.
#شب_سوم_محرم
#زبانحال_حضرت_رقیه
ناله من به جیگر نمیرسه
حال من خوب به نظر نمیرسه
بعد از آتیشه تو خیمه ها بابا
دیگه موهام به کمر نمیرسه
مگه سیلی به رخم امون می داد
دخترت داشت زیر پاها جون می داد
دختر شامی میون خنده هاش
باباشو همش به من نشون می داد
آرزوهامو به هیچ کس نمیدم
سر طاووسو به کرکس نمیدم
اگه کل دنیا دنبالت بیان
سرتو به هیچ کسی پس نمیدم
عمو رفت و من اسیر شدم بابا
زودتر از فاطمه پیر شدم بابا
خیلی گشنمه ولی بدون تو
از همه زندگی سیر شدم بابا
کبودیهامو نشونش نمیدم
ترک پامو نشونش نمیدم
تا عمو ازم خجالت نکشه
سر بابامو نشونش نمیدم
آخرش آوردمت با همتم
به یه بوسه از لب تو دعوتم
اگه ساکتم ازم خرده نگیر
همشو بذار به پای لکنتم
#محمد_نجاری ✍
#خرابه_شام
.
.
#اربعین
چی شیرین تر از شوری اشکمه
دارم با غمت زندگی میکنم
یه عمره هواتو نفس میکشم
زیر پرچمت زندگی میکنم
یه عمریه که من با پای دلم
زیر آسمونت قدم میزنم
تو چشمام با ماه و ستاره ، شبا
به عشق تو نقش حرم میزنم
کی گفته تو تنهایی و بی کسی
تو این روزگار آدمات خیلین
فقط عاشقایی که تو اربعین
میشن زائر کربلات خیلین
یکی توی گوشم میخونه کجا
بشین بی هوا سمت جاده نرو
تا کل دلت رو نکردی حرم
بدون دلت پا پیاده نرو
میام کربلا چون نمیشه با حرف
همه، درد و دل هامو با هم بگم
یه چیزایی هستش که باید بهت
فقط از طریق نگاهم بگم
چه خوبه که لحظه شماری کنم
تموم محرم رو تا اربعین
بپرسن ازم که بهشتم کجاست
جوابم : حرم ، کربلا، اربعین
#محمد_نجاری ✍
#اربعین_1403
#امام_حسین
.
.
#میلاد_امام_صادق
به نام محبوب خدا،محمد
گل تموم باغچه ها،محمد
همونی که بهش ملائک میگن
پدر بزرگ کربلا،محمد
هرجا که پا میذاشت بارون می بارید
از سر و روش برگ امون می بارید
اونقده لیلا شده بود که خدا
براش از آسمون جنون می بارید
کوه پیش ابهتش حقیر بود
تو جنگ با کافرا مثل شیر بود
اختیار آسمونارو داشت و
زمین تو مشتش مثه یه خمیر بود
آقا همیشه نیمه شب میومد
با کیسه ی نون و رطب میومد
کاشکی ما جای اون یتیما بودیم
کاشکی که زمونه به عقب میومد
صدای جبرئیل تو غاره،اقرأ
برو بخون از رو مناره اقرأ
می دید تو هفت آسمون نبوت
حک شده رو قلب ستاره اقرأ
اونکه قدم قدم تا آخرش رفت
ادامه ی راه پیمبرارو
با خلق مهربونش از مد انداخت
زنده به گور کردن دخترارو
نبی همون علی،علی نبی بود
اینو چشای با بصیرت می دید
تا که علی لب به سخن وا می کرد
بوی خوش محمدی می پیچید...
#محمد_نجاری ✍
.
.
#فاطمیه
دوباره زارو زمین گیر اومدم
روسیاهم که باتأخیر اومدم
مثه هرشب تو معطلم شدی
دوباره سرقرار دیر اومدم
حرف خوبی برا گفتن ندارم
گوشیم برا شنیدن ندارم
شبونه زدم به جاده،می دونی
که پایی برا رسیدن ندارم
می خوام اشک نم نمو درست کنم
وسیله توبه مو درست کنم
خراب اومدم در خونه تو
می خوام از نو خودمو درست کنم
بعد از عمری گیر نیتم هنوز
تو دلم دنبال خلوتم هنوز
همه آماده مهمونی شدن
ولی من تو خواب غفلتم هنوز
بدجوری داد میزنه قیافه ام
که من از دست خودم کلافه ام
بعضی وقتا واقعافکر میکنم
بین این مهمونا من اضافه ام
باید آتیش تودلم درست کنم
حال و روزمو یه کم درست کنم
ازدلم پل بزنم تامدینه
برا مادرم حرم درست کنم...
...نا نجیب دست روی باورم گذاشت
قصه تلخی تودفترم گذاشت
جلوی چشم همه تو کوچه ها
پا روی چادرمادرم گذاشت
پشت در آتیش گرفت کم نیاورد
یه ذره به ابروهاش خم نیاورد
سرتاپاغصه بود اما توخونه
روغمای شوهرش غم نیاورد
هی لگدمی خورد می گفت علی علی
تو آتیش می سوخت می گفت حسین حسین
شبا با دست ورم کرده همش
پیروهن می دوخت میگفت حسین حسین...
#حضرت_زهرا
#محمد_نجاری
..................
.
تو را از عرش آوردند تا که همسرش باشی
زمان پر گرفتن تا خدا بال و پرش باشی
تو را از عرش آوردند وقت خطبه ی حیدر
به جای هر کسی که نیست پای منبرش باشی
تو را از عرش آوردند تا در یک زمان یکجا
نمایی از خدا و انبیاء و حیدرش باشی
تو را از عرش دستان خدا آورد اینجا که
دلیل برتری آخرین پیغمبرش باشی
نگین عرش هستی و نگین خاتم نوری
خدا از عرش آوردت که تو انگشترش باشی
عجب آب و هوایی دارد آن جا از بهشتی که
علی ساقی کوثر باشد و تو کوثرش باشی
تو را دنیا نیاوردند که پهلو بگیری و
علی یک باغبان باشد ، تو یاس پرپرش باشی
به پشت درزمین خوردی وثابت شدبه مولا که
تو نیت داشتی در هر شرایط یاورش باشی
#ایام_فاطمیه
#شهادت_حضرت_زهرا
#محمد_نجاری
.