#یادداشت
#جنگِنرمِسخت
#جهاد_تبیین
به نام خالقِ مولا علی
🔖علی در آینهی قرآن
[۱]. در قرآن کریم آیات بسیاری در ترسیم موقعیت امام علی (عَلَیهالسَّلام) وجود دارد. ممتازبودن شخصیت بینظیر و نقش عظیم آن حضرت در تحولات صدر اسلام و سیره و منش ایشان ، از واقعیتهای مسلّم و غیرقابل انکار تاریخ است. سعیِ مولّف بر آن است تا با استفاده از آیات قرآن کریم به بررسی بعضی از ویژگیهای شخصیتی این امام بزرگوار که در بستر رویدادهای تاریخی ذکر شده و در قرآن کریم بوده، بپردازد. در آیاتی از سورههای بقره، رعد، دهر یا انسان، احزاب و... حضرت علی (علیهالسَّلام) را هادی مردم، از خودگذشته، فداکار، انفاقکننده و بخشنده معرفی کرده است که بیشتر این اوصاف در آیهی مودّت، آیهی تطهیر، آیهی اطاعت، آیهی ولایت، آیهی تبلیغ و آیهی لیلةالمبیت آمده است.
[۲]. قرآن شریف تنها به اشارههایی روشنگر در مورد شخصیت والای امیرمؤمنان و رفتار و کردار خداپسندانهاش بسنده نکرده، بلکه در آیات بسیاری در مورد خاندان وحی و رسالت در درجهی نخست و آنگاه دیگر توحیدگرایان و ایمان آوردگان سخن گفته است که امیرمؤمنان علی (علیهالسَّلام) سرآمد آنان است. در این مورد از پیامبر گرامی نقل شده که فرمود، «ما اَنزَلَاللهُ آیةً فیها یا اَیُهَاالذّینَ آمنوا إلاّ وَ عَلیٌّ رَأسُها وَ اَمیرُها،( شواهدالتنزیل، ج ۱ ، ص ۵۲)، هیچ آیهای در قرآن فرود نیامده است که در آن روی سخن با ایمانآورندگان باشد، جز اینکه علی (عَلیهِالسّلام) سالار و سرآمد و پیشوای آنان است و پیش از هر کسی روی سخن قرآن با اوست.»
[۳]. محدثان و مفسران براین عقیدهاند که آیهی مبارکهی «تطهیر» در مورد شخصیت والای امیرمؤمنان، حضرت زهرا و حسنین(عَلَیهِمالسَّلام) است که پیامبر نیایشگرانه رو به خدا نمود و فرمود، بار خدایا، اینان خاندان ارجمند من هستند، پس ناپسندی و پلیدی را از آنان دورساز و آنان را آنگونه که خود میپسندی پاک و پاکیزه گردان و درست در این لحظات بود که این آیه فرود آمد، «اِنَّما یُریدُاللهُ لِیُذهِبَ عَنکُمُالرِّجسَ اَهلَالبَیتِ وَ یُطَهِِرَکُم تَطهیراً،(احزاب/۳۳) و خدا چنین میخواهد که هر ناپاکی را از شما ببرَد و شما را از هر عیب، پاک و منزّه گردانَد.» همهی محدثان و مفسران شیعه برآنند که آیهی مبارکهی تطهیر در گرامیداشت شخصیت والای علی، فاطمه و حسنین (عَلَیهمالسَّلام) است و همسران پیامبر را شامل نمیگردد. همین دیدگاه را گروهی از محققان و ژرفنگران اهل سنّت در تفسیر خویش این آیهی شریفه را، ترسیم موقعیت معنوی همان پنج نور مقدس تفسیر و تأویل کردهاند.
[۴]. آیهی دیگری که در آن به شرف و برتری اهل بیت اشاره شده است، آیهی «مباهله» است. ماجرا این است که وقتی پیامبر(صلیاللهُعَلَیهِوَآله) مردم نجران را به یکتاپرستی دعوت نمود، پیشوای دینی آنها گروهی را برای مطالعه و تحقیق پیرامون دین جدید و دیدار با آن حضرت به مدینه فرستاد، این گروه سه نفره به حضور پیامبر اسلام شرفیاب شدند و سوالات خویش را از او پرسیدند و پاسخ گرفتند، اما حق را انکار کردند و سخنان او را نپذیرفتند. اینجا بود که فرشتۀ وحی فرود آمد و در برابر حقناپذیری آنان آیات مباهله را آورد و پیامبر رو به آنان کرد و چنین خواند، «اَلحقُّ مِن رَبِّکَ فَلا تَکُن مِنَ المُمتَرین. فَمَن حاجَّکَ فیهِ مِن بَعدِ ماجائَکَ مِنَالعِلمِ فَقُل تَعالَوا نَدعُ اَبنائَنا وَاَبنائَکم وَنِسائَنا وَنسائَکُم وَاَنفُسَنا وَاَنفُسَکُم ثُمَّ نَبتَهِل فَنَجعَل لَعنَتَاللهِ عَلَیالکاذِبینَ، (آل عمران/۶۰- ۶۱)، سخن حق همان است که از جانب خدا به تو رسید، مبادا در آن شک کنی. پس هر کس با تو در مقام مجادله برآید بعد از آگاهی به تو به او بگو بیایید ما و شما فرزندان و زنانمان را بخوانیم و در دعا به درگاه خدا اصرار کنیم تا دروغگویان را به لعن و عذاب خدا گرفتار سازیم.» هنگامی که این پنج نور مقدس به وعدهگاه رسیدند، هیئت مسیحیانِ نجران با دیدن چهرههای پرفروغ آنها و معنویت و شکوه آنان از کار خویش پشیمان شدند و پس از مشاوره و گفتگوی بسیار به این نتیجه رسیدند که او پیامبر خداست و در دعوتش راستگوست و اگر او و همراهانش دعا کنند، حتماً دعای آنان مستجاب میشود و مخالفانشان نابود خواهند شد، پس گفتند هان ای محمد ما را از مباهله معاف دار. در این آیهی شریفه حضرت علی (عَلَیهِالسَّلام) «جانِ» پیامبر معرفی شده است.
✍ مرضیه عاصی
@enqelabi_nevesht
📌کانال نوشتههای انقلابی
📝 ادامه مطلب...
[۵]. جریان دیگری که آشکارا به امیرالمومنین (عَلَیهِالسَّلام) اشاره دارد این است که امام باقر (علیهالسَّلام) در تفسیر «آیهی۵۵مائده» فرمود، گروهی از یهود، به اسلام ایمان آوردند و روزی به حضور پیامبر شرفیاب شدند و گفتند، ای پیامبر خدا! موسی در رسالت خویش یوشعبننون را به دستور حق به جانشینی خویش برگزید، پس جانشین شما کیست؟ در این هنگام فرشتۀ وحی فرود آمد واین آیه را خواند، «اِنَّما وَلیُّکُمُاللهُ وَ رَسولُهُ وَالَّذینَ آمَنُواالَّذینَ یُقیمونَالصَّلوةَ وَ یُؤتونَالزَّکوةَ وَهُم راکِعونَ (مائده/۵۵)، یاور شما تنها خدا و رسولش و آن مومنانی هستند که نماز بهپا داشته و به فقیران در حال رکوع زکات میدهند.»، پیامبر گرامی با دریافت این آیه فرمود، برخیزید تا به مسجد برویم. همگی به مسجد رفتند، در آستانهی درِ مسجد، بینوایی را دیدند که در حال بیرون آمدن از مسجد بود. پیامبر به او فرمود، آیا کسی در حال نماز چیزی به تو داد؟ مرد با اشاره به انگشتری پاسخ داد آری، پیامبر فرمود، چه کسی این را به تو بخشید؟ پاسخ داد، این بزرگمردی که نماز میخوانَد و اشاره به امیرمؤمنان کرد. پیامبر پرسید در چه حالی این را به تو عطا کرد؟ گفت در حال رکوع. پیامبر گرامی(صَلَیاللهُعَلَیهِوَآله) به نشانهی سپاس خدا تکبیر گفت و همهی حاضران نیز تکبیر گفتند. آنگاه پیامبر رو به مردم کرد و فرمود، هان، ای مردم! این آیهی شریفه را که چندی پیش بر من وحی گردید، به جان دل بسپارید و به هوش باشید که علی پس از من پیشوا و امام شماست.
[۶]. در سورۀ انسان، مرحوم صدوق در «امالی»، از ششمین امام نور در تفسیر آیات «۷ تا ۲۲سورهی انسان» آورده است که حسنین(عَلَیهِماالسَّلام) بیمار شدند، امام علی، حضرت زهرا، حسنین (علیهمالسَّلام) و فضه خدمتکار آنها برای شفای آنها سه روز، روزه نذر کردند. خداوند آن دو کودک را شفا ارزانی داشت و همگی قصد روزهداری کردند. روز اول حضرت زهرا مقداری نان برای افطار فراهم نمود. همگی پس از نماز مغرب دور سفره نشستند، اما هنوز اولین لقمهی غذا را برنداشته بودند که ناگهان مسکینی در خانه را زد وبا آمدن او کسی دست به نانها نزد، بلکه به دستور پدر، فقیر را اطعام نمودند و خود چیزی میل نکردند. شب دوم و سوم نیز یک یتیم و یک اسیر گرسنه درِ آن خانهی معنوی را زدند، صاحبخانه غذایشان را به آنها داد و آن بزرگواران گرسنه ماندند. روز چهارم پیامبر آثار و فشار گرسنگی را در چهرهی حسنین مشاهده کرد، در این هنگام فرشتهی وحی فرود آمد و به پیامبر گفت، آیاتی را که در شکوه و عظمت خاندانت فرود آمده است، به گوش جان بسپار، پیامبر فرمود کدام آیات؟ جبرئیل گفت، «یوفونَ بِالنَذرِ وَ یَخافونَ یَوماً کانَ شَرُّهُ مُستَطیراً وَ یُطعِمونَالطَّعامَ عَلی حُبِّهِ مِسکیناً وَ یَتیماً وَ اَسیراً... اِنَّ هذا کانَ لَکُم جَزاءً وَ کانَ سَعیُکُم مَشکوراً (انسان،۲۲-۷)، به نذر خود وفا میکنند و از روزی که عذابش گسترده است میترسند و غذایشان را به سبب دوستی خدا به مسکین و یتیم و اسیر میدهند... این بهشت پاداش اعمال شماست و سعی و تلاش شما مورد قدردانی است.» مرحوم مجلسی میفرماید، مفسران و محدثان، همهی این آیات را در مورد امیر مومنان و خاندان مطهر او تفسیر کردهاند.
[۷]. تنها این آیات و این ویژگیها و امتیازات نیست که در مورد این امام همام آمده است، بلکه خدا در آیات بسیاری از ایشان سخن گفته و عمل خالصانه، خداپسندانه و انسان دوستانهی او را گرامی داشته است و او را بهعنوان نمونه و الگو معرفی کرده است. از دیدگاه مفسران و محدثان شیعه و اهل سنّت، آیات بسیاری دربارهی آن حضرت که نماد ایمان، تقوا، ایثار و تبلور ارزشهای انسانی و اخلاقی است فرود آمده و دانشمندانِ آنها، در مورد آن حضرت تفسیر و تأویل نمودهاند و خاطرنشان ساختهاند که منظور از واژههای شهید، شاهد، مشهود، ذکر، نور، هدی، صادق، مصدّق، صدیق، فضل، رحمت، نعمت، «والذی عنده علم الکتاب» و نبا عظیم، آن انسانِ والاست که در مورد هریک از نامها و واژه ها، یک یا چند روایت رسیده است.
✍ مرضیه عاصی
@enqelabi_nevesht
📌کانال نوشتههای انقلابی
#یادداشت
#جنگِنرمِسخت
#جهاد_تبیین
به نام خالقِ قانون
🔖 مُزدِ برکناری مَنِ خود
۱. زمانی که عارف بالله و اهلبیت (علیهمالسلام) باشی معلوم است که میتوانی پارسایی پیشهی خود کنی و از شهرت، ثروت و مقام دوریگزینی، آنگاه عامل به علم خویش شوی. این عرفان و شناخت تو را به اخلاصی میرساند که میتوانی به مثابه صدیقین و شهدا باشی، آنقدر که مثل شهدا پس از مرگ هم زنده باشی. از چه کسی سخن میگویم؟ از کسی که حدود هشتاد سال پس از درگذشتش، هر روز میلیونها نفر با اثر برجستهای که از خود بهجای گذاشته است، ملازمت دارند. بله منظور نگارنده، صاحب مفاتیحالجنان، شیخ عباس قمی است. او که در اثر شناخت خود، اخلاص پیشه کرد و مزدش را نیز پس از مرگ تا ابد دریافت میکند. مرحوم شیخ عباس قمی از علمای زنده است و حیات معنوی او نه تنها در بهشت برزخی که در دنیا مادی هنوز ادامه دارد، آنچنان؛ که در همهی دعاها و زیارتنامهها و مناسبتهایی که شیعیان میخوانند، حاضر است. شاید بتوان گفت میان علمای شیعه، کسی مثل مرحوم شیخ عباس قمی نیست که نام و یادش در محافل شیعه باشد. بعد از قرآن بیشترین کتابی که چاپ شده مفاتیح است. ایشان انسانی بود که با اخلاص تمام «مَن خودش» را کنار گذاشت و چون با خدا پیوند خورد و خود را خرج خدا کرد، وجه الهیاش ماندگار شد.
۲. مرحوم شیخ عباس قمى نویسنده كتاب مفاتیح الجنان در خاطرات خود برای پسرش آورده است كه: «وقتى كتاب منازلالاخرة را نوشته و به چاپ رساندم، در قم شخصى بود به نام «عبدالرزاق مسأله گو» كه همیشه قبل از ظهر در صحن مطهر حضرت معصومه(سلاماللهعلیها) احكام شرعی را برای مردم مىگفت. مرحوم پدرم «كربلائى محمد رضا» از علاقهمندان منبر شیخ عبدالرزاق بود به حدى كه هر روز در مجلس او حاضر مىشد و شیخ هم بعد از مسأله گفتن، كتاب منازلالاخرٍة مرا مىگشود و از آن براى شنوندگان و حاضران از روایات و احادیث آن مىخواند. روزى پدرم به خانه آمد و مرا صدا زد و گفت شیخ عباس! كاش مثل عبدالرزاقِ مسئلهگو مىشدى و مىتوانستى منبر بروى و از این كتاب كه او براى ما مىخواند، تو هم مىخواندى. چند بار خواستم بگویم پدرجان! این كتاب از آثار و تألیفات من است اما هر بار خوددارى كردم و چیزى نگفتم و فقط عرض كردم دعا بفرمائید خداوند توفیقى مرحمت نماید.» شهید آیتالله صدر نیز در مورد مرحوم شیخ عباس قمی فرمود: «داریم که آخر چیزی که از دل صدیقین بیرون می رود حب ریاست است یعنی این حب در عمق انسان است و در همه وجود دارد. آنقدر خدا به آقا شیخ عباس قمی نظر کرده که اولین چیزی که از دلش بیرون رفته حب ریاست بوده است زیرا ایشان خیلی افتاده و متواضع بودند.»
۳. امام خامنهای میفرماید: «عالم خبیر و محدث بزرگ و نامدار مرحوم آقای حاج شیخ عباس قمی مؤلف کتاب مفاتیحالجنان و کتابهای نافع دیگر؛ ایشان حق بزرگی بر همه مؤمنان متعبد دارند.»(۱۳۸۷/۱۲/۲۷). عباسبنمحمدرضا قُمی متولد (۱۲۵۴ هجری شمسی)، مشهور به «شیخ عباس قمی» و «محدّث قمی» عالم شیعه در قرن چهارده هجری قمری است. او که محدّث، مورخ و خطیب بود، تحصیلات و کارهای علمی خویش را در سه حوزه قم، مشهد و نجف گذراند و کتابهای بیشماری به رشتهی تحریر درآورد. مفاتیحالجنان، سفینةالبحار، نفسالمهموم و منتهیالآمال از مشهورترین تألیفات شیخ عباس قمی بهشمار میرود. یكم بهمن سالروز درگذشت شیخ عباس قمی است؛ عالمی برجسته كه برای تعالی اندیشه شیعه بسیار كوشید و توانست با نگارش مفاتیحالجنان فصلی تازه در مسیر رویارویی با انحرافها و آشنایی همگان با چهره حقیقی دین خدمت ارزنده و شایانی نماید. محدث قمی در سال ۱۳۱۹ در نجف درگذشت و در حرم امیرالمومنین علیبنابیطالب (علیهالسلام) به خاک سپرده شد.
✍ خالقی
@enqelabi_nevesht
📌کانال نوشتههای انقلابی
#یادداشت
#جنگِنرمِسخت
#جهاد_تبیین
به نام خالقِ بعثت
🔖 بعثتِ خمینیِ کبیر
هجرتِ بندگان صداقتپیشه خداوند، همواره آغازگر تحولات شگرف و تاریخ ساز بوده است. این سنتِ الهی برای همیشه در دورههای گوناگون، جاری است و مهاجران الیالله، با هجرت و مجاهدت خویش، راه هدایت را برای مردم میگشایند و هموار میسازند. خداوند، جایگاه این مردمان را بلندترین مقام نزد خدا قرار میدهد و میفرماید: «الَّذِينَ آمَنُوا وَ هَاجَرُوا وَ جَاهَدُوا فِي سَبِيلِاللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَاللَّهِ ۚ وَ أُولَٰئِكَ هُمُالْفَائِزُونَ» آنها که ایمان آوردند و هجرت کردند و با اموال و جانهایشان در راه خدا جهاد کردند، مقامشان نزد خدا برتر است و آنها پیروز رستگارند.(توبه/ ۲۰) در عصرِ ما نیز با هجرتِ مردی بزرگ از خاندان عصمت و طهارت، حضرت امامخمینی (قدسسره)، آیین ناب نبوی و قیام حیاتبخش حسینی احیا گشت. امام خمینی با قدم صدق از ایران خارج شد و با قدم صدق به ایران آمد و مصداق «جاءالحق و زهقالباطل» در عصر ما نمایان گشت.
۱. از نگاه کلی خاستگاه مبارزات سیاسی امامخمینی (قدسسره) را باید در نوع نگاه ایشان به دین، پیوند عمیق دین با سیاست و ضرورت قیام و تشکیل حکومت اسلامی جست.امام خمینی (قدسسره) با اعتقاد به پیوند دین و سیاست، مبارزات سیاسی خود را با رژیم پهلوی از سال ۱۳۴۱ آغاز کرد و سرچشمه سیاستورزی، «دین» بود. به باور ایشان هر مسلمانی به پیروی از پیامبران بزرگ الهی و براساس آموزه قرآن، موظف به قیام برای خداست. قیام برای خدا، هم عرصه فردی انسان را شامل میشود و هم عرصه حیات اجتماعی را شامل میشود. امام خمینی (قدسسره) ریشه تمام مفاسد در کشورهای اسلامی را به استعمار خارجی مربوط میدانست. ایشان با توجه به خطر استعمار در کشورهای اسلامی و لزوم مبارزه با آن، به ملتهای اسلامی توصیه میکرد فریب نیرنگهای استعمار را نخورند و دست آنان را از کشورهای اسلامی کوتاه کنند. از نظر ایشان سهلانگاری سران کشورهای اسلامی و اختلاف آنان موجب سلطه روزافزون استعمارگران بر مقدرات مسلمانان است و چاره اساسی مقابله با استعمار، وحدت همه مسلمانان و عملیکردنِ شعائر اسلامی است.
۲. امام خمینی (قدسسره) بر اساس مبانی دینی، مشروعیت حکومت را الهی و آن را حق انحصاری خداوند تعالی و کسانی دانسته است که از سوی او مشروع باشند؛ از این رو ایشان همه حکومتهای سلطنتی را در ایران در طول تاریخ نامشروع شمرده و از نظر تاریخی، از شاهنشاهی ۲۵۰۰ساله ایران به عنوان شاهنشاهی سیاه یاد کرده است؛ اساس سلطنت پهلوی را هم بر پایه قلدری و دیکتاتوری میداند. از نظر ایشان حکومت پهلوی نه تنها فاقد مشروعیت مردمی و دینی، بلکه فاقد مشروعیت سیاسی نیز بود .به اعتقاد ایشان مذهب، در حکومت محمدرضا پهلوی نقش و جایگاهی نداشت و او در دوران سلطنت خود، ایران را ویرانه و آن را به مستعمره امریکا تبدیل کرده است و نهادهای برآمده از آن رژیم را نیز غیر مشروع میدانست.
۳. حکومتی که امام در قالب دو نظریه ولایت فقیه و جمهوری اسلامی، چارچوب نظری آن را تدوین کرده بود، از یک رشته ویژگیهای ممتاز و منحصر به فردی برخوردار میباشد که آن را از مدل حکومتهای موجود متمایز میسازد. زیرا احکام و اصول اقتصادی، سیاسی، دفاعی و ساختار و تشکیلات آن، نه برخاسته از اندیشه بشر بلکه ملهم از آرمانها و اصول الهی اسلام است. امام این نوع حکومت را الگوی جاودانهای میدانست که نه با نظامهای استبدادی، نه مطلقه، و نه مشروطه به معنای متعارف آنها قابل تطبیق مینمود بلکه به دلیل دربرداشتن یک مجموعه شرایط که در قرآن کریم و سنت رسول اکرم معین گشته است، از همه نواقص نگرانکننده و نارساییهای هراسانگیز آنها بری میباشد.
۴. آغاز مخالفت امام خمینی (قدسسره) با انحرافات رژیم پهلوی، با وقوع چند رویداد شکل گرفت؛ رژیم پهلوی با تصویب لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی، کشتار مردم در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ و تصویب قانون کاپیتولاسیون، عملاً امام را از این امر مطمئن ساخت که نظام سلطنتی، دیگر نظامی نیست که بتوان از راه آن در پی دنبالکردن آرمانهای اسلامی بود. مخالفت امام با سلطنت تا جایی پیش میرود که ایشان همکاری و همراهی با نظام سلطنت را خیانت به اسلام و قرآن کریم و مسلمین و ایران اعلام میکنند. مهمترین موضع گیری امام در نفی استعمار و سلطه خارجی، علیه تصویب کاپیتولاسیون بود که به تبعید ایشان نیز منجر شد؛ امّا امام (قدسسره) با شجاعت و اراده قوی خود، به همراه دیگر فعالان اسلامی، توانستند در مقابل دیکتاتوری شاه ایستادگی کنند و با دعوت به تظاهرات و مبارزه با ظلم و استبداد، مردم را برای مبارزه و انقلاب به خود جذب کردند.
✍ پروین صادقیمنش
@enqelabi_nevesht
📌کانال نوشتههای انقلابی
📝 ادامه مطلب...
۵. در نهایت با شکست شاه، در بهمن ماه ۵۷، جهان شاهد تحولی شگرف و انقلابی عظیم و مردمی در تاریخ بود. قیام ملتی مصمم و یکپارچه با قلبهایی سرشار از عشق و ایمان. در بهمن ماه، رهبر بزرگ و نستوهی، پس از سال ها دوری از وطن، قدم بر خاک گلگون میهن گذاشت که آزادی و استقلال را نصیب امتی خداخواه کرد. امام آمد و عظمت، شرافت و افتخار به همراه آورد و به فرموده مقام معظم رهبری «در دوازدهم بهمنماه ۵۷، جهان شاهد یکی از شگفت انگیزترین قیامهای مردمی تاریخ بود. در آن روز، ملتی یکپارچه و مصمم، با شعاری واحد و با قلب و روحی سرشار از عشق و ایمان، مرزهای خطر را در نوردید و به استقبال مردی شتافت که پس از پانزده سال دوری و تبعید، به میان ملتش باز میگشت، تا بر پیکر شهیدانش نماز بگزارد و بنام خدا سفینهی نجات خلق را از میان لُجّهی خون به ساحل پیروزی رهنمون شود.»(پیام بمناسبت ۱۲ بهمن؛ ۱۱بهمن۱۳۶۰) و بدین سان، طلوع دوباره اسلام ناب محمدی (صلیاللهعلیهوآله) ، تجدید حیات مستضعفان و خشنودی حضرت ولی عصر، مهدی موعود(عجلاللهتعالیفرجهالشریف) را نوید داد.
۶. «حادثهی انقلاب، یک حادثهی عظیم و فوقالعاده و محیّرالعقولی بود. ما حالا عادت کردهایم به این، [امّا] کسانی که از بیرون نگاه میکنند به حادثهی انقلاب و قضاوت میکنند دربارهی حادثهی انقلاب، عظمت این حرکت را، این حادثه را، این پدیده را بیشتر از ما درک میکنند. ما چون در جریان بودیم، خیلی توجّه نمیکنیم، خیلی دربارهاش اهتمام نمیورزیم برای ارزیابی و تقویم این حادثه.»(بیانات در دیدار اعضای مجمع نمایندگان طلاب و فضلای حوزه علمیه قم، ۲۵اسفند۱۳۹۴) پیروزی انقلاب اسلامی ایران، بدون شک معجزهای الهی بود که به دست معجزهگر مردی از سلاله پاک رسولِ خدا (صلیاللهعلیهوآله) ، به انجام رسید و چشم امید مظلومان و مستضعفان جهان را به خود خیره ساخت. تأثیر سریع انقلاب اسلامی در منطقه و بر آشفتن شعله خشم مردم مسلمان و غیرمسلمان در بسیاری از کشورهای تحت سلطه استعمار، گواه روشنی بر این مدعاست؛ زیرا در کمتر مقطعی از تاریخ، شاهد پیروزی و تأثیرگذاری قاطعِ جنبشی، صرفا مردمی بودهایم.
✍پروین صادقیمنش
@enqelabi_nevesht
📌کانال نوشتههای انقلابی
#یادداشت
#جنگِنرمِسخت
#جهاد_تبیین
به نام خالقِ رسالتِ زن
🔖الگوی تمام عیار
سازوکار بقای حقایق در تاریخ این بوده و هست که همواره راویانی که اهل حق و حقیقتند و از اصل وقایع بهدرستی مطلع هستند، با بیان روایت و خاطرهگویی به تدوین و انتشار حقایق تاریخی بپردازند تا جایگاه واقعی آن حوادث، جاودان بماند. این در حالی است که ارزشگذاری این حقایق و تعیین میزان تاثیرگذاری آنها در سیر تکوینی و تشریعی عالم، اهمیت روایت و حضور راوی امین در ماندگاری آن حقیقت را معین میکند. از آنجا که واقعه عاشورا در سال ۶۱ هجری قمری، بزرگترین و مهمترین حادثهی ماندگار، در تاریخ اسلام است و نقش مهمی در سیر تکامل تشریعی بشریت دارد؛ تنها با روایتی حقیقی، انقلابی، به هنگام، هنرمندانه، جامع و بدون تحریف ماندگار گشت.
حضرت زینب کبری (سلاماللهعلیها) بانوی تمدنساز تاریخ اسلام است که عامل پيروزی خون بر شمشير در کربلاست. ایشان هم در حادثهی عاشورا و آنهمه سختی و محن و هم در هدایت مجموعهی به جا مانده از مخدرات اسیر، بهعنوان یک ولی الهی آنچنان درخشید که نظیری در طول تاریخ برایش متصور نیست؛ چنانکه بعد از وقایع عاشورا و در حوادث پیدرپی دوران اسارت در کوفه و شام تا اربعین اباعبدالله(علیهالسلام)، زینب سرآغاز دیگری برای حرکت اسلامی و پیشرفت تفکر اسلامی است که نقش مهمی در پیش بردن جامعهی اسلامی بهعهده داشت. «جوهر زنانهی مؤمن» در وجود مبارک او، در کنار «شور عاطفهی زنانه» اینچنین رخ مینماید که عظمت و متانت قلب یک انسان مؤمن را در زبان صریح و روشن یک مجاهد فیسبیلالله نشان میدهد. زلال معرفتی که از قلب و زبان او بیرون میتراود و شنوندگان و حاضران را مبهوت میکند، با عظمت زنانهاش، بزرگان دروغین ظاهری را در مقابل او حقیر و کوچک میکند. «عظمت زنانهی او» یعنی مخلوطی از شور و عاطفه انسانی که در هیچ مردی نمیتوان این عاطفهی شورانگیز را پیدا کرد، اما زینب به آن مزین است. «متانت در شخصیت و استواری روح در زینب کبری (سلاماللهعلیها)»، حوادث خطیر و بزرگ را آنچنان در او هضم میکند که بر روی آتشهای گداختهی حوادث، شجاعانه قدم میگذارد، عبور میکند، آگاهی میبخشد و درس میدهد و بعد از شهادت حسين بن علی(علیهالسلام) که دنيا ظلمانی شده، دلها، جانها و آفاق عالم تاريک گرديده، او چون نوری تابان میدرخشد. آری! عاشورا بدون حضور زینب (سلاماللهعلیها)، آن حادثه تاريخی ماندنی نمیشد؛ چراکه شخصيت او در اين حادثه آنچنان بارز است، تو گویی او حسينی دیگر است در پوشش يک زن، در لباس دختر علی. نکتهی مهم و قابل توجه این است که ارزش و عظمت زينب کبرى(سلاماللهعلیها)، به خاطر موضع و حرکت عظيم انسانى و اسلامى او بر اساس تکليف الهى است. کار او، تصميم او، نوع حرکت او، به او اينطور عظمت بخشيد. هرکس چنين کارى بکند، ولو دختر اميرالمؤمنين (عليهالسّلام) هم نباشد، عظمت پيدا مىکند. بخش عمده اين عظمت از اينجاست که اولاً موقعيت را شناخت -هم موقعيت قبل از رفتن امام حسين(عليهالسّلام) به کربلا، هم موقعيت لحظات بحرانى روز عاشورا، هم موقعيت حوادث کشنده بعد از شهادت امام حسين(علیهالسلام) را- و ثانياً طبق هر موقعيت، يک انتخاب کرد. در حقیقت اين انتخابها، «زينب» (سلاماللهعلیها) را ساخت.
✍ آمنه عسکری منفرد
@enqelabi_nevesht
📌کانال نوشتههای انقلابی
📝ادامهی مطلب...
زن امروزِ دنیا نیز برای همهی امور الگو میخواهد. اگر الگوى او حضرت زینب و فاطمهى زهرا (سلاماللهعلیهما) باشند، به تعبیر رهبر معظم انقلاب کارش عبارت است از: «فهم درست، هوشیارى در درک موقعیّتها، انتخاب بهترین کارها -ولو با فداکارى همراه باشد- و ایستادن پاى همه چیز براى انجام تکلیف بزرگى که خدا بر دوش انسانها گذاشته است. اگر زن به فکر تجمّلات و خوشگذرانیها و هوسهاى زودگذر و تسلیم شدن به احساسات بیبنیاد و بیریشه باشد، آن راه را نمیتواند برود. باید این وابستگیها را که مثل «تار عنکبوت» بر پاى یک انسان رهرو است، از خود دور کند تا بتواند آن راه را برود. زن ایرانى که در دوران انقلاب و دوران جنگ همین کار را کرد، انتظار این است که در همهى دوران انقلاب همین کار را بکند.» (بیانات رهبر انقلاب، ۲۲ آبان ۱۳۷۰). پس امروز بر زنان جامعهی اسلامی فرض است در سیاست و مقدرات اساسی کشور در کنار پرداختن به امور جامعهی مسلمین، همچون مسئلهی امروز غزه، دخالت کنند، چراکه به تعبیر امام خمینی (رحمهاللهعلیه)، در اسلام برای احساس وظیفه و مسئولیت عمومی، تفاوتی بین زن و مرد وجود ندارد و زن مسلمان تنها با بهکارگیری ابزار آگاهی، شجاعت و هوشیاری، همانطور که در امر خانهداری الگویی وارسته چون فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) را پیشرو دارد، در امر فعالیت اجتماعی و سیاسی و هم در حکمت و دانش هم باید از ایشان و زینب کبری (سلاماللهعلیها) الگوبرداری کند و تکلیف خویش را شناسایی کند، با شناخت جایگاه ویژهی خود در تعیین مقدّرات و وظایف اساسی کشور از جمله انتخابات دخالت کند و با بهرهمندی از ظرافت و دقت وجودش؛ همسر، فرزندان و خانواده، را راهنمایی و ترغیب نماید و در تعیین سرنوشت کشور تأثیرگذار باشد.
✍ آمنه عسکری منفرد
@enqelabi_nevesht
📌کانال نوشتههای انقلابی
#یادداشت
#جنگِنرمِسخت
#جهاد_تبیین
به نام خالقِ مقاومت
🔴 بمبِ کنسروی یا عمقِ خباثت
در خبرهای رسیده از این روزهای مقاومت مردم غزه، تصاویری منتشر میشود که در آنها عمق خباثت و ددمنشی صهیونیستهای اسرائیلی نمایش داده میشود. این حجم از وحشیگری و درّندگی در کدام آیین و مسلک، در کدام منشور، در چه سطحی از انسانیت میگنجد؟
فقط یک صهیونیست اسرائیلی شیطانصفت میتواند گرسنگی مردم جنگزدهای که خودش بر سرشان آتش میریزد را بهانه کند برای نوعی دیگر از کشتن و خونریزی. «بمبی داخل قوطی کنسرو و در انتظار یک جنگزدهی گرسنه!»
در مقام اثبات حقانیت مظلومیت مردم مقاوم غزه، همین چند کلمه کفایت میکند، همین چند کلمهی سادهای که از جنایتی پیچیده پرده برمیدارد. از جانیِ صهیون که نظیر این جنایات دور از باور نیست، زیرا که بندهی شیطان است و در بندگی طاغوت به حد غایت رسیده و بندگیاش را به تمامی انجام میدهد، در عجبم از آنانی که هنوز در این میان جایگاه خودشان را نیافتهاند و به بهانههای متعدد، یا بیطرف ماجرایند و یا حقانیت جبههی مقاومت برایشان مسجل نگشتهاست.
موظف به یک انتخابیم، حق یا باطل!
میان این دو هیچ مجموعهای نمیباشد مگر اینکه به یکی از دو جبهه میپیوندد. مراقب باشیم از کاروان نور و رهایی عقب نمانیم که مسیری هر چند سخت ولی کوتاه تا قله بیشتر نماندهاست.
✍ فاطمه مهدوی
@enqelabi_nevesht
📌کانال نوشتههای انقلابی
هدایت شده از اسماعیل فخریان
AudioCutter_شام وفات حضرت زینب علیهاالسلام(2).mp3
28.9M
#صوت_کامل
تبیینِ نقطهزن و برانگیزاننده
چهارشنبه ۱۴۰۲٫۱۱٫۱۱
#نیشابور، هیأت منتظران ظهور
در این صوت، نقش مردم و رهبر در تحقق نیازهای اساسی یک ملت تبیین شد.
همچنین چرایی شرکت در #انتخابات تبیین شد.
@fakhrian_ir
هدایت شده از تبیین منظومۀ فکری رهبری
🕋 ظلم برچیده خواهد شد
امروز هر فرد شیعه میداند که در آینده-آینده ممکن است که نزدیک باشد و ممکن است که دور دست باشد اما به هر حال قطعی است- این بساط ظلم و بیعدالتی و زورگویی که امروز در دنیا هست برچیده خواهد شد.
۱۳۷۷/۹/۱۴
#سلسله_مباحث
#مهدویت
#عدالت
@t_manzome_f_r
▫️مجموعۀ تبیین منظومۀ فکری رهبری
#یادداشت
#جنگِنرمِسخت
#جهاد_تبیین
به نام خالقِ تحول
🔖 امامِ تحولهای عظیم
انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی (رحمهاللهعلیه) انفجار نور بود و همچون معجزهای، زمینهساز ظهور عقلانیت و توحید در دوران جاهلیت ثانی گشت و چون یک موجود کاملاً زنده در جهان معاصر است؛ تفکرش، اهدافش، مبارزات و موضعگیریهایش زندهاست. انقلاب یک حقیقت و موجود زنده است؛ که تولّد دارد، رشد دارد، قِوام دارد و عمر طولانی دارد در صورتی؛ و بیماری دارد، مرگ دارد، نابودی دارد، در صورت دیگری؛ مثل هر موجود زندهٔ دیگری. انقلاب چون موجودِ زنده است، پس افزایش دارد، رشد دارد، قِوامیافتگی و کمالیافتگی برای آن وجود دارد. قرآن کریم میفرماید: «وَمَثَلُهُم فِیالاِنجیلِ کَزَرعٍ اَخرَجَ شَطئَه فَئازَرَه فَاستَغلَظَ فَاستَویّْ عَلیّْ سوقِه: مَثَل اصحاب پیغمبر، جامعهاسلامی -یعنی همان انقلابیّون- مثل یک گیاهی است که از زمین سر میزند، خودش را نشان میدهد، بعد بهتدریج رشد میکند، ساقهی آن محکم میشود، بهتدریج قد میکشد و تبدیل میشود به یک موجودِ مستقرِّ بابرکتِ شگفتانگیز؛ برای خود آنکسی که این گیاه را بر زمین نشانده، شگفتآور است، دشمن را هم به خشم میآورد؛ انقلاب اینشکل است؛ روزبهروز میتواند رشد و تکامل پیدا بکند.» (بیانات رهبر انقلاب، ۱۹ بهمن ۸۶)
امام خمینی، امامِ تحولهای عظیم بود. او معنای حقیقی «ما میتوانیم» را در رگ و ریشه و خون ملت ایران جاری ساخت و با هویتبخشی به امت اسلامی، ملت را از دورهی انفعال، ضعف و بیتحرکی به کنشگری و اثرگذاری تبدیل کرد. امام روحالله با دمیدن روح خودباوری و نفیِ از خودبیگانگی، زمینههای بازگشت به «مَنِ اسلامی» را در میان امت اسلام فراهم ساخت و با وامداری از دو عامل ایمان و امید، تحولهای عظیم را در سطح کشور، در سطح امت و در سطح جهان برای طول تاریخ به وجود آورد. امام روحالله نگاهِ حداقلی به دین را برنتافت، پس چون پیامبران الهی، اسلام را برای همهی عرصههای زندگی بشر در طول تاریخ میخواست. او امامِ تاریخ اسلام و امامِ تحولات عظیمِ تاریخی بود و سرمایهای که برای کشور و ملت ذخیره کرد، یک سرمایهی تاریخی، حیاتی و ارزشمند است و آن استقلال سیاسی، شناخت هویت ملی، عزت ملی، خودباوری ملی و فرهنگی، ایمان عمیق و شجاعت است که در سالهای اخیر به تحقق عملیِ شعار «ما میتوانیم» در صحنههای گوناگون علمی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی منجر شده است.
هدف امام خمینی (رحمةاللهعلیه) از انقلاب اسلامی، احیای تفکر دینی بود و امروز دشمنان انقلاب با تفکر ناب وصحیح اسلام ناب مخالفند و به آن حمله میکنند. اینک مکتب فکرى انقلاب اسلامى، چارچوبى مطلوب براى تثبیت و تحکیم پایههاى ارزشى آیندهی جـامـعـهی اسـلامـى دارد؛ چرا که درصدد زمینهسازىِ تجدید حیاتِ عظمت تمدن جهان شمول اسلامى است و از این نگاه، آیندهی انقلاب اسلامى بازسازى تمدن فراموششدهی اسلامى در جهان امروز خواهد بود. مـقـصـدِ کـاروان انـقـلاب اسـلامـى، تـحـولات عـمـیـق فـکـرى در مـسـائلى چـون هویتیابى، استقلالطلبى، مدیریت، سیاست، فرهنگ، اخلاق، شناخت و ترویج ارزشهاى اسلامى و ایجاد تحولِ روحى در سطح فرد و اجتماع است. نگاه آیندهی انقلاب را باید در پیام انقلاب اسـلامـى در احـیـاى دیـنمدارى و تفکر اسلامى در سطح جهان جستجو کرد.
✍ آمنه عسکری منفرد
@enqelabi_nevesht
📌کانال نوشتههای انقلابی
#یادداشت
#جنگِنرمِسخت
#جهاد_تبیین
به نام خالقِ مردم
🔖رهزنانِ مردمسالاریِ دینی
رای نمیدهم زیرا احساس میکنم رای من تاثیری ندارد، چون تورم و گرانی مهار نشده است؛ به صندوق رای نه میگویم چرا که مجلس به مسئله حجاب و عفاف توجه بایسته نکرده است و یا به این دلیل که با تایید صلاحیتها مخالف هستم...
همانطور که ملاحظه شد، همیشه نزدیک انتخابات، طرح شبهاتی باعث میشود قشری از مردم نسبت به حضور در انتخابات دلسرد شده و با فاصله گرفتن مردم از صندوق رای، مردمسالاری در ایران تضعیف شود؛ و در مقابل عدهای در تلاش هستند با پاسخ به شبهات مانع از این آسیب شوند، اما در پاسخ به این شبهات توجه به چند نکته لازم است.
۱. تربیت ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی🔻
رژیم پهلوی وقتی میخواست برای خود مشروعیتی کسب کند و اربابانش را راضی نگاه دارد، خود را به هخامنشیان و ۲۵۰۰ سال تاریخ استکباریِ سلطنت منتسب کرده و به اینکه بازماندهی دوران شاهنشاهی است افتخار میکرد، و دوستداران این رژیم منحوس نیز همین خط را دنبال میکردند؛ در حالیکه افتخار به ۲۵۰۰ سال نظام شاهنشاهی یعنی افتخار به ۲۵۰۰ سال بندگی و بردگی انسان، که خداوند آن را آزاد آفریده است، فخر به ۲۵۰۰ سال سرسپردگی مردم به کسانی که هیچ حجتی برای سلطنت بر آنها ندارند، یعنی افتخار به ۲۵۰۰ سال تضعیف مردم و ضدیت با مردمسالاری، ۲۵۰۰ سال خفقان در ذیل عناوین مقدسِ فرزندِ خدا یا ژن پادشاهی، و مباهات به بیش از دو هزاره ظلم و استکبار و تجاوز به حقوق حقه انسانها؛ انتخاب و اختیار. به تخت جمشید مینازند بدون آنکه از فغان کسانی بگویند که برای ساخت آن، مورد استعمار قرار گرفتهاند گرچه تخت جمشید از این لحاظ که نماد هنر و فنِ پیشرفتهی ایران است، باعث افتخار است، اما این هنر همان مردم مستضعف مظلوم بوده است نه هنر شاهان؛ و همانقدر که این آثار نشاندهندهی قدرت و مهارت ایرانیان بوده، همانقدر نشانه استعمار و استبداد و بیرحمی شاهان نیز بوده است.
با طلوع انقلاب اسلامی، پایان نظام ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی اعلام شد و شعار جمهوری یا همان مردمسالاری بر زبانها افتاد اما کار به این سادگی نبود؛ تاثیر تربیت ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی، باوجود دم مسیحایی امام در عمق جان مردم ریشه گرفته بود. بعد از انقلاب و با آمدن شعار مردمسالاری، برخی گمان کردند مردمسالاری یعنی اگر در این ۲۵۰۰ سال مردم کار میکردند و شاهان و سردمدران بهره میبردند، الان وقت آن رسیده مسئولین و سردمداران و حاکمان، کار کنند و مردم در رفاه مطلق از نتیجه فعالیت آنان بهره ببرند!
متاسفانه مردمسالاری دینی با اینکه یکی از سه رکن مهم انقلاب (مردم ، رهبر و مکتب) بود اما به درستی تبیین و آموزش داده نشد. در گذشته شاهان و سروران، به تنهایی بدون ذرهای اهمیت به مردم، در مورد مردم و سرنوشت کشور تصمیم میگرفتند، و آن را بدون موافقت و حضور واقعی مردم اجرا میکردند و نتیجه آن طبیعتا گریبانگیر همه مردم میشد. اما مردم در درون خودشان احساس سرزنش یا مسئولیتی نمیکردند، و همهی مسئولیتها و نقدها (یا حداقل بخش عمده و مستقیم آن) متوجه حکومت بود و مردم در تصمیمگیری دخالت نداشتند، پس به تبع اگر انگشت انتقادی وجود داشت به سمت حکام بود و مسئولیتی متوجه مردم نبود.( البته این نافی مسئولیت مردم برای انقلاب کردن در قبال چنین ظلمی نیست ). در واقع حکومتهای طاغوتی مردم را همچون کودکانی نابالغ بار میآورند که باریبههرجهت زندگی کرده، والدین برایشان تصمیم میگیرند و آنها هیچ انتخابی در زندگی نداشته، و مقصرِ آنچه در زندگیشان اتفاق میافتد را والدین میدانند، و هیچ احساس مسئولیتی نمیکنند؛ ضمن اینکه این رفتار والدین راه بهانهجویی آنها را برای هر تنبلی، رشد نکردن و .. باز میگذارد؛ و این بلایی است که ۲۵۰۰ سال تربیت شاهنشاهی، بر سر مردم کشور ما آورده است. مردم ما تقریبا ناخواسته و نادانسته گرفتار تربیت ۲۵۰۰ ساله شدند. تربیتی که باعث شده مردم با مسئولیتها و حقوق خود آشنا نباشند و از سوی دیگر سهم خود در حل مسائل کشور را نشناخته و بار مسئولیت را بهطورکامل برنداشته و همه مسئولیت را تنها متوجه حکومت بداند.
گرچه امام خمینی با آن دم مسیحاییاش، از همان ابتدای نهضت پرچم مردمسالاری دینی را بلند و به معنای واقعی کلمه مردم را به میدان کشید و به آنها مسئولیت داد، و جانشین بر حق او امام خامنهای به تأسی از ایشان زمینهساز رشد مردم و تقویت مردمسالاری بودهاند، اما این تربیت نزدیک به ۵۰ ساله نیاز به تدوام بس طولانی دارد تا به اهداف مردمسالاری دست پیدا کند و این مهم بدون خواست و حضور خود مردم ممکن نیست.
✍ محدثه زندی
@enqelabi_nevesht
📌کانال نوشتههای انقلابی
📝 ادامه مطلب...
۲. دموکراسی رقیب مردمسالاریِ دینی🔻
دموکراسی که مفهومی غربی و مدعی دخالت مردم در حکومت است، رقیب یا بهتر بگوییم سنگ راه مردمسالاری دینی است. افرادی به اسم دموکراسی به مفهوم مردمسالاری در جمهوری اسلامی حمله کردهاند، چه مردمسالاری در ایران یک مردمسالاری دینی است نه دموکراسی، و دقیقا به همین علت است که با وجود آنکه مردمسالاری ایران از متن دین اسلام برخاسته، با صفت دینی مزین میشود تا بهطور کامل از دموکراسی غربی متمایز شود؛ و در این یادداشت هم منظور از مردمسالاری، همان مردمسالاری دینی است.
دموکراسی غربی اراده همهی مردم در حکمرانی را دخیل میداند، و معتقد است باید به رای و نظر مردم احترام گذاشت حتی اگر بخواهند با سر به ته دره بروند! ظاهر دموکراسی غربی این است که هر چه مردم بخواهند همان است، اما باطن آن چیز دیگری است. برای شناخت باطن دموکراسی غربی باید پرسید خواست و میل مردم در کجا شکل میگیرد؟
حقیقت آن است که خواست مردم، توسط محیط جهتدهی میشود و در دنیای غرب آنچه به ذهن مردم جهت میدهد، رسانه است و ارباب رسانه کیست غیر از کارتلها و سرمایهداران و زورگویان بیتقوایی که فقط به فکر منافع خود هستند؟
اما در مردمسالاریِ دینی رهبری دینی، در درجه اول انبیاء و اولیای معصوم هستند و در درجه دوم ولیفقیه که منافع مادی و معنوی مردم را در نظر میگیرد است، که جهتدهندهی خواست و میل مردم است. به بیان دیگر خواست و میل مردم لاجرم از بیرون جهتدهی میشود، دین افسار این خواست را رها نکرده که در دست طاغوتیان بیفتد، بلکه با تنفیذ رهبر الهی این میل و خواست را به سمت منافع مادی و معنوی، یا به عبارت دیگر، حیات طیبه، هدایت میکند. ضمن آنکه در دموکراسی، جهتدهی میل مردم بر اساس تحمیق و در تاریکیِ جهل نگهداشتنِ مردم است. دموکراسی با حیله و نیرنگ، و غلط را درست جلوهدادن، خواست مردم را در جهت حفظ منافع قدرتمندان و سرمایهداران شکل میدهد؛ اما در مردمسالاری دینی میل مردم بر اساس آگاهیبخشی و تبیین هدایت میشود و راه به مردم نشان داده میشود و درنهایت انتخاب با مردم است.
دین نهتنها هدایتگر میل مردم به سمت کمال است بلکه ضامن مردمسالاری نیز هست؛ و این معنا در بطن ولایت فقیه نهفته است. چه کسی میتواند از آراء و خواست مردم محافظت کند جز کسی که با خصوصیت «تقوا»، منافع مادی و معنوی مردم و جامعه را بر منافع خود و حکام ترجیح دهد؟
اما غرب و غربزده، به اسم دموکراسی، این رهبری و جهتدهی خواست ملت را انکار کرده و آن را مخالف آزادی میدانند، اما هیچ نمیگوید که در دنیایِ آنها کسانی ذهن مردم را جهت میدهند که نهتنها هیچ شایستگی و حقی برای این امر ندارند، بلکه دموکراسی را ابزاری برای رسیدن به منافع شخصی و طبقاتی خود قرار دادهاند.
✍ محدثه زندی
@enqelabi_nevesht
📌کانال نوشتههای انقلابی
📝 ادامه مطلب...
۳. نارضایتی داخلی🔻
مورد دیگر، موجسواری روباهصفتان بر مشکلات داخلی است که با ترفندهایی مردم را ازگرفتن حق انتخاب و انجام مسئولیتهای اجتماعیشان باز میدارند. این مورد که بیشتر به اوضاع اقتصادی و معیشت مردم بازمیگردد، از دو منظر قابل بررسی است؛ یکی تقلیل خواستها و آرمانهای مردم به خواستهای مادی و دیگری تحلیل سیره انبیاء و اولیای گرامی.
ایران عزیز ما در زمانی طولانی دچار مشکلات اقتصادی بوده و همین امر بهانهای شد تا آرمانخواهی در تقابل دروغین با معیشت قرار بگیرد. با این توضیح که شهید مطهری در کتاب انسان و ایمان، تمایز بین انسان و حیوان را «بینشها» و «گرایشهای متعالی» انسان میداند. گرایشهایی که از حد شکم و مادیات میگذرد و سر بر آستان انسانیت و الوهیت میگذارد. چگونه ممکن است انسانی با این تعریف دفاع از مظلوم و سد ظالم را مغایر با معیشت بداند؟ چگونه ممکن است انسانی که انقلاب اسلامی آن را بازتعریف کرده، مسئولیتهای اجتماعی خود را مشروط به معیشت کند؟ درست است که اقتصاد قوی و معیشت مناسب حق مردم و یکی از اهداف انقلاب بوده است و باید مسئولین امر در این مورد پاسخگو باشند، اما یکی از اهداف است، نه همهی آن. چطور ممکن است همچون شیطان اعورانه به انسان نگریست و او را فقط در مادیات خلاصه کرد و دیگر نیازهایش را نادیده گرفت. در طول سالیان درگیری با مشکلات اقتصادی و لجنپراکنی بیگانگان در رسانه، بهاشتباه، توسط برخی از روی عمد و برخی به طور سهوی، همه چیز به معیشت و اقتصاد پیوند زده شد، حتی انجام مسئولیتهای اجتماعی مثل انتخابات!
اما از این نکته که بگذریم، باور داریم که امروزه مردم نهتنها از معیشت تنگ، از بیعدالتی، از ژن برترپنداری، آقازادگی، نادیدهگرفته شدنِ برخی مطالبتشان و مسائل برحق دیگر ناراضی هستند، و تحریم انتخابات را، تحت القای برخی، یکی از راههای اعتراض خود به این امر تصور میکنند؛ آن هم در زمانی که منطقه غرب آسیا در التهاب درگیری مقاومت با دشمن استعمارگر است. شاید برخی اقشار در مقابل این سخن، اشکال کنندکه همیشه به بهانه دشمن مردم را به پای صندوق کشیده و سپس به آنها بیمحلی کردهاند. از درست و غلط بودن این ادعاها که بگذریم، باید گفت: آری! تا ایران، ایران است و تا در این منطقه است و تا فرهنگهای طمعکار هستند، چشم طمع آنها به ایران خواهد بود و ایران دشمن خواهد داشت. تنها راه یا بردن ایران از این منطقه به جغرافیای دیگر است یا قوی شدن، و یکی از پایههای قوی شدن ایران، حضور پر رنگ مردم در صحنههای مختلف است.
اگر به سیرهی ائمه و انبیاء نگاه کنیم همواره حفظ انسجام و وحدت داخلی حتی با وجود مشکلات فراوان داخلی، حتی با وجود غصب خلافت، یا استبداد ، حتی با حضور ظالمانی مثل عباسیان یا بیکفایتانی همچون قاجار، در زمان خطر خارجی اولویت بوده است. امیرالمونین علیهالسلام در زمان خلفاء که حق او را غصب کرده بودند، ضمن بیان حق خود در فرصت مناسب، به آنها مشورت و یاری میرساند و اشتباهات آنها را مجوزی برای ترک مسئولیت خود قرار نداد. امام باقر علیه السلام برای جلوگیری از سلطه اقتصادی مصر به حاکم سفاک ضرب سکه آموخت. این اصل در سیرهی علما در اعلام جهاد در زمان حکومت قاجار و جنگهای روس و ایران یا تجاوزات انگلیس از جنوب، و یا فعالیتهای اقتصادی ایشان در دوران استعمار دیده میشود. البته که جمهوری اسلامی ایران اجلّ از آن است که با حکومتهای غاصب یا ظالمی همچون قاجار و پهلوی و... مقایسه شود و حکومتی که بر پایه اصل ولایت فقیه و عدالت اجتماعی برپاشده و تاریخ حدودا نیم قرنیاش شاهد پایبندی آن به آرمانهای والایش است، اما این اصل همچنان برقرار است که اشکالات درونی و ترک فعل و عدم توجه برخی به مسئولیتشان بههیچوجه جواز شانهخالیکردن دیگران و همچنین مردم از زیر بار مسئولیت نمیشود. چگونه است خود را پیروان ائمه میدانیم اما از مسئولیت خود در برابر حکومت اسلامی و بر مبنای ولایت، به اسم مشکلات داخلی و معیشت چشم میپوشیم؟!!
با این توضیحات، قوی شدن و بستن دست دشمن، و خروج او از منطقه، میتواند فضای نسبتا امن و آرامی برای رسیدگی به مسائل داخلی ایران فراهم آورد. تا هنگامی که دشمن ما بهویژه اسرائیل و آمریکا در منطقه هستند و به دشمنیِ خود ادامه میدهند، لاجرم انرژی بسیاری از کشور و مسئولان برای دفع دشمنی آنان صرف خواهد شد. با خروج آنها از منطقه، انرژی بیشتری صرف مسائل داخلی خواهد شد.
طنز تلخ آنکه، همانها که به بهانه معیشت «نه» به انتخابات میگویند، همانها به بهانه معیشت «نه» به غزه میگویند! و بسی قابل تامل که هر دو شعار، مورد علاقه استعماری است که صدها سال کشور ما را عقب نگه داشته و استبداد را در میراندن و بیاثرکردن حضور مردم در حکومت یاری رسانده است.
✍ محدثه زندی
@enqelabi_nevesht
📌کانال نوشتههای انقلابی
📝 ادامه مطلب...
تمام دین بر آن است که انسان را در محیط اجتماع و به اختیار خود، به سمت انسان کامل بودن هدایت کند و این رسالت جمهوری اسلامی است. جمهوری اسلامی وظیفه دارد با ایجاد محیط مناسب و هدایت مردم، راه انتخاب را برای آنان هموار کند و مردم هم وظیفه دارند با آگاهی و استفادهی درست از حق انتخاب خود، نهتنها به رشد خود، بلکه به اعتلاء جامعه و تمدن اسلامی یاری رسانند. تربیت شاهنشاهی، جایگزین کردن فریبکارانه دموکراسی و موجسواری مکارانه بر مشکلات داخلی، از راهزنان این مسیر مبارک هستند که با آگاهی از آنها میتوان به سلامت از این مسیر عبور کرد، انشاءالله.
✍ محدثه زندی
@enqelabi_nevesht
📌کانال نوشتههای انقلابی
#یادداشت
#جنگِنرمِسخت
#جهاد_تبیین
به نام خالقِ بعثت
🔖اجابتِ یک دعوت
امام خامنهای در دیدار مسئولان نظام و سفرای کشورهای اسلامی میفرماید: «پیغمبر امروز دارد دعوت میکند ما را. همهی ما را. امّا دعوت شونده اجابت نکند اتفاقی نمیافتد. آنچه که در انقلاب ما اتفاق افتاد این بود که دعوت شوندهها اجابت کردند، امام بزرگوار سخن پیغمبر را، بعثت پیغمبر را برای مردم بیان کرد از مردم مجاهدت را مطالبه کرد مردم هم اجابت کردند. این حرکت عظیم اتفاق افتاد این کار بزرگ انجام گرفت.» ( ۱۹بهمن۱۴۰۲)
۲. آری! اکنون میبینیم که بعد از انقلاب اسلامی به واسطهی اجابت دعوت از سوی حضرت روحالله، چه جرئت و روحیه عظیمی بین
مسلمین و حتی بین همه دینداران ایجاد شدهاست. یک مُبلُغ بزرگواری که به کشور برزیل رفته بـود، تعریف میکرد که در برزیل از نظر مذهبی، مسیحیت کاتولیک خیلی قـوی اسـت و پـیـروان زیــادی دارد. بـرای تبلیغ اسـلام به آنجـا رفته بـودم، یک دیــداری با نمایندۀ پاپ در آنجا داشتم. ایشان گفت: «وقتی شما در جنگها موفق میشوید، در وقایع موفق میشوید، ما خیلی خوشحال میشویم». من تعجب کردم و گفتم: شما مسیحی هستید و ما مسلمان. ما که باید رقیب هم باشیم، شما چطور از موفقیت ما خوشحال میشوید؟! گفت: چون شما به دینداری آبرو میبخشید. دین یک خردهفرهنگ شده بود که انگار تأثیری در سرنوشت بشریت ندارد، اما شما نشان دادید که دین میتواند در سرنوشت بشر و جهان، اثر بگذارد.»
۳. بله آنگاه که حضرت روحالله دعوت بعثت را اجابت کرد، دنیاپرستان نظم جهانی را بر اساس باطل به دست دنیاپرستان تقسیم کرده بودند به دوقطب بزرگِ هم «شرقی» هم «غربی» و اینگونه معادلات قدرت جهانی را رقم میزند. اما حضرت روحالله پرچم توحید را در دستان مبارکش به حرکت درآورد و مردم در پی این اجابت حول پرچم توحید به رهبری خمینی عظیم گرد آمدند و با شعار «نه شرقی» «نه غربی» قدرتی الهی و نوظهوری را به نام اسلام محمدی ایجاد کردند. دیگر حفظ طرح و نقشه بعثت و امتداد راه نورانی پیامبر اعظم( صلیاللهعلیهوآلهوسلم) شد راه و رسم ملت ایـران، و با ندای توحید قدرت بزرگی در جهان تولید کرد و جرئت روحی بزرگی به جهان اسلام دمید.
۴. امام خامنهای در دیدار مسئولان نظام و سفرای کشورهای اسلامی میفرماید: «مصیبت غزه مصیبت بشریت است و نشان میدهد نظم کنونی جهانی نظم باطلی است و این قابل دوام نیست.» (۱۹بهمن۱۴۰۲) این نظم باطل جهانی و در مقابل این جرئت روحی جبهه حق، آنچنان است که مردم غزه هم با شجاعت جلوی رژیم کودککش با آن ارتش میلیاردی و تجهیزات برترش میایستند و هم از دیـوار چندمیلیاردی که دور غزه کشیده بودند، با عملیاتی قهرمانانه عبور میکنند و به ایستادگی و مقاومت در برابر این هیمنه پلشتی و پستی میپردازند. بله این نعمت بزرگ به رهبری حضرت روحالله در پی اجابت دعوت الهی برای همهی فلسطینیان و بشریت فراهم شده است. بر خود میبالیم و شاکر تمام لحظات هستیم که در چنین عصر و زمانهای _پس از قرون متمادی و تاریکی که بهخاطر عدم لبیک به بعثت بود،_ به رهبری امامین انقلاب ندای حق را شنیدیم و لبیک گفتیم. اما از سوی دیگر نگران نیز هستیم که این نعمت عظیم، اراده و عزم اعظم میخواهد برای رساندن بار رسالت رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآله) و این مُیّسر نیست مگر با جهاد تبیین و مجاهدت در این راه شیرین و حق به رهبری امام خامنهای.
✍ خالقی
@enqelabi_nevesht
📌کانال نوشتههای انقلابی