eitaa logo
امام حسین ع
18.2هزار دنبال‌کننده
397 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. با هیزمِ آن طایفه ی چون نمرود میسوخت حریم وحی در آتش و دود آه ای أمَة الله مگر خانه ی تو مصداق "بیوتٍ أذِنَ الله" نبود؟ در ذهن زمانه روضه ای ناب گذاشت صد داغ در این سینه ی بی تاب گذاشت قبل از سفر شبانه اش چندین بار بالای سر حسین خود آب گذاشت در میزد و با دست نه، با پا میزد با نیت سیلی، آستین تا میزد قبل از درِ خانه، مرد هیزم در دست آتش به دل زینب کبری میزد مسعود یوسف پور ........... ■ رباعی شهادت یک شهر حسینیه و منبر کوچه ناموس خدا شکسته شد در کوچه یک عمر حسن سرود در هر کابوس یک مرد غریبه...وای مادر...کوچه! احمد حیدری ............. با گدای درت چه خوش رویی تو به من که برو نمی گویی روضه تا آمدم گناهم رفت از در خانه ات نخواهم رفت https://eitaa.com/emame3vom/53938 .
. پیشکش به محضر حضرت صدیقه سلام الله علیها هرچند درک فاطمه برتر ز فهم ماست در حشر از عذاب خدا شیعه اش رهاست روشن ترین تجلی دنیایی دعاست وقتی که کعبه دامنش از دست ما جداست زهرا به جای ما به دعا ایستاده است توحید نام دیگر این خانواده است آن کس که قدر او زده تقدیر را ورق خیرش همیشه حایل «من شر ما خلق» با هر نماز نافله اش می‌دمد شفق از نور آمده است و بنی آدم از علق بالاترین ستاره‌ی افلاک فاطمه است رکن نخست و محور لولاک فاطمه است زهرا نبود سوره‌ی کوثر نداشتیم نوری میان ظلمت محشر نداشتیم حیدر نداشتیم و پیمبر نداشتیم در آفرینش اسوه‌ی مادر نداشتیم با اینکه نیست ذات خداوند را بدل زهرا دلیل خلق جهان بود از ازل قرآن ناطق است ولی در حجاب راز «حتی تورمت قدماها» ست در نماز پیچیده در قنوت شبش ناز با نیاز دستش فقط به سمت خدا می‌شود دراز وقتی غذای خانه‌ی او دیر می‌شود صد سفره از بهشت سرازیر می‌شود هم شأن شانه های بلندش فلک نبود در مالکیت فدکش نیز شک نبود ای قوم این که پاسخ نان و نمک نبود مزد دعای خیر هجوم و کتک نبود با نیت کمک به عزاداری اش روید هیزم نه! با گلاب به دلداری اش روید .‌..........____________________________ .
. پسرم گفت علی و پدرم گفت علی مادرم یکسره از پشت سرم گفت علی حکم کامل شدنم بود که یک نیمه ی من؛ گفت یا فاطمه نیم دگرم گفت علی یاعلی گشت عصای پدرم طوری که؛ وقت برخاستن از جا پسرم گفت علی نَفْس را ازدرِ تهدید به راه آوردم دید ازجان خودم می گذرم، گفت علی شد کریم دوجهان بین خدایان کَرَم حسن از بسکه به هنگام کَرَم گفت علی می توانست که صرف خط وابرو بشود ای بنازم به خودم چون هنرم گفت علی مانده بودم چه کسی را به نجف سجده کنم که خداوند خود ازسمت حرم گفت علی .
ݥــــَـــجݩــۅݩ أݪـځـــــُـــښینٍْ؏_۲۰۲۱_۱۰_۱۱_۱۳_۵۹_۳۸_۸۷۵.mp3
4.34M
💠 من همینم ساده ساده 💠 بی مرامم اما دلداده 🎙کربلایی حمید علیمی من همینم ساده ساده بی مرامم اما دلداده با تموم رو سیاهی هام بازم آقام منو راه داده من اگرچه که به زنجیرم تو میدونی بی تو میمیرم بی تو و کرب و بلای تو از تموم زندگی سیرم من کجا حرم حسین من کجا کَرَمِ حسین من کجا محرم حسین یا حسین یا حسین **** کاش بِدَم بِت قول مردونه تا بمونم دره این خونه دست بذاری یه روزی آقا بر دل این زاره دیوونه من گدایی که بلد نیستم خوب میدونم بدمو پستم بی سر و پا اما میدونی خاک پای مادرت هستم من کجا روضه ی تو من کجا نوحه ی تو من کجا دره خونه ی تو یا حسین یا حسین **** حتما اربابم نظر داره از دل من خوب خبر داره که دل من عمریه تنگه آرزوی کربلا داره گرچه دل بر هرکسی دادم تو نبردی یک دم از یادم تو گرفتی دستمو وقتی دیدی دارم از پا میفتم من کجا سوز و مَحَن من کجا سینه زدن پیرهن مشکی به تن یا حسین یا حسین
54.mp3
2.63M
🔶دو شاه کلید در زندگی 1⃣ نماز اول وقت 2⃣ توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها سلام الله علیها
Ey Madar Deltangam.mp3
12.49M
🖤 ای مادر دلتنگم 🎙 . ای مادر دلتنگم، هواتو کردم تو روضه باید پِیِت بگردم قد خمت عمر کمت واسه کدوم گریه کنم مادرمی میشه مگه برات آروم گریه کنم تا اون روزی که برات بمیرم شبیه مولا زبون میگیرم وای من و وای من و وای من میخ در و سینه ی زهرای من در وسط کوچه تو را میزدند کاش به جای تو مرا می زدند وای من و وای من و وای من ای مادر ممنونم منو آوردی تو خونه دست حسین سپردی بشین براش پیرهن بدوز که من به پات زار بزنم منم ببر تو قتله گاه میخوام باهات زار بزنم با این امید که براش بمیرم با ناله ی تو زبون میگیرم مگر به کربلا کفن به غیر بوریا نبود مگر حسین تشنه لب عزیز مصطفی نبود وای من و وای من و وای من 🎤 سلام_الله_علیها https://eitaa.com/emame3vom/53943 .
. این روزها مردم تو را بیمار می­بینند حال و هوای خانه­ ام را تار می­بینند آن ها که این مدت نپرسیدند حالت را حالا تو را با خواهش و اصرار می­بینند بدبین­ترین­ها هم خیالش را نمی­کردند روزی تو را بین در و دیوار می­بینند دیوارهای خانه بیش از پیش می­سوزند وقتی تو را سرگرم استغفار می بینند فرزندهایم خیره بر طرز نماز تو در سجده رفتن­هات را دشوار می­بینند هرچیز جز بیماری­ات را تاب می­آرند هی دست بر پهلوی خود نگذار... می­بینند کمتر صدا کن فاطمه، آرام جان من همسایه­ ها از ناله­ ات آزار می­بینند .‌..........____________________________ .
. تا باز شد در، وضع پشت در عوض شد طوری لگد زد، ناله ی مادر عوض شد تا خواند زهرا فضه را در بین آتش از شرم، رنگ چهره ی حیدر عوض شد این صبرِ حیدر، از جهادش نیست کمتر طرز جهاد فاتح خیبر عوض شد از رنگ خون و رنگ خاکستر، نمایِ پا تا سر صدیقه ی اطهر عوض شد کنج عبای مرتضی را بست بر دست تا که مسیر حرکت لشگر عوض شد طوری به بازویش غلافی بی حیا خورد شکل قنوت فاطمه دیگر عوض شد تا قبل از آن، محشر بهشتی بود تنها از بعد آن غم، صحنه ی محشر عوض شد آری تعجب کرد حیدر چون که هر روز می دید رنگِ رَختِ بر بستر عوض شد گهوار محسن که نشد این تخته باشد تابوت، بهر همسر او، درعوض شد در کربلا مسمار شد تیر سه شعبه محسن گلویش با علی اصغر عوض شد محمد جواد شیرازی- فاطمیه ۱۴۰۰✍ .
. ﷽ أبد والله یا زهرا ما ننسی حسینا با همین ویرانه بودن از غمش، شادیم ما از قدیمی های شهر شیون آبادیم ما خاک ما را با سرشک دیده‌ای گل کرده‌اند از نمک پروردگان صبح ایجادیم ما صید او ماندیم اگرچه نیست پاهامان به بند پایبند مهربانی های صیادیم ما هجر طولانی شد و از خاطر دولت سراش چون پر بر باد رفته، رفته از یادیم ما در میان روضه چشم آسمان ما را گرفت بر زمین با اولین اشکی که افتادیم ما گریه ناله، ضجه مویه، صیحه صرخه، لطمه آه اینچنین در عشق بازی خود آزادیم ما اینکه از ما مانده شوق نوکری تا پیری است در طفولیت میان روضه جان دادیم ما پای هر جسمی که بود آنجا به جسمش باز شد خون‌جگر از دست چوب و سنگ و فولادیم ما .
. 🎤 مادر، مادر، مادر، شبی دیگر به کنار من جان بر لب باش مادر چون کبوتر نزنی پَر دو، سه روز دگر با زینب باش مادر بیمارم شده گریه بر تو کارم به شفای تو دل خوش دارم ای همه هست من نروی تو از دست من که دلم توان بی مادری ندارد بی تو زینبت یاوری ندارد ز سکوت تو هویدا ز خموشی تو پیدا می سوزی و می سازی گنجینۀ پر رازی می دانم امشب مادر آماده پروازی گر می روی امشب با خود ببر زینب ⚫️ زینب، زینب، زینب مزن امشب تو دگر به دل مادر آذر من خود در افغانم، پریشانم که شوی تو زفردا بی مادر ای طرفدار من که شدی پرستار من به آخر رسیده کار من خانه دارم زینب گل بی قرارم زینب به خدا که درد مادر دوا ندارد مادرت امید شفا ندارد تو پس از من یگانه بشوی چراغ خانه هم بر علی یاور باش هم بر حسین مادر باش من می روم اما تو همسنگر حیدر باش آسوده حالم کن زینب حلالم کن .👇
. با امام زمان(عج) و روضه حضرت زهرا سلام الله عليها الا كه صاحب عزاي ِ تمام غم هايي دوباره فاطميه آمده، نمي آيي؟ به ما نگاه كن اي ساحل ِ نجات بشر تو را طلب كند اين ديده هاي ِ دريايي كجا سياه به تن كرده اي غريبانه كجا به سينه ي خود مي زني به تنهايي كجا شبيه ِ علي سر به چاه ِ غم بردي كجا شبيه ِ علي روضه ِ خوان ِ زهرايي براي گريه به غم هاي مادرت آقا نه اينكه فكر كنم، مطمئنم اينجايي شنيده ايم كه گفتيد روضه خوان باشيد به روي چشم هر آنچه شما به فرمايي *فرمود:براي مادر ما آه بكشيد،آه* شنيده ايم زمين خورده است مادرتان در آن دمي كه به در خورد ضربه ي پايي ………………………………………… هزار بار شکستند رکن ِ مولا را یکی نگفت چرا می‌زنید زهرا را همین که فاطمه‌اش بر روی زمین افتاد سیاه دید علی روی آسمان‌ها را کسی که شیعه بود، مادرش بود زهرا خدا گواست که کشتند مادر ما را فراق فاطمه بر کشتن علی بس بود روا نبود ببندند دست مولا را هزار مرتبه نفرین بر آن ستمگر كه که کشت حامی تنها امام تنها را :::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::: *اين روزها توي مدينه:* برای مادر سادات گریه منع شده که بهر گریه گرفته‌ است راه صحرا را *يه روز علي ديد فاطمه اش توي ِ بيت الاحزان، كه يه سايه باني درست كرده بود فاطمه بره اونجا بشينه گريه كنه،سايه بان رو هم خراب كردن، تبليغات بر عليه اونها بود به ضرر اونها بود، علي ديد فاطمه اش نيست، گشتن يه نفر گفت:آقا جان دارن از سمت اُحد ميان، علي دويد،ديد صورت حسنين از شدت آفتاب سوخته، مادر داره ميآد، زير بغل هاي مادرشون رو گرفتن، قدم قدم،هر يه قدم فاطمه يه آه ميكشه، خانم جان اُحد رفتيد چه كنيد؟ ميگم. تو راه رفتن كه نميتونه حرف بزنه،آمد خانه رو بستر آرام آرام خوابوندنش،علي جان، سايه بانم رو خراب كردن،رفتن سر ِ قبر عموم حمزه شروع كردم گريه كردن،بچه ها شما چرا اينطوري شديد؟ گفتند:بابا آفتاب خيلي سوزان بود، مادرم زير ِ آفتاب داشت گريه مي كرد، ماجلوي ِ آفتاب ايستاديم مادر اذيت نشه* علی چگونه ببیند بر آن رخ نیلی شرار تابش خورشید و سوز گرما را کنار سایه ي نخلی در آفتاب گریست شب از عناد بریدند نخل خرما را رواست عالمیان جان دهند از این غصه که جای پنجه ي دیو است روی حورا را قسم به سوره ي یاسین و هل ‌اتی «میثم» که پیش چشم علی می‌زدند طاها را *صورتي كه توي ِ آفتاب سوخته باشه حتماً ديديد، ابي عبدالله و امام مجتبي، با مادر آمدند،صورت ِ بچه ها تو آفتاب سوخته شد، يك بار اينجا صورت حسين... يك بار جلوي آفتاب ايستاد،آفتاب به زينب نتابه،يك بارم زينب صدا زد:عزيز ِ دل ِ برادر، علي جان، كشته هاي خودشون رو دفن كردن،بدن ِ امام زمان روي زمين،عريان،پاره پاره،سه روز و دو شب، توي بيابان كربلا،شب ها وحوش مي آمدند،درندگان،چرندگان مي آمدند، هيچ حيواني به هم كار نداشت، همه مي آمدند كنار بدن ِ پاره،پاره،آي رفقا قبل از ما اونها اومدن،سينه زدن،گريه كردن، تا روز سوم بني اسد اومدن ديدن بدن ها روي زمين،خدايا اينها كي هستند؟بدن ها يا به لباس شناخته ميشه يا به سر شناخته ميشه، يا يه آثاري تو انگشت و بدن شناخته ميشه، رسيدن كنار ِ يه بدني كه هزار و نهصد و پنجاه زخم،امام سجاد فرمود:اين بدن ِ حجت ِ خدا حسين ِ...حسين... .
4_5881936984359832590.mp3
8.91M
| ابن مرجانه سرگردان میشود جشن‌ سلام‌الله‌علیها پنج‌شنبه ۱۸آذر۱۴۰۰ | ۵جمادی‌الاول۱۴۴۳ مداح : - ابن مرجانه سرگردان میشود با خطبه ی زینب طوفان میشود روی منبر تا می گوید اسکتو دشمن در لاک خود پنهان میشود میدان در حصار زینب خطبه ذوالفقار زینب لرزید پایه های مسجد این است اقتدار زینب آنچنان با هیبت روی منبر رفته روی منبر گویا خود حیدر رفته فتح شام و کوفه با دو جمله یعنی در حقیقت زینب فتح خیبر رفته جانم زینب خطبه را طوری کوبنده خوانده است زنگ محمل ها از حرکت مانده است ثابت شد بر سرلشگر های یزید دنیا سرباز و زینب فرمانده است زینب محشره در محشر زینب یک تنه یک لشکر الحق دل و جرأت دارد زینب یادگار حیدر از کلام زینب در و زر میریزد در به سرداران با جگر میریزد یک اشاره میکرد همه میفهمیدن کاخ آن ملعون با یک تشر میریزد جانم زینب .
. از لاله زار توحید آتش زبانه می‌زد گل گشته بود پرپر، بلبل ترانه می‌زد در گلشن ولایت، یک نوشکفته گل بود گر می‌گذاشت گلچین، آن گل جوانه می‌زد من ایستاده بودم دیدم که مادرم را دشمن گهی به کوچه، گاهی به خانه می‌زد گاهی به پشت و پهلو گاهی به دست و بازو گاهی به چشم و صورت گاهی به شانه می‌زد گردیده بود قنفذ هم‌دست با مغیره او با غلاف شمشیر این تازیانه می‌زد وقتی که باغ می‌سوخت، صیاد بی مروت مرغ شکسته پر را در آشیانه می‌زد با چشم خویش دیدم جان دادن پدر را از ناله‌ای که مادر در آستانه می‌زد این روزها که می‌دید موی مرا پریشان با اشک دیده می‌شست با دست، شانه می‌زد هنگام شرح این غم، از قلب زار «میثم» مانند خانه ما آتش زبانه می‌زد .
. تویی بانوی قلب من نفس هامی،کس وکارم تموم دین و دنیـامی نده با اشکت.... آزارم نمی خواد پاشی از بستر می دونم که پریشونی می دونم پیش پایِ من می خوای پاشی ...نمی تونی یه کم ای راحت جونم با درد و غم مدارا کن بازم با دستایِ خسته ات گره از مشکلم وا کن گُلم با هر نفس از درد رو پییشونت عرق کرده خبر دارم چه دردایی تنت رو بی رمق کرده اَنا الحیدر ... اَنَاالمظلوم وَ انتَ الامّیِ الباکین اَنا الحَق ... و اَنا القرآن و انتِ الامّیَ الیاسین تو رو جون عزیزانت نپوشون روتو از حیدرم مگه زن می گیره روشو جلویِ چشمایِ همسر چرا نیلی شدی یاسم؟ چرا گوشت شده پاره؟؟ بگو که چی شده آخه عزیزم لنگِ گوشواره؟! بگو آخه تو اون کوچه حسن چی دیده؟ که تو تب می گه نامرد... نزن ، محکم چه کابوسیه این ، هر شب؟! شبا تا صب می چرخی از این پهلو به اون پهلوت چه بدجوری ورم کرده عزیزم صورت و بازوت اَنا الحیدر ... اَنَاالمظلوم وَ انتَ الامّیِ الباکین اَنا الحَق ... و اَنا القرآن و انتِ الامّیَ الیاسین پیش چشمم چرا اینقد میری زهرای من از هوش می ترسم با همین طوفان بشه نورِ خونه اَم خاموش بمیرم رو در خونه رد خونبارِ دستاته که زینب بعد تو هر روز بهش زل می زنه ....ماته داری واسه حسینت هِی سفارش می کنی هرشب میگی یه کاسه، پُـر...آب و بزار بالا سرش ... زینب به زینب پنهونی... امشب چی دادی از تو صندوقچَت ؟ که هی می سوزه و میگه بمیــره، خواهرت واسَت اَنا الحیدر ... اَنَاالمظلوم وَ انتَ الامّیِ الباکین اَنا الحَق ... و اَنا القرآن و انتِ الامّیَ الیاسین خجالت می کشم...موندی میونِ دود و خاکستر نشد کاری کنم آخر ... که محکم وا نشه اون در هنوزم رویِ دستاسه ردِ تاولهای دستات هنوز از گندم خونه اَت می دی روزی به موجودات قرار بوده که برداریم قدم ها رو کنار هم خدا میدونه اصلاً تو نزاشتی واسه حیدر...کم سه ماه تویِ این خونه شکسته تر میشی هر روز شدی پاسوزِ من ... زهرا باید جبران کنم یک روز اَنا الحیدر ... اَنَاالمظلوم وَ انتَ الامّیِ الباکین اَنا الحَق ... و اَنا القرآن و انتِ الامّیَ الیاسین https://eitaa.com/emame3vom/53952 .👇👇
امام حسین ع
. #زمزمه #فاطمیه #زبانحال_امیرالمؤمنین_با #حضرت_فاطمه_سلام_الله_علیها تویی بانوی قلب من نفس هامی
👆 ‍ سلام‌الله‌علیها سپیده زد شب تارم/ بگو خوابم یا بیدارم تو بابامی مگه می‌شه/ چشامو از تو بردارم می‌خوام پاشم جلوت اما/ دیگه نایی به جسمم نیست تو رو واضح نمی‌بینم/ آخه سویی به چشمم نیست چشام خیسه لبام خشكه الان چندروزه تب دارم سه روزه من سر گشنه روپای عمه می‌ذارم با سن کم از این دنیا تو رو خیلی طلبکارم غريب آقا غريب آقا می‌دونستم می‌آی امشب برای خاطر زینب ببین دوتایی می‌سوزیم تو از آتیش و من از تب دلم می‌خواست بیام پیشت منو اینجا نمی‌دیدی همه گفتن سفر بودی چرا بوی تنور می‌دی چه بابایی چه موهایی پر از خاكستر و خونه نخور غصه باباجونم موی من هم پریشونه یه شب از ناقه افتادم هنوز عمه نمی‌دونه غريب آقا غريب آقا بدون دخترت رفتی/ چجوری تو دلت اومد تو رو هر بار صدا كردم/ جای تو قاتلت اومد چشای تو پر از خونه/ چشای من شده بسته نمی‌دونم روی گونم/ دیگه جای كدوم دسته می‌دیدی از سر نیزه سر زینب چی آوردن یكی از ما كه می‌افتاد همه باهم زمین خوردن نپرس از چادرم بابا كه هرچی داشتمو بردن غريب آقا غريب آقا نمی‌بینم درست روتو/ آخه چشمای من تاره خونی كه رفته از پاهام/ هنوز رو خاك بازاره رباب از توی اون بازار/ داره به سینه می‌كوبه چه چاكی خورده رو لب‌هات/ می‌دونم كار اون چوبه همه چیزایی كه دیدم همش واسم عذاب بوده تویی قاری قرآنی كه تو بزم شراب بوده می‌دونی آستین پاره برای من حجاب بوده غريب آقا غريب آقا «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» 👇
. گرگیج ؛ یعنی کسی که گرگ صفت است و گیج و حلال زاده بودنش هم به نص صریح حدیث پیامبر(طبق کتب اهل سنت) محلِ تردید است، بر همگان معلوم شد. باید با و گرگیج صفتانی که علی رغم مدارای جامعه ی شیعی، افراط گری میکنند ، بصورت علنی و صریح و سریع برخورد شود.
امام حسین ع
. #سبک_زندگی گرگیج ؛ یعنی کسی که گرگ صفت است و گیج و حلال زاده بودنش هم به نص صریح حدیث پیامبر(طبق ک
. بند اول: منی که از تولدم با ذکرِ لعن بزرگ شدم توی تموم لحظه هام محاله ترک این مرام نمیشه شام من سحر اگه نگم لعنِ عمر لعنو میگم نفس باشه میگم تا عقده هام واشه همه عشق و همه شورم امیدم، اینه که، مرهمِ قلب زهرا شه به عمر تا ابد لعنت به عمر بی عدد لعنت به همون بی پدری که غدیرو کرده رد لعنت به عمر تا ابد لعنت 🌸🌸🌸🌸🌸 بند دوم: وقتی که دنیا اومدم با حبِّ مولا اومدم مادر میون خنده هاش تربت رو کامِ من گذاش گفت درِ گوشِ من پدر سیصد و ده لعنِ عمر قد کشیدم بشم نوکر واسه حیدر بدم من سر سُنّیا بدونن اینو تو رگام، جاریه، بغضه از دشمنِ حیدر علی مولا علی سرور علی شاهه علی رهبر برائت از عدوی توس نشون از پاکیِ مادر علی مولا علی مولا 🌸🌸🌸🌸🌸 بند سوم: یه عمره مال علی ام پیروِ آل علی ام نون شبم شده علی ذکر لبم شده علی جار میزنم مادری ام جار میزنم حیدری ام علی دنیامو عقبامه علی سلطانو آقامه علی عشقمه به عشقش صد و ده، بار میگم، که علی شاه و مولامه علیه عروة الوثقی علیه آیة العظمی کور بشه چشم دشمن هاش علیه بر شیعه بابا علی مولا علی مولا 🌸🌸🌸🌸🌸 بند چهارم: لعن عمر مقدسه نشونِ ذاتِ اقدسه اگرچه بَرْکت باهاشه باید برا مهدی باشه نیتِ هر عمر کُشون ظهور صاحب الزمون باید که منتظر باشیم به حبّ او مصفا شیم یه جوری که بشه باید برای، دیدنش، همیشه ما مهیا شیم مهدی سلطانه و شاهه سمتِ پرودگار راهه هر کی که توی این دنیا عُمَری شده گمراهه العجل بقیة الله .
. در جواب گرگیج حرامزاده ی ملعون ام سلمه رضی الله عنها نقل می‌کند که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به امیرالمومنین علیه السلام می‌فرمود: یا علی، شما را دشمن نمی‌دارد مگر ۳ شخص، فرزند زنا، منافق، و کسی که مادرش در حیض به او حامله شده باشد! 📚 بحارالانوار ج۲۷ ص۱۵۱ گرگیج که مشکلش فقط از ذات است مانند حمار انکر الاصوات است بی شک به یقین هرزگیِ مادر او از روی خطابه های او اثبات است ✍ .
امام حسین ع
. #سبک_زندگی گرگیج ؛ یعنی کسی که گرگ صفت است و گیج و حلال زاده بودنش هم به نص صریح حدیث پیامبر(طبق ک
. بسم الله الرحمن الرحیم انا لله و انا الیه راجعون بدینوسیله توهین و جسارت وقیحانه گرگیج ناصبی به ساحت مقدس اهل بیت علیهم السلام را به شدت محکوم می کنيم. آیا غیرتمندی هست که این سخنان را محکوم کند؟! این جسارت به مقدسات شیعه باید پاسخ محکمی داده شود. ‼️کمپین محاکمه مولوی هتاک و ناصبی (گرگیج) در خبرگذاری فارس ؛ لطفا ابتدا خودتان حمایت و سپس منتشر کنید تا بقیه هم حمایت کنند!👇 https://farsnews.ir/my/c/107724 اللهم عجل لولیک الفرج این مولوی اهل سنت قبلا هم با انکار غصب فدک و انکارِ شهادت حضرت زهرا، حقد و کینه ی خود را نشان دادا بود.😭 .