eitaa logo
امام حسین ع
22.1هزار دنبال‌کننده
414 عکس
2.1هزار ویدیو
2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. تا که قفل درِ خورشید شد از رویش باز حلقه زد بارقۀ نور به ابرویش باز می‌برد تا دل صحرای جنون، عشق، مرا می‌چکد سِحر، از آن نرگس جاودیش باز آبشاری‌ست که پیچیده به عاجی از نور دست در گردنش آویخته گیسویش باز دل خورشید، نهان گشت در آن پیچش زلف می‌دمد نور، ز هر تارِ سرِ مویش باز هر کجا می‌نگرم، نبض عبورش جاری‌ست غنچۀ دستِ نسیم است مگر بویش باز؟ می‌رسد عاطفه از اوجِ طراوت تا خاک می‌رود چون قدم سایه دلم سویش باز باز شد مثل دل باغ، گل روی علی گشت چون بار دگر غنچۀ مینویش باز زینب آمد که شود زنده در اندیشۀ عشق بازتاب سخنِ‌گرم و تکاپویش باز رُست از دامن زهرا گل خوش‌بوی بهشت تا شود در سفر حادثه دل‌جویش باز چون گل سرخ در آغوش نگاهش رویید قامت سبزترین سروِ لبِ جویش باز خانه در حجلۀ خورشید کنم، همچو غبار گر شود دیده دل خاک سر کویش باز «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» 📚 سرمه در چشم غزل .
. کسی که بر قد خم گشته‌اش نگاه کند میان آن قد و ماه نو اشتباه کند اگر چه نالۀ آهسته دارد این بیمار به ناله روز پرستار خود سیاه کند فتاده فاطمه در بستر است و آه کشد علی به گریه به بیمار خود نگاه کند چه ماجرای غریبی که عده‌ای سفّاک زنند فاطمه را و علی نگاه کند پناه بُرد به دیوار از جفای عدو کسی که عالم از او خواهش پناه کند «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» @emame3vom .
. امیر دید چو بدرود و حال بانو را ز پا نشست و بغل کرد هر دو زانو را درخت بغض و عداوت به او، به‌ بار نشست گرفت خصم ز مولای عشق، بانو را عدو چو دید که یک تیر در کمان علی‌ست کمین گرفت و کمان کرد قامت او را به غیر درد به پهلوی او کسی ننشست شکسته بود، که کشتی گرفت پهلو را بگفت روی تو در خانه آفتابم بود چه روی داده نشانم نمی‌دهی رو را «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» @emame3vom .
|⇦•مدح و توسل زیبا ویژۀ میلادِ کبری سلام الله علیها تقدیم به همۀ شهدا مخصوصاً شهدایِ مدافعِ حرم به نفسِ کربلایی سید رضا نریمانی ┅═•┄⊰↭⊱•┄═┅ @emame3vom ┅═•┄⊰↭⊱•┄═┅ چه زینبی که عرش را سریر خویش می کند چه زینبی که صبر را اسیر خویش می کند چه زینبی حسین را امیر خویش می کند حسین زنده در دلِ جوش و خروشِ زینب است علم زمین نمی خورد ، علم به دوشِ زینب است ________ گوش کن از دلِ افلاک خبر می‌آید به سرِ اهل زمین دُرّ و گهر می‌آید چه خبر هست؟ فرشته چقدر می‌آید سورۀ صبر در آغوشِ سحر می‌آید شد اجابت زِخدا باز دعایِ حیدر فاطمه دختری آورده برایِ حیدر دختری آمده تا همدم مادر باشد دختری آمده تا حیدرِ حیدر باشد خواهری آمده عشقِ دو برادر باشد گوییا آمده یک برهه پیمبر باشد عصمت و عفت و تقواش همه مادری است به خداوند قسم لایقِ پیغمبری است فاطمه محو گل روی درخشانش بود مرتضی زمزمه میکرد و غزل خوانش بود گرم بوسیدن پیشانی و چشمانش بود احمد آن‌روز چه می‌دید که گریانش بود احمد آن ‌روز تجلّی رسالت را دید یا که ظرفیت تحویل امامت را دید؟ قلمی نیست که املا کند اوصاف تو را دهنی نیست که انشاء کند الطاف تو را یا که توصیف کند وسعت انصاف تو را یا که تشریح کند قلۀ اهداف تو را عقل عاجز شد و از درک وجودت شد مات به گلِ رویِ بهشتیِ تو بانو صلوات بعد زهرا احدی مثل تو اکرام نشد زنی اینگونه پیام آور اسلام نشد طائر عقل کسی مَحرَمِ این بام نشد دست در دست شدی گریه‌ات آرام نشد دیدی از دُورُبرت عطر کسی می‌آید مژده ای دل که مسیحا نفسی می‌آید *هر چی دست به دستش کردن ساکت نشد .. پیغمبر گرفت آرام نشد ؛ علی میگیره آرام نمیشه ؛ حسن میگیره آرام نمیشه ؛ یه وقت همه دیدن حسین از دور داره میاد .. همچین که ابی عبدالله این بچه رو بغل گرفت چشمش به چشمِ زینب افتاد ، زینب آرام شد .. دلدار به دلبر رسید .. آیت الله مرعشیِ نجفی رحمت الله علیه فرمودند اینجا یه جا بود بی بی چشمش به چشمِ حسین اُفتاد آرام شد .. یه جایِ دیگه ام چشمِ زینب به حسین خورد و آرام شد .. (میدونی کجا بود؟ ..) اونجا که حسین سرش بالایِ نیزه هاست .. یه نگاه به حسینش کرد دلش آروم شد ..* چشم برهم زدی و عشقِ مجسم آمد بَه که بالایِ سرت خیر دو عالم آمد اشک از گوشۀ چشم همه آن دم آمد کودکی سویِ تو با دیدۀ پر نَم آمد گفت خوش آمدی ای نور دو عینم زینب کمی آرام عزیزم که حسینم زینب بانویِ مُلک وجودی و وجودت خیر است قلب تو وقفِ حسین است و جدا از غیر است پیش تو عشقِ حسین ، اصلِ سلوک و سِیر است سِیر تو کربُبَلا ، کوفه و شام و دِیر است آمدی تا که بفهمیم خدا یعنی چه صابره بودن در کربُبَلا یعنی چه ای که در عشق حسینی به دو عالم عَلَمی کعبۀ عشقِ برادر شدی و محترمی مریم از جام حیایِ تو چشیده است نمی نائبِ فاطمه ، صدیقۀ ثابت قدمی کوفه و شام اسیر دَمِ زهرایی توست مات و مبهوتِ سخنرانیِ مولایی توست جای امثال شما در کُرۀ خاکی نیست چون زمین قابل این گوهرِ افلاکی نیست گفتی ای درد بیا از تو مرا باکی نیست داغها دیده‌ای اما لب تو شاکی نیست چه عبارات عجیبی روی آن تَل گفتی پیش آن پیکر صد چاک تَقَبَّل گفتی آمدی جلوه کنی نام علی زنده شود زن ندیده است کسی مثل تو رزمنده شود در دل جهل زمان شمسه‌ی تابنده شود با زبان وقت بیان خنجر بُرّنده شود روی نی گفت برادر همه‌جا در هر راه طَیِّب الله به غوغای تو ماشاءالله شاعر : .
سلام الله علیها_ سید مهدی ┄┅═══•••✾❀✾•••═══┅┄ یازینب یازینب ..... عشقِ حسین ..... آسمون امشب محیط نورِ بساط عشق و عاشقی جورِ مدینه بارونِ گل میباره امشب حسین تا سحر بیداره منتظرِ قدمایِ یارِ ....... رو پایِ خورشید خوابیده مهتاب (2) رویِ سرش گل می پاشه ارباب(2) چشماشُ وا میکنه می بنده به گلِ رویِ حسین میخنده شد حسین با نگاهش سر زنده (2) آسمون امشب محیط نورِ(2) بساط عشق و عاشقی جورِ(2) @emame3vom مدینه بارونِ گل میباره امشب حسین تا سحر بیداره منتظرِ قدمایِ یارِ ....... زینب اومد لیلی بی مجال رفت(2) تمومِ عشقا زیرِ سوال رفت(2) عالمۀ بدونِ تعلیمِ مقابلش خصم دین تسلیمِ هر نفسِش باحسین تنظیمِ (2).... مدینه بارونِ گل میباره امشب حسین تا سحر بیداره منتظرِ قدمایِ یارِ ....... مرد آفرینِ زنی دلیر(2)ِ حیدری ذاتِ یه بچه شیرِ (2) فاطمی سیرتُ صورت حیدر وقتی خطبه میخونه این دختر نشسته انگار علی رو منبر ... حیدر حیدر حیدر ......
. (غزل)دعای فاطمه سلام الله/هستم غریب و هست علی آشنای من @emame3vom هستم غریب و هست علی آشنای من پهلو شکسته ام من و نامش دوای من حیدر اگر که شوهر من هم نبود باز در بین کوچه بود سپر،دست و پای من وقتی علی رسید و عبا روی من کشید یک جمله گفت...فاطمه افتاده،وای من ای دوستان که در غم من گریه می کنید پشت سر شماست همیشه دعای من سلمان دگر عیادتی از ما نمی کند تنها تر از همیشه شده مقتدای من در بین کوچه شد کمک دست من حسن در بین خانه هم شده زینب عصای من *** شائق اللهم عجل لولیک الفرج شاعر: .
ما در دو جهان فاطمه جان دل به تو بستیم محبان تو هستیم نظر کن ز عنایت ، به فردای قیامت   در معرکه ی عشق تو ما مرد جنونیم همه فاطمیونیم به دنبال شهادت ، فدایی ولایت   در عشق علی سینه سپر تا دم آخر تویی حافظ حیدر خروش تو در این راه ، علیاً ولی الله   دست همه بر چادر تو در صف محشر به قربان تو مادر اگر توبه شکستیم ، به امید تو هستیم   ای روح علی جان نبی، ام ابیها تویی حضرت زهرا فدای تو پیمبر ، به قربان تو حیدر   ای راضیه و مرضیه و کوثر و طاها تویی عصمت کبری پناه همه عالم ، تویی فاطمه جانم   ماییم فدای حرم زینب کبری به فرمان تو زهرا همه بنده ی عشقیم ، نگهبان دمشقیم   نوحه ما و همه این سلاما نثار روح همه پیر غلاما قال رسول الله نور عینی حسین منی انا من حسینی [منبع : پایگاه مذهبی آوای سوز]
سبک 48 سنگین،نوحه،زمینه تموم شد نالیدن هات مثل ابر باریدن هات از زخم روی سینه نشسته خوابیدن هات داری میری ولی چرا قامت کمون داری میری ولی با اشکای روون داری میری زوده تویی خیلی جوون میری ولی با گوش پاره با سینه ای پر از شراره میری و باتو میره چاره یافاطمه مظلومه من... @emame3vom 🌸🌸🌸🌸🌸 توونی نیس در زانوت یه دست داری برپهلوت چطوری جارو کردی با اون زخم رو بازوت می نالمو بگو تو خاموشی چرا لباس نو حالا تو می پوشی چرا لب تشنه ای آبی نمی نوشی چرا روی لبت شهادتینه اشکات حواله حسینه به دل غمای زینبینه یافاطمه مظلومه من.... 🌸🌸🌸🌸🌸 غسلت تابم رو بُرده قلب منو آزرده رازت شد فاش ای مظلوم به زخمات دستم خورده شد قلب من از درد تو آتیش کده از کعب نی بر روی بازوهات رده کی فاطمه به صورتت سیلی زده تو کوچه آبرو گرفتی بااین کبودی خو گرفتی دیگه زمن تو رو گرفتی یافاطمه مظلومه من.. ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .
. هر هفته یک سبک با نیت تعجیل در فرج آقا عجل الله تعالی فرجه الشریف سبک 5 زمینه،شور منجی جهان امید هر مرد و زن بگو کی آقای ما میایی یابن حسن ای آخر امام به قلبم یک سر بزن بگو کی آقای ما میایی یابن حسن بیا عالم محتاج نگاه توس فقط قلب شیعه رو به راه توست چه حاجت بر یاری تموم خلق وقتی کلّ ملائک سپاه توست یامهدی امید دل همه منتقم فاطمه العجل یا مهدی بیا..... 🌸🌸🌸🌸🌸 شرمنده که من نبودم زیور برات برای دیدار تو نشد لایق این گدات شام هجر تو نشد آقاجون سحر نشد پیدا واسه تو سیصد وسیزده نفر گناه ماست مانع از ظهور تو به قربان ِ آن قلب صبور تو نکردیم ما شرم از روی چون ماهت گنه کردیم آقا در حضور تو یا مهدی امید دل همه منتقم فاطمه العجل یا مهدی بیا.... 🌸🌸🌸🌸🌸 یا مهدی ببین میون آتیش در هنوز مادر میخونه تو رو با سوز جگر آهی شد بلند با ضرب مسمار در جلو چشم زینبین شده مادر محتضر شکسته شد ،حرمت شه داور پر از نامحرم شد خونه ی حیدر در افتاده ،روی سینه ی مادر شد از کینه لاله ی علی پرپر یامهدی امید دل همه منتقم فاطمه العجل یا مهدی بیا.... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .
سبک 49 (سبک مشترک با شعرهای38و44) غسل حضرت زهرا علیهاالسلام زمزمه،نوحه.... نگاه غریب زمانه به بانوی بی جان خانه شده محتضر از هجوم ِ غم و درد غسل شبانه وای از غم غسل یاس شکسته روح از تن مرتضی شدگسسته در سینه اش داغ زهرا نشسته امان از غم داغ زهرا.... مظلوم شهر مدینه علی جان... 🌸🌸🌸🌸🌸 اگر حال حیدر شده زار گذارد سرش را به دیوار به اوحق بده دیگر اسماء که افشا شده راز مسمار شد مرتضی خسته از غسل بانوش دستان او خورده بر زخم بازوش روی جراحات مانده به پهلوش خزان شد گلستان حیدر... مظلوم شهر مدینه علی جان... 🌸🌸🌸🌸🌸 کبودی بازوی زهرا توان برده از جسم مولا چگونه شود گر ببیند تن بی سر بین صحرا بیند چگونه به نیزه سری را چکمه روی سینه ی اطهری را ده نعل تازه روی پیکری را مظلوم کربوبلا ای حسین جان.... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) مشابه سبک زیر خوانده میشود 👇 .