يَا أَبا مُحَمَّدٍ ، يَا حَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ أَيُّهَا الزَّكِىُّ الْعَسْكَرِىُّ ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حاجاتِنا ، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ يَا وَصِىَّ الْحَسَنِ ، وَالْخَلَفُ الْحُجَّةُ ، أَيُّهَا الْقائِمُ الْمُنْتَظَرُ الْمَهْدِىُّ ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حاجاتِنا ، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ. يَا سادَتِى وَمَوالِىَّ ، إِنِّى تَوَجَّهْتُ بِكُمْ أَئِمَّتِى وَعُدَّتِى لِيَوْمِ فَقْرِى وَحاجَتِى إِلَى اللّٰهِ ، وَتَوَسَّلْتُ بِكُمْ إِلَى اللّٰهِ ، وَاسْتَشْفَعْتُ بِكُمْ إِلَى اللّٰهِ ، فَاشْفَعُوا لِى عِنْدَ اللّٰهِ ، وَاسْتَنْقِذُونِى مِنْ ذُنُوبِى عِنْدَ اللّٰهِ ، فَإِنَّكُمْ وَسِيلَتِى إِلَى اللّٰهِ ، وَبِحُبِّكُمْ وَبِقُرْبِكُمْ أَرْجُو نَجاةً مِنَ اللّٰهِ ، فَكُونُوا عِنْدَ اللّٰهِ رَجائِى ، يَا سادَتِى يَا أَوْلِياءَ اللّٰهِ ، صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِمْ أَجْمَعِينَ ، وَلَعَنَ اللّٰهُ أَعْداءَ اللّٰهِ ظالِمِيهِمْ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَالْآخِرِينَ ، آمِينَ رَبَّ الْعالَمِينَ.
امشب ساعت ۲۰ همراه با همه ی ایران، #دعای_توسل میخوانیم
#کرونا_را_شکست_میدهیم
@emame3vom
.
.
سبک 14 #زمزمه #واحد
#بیست_وپنجم_رجب
#شهادت_حضرت_کاظم_علیه_السلام
بین زندون
قد او چو مادر ز غصه خمید
سبّ حیدر
همیشه ز سندی ملعون شنید
ای واویلا
به غیر از جسارت ز هارون ندید
در بین کُند و زنجیر
ساق پاهاش شکسته
(خَلِّصنی) داره بر لب
شد از این دنیا خسته
اونو هر وقت وبی وقت
سندی زد بی بهونه
شد زخمی جسم پاکش
با ضرب تازیونه
یا باب الحوائج
یا موسی بن جعفر.....
🌸🌸🌸🌸🌸
با کینه به
شهادت رسید و نشد احترام
با جسارت
شده حمل ، روی تخته ی در ،امام
جای دوش ِ
پسرهاش، چرا رفت رو دوش غلام
روی ساقش کبودی
از کُند وسلسه موند
دشمن اونو با خنده
امام رافضی خوند
شکر خدا ندیده
دخترش زخم پاشو
نشنیده طعنه ی اون
دشمن بی حیاشو
یا باب الحوائج
یا موسی بن جعفر.....
🌸🌸🌸🌸🌸
شکر حق که
رسیدند کنارش با گل شیعه ها
در کاظمین
کفن شد تن پاک معصوم ما
جسمش دیگه
نرفته ز کینه زیر دست و پا
در کربلا تو گودال
پامال شد یاس زهرا
سر اونو بریدند
تشنه در پیش دریا
بی غسل و بی کفن در
بین صحرا رها شد
چل منزل رأس پاکش
زیور نیزه ها شد
ای بی کفن حسین جان
دور از وطن حسین جان.....
#امام_کاظم #علیه_السلام
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
واحد (ای به زندان کرده خلوت با خدا موسی ابن جعفر )
نوحه های #امام_موسی_کاظم ( عليهالسّلام )
بامداحىحاجمحمودكريمی
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
#دعای_توسل با صدای استادمجیدطاهری
#استاد_مجید_طاهری
.
عید نوروز ما ظهور شماست
جشن ما لحظه ی حضور شماست
#نوروز و #امام_زمان عج
#شعر_آئینی
#عید_نوروز
سال نو با بهار می آید
جشن سرو و چنار می آید
باغ در باغ ، گل جوانه زند
بلبل از شوق گل ترانه زند
غنچه ها خنده می کنند از شوق
دشت را زنده می کنند از شوق
آفرینش لباس نو پوشد
چشمه در چشمه از زمین جوشد
لحظه ها لحظه های تحویل است
فرصت انتقال و تبدیل است
هفت سین سلام گستردیم
آب و آئینه نور آوردیم
ذکر تحویل سال می خوانیم
به تمام و کمال می خوانیم
یا مقلب قلوب ما خسته است
در شادی به روی دل بسته است
چشمها گریه خیز هجران است
بی تو این سال رو به پایان است
سال نو شد غمی کهن داریم
سوز هجران به جان و تن داریم
سیصد و شصت و پنج روز فراق
باز هم مثل شمع سوز فراق
سوختیم آه بی تو آب شدیم
در لهیب غمت کباب شدیم
جمعه ها یک به یک غروب شدند
رودها چشمه ها رسوب شدند
یابن یاسین بهار یاس تویی
سند اعتبار یاس تویی
پسر طور و عادیات بیا
یابن طاها و محکمات بیا
تا نیایی بهار پائیز است
عید نوروزمان غم انگیز است
عید نوروز ما ظهور شماست
جشن ما لحظه ی حضور شماست
حال ما با تو احسن الحال است
با نگاه تو دل خوش اقبال است
@emame3vom
کمیل کاشانی
.
25126.mp3
837.6K
شده این دل بی قرارم
ثناخوان موسی بن جعفر
چرا حال زارم نباشد
پریشان موسی جعفر
همان که به زندان بغداد
شده کشته از ظلم هارون
به یاد غم بی حد او
دل عاشقانش بُود خون
به مرثیه هایش
زند ناله زهرا
واویلا واویلا
واویلا واویلا
واویلا واغربتا...
چو آباء و اَجداد پاکش
بتابد ازو نور ایمان
بَرد دل ز کُلّ ملائک
مناجات او بین زندان
بُوَد وارث داغ مادر
همان بی قرین ِ یگانه
شده رزق او وقت افطار
رطب هایی از تازیانه
به جانش رسیده
شراری ز غمها
واویلا واویلا
واویلا واویلا
واویلا واغربتا...
ولیّ خدا را به زندان
نبوده اُمید نجاتی
یهودی شده قاتل او
وَ زنده شده خاطراتی
اسیران دلخون و شام و
عُبور از محلی پر از شر
خورَد سنگ ِ کین از روی بام
سر ِ پاک فرزند حیدر
بسوزم چو شمعی
که جان گشته بر لب
دگر من نگویم
چه ها دیده زینب
واویلا واغربتا..
#نوحه #واحد
#شهادت #امام_کاظم علیه السلام
#سبک_کنار_قدمهای_جابر
#کربلایی امیر عباسی
.
Rasoli.mp3
3.74M
هنگام وداع با ناله شده
گویی غم دل صد ساله شده
غرقِ محنم این ثانیه ها
هستم به خدا دلتنگِ رضا
گشته وقت رهایی از دستِ زنجیر
با دست تقدیر .. سر شد شب من
دارم شوق پریدن سوی مدینه
از زهر کینه .. خون شد لب من
«وای وای خَلِّصني يا رَب ...»
روشن شده دل در این ظلمات
یارم نشده جز صوم و صلات
بودم شب و روز در حال سجود
شد همدم من از اهل یهود
بین زندان غمها شد پیکرم زخم
از بس که بی رحم .. زد تازیانه
از بغض کینۀ خصم رفته قرارم
چشمان تارم .. دارد نشانه
«وای وای خَلِّصني يا رَب ...»
دنیای غمم این آخر کار
بارد نظرم چون ابر بهار
بی و تابم و زار در وقت سفر
شد نذر حسین این اشک بصر
می خوانم من دوباره از کربلا و
از سر جدا و .. از تیغ و دشنه
دارم بر سینه داغِ یک قتلگاه و
دست سیاه و .. لبهای تشنه
«وای وای خَلِّصني يا رَب ...»
#نوحه سینه زنی
#کربلایی_مهدی_رسولی
#امام_موسی_الکاظم_علیه_السلام
.
#امام_کاظم #علیه_السلام
#ماهور #ترکی
بش گون ریاست عشقینه،هارون جنایت إیلدی
موسی بن جعفر حبسیده درک شهادت إیلدی
دوتدی پیمبر اوغلونی اوز محضرینده بی حیا
تبعید حکمین شهریدن امضا ائدیب سالدی یولا
یولدا قوجا بیر سیدین، زنجیری ویردی بوینونا
هرکیم ائشیدی مطلبی، هارونه لعنت إیلدی
بیلمم ندن تیر بلا، قلب جهانی دلمدی
معصومه چوخ یول گؤزلدی،گؤردی آتاسی گلمدی
أیلدشدی دوردی صبحه جک،گؤز یومادی دینجلمدی
صبحون زمانی باش آچیب،حقه شکایت إیلدی
آخشام چراغ یاندیرجاقین،هرگون جهانی داغلاریخ
اون یدی قیز ائوده بیز هی اوخشاریخ هی آغلاریخ
بایرامدا چون شرمندیوخ،دائم قاپونی باغلاروخ
شاید بیری گلدی بیزی غرق خجالت إیلدی
هارونه یوخدور بیر دین، إی ظالم آز بیداد إئله
آخر قوجالدی حبسیده،بو سیدی آزاد إئله
یول گؤزلین قیزلارینی،یثربده قلبین شاد ائله
بلکه سنی آلله اونا،خاطر هدایت إیلدی
فرمایش ائتدی شوقیدن،عاشق سیاقی آغلاماز
إیله تحمل شدت درد ،فراقی آغلاما
موسی منم معصومه جان،یاندیر چراغی آغلاما
سن هرنه إئتمیشدین دعا،الله اجابت إیلدی
من بو إئوه سالم گلم، روز و شب إیلردون دعا
قالمیر وجودیمنن منیم،الا گوری نقش و نما
گل باشیوی قوی سینمه،سالما ولی قول بوینوما
چون ظالمه خم اولمادی،زنجیر جرأت إیلدی
سن آغلاما یورقون بابا،قوربان اولوم گؤز یاشیوه
صدقیله(صدقل)تصدق قیل منی،أیلش دولانیم باشیوه
وار چوخ گلایم قلبیده،زنداندا کی یولداشیوه
گؤر هانسی یولداش یولداشا،بیله خیانت إیلدی
فرمایش إئتدی عازم،بغداد ویرانم قیزیم
چوخ آغلاما زندانیده،بیر لحظه مهمانم قیزیم
اولسا بو سید ناگران،مسؤول پیمانم قیزیم
بیچاره زندانبان منی،شخصا زمانت إیلدی
بیر،حاله قالیب،قیدینی آچسان،قاچا بیلمز
آزاد إئده سن،دیزلری یول گئتماغا گلمز
زنجیر إئله قدیم خم إئدیب بیرده دوزلمز
پروانه کیمین شعله شمعین هوسینده
محبوبینی یاد إیلوری دشمن قفسینده
افسوس بو غربتده غریبم وطنیم یوخ
آلله نقدری ظالم و جباری وار شدادی وار
هر یئرده شهپر باغلیان،بیرصید وبیرصیادی وار
نابود إئله هر داش ئورگ،سلاخ وار جلادی وار
@emame3vom
#نوحه سینه زنی
#احوالات حضرت (موسی بن جعفر ع)
#حاج جواد رسولی
#ماهور
#ترکی
جوادرسول.mp3
11.36M
#نوحه سینه زنی
#احوالات حضرت موسی بن جعفر ع
#حاج جواد رسولی
#ماهور
#ترکی
چند بیتی تقدیم به سپید پوشان زحمت کش؛
کادر درمانی کشور که عاشقانه برای حفظ سلامتی مردم تلاش می کنند :
با لباسی سپید می آیی
عاشقانه کنار هر بیمار
می شوی با نگاه پُر مِهرت
لحظهٔ سخت ؛ یار هر بیمار
می برد غم زچهره ای رنجور
چون نسیم بهار لبخندنت
دست ِ رحمت نوشته روز ِ ازل
نام زینب به روی سربندت
ما به این صبر و استقامت تان
ای بزرگان عشق مدیونیم
باتمام وجود پیر و جوان
از شما عاشقانه ممنونیم
خستگی ؛دوری از عزیزان را
به دل و جان خریده اید شما
طعم ایثار و جانفشانی را
چون شهیدان چشیده اید شما
آرزو می کنیم این ایام
از غم و غصه ها رها بشویم
باز همراه خانواده شبی
زائر مشهدالرضا بشویم
#قاسم_نعمتی
#خداقوت
#پرستار
#پزشک
#در_خانه_بمانیم
@emame3vom
.
🎙#آلبوم_الکاظم
4️⃣ في دربك ماضون📃
في دربِكَ ماضونْ
نُجددُ الآمالْ لقادمِ الأجيالْ
▪️▪️▪️
أنتَ الصبرُ في كلِّ بلاءِ يا كاظمُ يابنَ الأنبياءِ
مهما ازدادَ هذا الدهرُ ظُلْماً تبقى مشعلاً للكبرياءِ
يمضي اللَّيلُ مُرّاً في السُّجُونِ ما بَينَ دُمُوعٍ وشُجُونِ
لكنَّكَ تقضي اللَّيلَ عِشقاً في اللهِ أيا نُورَ العيُونِ
جَسَدٌ تسكُنُهُ روحٌ نبيلة الله أكبر
إنهُ القلبُ الذي نبكي رحيلَه الله أكبر
أنصارُكَ باقُون
وقلبُهم ما مال عن خطِ سيرِ الآل
▫️▫️▫️
جِئنا لكَ مِن كلِّ المسافاتْ والعزمُ بِنا واللهِ ما ماتْ
جِئنا ودُموعُ الشوقِ قالَتْ يا مُوسَى لنا عِندَكَ حاجاتْ
أنتَ العدلُ في كلِّ الميادين لا ما غبْتَ يا صوتَ المضحين
هذا الصوتُ كالأزهارِ ينمو حُرّاً بينَ اصداءِ البساتين
كتَبَتْ رُوحُكَ إنَّ النصرَ آتي الله أكبر
يا ضياءً مُشرِقاً في كلِّ ذاتِ الله أكبر
قد نادَى المضَحُّونْ
إباءُنا ما زال يحطمُ الأغلال
▪️▪️▪️
يا بحراً عميقاً ضَمَّ بَحرا مِن أينَ منحتَ الصَّبْرَ صَبرا؟!
للهِ بوجدانِكَ شمسٌ قد رتَّلْتَها آياً وذِكرا
تبدو وظلامُ الليلِ حالِكْ بدراً حيثُ نُصغي لابتهالِكْ
هذي أدمعُ الأرضِ تُنادي كم آذاكَ في السِّجنِ ابنُ شاهِكْ
غضبٌ من وحيهِ سوفَ يثورُ الله أكبر
وعلى الظلمِ اللَّيالي ستدُورُ الله أكبر
عشاقُكَ آتون
ودمعُهم قد سَال حُزناً لهذا الحَال
@emame3vom
🏴
Track[04].mp3
4.47M
#آلبوم_الکاظم
#شهادت #امام_کاظم علیهالسلام
#لطمیات
#در_خانه_بمانیم
✅سپاه اسلام، قلعه های یهودیان را يكى پس از ديگرى فتح كردند تا به آخرين قلعه، خیبر كه از همه محكمتر بود و فرمانده معروف يهود، «مرحب» در آن قرار داشت، رسيدند.
حضرت(ص) دستور حمله عمومى را به فرماندهى ابوبكر صادر كرد.
از طرفی مرحب، برای تقویت نیروهای خودی و تضعیف نیروهای اسلام، در حالی که رجز میخواند، از قلعه خارج شد و هماورد میطلبید.
اما ابوبکر نتوانست، در مقابل پهلوان یهود عرض اندام کند و در نهایت فرار کرد.
فردای آن روز رسول اکرم(ص) عمر بن خطاب را به فرماندهی گروهی به نبرد با یهودیان فرستاد.
حاکم نیشابوری می نویسد :
📋《أَنَّ النَّبِيَّ(ص) دَفَعَ الرَّايَةَ يَوْمَ خَيْبَرَ إِلَى عُمَرَ فَانْطَلَقَ، فَرَجَعَ يُجَبِّنُ أَصْحَابَهُ وَ يُجَبِّنُونُهُ》
♦️حضرت رسول اکرم(ص) پرچم را به عمر داد او نیز به میدان رفت و سپس ترسید و بازگشت و فرار کرد.(۱)
در این هنگام، پيامبر اکرم(ص) فرمود :
📋《لَأُعْطِيَنَّ الرَّايَةَ غَدًا رَجُلاً يُحِبُّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ، وَ يُحِبُّهُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ یَفَتَحَ اللَّهُ عَلَى یَدیَهِ لَیسَ بفَرَّار(کَرَّارَاً غَیرَ فَرّارٍ)》
♦️همانا فردا این رایت را به مردی که خدا و رسولش را دوست دارد و نيز خدا و رسول او دوست دارند، خواهم داد که او حمله كننده ى است كه فرار نمى كند.
فردا همگى آماده بودند، تا بار ديگر فرمان حمله بگيرند.
ياران شب را به صبح رساندند، در حالى كه در اين فكر بودند كه پرچم فتح سر انجام به چه كسى واگذار مى گردد.
هنگامی که صبح شد، رسول اکرم(ص) امام علی(ع) را خواست و فرمود :
📋《أَيْنَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ(ع)؟》
♦️علی(ع) کجاست؟
گفتند : علی(ع) به درد چشم مبتلا شده و استراحت میکند.
پیامبر(ص) فرمود : علی(ع) را بیاورید!
پس؛
📋《فَلَمَّا جَاءَ بَصَقَ فِي عَيْنَيْهِ وَ دَعَا لَهُ، فَبَرَأَ حَتَّى كَأَنْ لَمْ يَكُنْ بِهِ وَجَعٌ》
♦️وقتی امام علی(ع) آمد، حضرت رسول اکرم(ص) برای شفای چشم او دعا کرد و به برکت دعای رسول خدا(ص)، امام علی(ع) بهبود یافت.
آنگاه رسول اکرم(ص) فرمود :
📋《خُذْ هَذِهِ الرَّايَةَ فَامْضِ بِهَا حَتَّى يَفْتَحَ اللَّهُ عَلَيْكَ》
♦️این پرچم را بگیر و آن را با خود ببر تا خدا خیبر را بر تو بگشاید.
آنگاه پرچم را به دست علی(ع) داد.
امام علی(ع) عرضه داشت :
📋《یا رَسُولَ اللَّه(ص)! أُقَاتِلُهُمْ حَتَّى يَكُونُوا مِثْلَنَا!》
♦️ای رسول خدا(ص)! آنقدر با آنان میجنگم تا اسلام بیاورند!
پیامبر اکرم(ص) فرمود :
📋《انْفُذْ عَلَى رِسْلِكَ حَتَّى تَنْزِلَ بِسَاحَتِهِمْ، ثُمَّ ادْعُهُمْ إِلَى الإِسْلاَمِ ، وَأَخْبِرْهُمْ بِمَا يَجِبُ عَلَيْهِمْ مِنْ حَقِّ اللَّهِ فِيهِ، فَوَاللَّهِ لَأَنْ يَهْدِيَ اللَّهُ بِكَ رَجُلًا وَاحِدًا ، خَيْرٌ لَكَ مِنْ أَنْ يَكُونَ لَكَ حُمْرُ النَّعَمِ》
♦️به سوی آنان حرکت کن و چون به قلعه آنان رسیدی، ابتدا آنان را به اسلام دعوت کن!
به خدا سوگند! اگر خدا یک نفر را به دست تو هدایت نماید، بهتر از آن است که دارای شتران سرخ موی باشی.(۲)
سپس امام علی(ع) رهسپار میدان نبرد شد.
نخستين كسى كه از يهوديان همراه با كاروان خود بر مسلمانان حمله كرد، حارث، برادر مرحب بود.
مسلمانان پا به فرار گذاشتند؛ ولى امام على(ع) به تنهايى پايدارى فرمود و ضرباتى به يكديگر زدند و سرانجام حارث به ضربت شمشير امیر المومنین(ع) كشته شد.
ياران حارث به سوى حصار گريختند و وارد آن شدند و در را بستند.
در اين هنگام مرحب بيرون آمد و اين رجز را خواند :
📋《قَدْ عَلِمَتْ خَيْبَرُ أَنِّي مَرْحَبٌ
شَاكِي السِّلَاحِ بَطَلٌ مُجَرَّبُ
إِذَا السُّيُوفُ أَقْبَلَتْ تَلَهَّبُ
أَطْعَنُ أَحْيَانًا، وَحِينًا أَضْرِبُ》
♦️در و ديوار خيبر مى داند كه من مرحب هستم؛ سراپا سلاح و پهلوان كار آزموده، غالبا ضربه مى زنم و گاهى هم ضربه مى خورم!(۳)
امام على(ع) پيش آمد و رجزى در برابر او سرود و چنين گفت :
📋《أنا الَّذِي سَمَّتْنِي أُمِّي حَيْدَرَةْ،
كَلَيْثِ غَابَاتٍ كَرِيهِ الْمَنْظَرَةْ،
أُوفِيهِمُ بِالصَّاعِ كَيْلَ السَّنْدَرَةْ》
♦️من همان كسى هستم كه مادرم مرا حيدر خوانده ؛ مرد دلاور و شير بيشه ها. بازوان قوى و گردن نيرومند دارم و در ميدان نبرد همانند شير بيشه صاحب منظرى مهيب هستم.(۴)
رجزهاى دو قهرمان پايان پذيرفت.
صداى ضربات شمشير و نيزه هاى دو قهرمان اسلام و يهود وحشت عجيبى در دل ناظران به وجود آورد.
حاکم نیشابوری می نویسد :
📋《فَضَرَبَ مَرْحَبًا فَفَلَقَ رَأْسَهُ فَقَتَلَهُ، وَكَانَ الْفَتْحُ》
♦️ناگهان شمشير برنده و كوبنده قهرمان اسلام بر فرق مرحب فرود آمد و سپر و كلاه خود و سنگ و سر را تا دندان دو نيم ساخت و مرحب کشته شد و سپاه اسلام پیروز شد.(۵)
مرحب به زمین افتاد، فریاد خوشحالی مسلمین در فضا طنینانداز شد.
@emame3vom
ادامه مطالب :👇
.
#فتح_قلعه_خیبر
اين ضربت آن چنان سهمگين بود كه برخى از دلاوران يهود كه پشت سر مرحب ايستاده بود، وقتی این صحنه را مشاهده کردند، وحشت زده به قلعه پناهنده شدند و فوراً درب قلعه را بستند.
امام على(ع) يهوديان فرارى را تا در حصار تعقيب كرد.
امام على(ع) فورا متوجه درب خیبر گرديد و دست در چهار چوب در انداخت و آن را از جاى خود كَند و به بر روی خندق پرتاپ کرد، تا دیگر مسلمانان بتوانند از روی آن عبور کرده، وارد قلعه شوند.
امام علی(ع) در این جنگ؛ با آنکه دروازه قموص به قدری سنگین بود که چهل مرد جنگی لازم بود تا دروازه را باز یا بسته کنند، حضرت على(ع) آن در آهنین را یک تنه از جا برکند و براى خود سپر قرار داد و جنگ نمود.
راوی می گوید :
📋《لَقَدْ تَكَلَّفَ حَمْلَهُ أَرْبَعُونَ رَجُلاً فَمَا أَطَاقُوهُ!》
♦️علی(ع) دری را از جای كند، كه چهل نفر قدرت انتقال آن را نداشتند.(۶)
به این ترتیب پس از ساعاتی، قلعه محکم و مقاوم خیبر به دست توانای امام علی(ع) فتح شد و خیبر با آن همه اسلحه و مهمات و نیرویی بالغ بر ۲۰ هزار نفر، به دست ۱۴۰۰ نفر از مسلمانان فتح شد.
امام علی(ع) فرمود :
📋《وَ اللَّهِ مَا قَلَعْتُ بَابَ خَيْبَرَ بِقُوَّةٍ جَسَدَانِيَّةٍ وَ لَا بِحَرَكَةٍ غَذَائِيَّةٍ لَكِنِّي أُيِّدْتُ بِقُوَّةٍ مَلَكِيَّةٍ وَ نَفْسٍ بِنُورِ رَبِّهَا مُضِيَّة!》
♦️به خدا سوگند! من دروازه خيبر را با قدرت جسمانى و تحرّك غذايى (انرژي حاصل از غذا) از جاي نكندم؛ بلكه من به قوّه مَلكى (ملكوتی و ربانی) و روحى كه به نور پروردگارش، روشن است تأييد و حمايت شدم.(۷)
پس به اين ترتيب، قلعه هاى خيبر فتح شد.
نام دیگر دژها، ناعم، قموص، كتيبه، نطاط، شق، طيح و سلالم بود.
پيامبر اکرم(ص) پس از فتح، با آنان خوشرفتارى كرد و اراضى و باغهاى آنجا را به دست يهود سپرد؛ به شرط اينكه نيمى از درآمد آن را به مسلمين بپردازند. فتح خيبر، براى مسلمانان، حائز اهميت بود و زمينه فتح بدون خونريزى مكه را فراهم ساخت.
📚منابع :
۱)المستدرك حاکم نیشابوری، ج۳، ص۴۱
۲)صحيح بخاری، ج۵، ص۱۸
۳)المستدرك حاکم نیشابوری، ج۳، ص۴۹۴
۴_۵)المستدرك حاکم نیشابوری، ج۳، ص۴۱
۶)مناقب ابن شهرآشوب، ج۲، ص۱۲۵
۷)الملل والنحل شهرستانی، ج۱، ص۱۵۲
@emame3vom
#در_خانه_بمانیم
ShahadatImamKazem1393[01](1).mp3
2.21M
🎙صلوات بر امام موسی کاظم (علیه السلام)
🔺بانوای: حاج میثم مطیعی
صلوات بر امام کاظم (علیه السلام):
اللَّهُمَّ صَلِّ وَ سَلِّمْ وَ زِدْ وَ بَارِكْ عَلَى السَّيِّدِ الْكَرِيمِ وَ الْإِمَامِ الْحَلِيمِ وَ سَمِيِّ الْكَلِيمِ الصَّابِرِ الْكَظِيمِ الْقَائِدِ الْجَيْشِ الْمَدْفُونِ بِمَقَابِرِ قُرَيْشٍ صَاحِبِ الشَّرَفِ الْأَنْوَرِ
وَ الْمَجْدِ الْأَظْهَرِ وَ الْجَبِينِ الْأَزْهَرِ الْإِمَامِ بِالْحَقِّ أَبِي إِبْرَاهِيمَ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ صَلَوَاتُ اللَّهِ وَ سَلَامُهُ عَلَيْهِ.
.
🎼زیر سنگینی زنجیر ...
#روضه و توسل به ساحت مقدس حضرت باب الحوائج امام موسی ابن جعفر علیه السلام به نفسِ سید مجید بنی فاطمه •✾•
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
@emame3vom
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
*گفت: زندان بان می اومد،سر میزد؛ میدید موسی بن جعفر یه گوشه غُل و زنجیر به دست و پا و گردن، گاهی زیر لب یه چیزی میگه، هی صدا میزنه: پسرم رضاجان!گاهی زیر لب میگه:دلم برات تنگ شده معصومه جان!...
من بی مقدمه میخوام برم تو روضه...یا امام رضا!شبِ شهادت باباتونِ... امشب یه نگاه ویژه به ما بکن...*
زیر سنگینی زنجیر سرش افتاده
خواست پرواز کند دید پرش افتاده
می شود گفت کجا تکیه به دیوار زده ست
بسکه شلاق به جان کمرش افتاده
آدمِ تشنه عجب سرفه ی خشکی دارد
چقدر لخته ی خون دور و برش افتاده
گریه پیوسته که باشد اثراتی دارد
چند تاری مژه از پلک تَرَش افتاده
هر کس ایام کهنسالی عصا میخواهد
پسرش نیست ببیند پدرش افتاده
آنکه از کودکی اش مورد حرمت بوده است
سر پیری به چه جایی گذرش افتاده
به جراحات تنش ربط ندارد اشکش
حتم دارم که به یاد پسرش افتاده
#شاعر حسین رستمی
گفت:آقا روزها روزه بود،شب ها عبادت می کرد... توی سیاه چالی انداختن آقارو که به علم امامت روز و شب رو تشخیص میداد،موسی بن جعفر زندان زیاد رفته،زندانبان زیاد دیده،خیلی هاشون عوض شدن،اما این زندانبان آخری جگر موسی بن جعفر رو خون کرد،آخه این سندی بن شاهک یهودی بود، وقتی برا آقا افطار می برد، اول با تازیانه اینقدر آقارو میزد...الهی دستت بشکنه...کار به جایی می رسید موسی بن جعفر می گفت: هر چی دوست داری منو بزن...اما دیگه اسمِ مادرم رو نیار...
امشب ما اومدیم با امام رضا و حضرت معصومه گریه کنیم...امشب اینقدر داد بزن،مادرش نگه بچه ام غریبِ...بچه ام مظلومِ...مادر جان ببین موسی بن جعفر چقدر گریه کن داره...
خبر دادن گفتن: مردم! فردا موسی بن جعفر رو آزاد میکنن،شیعیان همه جمع شدن جلو زندان،همه به هم خبر میدادن آقارو میخوان آزاد کنن بعدِ چهارده سال...
همه جلو زندان نشستن،با هم حرف میزنن،یکی میگه:اگه آقارو ببینم،میگم: آقا! بچه بودم دست محبتت رو سرم بود،یکی میگفت:اگه آقارو ببینم میگم،بابام خیلی دوست داشت ببینه شمارو،خیلی انتظار کشید از زندان آزاد کنند شمارو،به من سفارش کرد،گفت: اگه من مُردم سلامِ من رو به موسی بن جعفر برسون...
همه ی مردم چشم انتظارن،الان آقامون میاد،یه وقت دیدن درهای زندان داره باز میشه،مردم از جا بلند شدن،لبخند رو لبشون بود،یه وقت دیدن چهارتا حمّال یه لنگه ی دری رو گرفتن، از اون لنگه ی در یه سری آویزانه،هی میگن: "هذا امامُ الرَّفَضَه" این امام شیعیانه،مردم به سر و صورت زدن،اومدن زیر بدنِ آقارو گرفتن،همه باتعجب به هم نگاه کردن،چی شده؟ گفتن چرا این بدن که اینقدر نحیف و لاغر شده چرا سنگینی میکنه،همچین که عبارو کنار زدن دیدن هنوز غل و زنجیر به دست و پای موسی بن جعفرِ...
یا باب الحوائج! غریبی میدونم،چهارده سال اذیت و آزار، فراق بچه ها، تا آخرین لحظه غل و زنجیر رو از پاهات جدا نکردن، اما آقاجان! شیعیان اومدن،بهترین تشییع جنازه رو گرفتن،یه عده ای ثروت مند بودن کفن جور کردن،گفت: ما نمیذاریم آقامون رو اینجوری ببرن،گُل ریختن زن و مرد رو بدن ِ آقا...کفن براش آوردن...به امام رضا دلداری دادن...اما یه آقایِ بی کفن تو گودال افتاد،عوض اینکه گُل هارو کنار بزنن،خواهرش اومد هی این تیرهارو از بدن بیرون می آوُرد، همچین که خواهرش این تیرهارو از بدن بیرون میکشید دید یه دستی رو شونه اشِ،عمه! بلند شو بریم دنبال بابام بگردیم...گفت: عزیزم! این،بدنِ بابات حسینِ...
میدونی چرا شناخته شده نبود؟ بدنی که تیر بخوره،بدنی که سنگ بارون بشه،بدنی که زیر سُمِّ اسب ها...حسین....*
به شب نشینی زندانیان خورم حسرت
که نُقلِ مجلسشان دانه های زنجیر است
*خدایا به عظمت باب الحوائج، آقا موسی بن جعفر، فرج امام زمان را معجل بفرما....
#سید_مجید_بنی_فاطمه
#روضه_امام_موسی_الکاظم_علیه_السلام
.
Banifateme Shahadat Emam Kazem 97-01-2.mp3
4.53M
🎼زیر سنگینی زنجیر ...
#روضه و توسل به ساحت مقدس حضرت باب الحوائج امام موسی ابن جعفر علیه السلام به نفسِ سید مجید بنی فاطمه •✾•
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
«حضرت موسی ابن جعفر علیه السلام »:
مَنْ تَعَظَّمَ فِي نَفْسِهِ لَعَنَتْهُ مَلَائِكةُ السَّمَاءِ وَ مَلَائِكةُ الْأَرْضِ وَ مَنْ تَكبَّرَ عَلَى إِخْوَانِهِ وَ اسْتَطَالَ عَلَيهِمْ فَقَدْ ضَادَّ اللَّهَ.
فرمود: هر که خود را بزرگ بیند، فرشتگان آسمانها و زمین لعنتش کنند، و هر که بر برادرانش تکبر کند و بزرگى فروشد، با خدا ضدیت کرده است.
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شیعه_انگلیسی نباشیم
امشب ساعت ۲۰ دعای توسل
پُشتِ میله ی زندونم،روز و شب خدا، حیرونم.mp3
7.14M
🔳 #شهادت_امام_موسی_کاظم(ع)
🌴پشت میله ی زندونم
🌴روز و شب خدا حیرونم
🎤 #سید_مهدی_میرداماد
⏯ #زمینه
متن 👇 pdf
.
.
#به_هموطنان_سرزمینم_ایران
#صبور_باشیم
باورم هست که این مِحنت و غم میگذرد
این سیه روزی و این رنج و الم میگذرد
از پسِ رنج و بلا مِهر و وفا می روید
موجِ طوفان زده از سینهی یم میگذرد
ای دل آزرده مشو از غمِ ایامِ حزین
غم مخور عاقبت این سیلِ ستم میگذرد
گر چه این تیرِ بلا بغض گلوگیر شد است
اندکی صبر که این تیرِ دودم میگذرد
رسد آن روز که با رویشِ لبخندِ بهار
مثلِ رعدی که چنان خورده به هم میگذرد
شب به پایان رسد و بوی سحر عطرِ دعا
حسرتِ غربت و دوری ز حرم میگذرد
دلِ ما روشن از این ذکرِ مع العسر شده
عن قریب است که این حادثه هم میگذرد
هفتمین ذکرِ صحیفه ز دعا وردِ لبم
زین سبب غصه از این لطف و کرم میگذرد!
#کرونا_را_شکست_میدهیم
#بارالها_بندگانت_را_همیشه_زیر
#سایه_لطف_و_احسانت_سالم #سلامت_و_شاد_نگهدار
#عید_نوروز_پیشاپیش_مبارک
#پنجشنبه_29_اسفند_98
#هستی_محرابی
.