eitaa logo
امام حسین ع
27.3هزار دنبال‌کننده
432 عکس
2.3هزار ویدیو
2.2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
امام حسین ع
🔸 #نواهنگ لالایی تلاش کردم حسین ازت بشنوه بابایی عصای دست نیزه دارایی الهی مادرت بمیره ... 🎤 با ن
۱۴۴۶ ای‌ دلاور رشیدِ خیمه‌های من اباالفضل کی‌می‌تونه‌جاتو پُر کُنه برای من اباالفضل؟ سی‌وهشت‌ساله‌فقط‌صِدام‌زدی‌سیّدوسَرور مونده‌حسرت‌به‌دلم یه‌بار بهم بگی برادر... علمدارم ماه‌شب‌افروزِ بنی هاشم آرامشه تو خیمه‌ها حاکم تاوقتی تو کنار مایی علمدارم به بودنت گرمه دل زینب قدم بزن مقابل زینب تو جِبَلُ الوِقار مایی کس‌وکارم سپه‌دارم  ابالفضل‌ وفادارم ابوفاضل ____ می‌دونم طاقت‌موندن توی‌خیمه رو نداری بچّه هام منتظرن بری براشون آب بیاری نذار از تشنگی‌ یکی‌یکی‌ جون بِدَن برادر مشک و بردار به قلب شریعه بزن برادر یه بار دیگه از‌ کار بچّه‌ها گِرِه‌واکن مُعجزه‌ای‌شبیه‌موسی‌کن حرم به تو امیدواره برادرجان هوای خیمه‌بی‌تو دلگیره دیر نکنی رقیّه می‌میره رنگ به صورتش نداره بلندبالا مَه‌ِکامل بِنَفسی‌انت‌اَبوفاضل ابوفاضل ___ تاصدای‌ناله‌ی اَدرِک‌ اَخا اومد به گوشم فهمیدم دیگه باید پیرهنِ کهنه‌رو بپوشم خدا نگذره از اونکه دستای‌تو رو قلم کرد یه‌جوری‌پاشیدی‌ازهم‌که‌نمیشه‌توروجَم(ع)کرد نخور غصّه آبم‌نیاری باز تو سقّایی توغرق‌خونم‌باشی‌زیبایی ای ماه در خُسوفِ زینب چقدر سخته بدونِ مَحرم بمونن زنها بی‌من‌وتو قراره که فردا بره به‌سمت کوفه‌زینب غمت‌سنگین غمت‌مشکل پاشواز جات ابوفاضل ابوفاضل _ ✍ .
‍ . علي اكبرم خداحافظ مؤذّن حرم خداحافظ شُكوه لشگرم خداحافظ علي اكبر برو جوون خوش قد و بالا برا وداع توو خيمه ي ليلال چجور ازت دل بكنم بابا علي اكبر چقدر برا تو خون دل خُوردم حالا تو رو به مقتل آوُردم با رفتنت بدون منم مُردم اي حاصل من محاسن و موهام سفيد ميشه تو كُشته شي بابات شهيد ميشه اميد زينب نا اميد ميشه دريادل من ------------------------------------- وارث روضه هاي زهرا شد يه كوچه بين كوفيا وا شد تو چند دقيقه اِرباً اربا شد با ظلم دشمن نيزه اومد به سمت پهلوشو شمشير شكاف داد طاق ابروشو از خُون حنا بَستن به گيسوشو هلهله كردن خودش رو كه بهش رسوند باباش پاشيده بود از همديگه اعضاش يك كربلا علي جلو چشماش شهيد شد آخر آتيش به دشت كربلا مي زد از پرده ي جگر صدا مي زد هي ناله ي وا ولدا مي زد غريب مادر ------------------------------------- سلام میدم با چشمای خیسم می‌خوام برات عریضه بنویسم ببین اسیر چنگ ابلیسم منو کمک کن خدا خُودش گُواهه شَرمنده‌م که ریخته اشک تو رو پرونده‌م توو جَنگِ با نَفْسَم یه بازنده‌م منو کمک کن منم دلم میخواد که یارِت‌شم یه سینه چاکِ بی‌قرارِت‌شم شبیه ابنِ مهزیارِت شم آقای‌خوبم یه عالمه بهت بدهکارم آرزومه رو در رو ای یارم بهت بگم چقدر دوسِت دارم آقای‌خوبم ------------------------------------------ قرار لحظه‌های تنهایی کجایی ای دم مسیحایی؟ چرا تو از سفر نمی‌آیی؟ عزیز زهرا امان ازاین عذاب طولانی! تا کی قراره باشی زندانی؟ الان توی کدوم بیابانی؟ عزیز زهرا ببخش اگر که بازم این نامرد با بی خیالی با تو بد تا کرد تا بدتر از این نشدم برگرد آقای‌خوبم فقیره خَسته‌‌تو نوازِش کن نظر به‌اَشک‌و سوز‌ و سازِش‌کن باگوشه‌چشمی‌ بی‌نیازِش کن آقای‌خوبم ------------------------------------------ سلام من به حال غمگینت به‌قطره‌های اشک خونینت به‌روضه‌های تلخ و سنگینت عزیز زهرا الهی که بشم فدات آقا مُجسّمه جلو چشات آقا مُصیبتای عمّه‌هات آقا عزیز زهرا می‌بینی که مُخدّارت ای وای "عَنِ الوُجوهِ سافِرات" ای وای "وَ بِالعَویلِ داعِیات" ای وای امان‌ازاین‌غم می‌بینی جَـدّتو تَــهِ گودال که از عطش همش میره از حال میبینی پیکرش میشه پامال امان‌ازاین‌غم ------------------------------------------ محمدقاسمی✍ .
. بسم الله الرّحمن الرّحیم غزل امام حسین علیه السّلام ((ای دستگیر مردم بی دست و پا حُسین)) دستم بگیر محض رضای خدا حُسین راه تسلّی دل من غیر گریه چیست؟ حالا که روزی ام نشده کربلا حُسین روزی نداشتم که بدون تو سر شود از‌ لحظه‌ای‌ که‌با‌تو شدم‌ آشنا‌ حُسین جُز دوری‌از خدا‌به‌خداحاصلی‌نداشت جُز دورِ تو پرید دلم هر کجا حُسین گرم‌است‌پُشت‌من‌به‌تو‌ ای‌کوه‌معرفت گرچه‌همه‌زدند به من پُشت‌ِ پا حُسین تاانتها به‌مَرحمت گریه‌ با‌ من‌ است شوقی‌که‌داشتم‌‌به تو از ابتدا‌ حُسین داروی دردهای بدون دوای من چیزی‌به‌غیر تُربت‌ِتو نیست"یاحُسین" ((دربارگاه‌قُدس‌که‌جای مَلال نیست)) شیون کنند در غم تو انبیا حُسین حور و ملک به صورت خود لطمه می‌زنند با ضجّه‌های حضرت خیرُالنّسا حُسین مادر گرفته بود سرت را به دامنش که شمر ذبح کرد تورا از قفا حُسین این غم کجا بَریم که قبل از شهادتت لِه شد تن تو زیر سُمّ اسب‌هاحُسین .
. از هرچه لعل و دُرّ و گُهر قیمتی‌تر است این اشکِ‌ تو که ماهیتش‌ آب‌ِ کوثر است محصول‌ِاِستحاله‌ی‌خون‌است‌پُشت چشم پس قطره‌های اشک تو کبریت‌اَحمر است ما گریه می کنیم به شوق ثواب؛ نَه قصد من و تو یاری زهرای اطهر است مشروط بر ولای علی؛ گریه بر حسین اسباب دستگیری فردای محشر است تا پای جان به پای تو باید بایستد هرکس که فکر دادن اجر پیمبر است هرگز بعید نیست که خورشیدمان کند از بس که طفل شیری تو ذرّه‌پرور است پیداست با تمامی قرآن‌ برابر است جایی‌که‌ رَحلِ سینه‌ی‌تو جای‌‌ِاصغر است دیدی اگر چه آب ندادند کوفیان لبهای شیرخواره ز خون گلو تَر است بالای‌ نیزه داشت تبسّم به لب اگر احساس‌ کرده‌بود در آغوش‌مادر است ✍ ................... . روزی که جسم و جانِ مرا آفریده اند با عشقِ سیدالشهدا  آفریده اند دارم یقین که گریه کنانِ حسین را با خاک های کرب و بلا  آفریده اند وقتی قرار شد که عزادارتان شویم ما را بدونِ چون و چرا آفریده اند ما را برای سینه زدن خلق کرده اند ما را بـرای بـزمِ عزا  آفریده اند از گریه های دم به دمم حدس می زنم با گریه چشمهای مرا آفریده اند هِی (( یاحسین )) گفته و هِی گریه کرده اند  یعنی مرا  برای  شما  آفریده اند در کـنجِ  یک حـسینیه در شـهرِ آسمان مدّاح و روضه خوانِ تو را آفریده اند بـا یک تبرّک از  پـرِ قـنداقه ات حسین بـال  و  پَـرِ ملائکـه را آفریده اند از خاکِ خون گرفته ی گودالِ قتلگاه بـر دردهای شیـعه دوا آفریده اند ما را به دست های کریمت سپرده اند آری بـرای شاه ،  گدا آفریده اند                        .............   ✍ .
. علیه‌السلام هرکس کتابِ‌زندگی‌ات را مُرور کرد از سرسپردگی به‌تو حسّ غُرور کرد از نَهر اَشک فاطمه‌ نَشئت گرفته بود آبی که صحنِ گونه‌ی مارا نَمور کرد محکوم شد به بی‌کسی‌ و در‌به‌در‌شدن هرکس‌که‌بی‌تفاوت‌از این‌در عُبور کرد آن را که هست در پی تحریف مکتبت باید هزار مرتبه زنده‌‌ به‌‌‌ گور کرد شاعر کُجا و دَم‌ زدن‌از‌ چون‌ تو دلبری ! لطف تو اینچنین قلمم را جَسور کرد در پیش داغ تو به نظر سهل می‌رسید از روضه‌ها؛ هرآنچه‌به‌ذهنم‌خُطور کرد شمشیر و تیر و نیزه و سنگ و عصا نکرد کاری‌ که با لباس تو سُمّ سُتور کرد تا چند شب به حُرمتِ تو فکر نان نبود هرکس که یاد از آن سرِ بین تنور کرد بعدازگریستن‌به‌غمت ای قتیلِ اشک حاجت‌رواست هرکه دعا بر ظُهور کرد ✍ .
. 📋 دستم ز دامن تو نگردد رها حسین حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دستم ز دامن تو نگردد رها حسین ای دستگیر نوکر بی‌دست و پا حسین جز تو کسی به کاسه‌ی ما اعتنا نکرد تنها امید ظرفِ غذای گدا، حسین حُبِّ تو ترس معصیتم را زیاد کرد ای مظهر تجلّیِ خوف و رجا حسین هرکس مسیر عاشقی‌اش را سوا نکرد فردای حشر می‌کند او را سوا حسین حُکم قبول بندگیِ ماست با خدا حُکم قبولِ نوکری ماست با حسین آدم برای گریه به تو آفریده شد بانیِ خلقت همه‌ی انبیا حسین دَمنوش روضه‌ات دمِ عیسی بن مریم است هر چایخانه‌ات شده دارُالشَفا حسین در کشتی نجات..،"رقیّه" است ناخدا ما را همین سه ساله رسانده است تا حسین ذکر تو را به روی لبم مادرت گُذاشت سرمایه‌ی مُحبَّت زهراست "یا حسین" هرگاه بی‌قرار حریم تو می‌شویم باید پناه بُرد به صحنِ رضا..، حسین دلشوره‌ی زیارت تو می‌کُشد مرا این اربعین مرا برسان کربلا حسین *شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .......... یارا به‌ سَهو هم‌ شده‌ مارا نگاه‌کن مارا به‌سَهو هم شده یارا نگاه کن با فقر ذاتیش به جناب تورو زده آه ای غِنایِ‌مَحض ؛ گدارا نگاه کن تا باز‌هم ز فیض نگاه تو پُر شوند این‌ دستهای‌ رو به خدارا نگاه‌ کن ای آبروی عرش به روی سپید جُون این‌ روسیاهِ بی‌سر‌ و پارا نگاه کن ......... زینب به گریه گفت:که‌یاایهاالرّسول تن‌های بی سر شهدا را‌ نگاه‌ کن باحسرتی‌غریب‌به‌خودگفت‌پای‌نِی گیسویِ بین باد رهارا؛نگاه کن آه؛ای تسلّی دل خواهر نگاه تو از روی نیزه‌‌ها اُسرا را نگاه کن یک طفل باز کم شده از جمع قافله بالانشین من؛همه‌جارا نگاه کن ✍ .
. زیر سایه‌ی چادرت ،در امانم از هر بلا به‌امضای‌شخص‌شما، میشم زائر کربلا من‌کجا‌ولطف شما،ای‌خوشا‌به‌احوال‌من چون ورودی‌کربلا،میای‌به‌استقبال‌من ای مادر حسین تاج‌سر حسین محتاجِ‌به‌---الطاف‌تون این‌نوکر‌حسین ای‌مادرجهان ای‌محور زمان ای‌برامیر---الموءمنین آرام‌دل‌و‌جان سیّدة النّساء مليكة السّماء محبّتت فریضه‌ی اصلی انبیاء مادر مصطفی قرینِ مرتضی به‌تو توسّل‌می‌کنن اَئمّه‌ی‌هُدیٰ یامولاتی‌یافاطمه ___ گرچه‌سیّدالمُرسلین شخصِ‌اوّل‌ِ عالَمه فخرمی‌کنه‌به‌اینکه دست‌بوسِتِه‌فاطمه مِلکِ‌طِلق‌تو زمین‌و مَهریّه‌ی تو بهشته دست‌خدا‌اسمت‌رو؛بر نگینِ‌علی‌نوشته ای‌عزّتِ‌علی ای‌قدرتِ‌علی با‌ دیدن---تومیره‌غَم ازصورتِ‌علی ای‌سِرّ ازلی هم‌رُتبه‌ی‌علی خوبی‌به‌تو---بالاتر از هرخیرالعملی معدن‌عصمتی کوه‌صلابتی تو یک‌تنه مدافع شاه‌ ولایتی شیعه‌ی‌غیرتی نداره‌وحشتی وقتی‌که‌تو شفیعه‌ی‌روزِ قیامتی یامولاتی یافاطمه _ https://eitaa.com/emame3vom/112060 👇
. هرشب کنار بستر تو تا اذان صبح چشمم‌به‌لاله‌های روی رختخواب بود تو ذرّه ذرّه آب شدی در نگاه من ای‌کاش‌آنچه‌دیدی و دیدم سراب بود قدِّ خمیده قسمت تو در بهار عُمر پیری مرا نصیب به فصل شباب بود آه وا اُمّاه ✍ .
امام حسین ع
. جناب آقای محمدقاسمی از شعرای آیینی و فعال کشور است که در تمام ایام سال و مناسبتهای مختلف ،اشعار به
. ای‌کاش کمی‌ هم نگـرانش بودیم دنبـال رسیدن به نشـانش بودیم می‌شدکه‌به‌جای‌پَرسِه‌در شَهرزدن درخیمه‌ی‌دوست،میهمانش‌بودیم ✍ .......... . .مظلوم مارا به کنار خویش یک‌دَم بِنِـشان از شربت وصل خویش برما بِچِشان سوگنـد تورا به صُـبح پُرنـور فـرج مارا سحری به خیمه‌گاهت‌ برسـان محمدقاسمی✍ ........ ای یاد تو آرامش دلها برگرد ای بانی آبادی دنیا برگرد ای‌وارث ذوالفقار،جان پدرت این جمعه به انتقام زهرا برگرد ✍ ... ای یاد تو آرامش دلها برگرد سر سبزترین بهار دنیا برگرد تا گَردِ غم از دل علی پاک شود ای منتقم‌حضرت زهرا برگرد محمدقاسمی ............... ای لطف تو بحر بیکران ادرکنی ای مردترین مرد جهان ادرکنی ازدست خودم به تو پناه آوردم یاصاحب‌العَصرِوالزّمان ادرکنی محمدقاسمی ......... من تشنه لبم آب حیاتم بدهید با صدق در اين راه ثباتم بدهید ای صبح وصالِ تان تمنّای همه از دست فراقِ تان نجاتم بدهید محمدقاسمی .
امام حسین ع
. #امام_زمان_مناجات #امام_زمان اگر به لب رسیده جان بگو به صاحب الزمان نمانده گر تو را توان بگو ب
. ۲۳ذی‌العقده خبر دهید که درطوس محشر کُبراست شب‌ِزیارت مخصوصه‌ی امام‌ رضاست به‌‌طوس رحل اقامت اگرکه افکندیم شب‌ِعنایت‌ِ سُلطان‌به‌ ما رَعیّت‌هاست خوشا به‌حال دل ماکه سرگذاشته ایم به‌خاک‌پای‌کسی‌که‌بزرگ‌ِاَرض‌و سَماست چگونه‌‌ وصف‌ کنم؟ آستانِ قُدسش را که‌از‌لحاظ‌شرف‌،هم‌طرازِ عرش‌خُداست چه‌گویم‌از شرف مرقدی که‌ صدها سال پناه وحشِ زمین و اَمان مُرغِ هواست ثواب هر قدمِ شخص ،حجّ مقبول‌است به‌قصد‌ِمشهد او چون‌ز جای‌خود،برخاست مقام زائرش از زائر حسین ، اَفضل حساب زائر او از تمام خلق جُداست من و مطالبه‌ی جنّت از رضا، هیهات بهشت تشنه‌ی دیدار زائران رضاست به طوس‌آمده"سائل"که از امام رئوف گرفته‌جُمله‌ی‌حاجات‌خویش‌بی‌کم‌و کاست ✍ ............... صلوات الله علیه شاه کرّوبیان امام رضاست نورِعرش‌آشیان امام‌رضاست یا"سریع الرّضا" که می‌گویند مَظهرش‌ِبی‌گمان‌امام‌رضاست همه فانی و وجه حق باقی چون خدا؛جاودان امام‌رضاست پادشاهی‌ که تحت‌ِ اَمرِ‌ وِی‌اَند مَلَک‌و اِنس‌و جان امام رضاست آن درختی که دارد از عظمت ریشه در بیکران امام‌ رضاست آنکه در دست او چو گِردویی‌ست وسعت کهکشان امام رضاست در روایات شیعه مقصود از پدرِ مهربان ؛ امام رضاست اهل هر دین و ملّتی باشی بهترین همزبان امام رضاست در اَمانیم از گزند بلا تا اَمین و اَمان امام رضاست غُصّه‌ی رزق خویش را نخوریم تا که روزی‌رسان امام رضاست ماکه عُمریست رأس ساعت هشت ذکر تسبیحِ‌مان امام رضاست آنکه بااو خوش‌است بر من و تو آخر داستان؛ امام رضاست ✍ .
. لطمه‌زنی‌.حضرت عباس ‌علیه‌السلام برادر/برادر/برادرت رو دریاب شتاب‌کن/حسین‌جان/ببین که رفتم از تاب ببین‌ از/خجالت/کنار آب شدم آب حسین جان حسین جان ادرک اخا حسین جان حسین‌جان/به‌فرقم/عمود آهنین خُورد نبودی/ببینی/چجور یَلِت زمین خُورد بهم تیر/چقدر از/یسار و از یمین خُورد حسین جان حسین جان ادرک اخا حسین جان نه‌تنها/سرم تا/بین دو ابرو وا شد به‌دست/یه نامرد/دست از تنم جُدا شد یه تیر/سه‌شعبه/سمت چِشَم رها شد حسین جان حسین جان ادرک اخا حسین جان تا افتادم از اسب/من مادرت رو دیدم به‌رسمِ/ادب سر/ رو خاک پاش کشیدم نثار/غمش شد/جونِ به لب رسیدَم حسین جان حسین جان ادرک اخا حسین جان هنوزم/کبوده/پای چشای مادر هنوزم ضعیفه/تُن صدای مادر هنوزم/شراره‌ست/توو نفسای مادر حسین جان حسین جان ادرک اخا حسین جان حلالم کن آقا/که حرف من دوتا شد حلال کن که مشکم/طعمه‌ی اشقیا شد حلال کن/که‌عباس/ رفیق نیمه را(ه) شد حسین جان حسین جان ادرک اخا حسین جان ✍ ........ لطمه‌زنی‌.حضرت‌علی‌اکبر‌علیه‌السّلام الهی‌/الهی/جوونم‌ از بَرم رفت الهی‌/الهی/اذان‌گوی حرم رفت الهی‌/الهی/علیّ‌ اکبرم رفت علی‌جان‌علی‌‌جان‌علی‌اکبرمن الهی/الهی/جگرگوشه‌م شهید شد الهی/الهی/گریه‌ی‌من‌شدید شد الهی/الهی/محاسنم‌سفید شد علی‌جان‌علی‌‌جان‌علی‌اکبرمن جوونی/که‌می‌گفت‌/عصای‌دست‌باباست حالا‌پیش‌چشمم/ریز ریز و ارباًارباست بسوزید/که‌روز/ عزای‌اُمّ‌لیلاست علی‌جان‌علی‌‌جان‌علی‌اکبرمن یک بند : همین‌که/صدای/اکبرمو شنیدی برا اولین بار /دیدم که می‌دویدی چطوری/دویدی/که‌قبل ‌من‌رسیدی دو بند با شاهزاده چه‌فرقی/چه‌مویی/دور سرت بگردم نفس‌کم‌/آوردم/پریده رنگ زردم نبود عمه‌زینب/ازغصّه‌دِق‌می‌کردم علی‌جان‌علی‌‌جان‌علی‌اکبرمن برا بُردن تو/چندین نفر نیازه جوونها/بیایید/برا تشییع جنازه روخاک‌از/ تنِ تو/می‌ریزه‌خون‌تازه علی‌جان‌علی‌‌جان‌علی‌اکبرمن ✍ .👇
. ریحانه‌ی کربُـــبلا رقیّه دُردانه‌ی آقای مـا رقیّه ای‌‌محمل تو شونه‌های‌عبّاس شخصیّتت خیلی شبیه‌ِزهراس دلخواهِ‌اباعبدالله ای‌ماه‌ِاباعبدالله آورده‌منو‌عشق‌تو توو راه‌ِاباعبدالله قربانِ‌دلِ بابایی‌تو توو گوشِ علی‌اصغره لالاییِ تو فرشِ قَدَمت بالِ‌مَلَکِه ‌گنبد سفیدت مثه کوه نمکه یارقیّه یارقیّه ______________ ذکرِ جُنونم ذکرِ یا رقیّه‌ست خوشبخت‌دنیاست اونکه‌با رقیّه‌ست من‌زندگیم‌باتو رویِ رواله باب‌الحوائج بی‌بی‌سه‌ساله دنیای‌ِاباعبدالله حِلمای‌ِاباعبدالله ای‌شونه‌‌زده‌موهاتو دستایِ‌اباعبدالله ای‌روح‌حسین‌ ای‌قلب‌حسین می‌گیره‌ازت رِزق‌شو این کلب‌حسین ای‌پاره‌ی‌تن ای‌قُرَّة‌العین نوش جان تو گرمی آغوش حسین یارقیّه‌یارقیّه _____________ آیینه‌ی‌خیرُ‌النساء رقیّه بنت‌الحسین؛اُمُّ‌البکاء رقیّه هم‌کعبه‌ی دلهای عاشقانی هم‌عمّه‌جان‌ِصاحب‌الزّمانی ای‌جان‌ِاباعبدالله جانان‌ِاباعبدالله ای‌‌سوره‌ی‌نورانیِ قرآن‌ِاباعبدالله در عاطفه تو ضَربُ المَثَلی اِنسیّه‌یِ‌ حورایِ حسین‌بن‌علی وقتی‌که خرابه مَدفنـته لعنت‌به‌کسی‌که‌منکرِ بودنته یارقیه یارقیه ______________ ریحانه ی کرببلا رقیه .👇