#اشعار_اول_مجلسی
پدرم کرده دعا پیرغلامت بشوم
یا جوانمرگ ، شهیدِ سر راهت بشوم
مادرم خواسته از مادرتان بعد نماز
تا نفس هست فقط خرج عزایت بشوم
کیمیایی ست عجب روضه ی جانسوز حسین
مددی صاحب عزا تعزیه دارت بشوم
کوچه کوچه بزنم حب تو را جار و سپس
از روی بام پریشان فراقت بشوم
کاش میشد گِل تقدیرم عوض گردد تا
ظهر عاشور سیاهیِ سپاهت بشوم
رخصت خیمه ی خود را بده تا مثل زهیر
متحول شده از فیض وصالت بشوم
مثل حر توبه ی من را بپذیر آقاجان
تا رها از قفس و بند اسارت بشوم
گوشه چشمی که شبیه وهب نصرانی
من مسلمان شده ی طرز نگاهت بشوم
وسط معرکه مجنون بشوم چون عابس
پیرُهن پاره کنم مست ز جامت بشوم
قاسم ابن الحسنی قد بکشم پای غمت
زیر بار مِحنت خوش قد و قامت بشوم
مثل شهزاده علی در صف میدان جهاد
با لب تشنه اذان گوی نمازت بشوم
یک سه شعبه ز کمان آید و چون طفل رباب
عاقبت با گلوی پاره فدایت بشوم
سر من باشد و دامان تو ، چون جون سیاه
بین آغوش تو نائل به شهادت بشوم
گوشه ای از حرمت خاک شوم مثل حبیب
من هم همسایه ی نزدیک مزارت بشوم
حضرت عشق به آمال دلم خرده مگیر
من بقربان سر نیزه سوارت بشوم
بشکند گردنم اما نرسد روزی که
لکه ی ننگ شما باشم و بارت بشوم
یدالله شهریاری
#اشعار_اول_مجلسی
با تو شروع می کنم ای ابتدای من
ای جلوه خدایی بی منتهای من
پایان راه تو به خدا ختم می شود
از راه کربلاست مسیر خدای من
لحظه به لحظه محضر زهرا رسیده است
رنگ خدا گرفته اگر گریه های من
از روی فرش های حسینیه عزا
تا عرش می رود اثر ردپای من
شکر خدا که در دهه آخر الزمان
خرج تو می شود نفس من صدای من
این گریهی برای تو کفارهی من است
این راه توبه ای ست برای خطای من
از من نیاز می رسد و از تو ناز عجب
دردسری شده سفر کربلای من
علی اکبر لطیفیان
#اشعار_اول_مجلسی
تمام حنجره ها نینوای توست حسین
دل شکسته ی ما کربلای توست حسین
بهای خون تو را جز خدا نداند کس
تو کیستی که خدا خونبهای توست حسین
برات عفو به امضاى مادرت گیرد
کسی که زائر صحن و سرای توست حسین
بهشت باد به اهل بهشت ارزانی
بهشت ما حرم باصفای توست حسین
به عالمی در دل بسته ايم از اول
مگر به روی تو، این خانه جای توست حسین
هنوز دوست به یاد تو اشک می ریزد
هنوز بر لب دشمن ثنای توست حسین
سلام بر تو که قاتل، کریم خواند تو را
سلام بر تو که عالم گدای توست حسین
سلام بر تو که حتّی سپاه دشمن هم
رهین منّت و لطف و عطای توست حسین
زیارت همه پیغمبران، زیارت حق
زیارت سر از تن جدای توست حسین
سر تو دفن شد امّا چهارده قرن است
جهان پر از تو و بانگ رسای توست حسین
تو آن صحیفهء صد پارهء ورق ورقی
که زخم های تنت آیه های توست حسین...
استاد حاج غلامرضا سازگار
#اشعار_اول_مجلسی
کعبه یک زمزم اگر در همه عالم دارد
چشم عشّاق تو نازم که دو زمزم دارد
هر کجا ملک خدا هست حسیّنیه تو است
هر که را می نگرم شور محرّم دارد
نه محرّم نه صفر بلکه همه دورۀ سال
کعبه با یاد غمت جامۀ ماتم دارد
روضه خوان تو خدا گریه کن تو آدم
اشک، ارثی است که ذرّیۀ آدم دارد
نازم آن کشته که تا صبح قیامت زنده است
سلطنت همچو خدا در دل عالم دارد
اشک در ماتم تو بسکه عزیز است حسین
جای در چشم رسولان مکرّم دارد
جگرم زخمی آن کشته که زخم بدنش
هر دم از زخم دگر دارو و مرحم دارد
می کند آتش دریای غضب را خاموش
هر که در دیدۀ خود یک نم از این یم دارد
روز محشر نفروشد به دو صد باغ بهشت
هر که یک میوه ز نخل تر «میثم» دارد
استاد حاج غلامرضا سازگار
#اشعار_اول_مجلسی
در راه غمت هر چه بلا بود خریدیم
یک عمر از این روضه به ان روضه دویدیم
یک روز در اغوش پدر روز دگر هم
با پای عصا سینه زنان سینه دریدیم
یک عمر از این نافله ها بار نبستیم
از اشک عزایت به کجاها که رسیدیم
هر ذکر که گفتیم پری باز نکردیم
یک اه برای تو کشیدیم و پریدیم
حسرت به دل هر نفس سوخته هستیم
جز ان نفسی را که برای تو کشیدیم
صد بار چو ایینه به پای تو شکستیم
یک بار اگر روضه گودال شنیدیم
حسن کردی
#اشعار_اول_مجلسی
من اگر از تو دمی دم نزنم می میرم
لحظه ای از تو اگر دل بکنم می میرم
من به نان و نمک سفره ات عادت دارم
نمک روضه نگیرد بدنم می میرم
صبح و شب عشق تو را رو به خدا جار زدم
شهد نامت برود از دهنم می میرم
دور تا دور مرا یاد شما پر کرده
از کسی غیر حسین دم بزنم می میرم
کشته ی عشق تو را حوصله دنیا نیست
من که در حسرت زایر شدنم می میرم
حسن کردی
#اشعار_اول_مجلسی
بهترین یار و مدد کار اباعبدالله
دست گیرِ همه اقشار اباعبدالله
ما همه گرم طوافیم به گرد رویت
و تویی نقطه ی پرگار اباعبدالله
شک ندارم که قیامت برای جنت
می شود حب تو معیار اباعبدالله
چِقٙدٙر بین مقامات به من می آید
منصب نوکر دربار اباعبدالله
من فقیر ابن فقیرم ولیکن شده است
شاملم لطف تو بسیار اباعبدالله
تو کریم ابن کریمی عزیز زهرا
به خطا می کنم اقرار اباعبدالله
حال و روز من عاشق پراز دلتنگیست
تشنه ام تشنه ی دیدار اباعبدالله
بی کسم در همه آفاق خدا میداند
بِسِپارم به علمدار اباعبدالله
علی علی بیگی
#اشعار_اول_مجلسی
دل من وقف حسین است، حسینیهی اوست
نگرفته است و نگیرد احدی جای حسین
چشم تا روشن از این است که او را دیده است
پس چرا باز شود جز به تماشای حسین؟!
جان و مال و پدر و مادرمان، قربانش
هر چه داریم و نداریم، گوارای حسین
عاشقی شیوه رندان بلاکش باشد
عشق، هفتاد و دو مرد است که همپای حسین...
#اشعار_اول_مجلسی
قسم که می زند این دل عجیب شور حسین
دل شکستهٔ من را نریز دور حسین
بگیر گوش مرا و بیاورم در راه
مرا کنارِ خودت وصله کن بزور حسین
سیاه رویی من را ببخش آقا جان
بتاب تا که شوم نو نوارِ نور حسین
مرا به وقت تولد چنین سفارش شد
که مشقِ زندگی ات گشته تا به گور حسین
ضریح ، آتش جان است ، السلام علیک
دوباره زائرتانم ز راه دور حسین
میانِ روضه شنیدم که نوکری می گفت
نبود جایِ تو در گوشهٔ تنور حسین
حامد آقایی
#اشعار_اول_مجلسی
در عمق غصه ها، فرّ الی الحسین
در اوج هر بلا، فرّ الی الحسین
خسته اگر شدی از دست این و آن
رو کن به کربلا فرّ الی الحسین
از سوی آسمان بر ما زمینیان
هر دم رسد ندا فرّ الی الحسین
از دست معصیت خونین دل و حزین
تا که شوی رها فرّ الی الحسین
موسی اگر شدی از ترس اژدها
هر چند بی عصا فرّ الی الحسین
وقتی دلت گرفت از شهر و کوچه ها
از قوم بی حیا فرّ الی الحسین
گر آخر الزمان بیمار گشته ای
با نیت شفا فرّ الی الحسین
ایمان فقط حسین قرآن فقط حسین
از کفر و از خطا فرّ الی الحسین
فریاد می زند فطرس علی الدوام
فی الارضِ و السَّما فرّ الی الحسین
بگرفته دست ما با دست غرق خون
در بین بوریا... فرّ الی الحسین
مجتبی قاسمی
#اشعار_اول_مجلسی
با حال زار و مضطرم بوسه گرفتم
از عکس صحن دلبرم بوسه گرفتم
با گریه خوابم برد دیشب، تا خودِ صبح
در خواب از کل حرم بوسه گرفتم
روی نگین خاتمم نام حسین است
با نیت از انگشترم بوسه گرفتم
کارم جلو افتاد تا از مهر تربت
در سجده با چشم ترم بوسه گرفتم
من که نشد از مرقدش بوسه بگیرم
جایش ز دست مادرم بوسه گرفتم
جانم فدایش زیر لب ارباب می گفت:
از لاله های پرپرم بوسه گرفتم
مانند صفحه صفحه ی قرآنِ پاره
از قطعه های اکبرم بوسه گرفتم
می گفت با مشک پُر از تیر علمدار
از بازوی آب آورم بوسه گرفتم
جای رباب و اهل خیمه پشت خیمه
از کام خشک اصغرم بوسه گرفتم
وقت وداع آخرم با نیمه ی خود
از چشم خیس خواهرم بوسه گرفتم
شاید برای آخرین بار است، شاید...
از روی ناز دخترم بوسه گرفتم
محمدجواد شیرازی
#اشعار_اول_مجلسی
آبروی ماست گریه آبروداریم ما
با لباس مشکیات عمریست خو داریم ما
با طهارتبودن از ارکان مجنونبودنست
حرف لیلا میشود هرجا وضو داریم ما
چشم ما بیاشک بیخیراست بیخیرش نکن
که فقط از دار دنیا دو سبو داریم ما
حرف ما در روضهها با اشک گفته میشود
در میان گریه با هم گفتگو داریم ما
دامنآلوده شدیم اما تو پاکش میکنی
روسیاه از غفلتیم اما رفو داریم ما
حضرت عباس حامی عزاداران توست
چه هراس از طعنهها وقتی عمو داریم ما
هرکسی دل را بهدستت داد از مردم برید
تا که دریا هست کی سودای جو داریم ما؟
خوب و بد ما به حسینیه پناه آوردهایم
خوب و بد از پرچم تو رنگ و بو داریم ما
آرزوی کربلا بر پیرها که عیب نیست
کربلایی نیستیم و آرزو داریم ما
شهر با یک یاحسین ما معطر میشود
هرکجا نام تو باشد های و هو داریم ما
لحظههای آبخوردن هم به فکر روضهایم
بغض خشکیِ لب و بغض گلو داریم ما
در غمت آیات قرآن روضهخوانی میکند
آب دریا و بیابان روضهخوانی میکند
سیدپوریا هاشمی
#اشعار_اول_مجلسی
نامحرم آوردم دل و محرم گذشتم
بر دل نوشتم: "دوستت دارم..." گذشتم
عشق است و عاشق هرچه دارد نذرِ عشق است
از مادرم، دار و ندارم هم گذشتم
گمراه بودم، گریه کردم در عزایت
از نسلِ آدم بودم و آدم گذشتم
از کودکیام بین هیئتها نشستم
من پای عشقت از همه عالم گذشتم
فرهادم و با دردِ شیرینی که دارم
از خیرِ طب و بهرهی مرهم گذشتم
یک روز زیر پرچمت من را رساندند
عمری است از زیرِ همین پرچم گذشتم
امشب شبیه تو که درهم میخریمان
از هر کسی ناراحتم درهم گذشتم
شبهای جمعه در فراقِ کربلایت
از شهر ری با سینهای پر غم گذشتم
کمکم مرا سوزاند داغِ روضههایت
از شعرها... از روضهها... کمکم گذشتم
مقتل به دستم مانده و مبهوت ماندم
هی بغض کردم، خط به خط خواندم گذشتم
بوسه به زیر حنجرت دردسری شد
از روضهی جانکندنت مبهم گذشتم
جانم به لب آمد زمانی که به مقتل
از غارت پیراهن و خاتم گذشتم...
شکر خدا این بار هم از روضههایت
با قلب خون، با چشم پر شبنم گذشتم
محمد جواد شیرازی
#اشعار_اول_مجلسی
دوای درد عالم یا حسین است
شفای روح آدم یا حسین است
به لوح آفرینش با خط نور
نوشته اسم اعظم یا حسین است
اگر باشد تمام عمر یکدم
همان یکدم مرا، دم یا حسین است
اگر بر مرده جان بخشد عجب نیست
دم عیسی بن مریم یا حسین است
پس از ذکر خداوند تعالی
ز هر ذکری مقدّم یا حسین است
نجات اهل محشر، روز محشر
خموشی جهنم یا حسین است
به یاد آن لب عطشان هماره
صدای آب زمزم یا حسین است
نوار قلب کل سینهزنها
نفسهای محرّم یا حسین است
درون سینه آهم یا ابالفضل
به صورت نقش اشکم یا حسین است
نسیم نینوا، پیک شهادت
صدای کربلا هم یا حسین است
کتاب "نخل میثم" را بخوانید
تمام نخل میثم یا حسین است
استاد حاج غلامرضا سازگار
#اشعار_اول_مجلسی
روز اول با همان خاکی که قنبر ساختند
از من و تو سمت باب القبله نوکر ساختند
پرچمی بر عرش کوبیدند اینجا روضه است
دسته ی سینه زنی پشت پیمبر ساختند
شیشه شیشه گریه ی مارا ملائک برده اند
قطره قطره ریختند و حوض کوثر ساختند
چشم هرکس خیس باشد جای پای فاطمه ست
چشم مارا با حسینیه برابر ساختند
میشود بابا حسین و میشود مادر رباب
سینه زنها را به این صورت برادر ساختند
هرکسی بهتر برایش سوخت مزدش را گرفت
سوخت فطرس از همان خاکسترش پر ساختند
باوضو باید دراین ده روز از هرجا گذشت
هرمحله بچه ها صحنی مطهر ساختند
شاهراه آسمان در کوچه های کربلاست
تا خدا از مرقد شش گوشه یک در ساختند
کربلا تاریک شد پیکر ته گودال ماند
آفتاب نیزه را با یک سر آخر ساختند
سیدپوریا هاشمی
#اشعار_اول_مجلسی
#قصیده
این اشک نیست، آب زلال و مطّهر است
این چشم نیست، چشمهای از حوض کوثر است
ظرفِ نزولِ رحمتِ پروردگار شد
چشمی که پای مجلس این روضهها، تر است
چشمی که بیش تر به خودش، گریه دیده است
فردا کنار فاطمه با آبروتر است
ما خشک میشویم، ولی بار میدهیم
دنیای گریه، مزرعۀ سبز محشر است
فرموده است حضرت صادق: هر آن کسی
گریانِ جدّ ما شده، با من برادر است
در حجّ و در عبادت و در سجدههای شب
گریه کنِ حسین، شریک پیمبر است
ما را از این تلاطم دنیا، هراس نیست
تا کشتی نجات حسینی، شناور است
بر من لباس نوکریام را کفن کنید
نوکر بهشت هم برود، باز نوکر است
#علی_اکبر_لطیفیان
#امام_حسین_علیه_السلام
#اشعار_اول_مجلسی
آغازِ ما تویی و سرانجام ما تویی
بی تو، مسیر عشق به آخر نمیرسد
بر سردرِ سرای محبت نوشته اند:
با سر، کسی به محضر دلبر نمیرسد
در راهِ جابر، این همه عمار و میثم است
«باز این چه شورش است که در خلق عالم است»
سالار هر مبارز بی ادعا، حسین!
ای کشته ی وحوش مقدس نما، حسین!
باز برخیز که در قافله حاضر باشی
در جهان گذرایی، که مسافر باشی
وقت جبران نشستن شده، برخیز و بیا
اربعین است، در آن کوش که جابر باشی
در مسیری که در آن یار طلب کرده، تو را
شرط اول قدم آن است که ناصر باشی
چه کریم است، اگر حر بشوی میبردت
تا که هم پای حبیب ابن مظاهر باشی
کربلای تو همینجاست همین امروز است
عهد کن با ولیِ عصر، معاصر باشی
در دل اگر که گندم ری کِشته ای نیا
خود را به پای دِرهم اگر کُشته ای نیا
نورش نصیب قلب منافق نمیشود
دلبسته ی مقام، که عاشق نمیشود
جای نشستن است مگر زیر نام تو؟
بی رگ، چگونه دم بزنم از قیام تو؟
این دستها که چوب علَم را گرفته اند
بی شک، چنین گلوی ستم را گرفته اند
بر کشتی نجات خدا، ناخدا، حسین
راز به هم تنیدن دلهای ما، حسین
«حُبُّ الحسین یَجمَعُنا» شد نشان ما
در خیمه ی حسین، یکی شد زبان ما
محشر کبری به پا کرده است آن «ذبح عظیم»
بار بربندید، «بسم الله الرحمن الرحیم»
#قاسم_صرافان
#امام_حسین_علیه_السلام
#اشعار_اول_مجلسی
#غزل
تا نغمه ی حسین نوایش به ما رسید
دادی زدیم و فضل خدایش به ما رسید
مارا نوشته اند شکار کمند یار
شکرخدا که زلف رهایش به ما رسید
کعبه نبرد و قسمت ما کربلا نمود
سنگش به دیگران و طلایش به ما رسید
حتی برات مشهد ما دست کربلاست
سهمیه ی امام رضایش به ما رسید
دستور داده است به ما: فَابْکِ لِلْحُسَیْن
سلطانِ “طوس” توصیه هایش به ما رسید
گرچه گرسنه کشته شد و تشنه ذبح شد
اما همیشه آب و غذایش به ما رسید
زخم هزار نیزه و خنجر به او رسید
اجر طواف کرب و بلایش به ما رسید
میگفت این قبیله عبا شد نصیب ما
میگفت آن قبیله قبایش به ما رسید
جسمش به خاک ماند و کسی دست هم نزد
تا که پس از سه روز زنان بنی اسد…
#رضا_قربانی
#اشعار_اول_مجلسی
#امام_حسین_علیه_السلام
#غزل
عالی ترین طبیب دو عالم فقط یکیست
غیر از حسین(ع)؛ دل به امید شفای کیست؟!
در خیمۂ عزا به عبادت نشسته ایم
گریه میان روضه به والله بندگیست
زهرای أطهر(س) است که در محشرِ عظیم
می گوید ای گدای حسینم(ع) نرو! بایست
رو کرده به ملائکه می گوید این گدا-
بی روضۂ حسینِ(ع) غریبم دمی نزیست
سرمست و سربه زیر فقط عرض میکنیم:
این جنّة الحسین(ع) دقیقاً سزای چیست؟
از عرش ِ حق به گوش می آید که این مقام
از برکتِ دعای کریمانۂ علیست(ع)
با داغ کربلا به سر و سینه میزنیم
شکر خدا میانۂ ما با عزا قویست
موی سیاه داده؛ جوانی گذاشتیم...
این نوکری که مالِ همین چند روزه نیست!
#مرضیه_عاطفی
#اشعار_اول_مجلسی
#امام_حسین_علیه_السلام
#مناجات
#غزل
گرچه غیر از مهر تو چیزی ندارم یا حسین
دست خالی نیستم سرمایه دارم یا حسین
من که یک عمر ست، دل مشغولی ام تنها تویی
بگذرد با نوکریت روزگارم یا حسین
چشم هایم عطر شورانگیز روضه می دهد
بسکه هر روز از غمت بی اختیارم یا حسین
کی طمع کار ثواب اشک هایم بوده ام
من وظیفه داشتم بر تو ببارم یا حسین
لطف زهرا از منِ دیوانه نوکر ساخته
اینچنین بر خود هنوز امیدوارم یا حسین
مادرم گهواره ام را یاد اصغر تاب داد
گریه ها کرده برایت در کنارم یا حسین
هر شبی از روضه ات یک تار مویم شد سپید
در جوانی گیسوانی پیر دارم یا حسین
مثل فرزندی که چندین سال دور از مادر است
من برای کربلایت بی قرارم یا حسین
عشق یعنی راهپیمایی، نجف تا کربلا
اربعین ها در هوایت رهسپارم یا حسین
نوکرت را می کشد یک روز حتمأ روضه ات
در خیالم لحظه ها را می شمارم یا حسین
#حسن_کردی
.
#امام_حسین
#شروع_مجلس
از هرچه لعل و دُرّ و گُهر قیمتیتر است
این اشکِ تو که ماهیتش آبِ کوثر است
محصولِاِستحالهیخوناستپُشت چشم
پس قطرههای اشک تو کبریتاَحمر است
ما گریه می کنیم به شوق ثواب؛ نَه
قصد من و تو یاری زهرای اطهر است
مشروط بر ولای علی؛ گریه بر حسین
اسباب دستگیری فردای محشر است
تا پای جان به پای تو باید بایستد
هرکس که فکر دادن اجر پیمبر است
هرگز بعید نیست که خورشیدمان کند
از بس که طفل شیری تو ذرّهپرور است
پیداست با تمامی قرآن برابر است
جاییکه رَحلِ سینهیتو جایِاصغر است
دیدی اگر چه آب ندادند کوفیان
لبهای شیرخواره ز خون گلو تَر است
بالای نیزه داشت تبسّم به لب اگر
احساس کردهبود در آغوشمادر است
#محمدقاسمی✍
...................
.
#اشعار_اول_مجلسی
روزی که جسم و جانِ مرا آفریده اند
با عشقِ سیدالشهدا آفریده اند
دارم یقین که گریه کنانِ حسین را
با خاک های کرب و بلا آفریده اند
وقتی قرار شد که عزادارتان شویم
ما را بدونِ چون و چرا آفریده اند
ما را برای سینه زدن خلق کرده اند
ما را بـرای بـزمِ عزا آفریده اند
از گریه های دم به دمم حدس می زنم
با گریه چشمهای مرا آفریده اند
هِی (( یاحسین )) گفته و هِی گریه کرده اند
یعنی مرا برای شما آفریده اند
در کـنجِ یک حـسینیه در شـهرِ آسمان
مدّاح و روضه خوانِ تو را آفریده اند
بـا یک تبرّک از پـرِ قـنداقه ات حسین
بـال و پَـرِ ملائکـه را آفریده اند
از خاکِ خون گرفته ی گودالِ قتلگاه
بـر دردهای شیـعه دوا آفریده اند
ما را به دست های کریمت سپرده اند
آری بـرای شاه ، گدا آفریده اند
.............
#علي_بشيري_نيا✍
.
.
#مناجات
#شروع_مجلس
#فاطمیه
#حاج_محمدرضا_طاهری 🎤
مه غم آمده در آسمان فاطمیه
رسیده باز صدای اذان فاطمیه
سیاهی دل ما را به این سیاه عزا
بیا ببخش امام زمان فاطمیه
مرا ببخش برای همه گناهانم
قسم به روی کبود جوان فاطمیه
هنوز شهر مدینه غبارآلود است
بیا و شرح بده داستان فاطمیه
بگو همیشه علی با حقیقت است
بگو ولایت است همه آرمان فاطمیه
بیا قدم بزن آقا به خاک مادری ات
برای تولیت آستان فاطمیه
تمام آرزوی ما زیارت زهراست
نشان بده حرم بی نشان فاطمیه
نگاه کن که نگاهم به اشک محتاج است
بیا و روضه بخوان روضه خوان فاطمیه
دعا بکن که در این فاطمیه جان بدهم
برای بانوی قامت کمان فاطمیه
شنیده ام نفس مادرت در آتش سوخت
شنیده ام ز غم بی امان فاطمیه
شنیده ام که در آتش نفس نفس میزد
گل شکسته ی چون ارغوان فاطمیه
#مناجات_با_امام_زمان و
#روضه_حضرت_زهرا
#حضرت_زهرا
#امام_زمان
شب 1 فاطمیه
.......
#فاطمیه
#اشعار_اول_مجلسی
السلام علیکِ یا فاطمة الزهرا
اگر چه غرق خطا هستم و اگر چه بدم
بجز تو سنگ کسی را به سینهام نزدم
سرم به سنگ نخورده است، سر به راهم کن
سر مرا بطلب تا نخورده بر لحدم
سؤال اگر که بپرسی از اعتقاداتم
فقط محبت ذریهی تو را بلدم
دم نماز رسیدم دم در خانه
که از قنوت نماز تو پُر شود سبدم
گدای لقمهی نان علی من الازلم
فقیر پشت در خانهات الی الابدم
زمان قحطی اشک آتشم دوچندان است
ببین برای تباکی چقدر در صددم
::
به سادگی نه؛ که از پشت درب شعلهوری
رسیده از تو به من ذکر "یاعلیمدد"م
میان روضهی احراق باب و کوچهی تنگ
مرا ببخش که محکم به صورتم نزدم
مسیر خانه به مسجد شده پُر از لاله
مشخص است اذیّت شدی قدم به قدم
کنار جعبهی خیاطی تو گریهکنِ
حصیر کهنهی اهداییِ بنی اسدم
✍گروه یا_مظلوم
.👇