eitaa logo
امام حسین ع
18.4هزار دنبال‌کننده
397 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
شیرِ خدا ... یا حیدر ... نورِ هُدی ... یا حیدر ... ذکرِ،همه اصحابِ شاهِ کربلا ... یا حیدر هر جا بری اونجا به قلبم راه داره هر نفست خِلقَتِ صد عیسی داره هرجا تو لَیلَةُ المَبیت یا شبِ معراج هرکاری می کنی ، تو ایوالله داره .... 2 (ایوالله ... به تاثیرِ نگات ایوالله ... به موجِ تو صدات ایوالله ... به خاکِ زیرِ پات ایوالله ... به کُلِّ بچه هات ) 2 ایوالله ... به اون اُبهتِ ایوون طلات علی ... علی ... علی ... علی امامِ من استُ منم غلامِ علی .... تمامِ لذتِ عمرم در این است که مولایم امیرالمومنین است ❤️ گرامی باد 🌺 سبک سرود 👇👇👇 : دوش از پیر عقل پرسیدم کای تو دانا به رازهای نهفت! رفت بسیار از علیّ و ... در میان صحابه، گفت و شنفت که سزد جانشین پیغمبر؟ هین! بگو فاش در جوابم گفت: که به جایش نشیند از پسِ مرگ آن که در زندگی به جایش خفت (دیوان ادیب بیضایی، ص۹۴) .
‌. تقدیم به ساحت مقدس آقاجانمان امیرالمومنین علی ابن ابیطالب علیه السلام _ حاج محمود کریمی •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ علی تنها مونده میون بی خبرا اومدن پشت در خونه خیره سرا داره حق گم میشه ، تو دودِ آتیش فتنه گرا تازه روضۀ در شده اول دردسرا پَرِ آتیش کوچه رسیده به بال و پرا کسی نیست این دور و برا دود ، آتیش ، تنها ، زهرا غم ، غربت ، مولا ، زهرا « یا زهرا زهرا زهرا ... » فاطمه می گیره حق همسرشُ فاطمه تنها نمی ذاره رهبرشُ آتیشم گریونه ، وقتی میسوزونه چادرشُ هدیه به خدا میده غنچۀ پرپرشُ خدا میخره غربت محسن و مادرشُ شهیدای حیدرشُ خون ، گریون ، دریا ، زهرا عشق ، مجنون ، لیلا ، زهرا « یا زهرا زهرا زهرا ... » داره می سوزه تو آتیش ناموسِ خدا زیر تیغه گردنه حیدر وا ابتا دل مادر میره تا دم تصویرِ کربُبَلا میشه خیمه و معجر و مقتل و آتیش و دود مث کوچه و چادر و مادر و رویِ کبود عباس مگه اونجا نبود؟.. باز ، سیلی ، دختر ، زهرا رو ، نیزه ، رأس ، شهدا « یا زهرا زهرا زهرا ... » رأس حسین به نیزه ها آتیش زدن به خیمه ها .. .
فیض بیداری وقت سحرم دست علییست ای خدا شکر! که برروی سرم دست علیست عزتش مال خودش بود به من هم بخشید آبرویی که به آن مفتخرم دست علیست یاعلی گفت و عرق ریخت مرا نوکر کرد برکت نان حلال پدرم دست علیست خوب و بد نانخور اوییم بِلا استثنا به کسی کار نداریم کرم دست علیست ذکر یا فاطمه در روز قیامت دارم.. چون صراطی که ازآن میگذرم دست علیست روی اعلامیه ام ناد علی بنویسید کار تلقین تن محتضرم دست علی ست کربلایم ز علی و نجف من ز حسین سفرم دست حسین و سفرم دست علی ست در نجف تولیت صحن و حرم دست حسین کربلا تولیت صحن و حرم دست علیست جلوی چشم ترش فاطمه را می کشتند.. بخدا علت چشمان ترم "دست علیست ✍سیدپوریاهاشمی گوشواره: علی مولا علی مولا...  ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ 👇
وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْری نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ اللَّه رَؤُفٌ بِالْعِبادِ. (بقره/٢٠٧) تا در اوصاف امیرالمؤمنین آید به کار نه قلم را اقتدار و نه زبان را اختیار مظهر حق شیر حق مرآت حق میزان حق کشور حق را مدیر و لشكر حق را مدار گو که بنویسند جّن و انس وصفش را مدام نیست ممکن وصف مولا را یکی از صد هزار قصّهء جانبازی آن جان شیرین رسول جان شیرین می دهد بر تن برادر گوش دار کافران دادند با هم دست از هر طایفه بهر قتل خواجۀ لولاک در یک شام تار گفت پیغمبر به شیر حق امیرالمؤمنین کای نبی را جان شیرین ای ولیّ کردگار کافران بر قتل من با یکدگر بستند عهد باید امشب جای من در بسترم گیری قرار گفت حیدر: ای دو صد جان علی قربان تو این تو، این جان علی، این تیغ خصم نابکار جان پاک تو سلامت جان من بادا فدات گو ببارد تیغ و تیرم از یمین و از یسار خفت آن شب مرتضی در بستر ختم رسل گشت پیغمبر دل شب در بیابان رهسپار ناگهان بوبکر آمد بر سر راه نبی در درون آن شب تاریک، دور از انتظار چشم پیغمبر چو بر وی در سر راه اوفتاد برد همره تا نگردد راز پنهان آشکار نفس خود را جای خود در بستر خود جای داد خصم خود را ناگزیر آورد سوی کوهسار آنکه جای مصطفی خوابید، باشد جانشین وآنکه یار غار او شد، به که بنشیند به غار با نبی در غار بودن کی کرامت می شود جان به راه یار دادن عزّت است و افتخار این تعصّب نیست انصاف است لختی گوش کن فرق بسیار است بین یار غار و یار یار او به "لا تحزن" ز فعل خویشتن گردید منع این به "مرضات اللّه"ش گوید ثنا پروردگار او ز بیم جان فراری بود از میدان جنگ این به دور مصطفی گردید روز کارزار او "اقیلونی" سرود این بر "سلونی" لب گشود او سراپا عجز بود این پای تا سر اقتدار او ز خیبر شد فراری این در از خیبر گرفت فرق دارد فرق، مرد جنگ با مرد فرار هر نفس در بستر ختم رسل بهر علی بود بیش از طاعت کونین اجرش در شمار ذات حق آن شب به جبراییل و میکاییل گفت کی کند جان از شما در راه یکدیگر نثار؟ هر دو ماندند از جواب و سر به زیر انداختند هر دو ساکت هر دو گردیدند از حقّ شرمسار پس خطاب آمد که بگشایید چشمی بر زمین بذل جان شیر حق بینید در این شام تار خفته بهر بذل جان در بستر ختم رسل گشته محو این همه ایثار چشم روزگار ای وجودت شمع جمع آفرینش یا علی وی خزان زندگی را نام دلجویت بهار با سر انگشت تو مهر و مه کند در چرخ سیر بر تماشای تو می گردند این لیل و نهار گو برد حقّ تو را صد تن به جای آن سه تن آنچه زآن تو است، آن تو است ای جان را قرار چه شوی مسند نشین و چه شوی خانه نشین تو امامیّ و امامت از تو دارد اعتبار بانگ جبریل از اُحد آید به گوش جان که گفت لافتی الاّ علی لا سیف الاّ ذوالفقار لب نمی بندد ز اوصاف تو «میثم» یا علی گر فتد در زیر تیغ و گر رود بر اوج دار ✍حاج غلامرضاسازگار 🍃گوشواره:یا امیرالمومنین... .👇
. واقعه شب اول سال سیزدهم یا چهاردهم بعث نزول آیه 207 سوره مبارکه سوره بقره در فضیلت حضرت امیرالمومنین علیه السّلام 🔸پس از اینکه اهل مدینه با پیامبر صلی الله علیه و آله بیعت کردند و کفار قریش از این پیمان اطلاع یافتند چهل نفر از اشراف در دارالندوه گرد آمدند و تصمیم گرفتند که که از هر عشیره ای یک نفر حاضر شوند و این گروه به طور ناگهانی به خانه رسول خدا صلی الله علیه و آله هجوم برند و او را بکشند و بدین ترتیب قاتل مشخص نمی شود و خونخواهی معنایی نخواهد داشت و بنی هاشم مجبور می شوند به دیه راضی شوند. 🔸خداوند با نزول آیه 30 سوره مبارکه انفال پیامبر خویش را از این واقعه آگاه نمودند. ﷽‌وَ إِذْ يَمْكُرُ بِكَ الَّذينَ كَفَرُوا لِيُثْبِتُوكَ أَوْ يَقْتُلُوكَ أَوْ يُخْرِجُوكَ وَ يَمْكُرُونَ وَ يَمْكُرُ اللَّهُ وَ اللَّهُ خَيْرُ الْماكِرينَ 🔹و [ياد كن‏] هنگامى را كه كافران در باره تو نيرنگ مى‏كردند تا تو را به بند كَشَند يا بكُشند يا [از مكّه‏] اخراج كنند، و نيرنگ میزدند، و خدا تدبير مى‏كرد، و خدا بهترين تدبيركنندگان است.» 🔸با اینکه احتمال کشته شدن امیرالمومنین علیه السّلام بسیار زیاد بود در بستر پیامبر صلی الله علیه و آله خوابیدند و پیامبر به غار ثور رفتند و از آنجا به مدینه هجرت فرمودند. 🔸هنگامی که مشرکین به خانه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله یورش بردند و حضرت امیرالمومنین علیه السّلام را به جای پیامبر صلی الله علیه و آله در بستر یافتند ، از هدف خود بازماندند. 🔹به دلیل این فداکاری و از خودگذشتی حضرت علی بن ابیطالب علیه السّلام خداوند آیه 207 سوره مبارکه بقره را در فضیلت حضرت امیرالمومنین علیه السّلام نازل فرمودند: ﷽‌وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْري نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ» 🔹و از ميان مردم كسى است كه جان خود را براى طلب خشنودى خدا مى‏ فروشد، و خدا نسبت به [اين‏] بندگان مهربان است. 📚‍(1) نهج البلاغة، صفحه 489 ................ قصيده اى علوى درباره ليلة المبيت (شب اول ربيع الاول) ———————- تا در اوصاف امیرالمؤمنین آید به کار نه قلم را اقتدار و نه زبان را اختیار مظهر حق شیر حق مرآت حق میزان حق کشور حق را مدیر و لشكر حق را مدار گو که بنویسند جّن و انس وصفش را مدام نیست ممکن وصف مولا را یکی از صد هزار قصّهء جانبازی آن جان شیرین رسول جان شیرین می دهد بر تن برادر گوش دار کافران دادند با هم دست از هر طایفه بهر قتل خواجۀ لولاک در یک شام تار گفت پیغمبر به شیر حق امیرالمؤمنین کای نبی را جان شیرین ای ولیّ کردگار کافران بر قتل من با یکدگر بستند عهد باید امشب جای من در بسترم گیری قرار گفت حیدر: ای دو صد جان علی قربان تو این تو، این جان علی، این تیغ خصم نابکار جان پاک تو سلامت جان من بادا فدات گو ببارد تیغ و تیرم از یمین و از یسار خفت آن شب مرتضی در بستر ختم رسل گشت پیغمبر دل شب در بیابان رهسپار ناگهان بوبکر آمد بر سر راه نبی در درون آن شب تاریک، دور از انتظار چشم پیغمبر چو بر وی در سر راه اوفتاد برد همره تا نگردد راز پنهان آشکار نفس خود را جای خود در بستر خود جای داد خصم خود را ناگزیر آورد سوی کوهسار آنکه جای مصطفی خوابید، باشد جانشین وآنکه یار غار او شد، به که بنشیند به غار با نبی در غار بودن کی کرامت می شود جان به راه یار دادن عزّت است و افتخار این تعصّب نیست انصاف است لختی گوش کن فرق بسیار است بین یار غار و یار یار او به "لا تحزن" ز فعل خویشتن گردید منع این به "مرضات اللّه"ش گوید ثنا پروردگار او ز بیم جان فراری بود از میدان جنگ این به دور مصطفی گردید روز کارزار او "اقیلونی" سرود این بر "سلونی" لب گشود او سراپا عجز بود این پای تا سر اقتدار او ز خیبر شد فراری این در از خیبر گرفت فرق دارد فرق، مرد جنگ با مرد فرار هر نفس در بستر ختم رسل بهر علی بود بیش از طاعت کونین اجرش در شمار ذات حق آن شب به جبراییل و میکاییل گفت کی کند جان از شما در راه یکدیگر نثار؟ هر دو ماندند از جواب و سر به زیر انداختند هر دو ساکت هر دو گردیدند از حقّ شرمسار پس خطاب آمد که بگشایید چشمی بر زمین بذل جان شیر حق بینید در این شام تار خفته بهر بذل جان در بستر ختم رسل گشته محو این همه ایثار چشم روزگار ای وجودت شمع جمع آفرینش یا علی وی خزان زندگی را نام دلجویت بهار با سر انگشت تو مهر و مه کند در چرخ سیر بر تماشای تو می گردند این لیل و نهار گو برد حقّ تو را صد تن به جای آن سه تن آنچه زآن تو است، آن تو است ای جان را قرار چه شوی مسند نشین و چه شوی خانه نشین تو امامیّ و امامت از تو دارد اعتبار بانگ جبریل از اُحد آید به گوش جان که گفت لافتی الاّ علی لا سیف الاّ ذوالفقار لب نمی بندد ز اوصاف تو «میثم» یا علی گر فتد در زیر تیغ و گر رود بر اوج دار ✍️غلامرضاسازگار
278.7K
🔆 لیلةالمبیت در زبان علمای اهل سنت ✍ حاکم نیشابوری از علمای معروف اهل سنت نقل می‌کند: اولین کسی که جانش را در راه رضای خدا فدا نمود، امیرالمومنین عليه‌السلام بود، آن وقتی که بر بستر پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله خوابیده بود و این شعر را زمزمه می‌کرد: با جان خود حفظ كردم بهترين كسى را كه بر زمين قدم نهاد، و بهترين كس را كه دور خانه كعبه و حجر اسماعيل طواف كرد 📚 حاکم نیشابوری، المستدرک، دارالکتب، ج3، ص5. ✍ ابن‌صباغ مالکی از امام غزالی نقل می‌کند: در شبی که على عليه‌السلام در بستر پيامبر اکرم صلی‌الله‌عليه‌وآله خوابید، خداوند به جبرئيل و ميكائيل وحى فرستاد كه من بين شما برادرى ايجاد كردم و عمر يكى از شما را طولانی‌تر قرار دادم، كدام يك از شما حاضر است، ايثار به نفس كند و زندگى ديگرى را بر خود مقدم دارد؛ هيچ‌كدام حاضر نشدند؛ به آن‌ها وحى شد، آیا شما مانند امیرالمومنین علیه‌السلام نیستید که چون میان او و محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله برادری برقرار نمودم، در بسترش خوابید تا جان خود را فدایش کند؟ به زمين برويد و حافظ و نگهبان او باشيد.... 📚 المالکی، الفصول المهمة، دارالحدیث، ج1، ص292 ✍ ابن‌ابی‌الحدید در شرح نهج‌البلاغه بیان کرده است که همه مفسران شأن نزول آیه وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ را ماجرای خوابیدن امیرالمؤمنین علیه‌السلام در بستر پیامبر اکرم صلی‌الله‌عليه‌وآله می‌دانند. 📚 ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج‌البلاغه، مرعشی نجفی، ج13، ص262. 📡 .
. علیه‌السلام در لَیلَه المَبیت ما را ببر به چشمه‌ی شعر و شراب‌ها ما را ببر به  خاطره‌ای از کتاب‌ها هرشب هزار رکعتِ فیضِ تو شاهد است پهلو تُهی نموده‌ای  از رخت خواب‌ها هرگز ندید دیده‌ی لیل و نهار‌ها چون لَیلَةُ‌المَبیتِ علی در حساب‌ها یک شب فقط نگاه تو مهمانِ خواب بود شامی که بود دور و برت التهاب‌ها در بستر برادر خود تا سحر بخواب ای خوابِ تو عبادتِ اُمُ‌الکتاب‌ها تو گرمِ خواب بودی و گردنکشانِ کفر نیزه به دست  گِردِ تو همچون سراب‌ها مکه شنید ناله‌ی واویلتایشان این حیدر است حضرت عالی جناب‌ها تنها امیر ، نقش تو را تیشه می‌زند وقتی که بُت تراش کند انتخاب‌ها ما را ببر نجف به دَمِ ما دوا بریز امشب بیا به کاسه‌ی ما کربلا بریز (حسن لطفی)✍ .