any day now: همین روزها
any minute now: تا چند دقیقه دیگر، همین دقایق
any moment now: همین لحظهها، تا چند لحظه دیگر
Example: The guests should be arriving any moment now.
مثال: مهمانها باید تا چند لحظه دیگر برسند.
Example: The exam results are due to be out any day now.
مثال: قرار است نتایج امتحانات همین روزها منتشر شود.
@englishisgreatfun
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
in no uncertain terms:
به صراحت و بدون تعارف، به صراحت و قاطع
"We have been told in no uncertain terms that the newspapers have been strongly advised never to raise the subject again."
«به صراحت و بدون تعارف به ما گفتند که به شدت به روزنامهها توصیه شده است تا هرگز به این موضوع اشاره نکنند.»
منبع: فیلم "The Last Witness"
@englishisgreatfun
on the fritz= on the blink
خراب
go on the fritz= go on the blink
خراب شدن
Example: Your computer went on the fritz again.
مثال: کامپیوتر شما مجددا خراب شد.
Example: This vacuum cleaner is on the blink. Why don't you have it fixed?
مثال: این جارو برقی خراب است. چرا نمیدهی تعمیرش کنند؟
Example: How long has this fridge been on the fritz?
مثال: چند مدت است که این یخچال خراب است؟
@englishisgreatfun
renowned: مشهور
نکته: renowned= famous
Example: He is renowned for his best-selling novels.
مثال: او به رمانهای پرفروشاش مشهور است.
@englishisgreatfun
won't take no for an answer:
کوتاه آمدن، ولکن ماجرا شدن، بیخیال شدن
(نکته: از این عبارت زمانی استفاده میکنیم که فردی از شما درخواستی دارد و یا میخواهد کاری انجام دهد و به تایید شما نیاز دارد.)
Example: My friend is constantly asking me to stay up till the morning playing computer games, and he won't take no for and answer.
مثال: دوست من مدام از من میخواهد تا صبح بیدار باشم و کامپیوتر بازی کنیم و ولکن ماجرا نیست.
@emglishisgreatfun
hold somebody responsible:
کسی را مسئول دانستن
Example: You're driving recklessly; if I end up in the hospital, I'll hold you personally responsible.
مثال: دارید بیاحتیاط رانندگی میکنید؛ اگر کارم به بیمارستان بکشد، شخصا شما را مسئول میدانم.
@englishisgreatfun