eitaa logo
امام حسین ع
21.8هزار دنبال‌کننده
413 عکس
2.1هزار ویدیو
2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. 📋 *بخش سوم صوت* (س) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ نمیگم از غصه‌هام نمیگم از شهر شام دلم نمیاد که تو دلت بگیره برام اصلا لباسم پاره نیست رخت تنم ابریشمه اصلا کسی ما رو نزد گوشواره‌هامم پیشمه غصه نخور حال رقیه عالیه جای تو هم کنارمون توی خرابه خالیه تاج سرم، غصه نخور بخاطرم شکسته نیست بال و پرم یکی اومد روبه روم یه سیلی زد باز به روم میخواست که این لحظه رو رو نِی ببینه عموم ببینه عموم هر لحظه پای نیزه‌ها زخمی شده احساس من خون گریه کرده روی نِی چشم عمو عباس من نیزه‌ی بد، حسرت آغوش منو خوونه دل عموم که دید، پارگی گوشِ منو خونه دلش منو میزد مقابلش همون که بوده قاتلش کو تَنِ تو؟! بگو چیشد پیکرِ تو؟! بوی تنور و بوی نون میوزه از رو سر تو ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .👇
3. سید مهدی رضایی.mp3
8.22M
( عج ) هرگز گمان مبر که ز یاد تو غافلم بنشستم ار خموش خدا داند و دلم مایل به وصل گل نبوَد هیچ بلبلی اندازه ای كه من به وصال تو مایلم گر جان به راه هجر ندادم مرا ببخش بد كرده ام ولی به بدِ خویش قائلم شاعر : اگر چه لاله دلی داغدار دارم من زداغ عشق تو برجان شرار دارم من توئی بهشت من تا تو با منی ای دوست دگر به روضه ی رضوان چکار دارم من ؟ بهار را به چمن واگذار کز یادت همیشه دسترسی بربهاردارم من به پیشگاه تو ، چون میخرم شرمِ حضور رخی عرق زده و شرمسار دارم من ز آستانه ی قدست بگو نرانندم کجا روم ؟ چه کنم با توکار دارم من دل شب است و مسافرم از سفر رسیده به جای سوقات برایم آورد ، سرِ بریده به شام تارم سحر خوش آمد پدر خوش آمد پدر خوش آمد رسیده بابا ، شبِ وصالم ، شبِ وصالم ، بگو به عمّه ، کند حلالم ، کند حلالم به شام تارم سحر خوش آمد پدر خوش آمد پدر خوش آمد یک امشب ، تا سحر مهمونِ من باش که من امید فردایی ندارم نگاهش را بگو برگیرد این ماه یتیمم من ، تماشایی ندارم .
. کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ سردَرِ هیئتا بیرقِ یا حیدره پرچمِ یا حسین از همه بالاتره بایدم بترسه دشمن از، برپایی مجلس عزا تا خدا خدایی میکنه، تعطیل نمیشه روضه‌ها با این که عمریه هرسال از، سیل طعنه‌ها دلگیریم شفای مردم دنیا رو، از امام حسین میگیریم «حسین، مَنْ اِسْمُهُ دَوآءٌ وَ ذِكْرُهُ شِفاءٌ وَ ذِكْرُهُ شِفاءٌ» روضه‌ها سنگره، اشک ما میشه جهاد مردِ جنگ مرد جنگ، توی این میدون بیاد گریه‌ای که شد سلاح ما، جزء واجبات عینیه فاتح نبرد با ستم، اون کسیه که حسینیه تا وقتی زیر عَلَم باشیم، شیعه‌ی مجاهد هستیم دل و به دریا زدیم چون که، به اسم حسین دل بستیم «حسین مَنْ اِسْمُهُ دَوآءٌ وَ ذِكْرُهُ شِفاءٌ وَ ذِكْرُهُ شِفاءٌ» تا اَبَد این عَلَم، روی دوشِ نوکراست جاده‌ی نوکری، منتهی به کربلاست کربلا مسیر تازه‌ای، تا خدا به ما نشون میده جون میگیره رزمنده‌ای که، به پای حسین جون میده شیبه مُسلم جُون و حُر، شبیه حَنظَله و عابس اگه مطیع ولی باشیم، به ما میگن شیعه‌ی خالص «حسین من اسمه دواء و ذکره شفاء و ذکره شفاء» ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ .
. نمی دانم گناهم چیست، اما کم گناهی نیست که امسال اربعین ما را به آن درگاه، راهی نیست همیشه کاسه خیل گدایان پرنخواهد شد چه باید کرد؟ باید ساخت، چون گاهی، نگاهی نیست برایم "بُعد منزل نیست..." می خوانند و می دانم نصیب و قسمت جاماندگان جز روسیاهی نیست اگر چه بال و پر دارم، ندارم رخصت پرواز که حالم بهتر از حال کبوتر های چاهی نیست به یاد خاطرات سالهای پیشم و با من به جز حسرت متاعی نیست، جز گریه سلاحی نیست عمود یک هزار و سیصد و هشتاد و چندم بود؟ که دیدم گریه کردن یا نکردن، دلبخواهی نیست ... به دور از کربلا هم زائرت هستیم، آقا جان به غیر از سایه لطف تو ما را سرپناهی نیست شاعر: .
. 📋 کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ اگه اینهمه ترسیده، مادرِ دیگه اگه اینهمه رنجیده، مادرِ دیگه خواب دومادیت و دیده، مادرِ دیگه اگه دلواپسی داره، مادرِ دیگه داره از غصه می‌باره، مادرِ دیگه می‌زنه زُل به گهواره، مادرِ دیگه پیش خیمه مادرت ایستاده از نفس افتاده چشماش خیسه می‌بینه میدون‌ و هوای پُر خون‌ و «لالایی گلِ پونه قنداقه‌ت پُر خونه» اگه رباب پُر از درده، مادرِ دیگه اگه دیر کردی غَش کرده، مادرِ دیگه دورِ حرم رو می‌گَرده، مادرِ دیگه اگه بیاد تود مِیدونم، مادرِ دیگه چی بگم من نمی‌دونم، مادرِ دیگه گلوت و گفت بپوشونم، مادرِ دیگه تا کی باید برم رو برگردم حرم گُم کردم پشتِ خیمه تشییع شیرخواره چقده غم داره «لالایی گلِ پونه قنداقه‌ت پُر خونه» اگه خیلی پریشونه، مادرِ دیگه سَرِ خاک تو حیرونه، مادرِ دیگه داره لالایی میخونه، مادرِ دیگه اگه گلوش پُر از زخمه، مادرِ دیگه میگه حرمله بی‌رحمه، مادرِ دیگه حالش و عمه می‌فهمه، مادرِ دیگه من قربونِ عطش امروزت گریه‌ی جانسوزت من قربونِ صورت مظلومت قربونِ حُلقومت «لالایی گلِ پونه قنداقه‌ت پُر خونه» ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ 👇
. 📋 (ع) کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ نای بستنِ چشات و نداری با چشای باز داری خواب می‌بینی من دارم توو گریه‌هام غرق می‌شم تو می‌خندی اشکام و آب می‌بینی یادته قصه‌شون و گفته بودم اون شبی که ما بودیم و جبرئیل حالا اینجا زیر گنبد کبود من مثِ هاجرم و تو اسماعیل همیشه قصه‌ی اونا روضه بود من می‌فهمیدم که هاجر چی کشید ولی آخرش لبای تشنه‌شون به بهشتِ خنکِ چشمه رسید یعنی قصه‌ی ما هم اون‌طوریه؟! یعنی آخرش تو هم آب می‌خوری؟! یعنی میشه ببینم مثل قدیم داری رو دست بابا تاب می‌خوری؟! بیا آرزوهام و باهم بازی کنیم یه کم از تشنگی‌مون فرار کنیم به عموت بگیم بیاد کمک کُنه مَشکا رو رو ناقه‌مون سوار کنیم مثلاً توو اولین تولدت داری بیشتر شبیه بابا میشی آخ که اون لحظه برات غش می‌کنم دست بابا رو می‌گیری پا میشی مثلاً یه سال گذشته از عطش یه نگاه به من و بابا می‌کنی که داریم بهت می‌گیم بگو علی یاعلی میگی زبون وا می‌کنی عزیزم من چشام آب نمی‌خوره به تو یک قطره سرابم برسه می‌دونم که آخرش تشنه میری اگه حتی به تو آبم برسه یه صدای مهربون می‌گه رباب! عمه اومده منو بیدار کنه می‌گه بچه‌تو بده دست باباش نمی‌دونم که می‌خواد چی‌کار کنه اگه یک بار دیگه بشه خدا تو رو به آغوش من هدیه کنه جوری لالایی می خونم واسه تو که خود حَرمَله هم گریه کُنه رفتی و تا آخر عمر می‌بَرم روی دوشم بارِ اشک و گریه رو حرمله تو رو با تیر زد و حالا با کمونش میزنه رقیه رو *شاعر: ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ .👇
. 📋 کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دوباره نیمه‌ی راه و دوباره نام حسن دوباره دست کریم عَلَی الدَّوام حسن جون میگیرم تا میخونم منم غلام حسن با یادت آرومه قلب بی‌قرارم من غیر از عشق تو دلخوشی ندارم من بی‌تو خدا میدونه دلخونم تا آخرش پات میمونم یه گوشه چشمت درمونم آقا جونم «حسن آقا جونم، حسن آقا جونم » بزن دوباره به لشکر تو فاتح جَمَلی رجز بخون برا دشمن بگو اَنَا بنُ العَلی ماشاءالله مثل حیدر امیر بی‌بدلی می‌لرزه دشمن با خشم توو نگاهت توو میدون سرهاشون میشه فرش راهت ای جانم حسن بازم توو میدونه تو معرکه می‌تازونه سپاه دشمن حیرونه سرگردونه «حسن آقا جونم، حسن آقا جونم» یه شب دیدم توی خوابم مدینه بردی من و دیدم چه پرچم سبزی رو گنبدت زدن و پا ایوونت میدیدم من یه عده سینه‌زن و تا چشمام محو اون گنبد طلا شد پای سقاخونه‌ت حاجتم روا شد توو صحنت یه روشن‌دلی بینا شد بساط گریه برپا شد سر لباس دعوا شد باز غوغا شد ای جانم حسن بازم توو میدونه تو معرکه می‌تازونه سپاه دشمن حیرونه سرگردونه «حسن آقا جونم، حسن آقا جونم» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 👇