12_13920819_Mirdamad__Shab7_01_(rasekhoon.net).mp3
9.15M
#شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
4_6001591826878826564.mp3
5.11M
#حالا که می روی ..
#سینه_زنی ویژۀ ایام فاطمیه و شهادت حضرت صدیقۀ طاهره زهرایِ مرضیه سلام الله علیها
حالا که می روی از پیش بچه ها
ویرانه می کنی کاشانۀ مرا
بی خاطراتِ تو بی آرزویِ تو
درد دلامو من ، بی تو بَرم کجا ؟..
مرو زهرا ..
از داغ تو خمیده قامتِ من
گریونُ مضطرِ برا تو حسن
دلگیرم .. من بی تو می میرم
مرو زهرا ..
میشه سلامِ حیدرِت بی جواب
بیچاره ام من از غمت بی حساب
دلگیرم .. من بی تو می میرم
«مرو زهرا .. مرو زهرا ..»
با پیکرِ نحیف پیشِ علی بمان
ای آنکه از بلا قدت شده کمان
شرمندگی رو از چشمایِ من ببین
تو بین بستر و من هم که نیمه جان
پاشو زهرا ..
شونه بزن موهای زینبُ
پایین نیومده چرا تبِ تو
دلگیرم .. من بی تو می میرم
پاشو زهرا ..
سرفه نزن لبات میشه پرِ خون
این التماسِ حیدرِ که بمون
دلگیرم .. من بی تو می میرم
«مرو زهرا .. مرو زهرا ..»
این رنگِ صورتُ این دردِ بی حساب
این اشک چشم تو میده منو عذاب
انسیه ی علی آرامشم تویی
تو مثل لاله ای اما شدی گلاب
حالا که می روی از پیشِ بچه ها
ویرانه می کنی کاشانه ی مرا
بی خاطراتِ تو بی آرزوی تو
درد دلامو من بی تو بَرم کجا
خودم دیدم ..
داری قواره می کنی پیرُهن
دادی به جای کفن به زینبِ من
ای جانم .. از این غم ویرانم
خودم دیدم ..
گریون شدی برا غمایِ حسین
داری می گیری تو عزای حسین
ای جانم .. از این غم ویرانم
«مرو زهرا .. مرو زهرا ..»
#کربلایی_جواد_مقدم
#شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#لعن_الله_قاتلیک_یا_فاطمة_الزهرا
#فاطمیه
.
ای مادر دلتنگم، هواتو کردم
تو روضه باید پِیِت بگردم
قد خمت عمر کمت
واسه کدوم گریه کنم
مادرمی میشه مگه
برات آروم گریه کنم
تا اون روزی که
برات بمیرم شبیه مولا
زبون میگیرم
وای من و وای من و وای من
میخ در و سینه ی زهرای من
در وسط کوچه تو را میزدند
کاش به جای تو مرا می زدند
وای من و وای من و وای من
ای مادر ممنونم منو آوردی
تو خونه دست حسین سپردی
بشین براش پیرهن بدوز
که من به پات زار بزنم
منم ببر تو قتله گاه
میخوام باهات زار بزنم
با این امید که براش بمیرم
با ناله ی تو زبون میگیرم
مگر به کربلا کفن به غیر بوریا نبود
مگر حسین تشنه لب عزیز مصطفی نبود
وای من و وای من و وای من
#فاطمیه
#حسین_طاهری 🎤
#شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
👇
- ناشناس.mp3
2.01M
#زمینه #بستر_بیماری
#شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها
دیگه خنده رو لبهات نیس آنام ای آنام
رمقی توی دستات نیس آنام ای آنام
شبها رو تا صبح بیداری آنام ای آنام
جز گریه تو چشمات نیس آنام ای آنام
خودم دیدم ، دل تو بیقراره
غم تو بی شماره
نگاه به حال بابا ، گریه تو در میاره
با گریه هات گریه کردم ، خیلی برات گریه کردم
دیشب تا صب گریه کردی، من پا به پات گریه کردم
-----------------------------
قد تو چرا خمیده آنام ای آنام
باز خون از پهلوت چکیده آنام ای آنام
میدونم این درد سینه آنام ای آنام
امون تو رو بریده آنام ای آنام
سه ماهه که ، خونه ی ما خرابه
خوشی دیگه سرابه
نفس کشیدن حتی ، برای تو عذابه
داری می سوزی می بینم ، می رم یه گوشه می شینم
با سرفه های تو هربار ، نفس می سوزه تو سینم
------------------------
گلای باغچه پژمرده آنام ای آنام
شدی از همه آزرده آنام ای آنام
خونمون شده غم خونه آنام ای آنام
موی من شونه نخورده آنام ای آنام
سه ماهه که ، از ماها رو میگیری
جوونی اما پیری
تو رو خدا نگو که ،از پیش ماها میری
این دل بی تاب شده آب ، پاشو به گلها بده آب
هی غصه خوردی بمیرم ، گوشت تنت آب شده آب
#فاطمیه #حضرت_زهرا
#زمینه
#حسین_رحمانی
.
#سینه_زنی
#واحد_سنگین
#فاطمیه #حضرت_زهرا
#شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#سید_رضا_نریمانی🎤
چشمای کم سوتُ نبند ،الهی دردت به سرم
تو خستهای آره ولی ،من از تو هم خستهترم
الهی دردت به سـرم ،خونجگری خونجگرم
دیدم توخواب تابوتتُ ،رو شونه دارم میبرم
میخوای ، پاشی نمیتونی
برای کی داری ، لالایی میخونی؟
یه روســــــری بســــــتی دورِ ســـــــرت
درد داره کمرت،سوخته بال و پرت، زهرا
سه ماهــه که، افــــــــتادی نیـــــمهجون
با یه قدّ کمــــون؛ پیرهنت پرِخون، زهرا
(( گریه نکن دنیامُ غم میگیره
الهی که علی برات بمیره))
کاش میتونستی سرتو،بذاری رو شونهی من
وخیمه حالت فاطــمه، که تر شده گونهی من
علیِ مظلومُ ببخـــــــش ، نگار دردونــــۀ من
که خونۀ امنی نبـــود ، بـــــرایِ تو خونۀ من
اشکهات ، دلم رو خون کرده
دلم پُر از غصّه ، دلت پر از درده
تو رو خــــــدا با غـــــــما خـــو نگیـــــر
از علی رو نگیر؛ دست به پهلو نگیر،زهرا
به جــــــــز تو دردم رو به کـــی بگــــم؟
حالا داری تو هم، رو میــگیری ازم، زهرا
((گریه نکن دنیامُ غم میگیره
الهی که علی برات بمیره))
علیــکَ بِالغــریب میگی، داری وصــیت میکنی
خوب میدونم دربارۀ٫چی داری صحبت میکنی
باشـــه تا زنــدهام عـــــزیز ٫ هوای زینبُ دارم
هر شـب بالاســر حسین ٫ یه کاسۀ آب میذارم
واســـهم، روضـــه نخون جونم
منم شبیه تو، روضهشُ میدونم
میخــــوای بگــــم کـربلا سرشو
ازکجا سرشو،از قفا سرشو،زهرا
رو نیــــزهها میـــــبَرَن سرشـــو
میبُرن سرشو؛میشکنن سرشو،زهرا
(( گریه نکن دنیامُ غم میگیره
الهی که علی برات بمیره))
👇
─═༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═─
#زمزمه_نوحه
#شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#سبک:به سمت گودال از خیمه دویدم من....
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
به سمت زهــرا تا به ســـر دویدم من
آتیــــش جلـوتر بود دیر رسیـــدم من
بیـــن در و دیـوار فاطمـه پـرپـر شــد
دیــدم که قـرآنــم بـدون کــوثــر شـد
زهــرای مظلــــــومه(۴)
میــونِ اون آتیش محشـر کبـــریٰ بود
نــوای "یا مهــدی" رو لب زهــــرا بود
امان ازاون وقتی که دربه روش افتاد
نالهٔ زهــرا داشت عرشو تکون می داد
زهــرای مظلــــــومه(۴)
می دید منـــو بردن با دستــای بسته
دنبـال من بود با پهلــــوی بشکســـته
چشمـــامو بستـــم تا روی زمین افتاد
غــلاف شمشـیـــر و نمــی برم از یــاد
زهـــرای مظلـــــومه(۴)
کاش بجای دستام چشـامو می بسـتن
نمی دیدم وقتی بازوشـو میشکـســتن
این همه بی رحمی جون به لبـــم آورد
وقتی به جای من زهرا کتک می خورد
زهــرای مظلــــومه(۴)
جـــوون بیمـــارم قصـد ســــفـــر داره
نشــــــونیــاش امـــا رو در و دیـــواره
میـــره ولــی از این دشــــمنــا بیــزاره
سینـــهٔ مجروحـــش زخمـیِ مســماره
زهــرای مظلــــومه(۴)
میگه خـــداحافــظ علــی حـــلالم کن
نبینـم اشکـــاتو رحمــی به حـــالم کن
نــذار دل زینــب بگیــــره از غصــــــه
یا حســنم بی من بمیـــره از غصــــــه
مـــراقب اشـــک نور دو عینـــــم باش
شبــا به فکـــر آب برا حســینـــم باش
حسیــن مظلـــــومم(۴)
#فاطمیه #حضرت_زهرا
#سبک_بسمت_گودال_از_خیمه_دویدم
شعر:رقیه سعیدی(ڪیمیا) ۱۴٠۱/۹/۱۳✍
.
#حضرت_زهرا
#شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
دیگر گلی شبیه تو پرپر نمی شود
زین پس کسی به قدر تو لاغر نمی شود
دستی که زیر چادر خود می کنی نهان
دیگر سپر به یاری حیدر نمی شود
وقتی که راه می روی از دست من بگیر
دیوار هم برای تو یاور نمی شود
گرچه پس از تو مونس این کودکان شوم
اما کسی به خوبی مادر نمی شود
نام فراق می بری و می کشی مرا
این خانه ام پس از تو منور نمی شود
شهر مدینه ظرفیت پاکی ات نداشت
یثرب پس از تو شهر پیمبر نمی شود
بالای درب خانه ی حیدر نوشته اند
هر سوره ای که سوره ی کوثر نمی شود
#رضا_رسول_زاده
9109.mp3
328.8K
#شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
تو بستر بیماری ، زدست زخم کاری
شبا تا صبح بیداری مادر .. مادر ..
گریه نکن مادرجون ، نداره دردت درمون،
دیگه نداری سامون مادر .. مادر ..
از تو آسمون چشمات، یه ستاره سرازیره
بمیره براتو زینب ، نفست داره میگیره
قد من ازغم داره خم میشه
چون غصتو می خورم همیشه
قلبم برات غرق ماتم میشه
یا فاطمه فاطمه یا زهرا
جدایی از تو سخته ، با تو پدر خوشبخته،
نشو تو از ما خسته مادر . . مادر ..
دار وندارم مادر ، باغ و بهارم مادر
صبر وقرارم مادر مادر .. مادر
مادرم چرا از بابا، رومیگیری و گریونی
به داداش حسنم گفتم ،مگه علتو میدونی؟!
حرف از جدایی نزن می میرم
من بیتو از این زمونه سیرم
ایکاش به همراه تو بمیرم
یا فاطمه فاطمه یا زهرا
بلند شو ازجات مادر، فدای اشکات مادر
میلرزه دستات مادر
درد و بهونه کردی ، تو کار خونه کردی
موهامو شونه کردی
تو که خوب میدونی مادر ،غم نور دوعینت رو
پاشو تا ببینی اشک و، ناله ی حسنینت رو
زخم تنت قاتل حیدر شد
باضربه ی در گلت پرپر شد
تو کوچه پیدا گل معجرشد
یا فاطمه فاطمه یا زهرا
#رسول_میثمی
#فاطمیه #حضرت_زهرا
1_2253702779.mp3
433.1K
#شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
به پشت درمادرمه
باچشم ترمادرمه
سپرشده واسه بابام
شکسته پرمادرمه
مادردردت به جونم
مادرببین گریونم
مادربگومیمونم
ببین بابام زانوی غم بغل گرفته وبه لب
میگه همش یازهرا(س)٢
ببین داداش حسن توخواب میلرزه وبه سوزوتب
میگه همش یازهرا(س)
یازهرافاطمه جان
بنددوم
بی قرینه مادرمه
یک مدینه مادرمه
میخ درسوخته خدا
توسینه ی مادرمه
مادرای مهربونم
مادرای همزبونم
مادرای قدکمونم
پاشویه کم جون دلم مثل قدیم جلوچشام
قدم بزن توخونه٢
پاشوبازم جون داداش به موهای زینب خود
مادربزن یه شونه٢
یازهرافاطمه جان
===================
بودونبودمادرمه
کل وجودمادرمه
شیرخدابابام علی(ع)
یاس کبودمادرمه
مادرکشیدی غربت
سهمت سیلی ومحنت
دیگه نکن وصیت
جلوی من گذاشته ای سه تاکفن خدای من
دلم چه بی قراره٢
توروخدابه من بگوچراسه تامگه داداش
حسین(ع)کفن نداره٢
یازهرافاطمه جان
توقتلگاه حسینمه
به نیزه هاحسینمه
زیرثم مرکباو
به هرکجاحسینمه
داداش زدنیاسیرم
دادش به غم اسیرم
داداش بی تومیمیرم
توقتلگاه هربلائی سرت حسین(ع)آوردنو
حیازمانکردن٢
جلوچشام سرازتنت بریدن ورحمی داداش
به معجرانکردن٢
یازهرافاطمه جان
#مهدی_منصوری
.
1_2300476669.mp3
1.08M
#شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
خدا برا کسی نیاره
تو شعله مادرش بسوزه
جلو چش یه عده نامرد
چادر و معجرش بسوزه
خدا برا کسی نیاره
دستای باباشو ببندن
غریبه ها بیان با طعنه
به اشک مادرش بخندن
یه عده لا اُبالی:مارو به غم نشوندن
الهی خیر نبینن:خونمونو سوزوندن
مادر با بارِ شیشه: موند بین دود و آوار
خونابه های پهلوش:نشست به روی دیوار
کابوس تلخ کوچه رو
یادم نمیره ای خدا
هنوز صداش توو گوشمه
فضه رو میزدِش صدا
واویلتا واویلتا
دلم پُره از این مدینه
به حق مادرم جفاشد
از زندگی خیری ندیدو
نیومده گلش فداشد
دلم پُره از این مدینه
نصیبمون غصه و غم شد
مادر هیجده ساله ی ما
قدش شکسته شدو خم شد
رمق نداره دیگه: حتی بلندشه از جا
چندروزیه میگیره: تو خونه روشو ازما
صورت زخم مادر: شده کبودونیلی
به روی هر دو گونش:نشسته جای سیلی
میدونم اینو که دیگه
فصل غمش شده خزون
بین نماز میگه خدا
مرگ منو زود برسون
واویلتا واویلتا
#عباس_قلعه✍
#احراق_البیت #حضرت_زهرا
.
.
#زمینه
#شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
چه دنیای عجیبی ، چه روزای غریبی
علی بین شهر پیمبر نداره رفیقی
سلامش بی جوابه ، دلش پر اضطرابه
رو دستای خیبر شکن رد پای طنابه
علی بین همه عالم ، فقط یک دلخوشی داره
دعاش اینه خدا زهرا رو تو دنیا نگه داره
تموم درد دل هاشو میون چاه زده فریاد
خودم دیدم گل یاسم میون کوچه ها افتاد
بهارم خزونِ ، گلم قد کمونِ
الهی بمیرم ، رخش لاله گونِ
"امون از غریبی"
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
سه ماهِ بیقراری ، یه شب آروم نداری
نمیتونی دستات رو یک لحظه بالا بیاری
سه ماهِ گوشه گیری ، میگی از دنیا سیری
گلم چی شده دائما از علی رو میگیری
برای غربت حیدر ، چقد جون بر لبی بانو
یه جوری آب شده جسمت ، شبیهِ زینبی بانو
هنوزم دردسر داری ، سرت رو داری میبندی
برای دلخوشیِ من ، با دردِ پهلو میخندی
میدونی که اشکات ، شده قاتل من
الهی نمونه ، غمت رو دل من
"امون از غریبی"
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
شده حیدر گرفتار ، شده روزای من تار
ازون روزی که موندی مابین اون درب و دیوار
تو خونه پاگذاشتن ، به دل رحمی نداشتن
پیش چشمای من گل یاسو با کینه کشتن
مگه میشه بره یادم که زیر دست و پا بودی
کبود از ضربه ی قنفذ میون کوچه ها بودی
ازون روزای تاریکه ، هنوز بازوت ورم داره
میگی این دردای مهلک ، دیگه زنده ت نمیزاره
داری میری زهرا ، علی میشه تنها
میمونهرو دوشم ، غمای دو دنیا
"امون از غریبی"
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
امیر قربانی فر✍
.👇
.
#شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
این ذکر کوثر است، علی جان حلال کن
ساعاتِ آخر است، علی جان حلال کن
بگذار کولهبارِ غمت را به دوشِ من
بسپار حرفِ غربت خود را به گوشِ من
هر شب به حال بی کسیات زار میزنم
سنگ تو را به سینهی غمبار میزنم
من را ببخش از تو اگر رو گرفتهام
در این سه ماه، دست به پهلو گرفتهام
شرمندهام وبال شدم روی بالِ تو
یکجا غمِ سه ماههی من گشت مالِ تو
زهرا بمیرد آه، که دستِ تو بسته شد
خانهنشین شدی و غرورت شکسته شد
ای صاحبِ وقارِ صنوبر شکستهها
افتادهای به خانه چنان ورشکسته ها
دنیا وفا به خیرِ مدامت نمیکند
حیف از تو که مغیره سلامت نمیکند
نسبت به روزِ قبل، کمی پیرتر شدی
من رو به قبلهام تو چرا محتضر شدی؟
میخواستم همیشه بمانم به پای تو
میخواستم نفس بکشم در هوای تو
این سینهی شکسته مجالِ مرا گرفت
دستِ سیاهِ کوچه جمالِ مرا گرفت
نُه سال مثل باد گذشت از مقابلم
آتش گرفته از تو جدا میشود دلم
یادم نمیرود که به من دیده دوختی
بهرِ جهازِ من، سپرت را فروختی
تا زندهام برای تو سر میدهم علی
صدها پسر به جای سپر میدهم علی
من عهد بستهام که بمیرم به راه تو
دارو ندارِ فاطمه نذرِ نگاهِ تو
من بوسه را به دست تو با گریه کاشتم
شرمندهام که بیشتر از این نداشتم
داغِ غریبیات گره کورِ زندگیست
شوقم به مرگ، بیشتر از شورِ زندگیست
با گریهی تو، درد به بر میکِشد مرا
این زخمِ سینه باز، به در میکشد مرا
یادم نمیرود که در از روبهرو رسید
آتش دوید و درد به من موبهمو رسید
میزد به گوشِ واقعه فریاد، محسنم
آتش دوید و از نفس افتاد محسنم
آتش دوید و سوختنم را رها نکرد
بر من تنید و شعله تنم را رها نکرد
هرچه تلاش کردم از آنجا جدا شوم
یک لحظه میخ، پیرهنم را رها نکرد
طوری زدند فاطمهات را که بعد از آن
این زخمِ بد قِلِق بدنم را رها نکرد
دیگر توان نمانده در این جسمِ منحنی
چسبیده است بر تنم این زخمِ ناتنی
گفتی بمان، به جانِ تو دیگر نمیشود
این نیمهجان برای تو همسر نمیشود
چیزی نمانده از بدنم غیرِ استخوان
حیدر بیا و اشهدِ زهرات را بخوان
ای حضرتِ حبیبِ همیشه غریبِ من
هنگامِ غسلِ من، کمکت میکند حسن
میبینمت که چشم تو از اشک تر شده
بر این تنی که خورد شده، مختصر شده
درهم شدم، شکستهشدم، کم شدم ولی
کارِ تو وقتِ غسل کمی بیشتر شده
این هفت سطلِ آب، کفافم نمیدهد
حوریه بودنم چقَدَر دردسر شده
حوریه بودنم چه عذابی درست کرد
از من به چشمهات چه قابی درست کرد
میدانم اینکه کار به تاخیر میکشد
با آبِ غسل، پهلویِ من تیر میکشد
نیمه شب است و دل به غمِ یار میدهی
نیمه تمام، تکیه به دیوار میدهی
شرمندهام که سخت شده شستوشوی من
نیمه شب است و تازه رسیدی به موی من
مویی که سوخت، حوصله را سر میآورد
در آن سکوت، دادِ تو را در میآورد
امشب بیا و پیرهنم را عوض نکن
فرصت نمیشود، کفنم را عوض نکن
از شهرِ آشنای تو گمنام میروم
امشب به روی شانهات آرام میروم
از داغ، خم به حضرتِ ابروت میکشی
با گریه کار از سرِ زانوت میکشی
با رفتنم اگر که تو چین میخوری ببخش
هی پشتِ هم اگر به زمین میخوری ببخش
دردِ تو را به جانبِ افلاک میبرم
با خویش آرزوی تو در خاک میبرم
گرچه به رفتنم دلت آشوب میشود
غصه نخور که پهلوی من خوب میشود
زینب اگر چه حسرتِ آغوش میخورد
در خاک، زخم سینهی من جوش میخورد
حالا به حالِ آینهها گریه میکنم
دارم برای کربوبلا گریه میکنم
بر پیکرِ شریفِ در آغوشِ نیزهها
بر قتلِ صبر و راس جدا گریه میکنم
در قتلگاه، وقتِ اذان کشته میشود
آقا، حسینِ من نگران کشته میشود
#ظهیر_مومنی✍
#فاطمیه #حضرت_زهرا
https://eitaa.com/emame3vom/86406
.