#اشعار_مناجاتی
#مناجات_با_خدا
#رمضان
#غزل
(من حاضرم قسم بخورم دوست داریام)
کابوس نیست اینکه من از خود فراریام
عینِ خودِ عذاب شده بیقراریام
لبتشنهتر ز بوتۀ خشکیده در کویر
چشم انتظار بارش ابر بهاریام
در شأن کبریایی تو نیست ای خدا
راضی شوی که خلق ببینند خواریام
تو مهربانترینی و آقاتر از همه
بگذر ز من! به حقِّ همین اشکِ جاریام...
آنی مرا رها کنی از دست رفتهام
محبوب من! به دست چه کس میسپاریام؟
با آنکه در گناه و بدی غوطهور شدم
من حاضرم قسم بخورم دوست داریام
ای یارِ آنکه جز تو ندارد رفیق و یار
میخواهم از تو با همۀ شرمساریام -
- لا یمکن الفرار... مبادا خدای من!
یک آن مرا به حال خودم واگذاریام
شاعر: #مریم_سقلاطونی
.
.
#مناجات
#غزل
🔹#مناجات_با_خدا 🔹
گرچه خیلی چیزها میدانی از من... هیچ وقت
کم نکردی لطف خود را آنی از من هیچ وقت
خوبیات باران یکریز و گناه من بزرگ
تو ندیدی غیر نافرمانی از من هیچ وقت
من ندیدم از تو غیر از چشمپوشی و کرم
تو ولی جز زشتی و نادانی از من هیچ وقت...
من دلم هرجایی است و سایۀ مِهرت وسیع
آفتابی... رو نمیگردانی از من هیچ وقت
با وجود بار سنگین گناه و معصیت
برنداری سایۀ رحمانی از من هیچ وقت...
آتش عشق تو روشن باد در قلبم عزیز
از تو میخواهم که این حیرانی از من... هیچ وقت...
📝 #مریم_سقلاطونی
.
حاج ابوذر بیوکافیMoharram 1403.04.17 - Shab 02 - H-Ashouraeian - 03 - Abozar Biukafi - Rouzeh.mp3
زمان:
حجم:
9.14M
🔉 #روضه | پرسید از قبیله که این سرزمین کجاست؟
🎙 با نوای #حاج_ابوذر_بیوکافی
✨ #ورودیه کاروان_به_کربلا
🇮🇷 #شب_دوم_محرم
#روضه_ورودیه
#امام_حسین
پرسید از قبیله که این سرزمین کجاست؟
این سرزمین غمزده در چشمم آشناست
این خاک بوی تشنگی و گریه میدهد
گفتند؛ «غاضریه» و گفتند؛ «نینوا»ست
دستی کِشید بر سر و بر یال ذوالجناح
آهسته زیر لب به خودش گفت؛ کربلاست
توفان وزید از وسط دشت، ناگهان
افتاد پرده، دید سرش روی نیزههاست
یحیای اهل بیت در آن روشنای خون
بر روی نیزه دید سر از پیکرش جداست
توفان وزید، قافله را برد با خودش
شمشیر بود و حنجره و دید در «مِنا»ست
باران تیر بود که می آمد از کمان
بر دوش باد دید که پیراهنش رهاست
افتاد پرده، دید به تاراج آمده ست
مَردی که فکر غارت انگشتر و عباست
برگشت اسب از لب گودال قتلگاه
افتاد پُرده، دید که در آسمان عزاست
شاعر: خانم #مریم_سقلاطونی
.