eitaa logo
امام حسین ع
18.2هزار دنبال‌کننده
397 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. گفتیم یاحسین و خدا هم خریدمان امسال هم نکرده خدا نا امیدمان با پای خویش مجلس روضه نیامدیم زهرا خودش به ماه محرم کشیدمان یاد تمام گریه‌کنان حرم بخیر پیرِ غلام‌های محاسن سپیدمان آرام تا نوای حسین جان بلند شد آمد صدای چند رفیق شهیدمان اجداد ما برای حسین تکیه میزدن پرچم‌به‌دوش روضه خدا آفریدمان خاصیت حسین جدایی ز غیر اوست یک جلوه کرد و از همه عالم بریدمان با این همه گناه چه تحویلمان گرفت گویا به وقت معصیت اصلا ندیدمان جامانده‌ایم از سفر کربلا چه‌قدر آمد شمیم سیب و به اینجا کشیدمان هرکس که خوب گریه کند یار فاطمه‌ست زهرا برای یاریِ خود برگزیدمان مادر " بُنَیَّ " گفت محرم شروع شد آن آتش جگر چه به آتش کشیدمان .
. روضه اينجا کجاست برادر دلم به غم اسيره گرفته غم گلومو زينب برات بميره جانم رسيده بر لب برس به داد زينب گرفته اى عزيزم راه نفس تو سينه ميشه داداش که ما رو برگردونى مدينه من بى قرارم اينجا دلشوره دارم اينجا ترسم اينه که روزى به ماتمت بنشينم اخر تو اين بيابون داغ تو رو ببينم اى يار کربلايى ميترسم از جدايى خواهر با سوز نالت قلب منو نسوزون پياده شو ز محمل با اين دل پريشون اى يارو هم زبونم اتيش نزن به جونم دخت نجيب حيدر اى پاک چون گل ياس پائين بيا ز ناقه زانو گرفته عباس با احترتم کامل پائين بيا ز محمل زير گلوى يارت اين گودى مى بينى يک روز مياى و بوسه از پارگيش مى چينى وقت سجود نيزه اينجاست فرود نيزه .👇
. به_کربلا با نام کربلا مستی شروع می‌شود از جام کربلا حیّ علی‌الحرم پیچیده در حسینیه پیغام کربلا پیراهن حسین در اهتزاز آمده بر بام کربلا مُحرم شدند تا بر تن کنند جامه‌ی احرام کربلا زینب به گریه گفت؛ ختم به‌خیر باد سرانجام کربلا طوفان نهفته است... در این مسیر ظاهراً آرام کربلا خیمه بنا کنید یک‌روضه در حسینیه‌ی دل به‌پا کنید ای اهل‌بیت من حالا عمل به وعده‌ی "قالو بلی" کنید اینجا بهشت ماست خود را به آستان خدا پاگشا کنید با صبر بر بلا از خود خدای عزّوجل را رضا کنید بر قد و قامت عباس و قاسم و علی‌اکبر دعا کنید هرکس شهید شد بر جسم او به‌جای کفن بوریا کنید... نوحوا علی‌الحسین تنها دلیل گریه‌ی ما از ازل حسین مُردن سعادت است وقتی که مرگ را بکند چون عسل حسین نام تو ذکر ماست از وقت شیر خوردن‌مان تا اجل حسین با گریه کردنم مانند حر گرفته مرا در بغل حسین در بین مشکلات بوده همیشه و همه‌جا راه‌حل حسین الشِّمرُ جالِسٌ... زینب صداش میزند از روی تل؛ حسین... زانو رکاب شد تا پرده‌دار اهل‌حرم آفتاب شد لشکر اضافه کرد پس رفته‌رفته خانه‌ی هستی خراب شد نُه روز بعد از آن با خون سر محاسن آقا خضاب شد نُه روز بعد از آن سقا کنار علقمه از غصّه آب شد نُه روز بعد از آن تازه شروع روضه‌ی "بس‌کن‌رباب" شد نُه روز بعد از آن دست مخدرات حرم در طناب شد... ✍ ............. بسم الله الرحمن الرحیم کربلا هر جای کربلا دارد نشان تربت اعلای کربلا ما را که خواهشی در سینه نیست غیر تمنّای کربلا کور است در جهان چشمی که نیست محو تماشای کربلا خاکی بهشتی است این است رمز و راز معمای کربلا در راه اربعین پی برده‌ام به معجزه‌ی چای کربلا با وعده‌ی ظهور سبز است راه روشن فردای کربلا گریان که می‌شویم در چشم ماست صحنه‌ی زیبای کربلا گریه به سود ماست. یک قطره اشک ضامن یوم‌الورود ماست پای غم توایم این‌غم‌همان‌غم‌است که بودونبود ماست این غم که از ازل در جان ما و باور ما و وجود ماست با این همه، خوشیم از ریشه‌ی محبت تو تاروپود ماست ما اهل سجده‌ایم تا خاک کربلای تو مهر سجود ماست ذکر حسین شد ذکری‌که لحظه‌ی غم‌وشادی سرود ماست در این مسیر سخت دریای کربلای تو پایان رود ماست جز غم عزیز نیست پای غم تو شادی عالم عزیز نیست ما اهل گریه‌ایم گریه‌کن تو پیش خدا کم عزیز نیست در چشم‌های ما کوثر که‌هست چشمه‌ی‌زمزم عزیز نیست جان‌ها فدای تو در امتحان‌ِعشق تو جان‌هم عزیز نیست باتو خوش‌است عمر اما بدون لطف تو یک‌دم عزیز نیست کل کتاب‌ها اندازه‌ی لهوف و مقرّم عزیز نیست چون ماه‌عشق‌ توست ماهی شبیه ماه محرم عزیز نیست... آرامشم حسین ناز تورا به جان‌ودلم می‌کشم حسین تنها نه صبح من خیس‌است هرشب ازغم‌تو بالشم حسین ابرم که بوده است نام تو بهترین سبب بارشم حسین طوفان شده‌ست و من در زیر پرچم تو در آسایشم حسین با تو بهشتی‌ام بی‌تو اگرچه لایق فرسایشم حسین علمم خدایی است وقتی که می‌شود همه‌ی دانشم حسین رزق مرا بده غیر از زیارت است مگر خواهشم حسین؟ تنها نه غم گریست نام حسین را که نوشتم قلم گریست اشکی نداشت چشم آن را به حق فاطمه دادم قسم، گریست با ارزش است آن چشمی که پای روضه‌ی تو دم‌به‌دم گریست در بین روضه‌ها خوشبخت آن‌کسی که به‌یاد حرم گریست در راه کربلا گوشه به گوشه زائر تو هر قدم گریست شافی محشر است چشمان ما برای تو با این رقم گریست حسرت زیاد خورد هرکس که در مصیبت ارباب کم گریست ............ عشق را در بر کشید از جگر آهی برای غربت دلبر کشید از کف پای عمو سرمه‌ای برداشت و روی دو چشم تر کشید گفت احلی من عسل شربت عشق حسین بن علی را سر کشید روضه ام آغاز شد بر زمین هی پا کشید و قد کشید و پرکشید مرکبی با نعل خود قد او را چون عمو عباس آب‌ آور کشید داغ فرزند حسن دست مقتل را گرفت و تا به پشت در کشید قصه را از سر گرفت پهلوی قاسم شکست و روضه‌ی مادر گرفت حرمت حیدر شکست عاقبت از ساقه‌ی خود غنچه‌ای پرپر شکست بار شیشه داشت و سنگی آمد آه! بار شیشه اش آخر شکست روضه کم کم باز شد مرد نامردی رسید و با لگد زد در شکست خورد پیشانی به در آنقدر محکم که با آن ضربه شاید سر شکست چادرش آتش گرفت مادر افتاد و در افتاد و دل حیدر شکست در میان شعله ها یاحسینی گفت مادر، روضه آمد کربلا هم بدن سالم نماند هم دل ارباب بی غسل و کفن سالم نماند با حساب تیرها پیکرش مانند تابوت حسن سالم نماند با حساب نیزه‌ها آه حتی تار و پود پیرهن سالم نماند با حساب تیغ‌ها چون به تن جوشن نبود اعضای تن سالم نماند با حساب سنگ ها چیزی از ابرو و دندان و دهن سالم نماند با حساب نعل‌ها هیچ یک از استخوان های بدن سالم نماند پیکری باقی نماند خووود روی سر نبوده پس سری باقی نماند .
. سرم خاک کف پای حسین است دلم مجنون صحرای حسین است بُوَد پرونده ام چون برگ گل پاک در این پرونده امضای حسین است بهشت ارزانی خوبان عالم بهشت من تماشای حسین است به وقت مرگ چشمم را نبندید که چشم من به سیمای حسین است تمام هستی‌ام باشد دل من که لبریز از تولاّی حسین است در این عالم تمنّایی ندارم تمنّایم تمنّای حسین است چراغ از بهر قبر من نیارید چراغم روی زیبای حسین است خوش آن صورت که در فردای محشر بر آن نقش کف پای حسین است از آن با گریه دائم خو گرفتم که اشکَم دُرّ دریای حسین است دلی جای خدا باشد که آن دل پر از نور تجلاّی حسین است نترسانیدم از روز قیامت قیامت قدّ و بالای حسین است ✍️حاج غلامرضاسازگار ........... . تمام عشق و ایمانم حسین است همه روح و همه جانم حسین است خدا داند به هر بزم محبت فروغ شمع سوزانم حسین است ندارد تیرگی هرگز دل من که هر شب ماه تابانم حسین است ندارم جز وجود او طبیبی فقط دارو و درمانم حسین است به دریا گوهر تابان هستی به صحرا دُرّ غلتانم حسین است رهایی بخشِ دل از هر چه اندوه میان موج و توفانم حسین است به روی خاک درگاهش نوشتم من آن عبدم که سلطانم حسین است به قبرم چون که بگذارند یاران طلوعِ صبح رخشانم حسین است به دشت بی کسی های دو عالم نه تنها سر که سامانم حسین است تمام حاصل عمرم همین بود مرا جان است و جانانم حسین است پریشانی ندارم جز غم او غم قلب پریشانم حسین است بریزم اشک چون «یاسر» که دانم زلال چشم گریانم حسین است ** ✍محمود تاری «یاسر» ............ علیه‌السلام علیهاالسلام الا ای سرّ نی در نینوایت سرت نازم، به سر دارم هوایت گلاب گریه‌ام در ساغر چشم گرفته رنگ و بوی کربلایت جدایی بین ما افتاد و هرگز نیفتادم چو اشک از چشم‌هایت در ایام جدایی در همه حال به دادم می‌رسد دستِ دعایت بلاگردان عالم! رو مگردان از این عاشق‌ترین درد آشنایت به دامن ریختم یک بوستان گل ز اشک دیده دارم رونمایت بیا بنشین و بنشان آتش دل دلم چون غنچه تنگ است از برایت «عزیزم کاسۀ چشمم سرایت میون هر دو چشمم جای پایت از آن ‏ترسم که غافل پا نهی باز نشیند خار مژگانم به پایت» :: من ای گل! نکهت از بوی تو دارم شمیم از گلشن روی تو دارم... حضور قلب بر سجادۀ عشق ز محراب دو ابروی تو دارم من از بین تمام دیدنی‌ها هوای دیدن روی تو دارم به خوابم آمدی ای بخت بیدار که دیدم سر به زانوی تو دارم گل آتش کجا بودی که حیرت من از خاکستر موی تو دارم بیابان گردم و چون مرغ یاحق تمام شب هیاهوی تو دارم «به سر، شوق سَرِ کوی تو دارم به دل مهر مَهِ روی تو دارم مه من، کعبۀ من قبلۀ من تویی هر سو، نظر سوی تو دارم» :: تو که از هر دو عالم دل ربودی کجا بودی که پیش ما نبودی تو در جمع شهیدان خدایی یگانه شاهد بزم شهودی به سودای وصالت زنده ماندیم به اُمّیدِ سلامی و درودی ببوسم روی ماهت را که امشب ز پشت ابر غیبت رخ نمودی تو با یک جلوه و با یک تبسّم دَر جنّت به روی ما گشودی مپرس از نوگل پژمردۀ خود چرا نیلوفری رنگ و کبودی به شکر دیدن صبح جمالت بخوانم در دل شب‌ها سرودی «اگر دردم یکی بودی چه بودی اگر غم اندکی بودی چه بودی به بالینم طبیبی یا حبیبی از این دو، گر یکی بودی چه بودی»... :: به جز روی تو رؤیایی ندارم به جز نام تو نجوایی ندارم به جز گلگشت بستان خیالت سر سیر و تماشایی ندارم بسوز ای شمع و ما را هم بسوزان که من از شعله پروایی ندارم بیابان گردم و اندوهم این است که پای راه پیمایی ندارم مرا اعجاز عشقت روح بخشید به غیر از تو مسیحایی ندارم یک امشب تا سحر مهمان ما باش که من امّید فردایی ندارم «به سر غیر از تو سودایی ندارم به دل جز تو تمنّایی ندارم خدا داند که در بازار عشقت به جز جان هیچ کالایی ندارم»... 📝 ✍ .
mirdamad-moharram99-sh1-1.mp3
6.06M
خدا رو شکر به آرزوم رسیدم نمُردمُ و محرمت رو دیدم خیلی دلم تنگِ محرمت بود میدونی این یه ساله چی کشیدم علیه السلام خدا رو شکر به آرزوم رسیدم نمردم و محرمت رو دیدم خیلی دلم تنگه محرمت بود می دونی این یه ساله چی کشیدم شبای اول و دارم می بینم تو آسمونا یا که رو زمینم اجازه داده مادرت دوباره مشکی بپوشم بزنم به سینه ام حسین ..... شبای عاشقی می لرزه شونه ها چه هق هقی یک دهه با غمت می گذره زود عجب دقایقی یه کاری کن بشم نو کر لایقی این اولین روضه ی تو لحوفه که اشک شرمندگی رو حروفه تموم عالم یه صدا با مسلم دارن می گن حسین نیا به کوفه نیا که اینجا ردی از حیا نیست توی مرام کوفیا وفا نیست اگه میای تنها بیا حسین جان اینجا که جای زن و بچه ها نیست چه کردی روزگار .... ای آسمون با اشک من ببار کوفیا می کشند شیرخواره اتو با افتخار حسین اگه میای حسین رقیه اتو نیار حسین..... امان امان امان امان.... غریب گیر آوردنت .... خورشید عمرم دیگه بی فروغه نامه ی کوفیا همش دروغه خلوت دور مسلم تو اما بازار تیر و نیزه ها شلوغه سفیر تو با لب تشنه کشتند اینا از اولم حیا نداشتند نیا نیا پسر عمو شنیدم برا سر تو جایزه گذاشتند نذار که دیر بشه تنت پر از نیزه و تیر بشه نذار که دیر بشه نذار که خواهرت اسیر بشه نذار که دخترت یه روزه پیر بشه اگه حسین من تویی سرت کو ... حسین .....
335.3K
علیه السلام ✍ زمینه حضرت سیدالشهدا علیه السلام دل هوایی ام برات تنگه تنگه برا نفس توو کربلات تنگه تنگه واسه گدایی از نگات تنگه تنگه نزار عادتم بشه دوری از حرمت حسین حرمت حسین این جداییا خیلی دوره از کرمت حسین کرمت حسین بیش از این برام دوری از حرم عذاب آوره بگو عاقبت منو کی به کربلا می بره عزیزم حسین 2 نگاه تو محول الحاله حاله ببر منو حرم تو هر ساله ساله کارم شده دور از حرم ناله ناله برسون منو به مسیر مشایه اربعین یا امام حسین خوب میشه حالم با چای موکِ بای اربعین یا امام حسین تا عوض نشم برنگردون از کربلات منو بزا تو صف رسیدن به پیر غلامات منو 3 کشتن تو رو با کینه از حیدر حیدر می سوخته از زخم لبت مادر مادر با تیغ و نیزه شد تنت پرپر پرپر بسه دست و پا نزن اینقده تک و تنها تو قتله گات حسین یکی نیست تو این سی هزار نفر برسونه آب به لبات حسین غرق خونی و نگران خیمه و خواهری دم آخری فکر غارت و فکر معجری
. یکی از یکی زیباتر ، یکی از یکی آقاتر همه ی عالم مجنون و ، یکی از یکی لیلاتر بلند بالا بلند منسب حسینی خو علی مشرب خواهر زاده های ارباب آقا زاده های زینب هردوشیر عرصه ی پیکار با اصل و نسب تر از انصار از بابا به جعفر طیار از مادر به حیدر کرار سلام الله وصلی الله علی ابناء الزینب کبری… تو وادی عشق ارباب ، یکی از یکی صادق تر شاه دو عالم معشوق و ، یکی از یکی عاشق تر منور شد سماوات از طلوع این دوتا کوکب خواهر زاده های قمر آقازاده های زینب میجنگن فراتر از باور رزمه یا که صحنه ی محشر دست پرورده های عباس اند مثل قاسم و علی اکبر سلام الله وصلی الله علی ابناء الزینب کبری… تو سختی همیشه امید ، به امداد زینب دارم من از بچگیم ارادت ، به اولاد زینب دارم شب چهارم ، شب عشقه بیار حاجت ، بگیر امشب خواهر زاده های کریم اند آقازاده های زینب جان نوکران ثارالله ای قربان عمه ی سادات رزق اربعین و میگیرم از طفلان عمه ی سادات سلام الله وصلی الله علی ابناء الزینب کبری… 👇
. علیه السلام ذکرعبادتم تویی حسین همه سعادتم تویی حسین راه شهادتم تویی حسین به تو مدیونم تا پای جونم آقا پای این علم می مونم عزیز فاطمه می دونن عاشقات که توی دستشون علم امانته عزیز فاطمه می دونن عاشقات پیام روضه تو استقامته پیام تو قیامته قیام تو قیامته حسین حسین تو شاه با لیاقتی حسین تو مرجع هدایتی حسین تو قبله محبتی حسین شرافت داره قداست داره آقا روضه ی تو قیمت داره دست کم از شهید نداره اون کسی که پای پرچمت مشغول خدمته هر کس تو هیئتت سلام می ده به تو حس می کنه آقا که زیر قبته نگاه ما به روضته روضت سرای رحمته حسین حسین ✍ 👇
. افسوس که عمری پی اغیار دویدیم از یار بماندیم و به مقصد نرسیدیم سرمایه ز کف رفت و تجارت ننمودیم جز حسرت و اندوه متاعی نخریدیم بس سعی نمودیم که بینیم رخ دوست جان‌ها به لب آمد رخ دلدار ندیدیم ما تشنه لب اندر لب دریا متحیر آبی به جز از خون دل خود نچشیدیم ای بسته به زنجیر تو دل‌های محبان رحمی که در این بادیه بس رنج کشیدیم رخسار تو در پرده نهان است و عیان است بر هرچه نظر کردیم رخسار تو دیدیم چندان که به یاد تو شب و روز نشستیم از شام فراغت چو سحر گه ندمیدیم تا رشته طاعت به تو پیوسته نمودیم هر رشته که بر غیر تو بستیم بریدیم ای حجت حق پرده ز رخسار برافکن کز هجر تو ما پیراهن صبر دریدیم ما چشم به راهیم به هر شام و سحرگاه در راه تو از غیر خیال تو رهیدیم ای دست خدا دست برآور که ز دشمن بس ظلم بدیدیم و بسی طعنه شنیدیم شمشیر کجت راست کند قامت دین را هم قامت ما را که ز هجر تو خمیدیم شاه ز فقیران درت روی مگردان بر درگهت افتاده به صد گونه امیدی فقیر نوقانی .
امام حسین ع
. #زمزمه یا #زمینه #حضرت_رقیه #شب_سوم_محرم #محرم_۱۴۰۳ بند اول: از رو نیزه توو مسیر منو می دیدی
. بند اول: دسته گل هام‌ جونشون فدات حسین جان هرچی دارم رو میدم برات حسین جان وقف یاری تو کردم بچه هامو‌ تا که همراهی کنم خون خدا رو نخور غصه نمیزارم بمونی توو غربت کنارتم خیال تو راحت میگذرم از جون خودم واست بند دوم: پیش تو حتما برادر رو سپیدم از حالا من مادر دو تا شهیدم زندگیشو خواهرت میده توو راهت پاش بیفته من میشم خودم سپاهت نمیتونم تو رو ببینم توی گودالی اسیر خنجری و پامالی با لب تشنه ای و بی حالی ✍ 👇👇
. یا اَبا عَبْدِاللهِ، اِنّى اَتَقَرَّبُ اِلى اللهِ وَاِلى رَسُولِهِ، وَاِلى اَمیرِالْمُؤْمِنینَ وَاِلى فاطِمَةَ، وَاِلَى الْحَسَنِ وَاِلَیْکَ بِمُوالاتِکَ... اشک و مناجات و دعا را دوست دارم این حالت خوبِ بکا را دوست دارم من دین خود را از رسول الله دارم زهرا، علی و مجتبی را دوست دارم مشهد، حرم، پائین پا، صحن گهرشاد این گنبد و گلدسته ها را دوست دارم از تو چه پنهان باز دلتنگ حسینم خیلی هوای کربلا را دوست دارم آرام کنج دنج روضه می نشینم هیئت، محرّم، روضه ها را دوست دارم بالا نیاوردم سرم را تا ببینی این گریه های بی صدا را دوست دارم گریان دستّ بسته ی زینب بیا ... آه من گریه کردن با شما را دوست دارم .
. جهت خشنودی  مادرانِ اطفال کربلا و به جهت تجلیل از مقام شامخ اطفال حرم آل‌الله جا دارد که هرشب یک بند به همراه سربند در جلسه خوانده شود میمیرم برای آقایی که کوچیک و بزرگ شدن حیرونش بچه‌های ما همه قربون ِ بچه هایی که شدن قربونش اطفال حرم و  ، فخر دو عالم اند الحق که بهترین ، اولاد آدم اند صل الله علی ، اطفال کربلا مى ميرم واسه برادرهايى كه شدن يار اباعبدالله كربلا نبودن اما بودن جزء انصار اباعبدالله دلبند حیدر و ، جانان مسلم اند عالم فدایشان ، طفلان مسلم اند در روضه هایشان ، مهمان مسلمیم سینه زنِ غم، طفلان مسلمیم صلی الله علی ، اطفال کربلا قربون امامى كه تو كربلا طفل پنج ساله بوده در ظاهر بچه ها زيارت عاشوراس يادگارى از امام باقر وه چه حماسه اى ، در شام آفريد ديدن حراميان ، بيچاره شد يزيد صلی الله علی ، اطفال کربلا خوبه از بچگی نوحه حسین همیشه روی لبامون بوده اولین طفلی که روضه خونده بچه ها رقیه خاتون بوده با گریه حافظِ ، این دین و مذهب است در روضه خوانی اش ، شاگرد زینب است صلی الله علی ، اطفال کربلا جونم آقازاده امام حسن که یه ذره تو دلش وحشت نیست زد به میدون به همه ثابت کرد که بزرگی به قد و قامت نیست با دست خالی اش ، کابوس دشمن است این طفل با جگر ، فرزند حسن است صلی الله علی ، اطفال کربلا شب هفتمه شب طفلی که همه ی دنیا براش میمیره با همون دست کوچیکش فردا دست کل عالم و میگیره این ذبح اعظم است ، طفل صغیر نیست اصغر هم اکبر است ، نامش اگر علیست صلی الله علی ، اطفال کربلا ذکری که رو لب سینه زن هاست از یه طفل با اراده بوده امیری حسین و نعم الامیر برا عمرو بن جناده بوده آماده‌ی نبرد  ،   شد بعد از پدرش میگفت امام حسین ، رحمت به مادرش صلی الله علی ، اطفال کربلا جان عالم به فدای طفلی که آتیش زده همه دلها رو برا مردم مدینه میخوند روضه شهادت بابا رو مثل رقیه او ، طفلی جلیله است عالم دخیل اوست ، گر چه علیله است صلی الله علی ، اطفال کربلا دم بگیر با محسن بن زهرا    برا محسن اباعبدالله انتقام این دوتا محسن رو    آقامون میگیره انشاالله هر دو فداییِ ،  خون خدا شدند دنیا نیامده ، دنیای ما شدند صلی الله علی ، اطفال کربلا خوش به حال بچه های خیمه آب از دست عمو میخوردن عمو واسه بچه ها میمرد و بچه ها برا عمو میمردن با اطفال حرم ؛ امشب تو هم بگو جانم به اين عمو ؛ جانم به اين عمو صلی الله علی ، اطفال کربلا وقت جنگ آوریِ عباسه خیمه ها چه شور و حالی دارن عمو سر میزنه بین میدون بچه ها کشته هارو میشمارن هر ضربه ای که زد ، قتال کربلا میگفت به نیتِ ، اطفال کربلا صلی الله علی ، اطفال کربلا ✍ .👇
. عج فرازی از زیارت ناحیه مقدسه روضه از زبان حضرت بقیة الله الاعظم من روضه خوان ِ غربت ِ آقای عالمم بی تابِ سربریده ی ماهِ محرمم با گریه هر غروب من از حال می روم با هر فرازِ ناحیه گودال می روم صبح وغروب ،ندبه کنان گریه می کنم این روضه را به مادرمان هدیه می کنم برنیزه تکیه داد و ز جایش بلند شد دردش گرفته بود صدایش بلند شد فرمود: زنده ام به کجا حمله می کنید نامردها به خیمه چرا حمله می کنید کارِ مرا تمام نکرده کجا ؟سنان!!!! اینجا کنارِ لشگری از گرگ ها بمان با یالِ غرق خون شده برگشت ذوالجناح با زین واژگون شده برگشت ذوالجناح اینجا به بعد ضربه زدن ها شروع شد اینجا به بعد شیون زن‌ها شروع شد دیدم خودم به چشم ترم وای وای وای بیرون زدند اهلِ حرم وای وای وای دنبالِ ذوالجناح هراسان وبی پناه با عمه آمدند به بالای قتلگاه جدِ مرا محاصره کردند یک سپاه دیدم چگونه عمه‌ی ما می کند نگاه هرکس رسید نیزه ی خود را شکست و رفت یک استخوان ز سینه ی آقا شکست و رفت یک عده بر تمام تنش سنگ می زدند یک عده بر لباسِ تنش چنگ می زدند در آن میانه حرمتِ آئینه ها شکست وقتی که شمر آمد وبر سینه اش نشست از دستِ او محاسنِ جدم رها نشد هرچه کشید خنجرِ خود، سر جدا نشد تا که ز رویِ پیکرِ بی سر بلند شد فریاد یا بُنَیَ ز مادر بلند شد اینجا به بعد گریه‌ی من رنگِ خون شود گیسو به دست شمر ز مقتل برون رود اینجا به بعد زخمِ دلِ ما نمک زدند باور کنید عمه‌ی مارا کتک زدند راه فرار از حرم آنروز بسته شد با چوبّ نیزه پهلوی زن‌ها شکسته شد آن شب زنانِ سوخته یاور نداشتند آن شب بنات فاطمه معجر نداشتند قاسم نعمتى . بی فایده ست روضه و ماتم بدون تو  بی فایده ست اشک دمادم بدون تو  ای منتقم.... جان عمو جان تان بیا  بی فایده ست ماه محرم بدون تو  چنگی به دل نمیزند آقای غصه دار  بیرق-علم - سیاهی و پرچم بدون تو  در حیرتم چگونه حسین زمانه ام  روی کتیبه سر بگذارم بدون تو  ماه محرم آمده است محتشم بخوان  "باز این چه شورش است..."درعالم بدون تو  مزه نمی دهد که دو ماه عزا شوم  سینه زن حسینیه ی غم بدون تو  دارم زفرط غصه وغم آب میشوم  درپای روضه های "مقرم " بدون تو علیرضا خاکساری✍
امام حسین ع
#زمزمه #ورودیه #واحد #شب_دوم_محرم
719.4K
باز دوباره دیده هامون رنگ غصه و عزا شد