طوفان آورد آنچه در چنتۀ خود داشت به میدان آورد با خود آورد به هنگامه عزیزانش را بر سر دست گرفته‌ست نبی جانش را عرش تا عرش ملائک همه زنجیره شدند به صف‌ آرایی آن چند نفر خیره شدند پنج تن، پنج تن از نور خدا آکنده آفتابان ازل تا به ابد تابنده دفترم غرق نفس‌های مسیحایی شد گوش کن، گوش کن این قصه تماشایی شد با طمانیۀ خود راه می‌آمد آرام دست در دست یدالله می‌آمد آرام دست در دست یدالله چه در سر دارد حرفی انگار از این جنگ فراتر دارد ایها الناس من از پارۀ تن می‌گویم دارم از خویشتن خویش سخن می‌گویم آن‌که هر دم نفسم با نفسش مأنوس است آن‌که با ذات خدا «عزّوجل» ممسوس است من علی هستم و احمد من و او خویشتنیم او علی هست و محمد من و او خویشتنیم نه فقط جسم علی روح محمد باشد یک تنه لشکر انبوهِ محمد باشد دیگر اصلا چه نیازی‌ست به طوفان، به عذاب زهرۀ معرکه را اخم علی می‌کند آب الغرض مهر رسولانۀ او طوفان کرد راهبان را به سر سفرۀ خود مهمان کرد مست از رایحۀ زلف رهایش گشتند بادها گوش به فرمان عبایش گشتند می‌رود قصۀ ما سوی سرانجام آرام دفتر قصه ورق می‌خورد آرام آرام ✍سیدحمیدرضابرقعی 🎤 ○○○○○○○○ 👇
. در دل شب ز گرد راه رسید با نگاه صمیمی و صافش آسمان آسمان سخن می ریخت از نگاه شریف شفافش بر دل تیره گون شب بارید نیمه شب ماه بی بدیل حجاز چشم هایش نشانه ای از نور حرف هایش نشانه ی اعجاز با عبایی به رنگ یک رنگی با عزیزان خود رسید از راه آسمانِ نشسته در ظلمت پر شد از عطر ناب بسم الله این طرف یاوران حق بودند آن طرف نیز خیل بدخواهان این طرف نور لايزال خدا روبه روی سپاه گمراهان از لبان مبارکش می ریخت موج آیات مکی و مدنی کلماتی چو در می افشاندند دو عقیق شکفته یمنی گوش تا گوش آسمان پر شد از نوایی که راز هستی بود گوشه ای از حجاز را می خواند حرف او عین حق پرستی بود جز به بیراهه ها دچار نشد هر کسی نیت مجادله کرد جز به حق راه دیگری نشناخت هرکه با اهل حق مباهله کرد آسمان و زمین مجاب شدند از شمیم خدایی کلمات همه از جان و دل فرستادند بر محمد و آل او صلوات ....... . تا پنج تن آل عبا را دیدند در روی علی انفسنا را دیدند ترسان ترسان تمامی ترساها انگار که بی پرده خدا را دیدند ✍ .
. بر هیبت عترت پیمبر صلوات بر جان نبی حضرت حیدر صلوات بر فاطمه و دو نور چشمش، حسنین بر عید مباهله مکرر صلوات بر نور مبین حی سرمد صلوات بر جمع کسای آل احمد صلوات بر دشمن پنج تن دمادم لعنت بر پنج تن آل محمد صلوات .
. دستـی به دعـا و نافلـه برداریم دستی به سُرور و هلهله برداریم خشـنودی ِ قـلب فاطمـه گامی در... زیبــا شــدن ِ مبـاهــله بـرداریـم .......... . خورشید مباهله به نام نامی عشق و به نام نامی داور به نام نامی احمد به نام نامی حیدر به نام نامی طور و به نام نامی طاها به نام نامی نور و به نام نامی کوثر به نام نامی فاطر به نام نامی یاسین به نام نامی زهرا به نام نامی مادر به نام نامی لُوءْلُوءً به نام نامی مرجان به نام نامی دریا به نام نامی گوهر به نام نامی فتح و به نام نامی مؤمن به ذوالْفَقار علیّ و به نام فاتح خیبر به نام نامی قرآن به نقشِ « اَنْفُسَنا » یش ببین تمام حقیقت گرفته نورِ مکرّر بدان مباهله را حق که روشنای وجود است که این معادله نور است و نور آلِ پیمبر به فاطِمَهَ ، وَ اَبُوها ، وَ بَعْلُها وَ بَنُوها ببین تو آلِ کِسا را درین میانه منوّر شکستِ قوم نصاری شکستِ کفرونفاق است که این مباهله بهر نبی ست نصرتِ دیگر درین فتوح معظّم درین شکوه مکرّم چگویمت ز نبیّ و ز اَهْلِ بَیْتِ مطهّر علی گرفته به دستش لوای نصرت دین را چنان که قُلّه ی ایمان چنان که نخل تناور ** محمود تاری «یاسر»✍
بسم الله الرحمن الرحيم به مناسبت 24 ذی الحجه با نور خدا مقابله یعنی چه! با امر خدا مجادله یعنی چه! جایی که علی نفس محمد باشد ای عیسویان، مباهله یعنی چه! یک عمر در انجیل نخواندید احمد؟ ناگفتن این مطالعه یعنی چه! چه مسئله ایی!پنج تن و صد راهب حل کردن این معادله یعنی چه! یک دست اگر دعا کند زین ده دست فهمید عذاب عاجله یعنی چه! دو کودک و یک زن و دو مرد آمده اند با لشگر حق مقاتله یعنی چه! نه سازش و تسلیم نه تحریم نه جنگ جایی که علیست غائله یعنی چه! در اوج مذاکره قوی باید بود تسلیم امور باطله یعنی چه! بر غیر نبی دمی تقرب هرگز از آل رسول فاصله یعنی چه! از همقدمی و دست دادن پرهیز با خصم علی مغازله یعنی چه! جایی که هدایتی نگیرد صورت با دشمن دین معامله یعنی چه! در روز ظهور، خوب و بد میفهمند جامانده گی ز قافله یعنی چه! روزی که مسیح یار مهدی گردد فهمید که دین کامله یعنی چه! .
🌷قصیده مباهله🌷 وضو بگیرم و در حال روزه با تكبیر كنم مباهله با دشمنان حَیّ غدیر زبان حق شوم و آیه مباهله را به شأن فاطمه و شوهرش كنم تفسیر ز قول دوست ودشمن شنو كه این آیه به وصف اهل كسا از خدا شده تعبیر محمد و علی و فاطمه،حسن و حسین كه پنج در عددند و یكی چو حی غدیر پی مباهله كردند روی در صحرا یكی چو مهر فروزان،چهار مهر منیر فتاد چشم نصاری به آن خدارویان كه نور طلعتشان گشته بود عالم گیر مسیحیان پی نفرین پنج تن دیدند كه نیست غیر هلاكت برایشان تقدیر همه بخاك قدوم پیمبر افتادند كه ای ز جانب حق،خلق را بشیرونذیر به حضرت تو نصاری تمام تسلیمند كه تو بلند مقامی و ما تمام حقیر هزار مرتبه نفرین به دشمنان علی كه می كنند در این آیه حیله و تزویر كنند فضل علی را به دشمنی انكار خدای نگذرد ازاین خطا و این تقصیر چرا شدند فراری از این حقیقت محض چرا به سلسلۀ نفس خود شدند اسیر قسم به جان علی،منكر مباهله را خدای لعن نموده، پیمبرش تكفیر گرفتم آن كه شود خصم منكر خورشید كجا به تابش انوار آن كند تأثیر فضائل علی از حد فزون،چه زیان كه بر مباهله منكر شوند یا به غدیر علی كسی است كه در جنگ بدر شد پیروز خدا به جنگ احد میدهد به او شمشیر علیست فاتح احزاب و فاتح خیبر علیست تیر الهی به قلب خصم شریر علیست بت شكن كعبه روی دست رسول علی به بیشۀ اسلام شد خروشان شیر علی به جای نبی خفت و جان گرفت به دست كسی نیافت جز او این چنین مقام خطیر حدیث منزلت چون آفتاب می تابد به این دلیل علی بعد مصطفی است امیر وصی احمد مرسل كسی بود (میثم) كه در تمام فضایل وُرا نبود نظیر ✍️حاج غلامرضا سازگار ........ . بر هیبت عترت پیمبر صلوات بر جان نبی حضرت حیدر صلوات بر فاطمه و دو نور چشمش، حسنین بر عید مباهله مکرر صلوات بر نور مبین حی سرمد صلوات بر جمع کسای آل احمد صلوات بر دشمن پنج تن دمادم لعنت بر پنج تن آل محمد صلوات ............ . السلام علی قلب زینب الصبور سلام‌الله‌علیها «چکیده‌ی پنج تن» با اذن من سحرها، سر میزند سپیده رزق جهان به لطف، بابای من رسیده احمد،علی،حسینم ؛ زهرا و مجتبایم! من زینبم که هستم از «پنج تن» ، چکیده آن زینبی که از پا یک لحظه هم نیفتاد با اینکه کوه غم را بر جان خود خریده بردند بین انظار، من را که قبل از اینها یک بار سایه‌ام را همسایه هم ندیده دنیا و خواری‌اش را، پیش خدا همین بس که مثل ابن سعدی، صوت مرا شنیده... با گریه در خیالم پرسیدم از حسینم داری خبر که زینب بی تو چه‌ها کشیده!؟ از اسب، دختر تو خیلی بدش میاید از لحظه‌ای که فهمید،بر سینه‌ات دویده پایین بیایی ای کاش، از نیزه ماه زینب! تا بوسه ها زنم بر آن حنجر بریده ✍ .
. نور قافله میان قوم مسیحا چه ولوله پیداست قسم به «زلزلت الارض» زلزله پیداست مراد «لوکره المشرکون» قرآنند میان این همه مشرک که هلهله پیداست اسیر نفس و گرفتار وسوسه هستند به دست و پای همه بند و سلسله پیداست هراس در دل نجرانیان به پا شده است ز دور بین تمامی، مجادله پیداست چه با وقار و شکوهند پنج تن، آری شکوه و هیبت دین در مباهله پیداست در آسمان به تماشای آ ل پیغمبر هزار فوج ملک ، مثل چلچله پیداست علی است معنی ناب کلام «انفسنا» مقام«انفسکم» بین عائله پیداست دراین فضیلت و دراین بهشت قدر و مقام شکوه حضرت زهرای فاضله پیداست حضور آل عبا برتر است از دنیا حساب کل جهان در معادله پیداست اگر قدم بگذاری به راه آل علی در این مسیر وفا نور قافله پیداست به وصف و منزلت پنج تن «وفایی» گفت فروغ و تابش آیات منزله پیداست .
. گواهی می‌دهد انجیل هم آیات قرآن را نمی‌فهمم تقلای مسیحی‌های نجران را محمد، اهل‌بیتش را به همراه خودش آورد که رو در رو ببینند اهل نجران، اهل ایمان را کسانی را به همراه خودش آورد پیغمبر که بر هم می‌زند یک ذکرشان رؤیای شیطان را.. چه در این خاندان می‌دید آیا اسقف نجران؟ که وقتی دیدشان از دور، خالی کرد میدان را هر آن‌کس شک به حقانیت این پنج تن دارد بخواند آیه‌ای از آیه‌های «آل عمران» را ✍ .
. - نزول آیه زکات، آیه تطهیر و سوره هل اتا شکرِ خدا که حافظِ دینِ خدا، خداست مامورِ حفظِ عترتِ و دین، ختمُ الانبیاست بالاترین دلیل به آیات، هَل اَتاست وقتی کسی، علیهِ خدا اِدعا کند اینجا نبی، به یاریِ عترت، دعا کند با اهلبیتِ خویش، پیمبر خطاب کرد همره، دو سبط و فاطمه و بوتراب کرد شرمنده از تجمّعشان آفتاب کرد گفت ای خدا، اَهالیِ من، زینتِ منند این جمع، اهلبیتِ من و عترتِ منند یارب بحقِ فاطمه رحمت بما ببار این جمع را ز رجس و پلیدی جدا بِدار ما را مطهر از همه آفات،،، برشمار در دَم رساند آیه ی تطهیر، جبرئیل میگفت با ملائکه تکبیر، جبرئیل با صدهزار شکر و دوصد ذکرِ کردگار راهی شدند با همه ی، هیبت و وقار بهرِ مباهله بسوی نقطه ی قرار تا صف زدند آل نبی گِرد هم، چو کوه حیران شدند جمعِ نصارا از این شکوه دیدند چونکه آل نبی را، خدا صفات نَجرانیان ز گفته پشیمان شدند و مات گفتند جملگی که نباشد رهِ نجات اِلّا به سر نهادنِ حکم محمدی این است دینِ حق و همین، راه سرمدی وقتی رسول، حجتِ حق را بیاورد... اولاد را به همرهِ زهرا بیاورد... همراهِ آل فاطمه، مولا بیاورد... دیگر توانِ هیچکسی قد نمیدهد حق را خدا به غیر محمد نمیدهد نورِ جلیست، آیه ی نابِ مباهله شرحِ ولیست، آیه ی نابِ مباهله مدحِ علیست، آیه ی نابِ مباهله در ظاهرش، اگر چه بنام پیمبر است شانِ نزولِ آن بخدا، وصفِ حیدر است آری، علیست وجهِ خدا، مایه ی خدا نور خدا، تمامیِ سرمایه ی خدا توحید را نشانِ خدا، آیه ی خدا شاهی که بر گدا برکات آورَد، علیست آنکه رکوع را به زکات آورَد، علیست وقتی خدا به حیدر عطا،،، ذوالفقار کرد اِبقای دین، به حیدرِ دُل دُل سوار کرد در راهِ دین، علی همه هستیِ نثار کرد تنها اُحد نشاند، نَود زخم بر تنش بدر و حنین ها سببِ بغضِ دشمنش حیدر شناس کیست، بجز یارِ مرتضی زهرا پیِ تلافیِ ایثارِ مرتضی آمد به کوچه و شد علمدارِ مرتضی آنجا که هیچکس به علی،،، اعتنا نکرد زهرا، علیِ خانه نشین را رها نکرد در کوچه ها ز فاطمه، حرمت شکسته شد پهلوی او براهِ ولایت شکسته شد در بیتِ وحی،،، غنچه ی عصمت شکسته شد پس پاسدارِ میر و علم، کیست؟ فاطمه اصلِ مدافعینِ حرم، کیست؟ فاطمه حقِ علی، به یاریِ زهرا اَدا شود باید بِراهِ فاطمه، جانها فدا شود تا راضی از تمامیِ عالم، خدا شود زهرا شناس کیست؟ حسین است و زینب است کرب و بلا شناسیِ ما، اصلِ مطلب است کرب و بلا، که مکتبِ زهرا شناسی است گودالِ قتلگاه، تولّا شناسی است رفتارِ شام و کوفه، تبرّا شناسی است در قتلگه، امام که مهمان نمیشود! بر نیزه راسِ قاریِ قرآن نمیشود! مظلوم را، به نیزه ی صیاد میزنند؟ زنجیر را، به گردنِ سجاد میزنند؟ آخر، سرِ سه ساله مگر داد میزنند؟ ویرانه را، رقیه که آباد میکند... نامِ علی، به ماذنه ها داد میکند .
از زبان اسقف اعظم مسیحیان نجران: الا یاران به نام یکه فرزند خدا عیسی قسم بر عهد و پیمانی که ما داریم با عیسی مبادا شرمگین باشد میان انبیا عیسی دل ابلیس را باید به دست آریم یا عیسی نباید گوش بسپاریم بر آوای شیطانی "چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی" کسی را بهتر از این پنج تن دیده زمین آیا؟ تقابل می کند انجیل ما با مؤمنین آیا؟ نمی ترسید از اوصاف ختم المرسلین آیا؟ مصاف مور با شیران! خریت بیش از این آیا؟ ندارد ترسی از نفرین ما این جمع نورانی "چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی: چرا در ابتدای کار آخر را نمی بینید؟ چرا آن سوی میدان کوه باور را نمی بینید؟ مگر همراه احمد شیر خیبر را نمی بینید؟ مگر خشم عیان در چشم حیدر را نمی بینید؟ به چنگ شیر می افتیم ای یاران به آسانی "چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی" زنی همراه احمد آمده عالم به او محتاج برای توبه کردن حضرت آدم به او محتاج به هنگام شفاعت نا مسلمان هم به او محتاج نه تنها ما که حتی حضرت مریم به او محتاج نصیبت شعله نار است اگر او را برنجانی "چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی" دو تا کودک در این جمع‌اند از هر پیر داناتر نفوس قدسی آن ها ز عیسی هم مسیحاتر مقام انبیا بالا، مقام این دو بالاتر کجا پیدا شود از این دو آقازاده آقاتر حریف خشم آن ها نیست اقیانوس طوفانی "چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی" .
. بسم الله الرحمن الرحیم ترکیب‌بند در به مناسبت عید سعید هزار مرتبه گفتند با نبی گله‌ها را چنان که حرف سرآورده‌ بود حوصله‌ها را مسیحیان که نه، حتی اگر تمامی عالم بیاورند به همراه خویش قافله‌ها را به خاندان رسالت عطا نموده خداوند اراده‌ای که به هم می‌زند معادله‌ها را به جای ناله و نفرین، اگر بخواهی از آن‌ها از اعتقاد تو وا می‌کنند سلسله‌ها را به لفظ روشن‌شان نیست غیر وحی کلامی اگر قبول نداری بپرس مسئله‌ها را سکوت و صبر و نصیحت دگر چه فایده دارد؟ برای هر که ببازد تمام مرحله‌ها را محمد و علی و فاطمه، حسین و حسن را اگر که داشت کسی می‌برد مباهله‌ها را به‌وصف دشمن‌شان «في‌قُلُوبِهِم‌مَرَض» آمد که اهل بیت خدا جوهر و جهان عرض آمد بگو کدام ستم ریشه در سقیفه ندارد؟ که حکم تجربه‌ها حاجت صحیفه ندارد به اعتقاد خود ای دوست پای‌بند‌ترین باش که حکم امر خدا راوی ضعیفه ندارد روایت است که هرکس نداشت حب علی را یقین کند پدر و مادر عفیفه ندارد امام؛ صدق تمام‌وکمال و عالِم دهر است نه این مقام گزند از ابوحنیفه ندارد غدیر راه رسیدن به آستان کمال است که جز امام کسی دیگر این وظیفه ندارند اگر بنا شود از فضل دیگران! بنویسند قصیده‌ می‌شود، اما پر از ردیف «ندارد» اگر تمام جهان خویش را امام بدانند! زمین بجز علی و آل او خلیفه ندارد. جهان و دار و ندارش اضافی‌است علی را دوقرص نان و دوتا جامه کافی است علی را چه در رکوع و سجود و چه در قعود و قیام است علی‌ست آن‌که به‌هرحالتی که هست «امام» است به‌جز علی را مولا نخوانده است پیمبر که این کلام برازنده‌ی امیر کلام است برای هرچه اسیر و یتیم و سائل و مسکین نماز و روزه‌ی او آستان فیض مدام است آهای مردم احرام بسته ره‌برتان کیست؟ بدون عشق علی حج کجاست؟ کعبه کدام است؟ عذاب «لَیسَ لَهُ دافِع» است هر احدی را سر مباهله با آل این امام همام است پرنده‌ی دل خود را به هر طریق بیاموز که غیر بام علی هرکجا نشست، به‌دام است به هوش باش که بیش از هزار سال گذشته‌ست ولی هنوز شراب خم غدیر به جام است «من آن نی‌ام که حلال از حرام [را] نشناسم شراب با تو حلال است و آب بی‌تو حرام [است]» اگرچه سوختی و با زمانه ساخته‌ای تو هنوز هم که هنوز است ناشناخته‌ای تو چگونه با تو شوند اهل روزگار برابر؟ نیافریده به تو آفریدگار برابر اگرچه خوب زیاد است در کرانه‌ی تاریخ تویی سر از همه، از هر نظر، - هزاربرابر - عبادت همه‌ی جنّ و انس تا صف محشر نشد به ضربه‌ای از تیغ ذوالفقار برابر اگر زمان رسیدن به توست لحظه‌ی مرگم کدام شادی من با طناب دار برابر؟ تو را به غیر تو تشبیه می‌کنند حسودان ولی نمی‌شود اینگونه گل به خار برابر ابوتراب شدی تا تمام مردم خود را به محضر تو ببینند با غبار برابر ندیده دیده‌ی تاریخ ما مثال علی را یکی می‌آید و می‌آورد خصال علی را بیا که بی‌تو جهان رنگی از نشاط ندارد زمین شب‌زده جز «آه» در بساط ندارد بیا ببین دل بی‌نظم ما بدون تو مثل محصلّی‌ست که یک‌نمره انضباط ندارد به‌شوق توست که تا حدّ قبض روح رسیدیم بدون تو دل ما حال انبساط ندارد جهان فقط به تو دل‌بسته است تا که بیایی وگرنه فاصله‌ای تا به انحطاط ندارد هزار راه نشان‌داده‌ای برای رسیدن ولی هنوز کسی با تو ارتباط ندارد! تو مستقیم‌ترین جاده‌ای به‌سمت خداوند چگونه سوره‌ی ما «اِهدِنَاالصِّراط» ندارد سری بزن به دل ما، قدم به دیده‌ی منّت چرا که خانه‌ی بیچارگان حیاط ندارد بیا که زنده کنی باز روزگار علی را نشان بده به علی‌باوران دوباره علی را 📝 .