eitaa logo
امام حسین ع
18.9هزار دنبال‌کننده
399 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. از غمت/گریه کرده غل و زنجیر گوشه ی/این زندون شدی زمین گیر با طناب/بستن راه نفست رو آه من/از این زندگی شدی سیر پهلوت که تیر می کشه،صدا می زنی( مادر ۳) زبونم لال آقا یه وقت ، نخوری زمین (با سر۳) گوشه ی سیاه چال /شده قتلگاهت چی به سرت آوردن مگه /چی بوده گناهت وای از این غریبی۲ وای من/از بی رحمی زمونه روزه هات/وا می شد با تازیونه رو تنت/جای زنجیر و طنابه حالتوکی غیر از خدا می دونه با دستای توو طناب،صدا می زنی (زینب۳) برا غریبی حسین ،گریه می کنی (هر شب۳) کی مث تو این‌قدر/ ناسزا شنیده باز خدا رو شکر خواهر تو /بزم می ندیده وای از این غریبی 👇
. در هفدهمین جشنواره بین المللی شعر فجر؛ هیأت داوران در بخش «کلاسیک » در این دوره ۲ اثر را شایسته تقدیر اعلام کردند که طی آن "زیر ساعت حرم" اثر مریم سقلاطونی از نشر سوره مهر و کتاب " مرتد " اثر مهدی جهاندار از نشر شهرستان ادب تقدیر شدند. شاعر 👈 کتاب .
📝 یادداشتی بر به قلم صبیه‌ی استاد کلامی زنجانی: 👉 https://irannewspaper.ir/8121/24/4393
امام حسین ع
. در هفدهمین جشنواره بین المللی شعر فجر؛ هیأت داوران در بخش «کلاسیک » در این دوره ۲ اثر را شایسته تق
. احساس از هفت آسمان می‌بارد، احساس بوی گل سرخ است يا  بوی گل ياس؟ عالم همه تفسير لبخند تو ای عشق از بای بسمِ اللَّه بخوان تا سينِ وَ النّاس باب الحوائج تشنه‌تر از ديگران است اين راز را تنها تو می‌دانی و عباس تاريخ را هر جا ورق زد باد، ای داد پايی به زنجير است يا دستی به دستاس امّا تو می‌بخشی، تو بابای رضايی والكاظمينَ الغيظ وَ العافينْ عنِ الناس ✍ .
امام حسین ع
📝 یادداشتی بر #کتاب_مرتد به قلم صبیه‌ی استاد کلامی زنجانی: 👉 https://irannewspaper.ir/8121/24/4393
. "ساقی مجلس" سر می رود از میکده مِی ساقی مجلس کافی است که لب تر کنی ای ساقی مجلس لب تر کنی آماده‌ی رقصیم و سماعیم با چنگ و رباب و دف و نی ساقی مجلس چل روز نه، چل سال تو را چله نشستیم وا می شود این میکده کی ساقی مجلس در عشق مردّد نشدن اوّل راه است کی می شود این مرحله طی ساقی مجلس پیمانه ای از خمره‌ی خرداد بیاور یلداترم از آذر و دی ساقی مجلس حُر می شوم و مست بسوی تو می آیم بگذارد اگر گندم ری ساقی مجلس ✍ .
. 🌹امروز به روایتی سالروز فتح قلعه یهودیان خیبر به دست امیرالمؤمنین است،شعر حماسی در مدح حضرت علی علیه السلام 🔶توصیفی زیبا از واقعه لبریز ترس کرده سحرهای قلعه را مردی که کشته است پدرهای قلعه را او در میان معرکه ، پیغمبر خدا با وحی می شنید خبرهای قلعه را وقتی ز چارچوب در قلعه کنده است لرزانده است سایر درهای قلعه را با تیغ نه به تیر نه، که تنها به یک نظر انداخته به خاک قدرهای قلعه را با ذوالفقار وا شده راه ورودی و... با نعره هاش بسته مفرهای قلعه را ترسیده اند باقی فرماندهان و او تنها به جان خریده خطرهای قلعه را او اخم کرده ...قدرت چین جبین او مچّاله کرده است سپرهای قلعه را امروز بچه های علی در "سپاه قدس" نابود می کنند اثرهای قلعه را شاعر: حجت الاسلام ✍ .
. زندانی بغداد 🕯نشد طلوع کنی🕯 هنوز اسیر سکوت تواَند زندان‌ها و پایبند نگاهت دل نگهبان‌ها تو مثل یک نفس تازه حبس می‌گشتی تویی که در نفست گم شدند طوفان‌ها «چه خلوت خوشی» آرام زیر لب گفتی و سجده کردی جای تمام انسان‌ها نشد طلوع کنی تا تو را طواف کنند تقیّه‌کار شدند آفتاب‌گردان‌ها تو یوسفی و مجازات یوسفی این است چنین دهند گواهی تمام قرآن‌ها .
امام حسین ع
. #شور #قتلگاهی #سبک_صدا_میاد #امام_حسین #صدا_میاد صدا میاد داره از کجا میاد به گوشم این صدا آشنا
. یا ربنا کمکم کن ای خدا الامان ازین سیا چال بلا نفس نفس میخونم تو این قفس ای رضا بیا به فریادم برس تاب و تبم بشنو از روی لبم ناله ی خلصنی یا رب یا ربم وای کمرم میسوزه پا تا سرم میسوزه از زهر کینه جگرم پر محنم له شده کل تنم غل و زنجیر شده جزء بدنم محتضرم میسوزه بال و پرم خوبه اما نمیبنه دخترم بی بهونه میزنی تازیونه رو شکستگی استخون من باشه بزن حرومیه بد دهن اما پا نزار روی غرور من ای خیره سر به تنم بزن شرر اما اسم مادر من و نبر محتضرم لحظه های آخرم میسوزم بیاد جد اطهرم یاد تنش غریبونه کشتنش یه حرومی نیزه زد تو دهنش اه از سرش پاره پاره حنجرش دم آخر شد برهنه پیکرش .👇
. کعبه اگرچه قبله ی ما تا به محشر است اما طواف صحن نجف چیز دیگر است شاعر بگو که حُبّ علی حج اکبراست ماهرچه گفته‌ایم ازآن هم فرا‌تر است هفت آسمان به قدرت بازوش متکیست خیبر برای وصف علی چیزکوچکیست ! ✍ .
. تقدیم به خاک پای ابالرضا، امام کاظم علیه السلام💚 از همین ابتدا خدا را شکر مقصد گفت و گوی من هستی گم شدم در هزارتوی خودم باز در جست و جوی من هستی یادت آرامشی ست در دل من که برایش همیشه مدیونم کاظم الغیظ از تو ممنونم، الگوی خلق و خوی من هستی اینکه در بین خلق محترمم نه که از من، به اعتبار شماست _مادرم چون که از تبار شماست_ پدرم! آبروی من هستی بهتر از این نمیشود دیگر که تو از بچه های فاطمه ای ای که باب الحوائج همه ای تو خودت آرزوی من هستی! کاظمینت نیامدم، اما در حریم رضا(ع) و معصومه(س) یا که حتی امامزاده ی ده همه جا رو به روی من هستی ✍ ایام .
امام حسین ع
. 🌐 ما فقط یک ملت‌ایم: ایرانی 👈🏿 با اقوام و زبان‌ها و گویش‌های مختلف ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ
. اول سلام و بعد سلام و سپس سلام با هر نفس ارادت و با هر نفس سلام   باید سلام کرد و جواب سلام شد بر هر کسی که هست از این هیچ کس سلام   فرقی نمی کند که کجایی ست لهجه ات اترک سلام، کرخه سلام و ارس سلام   ظهر بلوچ، نیمه شب کُرد و ترکمن صبح خلیج فارس، غروب طبس سلام   بازارگان درد! اگر می روی به هند از ما به طوطیان رها از قفس سلام   «دیشب به کوی میکده راهم عسس ببست» گفتم به جام و باده و مست و عسس سلام   معنای عشق غیر سلام و علیک نیست وقتی سلام رکن نماز است، پس سلام!   قبل از سلام جام  تشهد گرفته ایم ما کشتگان مسلخ عشقیم، والسلام! ✍ .
39.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‍ . 🎼سبک شعر ⌚️مناسبت حضرت امام علیه‌السلام 📜 سرفرازه دستی که پیش امام ما درازه 🎤مداح 🌺 بند اول ســرفـــــــرازه دستــــے ڪـه پیـــش امــــــامِ ما درازه درخونټــــون به روے همــــــہ بــازه (هـــــواے حــــرم فقط بمـــا میســـــازه۲) بیقــــــرارم ، اے نگـــــــارم (باتــــــودیگــــہ ، غـــــم نـــدارم۲) (باتـــــو ندارم غــــــم دنیــــــارو۲) بادختـــــرِ ٺـــو دارم زهـــــــرا رو وقتـــــے رقیـــہ ڪربــــلا میـــده (معصـومـــہـ ڪاظمینـ🕌ـۍ ڪن مارو۲) (آقــــام باب الحــــوائــج ۵) 🌺 بند دوم پا گـــرفتـــم ازعلــــے برات ڪربــــلا گرفتـــم ازخـــــدا خواستـــــم و ازشمــــــا گرفتـــــم (ازشمــــا زیـــــارٺ رضـــــا گرفتـــــم۲) تاتـــوشــــــاهــۍ ،زیر دِینَــــــم (مـــ🕊ـرغ بام ، ڪاظمینــــ🕌ــم۲) (میدونــــم میرســـہ به تــو صــــــدام۲) عمریـــہ در این خونــــہ گـــــدام معصـــــومـہـ سفـــــارش ڪــرده مارو (باب الحوائــــــج ڪربـــــلا میخـــــوام۲) (آقــــام باب الحــــوائــج ۵)
. بند١ می میرم برات برایِ لرزشی که مونده توو صدات چه کرده زهرِ سینه سوز، با تو که نمی بینه چشات بوسه لازمه به پیکری که روو به قبله عازمه نفس نداره اونکه داره جون میده امام ِ کاظمه(ع) تموم پیکرش شده کبود برایِ تازیانه جا نبود اسیرِ سلسه توو احتضار با دست و پای بسته بود بند٢ غرقِ شور و شین دوباره اشک می ریزه کاظمین عزا گرفته و دوباره تازه شد مصیبتِ حسین(ع) یاوری نداشت پدر نداشت و مادری نداشت میونِ قتلگاه تشنه شد شهید به تن سری نداشت عزیزِ قلبِ مصطفی(ص)حسین(ع) شهیدِ خشم و کینه ها حسین(ع) غریبِ غرقِ خونِ بی کفن ذبیحِ بِالقفا حسین(ع) (سلام الله علیها)✍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. شهادت موسی بن جعفر علیه السلام بدون عشق تو _عمر و هدر دادم تا کاظمین امشب_دلم رو پر دادم باب الحوائج هستی و حلال مشکلاتی بابای سلطانی توییکه معنی حیاتی تو علت آرامشم روی پل صراطی من حاجتامو آقا ، میگیرم از همین در تو سختیا میخونم ، یا موسی بن جعفر یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر ......... با حالتی مضطر_کنج سیه چالم از ضربه ی دشمن_شکسته شد بالم خلصنی یا رب رو لبم اشکام شده روونه وقتی که میگه ناسزا قلبم رو میسوزونه تنهای تنهام جز خدا کی حالم و میدونه از تازیونه جونم،دیگه به لب رسیده زهر جفا اثر کرد ، شد قدم خمیده یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر .......... روزا و شبهامو_ با غصه سر کردم به یاد معصومه_چشمامو تر کردم کاشکی یکی از دخترم واسم خبر بیاره دوری برا دختر یه درده غم رو دل میزاره گریم گرفت واسه رقیه که بابا نداره دردم به پا رقیه ، اصلا حساب نمیشه از داغ عمه زینب ، گریونم همیشه واویلا واویلا ۲۳ رجب۱۴۰۱ ✍ 👇
قال رسول الله (ص): ذکر علی عباده این محفل ختم رُسل، یا بزم شکر داور است این حلقه ی ذکر علی، یا بعثت پیغمبر است مبعث شب وصف علی، نه جای ذکر دیگر است هرگز نپنداری جدا، جانِ نبی از حیدر است اینگونه از شبهای سال، این لیله المحیا سر است عید رسول الله شد، افضل ز اعیاد خدا ختم رسل شد مصطفی، بهر ولای مرتضا دانی چرا مبعوث شد بهر رسالت مصطفا تا که خدا فرمان دهد او را پیِ امرِ ولا تنها نه در خمّ غدیر، از قبل فرمودش خدا: حیدر ولی اللهی اَش، باشد همه اسرارِ ما دین آسمانی بی ستون باشد به یمنِ مرتضا هر جا که احمد پر کشد، آنجا نظر گاه علیست مافوقِ طاقِ عرشِ حق، خطّ گذرگاه علیست اصلاً برای مصطفی، سرمایه ی پیغمبری در عرش و فرش و برّ و بحر، یکجاست صوت حیدری معراج نه، غارِ حرا نه، نزد قرب داوری صوتِ علی زد حرف اول را، نه صوت دیگری یعنی خدا غير از نبي ، بر هر که دارد سروری صوتِ علی، آهنگ زیبای دلِ پیغمبر است با این صدا او آشنا، از ابتدا تا آخر است بعثت حقیقت دارد اما، این حقیقت با علیست قرآن شریعت دارد اما، این شریعت با علیست احمد طریقت دارد اما، این طریقت با علیست دینش هدایت دارد اما، این هدایت با علیست عترت ولایت دارد اما، این ولایت با علیست دانی که سرّ مصطفی در چیست ، هم وِردِ لبش یک روح در دو کالبد، این است اصلِ مطلبش این عید را ذکر علی، بالاتر از هر مطلبی است ما مدحِ مولا را اگر داریم بر لب، از نبی است هر کس که با این ره مخالف باشد از ما اجنبی است ذکر علی، ذکر جوانمردان به هر روز و شبی است این ذکر ، زینت بخشِ مَه رویان به هر لعلِ لبی است ذکرِ سماوات و زمین، حیدر امیر المومنین بعثت همین است و همین، حیدر امیر المومنین احمد به جرم عشقِ او، در جنگ ابرویش شکست زهرا برای یاری اش، در کوچه بازویش شکست اصلا حسن، با ذکر نام او، گُلِ رویش شکست آری حسینش در تهِ گودال، ابرویش شکست با سنگ کوفی حرمتِ زینب، ز هر سویش شکست ذاتِ پیامِ جاودانِ بعثتِ احمد، علیست قرآن بخوان، جانِ کلامِ خالقِ سرمد، علیست ✍ .............. . باور كنيم رجعت سرخ ستاره را ميعاد دستبرد شگفتي دوباره را باور كنيم رويش سبز جوانه را ابهام مردخيز غبار كرانه را باور كنيم ملك خدا را كه سرمد است باور كنيم سكّه به نام محمد(ص) است   از سفر فطرت از صحف از صحف از زبور راوي! بخوان به نام تجلي، به نام نور آفت نبود و موت نبود و نفس نبود او بود و بود او جز او هيچ كس نبود «قال الست ربكم» ي را بلا زدند فالي زدند و قرعه تكوين ما زدند سالار «كنت كنز» در آيينه نطفه راند برقي جهيد و خرمن آدم نشانه ماند ويرانه گرد خانه زنجير او شديم ز افلاكيان خليفه تقدير او شديم   گرديد چرخ و خاك فلك كو به كو نشست آدم رهيد و نوح به جودي فرو نشست ايوبها به سفره كرمان كَرَم شدند يعقوبها به حوصله پامال غم شدند موسي بسي ز نيل حوادث امان گرفت تا همچو نيل دامن فرعونيان گرفت بسيار بت شكست كه از سيم كرده بود تهمت به بت زدند، براهيم كرده بود از رشكِ لطف، جان ملايك ملول ماند هيهات بر زمانه كه انسان جهول ماند   باور كنيم رجعت سرخ ستاره را ميعاد دستبرد شگفتي دوباره را باور كنيم رويش سبز جوانه را ابهام مردخيز غبار كرانه را باور كنيم ملك خدا را كه سرمد است باور كنيم سكه به نام محمد(ص) است   راوي! به شب، حجاب نكويي، حجاب قـُبح راوي! به صبح، صبح شكافنده، صبحِ صبح راوي! به فتح، فتح نمايان به آسمان راوي! به تين و زيت و به افسانه زمان راوي! بخوان به خواندن احمد در اعتلا بر بام آسمان، شب معني، شب «حرا» شبها شبند و قدر، شب عاشفانه‌هاست عالم فسانه، عشق فسانه‌ي فسانه‌هاست راوي! بخوان كه رستم افسانه مي‌رسد جوهر فروش همت مردانه مي‌رسد راوي! بخوان كه افسر سيارگان مَه است راوي! بخوان كه مهدي موعود در ره است باور كنيم رجعت سرخ ستاره را ميعاد دستبرد شگفتي دوباره را باور كنيم ملك خدا را كه سرمد است باور كنيم سكه به نام محمد است خونين به راه دادرسي ايستاده‌ايم چون لاله داغدار كسي ايستاده‌ايم اي دوست! اي عزيز مجاهد! رفيق راه! مقداد روز! مالك ِ شب! ميثم پگاه! اي در صفا به همت مردانه استوار اي مرد مرد! مرد خدا! مرد روزگار مرغي چنين بلازده جان در قفس نداد حقا كه داد عشق تو دادي و كس نداد   رفتي كه بازگردي و تا ما خبر شديم اي پيشتاز قافله! بي‌همسفر شديم گيتي به اهل عشق، به دستان، چه مي‌كند حالي به ما شقاوتِ پستان چه مي‌كند با ما چه مي‌كنند به رندي در آشيان اين نابكار خانه به دوشان، حراميان   اي دوست! اي عزيز! رهايي مباركت از همرهان خسته جدايي مباركت اين جا خوش است ضجه زنجيريان هنوز مردم كـُش است دشنه تقديريان هنوز اين جا هنوز عرصه گير و كشاش است