eitaa logo
امام حسین ع
20.2هزار دنبال‌کننده
403 عکس
2هزار ویدیو
2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
السلام علیک یا علی‌بن‌موسی‌الرضا کنار پنجره‌فولاد، گریه مغتنم است در این حریم برای تو گریه محترم است جهان ساده من: گریه وصال و فراق تمامی دو جهان، گوشه همین حرم است شروع مرگ، زمان جداشدن از تو به پای عشق تو مردن، حیات دم به دم است چه دورم از تو... خدایا چه دیر فهمیدم! تو در کنار من و سرنوشت من عدم است تو را در آینه‌هایم نشد نشان بدهم چقدر ساحت این شعر کوچک است و کم است... برای جستن دُرّ حدیث سلسله‌تان زمان به حال رکوع است و پشت عرش، خم است... حدیت گفتی، حقا چه اتفاق افتاد به حکم «الا»‌یت، پرده از نفاق افتاد اگرچه«اشهد ان لا»‌ی‌شان پر از مد بود و از خلوص چه‌ها بر جبین‌شان رد بود نفاق و کفر به حکم تو راه‌شان سد شد مسیر کوی ولا غرق رفت و آمد شد سرودی «اشهد ان‌لا‌اله‌الله» ولایت تو نشان داد راه را از چاه به«لا اله»، اذان را دوباره جان دادی برائت از همه‌ی کفر را نشان دادی «بشرطها»‌ی شما راه را به ما فهماند حضور منتشر ماه را به ما فهماند به«لا اله» رسیدیم و نفی غیر شما به بارگاه ولا، حصن محکم «الا» به حصن محکم خود راه داده‌ای ما را به زیر پرچم خود راه داده‌ای ما را حدیث گفتی و از حکمتت جهان پر شد کنار دریایت، هرصدف پر از دُر شد حدیث سلسله، تفسیر ناب توحید است تجلیات ولایت به قاب خورشید است به سمت جاده توحید می‌برد ما را به سوی خانه خورشید می‌برد ما را کلیم‌وار به طور تبسم آمده‌ایم به شوق «و رضی‌الله عنهم» آمده‌ایم زیارت تو شبیه عروج تا عرش است حریم تو ملکوت است؟ فرش یا عرش است؟ عروج عرش‌نشینان، هبوط در حرمت مقام سلطانی، خوشه‌چینی از کرمت به لطف نور تو هر ظلمتی سحر گردد گناه‌کار بیاید فرشته برگردد به اشتیاق نگاه تو زائرت شده‌ام همین بسم که بگویی که شاعرت شده‌ام تو قول داده‌ای ای مهربان- که هم‌نفسی- سه‌جا به داد دل شیعیان خود برسی سه‌جا؟ نه در همه‌جا لطف تو کنار من است تو آن امام رئوفی که بی‌قرار من است... قیامتی است حضور تو در کنار من و... به احتضار منی شمع بی‌قرار من و... .
. امام هشتم (ع) و ماجرای تشییع جنازه موسي بن سيار كه از ياران عليه السلام است ،‌مي‌گويد : « ‌روزي همراه ايشان بودم همين كه نزديك ديوارهاي طوس رسيديم صداي ناله و گريه‌اي را شنيدم . من به جست و جوي آن رفتم . ناگاه ديدم جنازه‌اي را مي آورند در اين حال حضرت از مركب پياده شده و به طرف جنازه آمدند و آنرا بلند كردند و چنان به آن جنازه چسبيدند، همچون بچه‌اي كه به مادرش مي‌چسبد آنگاه رو به من نموده فرمودند : « هر كس جنازه‌اي از دوستان ما را تشييع كند، مثل روزي كه از مادر متولد شده، گناهانش پاك مي‌شود » وقتي جنازه كنار قبر گذاشته شد، حضرت كنار ميت نشسته و دست مبارك خود را روي سينه‌ي او گذاشتند و فرمودند :« فلاني ! تو را بشارت مي‌دهم كه بعد از اين ديگر ناراحتي نخواهي ديد .» (1) عرض كردم : فدايت شوم، مگر اين مرد را مي‌شناسيد، در حاليكه اينجا سرزميني است كه تا كنون در آن گام ننهاده‌ايد امام عليه السلام فرمود: موسي ! مگر نمي داني كه اعمال شيعيان ما هر صبح و شام بر ما عرضه مي‌شود. اين چنين است كه امامان عليهم السلام از احوال ما آگاهند و لذا هر حاجتمندي كه رو به سوي آنان مي‌كند، مورد توجه قرار مي‌گيرد و حاجتش به نحو شايسته‌اي برآورده مي‌گردد. .
4734_1562167267.mp3
4.3M
کربلایی محمد علی کریمخانی آمدم ای شاه پناهم بده.... ولادت امام رضا (ع)
8. صوتی.mp3
3.78M
( علیه السلام ) از عشقِ رضا نام و نشانی دارم در روز جزا خط امانی دارم تو قیامت هم دست منو میگیره از بس که امام مهربانی دارم من که عمرم رو تو حرمت سر کردم از غیر تو چیزی طلبم ، نامردم با دست تهی اومدنم عیبی نیست حیف است که با دست تهی برگردم تو رئوفی وپادشاه دنیایی یه نگاهت میکنه کار مسیحایی .. مثل تو هیشکی مهربون ندیدم من یا امام رضا خدایی خیلی آقایی ما مریض عشقیم و شفا میخواهیم محتاج عطائیم و عطا میخواهیم هم محرم و هم اربعین نزدیکه از امام رضا یه کربلا میخواهیم عاشق همیشه منتظرِ پابوسه با ضریحِ مشهد و الرضا مانوسه امسال دوباره کربلام رو میگیرم وقتی که میرم زیارت مخصوصه توی این قلبم من شوق حرم دارم عکس ایون طلارو برابرم دارم کربلا میخام با پنجره ی فولاد من گدای توام و امید کرم دارم بدبخت کسی که از حرم محرومه خوشبخت کسی که تو حرم آرومه میلاد رئوف اهلبیت امشب تبریک میگم به حضرت معصومه در خواب نباشی که سحر نزدیکه برگشتن یارم از سفر نزدیکه شاید که خدا عیدی ما رو دادو دیدی که ظهورش چقدر نزدیکه ؟ توی رویاهام من لسانتو دیدم روز رجعت شد و من جمالتو دیدم خواب دیدم آقا برگشتی تو با مهدی چهره ی زیبای بی مثالتو دیدم ...
. 🏷خواب راحت ندارم 🎤 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ خواب راحت ندارم استراحت ندارم مردم از اشتیاقت دیگه طاقت ندارم خبر داری یک سال و نیمه حرم رو ندیدم خبر داری دور از حرم چه عذابی کشیدم حالا فهمیدم دنیای بی تو یعنی جهنم خدا شاهده سالو زندم برای محرم نمیدونم چجوری زندم منو میکشه این صبوری تو رو دارم فقط تو دنیا امتحانم نکن با دوری عشق تو شد ملاکم از فراغت هلاکم با دل و جون نوشتم اسمتو رو پلاکم میون تب عشقت اقا مثل عابسم کن گذشتم رو به روم نیارو بیا خالصم کن توی زندگیم بی رقیب بهترین اتفاقی این عشق تو اه تنها توئه دنیا میمونه باقی حسابت از بقیه جداست پای تو ام تا روز وفات زندگیمو بدم باز کمه در عوض همه خوبیات عقده مونده تو سینم یعنی امسال میبینم تو مسیر بهشتم راهی اربعینم چشامو میبندم خیال میکنم رو به روتم میگم ربنا آتنا کربلا تو قنوتم میشم زائرت با همین سجده رو مهر تربت شنیدم که رد خور نداره دعا زیر قبت کرب و بلا به شرط حیات شده میام به هر قیمتی تا روز اربعین حسین بده اجل به من مهلتی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔻
کربلایی‌رضا‌نریمانۍ_۲۰۲۲_۰۶_۰۵_۲۱_۱۸_۴۶_۱۱۶.mp3
6.12M
مُردم از اشتیاقت دیگه طاقت ندارم سید رضا نریمانی
. از اینکه در دعواهای زناشویی کُل خانواده زن، طرفدار زن هستند و کُل خانواده مرد، حق را به مرد می دهند و از او دفاع می کنند؛ نتایج زیر را می توان گرفت: 🏷منطق آدمها در دعوای زناشویی کار نمیکنه. 🏷اگر از خانواده داماد یا عروس هستی، خیلی به افکار خودت در اینکه حق با کی هست و حق با کی نیست، مطمئن نباش. 🏷احتمالاً زن و شوهر هر دو مقصرند(هر چند به نسبت های متفاوت، اما خانواده های دو زوج این نسبتها در ذهنشان کم و زیاد می شود و واقعی و درست نیست). 🏷بهترین کار در کمک کردن به زن و شوهر در دعوای زناشویی، طرفداری و حمایت از داماد یا عروستان است نه از فرزند خودتان و یا اینکه لااقل خودتان را کنار بکشید و با سخن و رفتار و گاهی با سکوت های معنادار و حمایت گونه و گوش دادن های تایید آمیز، سیستم زندگی زوج را به هم نریزید. .......‌...................... #پ.ن: یه روز پسر ۱۱ ساله ام با گریه اومد و گفت ؛ صالح منو زده ازش پرسیدم تو چی کار کردی ؟ چون جلوی دوستاش هم بود ، بمن گفت مردم بابا دارن ، منم بابا دارم ، برو جلوشو بگیر و بزنش ... بازم پرسیدم تو چی کارکردی؟ آخرش گفت :صالح داشت با محمد صحبت میکرد، من هم با محمد شوخی کردم، و صالح ناراحت شد و منو زد. گفتم : اونا سه سال از تو بزرگترن و تو پریدی وسط حرفشون و شوخی کردی و باعث ناراحتی اونا شدی، پس مقصر بودی . خلاصه که با احساسی برخورد کردن و حمایت چشم و گوش بسته از خواهر و برادر و فرزند، فقط باعث میشم زندگی افراد بهم بخوره. عدالت باید در همه ی کارهایمان جاری باشد. .
. بارک الله نجمه امشب آفتاب آورده‌ای  وجه ناپیدای حق را بی‌نقاب آورده‌ای  در تراب امشب جمال بوتراب آورده‌ای  یا به دامن احمد ختمی مآب آورده‌ای  از دل دریای رحمت درِّ ناب آورده‌ای  گل به دست خود گرفتی یا گلاب آورده‌ای؟  با جلال آمنه مرآت احمد زاده‌ای  در حقیقت عالم آل محمّد زاده‌ای  ****  این پسر حسن خدا را مظهر است و منظر است  این پسر سر تا به پا، پا تا به سر پیغمبر است  این پسر هم مصطفی هم فاطمه یا حیدر است  تو چو مریم، این پسر عیسای عیسی پرور است  این پسر در هفت دریای ولایت، گوهر است  این پسر قرآن بابا روی دست مادر است  ایـن شـه ملک قـدر فرمانده جیش قضاست  این همان جان جهان مولا علی موسی‌الرضاست  **** بضعۀ ختم رسالت، روح قرآن است این  بلکه هم جان جهان، هم یک جهان جان است این  قدر قدر و نور نور و فرق فرقان است این  من به قرآن می‌خورم سوگند، قرآن است این  جان دین، اصل ولایت، روح ایمان است این  شمع جمع انبیا در بزم امکان است این  لاله‌های وحی از فیض بهـارش کرده گل  بوسۀ موسی‌ابن‌جعفر بر عذارش کرده گل  ****  ظرف نامحدود دریاهای رحمت ساغرش  آسمان گردیده چون پروانه بر دور سرش  ضامن آمرزش خلقی است آهوی درش  حافظ ایران اسلامی است در قم خواهرش  جد امیرالمؤمنین، ام ابیها مادرش  عالم هستی گرفته همچو کعبه در برش  موسی عمران بیا فرزند موسی را ببین  آدم و نوح و خلیل الله و عیسی را ببین  ****  چار صحن او پناه چار رکن عالم است  گندم مرغان صحنش عکس خال آدم است  گنبد زرین او خورشید ماه مریم است  پیش احسانش به سائل گر جهان بخشد، کم است  در زمین قصر بلندش، عرش عرش اعظم است  شهر مشهد چون مدینه، او رسول اکرم است  خسروان در کویش احساس حقارت می‌کنند  انبیـاء و اولیـا او را زیـارت می‌کـنند  ****  سایۀ گلدسته‌هایش سجده‌گاه آفتاب  آسمان بر خاک راه زائرش ریزد گلاب  جبرئیل از جام سقا خانه‌اش نوشیده آب  از حساب آسوده باشد زائرش روز حساب  پای دیوار حریم قدس او یک لحظه خواب  باشد از بیداری قدرش فزون اجر و ثواب  بهترین عبد خدا اینجا خدایی می‌کند  از تمـام آفرینش دلربـایـی می‌کند  ****  از هزاران کعبه زیر سایۀ دیوار تو  بار خیل انبیا افتاده در دربار تو  من کیم تا باشم ای وجه خدا، زوار تو؟  خارم و روییده‌ام در دامن گلذار تو  می‌کشی ناز مرا هر چند هستم عار تو  گرچه بودم با گناهم باعث آزار تو  هر چه می‌بینی بدی از من نمی‌رانی مرا  من خجالت می‌کشم اما تو می‌خوانی مرا  ****  رأفتت نازم چرا از من حمایت می‌کنی؟  از جهنم در بهشت خود هدایت می‌کنی  زنده‌ام از فیض سرشار ولایت می‌کنی  همچنان از کوثر نورم سقایت می‌کنی  نه مرا می‌رانی از خود، نه شکایت می‌کنی  قاتلت گر بر درت آید، عنایت می‌کنی  این که دشمن هم بوَد چون دوست مرهون شما  عفو و جـود و بذل و احسان است در خون شما  ****  کیستی تو؟ ظرف احسان خداوندی، رضا  در کرم مثل خدا بی‌مثل و مانندی رضا  من همه بی‌آبرو، تو آبرومندی رضا  تیرگی بودم به بحر نورم افکندی رضا  بس که آقایی، به رویم در نمی‌بندی رضا  هر چه گریاندم دلت را، باز می‌خندی رضا  تو رؤف اهل‌بیتی، لطف و احسان بایدت  میزبـانی و پـذیرایی ز مهمـان بایدت  ****  من به زنجیر غمت عمری اسیرم یا رضا  بسته شد از خاک زوارت خمیرم یا رضا  با تولای شما دادند شیرم یا رضا  وز گنه در آستانت سر به زیرم یا رضا  بار ده تا قبر تو در بر بگیرم یا رضا  لطف کن تا گوشۀ صحنت بمیرم یا رضا  هر چه بودم هر چه هستم«میثم»کوی توام  از خجالت کـورم امـا عاشق روی تـوام  پیشنهاد .
. ای عشق من و دین من و دنیایم ریزه خور سفره ات همه آبایم آلوده و دلخوشم به این یک مصرع من نوکرم و رضا بود آقایم * روشن شده دل ز جلوه شمس شموس حج فقرای من شده وادی طوس چون قطره ام و غرق در این دریایم من نو کرم و رضا بود آقایم * با عشق تو بود زندگی کردم من با حب تو بود بندگی کردم من مهر تو بود مهر عبادتهایم من نوکرم و رضا بود آقایم * از آب قم است اگر نمک گیر شدم از گندم خانه رضا سیر شدم مدیون دو قرص قمر موسایم من نوکرم و رضا بود آقایم * طوف حرم تو اوج آمالم شد لطف تو همیشه شامل حالم شد از کودکیم گفته به من بابایم من نوکرم و رضا بود آقایم * بی قدرم و تو عزت و جاهم دادی در گوشه أمن خود پناهم دادی ممنون نگاه مادرت زهرایم من نوکرم رضا بود آقایم * به به، به من و سعادتم آقاجان شد گدایی تو عادتم آقاجان این است که پابوس شما می آیم من نوکرم و رضا بود آقایم .
. ✍ حرم لبخنده، آرومه، عزیزه ،دست و دل بازه حرم سنگ صبوره ، مهربونه ،محرم رازه یه موقع سفره‌ی عقده ، یه وقت درمون بیمارا یه وقت آغوشه واسه چشمای خیس عزادارا حرم شیرینیِ لبخند، توی جیب خادم‌هاس یه کاسه آب سقاخونه توی هق هق گرماس یه چشمه اشک شوقه تو دل هر تکه آیینه جواب نامه‌ی توی ضریحه ، بال آمینه حرم همراه آدم، تو هجوم روزای سخته اذون اولِ تو گوش نوزادای خوشبخته برای غربت زائر ،حرم گرمای یه خونه اس برای بال زخم یه کبوتر مرهمه، لونه اس حرم اعجاز چایی واسه‌ی یه شونه‌ی خسته اس یقینه واسه‌ اون که کرده کل عمرشو دست دست نسیم دل بخوا‌ه دور فواره اس سر ظهرا دل شاد‌ یه بچه اس واسه رو هم چیدن مهرا یه نقشه توی برگ اول ادعیه هامونه برای نوجوونا نقشه‌ی یه گنج پنهونه صدای شوق نقاره اس، صدای گرم امیده خراسانه جواز رفت و آمدهای خورشیده طناب دست یه معلوله که رو پاش وایساده دل یه پنجره اس که می‌شنوه با اینکه فولاده یه امضای عزیزه که قد یه دنیا می ارزه حرم برگ برات کربلای یه کشاورزه تسلای دل دلگیریه که با خودش قهره سلام اول صبح خیابونای یه شهره پناه بی ‌کسی ‌های یه همسایه‌ اس که غمگینه نمی‌شناسن حرم رو عنکبوتا غصه مون اینه https://www.aparat.com/v/uiLo3
. علیه‌السلام سلام ای طبیب طبیبان سلام سلام ای غریب غریبان سلام الا ماهتاب شبستان طوس الا حضرت نور، شمس‌الشموس غریبم من از راه دور آمدم به دنبال یک جرعه نور آمدم شبم، آه یک جرعه ماهم بده پناهی ندارم پناهم بده ببخشا اگر دور و دیر آمدم جوان بودم، امروز پیر آمدم منم زائری خام و بی‌ادعا کبوتر کبوتر کبوتر دعا اگر مست و مسرور و شاد آمدم من از سمت باب‌الجواد آمدم من از عطر نامت بهاری شدم تو را دیدم آیینه‌کاری شدم تو این خاک را رنگ‌وبو داده‌ای به ایران من آبرو داده‌ای ببخشای این عاشق ساده را ببخشای این روستازاده را تو را دیدم و روشنایی شدم علی‌بن‌موسی‌الرضایی شدم... «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» 📚 یلدا .
. |⇦•به محضرت چو غبار.. و توسل ویژۀ دهۀ کرامت و ولادت حضرت امام رضا علیه السلام _ حاج مهدی رسولی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ به محضرت چو غبار اوفتاده می آیم اراده نیست مرا بی اراده می آیم بر آستان تو ای آستین معجزه ریز به روی دست دلم را نهاده می آیم چنان غبار به پیشت ز اشتیاق حضور گهی سواره و گاهی پیاده می آیم کسی چنان که تو دستم گرفته ای نگرفت چو ذره دست به خورشید داده می آیم اگرچه در به رویم میگشایی اما من فقط به خاطر روی گشاده می آیم السلام علیک دلتنگم ای بمیرم که مایۀ ننگم .. رسید محضر امام رضا(ع) حضرت فرمود ریان ابن شبیب میدونی امروز چه روزیه؟ گفت آقا نمیدونم میشه شما بفرمایید ! فرمود ریان ابن شبیب امروز اول محرمِ .. میخوام بگم یا امام رضا، از خواصِ شما نمیدونست اولِ ماهِ محرمِ .. میدونی این مردم از کی منتظرِ مُحرمند .. حسین .. من که در پیچ و خم جادۀ دنیا ماندم دردم این است چرا این همه تنها ماندم؟! یک نفر نیست به داد منِ تنها برسد؟ در پی «راه بلد» در دل صحرا ماندم حلّ این مشکل امروز به دست فرداست چند سالی است که در حسرت فردا ماندم در حقیقت شده آیا که بپرسم از خود چه قدَر منتظر یوسف زهرا ماندم؟! من به دنبال تو امّا تو کنارم هستی آه ... من با لب تشنه، لب دریا ماندم چه کسی گفته که تو غایبی آقا؟! غلط است منِ آلوده در این غیبت کبری ماندم نوکری روسیهم ... جای تعجّب دارد با تمام بدی ام باز هم «آقا» ماندم یا بگویید:«بیا» یا که بگویید: «برو» خسته ام بس که در این «شاید و امّا» ماندم پسر فاطمه! نگذار که ناکام شوم جلوه کن منتظر جلوه ی طاها ماندم کربلا، پای پیاده، چه قدَر می چسبد من که امسال هم از کرب و بلا جا ماندم شاعر : این همه راه دویدم ز پی دلدارم به امیدی که در این دشت برادر دارم تو دعا کن به کنار بدنت جان بدهم فکر همراهی با شمر دهد آزارم اسب ها پای خود از سینۀ او بردارید من هم از این تن بی سر شده سهمی دارم خیز و نگذار که ما را به اسیری ببرند من که از راهی بازار شدن بیزارم ک عبا داشتی و خرج علی اکبر شد با چه از روی زمین جسم تو را بردارم به وداع من و تو خیره بُوَد چشم رباب خواندم از طرز نگاهش که منم دل دارم شاعر: نه از لباس کهنه ات نه از سرت شناختم تو را به بوی آشنای مادرت شناختم تو را نه از صدای دلنشین روز های قبل که از سکوت غصه دار حنجرت شناختم تو شعر عاشقانه بودی و من این قصیده را میان پاره پاره های دفترت شناختم قیام در قعود را، رکوع در سجود را من از نماز لحظه های آخرت شناختم غروب بود و تازه من طلوع آفتاب را به روی نیزه، از سر منورت شناختم شکست عهد کوفه .. این گناه بی شمار را به زخم های بی شمار پیکرت شناختم تو را به حس بی بدیل خواهر و برادری به چشم های بی قرار خواهرت شناختم اگرچه روی نیزه ای ولی نگاه کن مرا نگاه کن .. منم .. سکینه .. دخترت .. شناختی؟ شاعر: نه تو جسارت دیده ای نه من جسارت نه تو اسارت دیده ای نه من اسارت نه تو به غارت رفته ای نه من به غارت پس ما دو تا قربانِ آن خواهر-برادر با نیزه ای تا شاه را از حال بردند یك یك تماماً رو سوی اموال بردند هر آن چه را كه بود در گودال بردند تسبیح، عبا، عمامه، انگشتر، برادر! شاعر : ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ علیه_السلام ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
14000-MilademamREZA-rasooli-madh.mp3
2.25M
|⇦•به محضرت چو غبار.. و توسل ویژۀ دهۀ کرامت و ولادت حضرت امام رضا علیه السلام _ حاج مهدی رسولی
. صاحبِ ما،صاحبِ ايران رضاست شاه يلِ لشكرِ شيران رضاست عشق و اميدِ همه ي شيعيان جود و كرم،حضرت باران رضاست اي كه به دنبالِ رهِ جنتي دور نرو كين(كه اين)رهِ آسان رضاست گر زِ جهان گشته دلت مستفيض علتِ اين فيضِ فراوان رضاست چون كه دلم بي سر و سامان شود بر دلِ تنگم سر و سامان رضاست وقتِ نزولِ مرض لا علاج لحظه ي آخر همه درمان رضاست قبله ي دلها همه در مشهد است جانِ دل است و همه جانان رضاست آن كه دهد مهر و محبت و جان در حرمش بر دلِ مهمان رضاست آنكه بَرَد تا به خداي رحيم جايگَه و ارزشِ انسان رضاست وقتِ غم و سختي و در مشكلات ناجيِ سني و مسلمان رضاست او نه فقط قبله ي حاجات ما روي زمين شمسِ فروزان رضاست بر همه اديان كَرَمَش منجليست صاحبِ بخشنده ي دوران رضاست مكه اگر سهميه ي اغنياست كعبه ي دلجوي فقيران رضاست اذن دهنده به محرم و اين بزمِ غمِ شاهِ شهيدان رضاست مُهرِ جوازِ سفرِ اربعين دستِ خودِ شاهِ خراسان،رضاست * رمز عبورم به رَهِ كربلا از درِ دروازه ي مهران رضاست .
. از همین خاکروبه های حرم می‌رسد تا به عرش بال و پرم هرکجا رفته ام به جز اینجا مطمئناً به سنگ خورده سرم دل من سنگ و سنگِ صحنْ دل است پس برای حرم بیا بخرم دل من مانده پای پنجره ات دل از اینجا بگو کجا ببرم؟ جز شما دلبری نمی‌خواهم روزی آقا نخواستی اگرم.... گر بگویی برو چکار کنم ؟؟؟ به کجا و به که فرار کنم ؟؟؟ دست ما را رها کنی هرگز از ضریحت جدا کنی هرگز با غریبان هم آشنایی تو پشت بر آشنا کنی هرگز سیره ات مهربانی محض است بی وفا را جفا کنی هرگز در کرم دست دست کردن نه یا که چون و چرا کنی هرگز رحمت عام دیده ایم از تو خوب و بد را سوا کنی هرگز ای ولای تو حصن کامل ما گرم بوده به لطف تو دل ما بی قرارم علی سوم را تکیه گاه و پناه مردم را از خراسان به سفره عالم میکشد جذبه تو گندم را آسمان زائر تو را تا عرش میبرد آنچنان که انجم را دور تو موج میزند زائر بپذیر این طواف هشتم را هر طرف میبرد به سمت خداست راز ژرفی است این تلاطم را از ضریح تو نور میریزد جلوه در کوه طور میریزد با تو ایمان خلق کامل شد شرط روز غدیر حاصل شد پا به دنیا گذاشتی انگار آیه های کمال نازل شد دل ما بی ولای تو گِل بود زیر پایت که خاک شد دل شد سِحر دَهر از هزار و یک دفعه یا رئوف و رحیم باطل شد تا گره خورد نخ به پنجره ات حاصل آن شفای عاجل شد پای گل خار را پذیرا باش دل بیمار را پذیرا باش گر چه نور است از سواد جُدا نیست لطف تو از عباد جُدا کار ما را همیشه راه انداخت قسم حضرت جواد جُدا از نخ پرچمت روی گنبد نیست یک لحظه دست باد جُدا چرخ دنیا به هر طرف چرخید دستم از دامنت مباد جُدا هر چه کردم خدا کند نشود اعتمادم ز اعتقاد جُدا من به تو اعتقاد دارم و بس من به تو اعتماد دارم و بس .
. |⇦•علیٌ حُبُهُ جُنَه قسیم النار.. و توسل ویژۀ دهۀ کرامت و ولادت حضرت امام رضا علیه السلام _ کربلایی محمدحسین پویانفر ●━━━━━━─────── خدا وقتی تجلی کرد با انوار پنهانش کشید او پرده از غیب الغیوبش از شبستانش خدا وقتی خودش را دید در آیینه بندانش علی را آفرید و رفت با اسماء تابانش به قربانش به قربانش به قربانش به قربانش علیٌ حُبُهُ جُنَه قسیم النار یعنی او امامُ الاِنس و جِنَه هزاران بار یعنی او وصی مصطفی تکرار در تکرار یعنی او فقط شیر خدا کرار در کرار یعنی او چگونه شرح آنکه تا قیامت نیست پایانش ببینید این مطهر در مطهر در مطهر را تمام دلخوشی خانۀ موسی ابن‌جعفر را علی یعنی تپش یعنی نفس زهرایِ اطهر را علی یعنی رضا یعنی جگر حتی پیمبر را علی یعنی مدینه مکه قربانِ خراسانش دوباره رو به ایوانت امین الله های ما سلام الله های ما نگاه و آه های ما به درهای حرم خورده گره گر راه های ما سر سال است دور تو بگردد ماه های ما خداوندا سلامش کن یک ایران است و سلطانش پشیمان می‌شود هرکس ننوشد جام سلطانی چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی بگردان جام چشمت را که عالم را بگردانی سلیمانی شود مردی که پیشت کرد دربانی فدای جذبۀ چشمی که سلطان شد سلیمانش چنان موری که خود را این همه پروانه گم کرده که هر زائر که می بینی دل دیوانه گم کرده چنان مجذوب این جایم که مستی خانه گم کرده کنار آب سقا خانه ات پیمانه گم کرده شنیدم از نجف این را فدای صحن و ایوانش هنوز عطر تو از شبهای نیشابور می آید هنوز از این ضریحِ نقره باره خوشۀ انگور می آید هنوز از کفشهای زائرانت نور می آید هنوز آن روستایی از مسیر دور می آید دوباره پا برهنه ساده آمد پیش جانانش تو عیدی رو به سوی تو نماز عید می خوانم زیارت نامه را در خانۀ خورشید می خوانم تو را ما با قنوت عشق با امید می خوانم خیال ماست راحت تا که بی تردید می خوانم که پیش از عرض حاجت حاجتم را داده دستانش همیشه دیده‌ام اینجا مریضی که شفایش دید زنی بر روی سجاده براتِ کربلایش دید کنار بچه‌ای معلول ، مردی گریه‌هایش دید هنوز اشکش به چشمش که؛پسر را روی پایش دید من و دارالشفایی که نگفته نه به مهمانش بیا اردیبهشتی کن تو این اسفند ماهی را کبوتر کن کبوتر کن کلاغِ رو سیاهی را قبول از ما کن امشب این نماز اشتباهی را کمی خرجِ دل ما کن نگاه گاه گاهی را نگاهی نه به من بر مادر و بر دست لرزانش تویی تنها که می فهمی سلام آخری ها را تویی که دوست می داری دعای آذری ها را کنار کفشداری ها مقام پادری ها را به جان مادرت تحویل گیر این مادری ها را فقط دستم به دامانت فقط دستم به دامانش شب جمعه حرم بودم کمی در پشت در خواندم نشد در کربلا اما در اینجا از جگر خواندم شنیدم مادرت رفته که از داغ پسر خواندم دو خط از روضه اکبر کنارت مختصر خواندم چه بد سر نیزه ها کرده پریشانش پریشانش فقط شمشیر می‌آمد فقط تکبیر می‌آمد به بالا نیزه می‌رفت و به پایین تیر می‌آمد به رویِ اِرباً اربایی صدایی پیر می‌آمد خدایا عمه از خیمه اگر که دیر می‌آمد پدرجان داده بود از غم همانجا با علی جانش شاعر : ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
14000331-poyanfar-sherkhani3.mp3
2.95M
|⇦•علیٌ حُبُهُ جُنَه قسیم النار.. و توسل ویژۀ دهۀ کرامت و ولادت حضرت امام رضا علیه السلام _ کربلایی محمدحسین پویانفر
📝 🖊 | 🖊 #_۱۳۹۸ 🖊 "ع" ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ تا خداوندان شمایید و گدایانیم ما در مسیر طوس آهوی بیابانیم ما پشت سقاخانه ات دنبال درمانیم ما سربلندیم و سرافرازیم و بارانیم ما زیر دین گنبد شاه خراسانیم ما دست ما خالی که باشد زود بالا می رود پای مجنون بشکند هم سوی لیلا می رود غالبا ” لن ” که بیاید صحبت از ” لا ” می رود لا الهِ ما اگر دنبال الّا می رود علتش این است که با تو مسلمانیم ما نیست ما را پیش دریا منت جو هیچ وقت با طبیبان نیست ما را میل دارو هیچ وقت غیر مشهد دست ما جایی نزد رو هیچ وقت گر میسر نیست ما را قرب آهو هیچ وقت تا دم محشر همان کلب نگهبانیم ما سجده هایم یا رضا و ربنایم یا رضا می زنم هر شب صدایت کن صدایم یا رضا می شود آمین دعایت با دعایم یا رضا دیر شد آقا چه شد پس کربلایم یا رضا ناخوش احوالیم آقا دیده گریانیم ما سر در این خانه ها با ما و پرچم با خودت دسته ی سینه زنی با ما ولی دم با خودت روزی اشک تمام نوکران هم با خودت واقعاً دلواپسیم آقا محرم با خودت از عزاداران آن آقای عطشانیم ما رفته رفته ناله‌ی مظلوم دارد می رسد مادری با کودکی معصوم دارد می رسد آه آه خواهری مهموم دارد می رسد خنجر کندی روی حلقوم دارد می رسد از غم انگشترش پاره گریبانیم ما چکمه ای آمد کنار پیکرش یابن شبیب روی تل می زد به صورت خواهرش یابن شبیب جای او شمر آمده بالا سرش یابن شبیب آه آه از ضربه های آخرش یابن شبیب انتهای روضه را زنده نمی مانیم ما 👇
16.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ویدئو | واقعا دلواپسیم آقا محرم با خودت 📂 شب میلاد امام رضا علیه السلام 🎤 بـا نـوای : حاج محمود کریمی 📌 هیئت رایة العباس
. 🏴 انا لله و انا الیه راجعون روح پدرم شاد که می‌گفت به من خوش باد دمی که دیده آید به سخن عمری به زبان بی‌زبانی چون اشک یک چشم حسین گفت، یک چشم حسن شاعر ارجمند اهل‌بیت جناب آقای مجتبی فلاح‌نیا درگذشت پدر بزرگوارتان را تسلیت عرض نموده و از خداوند منان برای ایشان رحمت و غفران و برای شما و خانواده محترمتان صبر و اجر مسئلت داریم. .
. علیه‌السلام آه ای‌غریبی که‌هستی از من به من آشناتر در بند عشق تو هستم از هر رهایی رهاتر در پیشگاه خدایت تنها تو تسلیم محضی مانندتو هیچ‌کس‌نیست حکم‌قضا را رضاتر شاه خراسان نه‌شاه، هر دو‌جهانی،نه بلکه از هرچه‌گویند و گویم همواره‌شأنت فراتر وقتی که‌در آستانت می‌ایستم نیست دیگر از تو کسی پادشاتر از من کسی بینواتر صحن‌وسرای‌تو از هر باغ‌و‌بهاری‌ست سرتر هرخشت‌خشت‌حریمت از برگ‌گل باصفاتر تصویر آن‌غنچه‌های بر سنگ‌ها نقش بسته از هر بهاری که دیدم زیباتر و دلگشاتر از دور وقتی نگاه زائر به گنبد می‌افتد با هرسلامی‌ست او را ناخواسته‌گونه‌ها، تر بگذار در بیت هشتم ساکت شوم تا بگوید حرف دلم را نگاه بارانی من رساتر «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» .
. علیه‌السلام ✍ آرام گشته هر کس، شد بی قرارِ این در شأن بهشت دارد گرد و غبارِ این در خورشید سر برآرد هر صبح از حریمش گردد مدار عالم هم بر مدارِ این در خاکش دواست اینجا، دارالشفاست اینجا درمان و درد باشد در اختیارِ این در دنیا نبود و بودیم ما بندۀ مرامش خاکی نبود و بودیم ما خاکسارِ این در موسی گداست‌اینجا، عیسی گداست‌اینجا دیدیم انبیا را حتی کنارِ این در «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» .
‍ . علیه_السلام سبک معروف ............................... سرم نذر قدوم زائراته ورودی حرم باب النجاته بهشت ارزونی خوبان عالم بهشت ما فقط ایوون طلاته غم و غصه کساده دلا باب المراده بیاید عیدی بگیرید دل فاطمه شاده مولانا امام رضا مولانا امام رضا * دلا رو مشهد تو زیر و رو کرد حرم افسرده ها رو خنده رو کرد بدون شک میگم بیچاره س اونکه کنار تو بهشت و آرزو کرد تو آقای کریمی کم ما و زیادت برای عرض حاجت دخیلم به جوادت مولانا امام رضا4 * مس اومد توی مشهدت طلا رفت فلج اومد تو صحنت بی عصا رفت برات مشهد و معصومه داده به تو مدیونه هرکی کربلا رفت فقط همین مراد دلای مبتلاته ایشالا عیدی ما برات کربلاته مولانا امام رضا مارو ببر به کربلا ............................ 🎤✍ .👇
. در غم تو ، گریه در صبح و مسا والاتر است چشم گریان ، از تمام چشمه ها بالاتر است گریه ی طفلانه ای دارم که شکرش واجب است از بزرگی کردن ، این حال و هوا بالاتر است قصدم از این رفت و آمد ها ، تماشای تو بود دیدن روی طبیبان ، از دوا بالاتر است حمدلله روزی ام شد باز گریانت شوم روضه ها عرش است ، از اینجا ،کجا بالاتر است خوب بنگر در میان نوکرانت یا حسین دستهای خالی این بینوا بالاتر است بر روی نی کرد ،دشمن جمله سرها را ولی رأس سقا را نفهمیدم چرا بالاتر است در ازای صد هزاران عمره ، تنها لحظه ای معتکف بودن به دشت کربلا بالاتر است آنقدر با درد جان کندی که فهمید عالمی فاطمه ذبح عظیمش از منا بالاتر است بقعه ها بالا سری دارند ، اما کربلا احترام و حرمت پایین پا بالاتر است .
. هر چه خیر و برکت از بالا به ماها می‌رسد ابتدا از زیر دست تو به امضا می‌رسد کم اگر آید به درگاهت زیادش می‌کنند قطره دریا می‌شود وقتی به دریا می‌رسد در مقام روضه‌ات این بس که قبل از هر کسی حضرت زهرا سلام الله علیها می‌رسد ما نمی‌فهمیم یعنی چه خدا مدیون توست؟ درک این مطلب فقط از اهل معنا می‌رسد ارج و قرب این شهید آنجا مشخص می‌شود که نوشته وقت دفنش حق تعالی می‌رسد غمزه‌ی تو فرق دارد با محبت توأم است عاقبت مجنون این قصه به لیلا می‌رسد دیر و زود و سوخت و سوزت تحرک کردن است کربلا یک روز آخر نوبت ما می‌رسد .