eitaa logo
امام حسین ع
17.5هزار دنبال‌کننده
397 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
1626531677767195380793.mp3
5.9M
|⇦•از سن‌کودکی شده غم... زنی وتوسل به راوی دشت کربلا حضرت امام محمد باقر علیه السلام اجرا شده به نفس حاج محمد رضا بذری
. ◾نوحه ی سینه زنی ◾شهادت امام باقر (ع) ◾بنداول باقر العلوم احمد کشته‌ی زهر جفا شد یادگار کربلا بود در ره قرآن فدا شد میرسد فریاد و آهش شد مدینه قتلگاهش جان دهد در بین حجره زرد گشته روی ماهش آه و واویلا از این غم (۲) ◾بنددوم من بمیرم ای محبان تربتش زائر ندارد مهدی زهرا به روی خاک قبرش سرگذارد شور محشر تا به پا شد فاطمه صاحب عزا شد یاد جدش تا فتاده حجره اش کرببلا شد آه و واویلا از این غم (۲) ◾بندسوم ناله زد از دل شبانه همچو نی در نینوا شد با لب‌ خشکیده‌امشب روضه‌خوان کربلا شد یاد سقا یاد اکبر یاد خیمه یاد اصغر گریه‌های بیصدایش از برای شاه بی سر آه و واویلا از این غم (۲) ✍ .👇
. |⇦•آفتابِ ابن حسین ابن علی... و توسل به راوی دشت‌کربلا حضرت علیه السلام به نفس حاج‌مهدی رسولی ●━━━━━━─────── السَّلَامُ عَلَیکُمْ یا أَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّهِ ذِكْرُكُم فِى الذّاكِرينِ وَ أسْماؤُكُمْ فِى الأْسْماءِ وَ أجْسادُكُمْ فِى الْأجْسادِ وَ آثارُكُمْ فِى الآْثارِ وَ قُبُورُكُمْ فِى الْقُبُورِ،وَرَحْمَةُ ٱللَّهِ وَبَرَكَاتُهُ آفتابِ ابن حسین ابن علی راوی نور شکافنده ی علم ازلی مادرش آینه؛ فرزند فرستادهٔ عشق بنده ی خوب خداوند، خداوند علی آدم و جنّ و ملک پیش تو زانو زده‌اند خانه ی کوچک تو با دو سه دیوار گِلی همه سُبحانَک لا عِلمَ لَنا می‌گویند گاهِ تفسیر تو از آیه ی الله ولی ناگهان روز الست از همه پرسید خدا دوست دارید علی را همه گفتند بلی شعر من جابرِ عَبدُلَه انصاری شد که سلامی برساند با تنگ دلی *اصلا وارد ذی الحجه میشی نزدیک یوم الترویه و روز عرفه و..اصلاً دلا انگار دیگه از دروازه ی عرفه میخواد وارد محرم‌ بشه.. امروز آخرین یادگار و عزیز جامانده از قافله ی کربلا از دنیا میره. «میگن شنیدن کی بود مانند دیدن» امروز اگر امام باقر بخواد روضه بخوانه به‌ گمانم باید اینجوری باشه...آی گریه کُنا.... بیابون بود وصحرا بود آنجایی که من بودم هزارن خیمه برپا بود آنجایی که من بودم شمیم یاسِ یاسین دشت را پر کرده بود اما گلابِ اشک‌ زهرا بود آنجایی که من بودم‌ قیام عاشقانِ راست‌ قامت بود عاشورا قیامت آشکارا بود آنجایی که من بودم تمام سورهٔ ایثار و آیات جوانمردی به هفتاد و دو معنا بود آنجایی که من بودم پیامِ روشن «اَلموت اَحلیٰ مِن عَسل» یعنی شهادت هم گوارا بود آنجایی که من بودم چرا آتش بگیرند از عطش گل‌های زهرایی اگر بین دو دریا بود آنجایی که من بودم کسی از اسب می‌افتاد، پشت نخل‌ها آری عَلم در دست سقا بود آنجایی که من بودم *این آقا همه‌ چی رو‌ کربلا دیده... خودم‌ دیدم چه جوری بین لشگر صدا می زد جوانان بنی هاشم بیایید.. خودم‌دیدم لای عبا علی اکبر  رو داشتن می آوردن... خودم‌ دیدم چه‌ جوری بدن قاسم رو تو‌ خیمه آوردن... وقتی تو‌خیمه آوردن خودم‌ کنار عبدالله بودم دیدم‌چه جوری کنار داداش ناله می زد...خودم‌ دیدم پشت خیمه رباب ناله می زد...* لالا لالا یه‌ کم‌ دیگه دووم بیار یه کم دیگه دندون روی جگر بزار رفته عمو‌ آب بیاره الان میاد داره صدای تکبیرش میاد *وضع و اوضامون خوب نبود عمومونو کُشتن،امید همه به سقا بود، لذا ابی عبدالله صدا می زد* اباالفضل.. رفتی و با رفتنت چه بر سر من رفت هرچه توان داشتم‌ زپیکر من رفت اباالفضل.. گفتم اباالفضل هست غصه ندارم عیب ندارد اگر اکبر من رفت اما اباالفضل .. صدای هلهله آنقدر بلند است گَمانم کوفه خبردار شد که لشگر من رفت    عدالت زیر سُمِّ اسب‌ها پامال شد، آری ستم در حد اعلا بود آنجایی که من بودم *امام زمان هم توی ناحیه مقدسه اینجوری روضه‌ می خونه، شاید خیلیا فکر می کنن فقط  زینب  اومد بالای تلِّ زینبیه، ولی نه! اونجایی که امام زمان فرمودند: "بَرَزْنَ من الخُدور" اونجایی که ذوالجناح برگشت خیمه همه ی زنها و بچه ها دنبال زینب دویدن. امام باقر همه ی اینها رو‌ دیده  دوان دوان آمدن بالای تل زینبیه... همین‌که بالای تل رسیدن..* وَالشٍّمرُ جالِسٌ..نَفس مادرش برید سر را برید و روبه روی خواهرش گرفت ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
14000427eheyat-rasuoli-roze.mp3
3.53M
|⇦•آفتاب ابن حسین ابن علی علیه السلام اجرا شده به نفس حاج مهدی رسولی
. خونِ دندان در قدح ریزم، که مانَم تشنه لب سَرورِ من از سفر آید، گمانم تشنه لب گریه اَم بر شاهِ عطشان است و اطفال یتیم ترسم از اینکه شوند اینجا به درد و غم مقیم کاش میشد با تو گویم، سیدی! کوفه میا آه در حصرِ عدویم، سیدی! کوفه میا جانِ زینب گر میایی، پس میاور خواهرت می‌شوند اهلِ حرم بی کس، میاور خواهرت دختران رحمی نمی بینند، از این مردمان نان و خرما نذرشان کردند، بی دین مردمان آنچه آید بر سرِ من، بر سرِ تو آورَند بر سرِ دروازه ها، آخر سرِ تو آورَند نیزه هاشان سیدی! بَدجور پهلو میدرَد تیغ‌های تیزِشان، بَدجور اَبرو میدرَد رحم بر دندان و لعلِ لب ندارد نیزه ای ترسم از آنکه به کامت، لب گذارد نیزه ای شیرخوار اینجا امان هرگز ندارد، ای دریغ حرمله رحمی بر آن هرگز ندارد، ای دریغ با جوانانِ بنی هاشم بگو، جای کفن یک زِرِه پوشند، اینجا نیزه باران است و تن من بقربانِ نگاهِ نافذِ عباسِ تو میشود اینجا هدف، چشمانِ خیرالناسِ تو کعب نِی هاشان عجب، مهمان نوازِ کودکند بیشتر، نامردها در فکر گوشِ کوچکند گیسوی طفلِ یتیم اینجاست، دست آویزشان نیست از سیلی زدن بر کودکان، پرهیزشان هر کسی که بیشتر آتش بیارِ معرکه است بیشتر دنبالِ غارت، در میانِ مهلکه است این چه رسمِ ناجوانمردانه ای در کوفه هست؟ بیشتر آزارِشان در گیر و دارِ کوچه هست! چون غریبی را سرِ بازارشان، گیر آورند بر سرِ هر رهگذر، او را به تحقیر آورند چون میسر نیست گاهی، نیزه بر اندامها سنگ و خِشت و شعله میبارد ز روی بامها بردنِ نامِ تو آسان نیست، اما هر چه هست... گفتنِ نامِ علی، جرمش از آن سنگین تر است نامِ زیبای تو بر دارلاماره میبرم نامِ مولایم علی، با صد اشاره میبرم آخرین ذکرم شده، فریادِ یازهرا ز بام آخرین حرفِ سفیرت وقتِ جان دادن، سلام ✍ .
. 🌼۵ ذیحجّه: سال‌روز رحلت آية الله غروی اصفهانی (کمپانی)🌼 🔸شیخ محمّدحسین غروی اصفهانی معروف به «کمپانی» و متخلّص به «مفتقر» در دوّم محرم ۱۲۹۶ ه‍ . ق در اصفهان پای در دایره‌ی خلقت گذاشت. 🔹وی در بیش‌تر فنون و علوم از قبیل فقه، کلام، حکمت، تفسیر و اخلاق استاد بود و در فنّ نظم هم دارای طبعی مستقیم و ذوقی خداداد بود و به دو زبان فارسی و عربی شعر می‌گفت. 📚قریب به ۸۰ اثر از او شمرده‌اند؛‌ از جمله: ۱. الانوار القدسیة (اشعار عربی در مدح پیغمبر و ائمّه‌ی اطهار) ۲. «دیوان كمپانی» یا «دیوان مفتقر» (اشعار فارسی) ۳. «تحفة الحکیم»؛ منظومه‌ای در حکمت. 💠دیوان اشعار فارسی او، بارها چاپ شده است ولیکن سعی «سعید هندی» در تنظیم آن با عنوان «دیوان مفتقر» و یافتن نسخه‌ی خطّی شاعر و فراهم آوردن مقدّمه‌ای محقّقانه، ارزندگی این چاپ را بهتر به رخ می‌کشد. ◾️این فقیه نام‌دار عالم تشیّع و شخصیت ذووجوه، در پنجم ماه ذی‌الحّجة سال ۱۳۶۱ ه‍ . ق در نجف اشرف بدرود حیات گفت و در آستان حرم مطهّر حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) چهره بر آن خاكِ خوش‌تر از افلاك گذاشت. 🌿«مفتقر» در دیوان اشعارش دو ترکیب‌بند عاشورایی دارد؛ یكی در استقبال از «محتشم كاشانی» با رعایت حتّی قوافی «محتشم» در ۱۲ بند و دیگری با وزن «مفتعلن فاعلن، مفتعلن فاعلن» در ۱۶ بند كه برخی از بندها به مصیبت شهدا از بنی‌هاشم اختصاص دارد. به یکی از بندهای ترکیب‌بند اخیر بنگرید: جلوه‌ی روی تو بود، طور مناجات ما كعبه‌ی كوی تو بود، قبله‌ی حاجات ما شربت دیدار تو، آب حیات همه صحبت این ناكسان، مرگ مفاجات ما خرمن عمر عزیز، رفت به باد ستیز ز آتش بیداد سوخت، حاصل اوقات ما از تو نگشتم جدا، در همه‌جا وز قضا تا به ‌قیامت فتاد، دید و ملاقات ما بی‌تو اگر می‌روم، چاره ندارم ولی این‌ همه دوری نبود، شرط مكافات ما وعده‌ی ما و تو در، بزم یزید پلید تا كنی از طشت زر، جلوه به میقات ما راه درازی به پیش، هم‌سفران كینه كیش همّتی از پیش، بیش، بهر مهمّات ما شمع‌صفت می‌روم، سوخته و اشك‌ریز ای سر نورانی‌ات، شاهد حالات ما! بی‌تو نشاید كه ما، بار به منزل بریم یا كه به ‌سختی مگر، بارِ غمِ دل بریم 📕دیوان كمپانی، ص ۸۷ (به نیابتش برای امر فرج، صلوات) سلام‌الله‌علیها .
4_5902208164845060412.mp3
483.1K
حسین نیابه کوفه کوفی اهل نیرنگه نامه هاشون دروغ ودلاشون جنس سنگه حسین نیابه کوفه کوفیاحقه بازن آهنگرای کوفه تیرونیزه میسازن دعوتت کردن خیلی نامردن واسه ی دنیاازتودل کندن نیانیا کوفیاخیلی حسودوپستن نیانیا تشنه به خون اصغرت هستن (حسین وای) حسین نیابه کوفه کوفی اهل فریبه کارش غریب کشی واسیریه غریبه حسین نیابه کوفه کوفیابی مرامند شبیه مارزخمی دنبال انتقامند دعوتت کردن خیلی نامردن واسه ی دنیاازتودل کندن نیانیا که اکبرت اربااربامیشه نیانیا دودست عباست جدامیشه (حسین وای) حسین نیابه کوفه شده مسلم آواره نداره تکیه گاهی تکیه گاهش دیواره حسین نیابه کوفه نمونده یارولشکر دلم داره میجوشه برای بنت الحیدر سخته اسارت خیمه وغارت زینب تنها دنیاجسارت نیانیا اینومیگم باناله وگریه نیارنیار همراه خودزینب ورقیه (حسین وای) شاعر:
. جای پوتین بودم ؛ به واگنر و دارو دسته اش میگفتم: از اتفاقات اخیر ایران درس بگیرید.... بالاخره آرامش برقرار میشه و اونوقت معلوم میشه که کیا باید برن توی گونی و تازه رفقای شما مثل عربستان نیستن که وقتی دیدن کاری از پیش نمیبرن، طرح رفاقت بریزن...‌ .
نوحه زمینه .رو قلب حزینم.mp3
3.13M
رو قلب حرینم... 🎤 [رو قلب حزینم غم مدینه داره میشینه۲ امشب روضه خونم برای آقام توی مدینه (باز میسوزم از غربت امامم باز شکسته شد حرمت امامم۲)۲ روضه میخونه،تو بستر امشب۲ داره میسوزه (از داغ زینب۲) (تنها یادگار کوچه های شام به غم اسیره۲ از بس غصه دیده داره میلرزه داره میمیره)۲ (یاد کربلا یاد طفل شیرخوار یاد قاسم و دستای علمدار۲)۲ یاد سه ساله ست یاد خرابه جای رقیه( بزم شرابه۲) غریب مدینه... چشماش باز میباره،برای این غم، غم اسارت۲ پیش چشم آقا به عمه هاشون شده جسارت۲ (چی بگم خدا؟خیلی چیزا دیده دیده عمه رو،با قد خمیده)۲ (داره میباره بارون نم نم۲ داره میپیچه بوی محرم)۲ سالار زینب... *صلی الله علی الباکین علی الحسین... حسین...حسین...* علیه_السلام
سید مهدی حسینی_۲۰۲۳_۰۶_۲۴_۱۸_۴۹_۱۳_۹۲۶.mp3
9.85M
هوامو داری همیشه... سید مهدی حسینی ۱تیر ۱۴۰۲ احساسی هوامو داری همیشه کسی مثل تو نمیشه کاش یه شب گریه کنم توو بغلت مگه چی میشه؟ کی میمونه جز تو واسم؟ چیه جز این التماسم؟ دوباره عطر ضریحت بشینه روی لباسم وقتی دورم ازحرمت حالم رو برا«ه» نمیشه واسه نوکرتو حسین هیچ جا کربلا نمیشه حسین دورت بگردم حسین درمون دردم ////////////////////////// ببین اشک و گریه هامو ببین این بغض صدامو به رقیه قسمت میدم بدی کرببلامو دوست دارم اون سرزمین و نگین عرش و زمین و بخدا دق میکنم جا بمونم این اربعین و رزق نوکریتو حسین مادرت نوشته برام گوشه گوشه حرمت بهتر از بهشته برام وقتی دورم ازحرمت حالم رو برا«ه» نمیشه واسه نوکرتو حسین هیچ جا کربلا نمیشه حسین دورت بگردم حسین درمون دردم شعر و نغمه .
. ۳۴۵ پنجمین حجت حق لاله ی نینوایم آخرین یادگار دشت کرب و بلایم کربلا غم کشیدم مثل عمّه دویدم من غریبم غریبم دیدم از کودکی من رنج و درد و بلا را در شلوغی گودال ناله کردم خدایا دیدم از تل سپاه و فرقه بالرماح و من غریبم غریبم جسم جدّ غریبم پاره پاره رها بود تن او زیر نیزه سر، روی نیزه ها بود دیدم از دشمن آزار وسط کوچه بازار من غریبم غریبم **** .👇
13.mp3
14.43M
رو خاک خرابه نشستم که شاید تو از در بیایُ ببینی کلافه‌ام مثل اون قدیما بگی ای عزیزم بشین تا دوباره موهاتو ببافم مثل اون قدیما بگی ای عزیزم بشین تا دوباره موهاتو ببافم موهامو ببافی بگی پاشو عمرم برو چادرت رو دوباره سرت کن منم چادرم رو می‌پوشم و میگم حالا دیگه فکری برا دخترت کن ولی دیگه محاله، اینا خواب و خیاله رقیه دیگه بس کن تا کی ناله نداره چشمات سویی نه بابا نه عمویی نه چادر واست مونده، نه گیسویی امون از یتیمی امون از یتیمی امون از یتیمی امون از یتیمی امون از یتیمی امون از یتیمی امون از یتیمی امون از یتیمی رو خاک خرابه با دست شکسته کنار یه بابا یه دختر کشیدم برای تو بابا یه انگشتری و برا دخترت هم یه معجر کشیدم رو خاک خرابه با دست شکسته کنار یه بابا یه دختر کشیدم برای تو بابا یه انگشتری و برا دخترت هم یه معجر کشیدم یه معجر کشیدم دقیقاً شبیه همون معجری که بهم هدیه دادی همون معجری که همیشه می‌گفتی الهی عزیزم بپوشی تو شادی همه سهمم از دنیا یا کابوسه یا رویا دیگه صبرم سر اومد، باشه بابا نکردی یادی از من منو می‌شناسی اصلاً منم بابا رقیه چشمت روشن امون از این یتیمی امون از این یتیمی رو خاک خرابه با دست شکسته کنار یه بابا یه دختر کشیدم برای تو بابا یه انگشتری و برا خواهرت هم یه معجر کشیدم رو خاک خرابه با دست شکسته کنار یه بابا یه دختر کشیدم برای تو بابا یه انگشتری و برا دخترت هم یه معجر کشیدم یه معجر کشیدم دقیقاً شبیه همون معجری که بهم هدیه دادی همون معجری که همیشه می‌گفتی الهی عزیزم بپوشی تو شادی همه سهمم از دنیا یه کابوسه یا رویا دیگه
001 Sham e Gham.mp3
10.17M
سر آمد شام غم هایم ، مه عیدم کجا بودی شب آرامش من ، صبح امیدم کجا بودی سفر اینقدر طولانی ؟ نگفتی دختری داری نمی دانی چقدر از عمه پرسیدم کجا بودی مغیلان چیست می دانی ؟ فقط این را بگو بابا ز پایم دانه دانه خار می چیدم کجا بودی نه لالایی نمی خواهم دگر ، اما در این مدت که من از درد یک شب هم نخوابیدم کجا بودی نبودی زجر کاری کرد که حتی گفتنش سخت است به خود پیچیدم از آن درد ؛ پیچیدم کجا بودی نمی خواهم بگویم که کجا رفتم ، نمی خواهم بپرسم از تو در بازار چرخیدم کجا بودی نمی خواهد بگویی که کجا رفتی ، نمی خواهد که از خاکستر گیسوت فهمیدم کجا بودی به زحمت روی پنجه ایستادم در میان بزم خودم با چشم خود دیدم ، خودم دیدم کجا بودی شاعر : محمد رسولی✍ .
. منم مسلم سفیر کربلایم گرفتار غم و درد و بلایم الا ای نور عینم ببین در شور و شینم میا کوفه حسینم۲ در این عالم تو بودی تکیه گاهم شده دارالعماره قتلگاهم به کوفه من اسیرم برای تو بمیرم میا کوفه حسینم۲ حسین جان کوفیان چه بی وفایند تمامی اهل تزویر و ریایند غمت آرام جانم زده آتش به جانم میا کوفه حسینم۲ همان نامردمان بی همیت نمودند دعوتت از بهر بیعت به روز پیمان ببستند به شب پیمان شکستند میا کوفه حسینم۲ رسیده جان من بر لب حسین جان میاور با خودت زینب حسین جان تمامی بی وفایند همه اهل جفایند میا کوفه حسینم۲ .👇
90.7K
باقر آل پیمبر کشته شد در راه داور جسم مسلم در میان کوچه‌ها افتاده بی سر عاشقان آل عصمت وامصیبت وامصیبت باقر آل نبی در یاری قرآن فدا شد حضرت مسلم سرش لب تشنه از پیکر جدا شد عاشقان آل عصمت وامصیبت وامصیبت حضرت باقر تنش تشییع شد بر دوش یاران جسم مسلم در میان کوچه‌ها شد سنگباران عاشقان آل عصمت وامصیبت وامصیبت 🎤
271.1K
(علیه السلام) گل زهرا به زهرکین جگرخون گشت و پرپرشد غمش یادآور داغ جگر سوز پیمبر شد واوویلا آه و واویلا(2) ** مدینه شهر پیغمبر سکوت غربتش پیداست بقیع و دسته گلهایش در این شبها چرا تنهاست واوویلا آه و واویلا(2) در این شبها مگر مهدی رود تنها سراغ او گهی بر مادرش زهرا گهی گرید به داغ او واوویلا آه و واویلا(2) 🎤
. علیه‌السلام بیابان بود و صحرا بود آنجایی که من بودم هزاران خیمه بر پا بود آنجایی که من بودم شمیم یاس یاسین دشت را پر کرده بود اما گلاب اشک زهرا بود آنجایی که من بودم قیام عاشقان راست‌قامت بود عاشورا قیامت آشکارا بود آنجایی که من بودم تمام سورۀ ایثار و آیات جوانمردی به هفتاد و دو معنا بود آنجایی که من بودم پیام روشن «اَلموت اَحلی مِن عسل» یعنی شهادت هم گوارا بود آنجایی که من بودم چرا آتش بگیرند از عطش گل‌های داودی اگر بین دو دریا بود آنجایی که من بودم کسی از اسب می‌افتاد پشت نخل‌ها، آری علم در دست سقا بود آنجایی که من بودم صدای بت شکستن در فضا پیچیده بود اما خلیل‌الله تنها بود آنجایی که من بودم شعاع آفتاب از مشرق گودال سر می‌زد که ثارالله پیدا بود آنجایی که من بودم عدالت زیر سم اسب‌ها پامال شد، آری ستم در حد اعلا بود آنجایی که من بودم شدم محو نگاه عمه‌ام زینب که در چشمش تمام دشت زیبا بود آنجایی که من بودم چرا آن روز تل زینبیه اوج عزت شد که چشم‌انداز فردا بود آنجایی که من بودم چه گل‌هایی که زیر بوته‌های خار پرپر شد مگر پاییز گل‌ها بود آنجایی که من بودم؟ هلال ماه نو وقتی نمایان می‌شد از محمل فقط یک نیزه بالا بود آنجایی که من بودم... .👇
166K
(علیه السلام) ای وای من مظلوم آقای من رو به قبله شد با دلی سوزان آتش گرفت مسمومی نیمه جان جان میدهد با لبهای عطشان ای وای من ای مدینه با او مدارا کن آه ای بقیع آغوش خود وا کن در روضه اش یاد کربلا کن ای وای من دل زارش چون خیمه ها سوزان گریه میکرد بر ناموس قرآن نامحرم گشت همراه کاروان ای وای من در آتش دید آل عبا می سوخت بر اشک او دل صحرا می سوخت دست بسته مثل بابا می سوخت ای وای من قرآن ها را بر نیزه ها دیده در شام غم طشت طلا دیده جان دادن دردانه ها دیده ای وای من روضه میخواند بر حنجر پاره از قحط آب از مرگ شیرخواره از آتش و غارت گوشواره ای وای من 🎤 میثم مومنی نژاد✍
268.9K
آه شب غمم سحر ندارد كسی ز من خبر ندارد نـالۀ مـن اثـر ندارد وای وای آه من و در و دیــوار كوفه رفتم سر بازار كوفه گـرید به حالم دار كوفه وای وای از بس زدم صدایت دیگر نفس ندارم طنـاب دار كوفه باشد در انتظارم حسین میا به كوفه آه من از سر دار العماره با تو بگویم یابن ثاره بـا خــود مَـیـاور گاهواره وای وای آه از شیر خواره گفتگو بود حرف از سپیدی گلو بود گلوی نـازكتر ز مـو بود وای وای اینجــا نصیب اصغر غم میشود حسین جان سرش به روی دوشت خم میشود حسین جان حسین میا به كوفه آه كوفه بُود چشم تماشا تا كه بیاید ماه لیلا صحبت بُود از اربـاً اربـا وای وای آه ای تو مرا دلدار و دلبر یا كه میا با علی اكبر یا با خودت عبا بیاور وای وای هر جا كه میروم من حرف از جوان لیلاست تیر و كمـان به فكر آرام جان لیلاست حسین میا به كوفه ** آه جانم ز غم رسیده بر لب شد روز مهمان تیره چون شب در كوچه هستم یـاد زینب وای وای آه بی تو دل من تنگ تنگ است كوفه میا كوفه دو رنگ است بــر روی بـام كوفـه سنگ است وای وای من بوده ام از اول پابوس تو حسین جان هستم فقط بیــاد ناموس تو حسین جان حسین میا به كوفه 🎤