سیدنا الغریب غریب غریب غریبو
🔰گریز.
مسلم نگران بود تکیه گاهش داره میاد به سمت کوفه لذا دلش از خبر آمدن و بلاهایی که قراره بر سر ابی عبدالله علیهالسلام بیاد شور میزنه
عرضه بداریم ای آقاجان مسلم بن عقیل علیهماالسلام
شنیدن کی بود مانند دیدن. شما فقط خبر دار شدی آقا داره میاد و احتمال دادی چه بکنند.
اما امان از دل زینب کبری یک دفعه زینب کبری سلام الله علیها دیدند
والشمر جالس علی صدره
والشمر جالسٌ نفسِ مادرش گرفت
سر را برید و جلویِ خواهرش گرفت
ناله بزن یا حسین....
سری به نیزه بلند است دربرابر زینب
خدا کند که نباشد سر برادر زینب
روز اول محرم مادر ابی عبدالله دعامون کنه یا باب الحوائج مسلم جان آقا جان.
انشاءالله قسمت همه مون بشه تو مسجد کوفه یک روز مهمان صحن و سرای مسلم بن عقیل باشیم. از بزرگان شنیدم اذن ورود روضه ابی عبدالله رو از مادرش بگیرید.
یا مسلم بن عقیل اگه به شما هرجسارتی کردند همسر و فرزندانتان نبودند ببینن.
اما یه جا یه خانمی دید ، ولی الله الاعظم، امام عالم رو دست بسته دارن می برن لذا این بانو که به خانه اش هجوم آوردن آسیب هایی دیده و حال وخیمی داره، دید شوهرشو امامشو دارن می برن ، دست زد به کمر بند امیر المومنین علیه السلام اشاره کرد، «خلوابن عمی» دست از سر پسر عمویم بردارید .
چهل تن وحشي نامرد يك سو فاطمه يك سو
شده با دست زهرا از علی رفع خطر آنجا
ولي دستش دگر از كار افتاده پس از كوچه
شكسته غير پهلويش يقين از او كمر آنجا
نبود آنجا اگر زهرا نبود امروز اسلامی
برای اصل دين با جان شده زهرا سپر آنجا
صلی الله علیکم یا اهل بیت النبوه
شب اول محرم مادرش رو یاری کن بلندناله بزن یا زهرا.....
الا لعنت الله علی القوم الظالمین....
#روضه_مسلم_بن_عقیل_علیهماالسلام
#فیش شماره 2 مسلم بن عقیل
🌐@dorenabhydar
#امام_زمان_عجل_الله
#ماه_محرم
طراوت همه ی روضه ها ! امام زمان !
شبی به روضه ی ما هم بیا امام زمان
فقط به لطف دعای تو حالمان خوب است
همیشه باخبر از حال ما امام زمان!
به حال مضطر ما هیچ کس محل نگذاشت
کسی بجز تو نکرد اعتنا امام زمان !
فراق توست سرآغاز درد بی درمان
که جز ظهور ندارد دوا امام زمان !
شکستن دل مولای مان خدا نکند
خدا کند که بمانیم با امام زمان
قسم به پای پر از آبله حلال کنید
اگر زدیم به تو پشت پا امام زمان !
شنیده ایم همه ببخش از بزرگان است
ببخش محض رضای خدا امام زمان !
قیامت و دل قبر و زمان جان کندن
به دادمان برس این چندجا امام زمان !
سلام سینه زنان را به جد خود برسان
اگر روانه شدی کربلا امام زمان!
تو را به جان علی اکبر امام حسین
بده حواله ی پایین پا امام زمان !
به گریه کردن هر لحظه ی تو گریه کنیم
به غیر تو نکنیم اقتدا امام زمان !
روال اشک تو یک روز میکشد ما را
نکش به روی سر خود عبا امام زمان!
کنار علقمه ای یا کنار گودالی
کجای کرببلایی ؛ کجا امام زمان ؟
#علیرضا_خاکساری
#صلوات 👉
#فیش شماره 3
#فیش_شب_اول_مسلم_بن_عقیل_علیه_السلام.
السلام ای بهترین ماه ای محرم السّلام
السلام ای بهترین ارباب عالم السّلام
از تو ممنونم که از غم راحتم کردی حسین
با تمام روسیاهی دعوتم کردی حسین
تو همان آقایی و روضه همان دارالشّفاست
گریه بر داغ تو بر هر درد بی درمان دوا ست
قطره ی اشکی سبب شد کور بینا بازگشت
با عصا آمد به سوی روضه با پا بازگشت
کرامت: آیت الله العظمی بروجردی کرامتی از گل زیر پای عزادر امام حسین علیه السلام نقل می کند.
من در بروجرد که بودم یک وقت در اثر مطالعه زیاد در چشمم احساس ضعف کردم و درد چشم گرفتم، در بروجرد مراسم مخصوصی روز عاشورا اجراء می گردد، بدین ترتیب که: در نقطه های مختلف شهر گِل درست می کنند و مردم خود را در آن روز با گِل از سر تا پا آغشته می کنند و دسته دسته به عنوان عزاداری حرکت می کنند، من هم یک روز عاشورا، در آن جمع بودم و به قصد استشفاء مقداری از گِل بدن یکی از افراد را گرفته و بر چشم خود مالیدم، چشمم خوب شد از آن تاریخ درد چشم بر من عارض نشده است»
✅این کرامت و عنایت خداوند به آیتالله العظمی بروجردی با استشفای به خاک عزاداران ابی عبدالله علیهالسلام است حالا عجیب نیست توسل به مسلم بن عقیل علیهماالسلام ، برای خانه دار شدن ، برای رفع امراض و...یک کرامت نقل کنم و وارد روضه بشیم.
🔰آیتالله روحالله قرهی، متولی و مؤسس حوزه علمیه امام مهدی(عج) از استادشان آیت الله العظمی مرعشی نجفی.
آیتالله العظمی مرعشی نجفی میفرمودند: پدرم، آسیّد محمود(اعلی اللّه مقامه الشّریف) بیان میکردند که من دو مشکل بزرگ داشتم، یکی این بود که یک مرتبهای حس کردم حصبهای آمده و من گرفتم و همه علائم آن را دارم، یک دفعه در عالم رؤیا مسلمبنعقیل(علیه الصّلوة و السّلام) را دیدم و دیدم ایشان دارویی را به همه میدهد و خوب میشوند. لذا من به مسلمبنعقیل(ع) تمسّک جستم و شفا یافتم.(۱)
السلام علیک یا مسلم بن عقیل علیهماالسلام السفیر الشهید.
امروز روز باب الحوائجه حتما برا فرج امام زمان دعا کن.
سبک دار: میثم مطیعی.
محرم شد
بازم توو کوفه مسلم تو تنها شد
خیمههای غریبی تو برپا شد
بازم سر انگشتر تو دعوا شد
محرم شد
دوباره میشه دختر توو جون بر لب
دوباره قصهی اسارت زینب
دوباره آه و گریه از غمت هر شب
گدا مگه جز تو کیو داره؟
یا ثارالله وابن ثاره
چشام فقط برا تو میباره
یا ثارالله و ابن ثاره
بند دوم
ازت دورم
نمیدونم کجای این بیابونی
شاید داری نامهی من رو میخونی
حال دل مسلمتو نمیدونی
ازت دورم
به جادهی اومدنت نگاه کردم
از این بلندی هی تو رو صدا کردم
برای بچههای تو دعا کردم
چشام فقط برا تو میباره
یا ثارالله وابن ثاره
مگه بگم نیا، اثر داره؟
یا ثارالله وابن ثاره
بند سوم
هراسونم
از کوفیا از راه و رسم فرداشون
بوی خدا نداره دیگه درداشون
چه میکنی تو با نگاه مرداشون؟
هراسونم
نگه ندارن احترام زینب رو
هر ناکسی بیاره نام زینب رو
جواب نده کسی سلام زینب رو
چشام فقط برا تو میباره
یا ثارالله وابن ثاره
مگه بگم نیا، اثر داره؟
یا ثارالله وابن ثاره
بند چهارم
سلام بی بی
به روضه ی حسین تو راهمون دادی
برای گریه به چشا توون دادی
راه بهشتی شدنو نشون دادی
سلام بی بی
می بینمت توو کوچه عزاداری
شده رو صورت کبودت اشک جاری
با قد خم چه نوحه ای به لب داری
با تیر و تیغ و سنگ، تووی گودال
یا ثارالله و ابن ثاره
داره میره زینب دیگه از حال
یا ثارالله و ابن ثاره
🔰در ماجرای کربلا ۲ نفر بیش از همه شرمنده ارباب شدند که نتوانستند ماموریتی که آقا بهشان سپرده بود را به اتمام برسانند.
یکی جناب مسلم بن عقیل علیهالسلام و دیگری جناب ابالفضل العباس علیهالسلام
هر دو تمام تلاششان را انجام دادند ولی نشد!
هر دو متحیر شدند یکی در کوچه های کوفه متحیرانه راه می رفت و دیگری وقتی دو دستش قطع شده بود متحیرانه ایستاد که چه باید بکند!
آنقدر نگران ابی عبدالله بود دیدند وقتی مسلم به پشت بام رسید، رو به سمت مکه کرد و گفت: «السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ رَسُولِ الله یَا حُسَینِ»، یا اباعبدالله! حال مُسلم بن عقیل را داری میبینی؟! شروع کرد با مولایش صحبت کردن ، تاریخ طبری نقل می کنه وقتی به مسلم امان نامه دادند مسلم فهمید دروغ می گن کلمه استرجاع گفت: دیدن داره گریه میکنه، گفتن چرا گریه میکنی
مسلم گفت گریم برای خودم نیست.
إنّي وَاللَّهِ ما لِنَفسي أبكي ، ولا لَها مِنَ القَتلِ أرثي ، وإن كُنتُ لَم اُحِبَّ لَها طَرفَةَ عَينٍ تَلَفاً ، ولكِن أبكي لِأَهلِيَ المُقبِلينَ إلَيَّ ، أبكي لِحُسَينٍ وآلِ حُسَينٍ ۱۷۰ (تاريخ الطبرى : ج ۵ ص ۳۷۴؛ الإرشاد: ج ۲ ص ۵۹)
برا خانوادم گریه می کنم برای حسین گریه می کنم که نامه نوشتم بیا.
صفحه دو #فیش شماره 3 حضرت مسلم علیه السلام
باور نمی کردم گذرها را ببندند
من را که می بینند درها را ببندند
خورشید بودم زیر نور ماه رفتم
جان خودت تا صبح خیلی راه رفتم
در شهر کوفه کوچه گردی کم نکردم
این چند شب یک خواب راحت هم نکردم
من شیر بودم کوفه در زنجیرم انداخت
این کوچه های تنگ آخر گیرم انداخت
امروز جان دادم اگر جانت سلامت
دندان من افتاد دندانت سلامت
حالا که می آیی کفن بردار حتما
ای یوسف من پیرهن بردار حتما
حالا که می آیی ستاره کم بیاور
با دخترانت گوشواره کم بیاور
حیرانم اما هیچ کس حیران من نیست
باور کن اینجایی که دیدم جای زن نیست
اینجا برای خیزران لب را نیاری
آقا خدا ناکرده زینب را نیاری
اصلا ببین گل ها توان خار دارند ؟
پرده نشینان طاقت بازار دارند ؟
من راضی ام انگشتر من را بگیرند
وقت کنیزی دختر من را بگیرند
اینجا برای نعل پا دارند آنقدر
کنج تنور خانه جا دارند آنقدر
مهر و وفا که نه جفا دارند ، اما
اینجا کفن نه بوریا دارند اما
باید مسیر تو چرا اینجا بیفتد
حیف از سر تو نیست زیر پا بیفتد(۲)
🔰شرمندگی خیلی سخته ( فهمیدی کجا میخوام برم؟ مگه میشه وارد جلسه پسر بشی به مادرش سر سلامتی ندی)
مادرشم شرمنده شد.
اون روز آخر وقتی اشک علی رو دید گفت هرچی داشتم دادم ، محسنمو دادم، جوونیمو دادم، سلامتمو دادم فدای تو، ولی علی جان.
شرمنده ام، حمایت من بی نتیجه ماند
دستم شکست و بند ز دست تو وا نشد
بسیار دیده اند که پیران خمیده اند
اما یکی چو من به جوانی دو تا نشد
از ما کسی سراغ ندارد غریب تر
در این میانه درد ز پهلو جدا نشد(۳)
گریز: منم یه جا ببرمت یه جاهم ابی عبدالله خیلی شرمنده شد. می دونی کجا بود؟
مگه میشه اسم دوتا باب الحوائج رو آوردی اسم این نازدانه باب الحوائج نیاد.
♦️ هر چه آمد به سرم دست به زانو نزدم
جز خداوند به عمرم به کسی رو نزدم
همه با هم وسط خطبه من خندیدند
نسخه ی کودک بی شیر مرا پیچیدند
روی دستم گل بی برگوبرم را کشتن
رو زدم آب بگیرم پسرم را کشتن
حرمله خیر نبینی گل من نو رس بود
کشتنش تیر نمیخواست نسیمی بس بود
(۱)مستندات: ۱۷آبان ۹۲ خبرگزاری تسنیم.
(۲)علی اکبر لطیفیان
(۳)حاج علی انسانی
🌐@dorenabhydar
اجرای آموزشی فیش شماره 3 حضرت مسلم علیه السلام .mp3
8.43M
فیش شماره 3حضرت مسلم بن عقیل علیهماالسلام.
بنابه درخواست دوستان👆👆👆
9.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این نوحه به عنوان نوحه سراسری در
شب عاشورا در
دفاع از حجاب وعفاف خوانده خواهد شد.
لطفا در تمامی گروه ها پخش شود؛
تا مثل سرود سلام فرمانده بازتاب
گسترده داشته باشد.
شما هم با پخش در ثواب شریک شوید.
28.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
" ای روضهخوان بگو ماه محرم است🥀🖤 "
5.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سلام ای لباس سیاه محرم🖤
#عشاق_الحسین_محب_الحسین_ع🖤
Mohammad Ali Karimkhani - Mastan hame Oftade (320).mp3
9.11M
مستان؛ همه افتاده و ساقی نمانده ●♪♫
یک گل برای باغبان؛ باقی نمانده
شب دوم محرم
حلقه اتصال: امام شناسی حضرت زینب
یکی از کسانی که خوب امام زمانش رو شناخت و تا پای جان از او دفاع کرد و ثابت قدم باقی ماند حضرت زینب سلام الله علیها بود.
سخنرانیها و خطبههای ایشان در جریان اسارت در مجلس ابن زیاد و یزید علیهما اللعنه گواه عمق علم و ایمان و بصیرت ایشان است.
حضرت زینب سلام الله علیها کسی است که یزید ملعون پس از واقعه شام در شأن ایشان میگوید: ان هولاء ورثوا العلم والفصاحه
روز دوم محرم که روز ورود کاروان سیدالشهدا به کربلاست رسمه که در این روز روضه حضرت زینب سلام الله علیها خوانده میشود
وقتی کاروان سیدالشهدا تو این روز به کربلا رسیدند مرکب سیدالشهدا از حرکت ایستاد.
امام به زهیر فرمودند اینجا کجاست؟
ظهیر گفت: طف، قازریه و...
امام فرمود نام دیگری هم دارد؟
ظهیر گفت یکی دیگر از نامهای این سرزمین کربلاست
همین که گفت کربلا آقا فرمود: اعوذ بالله من الکرب و البلاء
پناه به خدا از سرزمین کربلا
بعد آقا دستور دادن علویات خصوصاً حضرت زینب رو با یک اجلالی از محملها پیاده کردند.
حتی در برخی از کتب تاریخی نقل شده خود ابی عبدالله آمدند و برای ایشان رکاب گرفتند تا از محمل پیاده بشوند.
_______________
السلام علیک یا زینب یا بنت سید الانبیا ء
السلام علیک یا بنت صاحب الحوض و اللوا ء
السلام علیک یا بنت فاطمه الزهرا و خدیجه الکبری
_______________
کاروانی پر از ستاره و نور
کاروانی پر از عزیز خدا
کاروانی رسیده از مکه
کاروانی رسیده از بالا
کاروانی پر است از حیدر
کاروانی پر است از زهرا
کاروانی به سمت آزادی
کاروانی که دور از غمها
می نهند عرشیان قدم به قدم
پا به روی زمین کرب و بلا
سمت یک محملی چه با عجله
میروند این عشیره طاها
محملی پر ز نور زهرایی
روی آن شاه بانوی کبری
دور تا دور او بنی هاشم
پای او روی زانوی سقا
پا به روی زمین همین که گذاشت
دل او را گرفت این صحرا
او که میداند عاقبت باید
« هستیش » را به جای بگذارد.
______________
نمایه: « هستی زینب»
خیلی حضرت زینب وابسته به ابی عبدالله بود.
حتی یکی از شرایط ازدواجش با عبدالله این بود فرمود عبدالله: حسینم یه سفری داره من باید همراهش باشم.
تا اینکه شد روز دوم محرم، وقتی به ابی عبدالله گفتن رسیدیم کربلا، فرمود: « اعوذ بالله من الکرب و البلاء
ههنا منتخب رکابنا و مقتل رجالنا و مسفک دمائنا»
اینجا مردم هامون رو میکشن، خونهامون رو زمین میریزن
زینب شنید این جمله رو عرض کرد:
یا اخی هذا کلام من ایقن بالقتل
حسین جان این حرف کسیه که دیگه امیدی نداره میدونه که میمیره
چطور دلت میاد به زینب این خبر رو بدیم؟؟
من میخوام عرض کنم بی بی جان خبر شهادت برادر به همت ریخت
دلها بسوزه برات عصر روز عاشورا
اومد تو گودی قتلگاه، یه نگاه بندازه
«أ أنت اخی و ابن ٱمی»
حسین جان خودتی؟؟؟ آروم دل زینب خواهر بمیره برات. چیکار کردن باهات؟
__
غمی بزرگ در دلم، مرا عذاب میدهد
&
تو را صدات میزنم، سنان جواب میدهد
_______________
رحم الله من نادی وا حسیناه
یا حسین
______________
دشمنت کشت ولی نور تو....
#فیش_روز دوم_ محرم
#ورودیه
#باتشکر از حجت الاسلام محمد حسین قنبری
🌐@dorenabhydar