.
📃 باز کن در منم منم، یا رب
🎙 #مناجات از #حاج_محمود_كريمى
🗓 #شب_دوم_رمضان_۱۴۰۱
📍 #حرم_امام_رضا "ع"
🏷 #مناجات_با_خدا
باز کن در، منم منم، یا رب
عبد آلودهدامنم، یا رب
دلم آلوده است با این حال
حرف دل با تو میزنم، یا رب
بهترین میزبان، تو هستی تو
بدترین میهمان، منم، یا رب
با تو پیوند دوستی بستم
گرچه با خویش دشمنم، یا رب
گرچه صدبار توبه بشکستم
بازهم توبه میکنم، یا رب
کَرَمی کن؛ بگیر دستم را
که دگر توبه نشکنم، یا رب
کاش پیش از گنه، روان میشد
روح از غالب تنم، یا رب
به کدامین گنه کنم اقرار؟
که بُوَد روی گفتنم، یا رب
معصیّتها چو مار پیچیدند
همه بر دور گردنم، یا رب
آه از آن لحظهای که میگردد
خانهی گور، مسکنم، یا رب
با همه تیرهروزیم چون شمع
از شرار تو، روشنم، یا رب
خارهای گنه به مِهر علی
گشته خوشتر ز گلشنم، یا رب
میثمم، جز به خاک پای علی
سر به جایی نیفکنم، یا رب
شاعر: حاج #غلامرضا_سازگار
ای به روی تمام نامردان
همچو زهرا، کشیده تیغ کلام
خطبههایت طنین صوت علیست
یا ز مادر گرفتهای الهام
زینبی، حیدری، تو زهرایی
این بود اصل صنعت ایهام
همنوای حسن به وقت قعود
همقطار حسین، وقت قیام
ای کتاب قیام را مطلع
ای به عشق حسین، حُسن ختام
حزن، آنسان تو را محاصره کرد
گوییا خنده گشت بر تو حرام
ای که از قامت هلالی تو
راست گردیده قامت اسلام
https://eitaa.com/emame3vom/59750
.👇
حاج محمود کریمی.mp3
44.64M
مناجات (باز کن در، منم منم یا ربّ)
🎥 مراسم مناجات شب دوم ماه #رمضان
🗓 دوشنبه ۱۵ فروردین ۱۴۰۱
🎙 مداح: #حاج_محمود_کریمی
📍 حرم #امام_رضا (علیهالسّلام)
🏷 #حضرت_زینب #مناجات
Shab03Ramazan1401[01].mp3
11.01M
🎙حال گناه داریم اشک سحر نداریم (نجوا با #امام_زمان)
🔺بانوای: حاج میثم مطیعی
#ماه_رمضان_سال۱۴۰۱
تقصیر ماست آقا از تو خبر نداریم
حتی به خیمه تو راه گذر نداریم
شرمنده ایم اگر که در محضرت فقیریم
چیزی برای عرضه جز چشم تر نداریم
ما را ببخش این قدر بی تو خوشیم و خوشحال
اصلا برای دوری خونِ جگر نداریم
تو همنشین مایی ما همنشین اغیار
حال گناه داریم اشک سحر نداریم
دستی بکش سر ما هر چند رو سیاهیم
ما غیر خانه تو جایی دگر نداریم
مانند کودکی که دستش به دست باباست
تا به خود قیامت دست از تو بر نداریم
این روزها شدیدا دلتنگ کربلاییم
اما هزار افسوس اذن سفر نداریم
آه از همان زمان که خواهر به روی تل گفت
ما را ببین برادر معجر به سر نداریم
شاعر: سید پوریا هاشمی✍
https://eitaa.com/emame3vom/59752
Shab03Ramazan1401[02].mp3
3.04M
🎙یوسف گمشده دخترکی پیدا شد (#روضه_حضرت_رقیه )
🔺بانوای: حاج میثم مطیعی
#ماه_رمضان_سال۱۴۰۱
نیمه شب بود که درهای اجابت وا شد
یوسف گمشده ی دخترکی پیدا شد
آن که همراه سخن هاش همه لکنت بود
چون که چشمش به پدر خورد زبانش وا شد
چون که عطر پدرش را به خرابه حس کرد
یا علی گفت و به صد رنج ز جایش پاشد
هاتفی داد ندا چشم تو روشن خانم
آن که می گفت نداری تو پدر رسوا شد
رفت و تا روز جزا بهر تسلای یتیم
شام، بد نام ترین نقطه ی این دنیا شد
سوره ی کوثر این قافله را دق دادند
بازهم زینب غمدیده ی ما تنها شد
شاعر: محمد حسین رحیمیان✍
#شب_سوم_رمضان
.
#زمزمه
#حضرت_رقیه
#میثم_مطیعی
خاطرات تلخ
سلام بابایی، خوبی؟ چطوره حالت؟
نمیتونم پاشم واسه استقبالت
من تووی آسمون میگشتم
دنبال تو ولی اینجایی
راه گم کردی شاید باباجون، عجب رویایی
خیلی خوش اومدی صفا آوردی
راستی بگو منو به جا آوردی؟
منو میشناسی؟
خودت رو یک لحظه بذار جای من
سه ساله رو با داغ تو پیر کردن
منو میشناسی...
«من الذی أیتمنی بابایی»
کجاست آغوشت؟ دستات کجا جا مونده؟
همون دستایی که من رو میخوابونده
تعریف کن تا کجاها رفتی
نگفتی دختری هم داری
باید از روی شونهاش بارِ
غمو برداری
میگن تو بابای منی، بابایی
میشه باهام حرف بزنی، بابایی
بابای خوبم
کی چشمای نازتو بسته بابا
کی دندون تو رو شکسته بابا
بابای خوبم
«من الذی أیتمنی بابایی»
سرم سنگینه، چشمام چه تار میبینه
برام دیدار تو آخرین تسکینه
من خاطرات تلخی دارم
دیگه طاقتم از غم طاقه
بابا بین ما دو تا باشه، یه شب از ناقه...
امون از اون شب سیاه صحرا
الهی دختری نمونه تنها...
چه دردی دارم
چشات نبینه روز بد بابایی
هم سیلی میزد هم لگد بابایی
چه دردی دارم
«من الذی أیتمنی بابایی»
ما رو تا میشد از بین مردم بردن
ما رو از راه بازار شام آوردن
ما رو با دست نشون میدادن
به ماها ناسزا میگفتن
داداشم از خجالت آب شد، چها میگفتن!
چشم عمو عباسمو دور دیدن
به معجرای پارهمون خندیدن
هزار بار مُردم
نگاهاشون از سیلی سنگینتر بود
مردن برای من از این بهتر بود
هزار بار مُردم
«من الذی أیتمنی بابایی»
شاعر: سید مهدی سرخان✍
#شب_سوم_محرم
https://eitaa.com/emame3vom/59754
👇
Shab03Ramazan1401[05].mp3
2.76M
🎙قهر با دختر سه ساله چرا؟
(#روضه_حضرت_رقیه )
🔺بانوای: حاج #میثم_مطیعی
#ماه_رمضان_سال۱۴۰۱
به همان بوسههای آخر تو
منتظر مانده است دختر تو
به امید تو زنده ماندم من
شاهد ادعام، خواهر تو
قهر با دختر سه ساله چرا؟
لب گشا تا نمرده دختر تو
زخم پیشانیات عمیق شده
گو چه آمد دوباره بر سر تو
مرهم زخم تو شراب نبود
می کجا و سر مطهّر تو؟
هر چه خواهی ز خواهرت بپرس
غیر از اینکه کجاست معجر تو؟
شام راحت به اشک ما خندید
در غیاب امیر لشگر تو
میشنیدم به عمهام میگفت
بوریا شد انیس پیکر تو
خوش به حال برادرم اکبر
مانده پایین پا برابر تو
مرهم زخم سینۀ تو شده
پارگیّ گلوی اصغر تو
آن شبی که ز ناقه افتادم
مرده بودم، نبود مادر تو
گفت با من: چقدر مثل منی
تازیانه چه کرده با پرِ تو؟
دخترم غم مخور، فدات شوم
من فقط آمدم به خاطر تو
غم مخور در شبی که دلگیری
حاجت خویش را تو میگیری
#شب_سوم_محرم
https://eitaa.com/emame3vom/59756
.