eitaa logo
امام حسین ع
18.2هزار دنبال‌کننده
397 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. 🎤 مادرم چادر تو سایه ی سرم امید اول و آخرم داری تو قلب علی حرم فاطمه مادری کردی برا همه خوب میدونم فاطمه ها برا خودش یه محرمه مادرم سلام ای همه ی باورم سلام همه جا پی مزارتم ای مادر بی حرم سلام ای مادر بی حرم سلام سائلم همیشه لطف تو شاملم وتی رهام میکنن همه به کرم تو خوشه دلم محوری همه ی هستی حیدری میدونی مست حسینتم گداتو کربلا میبری نور هل اتی ذکر یا من اسمه دوا قرار دل شکستمی ای مادر شاه کربلا ای مادر بی حرم سلام کربلا خونه ی اوله نوکرا گریه کنه تو پیمبرا سری تو از همه ی سرا شاه من دلیل گریه و آه من عشق تو راه نجات من پرچم روضه پناه من دلبرم حسین ذکر دم آخرم حسین تنگه دوباره دل گدات برای تو و حرم حسین .👇
. اذا زلزلت الارض زمین محشر عظماست؛ چه شوریست چه غوغاست از این حال زمین لرزه به دلهاست؛ نه پستی، نه بلندی و نه دریاست رسیدست همان روز قیامت؛ همان لحظه موعود که فرمود خدا زود رسد زود خلائق همه در حال فرارند و بی تاب و قرارند آرام ندارند! و این روز همان روز حساب است… همان روز سوال است و جواب استکه مردم همه اینگونه پریشند نه در فکر پسر یا پدر و مادر و فرزند همه در پی خویشند… و مردم همگی مست؛ همه بی خود و مدهوش که ناگاه رسید از سوی حق نغمه چاووش… الا اهل قیامت همه ساکت و سرها همه پایین و ای جمله خلائق همه خاموش! شده گوش سراسر همه عرصه محشر پر از آیه کوثر ملائک همه در شور غزل خوان همه سرمست شمیمِ گل حیدر؛ گل یاس پیمبر چه حالیست خبر چیست مگر کیست قدم رنجه نمودست به محشر؟ یگانه گوهر حضرت داور الله اکبر یا حضرت زهرا صدیقه اطهر… ملائک همگی بال گشودند و فرشِ قدم مادر سادات نمودند آری خبر این است امید همه آمد جبریل صدا زد که خلائق انگیزه خلق دو جهان فاطمه آمد و مبهوت جلالش همه ناس پیچید به محشر همه جا عطر گل یاس؛ زهراست و آن وعده شیرین شفاعت بر چشم ترش اشک نشستست چو الماس بر دست کبودش اسباب شفاعت همان دست جدا از تن عباس و زهرا شده گریان اباالفضل هم گریه کن و نوحه سرای غم چشمان اباالفضل مردم همه ساکت همه مبهوت و حیران اباالفضل کین فاطمه ابر کرم و رحمت و عشق است کز او شده جاری به لب خشک زمین، بارش باران اباالفضل ناگاه همه از دهن یاس شنیدند الله قسم میدهمت جان اباالفضل سوگند تو را حق دو دستان اباالفضل؛ بر فاطمه ات بار الها تو ببخشا هر کس که زده دست به دامان اباالفضل… و یاران اباالفضل همه مات از آن هیبت عباس انگار نه انگار که این روز حساب است یک بار دگر روضه و گریه یک بار دگر سینه زنی غربت عباس زهراست کند نوحه سرایی آری شده برپا به قیامت یک بار دگر هیئت عباس عباس همانی که قتیل و العبرات است هر قطره مشکش،آبی ز حیات است شرمنده ز شرمندگی اش آب فرات است با گریه زهرا دیدند ملائک همگی اشک خدا ریخت؛ با نام اباالفضل و دستان شفیعش ترس از جگر اهل ولا ریخت ناگاه در آن حال پریشان دل مادر سادات آمد ز سوی حضرت معبود ندایی که زهرا تو همه کاره مایی، تا باز به چشم همه خصم رود خار تا باز ببینند همه وعده دادار تا کور شود هر که به دنیا ز حسد کرد حق تو و فرزند تو را ضایع و انکار بخشم به تو هر کس که تو فاطمه گویی ای شیر زن حیدر کرار 👇
4_5889011817698564212.mp3
1.86M
/ نرفته یک قدم عقب. در حمایت حیدر بوده نماز او فقط . با امامت حیدر خطبه به خطبه دم زده از ولایت حیدر مثل الامام مثل الکعبه سِر ایمانو برملا کرده میشه فهمید از ؛ این روایت که زهرا هم دور علی میگرده مددی حیدر روز قیامت میبرن پی به قیمت زهرا بهشتی میشه هر کسی با محبت زهرا شیعه مرتضی شدم از عنایت زهرا تو برا شیعه. مادری کردی کور بشه هر کی. که نمیبینه میشه فهمید از ؛ حال نوکر که نوکری واست خیلی شیرینه مددی زهرا۴ شبیه حضرت زهرا با صلابته زینب متحیر شده عدو از شجاعت زینب الگوی هر مجاهدِ استقامت زینب کوفه و شامو هر کجا رفته دم زد از حیدر ؛هر قدم زینب میشه فهمید از حال دشمن که بزم کفارو زد بهم زینب مددی زینب ۱۴۰۳
. 🎤 ای ناز ائلییه‌ن سینه‌ی پیغمبره زهرا بند دل طاها دیداریمیـزی قــوْیـدو فلــک محشـره زهـرا یانسێن بئله دونیا خانیم خانیم مهربان خانیم گوزلریوه قوربان دعا ائله من ده تز اولوم آی دیلیوه قوربان دونیا سنیلن ترسه مدار اۆسته دوْلاندێ ظۆلمینده دایاندی خیر گورمه سین دشمنیوی حقّیوی داندێ نه منده‌ن اوتاندێ اوْد ووردو عدو درگـه ایجـلالیـوه یانــدێ سینه‌ن یارالاندێ تۆش ائتدی گؤزه‌ل دامـه‌نیــوی آذره زهـرا یانسێن بئله دونیا دیداریمیـزی قــوْیـدو فلــک محشـره زهـرا یانسێن بئله دونیا خانیم خانیم مهربان خانیم گوزلریوه قوربان دعا ائله من ده تز اولوم آی دیلیوه قوربان سن همّت ایله دوْققوز ایل اوْلدون منه غمخوار ائی یار وفادار چنگال سیته‌م ائتدی سنی درده گیریفتار دیلخسته وْ بیمار چکدین شرری هئجریله چوْخ سینه‌مه داغلار قوْیدون منی آغلار آیدێن سحریم دؤندۆ منیـم محشـه‌ره زهـرا یانسێن بئله دونیا ظلم اهلی سالێب خیرمن آمالیوی ناره قوْزاندی شراره ناکس سنـی ووردوقـجـا علـی ائتـدی نظـاره باخ صبر و قراره نیسگیل بودو قوْیدوم سنی گیزلینده مزاره پهلولری یاره باخدێم نگران تئـز یـومـولان گؤزلـره زهـرا یانسین بئله دونیا خانیم خانیم مهربان خانیم گوزلریوه قوربان دعا ائله من ده تز اولوم آی دیلیوه قوربان قوْیدو سنی دونیای دنی خوْش گونه حسرت یات قبریده راحت عفـو ائیلـه منـی ساخـلامادێــم یاخچـی امانـت وار منده خیجالت باغـلار سینـه‌ویـن یاره‌سینـی ختـم رسالـت ای لاله‌‌ی جنّت خالیق یئتیرر قاتیلیوی کیفره زهرا یانسین بئله دونیا خانیم خانیم مهربان خانیم گوزلریوه قوربان دعا ائله من ده تز اولوم آی دیلیوه قوربان .👇
41.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
| مرآت نور 🎤کربلایی ✍ 🔻عزاداری ایام اول سلام الله علیها فاطمیه ۱۴۴۶ ه.ق روشن ترین، آیات نور/ یا فاطمه ۲ لبخند تو، مرآت نور/ یا فاطمه ۲ عجب نوری، نور قلب پیغمبر عجب نوری، نور خونه ی حیدر عجب نوری، نور لیلة الاسری عجب نوری، نور سوره کوثر جلوه ی باقی ازل تا ابدی حبیبه ی ذات خدای احدی زمزمه ی اهل زمین و آسمان زهرا مددی مدد زهرا امنا مدد زهرا ای بضعه ی، پاک نبی/ یا فاطمه ۲ فداکِ امّی وَ اَبی/ یا فاطمه ۲ عجب شأنی، شأن بارش باران عجب شأنی، شأن خلقت انسان عجب شأنی، شأن لیلة القدر و عجب شأنی، شأن باطن قرآن نمی رسد به درک شأنت احدی ام ابیهای نبیِ سرمدی قوت بازوی علی مرتضی زهرا مددی مدد زهرا امنا مدد زهرا ✍ آبان ۱۴٠۳
. از دعای فاطمه عیسی مسیحا دم شده است زیر پای هاجر و طفلش زمین زمزم شده است از دعای فاطمه برگشت نور دیده اش پیرُهن بر چشم یعقوب نبی مرهم شده است با دعای فاطمه بخشید آدم را خدا از دعای فاطمه است آدم اگر آدم شده است نوح عمر خویش را از حضرت زهرا گرفت عمر زهرا مصلحت بوده است اگر که کم شده است انتخاب حضرت زهرای اطهر بوده است حضرت عباس اگر که صاحب پرچم شده است راست قامت می‌شود در پیش مخلوق خدا آن کسی که قد او در پیش زهرا خم شده است فاطمه نوری که در صلب پیمبر جا گرفت نوری از نور خدا که دختر خاتم شده است از غم دنیا و عقبی تر نگشته دیده اش هر کسی که گوشه ی چشمش برایش نم شده است ارزش اشک بر او را ما چه میدانیم چیست ظاهرا یک قطره اما در حقیقت یم شده است عشق زهرا و علی حبل المتین عالم است دین ما با رشته های پنج تن محکم شده است اشک او را غیر سجاده ندیده کس ولی بعد پیغمبر گل او غرق در شبنم شده است ✍ .
. دوباره گریه کردی زیر چادر کی قلب نازک تو رو شکونده شبیه شمعی که می سوزه نم نم تموم شدی چیزی ازت نمونده ... قداستی داشت در خونه ی تو آتیش زدن ، مقدسی نمونده تموم شهر تو کشتنت شریکن برم به کی بگم، کسی نمونده اونایی که تورو زدن تو کوچه سمت دارن ولی ندونی بهتر تو دنیایی که قنفذ و مغیره عزیزشن ، همون نمونی بهتر ... یه حرفایی شنیدم از تو امروز دلم از این حرفا داره می پاشه گفتی بساز تابوتمو‌، رو چشمم فقط چرا گفتی خمیده باشه ... فردا شب این موقع ها من موندم و آرزوهای رفته زیر خاکم... فردا باید بیام سر مزارت پهلو شکسته ی اسیر خاکم ... فردا شب این موقع رو سنگ غسلی هی پا میشم می بینمت می شینم نگفتی از من چرا رو گرفتی فردا که غسلت دادنی می بینم یادت باشه وقتی باباتو دیدی بگو که دنیا واسمون عذاب بود بگو تو رو می زدنت تو کوچه به دستای حیدر تو طناب بود ✍ .
254.8K
. چونانکه خالق احد ذو المنن یکی است (آذربایجانی) بین تمام حُسن‌فروشان حَسن یکی است (فرود به گوشة درآمد) عالم اگر شود ز گل دل چمن‌چمن (گوشة فیلی) در باغ حسن مثل تو سرو چمن یکی است (گوشه‌های رهاب و درآمد) بین هزار خرمن گل مثل بوی تو (گوشة فیلی با اشاره به گوشة عراق) بوی لطیف عطر گل یاسمن یکی است (گوشه‌های عراق و آذربایجانی) تو ماه عالمی و هزارانت انجمن (گوشة عراق) گویند متفق که مه انجمن یکی است (گوشة عراق) هر کس که دید روی تو را بین پنج تن (گوشة بیات راجع در فضای دستگاه همایون) اقرار کرد کآینة پنج‌تن یکی است (گوشة بیات راجع) ماه خدا دو نیمه شد و گفت آسمان (گوشة عراق) هرچند از ستاره‌پُری ماه من یکی است (گوشة عراق) گرچه تو و علی و نبی را سه پیکر است (گوشة عراق) جان تو و علی و نبی در بدن یکی است (اشاره به آواز بیات اصفهان) آن چار تن که زیر کسا با تواند پنج (اشاره به گوشة نیشابورک دستگاه نوا) یک نور واحدید همانا سخن یکی است (گوشة عراق) اسرار غیب آینه‌ای روبه‌روی توست (گوشة عراق) عین اللّهی و پیش تو سِرّ و علن یکی است (گوشة عراق) صبر تو بست دست تو را ورنه دست تو (گوشة عشاق) با دست‌های حیدر خیبرشکن یکی است (اشاره به پرده‌های دستگاه نوا) هر جا سفر کنم دل من در بقیع توست (گوشة عشاق) آری بر این مسافر تنها وطن یکی است (اشاره به پرده‌های دستگاه نوا) مردی چو جدّ و باب و حسین و تو نیست نیست (گوشة عشاق) چونانکه مثل حضرت صدیقه زن یکی است (اشاره به پرده‌های دستگاه نوا) هرچند نیست قابل وصف تو یا حسن (گوشة عشاق) اینجا عقیق "میثم" و دُرّ عدن یکی است (فرود در فضای دستگاه شور) شاعر : حاج غلامرضا سازگار https://eitaa.com/emame3vom/111158 👇
. سلام‌الله‌علیه سلام‌الله‌علیه نه مراست قدرت آنکه دم زنم از جلال تو یا علی نه مرا زبان که بیان کنم، صفتِ کمال تو یا علی شده مات عقل موحدین، همه در جمالِ تو یا علی چو نیافت غیر تو آگهی، ز بیانِ حالِ تو یا علی نبرد به وصف تو ره کسی، مگر از مقال تو یا علی هله ‌ای مُجلّیِ عارفان، تو چه مطلعی تو چه منظری هله ‌ای مولّه عاشقان، تو چه شاهدی تو چه دلبَری که ندیده ام به دو دیده ام چو تو گوهری چو تو جوهری چه در انبیا چه در اولیا، نه تو راست عدلی و هم سری به کدام کس مَثلت زنم که بُوَد مثالِ تو یا علی توئی آنکه غیر وجود خود، به شهود و غیب ندیده‌ای همه دیده‌ای نه چنین بود شه من تو دیده‌ی دیده‌ای فقرات نفس شکسته ای، سبحات وهم دریده ای ز حدود فصل گذشته ای به صعود وصل رسیده ای ز فنای ذات به ذاتِ حق بُوَد اتّصال تو یا علی چو عقول و افئده را نشد، ملکوتِ سرّ تو مُنکشف ز بیانِ وصف تو هر کسی، رقم گمان زده مختلف همه گفته‌اند و نگفته شد، ز کتابِ فضل تو یک الف فصحای دهر به عجز خود، ز ادایِ وصف تو معترف بُلغای عصر به نطقِ خود شده‌اند لالِ تو یا علی تو که خلق هیئت متصل کنی از عناصر منفصل تو که از طبیعت آب و گل بدر آوری صنم چگل تو که می نهی دل معتدل به میان تودهء آب و گل زنم اعتدال ترا مثل به کدام خلقت معتدل که بر اعتدال تو مستدل بود اعتدال تو یاعلی تو ز وصف خلق منزّهی که رسیده ای به کمال رب ملکوتیان جبروتیان همه از کمال تو در عجب که کند چو عقل تو نفس را به سیاط علم و عمل ادب احدی ز خلق ندیده ام که بجای خصم کُشد غضب متحیرم متفکرم همه در خصال تو یا علی تویی آن که در همه آیتی، نگری به چشم خدای بین تویی آن که از کُشِفَ الغطا، نشود زیاده ترا یقین شده از وجودِ مقدّست، همه سرّ کَنزِ خفا مبین ز چه رو دَم از أنا ربکّم نزنی، بزن بدلیل این که به نورِ حق شده منتهی، شرف ِ کمال تو یا علی تو همان درخت حقیقتی، که در این حدیقه‌ی دنیوی ز بروق نورِ تو مُشتعل شده نارِ نخله‌ی موسوی أنا ربّکم تو زنی و بس، به لسان تازی و پهلوی ز تو در لسانِ موحّدین، بُوَد این ترانه‌ء معنوی که اناالحق است به حقِّ حق، ثمرِ نهالِ تو یا علی تویی آن تجلّیّ ذوالمنن، که فروغ عالم و آدمی ز بروز جلوه ما‌خلق، به مقام و رتبه مقدّمی هله ‌ای مشیّتِ ذاتِ حق، که به ذات خویش مُسلّمی به جلالِ خویش مُجلّلی، ز نوالِ خویش مُنعَمی همه گنج ذاتِ مقدّست، شده مُلک و مالِ تو یا علی چو به آب زندگی از قدم گل ممکنات سرشته شد همه را ز کلک منیع حق رقم ممات نوشته شد احدی ز موت نشد رها به حیات اگرچه فرشته شد ز اجل مقام تو شد اجل که اجل به تیغ تو کشته شد تویی آنکه مرگ نبرده جان ز صف قتال تو یا علی تو چه بنده‌ای که خدائیت، ز خداست منصب و مرتبت رسدت ز مایه‌ء بندگی، که رسی به پایه‌ء سلطنت احدی نیافت ز اولیا، چو تو این شرافت و منزلت همه خاندانِ تو در صفت، چو توأند مشرقِ معرفت شده ختم دوره‌ی عِلم و دین، به کمالِ آل تو یا علی  تو همان مَلیکِ مُهیمنی، که بهشت جنّت و نه فلک شده ذکرِ نام مقدّست، همه وِردِ اَلسنه‌ء مَلَک پیِ جستجوی تو سالکان، به طریقت آمد یک به یک به خدا که احمدِ مصطفی، به فلک قدم نزد از سَمَک مگر آنکه داشت در این سفر طلبِ وصالِ تو یا علی تویی آن که تکیه‌ء سلطنت، زده‌ای به تخت مؤبّدی به فرازِ فرقِ مبارکت، شده نصب تاج مُخلّدی ز شکوه شأن تو بر مَلا، جَلَواتِ عِزِّ و ممجّدی متصرّف آمده در یَدَت ملکوتِ دولتِ سرمدی تو نه آن شهی که ز سلطنت، بود اعتزالِ تو یا علی تویی آنکه هستی ما خلق شده بر عطای تو مستدل ز محیط جود تو منتشر قطرات جان رشحات دل به دل تو چون دل عالمی دل عالمی شده متصل نه همین منم ز تو مشتعل نه همین منم به تو مشتغل دل هر که می نگرم در او بود اشتغال تو یاعلی به می خُمِ تو سِرشته شد ، گِل کاس جانِ سبوکشان ز رَحیقِ جام تو سرگران، سِر سرخوشان،دل بیهُشان به پیاله‌ء دلِ عارفان ، شده ترکِ چشمِ تو می‌فشان نه منم ز باده‌ی عشق تو ، هله مست و بی‌دل و بی‌نشان همه کس چشیده به قدرِ خود، ز میِ زُلالِ تو یا علی ✍ .
نماهنگ علی یا علی.mp3
1.44M
نه مراست قدرت آنکه دم زنم از جلال تو یا علی نه مرا زبان که بیان کنم صفت کمال تو یا علی 🎙 #️⃣ #️⃣
. رسیده رزق عالم از سر خوان ابوفاضل تبرک میکند هر سفره را نان ابوفاضل کسی که اربعین تا کربلا رفته است میداند تمام زائران هستند مهمان ابوفاضل چه جای غصه خوردن هست تا وقتی که در عالم گره ها باز خواهد شد به دستان ابوفاضل کمیت زندگی‌ش لنگ می‌ماند هر آن کس که نمی‌بندد دخیل‌ش را به دامان ابوفاضل پس از حیدر نوشتم لا فتی الا اباالفضل و سپس لا سیف الا تیغ بران ابوفاضل گدا از صحن او مانند سلطان میزند بیرون که می‌بارد کرم از طاق ایوان ابوفاضل امام ارمنی ها روز تاسوعا اباالفضل است که باید گفت آن ها را مسلمان ابوفاضل برای وصف ایثار و وفای او همین بس که شکست ابرو ولی نشکست پیمان ابوفاضل گره در کار مشک افتاد تا بر خاک دست افتاد گره وا می‌شود تنها به دندان ابوفاضل فقط داغ برادر را برادر مرده می‌داند که زینب را در آخر کشت فقدان ابوفاضل .👇
رسیده رزق عالم.mp3
9.07M
◾️ دهه اول ۱۴۰۳ [ رسیده رزق عالم از سر خوان ابوفاضل - شعرخوانی ] 🎤 بانوای:کــربــلایی 📝 شاعر:
« واحد حضرت زهرا(س) » بند1️⃣ نمیشه گذشت ، نباید گذشت از ارثیه ی مادر یه چادر سیاه، که می‌گیره نور از صدیقه اطهر چادر فاطمه، نوریه که تا ابد در جریانه چادر فاطمه، قصه ی قداستش فوق بیانه چادر فاطمه ، پرچم خیمه ی صاحب الزمانه به ما رسیده پرچم ، بی منت سجده ی واجب داره ، این نعمت (فاطمه یا فاطمه ، یا زهرا) بند2️⃣ به عشق علی ، به میدون زد و سرباز امامش شد توی کوچه ها ، زمین خورد ولی این اوج قیامش شد چادر فاطمه، تار و پودش ریشه ی غیرتمونه چادر فاطمه، سنگر شیعه ی آخر الزمونه چادر فاطمه، خاکی شد تا علَم علی بمونه بار امانت داره ، رو دوشش می‌ایسته محکم پای ، این پوشش (فاطمه یا فاطمه ، یا زهرا) بند3️⃣ پر از معجزه است ، پر از رحمته پر برکتِ این چادر قیامت چقدر ، شفاعت میشن با نور همین چادر چادر فاطمه ، رو سر خواهرا تاج افتخاره چادر فاطمه ، معنیِ عزته و اوج وقاره چادر فاطمه ، سرپناه توی تمام روزگاره مظهر عفت یعنی ، این مادر به چادرش زد بوسه ، پیغمبر (فاطمه یا فاطمه ، یا زهرا) 🖍️ 🖍️ .👇
. 🏴 سلام الله علیها ✍ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ در میسوزه ، با هجوم هیزم من می سوزم ، با نگاه مردم ۲ مادر تو پشت در رفتی واست دعا کردم - مادر بابا رو بردن من تو رو صدا کردم - مادر ۲ میون شعله ها دیدم - غمای بی اَمونِتو بمیرم این که رو دیوار - دارم می بینم خونتو 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ دل میسوزه ، مثل سینه در میسوزم با ، ناله های مادر ۲ دیدم وقتی می بردن از خونه بابامونو - بابا می دید چشاش روی زمین رد خونو - بابا ۲ از بابامون جدا کردن - دستای نیمه جونِتو بمیرم اینکه رو دیوار - دارم می بینم خونتو 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ خاک کوچه ، رنگ خون گرفته با بغض ما ، آسمون گرفته ۲ مادر دیدم تا آتیش و عزای بابا رو - مادر دیدم آتیش خیمه های فردا رو - مادر ۲ میون شعله ها دیدم - آتیش روی معجر رو با چشم پرخون دیدم - رو نِی سر برادر رو . 👇
. |⇦•شکوه داغ تو... سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس حاج‌ مهدی سلحشور ●━━━━━━─────── شکوه داغ تو از یادمان نخواهد رفت غمت ز خاطر هفت آسمان نخواهد رفت تو مادر ملکوتی دعای هیچ کسی بدون اذن تو تا آسمان نخواهد رفت رسوم شهر مدینه همیشه بر عکس است کسی به مجلس ختم جوان نخواهد رفت *روضه رو از زبون علی بخونم..فاطمه جان!* اگر چه شمع وجود تو گرم سوختن است بخند خنده ی تو التیام درد من است منم عمیق ترین زخم پایدار، علی منم غریب ترین مرد روزگار، علی پر است غربت من از همین تجلّی ها چقدر بی محلی دیدم از این محلّی ها به رغم بی رمقی عزم هم‌کلامی کن تو لااقل به من مرتضی سلامی کن دلیل شادی من همنشین غم شده ای شبیه پیرزن سالخورده خم شده ای مرا به ماتم دستاسها دچار مکن خودم برای تو نان می پزم تو کار مکن تنور گرم برای پرت خطر دارد برای سوخته هر شعله ای ضرر دارد شکوه کاخ امیدش خراب شد حیدر تو آب رفته ای از شرم آب شد حیدر بیا به خواهش من گوش کن بلند مشو به التماس حسن گوش کن بلند مشو هنوز چشم حسن مثل ابر می‌بارد هنوز تکّه ی آن گوشواره را دارد سه ماه می شود این صحن بی رواق شده سه ماه می شود این خانه بی چـراغ شده ببخش فاطمه جان پشت در تک افتادی تمام هستی خود را برای من دادی یکی نگفت به دیوار..،بی‌ پناهی تو یکی نگفت به مسمار..،پا به‌ ماهی تو قسم به خشکی هر لحظه ی زبان حسین نمی شود که بمانی، تو را به جان حسین تو را به جان حسینی که بعد چندین سال کشان کشان بدنش می رسد ته گودال زمان غارت او احترام می میرد یکی لباس تنش را به زور می‌گیرد خدا کند که نبینی سنان چه خواهد کرد غروب روز دهم ساربان چه خواهد کرد *سلمان میگه مشغول نماز شب بودم دیدم نیمه های شب یکی داره آروم آروم در میزنه. نگو در میزنه داره دل منو از جا میکنه. نماز رو با عجله تمام کردم دویدم سمت در، دیدم امام حسن شال عزا به گردن انداخته، سر به دیوار گذاشته هی میگه "وا اماه، وا أماه"سلمان بدو بابام تنهاست، میگه با عجله آمدم سمت خانه ، توقعم این بود وقتی می رسم تو خونه، ببینم این بچه های قد و نیم قد مادر از دست داده بلند بلند دارن گریه میکنن، اما وقتی وارد شدم (تعبیر از منه) دیدم این آستین هاشون رو تو دهان گذاشتن آهسته آهسته دارن گریه می کنن، مثل ابر بهار دارن اشک میریزن، سؤال کردم چرا این طور دارید گریه می کنید؟ گفتن بابامون علی گفته نکنه صدای نالتون بلند بشه. این طرف پرده سلمان و چند نفر دیگه، با بچه های فاطمه، پرده ای تو اتاق حائل شده، اون طرف پرده امیرالمومنینه، اسمائه، بدن فاطمه رو دارن غسل میدن شهدامون اینجای روضه می رسیدن این شعر رو میخوندن...* بریز آب روان اسما به جسم اطهر زهرا بشویم این گل رعنا ولی آهسته آهسته بریز آب روان رویش که شویم دست و بازویش ولی آهسته آهسته *اسما یه وقت دید علی ، آروم آروم داره صدا گریه ش بلند میشه ، سر به دیوار میزنه بلند بلند گریه می کنه، آقاجان خودت به بچه ها میگی آهسته گریه کنند داری بلند داد میزنی گفت اسماء دست به دلم نذار ، فاطمه درداشو به من نگفت. الان دستم رسید به بازوی ورم کرده ی خانومم، یه طوری زده بعد این همه مدت مثل یه بازوبندی اثرش رو بازوی خانومم مونده، فاطمه اش رو غسل داد، کفن کرد تا اومد بندهای کفنو ببنده دید بچه ها دارن جون میدن، یه طوری به مادر نگاه میکنن، گفت: عزیزان دلم! بیاید از مادر توشه بگیرید وداع کنید. بچه ها اومدن خودشونو انداختن رو بدن مادر، امیرالمومنین قسم یاد میکنه میگه یوقت دیدم بندهای کفن باز شد دستهای نحیف فاطمه از داخل کفن بیرون آمد بچه ها رو رو سینه چسباند حالا تصور کن مادر داره گریه میکنه بچه ها دارن گریه میکنن، علی داره گریه می کنه.* .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
. سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس حاج‌ مهدی سلحشور ●━━━━━━─────── یه ندایی بلند شد علی جان بچه ها رو از رو سینه جدا کن. ملائکه منتظر فاطمه اند یه وجه دیگه اش اینه، این سینه آسیب دیده ، موقع جان دادن و احتضار نباید فشار رو این سینه بیاد بچه ها رو بلند کن بذار فاطمه راحت جان بده. اما زینب آمد بالا تل زینبیه دید "و الشمر جالس علی صدره" یکی رو سینه ی حسین هی فریاد می‌زد حسین‌....اما زینب آمد بالا تل زینبیه دید "و الشمر جالس علی صدره" یکی رو سینه ی حسینه..هی فریاد می‌زد حسین‌....* (به والله، دیر یا زود انقده حسرت می خوریم میگیم یعنی دیگه نمیتونم برا فاطمه گریه کنم؟! انقده شبای شهادت خانم بیاد ما زیر خاک باشیم نتونیم گریه کنیم) فرمود: محبت مادر ما فاطمه، صد جا به کارتون میاد. راحت ترینش موقع جون دادنه..خانم خودت کمکمون کن، خودت دستمونو بگیر، ما به محبت مادرانت نیاز داریم خانم... بریم کربلا .. آه الشّام! تو همین جمله خلاصه شد دردام روضه ی بازه منِ نگاه از بام دم دروازه رسیدیم حسین جرعه جرعه غم چشیدیم حسین ما که خانواده ی عصمتیم حرفای بدی شنیدیم حسین ورودی شهر شامات، حسین افتادیم توی مکافات، حسین دورمون غلام و رقاصه بود دم دروازه ی ساعات، حسین ای کشته ی گندم ری من کجا و مجلس می قلبم داره کنده میشه آرومم کن از روی نی.... آه الشّام! غیرتُ الله نبند چشماتو تنهام نگران سر تو از این سنگام چی بگم من از محله ی یهود جای دخترات که اینجا نبود سیلی کاری کرده با صورتا که همه یا سرخن یا کبود بی تو من راهی بازار شدم بین نامردا گرفتار شدم وسط شلوغی و ازدحام خیلی دلتنگ علمدار شدم از زندگی سیرم کردن پای نیزه پیرم کردن حرف از کنیزی که اومد از غصه دلگیرم کردن «ای قاری قرآن من..» .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇