#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدلله
زمزمه یا شور امام حسین علیه السلام محرمی
حال منو خوب میکنه گریه برای حسین
قلب من آروم میگیره با هر نوای حسین
معنا میگیره زندگیم تو روضه های حسین
وابستگی داره عمرم به اشکای چشم من
غلامی تو واجبه برای آدم شدن
یا رحمة الله الواسعه حسين حسين حسين
2
عادت نداره دست من به گدایی از هر دری
من رو نخواهم زد حسین جز تو به کس دیگری
به هر چه میخوام میرسم از راه همین نوکری
تویی همونکه دستمو گرفتی از بچگیم
منم همونیکه بی تو نمی گذره زندگیم
یا رحمة الله الواسعه حسین حسین حسین
۳
روح بابام شاد اونکه بود یک نوکر دربست تو
می خواست که من آقا باشم منو سپرد به دست تو خیلی عرق ریخت تا شدم از نون حلالش مست تو حالا منم به رسم ارث پدری مادری
بچه م آوردم اینجا فقط برا نوکری
یا رحمة الله الواسعه حسین حسین حسین
#امام_حسین_علیه_السلام
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شور
#زمزمه
#حسن_کردی
👇
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدلله
غزلی تقدیم به حضرت ارباب
#محرم_امسال_فرق_میکند
بر کوچه های مرده ی این شهر جان بده
با عطر پرچمت دل ما را تکان بده
دنیا به جز تو سایه ی امنی نداشته ست
ما را به زیر سایه ی امنت مکان بده
افتاده ایم در قفس تنگ روزگار
با اشک روضه ات پر پروازمان بده
بر طاق عرش، پیرهنت پرچم خداست
بر قلب ما به درک محرم توان بده
محنت کشیده، خسته و زخمی طعنه ها
بر ما زمینیان، نفسی آسمان بده
از هر کرانه تیر ملامت رسیده است
ما را از این جهان هیاهو امان بده
عشاق را به سختی عشق امتحان کنند
توفیق سربلندی از این امتحان بده
هر کس نوشت نسخه ای این روزها ولی
کافی ست، راه کرببلا را نشان بده
99/5/24
#امام_حسین_علیه_السلام
#محرم
#حسن_کردی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
.
.
#قربة_الي_الله
#زمزمه های عاشورایی
#زمزمه_حضرت_رقیه_س
#شب_سوم_محرم
با چشمای زخمیت دل منو بردی
چقدر روی نیزه تو سنگ و چوب خوردی
تو کوچه ها عمه هزار دفه جون داد
از بس که اتیش بر سر تو می افتاد
اتیشا هر بار یه نقشی می زاشت روی سر تو بابا
موهاتو سوخته شبیه موهای دختر تو بابا
۲
دختری که خندید به پیرهن پارم
دیدم تو گوشاش بود هر دو تا گوشوارم
سه ساله ام اما چشام ورم داره
چه کار کنم با این زخمای گوشواره
جای تو خالی یه لاابالی به گوش من زد بابا
همونکه نامرد برای عمه صداشو میبرد بالا
#شب_هفتم_محرم
#زمزمه #حضرت_علی_اصغر_ع
لالالالالالا اروم بخواب حالا
خون گلوت پاشید رو صورت بابا
لالالالالالا لب تو تشنه موند
بابا تو رو بی سر به خیمه برگردوند
تیر سه شعبه گلوتو رو با بازوی بابا دوخته
خودم میدیدم که از خحالت چقده بابات سوخته
۲
تو رفتی بعد از تو گهوارتو بردن
به چوبه ی محمل دست منو بستن
حرمله جایزت رو نبرده بود از یاد
با نیزه به جون قبر علیم افتاد
چهل تا منزل تو رو میزاشتند مقابل من ای وای
حرمله کارش فقط شده بود زجر دل من ای وای
#شب_هشتم_محرم
#زمزمه_حضرت_علی_اکبر_ع
صدام گرفت از بس تو رو صدا کردم
حالا بدون تو چه جوری برگردم
پاشو ببین اومد کی وسط میدون
بلند شو کاری کن عمه رو برگردون
یه لشکری از تن تو رد شد
ای اربن اربا ای وای
جمع تن تو عدد عدد شد
ای اربن اربا ای وای
۲
تن تو با شمشیر ورق ورق کردند
همه ی دشت و با خونت شفق کردند
انگار که تفریحی می کشتنت بابا
که اینجوری بی نظم شده تنت حالا
عصای پیری م شکستنت با
اوج قساوت ای وای
جایزه بگیرا تنت و بردن
قسمت به قسمت ای وای
#شب_نهم_محرم
#زمزمه #حضرت_عباس_ع
بلندشو رو پاهات تاکور بشه دشمن
نزار با رفتنت جسور بشه دشمن
نگفتی بعد از تو خیمه ها چی میشه
اتیش کوفی ها میزنش از ریشه
تا پرچمت از تو دستت افتاد قامتم عباس تاشد
با رفتن تو از توی لشکر صدای غارت پاشد
۲
وقتی که افتادی روی زمین بی دست
شجاع شدن تازه دشمنای بد مست
تو بی دفاع بودی لشکر پر از کینه
یکی با پا اومد روی سر و سینه
برای چشمای روشن تو برقی نمونده ای وای
بین تن تو با تن قاسم فرقی نمونده ای وای
#شام_غریبان
#زمزمه_عاشورا
غریب تو گودال مقطع الاعضا
سرت به روی نی تنت توی صحرا
نیزه ها میپیچید تو پیکر زخمیت
دیدم چه کار کردند با اون سر زخمیت
خودم میدیدم تو رو کشیدند وسط گودال ای وای
نیزه به دستا همه رسیدند وسط گودال ای وای
۲
تو رفتی بعد از تو حرم چه غوغا شد
حرمله ها پاشون به خیمه ها وا شد
چادرا تو اتیش بچه ها تو صحرا
گوشواره ها پر خون تو مشت سربازا
با نیزه افتاد به جون طفلت یه نیزه دار نامرد
همونکه با اسب اومد تو گودال تنت و بدجور له کرد
#امام_حسین #علیه_السلام
#زمزمه
#محرم ۹۹
#حسن_کردی
👇
هدیه به حضرت رقیه صلوات
زمینه یا شور حضرت رقیه
بابا بابا
پره سوزو اشک و اه و فریادم
بابا بابا
بغلم کن من و ازپا افتادم
بابا بابا
دخترت از دنیا دیگه دل برید
بابا بابا
تو سه سالگی شده موهاش سپید
لبه من شد
مثل لبهات
زخمی و خونی و پر ترک بابا
تو نبودی
بد جوری زد
من و زجر بی حیا کتک بابا
دندونای
شیریه من
افتاده بابا با ضربه های مشت
دور از چشمه
عمو عباس
حرمله من و می زد به قصد کشت
بابا جونم بابا جونم
بابا جونم بابا جونم بابا جون
بابا بابا
می سوزه از گریه چشمای ترم
بابا بابا
مثل پیر زن ها تا شد کمرم
بابا بابا
می بینی شکستگیه پرم و
بابا بابا
می بینی لخته ی خونه سرم و
با این دست و
پای زخمی
واسه عمه خیلی درد سر شدم
با این روی
ارغوونی
خیلی بیشتر شبیه مادر شدم
دل من رو
خیلی سوزوند
مرد مستی که کنیز صدام می کرد
از اون بدتر
اونی بود که
خیزرون به لبه خونه تو می زد
با با جونم با با جونم
با با جونم بابا جونم بابا جون
بابا بابا
از گریه چشم ترم می سوزه
بابا بابا
دست و پاوو کمرم می سوزه
بابا بابا
شبیه من هیچ کسی مضطر نیست
بابا بابا
واسه ی شبه غمم اخر نیست
چند دفه
دیدم که افتاد
از رو نیزه سرت رو به روی من
کاش که بودش
کناره ما
بازار شام لا اقل عموی من
به لباسه
پاره ی من
خیلی دخترای شامی خندیدن
تاکه دیدن
عزاداریم
دور مون جمع شدن و می رقصیدن
#رضا_نصابی
#شب_سوم_محرم
https://eitaa.com/emame3vom/28475
.
🏷اگرم عجل ندهد امان...
#جلسه_هفتگی_۱۳۹۹
#مورخ_۲۶_۰۴_۹۹
#کربلایی_مصطفی_مروانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اگرم عجل ندهد امان به محرمت برسم حسین
تو امان بده که به روضه تو بگیرد این نفسم حسین
به سیاهی علمت قسم به شلوغی حرمت قسم
تو همه کسم به خودت قسم نسپاریم به کسم حسین
نه به چو می شفا نه به تو ضر جناح نه چو سگ وفا به تو کرده ام
تو کس منی تو بس منی همه شب دعا به تو کرده ام
اگرم سیه اگرم کریم اگرم ز بست تو کریم نه که دشمنم نه که زغفلتم
مد هر جفا به تو کرده ام
سحرم تویی قمرم تویی ثمر دو چشم ترم تویی
به جهنمم بردم اگر بخدا قسم سپرم تویی
منه ناخلف که به احترام شده گفتنم
پدرم تویی پدرم تویی پدرم توی
پدری بکن نظری بکن به مریض پشت درت حسین
به علی قسم برسان مرا به محرمو صفرت حسین
به سما رود به خدا رسد چو نگین کرسیه عرشیان
به غبار زیر غبار اگر بخورد سره نظرت حسین
بخرم دگر ببرم دگر به حرم دگر برسان مرا
چو خسی که مانده به گوشه ایی به مسیر خود بنشان مرا
به پر علم قسمت دهم که زگوشه های عبای خود
نتکان مرا نتکان مرا نتکان مرا
ز چه دم زدم ز کدام عبا
که عبای تو به عدو رسید
تو چه گفته ایی به عدوی خود
که به سینه ما دو بدن درید
نه سرت به تن نه تنت به سر
نه عمامه ایی و نه جامه ایی
که به شانه ی نوک ناخنش
لب تشنه موی تو را کشید
بدنت چه شد کفنت چه شد
تو بگو که پیراهنت چه شد
تو غریب بی وطنی مگر
وطنت چه شد وطنت چه شد
#محرم ۹۹
https://eitaa.com/emame3vom/28478
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔻
haftegi99.4.26.3.mp3
12.6M
جلسههفتگیمورخ۱۳۹۹/۰۴/۲۶
جلسه مخصوص خادمین هیئت
زمینه|اگرم عجل ندهد امان به
بانوای|کربلاییمصطفیمروانی
.
#روضه و توسل به باب الحوائج حضرت عباس علیه السلام اجرا شده شب تاسوعا محرم ۹۸ به نفسِ حاج سید محمد جوادی •✾•
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
تویی که شیر خداوندِ اکبری عباس
تو دستُ بازوی شمشیرِ حیدری عباس
*اگه کار داری امشب هر جا صدا منو میشنوی عباسشُ با همه وجودت بگو ..یه سال صبر کردی تا شبِ عاشورا بیاد .. رفیق از ارمنیِ جا نمونی .. ان شاءالله بریم علقمه ، ان شاءالله آقامون نگاه کنه ان شاءالله قیامت بگن اینا غلام عباسن ان شاءالله مارو به اسم عباس صدا بزنن ..*
حسین را همه جا سیدی صدا کردی
مگر نه اینکه تو او را برادری عباس
نبی ست شهر علومُ درش علی آری
تو شهر خونِ خداوند را دری عباس
به دست هایِ اباالفضلی ات قسم آقا
*خوشبحالِ اون دلی که اسم اباالفضل میاد میلرزه .. هنوز روضه نگفته داد میزنه ؛ بابا قیامت این دستای قلم شده میخواد دست بگیره .. ان شاءالله دستش بیاد تو دستت .. بگه یادته دنیا برای من داد میزدی .. نبودی علقمه چجوری به من خندیدن همچین که از روی اسب افتادم لشکر شادی کرد گفتن دیگه کار حسین تمومه عباس زمین خورد .. رفقا ؛ آقایِ ما خیلی مظلوم کشته شده کم نذارید .. اباالفضل ..*
به دست هایِ اباالفضلی ات قسم آقا
که تو همیشه اباالفضل پروری عباس
چگونه با چه زبان منقبت سرات شوم؟
حسین گفت که عباسِ من فدات شوم
به خُلق احمدِ مختار بر تو مینازد
به رزم حیدر کرار بر تو مینازد
غلط نگفته ام این نکته را اگر گویم
که ذاتِ خالق دانا برتو مینازد
فقط نه دوست به رزم تو آفرین گوید
که خصم در صف پیکار بر تو مینازد
*دستتُ بیار بالا بگو دستمُ بگیر اباالفضل نذار منو از تو جدا کنن .. خیلیا میخوان یه کاری کنن من دیگه عباس نگم .. خیلیا میخوان منو از تو جدا کنن ..
امشب همه اباالفضلی ها رو مهمان کن .. ان شاءالله همین امشب امضا کنه بریم علقمه ..
اومد نزدیکِ خیمه ها هی صداشُ بالا میبره ، هرچی صداش بالاتر میره تو خیمه اباالفضل سرش پایین میره .. (بعضیا فهمیدن من چیو میگم) گفتن عباس ، شمر برات امان نامه آورده ..
@emame3vom
عباسم هی خجالت میکشه سرشُ پایین میندازه .. میگه جلو آقام آبروم رفت .. بعد یه عمری بگو سیدی یکی اینجوری بیاد آبروتو ببره خرابت کنه .. ابیعبدالله دست روی شونش گذاشت گفت پاشو گفت آقا معلومه این کیه معلومه چیکار داره گفت عباس شدی دوست و دشمن صدات کرد جواب بدی .. اومد آروم آروم از یه گوشۀ خیمه بیرون بره ، (فدا اون چشمایی که امشب برای اون چشم تیر خورده داره اشک میریزه .. ان شالله قیامت اشک نمیریزه .. نکنه امشب ، شبِ تاسوعا آروم باشی ..) بجه ها آروم آروم راه افتادن ، سکینه آروم آروم راه افتاد گوشه خیمه رو بالا زد ، دید امان نامه رو داد دست عمو اما این عموی عالمه .. دیدن امان نامه رو ریز ریز کرد .. گفت من امان نامه داشته باشم ،حسین بی امان باشه .. من امان نامه داشته باشم فردا دستا زینبُ با طناب ببندن ..*
ــــــــــــــــــ
#سید_محمد_جوادی
#روضه_حضرت_ابوالفضل_علیه_السلام
#شب_نهم_محرم
#تاسوعا
#ویژه_ایام_محرم
👇