برادران شهید مدافع حرم مصطفی و مجتبی بختی مصطفی با ورود به دوره تحصیلی راهنمایی، به عضویت بسیج درآمد و نیرویی فعالی در این حوزه شد. او بعد از گرفتن دیپلم علوم انسانی، وارد حوزه علمیه شد و به مدت چهار سال به تحصیل در علوم دینی پرداخت و هم‌زمان با آن، برای امرارمعاش به شغل آزاد مشغول شد. مصطفی، هفتم اردیبهشت با داشتن دو دختر، بعد از گرفتن رضایت از همسر و خانواده‌اش، راهی جنگ با داعش شد مجتبی رتبه اول دانشگاه پیام نور در رشته حقوق بود. . شهیدان بختی از اهالی مشهد با هویت جعلی افغانستانی بعد از چند بار تلاش توانسته بودند به سوریه اعزام شوند. آن ها در گروهان تک تیر انداز ها جهاد می کردند... آنها در جبهه ها علاوه بر شرکت در عملیات های نظامی، کارهای دیگری هم انجام می دادند، از آماده کردن سفره افطار و سحر برای همرزمان تا واکس زدن شبانه کفش هایشان. با اینکه موعد مرخصی شان رسیده بود به خاطر عملیات، داوطلبانه در منطقه باقی ماندند و مبارزات مردانه ای در هجوم و دفاع مقابل داعش انجام دادند این دو برادر سر انجام ۹۴/۰۴/۲۲ در تدمر سوریه حین مبارزه با تروریست های تکفیری به شهادت رسیده و به شهدای مدافع حرم پیوستند. پیکر مطهر این برادران شهید روز ۵ شنبه ۲۸ تیر ۹۴ در حرم امام رضا (ع) تشییع و در گلزار شهدای بهشت رضا دفن شدند «شرمنده ام از خویش که چرا زنده ام هنوز جایی که سخن از شهید و شهادت است» #اللهم_اررقنا_شهادت @emamjavad_mosque

«پایان مسابقه شماره ۵۱» استقبال از این مسابقه واقعا چشمگیر و غیر قابل پیش بینی بود! این نشان از فهم و بصیرت بالای مردم ولایت مدار ایران اسلامی و ارادت قلبی این ملت به جان برکفان سپاه پاسداران دارد ، مردمی که خدمتگزاران واقعی خود را از صمیم قلب دوست دارند و تمام قد حامی و پشتیبان این نهاد انقلابی هستند اینجانب به نمایندگی از امام جماعت و هیئت امنای مسجد امام جواد (ع) از از تمامی عزیزانی که در پویش دلنوشته ای برای سپاه شرکت کردند کمال تشکر و قدردانی می نمایم ، اجر همگی با حضرت فاطمه زهرا (س) ان شاالله دلنوشته های زیبای شما عزیزان تقدیم عزیزانمان در سپاه پاسداران ناحیه لنجاندو حوزه فولادشهر خواهد شد، بی شک این پیامهای سراسر عشق و نور باعث دلگرمی هرچه بیشتر این برادران مخلص خاری بر چشم دشمنان و بدخواهان نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و این نهاد انقلابی خواهد بود ضمناً به پاس این همراهی صمیمانه شما، به تعدادی از شرکت کنندگان جوایزی به رسم یادبود اهدا خواهد شد اسامی برگزیدگان و زمان اهدای جوایز متعاقباً اعلام می گردد #اللهم_اررقنا_شهادت ایتا https://eitaa.ir/emamjavad_mosque روبیکا https://rubika.ir/emamjavad_mosque

(۷) پهلوان بی مزار ، شهید ابراهیم هادی یکی از عملیات های مهم غرب کشور به پایان رسید، پس از هماهنگی، بیشتر رزمندگان به دیدار حضرت امام (ره)رفتند. با وجودی که ابراهیم هم در آن عملیات حضور داشت به تهران نرفت! از او پرسیدم چرا شما نرفتی؟! گفت: نمیشه همه بچه ها جبهه را خالی کنند، باید چند نفری بمانند. گفتم واقعا به این دلیل نرفتی؟! مکثی کرد و گفت: ما رهبر را برای دیدن و مشاهده کردن نمی‌خواهیم، ما رهبر را میخواهیم برای اطاعت کردن بعد ادامه داد : من اگر نتوانستم رهبرم را ببینم مهم نیست! بلکه مهم اینست که من مطیع فرمانش باشم و رهبرم از من راضی باشد. ابراهیم در مورد ولایت فقیه خیلی حساس بود، می‌گفت: در بین بزرگان و علمای قدیم و جدید هیچ کس دل و جرات امام را نداشته! هر وقت پیامی از امام پخش می‌شد با دقت گوش می‌کرد و می گفت: «اگر دنیا و آخرت می‌خواهیم باید به حرفهای امام عمل کنیم» #اللهم_اررقنا_شهادت #شهید_ابراهیم_هادی @ba_shahhidan

همسر شهید: پسرم از روی پله ها افتاد. دستش شکست. بیشتر از من عبدالحسین هول کرد. بچه را که داشت به شدت گریه میکرد، بغل گرفت. از خانه دوید بیرون. چادر سرم کردم و دنبالش رفتم. ماتم برد وقتی دیدم دارد میرود طرف خیابان. تا من رسیدم بهش، یک تاکسی گرفت. در آن لحظه‌ها، ماشین سپاه جلوی خانه پارک بود! #اللهم_اررقنا_شهادت #شهید_عبدالحسین_برونسی @ba_shahhidan

♨️حتما ببینید؛ نامه‌ی عجیب یک دختر وسط پارک که اشک همه را درآورد🥹 #اللهم_اررقنا_شهادت #شهید_مدافع_حرم #شهید_حبیب_الله_شیری ┄┅•═༅𖣔✾‌🌺✾𖣔༅═•‏┅┄ مسجد امام جواد (ع) ، محله ایثار۵ صندوق الکترونیکی انتقادات و پیشنهادات https://gkite.ir/es/9424384 ┏━✨🌹✨🌸✨🌷✨🌸━┓    🍀https://eitaa.com/emamjavad_mosque🌸 ┗━✨🌸✨🌹✨🌷✨🌸━┛

سیدالاسرای ایرانی جانباز شهید خلبان حسین لشکری اولین رزمنده ایرانی اسیر شده به دست نیروهای بعث عراق و آخرین اسیر آزاد شده! با تحمل ۱۸ سال اسارت! (مجموع ۶۴۱۰ روز) رهبر معظم انقلاب اسلامی به ایشان لقب سید الاسرا را دادند! ۴ روز پیش از شروع رسمی جنگ ایران و عراق در حال انهدام تانکهای متجاوز عراقی در مرز ایران هواپیمایی جنگنده ایشان مورد اصابت راکت عراقی قرار گرفت و مجبور به فرود اضطراری در خاک عراق شد... تا ۱۴ سال هیچ خبری از ایشان نبود و به عنوان مفقودالاثر از ایشان یاد میشد دولت عراق اجازه مصاحبه با صلیب سرخ جهانی را به وی نمیداد سالها در سلول انفرادی سخت ترین شکنجه ها را تحمل کرد ، عراقی ها از او میخواستند که در یک مصاحبه تلویزیونی اعلام کند که ایران شروع کننده جنگ بوده! ولی او هیچگاه زیر بار این مصاحبه دروغین نرفت #اللهم_اررقنا_شهادت #شهید_حسین_لشکری @ba_shahhidan

همسرش میگفت: خدا حسین را فرستاد تا سرمشقی برای همگان شود…او اولین کسی بودکه رفت. ( اولین اسیر بود) و آخرین نفری بود که از اسارت برگشت…. اسیر که شد پسرش علی۴ ماهه بود و به هنگام آزادیش علی پسرش دانشجوی دندانپزشکی بود.. وقتی بازگشت از او پرسیدند: این همه سال انفرادی راچگونه گذراندی؟ او گفت: برنامه ریزی کرده بودم و هر روز یکی از خاطرات گذشته ام را‌ مرور میکردم. سالها در سلول های انفرادی بود و با کسی ارتباط نداشت، قرآن را کامل حفظ کرده بود زبان انگلیسی می‌دانست و برای ۲۶ سال نماز قضا خوانده بود. حسین می‌گفت: از هیجده سال اسارتم ده سالی که تو انفرادی بودم سالها با یک “مارمولک” هم صحبت میشدم بهترین عیدی که این ۱۸ سال اسارت گرفتم، یک نصفه لیوان آب یخ بود! عید سال ۷۴ بود، سرباز عراقی نگهبان یک لیوان آب یخ می خورد می خواست باقی مانده آن را دور بریزد، نگاهش به من افتاد، دلش سوخت و آن را به من داد، من تا ساعت ها از این مسئله خوشحال بودم! این را بگویم که من مدت ۱۲ سال ( نه ۱۲روز یا ۱۲ ماه)در حسرت دیدن یک فضای سبز و یک منظره بودم، حسرت ۵ دقیقه آفتاب را داشتم… منبع:کتاب خاطرات دردناک.. #اللهم_اررقنا_شهادت #شهید_حسین_لشکری @ba_shahhidan

🌷 #شهید_بروجردی: من باید خرجِ امام بشم نه اینکه امام خرجِ من بشه! قابل توّجهِ ... بماند.. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ┄┅•═༅𖣔✾‌🌺✾𖣔༅═•‏┅┄ 🟢 مسجد امام جواد (ع) ، محله ایثار ۵ #اللهم_اررقنا_شهادت صندوق الکترونیکی انتقادات و پیشنهادات https://gkite.ir/es/9424384 ┏━✨🌹✨🌸✨🌷✨🌸━┓    🍀https://eitaa.com/emamjavad_mosque🌸 ┗━✨🌸✨🌹✨🌷✨🌸━┛

پیش بینی شهید ابراهیم هادی از همگانی شدن پیاده روی اربعین بچه ها با نگاهی حسرت آلود به مناطق اشغالی نگاه می کردند، یکی از آنها رو به ابراهیم کرد و گفت: چطور این بعثی ها باید به راحتی آنجا تردد کنند و ما... یعنی می شود یک روزی برسد که مردم ما هم از روی این جاده ها به خانه ها و شهرهای خودشان بروند. ابراهیم که این حرف ها را شنید، گفت: «این حرفا چیه که میزنی، یه روزی می رسه که مردم از همین جاده ها دسته دسته می رن کربلا! » آن مرز جایی نبود جز مرز خسروی و حالا سال ها از آن روزها گذشته بود که بعضی از باقی مانده بچه های آن روز به اتفاق هم به سمت کربلا حرکت می کردند که در پیاده روی اربعین شرکت کنند. یاد همان حرف های ابراهیم افتادند که می گفت: یه روزی می رسه که مردم از همین جاده ها دسته دسته می رن کربلا. برگرفته از کتاب سلام بر ابراهیم #اللهم_اررقنا_شهادت #شهید_ابراهیم_هادی @ba_shahhidan